آنقَدَر عشقِ عذاب آورِ او شیرین ست
مانده ام لعنت و نفرین بِڪنم یا ڪه دعا....
#محسن_محمدے
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مانده ام لعنت و نفرین بِڪنم یا ڪه دعا....
#محسن_محمدے
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
در فراســــوی زمــین چشـم براهت هستم
خیـــره بر لؤلوی چشمـان سیاهت هستم
روی مـــوّاجــی بــیتاب نـــگاهت هـر شب
مـــــوج تصــــویـرگــر بـرکه و مــاهت هستم
رمقـــی نیست بـــرای گــــذر عقــــربـــــــههـا
همــه شب شــاهد انــدوه پگاهت هستم
مــن بـه انــدازهی تنــهایـــی تــو غمــگــینم
بســته در قاب فقـط ناظــر آهت هســتم
دلم از اینهمـه آشوب به تنگ آمده است
بس که دلتنـگ تب گاه به گاهت هستم
عکـس تنــهای منـو سیــنهی دیــوار گـــچی
چه کنـم بَردهی افـتاده بـه چاهت هستم
کاش یک ثانیه هم بی تو نمیشد سپری
مانــــده در بـرزخم و چشم براهت هستم
#پرویز_شالی
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خیـــره بر لؤلوی چشمـان سیاهت هستم
روی مـــوّاجــی بــیتاب نـــگاهت هـر شب
مـــــوج تصــــویـرگــر بـرکه و مــاهت هستم
رمقـــی نیست بـــرای گــــذر عقــــربـــــــههـا
همــه شب شــاهد انــدوه پگاهت هستم
مــن بـه انــدازهی تنــهایـــی تــو غمــگــینم
بســته در قاب فقـط ناظــر آهت هســتم
دلم از اینهمـه آشوب به تنگ آمده است
بس که دلتنـگ تب گاه به گاهت هستم
عکـس تنــهای منـو سیــنهی دیــوار گـــچی
چه کنـم بَردهی افـتاده بـه چاهت هستم
کاش یک ثانیه هم بی تو نمیشد سپری
مانــــده در بـرزخم و چشم براهت هستم
#پرویز_شالی
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای بسا شوخان ز اندک احتراف
از شهان ناموخته جز گفت و لاف
هر یکی در کف عصا که موسیام
میدمد بر ابلهان که عیسیام
آه از آن روزی که صدق صادقان
باز خواهد از تو سنگ امتحان
آخر از استاد باقی را بپرس
این حریصان جمله کورانند و خرس
جمله جستی باز ماندی از همه
صید گرگانند این ابله رمه
صورتی بشنیده گشتی ترجمان
بیخبر از گفت خود چون طوطیان
مولوی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از شهان ناموخته جز گفت و لاف
هر یکی در کف عصا که موسیام
میدمد بر ابلهان که عیسیام
آه از آن روزی که صدق صادقان
باز خواهد از تو سنگ امتحان
آخر از استاد باقی را بپرس
این حریصان جمله کورانند و خرس
جمله جستی باز ماندی از همه
صید گرگانند این ابله رمه
صورتی بشنیده گشتی ترجمان
بیخبر از گفت خود چون طوطیان
مولوی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مرگِ من سفری نیست،
هجرتی ست
از وطنی که دوست نمیداشتم
به خاطرِ نامردماناش.
خود آیا از چه هنگام این چنین
آئینِ مردمی
از دست
بنهادهاید؟
#احمد_شاملو
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هجرتی ست
از وطنی که دوست نمیداشتم
به خاطرِ نامردماناش.
