خدای من نظر بکن به این غریب خستهات
برس به داد عاشقِ به پشت در نشستهات
رها اگر کنم تورا ، رها کجا کنی مرا
رها زبند نفْس کن اسیر دست بستهات
چنان غبار میروم به دست باد خاطره
غبار خاک عشق کن، من ز خاک رستهات
شمیم عطر یاد تو برای زندگی بس است
همین که میکنی نظر به حالِ دلشکستهات
غروب عاشقی من ، طلوع عشق دیگران
روم که جاودان شوم در آن شب خجستهات
گِلم سرشتهای و من تورا به چشم دیدهام
به گِل کجا نشیند این به پای دلْ نشستهات
#پرویز_شالی
#خ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
برس به داد عاشقِ به پشت در نشستهات
رها اگر کنم تورا ، رها کجا کنی مرا
رها زبند نفْس کن اسیر دست بستهات
چنان غبار میروم به دست باد خاطره
غبار خاک عشق کن، من ز خاک رستهات
شمیم عطر یاد تو برای زندگی بس است
همین که میکنی نظر به حالِ دلشکستهات
غروب عاشقی من ، طلوع عشق دیگران
روم که جاودان شوم در آن شب خجستهات
گِلم سرشتهای و من تورا به چشم دیدهام
به گِل کجا نشیند این به پای دلْ نشستهات
#پرویز_شالی
#خ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
مشورت ادراک و هشیاری دهد
عقلها مر عقل را یاری دهد
گفت پیغامبر بکن ای رایزن
مشورت کالمستشار مؤتمن
🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
مشورت کن با گروه صالحان
بر پیمبر امر شاورهم بدان
امرهم شوری برای این بود
کز تشاور سهو و کژ کمتر رود
🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
ورچه عقلت هست با عقل دگر
یار باش و مشورت کن ای پدر
🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
مشورت در کارها واجب شود
تا پشیمانی در آخر کم بود
#مولانا
#م
@Kafee_sheerr
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
عقلها مر عقل را یاری دهد
گفت پیغامبر بکن ای رایزن
مشورت کالمستشار مؤتمن
🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
مشورت کن با گروه صالحان
بر پیمبر امر شاورهم بدان
امرهم شوری برای این بود
کز تشاور سهو و کژ کمتر رود
🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
ورچه عقلت هست با عقل دگر
یار باش و مشورت کن ای پدر
🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
مشورت در کارها واجب شود
تا پشیمانی در آخر کم بود
#مولانا
#م
@Kafee_sheerr
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
سرگشته دلا به دوست از جان راهست
ای گمشده آشکار و پنهان راهست
گر شش جهتت بسته شود باک مدار
کز قعر نهادت سوی جانان راهست
#حضرت_مولانا
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
دوش با صد عیش بودی، هر شبت چون دوش باد
گر چو خونم با حریفان باده خوردی نوش باد
هر که جز کام تو جوید، باد، یارب! تلخ کام
هر که جز نام تو گوید تا ابد خاموش باد
#هلالی_جغتایی
#د
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
گر چو خونم با حریفان باده خوردی نوش باد
هر که جز کام تو جوید، باد، یارب! تلخ کام
هر که جز نام تو گوید تا ابد خاموش باد
#هلالی_جغتایی
#د
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
كاش اين زمانه زير و رو شود
روي خوش به ما نشان نميدهد
يك وجب زمين براي باغچه
يك دريچه، آسمان نميدهد
#قیصر_امین_پور
#گ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
كاش اين زمانه زير و رو شود
روي خوش به ما نشان نميدهد
يك وجب زمين براي باغچه
يك دريچه، آسمان نميدهد
#قیصر_امین_پور
#گ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
هر کسی عشقی نهان دارد ،،
سراسر رمز و راز،،
رمز من تو،،
راز من تو،،
عشق پنهانمـ تویی،،
#زهره_اهتمام
#ه
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
سراسر رمز و راز،،
رمز من تو،،
راز من تو،،
عشق پنهانمـ تویی،،
#زهره_اهتمام
#ه
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
خسته حالیم و ز زلف تو شفا می طلبیم
دردمندیم و ز وصل تو دوا می طلبیم
هر کسی را ز تو گر هست به نوعی طلبی
ما به هر وجه که هست از تو تو را می طلبیم
#شاه_نعمت_الله_ولی
#خ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
دردمندیم و ز وصل تو دوا می طلبیم
هر کسی را ز تو گر هست به نوعی طلبی
ما به هر وجه که هست از تو تو را می طلبیم
#شاه_نعمت_الله_ولی
#خ
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
فقط سکوت می کنم اگر مرا صدا کنی
مگر دوباره ای صنم ندای احمدا کنی
قیام میکند دلم برای بوسه های تو
اگر ببوسدت شبی ، قیامتی بپا کنی
من آن مریض خسته ام اگر برانیم ز خود
مگر به عطر دامنت دوباره ام دوا کنی
#احمد_پروین
#ف
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
مگر دوباره ای صنم ندای احمدا کنی
قیام میکند دلم برای بوسه های تو
اگر ببوسدت شبی ، قیامتی بپا کنی
من آن مریض خسته ام اگر برانیم ز خود
مگر به عطر دامنت دوباره ام دوا کنی
#احمد_پروین
#ف
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
اودو مارکار مینویسد: بلوغ فراتر از هر چیزی ظرفیتِ تحملِ تنهایی و انزواجویی است.
