💖کافه شعر💖
2.29K subscribers
4.27K photos
2.8K videos
11 files
936 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش
به کردگار رها کرده به مصالح خویش

به پادشاهی عالم فرو نیارد سر
اگر ز سر قناعت خبر شود درویش

بنوش باده که قسام صنع قسمت کرد
در آفرینش از انواع نوشدارو نیش

ز سنگ تفرقه خواهی که منحنی نشوی
مشو بسان ترازو تو در پی کم و بیش

ریا حلال شمارند و جام باده حرام
زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیش

ریای زاهد سالوس جان من فرسود
قدح بیار و بنه مرهمی بر این دل ریش

به دلربائی اگر خود سر آمدی چه عجب
که نور حسن تو بود از اساس عالم پیش

دهان نیک تو دلخواه جان حافظ شد
به جان بود خطرم زین دل محال اندیش

#حافظ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بارها از خوی خود خسته شدی
حس نداری سخت بی‌حس آمدی

گر ز خسته گشتن دیگر کسان
که ز خلق زشت تو هست آن رسان

غافلی باری ز زخم خود نه‌ای
تو عذاب خویش و هر بیگانه‌ای

یا تبر بر گیر و مردانه بزن
تو علی‌وار این در خیبر بکن

یا به گلبن وصل کن این خار را
وصل کن با نار نور یار را

#مثنوی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دنیا چه قشنگ است اگر جنگ نباشد
بی پولی یک مرد بر او ننگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر دست گرفتار
در قافیه ی زندگیش تنگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر در ره یاری
این پای خدا دادیمان لنگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگردر گذر عمر
آنکس که تو دلدادیش هفرنگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر آن دل دلدار
در پاسخ دلدادگیم سنگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر بلبل مستان
از هجر گلش غمزده دلتنگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر گریه ی مظلوم
بر قطره ی رقصان به رخ آهنگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر اشگ یتیمی
بر صورت ماتم زده اش چنگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر برسر کوچه
جویای جهان نامی ما منگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر صورت یارم
از بهر فریب دل من رنگ نباشد

دنیا چه قشنگ است اگر حرف وسکوتم
از روی ریا کاری ونیرنگ نباشد

#حسین_عابدى

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مرا به کنج خموشی از آن وطن باشد
که یاد روی تو با سینه در سخن باشد

مرا بهشتِ تماشا، شرارِ جلوه‌ی توست
که پَرفشانی پروانه، سوختن باشد

عجب نباشد اگر دیده‌ام شود روشن
که حرف نامه‌ی او، بوی پیرهن باشد

به محفل تو چو آیم، تمام دیده شوم
که یک نگاه مرا صد نگاه من باشد...

#قاسم_مشهدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آفتاب منی و من به چراغت جويم
خاصه کز سينه چراغی به سحَر درگيرم

هر چراغی که به باد نفَسش بنشانم
باز هم در نفَس از تفّ جگر درگيرم

چه نشينم که قدَر سوخت مرا در غم تو
برنشينم درِ ميدان قدَر درگيرم

دارم از اشک پياده، ز دم سرد سوار
درِ سلطانِ فلک زين دو حشر درگيرم

در سيه کرده و جامه سيه و روی سيه
به سيه خانه چرخ آيم و در درگيرم

آرزوی تو مرا نوحه گری تلقين کرد
کآرزوی تو کنم نوحه تر درگيرم

چند صف مويه گران نيز رسيدند مرا
هر زمان مويه به آئين دگر درگيرم

(از مرثیه خاقانی در سوگ فرزندش)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آن كس که شتاب دارد ،
عاشق نیست ،
تشنه ای ست که معشوق را
چشمه ی آب شیرین
تصور کرده است .
وقتی دوید و رسید و
نوشید و ورم کرد،
رها می کند و
می رود .

