This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
࿐ྀུ❣️༅࿇༅჻ᭂ✾ٖٖٖٖٓुؔ•
این هم یک شعر زیبا از شاعر زن قرن ششم، تقدیم به شما ❤
من عهد تو سخت سست میدانستم
بشکستن آن درست میدانستم
این دشمنی ای دوست که با من ز جفا
آخر کردی نخست میدانستم
🎼 آهنگ زمینه: مسعود سخاوتدوست
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
این هم یک شعر زیبا از شاعر زن قرن ششم، تقدیم به شما ❤
من عهد تو سخت سست میدانستم
بشکستن آن درست میدانستم
این دشمنی ای دوست که با من ز جفا
آخر کردی نخست میدانستم
🎼 آهنگ زمینه: مسعود سخاوتدوست
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
قدّ ِ تمام ِ عشق بازان، عاشقت بودم
کم بوده ای امّا فراوان عاشقت بودم
مانند ِ سایه، هرکجا همراه من بودی
درشهر در کوچه خیابان عاشقت بودم
سعدی مشاهیر و معلم بغض با من بود
وللّه من میدان به میدان عاشقت بودم
با وان یکاد و حرز دنبال تو می گشتم
سوگند بر آیات قرآن،عاشقت بودم
عاشق شدن یعنی که بعد از مرگ،جان داری
پاییز رفتی و زمستان عاشقت بودم
#نفیسه_محمدنژاد
#ق
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کم بوده ای امّا فراوان عاشقت بودم
مانند ِ سایه، هرکجا همراه من بودی
درشهر در کوچه خیابان عاشقت بودم
سعدی مشاهیر و معلم بغض با من بود
وللّه من میدان به میدان عاشقت بودم
با وان یکاد و حرز دنبال تو می گشتم
سوگند بر آیات قرآن،عاشقت بودم
عاشق شدن یعنی که بعد از مرگ،جان داری
پاییز رفتی و زمستان عاشقت بودم
#نفیسه_محمدنژاد
#ق
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همنشین اهل معنی باش تا
هم عطا یابی و هم باشی فتی
حضرت عشق مولانا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هم عطا یابی و هم باشی فتی
حضرت عشق مولانا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ازین ویرانه تر می خواستم ویرانۀ خود را
ازین ویرانه بیرون می برم دیوانۀ خود را
حریفان نشئۀ مهر و محبّت را نمی دانند
به دست دشمن خود می دهم پیمانۀ خود را
نه مورش خاید از سختی، نه مرغش چیند از تلخی
نمی بینم ز جنس هیچ خرمن دانۀ خود را
ز شوق آن که طبلِ رحلتی ناگاه بنوازند
همیشه رخت بر درگاه دارم خانۀ خود را
عزیزان دیده از خاکسترم سازند نورانی
تو شمع بزمِ خلوت می کنی پروانۀ خود را
به آیات زبور و نغمۀ داوود نفروشم
بیان دردناک و نعرۀ مستانۀ خود را
نظیری، قصّۀ فرهاد و خسرو داستانی شد
کنون من هم کتابی می کنم افسانۀ خود را
#نظیری
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ازین ویرانه بیرون می برم دیوانۀ خود را
حریفان نشئۀ مهر و محبّت را نمی دانند
به دست دشمن خود می دهم پیمانۀ خود را
نه مورش خاید از سختی، نه مرغش چیند از تلخی
نمی بینم ز جنس هیچ خرمن دانۀ خود را
ز شوق آن که طبلِ رحلتی ناگاه بنوازند
همیشه رخت بر درگاه دارم خانۀ خود را
عزیزان دیده از خاکسترم سازند نورانی
تو شمع بزمِ خلوت می کنی پروانۀ خود را
به آیات زبور و نغمۀ داوود نفروشم
بیان دردناک و نعرۀ مستانۀ خود را
نظیری، قصّۀ فرهاد و خسرو داستانی شد
کنون من هم کتابی می کنم افسانۀ خود را
#نظیری
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
روحم را
با تداوم نڪَاهت
بہ شبانہهایم بند میڪنم ؛
حریم چشمانت
سڪوت مخملین شب را میشڪند
و عشق
هزار و یڪ شب خاطراتت را
آغاز میڪند ..!!
