و هواها جمله بر دوقسم است:
یڪے هواے لذت و شهوت و دیگر هواے جاه و ریاست.
آن ڪه متابع هواے لذتے باشد اندر خرابات بود، و خلق از فتنهٔ وے ایمن بوند؛ اما آن ڪه متابع هواے جاه و ریاست بود اندر صوامع و دوایر بود و فتنهٔ خلق باشد؛ ڪه خود از راه افتاده باشد و خلق را نیز به ضلالت برده.
فَنَعوذُ باللّهِ مِنْ مُتابَعَةِ الهوی
ڪشف المحجوب
#هجویری
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
یڪے هواے لذت و شهوت و دیگر هواے جاه و ریاست.
آن ڪه متابع هواے لذتے باشد اندر خرابات بود، و خلق از فتنهٔ وے ایمن بوند؛ اما آن ڪه متابع هواے جاه و ریاست بود اندر صوامع و دوایر بود و فتنهٔ خلق باشد؛ ڪه خود از راه افتاده باشد و خلق را نیز به ضلالت برده.
فَنَعوذُ باللّهِ مِنْ مُتابَعَةِ الهوی
ڪشف المحجوب
#هجویری
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
اتفاق اتفاق است چه بخواهی
چه نخواهی می افتد
مثلا وقتی برای اولین بار اسمت
افتاد روی صفحه گوشی من
دقیق به یاد دارم
که عهد کرده بودم دیگر وابستهِ
کسی نشوم
تو حرف زدی
لحن صدایت دلنشین بود
باران هم میبارید
نه من
هرکس دیگری هم بود
عاشقت میشد...
#حامد_رجب_پور
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چه نخواهی می افتد
مثلا وقتی برای اولین بار اسمت
افتاد روی صفحه گوشی من
دقیق به یاد دارم
که عهد کرده بودم دیگر وابستهِ
کسی نشوم
تو حرف زدی
لحن صدایت دلنشین بود
باران هم میبارید
نه من
هرکس دیگری هم بود
عاشقت میشد...
#حامد_رجب_پور
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
Dard
Mehdi Ahmadvand
- درد
- مهدی احمدوند
❀═༅࿇ ❤ ࿇༅═❀
- مهدی احمدوند
❀═༅࿇ ❤ ࿇༅═❀
او برگشته است،
پس از چندین سال.
اما کو آن عشق؟
آن توان و قدرت برای ساختنِ روز های جدید کجاست؟
راستش را بخواهید جای خالی اش زیباتر بود؛
میگفت: تو از سنگ شده ای، دیگر برایت احساسی باقی نمانده.
اما من تغییری نکرده بودم.
مشکل آنجا بود که او هیچ وقت این را نفهمید که آدمیزاد وقتی یک بار رفتن را بلد شود،
برگشتنش دیگر هیچ ارزشی نخواهد داشت.
#شقایق_جلیلی
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
پس از چندین سال.
اما کو آن عشق؟
آن توان و قدرت برای ساختنِ روز های جدید کجاست؟
راستش را بخواهید جای خالی اش زیباتر بود؛
میگفت: تو از سنگ شده ای، دیگر برایت احساسی باقی نمانده.
اما من تغییری نکرده بودم.
مشکل آنجا بود که او هیچ وقت این را نفهمید که آدمیزاد وقتی یک بار رفتن را بلد شود،
برگشتنش دیگر هیچ ارزشی نخواهد داشت.
#شقایق_جلیلی
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
قدری بمان مقابل من تا ببینمت
درکنج خلوتی تک و تنها ببینمت
درچشم عاشقت بنشینم به سادگی
شایدکه سیر سیر سرا پا ببینمت
لیلا نبوده ای که بدانی چه می کشم
آیا رواست من به تقاضا ببینمت
گاهی بیابه دیدن این بی قرارخود
گاهی بمان که تا من لیلا ببینمت
یوسف ترین خلایق عالم تویی فقط
بایدکه چون دو چشم زلیخا ببینمت
هرگزخیال دیدن رویت نمی رود
از یاد من ،بگو که کجاها ببینمت
حاشا نمی کنم که توراعشق ماندگار
حتی اگر که آخر دنیا ببینمت ...