+ لارس اسونسن | فلسفه تنهایی
@Kafee_sheerr
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
+ لارس اسونسن | فلسفه تنهایی
@Kafee_sheerr
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
از جَیْبِ هزار آینه سر بر زدهای باز
ای گل! ز چه رنگ این همه ساغر زدهای باز؟
تمثال چو خون میچکد از آینه امروز
نیشِ مژهای بر رگِ جوهر زدهای باز
در خلوتِ شرمت اثرِ ضبطِ تبسّم
قفلی است که بر حُقّهٔ گوهر زدهای باز
افروختهای چهره ز تابِ عرقِ شرم
در کلبهٔ ما آتش دیگر زدهای باز
مجروحِ وفا بیاثرِ زخم، شهید است
کم بود تغافل که تو خنجر زدهای باز؟
ای خط! ادبی کن، مشکن خاطرِ رنگش
زین شوخ زبانی به چه رو سر زدهای باز
با تیرهدلی کس نشود محرم چشمش
ای سرمه! چرا حلقه بر این در زدهای باز؟
احرامِ گلستانِ تماشای که داری؟
ای دیده! به حیرت مژهای بر زدهای باز
خون کرد دلت سعی فسردن، چه جنون است؟
خاکی و به آرایش بستر زدهای باز
بیدل! چه خیال است در این راه نلغزی
اشکی و قدم بر مژهٔ تر زدهای باز
#بیدل
#ا
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
ای گل! ز چه رنگ این همه ساغر زدهای باز؟
تمثال چو خون میچکد از آینه امروز
نیشِ مژهای بر رگِ جوهر زدهای باز
در خلوتِ شرمت اثرِ ضبطِ تبسّم
قفلی است که بر حُقّهٔ گوهر زدهای باز
افروختهای چهره ز تابِ عرقِ شرم
در کلبهٔ ما آتش دیگر زدهای باز
مجروحِ وفا بیاثرِ زخم، شهید است
کم بود تغافل که تو خنجر زدهای باز؟
ای خط! ادبی کن، مشکن خاطرِ رنگش
زین شوخ زبانی به چه رو سر زدهای باز
با تیرهدلی کس نشود محرم چشمش
ای سرمه! چرا حلقه بر این در زدهای باز؟
احرامِ گلستانِ تماشای که داری؟
ای دیده! به حیرت مژهای بر زدهای باز
خون کرد دلت سعی فسردن، چه جنون است؟
خاکی و به آرایش بستر زدهای باز
بیدل! چه خیال است در این راه نلغزی
اشکی و قدم بر مژهٔ تر زدهای باز
#بیدل
#ا
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این قرارمون نبود که
عشقُ تو دلم بیاری
جا بزنی واسه قلبم
جای خالیتو بذاری
عشق تو یه ماه زیباست
عشق تو عزیز جونه
قربون دلت برم که
با دلم نامهربونه
آخه چرا احساس منو تو
به بازی گرفتی
ندیدی که من عاشقم و
هر چی بود بینمون نابود شد
این دلم واست آسون مُرد
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
عشقُ تو دلم بیاری
جا بزنی واسه قلبم
جای خالیتو بذاری
عشق تو یه ماه زیباست
عشق تو عزیز جونه
قربون دلت برم که
با دلم نامهربونه
آخه چرا احساس منو تو
به بازی گرفتی
ندیدی که من عاشقم و
هر چی بود بینمون نابود شد
این دلم واست آسون مُرد
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
نفسم گرفت ازین غم، نفسی هوای من کن
گِرِهم فتاد بر دَم،به دَمی دوای من کن
دگری بهای خویش ار نستاند از تو بوسه
تو ز بوسه هر چه داری همه در بهای من کن
نه رواست زشت کردن به جزای خوبکاران
دل من چه کرد با تو؟ تو همان بجای من کن
چو ز گردنم گشودی گره دو دستِ سیمین
سرِ زلفِ عنبرین را همه بند پای من کن
دل این بهانه جویان بگریزد از غم تو
تو حوالتِ غم خود به درِ سرای من کن
چه زنی به تیغ و تیرم؟ چو نخواهم از تو بوسی
رخ چون سپر که داری سپرِ بلای من کن
به دو روزه آشنایی چه نهی سپاس بر من؟
رخت آشناست،حالی،دلت آشنای من کن
همه پیرهن قبا شد ز غمِ تو بر تنِ من
تو ز ساعد و بَرِ خود کمر و قبای من کن
چو بلای اوحدی را ز سَرِ تو دور کردم
همه عمر تا تو باشی برو و دعای من کن
#اوحدی_مراغه_ای
#ن
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀
گِرِهم فتاد بر دَم،به دَمی دوای من کن
دگری بهای خویش ار نستاند از تو بوسه
تو ز بوسه هر چه داری همه در بهای من کن
نه رواست زشت کردن به جزای خوبکاران
دل من چه کرد با تو؟ تو همان بجای من کن
چو ز گردنم گشودی گره دو دستِ سیمین
سرِ زلفِ عنبرین را همه بند پای من کن
دل این بهانه جویان بگریزد از غم تو
تو حوالتِ غم خود به درِ سرای من کن
چه زنی به تیغ و تیرم؟ چو نخواهم از تو بوسی
رخ چون سپر که داری سپرِ بلای من کن
به دو روزه آشنایی چه نهی سپاس بر من؟
رخت آشناست،حالی،دلت آشنای من کن
همه پیرهن قبا شد ز غمِ تو بر تنِ من
تو ز ساعد و بَرِ خود کمر و قبای من کن
چو بلای اوحدی را ز سَرِ تو دور کردم
همه عمر تا تو باشی برو و دعای من کن
#اوحدی_مراغه_ای
#ن
❀═🌸 ⃟❤ ⃟ 🌸═❀