#پورقلی_مـریم
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
با تداوم نڪَاهت
بہ شبانہهایم بند میڪنم ؛
حریم چشمانت
سڪوت مخملین شب را میشڪند
و عشق
هزار و یڪ شب خاطراتت را
آغاز میڪند ..!!
#پورقلی_مـریم
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#سعدی
هر زمان گویم ز داغ عشق و تیمار فراق
دل ربود از من نگارم جان ربودی کاشکی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هر زمان گویم ز داغ عشق و تیمار فراق
دل ربود از من نگارم جان ربودی کاشکی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
عـزم هجـران ڪرده اے شاید فراموشم ڪنی
من ڪه مے دانم تو هم چون شمع گریان مے شوی
#رحیم_معینی_ڪرمانشاهی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من ڪه مے دانم تو هم چون شمع گریان مے شوی
#رحیم_معینی_ڪرمانشاهی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
وفا نڪردے و ڪردم، جفا ندیدے و دیدم
شڪستے و نشڪستم، بُریدے و نبریدم
#مهرداد_اوستا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شڪستے و نشڪستم، بُریدے و نبریدم
#مهرداد_اوستا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ﺍﻣﺸﺒﻢ ﭼﻮﻥ ﺷﯿﺸﻪ ے ِے، ﺩﻝ ﺯ ﺗﻨﻬﺎیے ﭘُﺮ ﺍﺳﺖ
ﻫﻤﭽﻮ ﺳﺎﻏﺮ ﻫﻤﺪمےﮐﻮ ﺗﺎ ﺩلے ﺧﺎلے ﮐﻨﻢ…؟
#ﻋﻠﻮﯼ_ﮐﺎﺷﺎﻧﯽ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ﻫﻤﭽﻮ ﺳﺎﻏﺮ ﻫﻤﺪمےﮐﻮ ﺗﺎ ﺩلے ﺧﺎلے ﮐﻨﻢ…؟
#ﻋﻠﻮﯼ_ﮐﺎﺷﺎﻧﯽ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مَنِ آزرده دل را ڪس گره از ڪار نگشاید
مَگر اے اشڪ غم امشب تو از دل عقده بگشایی....
#ناشناس
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مَگر اے اشڪ غم امشب تو از دل عقده بگشایی....
#ناشناس
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#الهي!
هر چه بي طلب به ما دادي به سزاواري ما تباه مكن،
و هر چه به جا ناكردي از نيكي به عيب ما از ما بريده مكن،
و هر چه سزاي ما ساختي به ناسزایے ما جدا مكن.
#خواجه_عبدالله_انصارے
شبتون بهشتی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هر چه بي طلب به ما دادي به سزاواري ما تباه مكن،
و هر چه به جا ناكردي از نيكي به عيب ما از ما بريده مكن،
و هر چه سزاي ما ساختي به ناسزایے ما جدا مكن.
#خواجه_عبدالله_انصارے
شبتون بهشتی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
🌲
درآی از درم ای صبح آرزومندان!
که سوخت شمع من از انتظار خنده تو
ز آفتاب چرا مهر بر دهن دارد؟
اگر نه صبح بود شرمسار خنده تو !!
...
چو شمع صبح، همین آرزوست صائب را
که جان خویش نماید نثار خنده تو
صائب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
درآی از درم ای صبح آرزومندان!
که سوخت شمع من از انتظار خنده تو
ز آفتاب چرا مهر بر دهن دارد؟
اگر نه صبح بود شرمسار خنده تو !!
...
چو شمع صبح، همین آرزوست صائب را
که جان خویش نماید نثار خنده تو
صائب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چه دارد این چراغِ شکسته
که انتظارِ یکی شبتابِ پا در گریزش نیست
من اقرار می کنم !
حتی یکی لحظه بی تو نزیسته ام ...
تاریکی شب و
روشناییِ روز ،
همین است !
فقط همین است ....
هی دختر !
دخترِ داستان های عاشقانه ی آدمی
بعضی ها اصلاً خبر ندارند
چراغ کدام است و
شبتابِ پا در گریز ... کدام !
از راه پله ... آرامتر ... بیا
همسایه ی فضولی دارم
همیشه فکر می کند جهان را
فقط از اندوه بی دلیل آفریده اند ....