#مریم_پیروزی
#ق
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
درکنج خلوتی تک و تنها ببینمت
درچشم عاشقت بنشینم به سادگی
شایدکه سیر سیر سرا پا ببینمت
لیلا نبوده ای که بدانی چه می کشم
آیا رواست من به تقاضا ببینمت
گاهی بیابه دیدن این بی قرارخود
گاهی بمان که تا من لیلا ببینمت
یوسف ترین خلایق عالم تویی فقط
بایدکه چون دو چشم زلیخا ببینمت
هرگزخیال دیدن رویت نمی رود
از یاد من ،بگو که کجاها ببینمت
حاشا نمی کنم که توراعشق ماندگار
حتی اگر که آخر دنیا ببینمت ...
#مریم_پیروزی
#ق
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خاطر ز غبارِ درد رُفتن حیف است
جز بر سر نیشِ غصّه خُفتن حیف است
در باغ جهان، چون گلِ خورشید مباش
بیلذّت غنچگی شکفتن حیف است...
#پوریای_ولی
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
جز بر سر نیشِ غصّه خُفتن حیف است
در باغ جهان، چون گلِ خورشید مباش
بیلذّت غنچگی شکفتن حیف است...
#پوریای_ولی
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چشم هایت گفته هستی در حصار دیگری
بسته ای بار سفر سوی دیار دیگری
خانه ی ظلم تو را ویران کند این ناله ها
بیقرارم کردی و گشتی قرار دیگری
سوز سرمای زمستان توشه ام از عشق توست
نو شدی بی من دوباره در بهار دیگری
درد جانکاهیست من باشم خمار تو ولی
خوب میدانم که تو هستی خمار دیگری
من ببوسم دست تو اما تو پای دیگری
من بسوزم تو بسازی در کنار دیگری
تُف به این قانون تلخ بازی دلدادگی
من شدم سربار تو اما تو یار دیگری
تار گیسویت برای یک نفر آرامش است
میشود این زلف مشکین تو دار دیگری
بر سر سجاده نفرینت کنم تا بعد از این
تا ابد باشی چو من چشم انتظار دیگری
تو گرفتار کسی آن کس گرفتار کسی
بسته ای بر هر کسی دل بوده یار دیگری
#سـجاد_احمدیان
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بسته ای بار سفر سوی دیار دیگری
خانه ی ظلم تو را ویران کند این ناله ها
بیقرارم کردی و گشتی قرار دیگری
سوز سرمای زمستان توشه ام از عشق توست
نو شدی بی من دوباره در بهار دیگری
درد جانکاهیست من باشم خمار تو ولی
خوب میدانم که تو هستی خمار دیگری
من ببوسم دست تو اما تو پای دیگری
من بسوزم تو بسازی در کنار دیگری
تُف به این قانون تلخ بازی دلدادگی
من شدم سربار تو اما تو یار دیگری
تار گیسویت برای یک نفر آرامش است
میشود این زلف مشکین تو دار دیگری
بر سر سجاده نفرینت کنم تا بعد از این
تا ابد باشی چو من چشم انتظار دیگری
تو گرفتار کسی آن کس گرفتار کسی
بسته ای بر هر کسی دل بوده یار دیگری
#سـجاد_احمدیان
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکشاعریدرادبیاتفارسیهست
بهنام"اثیرالدیناخسیکتی"
کهسمبلگمنامیه
یعنیهرجاکهمیخوایصحبتکنیم
دربارهیکشاعریکهگمنامه
وکسیاونرونمیشناسه ...
برشی از برنامه #کتاب_باز
🎙"رشید_کاکاوند
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بهنام"اثیرالدیناخسیکتی"
کهسمبلگمنامیه
یعنیهرجاکهمیخوایصحبتکنیم
دربارهیکشاعریکهگمنامه
وکسیاونرونمیشناسه ...