" محبوب "چشمه ی آبِ شیرین نیست ،
هوای خنکِ دمِ صبح است 😍😘

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نازنینا رنگِ چشمـت بی قـرارم می کـند
واردِ دنیـــایی از فصــلِ بهـــارم می کند

عمق چشمانت به فرداهای دورم می بَرد
رو به دنیــاهای رنگی ره سپارم می کند

از خیالــم می گــریزی تا پریشانت شوم
غیبتت درکوچه هاچشم انتظارم‌می کند

بافــه ی زلفت کتابی از غزل ها می شود
بی نیاز از شعـرهــای بی شمـارم می کند

غنچه ی سرخِ لبت آتش به‌جانم می زند
چشم مستت از فـریبایی خمارم می کند

روی‌ماهت می درخشد ازمسافتهای دور
جلوه در سرتاسرِ شب های تارم می کند

دائماً بوسیدمت شب ها در آغوش خیال
شیخ اگر فهمیده باشدسنگسارم می کند

پس بگیر ازمن عسل بانو نگاهت راکه باز
گلشـن ِ زیبــایی ات بی اختیـارم می کند

#علی_قیصری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تا چو سرزلف صد شکست نیابی
دامن معشوق را به دست نیابی

تا ندهی خویش را تمام به علمی
بعضی ازان را چنان که هست نیابی

#صائب_تبريزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هیچ کرّمنا شنید این آسمان؟
که شنید این آدمیِ پر غمان

تو ز كرّمنا بنى آدم، شَهى
گر به دريا، ور به خشكى پا نهى

#مثنوی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
قلم به دست می برم تو را نشانه می كنم
چه بی بهانه ماه من تو را بهانه می كنم

نوا شدی برای من چه دل فریب شد تنت
ببین چه عاشقانه من تو را ترانه می كنم

غزل غزل دویده ام به اعتماد بودنت
و خط به خط برای تو غزل جوانه می كنم

تویی تمام حادثه به عاشقی به گل قسم
به حرف حرف دفتری كه جاودانه می كنم

نیاز من و ناز تو همیشه مبتلای توست
نکن از آتشم گریز اگر زبانه می كنم

خلوص من به قدمت تمام شاعرانه هاست
سفر به عمق حسّ تو كبوترانه می كنم

بیا فقط ببین كه من نگاه عاشقانه را
برای گریه کردنت چگونه شانه می كنم


#علی_نیاکوئی_لنگرودی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Kashti
Pegah Mirzania & MohammadReza Jowkar
#کشتی


#پگاه‌میرزایی‌ومحمدرضاجوکار


اما #تو تعریفت از #عاشقی با #من زیادی #فرق داره


🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰


🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌼🌼🌼🌼🌼🌼



🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼



❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دعوتت ڪرده ام به عشـق
ميـزبان لبخندهايم
شب نشينی چشمانـم
اين جا معرڪه اے گرفته
دوست داشتن ميان احـرام دستانت،
پابـوس #غـزل_هاے_دلدادگی_مان!!!!



#عرفان_یزدانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
💖کافه شعر💖
Pegah Mirzania & MohammadReza Jowkar – Kashti
شد بی وفا به طالع من،
ورنه یار من

تـا یـارِ غیر بود
چنین بی وفا نبود...


#رفیق_اصفهانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
که هزاران خانه از یک نقد گنج
توان عمارت کرد بی‌تکلیف و رنج

عاقبت این خانه خود ویران شود
گنج از زیرش یقین عریان شود

#مثنوی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چون طفل اشک پرده در راز نیستم
از من مپوش راز که غماز نیستم

در انتظار اینکه مگر خواندم شبی
یک شب نشد که گوش بر آواز نیستم

بیخود مرا حکایت او چیست بر زبان
گر در خیال آن بت طناز نیستم

در بزم عشق نرد مرادی نمی زدم
زانرو که چون رقیب دغا باز نیستم

گر ترک خانمان نکنم از برای تو
وحشی رند خانه برانداز نیستم

#وحشی_بافقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از عمر غیرِ دغدغۀ نان چه مانده است
از شوکتِ خلافت انسان چه مانده است