سید علی صالحی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
که انتظارِ یکی شبتابِ پا در گریزش نیست
من اقرار می کنم !
حتی یکی لحظه بی تو نزیسته ام ...
تاریکی شب و
روشناییِ روز ،
همین است !
فقط همین است ....
هی دختر !
دخترِ داستان های عاشقانه ی آدمی
بعضی ها اصلاً خبر ندارند
چراغ کدام است و
شبتابِ پا در گریز ... کدام !
از راه پله ... آرامتر ... بیا
همسایه ی فضولی دارم
همیشه فکر می کند جهان را
فقط از اندوه بی دلیل آفریده اند ....
سید علی صالحی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطفهای بیکران کرد
چرا چون لاله خونین دل نباشم
که با ما نرگس او سرگران کرد
که را گویم که با این درد جان سوز
طبیبم قصد جان ناتوان کرد
بدان سان سوخت چون شمعم که بر من
صراحی گریه و بربط فغان کرد
صبا گر چاره داری وقت وقت است
که درد اشتیاقم قصد جان کرد
میان مهربانان کی توان گفت
که یار ما چنین گفت و چنان کرد
عدو با جان حافظ آن نکردی
که تیر چشم آن ابروکمان کرد
#حافظ
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خدا را با که این بازی توان کرد
شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطفهای بیکران کرد
چرا چون لاله خونین دل نباشم
که با ما نرگس او سرگران کرد
که را گویم که با این درد جان سوز
طبیبم قصد جان ناتوان کرد
بدان سان سوخت چون شمعم که بر من
صراحی گریه و بربط فغان کرد
صبا گر چاره داری وقت وقت است
که درد اشتیاقم قصد جان کرد
میان مهربانان کی توان گفت
که یار ما چنین گفت و چنان کرد
عدو با جان حافظ آن نکردی
که تیر چشم آن ابروکمان کرد
#حافظ
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
میشدی غافل ز اسرار قضا
زخم خوردی از سلحدار قضا
این چه کار افتاد آخر ناگهان
این چنین باشد چنین کار قضا
هیچ گل دیدی که خندد در جهان
کو نشد گرینده از خار قضا
هیچ بختی در جهان رونق گرفت
کو نشد محبوس و بیمار قضا
هیچ کس دزدیده روی عیش دید
کو نشد آونگ بر دار قضا
هیچ کس را مکر و فن سودی نکرد
پیش بازیهای مکار قضا
این قضا را دوستان خدمت کنند
جان کنند از صدق ایثار قضا
گر چه صورت مرد جان باقی بماند
در عنایتهای بسیار قضا
جوز بشکست و بمانده مغز روح
رفت در حلوا ز انبار قضا
آنک سوی نار شد بیمغز بود
مغز او پوسید از انکار قضا
آنک سوی یار شد مسعود بود
مغز جان بگزید و شد یار قضا
#مولانا
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
زخم خوردی از سلحدار قضا
این چه کار افتاد آخر ناگهان
این چنین باشد چنین کار قضا
هیچ گل دیدی که خندد در جهان
کو نشد گرینده از خار قضا
هیچ بختی در جهان رونق گرفت
کو نشد محبوس و بیمار قضا
هیچ کس دزدیده روی عیش دید
کو نشد آونگ بر دار قضا
هیچ کس را مکر و فن سودی نکرد
پیش بازیهای مکار قضا
این قضا را دوستان خدمت کنند
جان کنند از صدق ایثار قضا
گر چه صورت مرد جان باقی بماند
در عنایتهای بسیار قضا
جوز بشکست و بمانده مغز روح
رفت در حلوا ز انبار قضا
آنک سوی نار شد بیمغز بود
مغز او پوسید از انکار قضا
آنک سوی یار شد مسعود بود
مغز جان بگزید و شد یار قضا
#مولانا
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تا ز حسن خویش عکسی در جهان انداختی
عاشقان را آتش اندر خانمان انداختی
ریخته در کام هستی جرعه ای از جام عشق
شور و غوغا در زمین و آسمان انداختی
#حسین_خوارزمی
#ت
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
عاشقان را آتش اندر خانمان انداختی
ریخته در کام هستی جرعه ای از جام عشق
شور و غوغا در زمین و آسمان انداختی
#حسین_خوارزمی
#ت
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