برشی از برنامه #کتاب_باز
🎙"رشید_کاکاوند
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
با دلی پراز عشق میآیم سوی ﺗﻮ
ﺷﻌﺮی ﻧﺎﺏ می بارد از روی ﺗﻮ
وقت کوچ شعرهایم سر رسید
با غزل نابی به قشلاق چشمان تو
ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ گندمزار صد ترانه و ﻏزﻝ
می نوازد نوای خوش ازگیسوی ﺗﻮ
وقت دروی، بوسه ها کی می رسد
من بچینم خوشه ای از لب های تو
گرلب گشایی،می شودشعری سرود
در قلبم کدخدایی، این غزل تقدیم تو
#میثاق_تبوک
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ﺷﻌﺮی ﻧﺎﺏ می بارد از روی ﺗﻮ
وقت کوچ شعرهایم سر رسید
با غزل نابی به قشلاق چشمان تو
ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ گندمزار صد ترانه و ﻏزﻝ
می نوازد نوای خوش ازگیسوی ﺗﻮ
وقت دروی، بوسه ها کی می رسد
من بچینم خوشه ای از لب های تو
گرلب گشایی،می شودشعری سرود
در قلبم کدخدایی، این غزل تقدیم تو
#میثاق_تبوک
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
باز دل مستِ نوایی است که من میدانم
آن نوا نیز ز جایی است که من میدانم
محمل و قافله و ناقه در این وحشتگاه
گَردی از بانگ درایی است که من میدانم
خونم آخر به کفِ پای کسی خواهد ریخت
این همان رنگِ حنایی است که من میدانم
چشم واکردم و طوفان قیامت دیدم
زندگی روزِ جزایی است که من میدانم
آب گردیدن و موجی ز تمنّا نزدن
پاسِ ناموسِ حیایی است که من میدانم
نیست راهی که به کاهل قدمی طی نشود
پایِ خوابیده عصایی است که من میدانم
در مقامی که بجایی نرسد کوششها
ناله، اقبال رسایی است که من میدانم
سازِ تحقیق ندارد، چه نگاه و چه نفس
سرِ این رشته به جایی است که من میدانم
شعله زد شمع، که «ای سوختگان! خوش باشید
عشق هم آبِ بقایی است که من میدانم»
حیرتم سوخت که از دفترِ عنقایی او
جهل هم نسخه نمایی است که من میدانم
بود عمری به برم دلبرِ نگشوده نقاب
بیدل، این نیز ادایی است که من میدانم
#بیدل
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آن نوا نیز ز جایی است که من میدانم
محمل و قافله و ناقه در این وحشتگاه
گَردی از بانگ درایی است که من میدانم
خونم آخر به کفِ پای کسی خواهد ریخت
این همان رنگِ حنایی است که من میدانم
چشم واکردم و طوفان قیامت دیدم
زندگی روزِ جزایی است که من میدانم
آب گردیدن و موجی ز تمنّا نزدن
پاسِ ناموسِ حیایی است که من میدانم
نیست راهی که به کاهل قدمی طی نشود
پایِ خوابیده عصایی است که من میدانم
در مقامی که بجایی نرسد کوششها
ناله، اقبال رسایی است که من میدانم
سازِ تحقیق ندارد، چه نگاه و چه نفس
سرِ این رشته به جایی است که من میدانم
شعله زد شمع، که «ای سوختگان! خوش باشید
عشق هم آبِ بقایی است که من میدانم»
حیرتم سوخت که از دفترِ عنقایی او
جهل هم نسخه نمایی است که من میدانم
بود عمری به برم دلبرِ نگشوده نقاب
بیدل، این نیز ادایی است که من میدانم
#بیدل
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
یک عمــــر از آغـــــوشم اگـــر دور بمـــــــــانی
در خـــــانه ی بـــی پنجــــــره محصــور بمانی
با شمــــع به حـــال خـــود اگـــر اشک بریزی
پـــروانـــــه ى من! پــــای کمــــی نــــور بمــانی
آن قسمت دیوانه ترم پیش تو مانده ست
تا سهــــم دلــم باشـــــی و مجبـــــــور بمــــــانی
گوشم به لبت مانده و شعر از پىِ بوسه