خود آیا از چه هنگام این چنین
آئینِ مردمی
از دست
بنهادهاید؟
#احمد_شاملو
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرد را زنبور اگر نیشی زند
طبع او آن لحظه بر دفعی تند
زخم نیش اما چو از هستی تست
غم قوی باشد نگردد درد سست
#مثنوی_مولانا
#سوگل_مشایخی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
طبع او آن لحظه بر دفعی تند
زخم نیش اما چو از هستی تست
غم قوی باشد نگردد درد سست
#مثنوی_مولانا
#سوگل_مشایخی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بیا که بار دگر گل به بار می آید
بیار باده که بوی بهار می آید
هزار غم ز تو دارم به دل، بیا ای گل
که گل شکفته و بانگ هزار می آید
نه من ز داغ تو ای گل به خون نشستم و بس
که لاله هم به چمن داغدار می آید
دل چو غنچه ی من نشکفد به بوی بهار
بهار من بود آن گه که یار می آید
مگر ز پیک پرستو پیام او پرسم
وگرنه کیست که از آن دیار می آید؟
دلم به باده و گل وا نمی شود، چه کنم؟
که بی تو باده و گل ناگوار می آید
بهار سایه تویی ای بنفشه مو! باز آی
که گل به دیده ی من بی تو خار می آید
#هوشنگ_ابتهاج
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بیار باده که بوی بهار می آید
هزار غم ز تو دارم به دل، بیا ای گل
که گل شکفته و بانگ هزار می آید
نه من ز داغ تو ای گل به خون نشستم و بس
که لاله هم به چمن داغدار می آید
دل چو غنچه ی من نشکفد به بوی بهار
بهار من بود آن گه که یار می آید
مگر ز پیک پرستو پیام او پرسم
وگرنه کیست که از آن دیار می آید؟
دلم به باده و گل وا نمی شود، چه کنم؟
که بی تو باده و گل ناگوار می آید
بهار سایه تویی ای بنفشه مو! باز آی
که گل به دیده ی من بی تو خار می آید
#هوشنگ_ابتهاج
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بتاب ای شب!
بتاب ای نيلی تا ديرگاه آبی
بتاب ای آبی تاريک!
-ای شفاف-
بتاب ای شب...!
#منوچهر_آتشی
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بتاب ای نيلی تا ديرگاه آبی
بتاب ای آبی تاريک!
-ای شفاف-
بتاب ای شب...!
#منوچهر_آتشی
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ابرها از همه چیز خبر دارند؛
میدانند که تاریکی رو به اتمام است
میدانند که طلوع، نزدیک است
میدانند که همه چیز، رو بهراه خواهد شد.
ابرها خورشید را پشت کوهها دیدهاند
و گونههاشان از زیبایی بینظیر او، گل انداخته ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
میدانند که تاریکی رو به اتمام است
میدانند که طلوع، نزدیک است
میدانند که همه چیز، رو بهراه خواهد شد.
ابرها خورشید را پشت کوهها دیدهاند
و گونههاشان از زیبایی بینظیر او، گل انداخته ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آنان که زِیکدگر جگرریشتَرَند
قومی پَستَر، قبیلهیی پیشتَرَند
در غُربتِ مرگ، بیمِ تنهایی نیست
یارانِ عزیز، آنطرف بیشتَرَند..
#مسیح_کاشانی
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
قومی پَستَر، قبیلهیی پیشتَرَند
در غُربتِ مرگ، بیمِ تنهایی نیست
یارانِ عزیز، آنطرف بیشتَرَند..
#مسیح_کاشانی
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ز نظر اگر چه دوری، شب و روز در حضوری
ز وصال شربتم ده که بسوختم ز دوری
منم و شبی و گشتی به خرابه های هجران
که عظیم دور ماندم ز ولایت صبوری
چو به اختیار خاطر غم عشق برگزیدم
ز جفا هر آنچه آید بکشیم از ضروری
من اگر هلاک گردم، تو چه التفات داری؟
که ز غفلت جوانی به کرشمه غروری
نه خیال بر دو چشمم، نه یکی هزار منت
که توام ز دولت او شب و روز در حضوری
چمن اینچنین نخندد، تو مگر بهشت و باغی
بشر اینچنین نباشد، تو مگر پری و حوری
گذری اگر توانی به بهار عاشقان کن
که ز اشک من به صحرا همه لاله است و سوری
به شب فراق خسرو چو چراغ سوخت آخر
شبش ار چه تیره تر شد، به چراغ از تو نوری
#امیر_خسرو_دهلوی
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ز وصال شربتم ده که بسوختم ز دوری
منم و شبی و گشتی به خرابه های هجران
که عظیم دور ماندم ز ولایت صبوری
چو به اختیار خاطر غم عشق برگزیدم
ز جفا هر آنچه آید بکشیم از ضروری
من اگر هلاک گردم، تو چه التفات داری؟
که ز غفلت جوانی به کرشمه غروری
نه خیال بر دو چشمم، نه یکی هزار منت
که توام ز دولت او شب و روز در حضوری
چمن اینچنین نخندد، تو مگر بهشت و باغی
بشر اینچنین نباشد، تو مگر پری و حوری
گذری اگر توانی به بهار عاشقان کن
که ز اشک من به صحرا همه لاله است و سوری
به شب فراق خسرو چو چراغ سوخت آخر