بر چهرۀ عروسِ بداقبالِ بخت جز_
لبخندهای لاغر پنهان چه مانده است

در قیل و قال زوزۀ کفتارزادگان
از کرّ و فرِّ گلّۀ شیران چه مانده است

طوفان امان پنجره‌ها را بریده است
از دست‌های رحمت باران چه مانده است

از این بهشت سوخته باید سقوط کرد
در آدم از جسارت عصیان چه مانده است؟

خیره به خلق، طعنه به خود زد خدا و گفت:
از آنکه خود دمیده بر او جان، چه مانده است؟

#زیبا_پالیزبان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بسوزد دلت ڪه سوزاندے دلم را
به ویرانے ڪشاندے منزلم را

فڪندے زیر پا احساس و شورم
نڪردے رحم، حتے بر غرورم
‌‌‌

ًُــکًُوًُتًُ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صد چو عالم در نظر پیدا کند
چونک چشمت را به خود بینا کند

گر جهان پیشت بزرگ و بی‌بنیست
پیش قدرت ذره‌ای می‌دان که نیست

#مثنوی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
َ
گر تو سری قدم شوم، ور تو کفی عَلَم شوم
ور بروی عدم شوم، "بی‌تو به سر نمی‌شود"

خوابِ مرا ببسته‌ای، نقشِ مرا بشسته‌ای
وز همه‌ام گسسته‌ای، "بی‌تو به سر نمی‌شود"

گر تو نباشی یارِ من، گشت خراب کارِ من
مونس و غمگسارِ من، "بی‌تو به سر نمی‌شود"

بی تو نه زندگی خوشم، بی‌تو نه مردگی خوشم
سر ز غمِ تو چون کشم؟ "بی‌تو به سر نمی‌شود"

#مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گرچه گاهی بالشم از گریه تا فردا تر است
با خیالش خواب هایم شب به شب زیبا تر است

مثل دلفینی به دام افتاده در استخرم، آه!
ظاهراٌ مشغول رقصم، چشم هام امّا تر است

من نه، هرکس خواب اقیانوس را هم دیده است
چشم هایش مثل من تا آخر دنیا تر است

زندگی مثل سیابازی است، آدم هر چقدر
دوستدارانش فراوان تر، خودش تنهاتر است

گاه می گویم که باید چشم هایم را ... ولی
هرچه محکم تر ببندم چشم، او پیداتر است

#پانته‌آ_صفایی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شُر شُر ِ شبنـم بــریـزد ﺭﻭﯼ ِ ﺑﺎﻟﯿﻨــﻢ ﻫﻨﻮﺯ
ﺩﺭ هــــوایِ دلپـذیــر ِ زلف ِ ﻣﺸﮑﯿﻨﻢ ﻫﻨﻮﺯ

روزهـای شادی آور هـرگـز از یـادم نـرفت
بی قــرار از خاطرات پشت پَرچینم هنوز

در تصور محــــو ﺭﻭﯼ ﻣـﺎﻩ ﺭﻭﯾـﺎﯾﯽ ﺷﺪﻡ
ﻣﻨﻘﻠـﺐ ﺍﺯ ﺩﯾـﺪﻥ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻭﺷﯿﻨﻢ ﻫﻨﻮﺯ

گرچه دور از بیستونم میکند خسرو ولی
نسخه ای از قصه ی فرهاد ِشیرینم هنوز

دزدکی بگشوده بـودم دیده بر اِستاره ها
ﺩﺭﮐﻤﯿﻨﮕﻪ ﺧﻮﺷﻪ ﭼﯿﻦ روی ﭘﺮﻭﯾﻨﻢ ﻫﻨﻮﺯ

از همان روزی که مفهوم شرابم شد غزل
شعر جاری میدهد پیوسته تسکینم هنوز

صد کبوتر از وجودم تا خـدا پر می کشد
میکند بانـو عسل از بسکه تحسینم هنوز

#علی_قیصری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