ای کاش که با قـــافیــــه ها جـــور بمــــانی
ای کاش که عمری به دلم درد بریـــزی
ای کــاش همــــین آدم مغـــرور بمـــانی
هر ســاز فقط لحن خــودت را بنــــوازد
در گوشــه ی هر پرده ی ماهـور بمانی
دلبسته ی چشمان تو می مانم و باید
درگیــر من و این گـــره ی کــــور بمـــانی
#صنم_نافع
#ی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
در خـــــانه ی بـــی پنجــــــره محصــور بمانی
با شمــــع به حـــال خـــود اگـــر اشک بریزی
پـــروانـــــه ى من! پــــای کمــــی نــــور بمــانی
آن قسمت دیوانه ترم پیش تو مانده ست
تا سهــــم دلــم باشـــــی و مجبـــــــور بمــــــانی
گوشم به لبت مانده و شعر از پىِ بوسه
ای کاش که با قـــافیــــه ها جـــور بمــــانی
ای کاش که عمری به دلم درد بریـــزی
ای کــاش همــــین آدم مغـــرور بمـــانی
هر ســاز فقط لحن خــودت را بنــــوازد
در گوشــه ی هر پرده ی ماهـور بمانی
دلبسته ی چشمان تو می مانم و باید
درگیــر من و این گـــره ی کــــور بمـــانی
#صنم_نافع
#ی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای که دوستت دارم
پا بر هر سنگ که می نهی
شعر می شکوفد
ای زنی که در رنگ پریدگی تو
اندوه همه ی درختان است
غربت چه قشنگ است
اگر ما همراه باشیم
ای زنی که تاریخ مرا
و تاریخ باران را
خلاصه کرده ای!
#نزار_قبانی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
پا بر هر سنگ که می نهی
شعر می شکوفد
ای زنی که در رنگ پریدگی تو
اندوه همه ی درختان است
غربت چه قشنگ است
اگر ما همراه باشیم
ای زنی که تاریخ مرا
و تاریخ باران را
خلاصه کرده ای!
#نزار_قبانی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آهنگ شاد * مهربونم*
برررررررررریم واسه یه اهنگ شاااااااااد💃
❀═༅࿇ ❤ ࿇༅═❀
❀═༅࿇ ❤ ࿇༅═❀
با سلامی ساده بر اهل ادب سر می زنم
چشم را می بندم و با یک غزل پر می زنم
با ادیبانِ ادیبانه همی حالم خوش است
فی البداهه شعر را بر قلب لشکر می زنم
مثل حافظ نیست شاعر تا بگوید یک غزل
چون خودم،دلباخته،شعرم مکرر می زنم
بعد چندین ماه و اندی که نبودم حالِ شعر
چند بیتی گفتم و حرف از هنرور می زنم
گر چه من دیوانه ام اما به رسم عاشقی
بر رخ یار و لبش بوسه مکرر می زنم
#سید_فاضل_دلباخته
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چشم را می بندم و با یک غزل پر می زنم
با ادیبانِ ادیبانه همی حالم خوش است
فی البداهه شعر را بر قلب لشکر می زنم
مثل حافظ نیست شاعر تا بگوید یک غزل
چون خودم،دلباخته،شعرم مکرر می زنم
بعد چندین ماه و اندی که نبودم حالِ شعر
چند بیتی گفتم و حرف از هنرور می زنم
گر چه من دیوانه ام اما به رسم عاشقی
بر رخ یار و لبش بوسه مکرر می زنم
#سید_فاضل_دلباخته
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ز فردا و ز دی، کس را نشان نیست
که رفت آن از میان وین در میان نیست
یک امروز است ما را نقدِ ایام
بر او هم اعتمادی نیست تا شام
بیا تا یک دهن پُرخنده داریم
به می جان و جهان را زنده داریم
#نظامی
#خسرو_و_شیرین
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
که رفت آن از میان وین در میان نیست
یک امروز است ما را نقدِ ایام
بر او هم اعتمادی نیست تا شام
بیا تا یک دهن پُرخنده داریم
به می جان و جهان را زنده داریم
#نظامی
#خسرو_و_شیرین
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