شبش ار چه تیره تر شد، به چراغ از تو نوری
#امیر_خسرو_دهلوی
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شبِ فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق دربند است
گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم
کدام سرو به بالای دوست مانند است
پیام من که رساند به یار مهرگسل
که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست
به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است
که با شکستن پیمان و برگرفتن دل
هنوز دیده به دیدارت آرزومند است
بیا که بر سر کویت بساط چهره ماست
به جای خاک که در زیر پایت افکندهست
خیال روی تو بیخ امید بنشاندست
بلای عشق تو بنیاد صبر برکند است
عجب در آن که تو مجموع و گر قیاس کنی
به زیر هر خم مویت دلی پراکند است
اگر برهنه نباشی که شخص بنمایی
گمان برند که پیراهنت گل آکند است
ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
چه دستها که ز دست تو بر خداوند است
فراق یار که پیش تو کاه برگی نیست
بیا و بر دل من بین که کوه الوند است
ز ضعف طاقت آهم نماند و ترسم خلق
گمان برند که سعدی ز دوست خرسند است
#سعدی
#ش
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مگر کسی که به زندان عشق دربند است
گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم
کدام سرو به بالای دوست مانند است
پیام من که رساند به یار مهرگسل
که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست
به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است
که با شکستن پیمان و برگرفتن دل
هنوز دیده به دیدارت آرزومند است
بیا که بر سر کویت بساط چهره ماست
به جای خاک که در زیر پایت افکندهست
خیال روی تو بیخ امید بنشاندست
بلای عشق تو بنیاد صبر برکند است
عجب در آن که تو مجموع و گر قیاس کنی
به زیر هر خم مویت دلی پراکند است
اگر برهنه نباشی که شخص بنمایی
گمان برند که پیراهنت گل آکند است
ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
چه دستها که ز دست تو بر خداوند است
فراق یار که پیش تو کاه برگی نیست
بیا و بر دل من بین که کوه الوند است
ز ضعف طاقت آهم نماند و ترسم خلق
گمان برند که سعدی ز دوست خرسند است
#سعدی
#ش
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هر شب دل من به شوق تو پر بزند
با دیده ی گریان همه جا سر بزند
از بس که تو را چشم به راهم یارا
مضطر بشوم اگر کسی در بزند
#سجاد_احمدیان
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
با دیده ی گریان همه جا سر بزند
از بس که تو را چشم به راهم یارا
مضطر بشوم اگر کسی در بزند
#سجاد_احمدیان
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ز دام چند بپُرسی و دانه را چه شدهست؟
به بام چند برآیی و خانه را چه شدهست؟
فسرده چند نِشینی میانِ هستیِ خویش؟
تنورِ آتشِ عشق و زبانه را چه شدهست؟
بهگِردِ آتشِ عشقش ز دور میگَردی
اگر تو نقرۀ صافی، میانه را چه شدهست؟
ز دُردیِ غم و اندیشه سیر چون نشَوی؟
جمالِ یار و شرابِ مُغانه را چه شدهست؟
اگرچه سرد وجودیت گَرم درپیچید
به ره کُنَش به بهانه، بهانه را چه شدهست؟
شکایت ار ز زمانه کند، بگو تو ورا
زمانه بیتو خوش است و زمانه را چه شدهست؟
درختوار چرا شاخشاخِ وسوسهای؟
یگانه باش چو بیخ و یگانه را چه شدهست؟
در آن خُتَن که در او شخص هست و صورت نیست
مگو فلان چهکس است و فلانه را چه شدهست؟
نشانِ عشق شد این دل ز شمسِ تبریزی
ببین ز دولتِ عشقش نشانه را چه شدهست؟
دیوان شمس
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
به بام چند برآیی و خانه را چه شدهست؟
فسرده چند نِشینی میانِ هستیِ خویش؟
تنورِ آتشِ عشق و زبانه را چه شدهست؟
بهگِردِ آتشِ عشقش ز دور میگَردی
اگر تو نقرۀ صافی، میانه را چه شدهست؟
ز دُردیِ غم و اندیشه سیر چون نشَوی؟
جمالِ یار و شرابِ مُغانه را چه شدهست؟
اگرچه سرد وجودیت گَرم درپیچید
به ره کُنَش به بهانه، بهانه را چه شدهست؟
شکایت ار ز زمانه کند، بگو تو ورا
زمانه بیتو خوش است و زمانه را چه شدهست؟
درختوار چرا شاخشاخِ وسوسهای؟
یگانه باش چو بیخ و یگانه را چه شدهست؟
در آن خُتَن که در او شخص هست و صورت نیست
مگو فلان چهکس است و فلانه را چه شدهست؟
نشانِ عشق شد این دل ز شمسِ تبریزی
ببین ز دولتِ عشقش نشانه را چه شدهست؟
دیوان شمس
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ظلمانی و تاریک است،شبهایِ غمم اما
از منظر گیسویت، شب رنگ دگر دارد
میرقصم و میخوانم، با سازِ غمت اما
موسیقی چشمـانت، آهنگِ دگر دارد...
#مجتبی_خوش_زبان
#ظ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از منظر گیسویت، شب رنگ دگر دارد
میرقصم و میخوانم، با سازِ غمت اما
موسیقی چشمـانت، آهنگِ دگر دارد...
#مجتبی_خوش_زبان
#ظ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
زنهار در این دنیا تو یک شبه مهمانی
دردا نشکن قلبی، دریاب نرنجانی
گر عیب خودت بینی از غیب شوی آگه
در نزد خلایق هم، چون یوسف کنعانی...
#محسن_نجاری
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دردا نشکن قلبی، دریاب نرنجانی
گر عیب خودت بینی از غیب شوی آگه
در نزد خلایق هم، چون یوسف کنعانی...
#محسن_نجاری
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
رمزیست به پاس ادب عشـق ڪه مهتاب
شب خیره به ایوان دل یار بتابد.
#پریسا_سیــروس
#ر
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شب خیره به ایوان دل یار بتابد.
#پریسا_سیــروس
#ر
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
وقتی زمين به طرز نگاهت دچار شد
خورشيد پيش چشم تو بیاعتبار شد
از آسمان رسيدی و باران شروع شد
پا بر زمين نهادی و فصل بهار شد
باران به امرِ چشم تو باريد و بعد از آن
چشمان ابر، صاحب اين افتخار شد
وقتی سخن به معجزهی چشم تو رسيد
تعداد پيروان غزل بیشمار شد...!
#غلامرضا_طریقی
#و
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خورشيد پيش چشم تو بیاعتبار شد
از آسمان رسيدی و باران شروع شد
پا بر زمين نهادی و فصل بهار شد
باران به امرِ چشم تو باريد و بعد از آن
چشمان ابر، صاحب اين افتخار شد
وقتی سخن به معجزهی چشم تو رسيد
تعداد پيروان غزل بیشمار شد...!
#غلامرضا_طریقی
#و
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
🔶یکی از دلایل توقف رشد، "مقایسه" است.
همیشه جايگاه خود را با "هدف" های خودتان مقایسه کنید نه با دوستان و همکارانتان.
باید ببینید توانایی های شما چیست و خواسته های شما کدام است و به كدام سمت بايد حركت كنيد .
همیشه کسانی هستند که شرايط کمتر یا بیشتر از شما دارند . مهم نحوه ي استفاده از آن شرايط و حركت به سمت مقصد است .
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گر چه ماند در نبشتن شیر و شیر
جمله عالم زین سبب گمراه شد
کم کسی ز ابدال حق آگاه شد
گفته اینک ما بشر ایشان بشر
ما و ایشان بستهٔ خوابیم و خور
این ندانستند ایشان از عمی
هست فرقی درمیان بیمنتهی
#مثنوی_مولانا
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
همیشه جايگاه خود را با "هدف" های خودتان مقایسه کنید نه با دوستان و همکارانتان.
باید ببینید توانایی های شما چیست و خواسته های شما کدام است و به كدام سمت بايد حركت كنيد .
همیشه کسانی هستند که شرايط کمتر یا بیشتر از شما دارند . مهم نحوه ي استفاده از آن شرايط و حركت به سمت مقصد است .
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گر چه ماند در نبشتن شیر و شیر
جمله عالم زین سبب گمراه شد
کم کسی ز ابدال حق آگاه شد
گفته اینک ما بشر ایشان بشر
ما و ایشان بستهٔ خوابیم و خور
این ندانستند ایشان از عمی
هست فرقی درمیان بیمنتهی
#مثنوی_مولانا
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