دوست داشتم موهایت را ببافم
و به جای گل سر
شعر ببندم به موهایت
تا به نسیم که سپردی شان
دلم عالم آب شود
اما
موهای تو بلند و شعر من کوتاه بود
چاره ای نبود جز
سرودن بلند ترین غزل دنیا
یک دوستت دارم ساده ...
#حامد_نیازی
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
و به جای گل سر
شعر ببندم به موهایت
تا به نسیم که سپردی شان
دلم عالم آب شود
اما
موهای تو بلند و شعر من کوتاه بود
چاره ای نبود جز
سرودن بلند ترین غزل دنیا
یک دوستت دارم ساده ...
#حامد_نیازی
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چو عارف را و عاشق را
به هر ساعت بود عیدی
نباشد منتظر سالی
که تا ایام عید آید
#غزل_مولانا
از خصوصیات عارف و عاشق آن است که حالات ذهنی و روحی و عاطفی اش وابسته به امور, افراد و وضعیت های مختلف بیرونی نیست. او نسبت به خویش خودآگاه است, از هدف حضور خود در کره خاکی مطلع است, بیش از چیزی که نیاز دارد برنمی دارد و نگه نمی دارد و در یک کلام, محور کنترلی اش, در درون خود قرار دارد نه در دیگران.
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
به هر ساعت بود عیدی
نباشد منتظر سالی
که تا ایام عید آید
#غزل_مولانا
از خصوصیات عارف و عاشق آن است که حالات ذهنی و روحی و عاطفی اش وابسته به امور, افراد و وضعیت های مختلف بیرونی نیست. او نسبت به خویش خودآگاه است, از هدف حضور خود در کره خاکی مطلع است, بیش از چیزی که نیاز دارد برنمی دارد و نگه نمی دارد و در یک کلام, محور کنترلی اش, در درون خود قرار دارد نه در دیگران.
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شیرین دهنا، این همه شیرین نتوان بود
شیری که تو خوردی مگر از ریشه جان بود؟
این حسن چه حسنست که از پرده عیان ساخت؟
نقشی که پس پرده تقدیر نهان بود
تنها نه من از واقعه عشق خرابم
مجنون هم ازین واقعه رسوای جهان بود
#هلالی_جغتایی
#ش
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شیری که تو خوردی مگر از ریشه جان بود؟
این حسن چه حسنست که از پرده عیان ساخت؟
نقشی که پس پرده تقدیر نهان بود
تنها نه من از واقعه عشق خرابم
مجنون هم ازین واقعه رسوای جهان بود
#هلالی_جغتایی
#ش
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شرمیست در نگاه ِمن ؛ اما هراس نه
کم صحبتم میان شما ، کم حواس نه !
چیزی شنیدهام که مهم نیست رفتنت
درخواست میکنم نروی ، التماس نه !
از بیستارگیست دلم آسمانی است
من عابری "فلک" زدهام ، آس و پاس نه
من میروم ، تو باز میآیی ، مسیر ِما
با هم موازی است ، ولیکن مماس نه
پیچیده روزگار ِتو ، از دور واضح است
از عشق خسته می شوی اما خلاص نه !
#کاظم_بهمنی
#ش
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کم صحبتم میان شما ، کم حواس نه !
چیزی شنیدهام که مهم نیست رفتنت
درخواست میکنم نروی ، التماس نه !
از بیستارگیست دلم آسمانی است
من عابری "فلک" زدهام ، آس و پاس نه
من میروم ، تو باز میآیی ، مسیر ِما
با هم موازی است ، ولیکن مماس نه
پیچیده روزگار ِتو ، از دور واضح است
از عشق خسته می شوی اما خلاص نه !
#کاظم_بهمنی
#ش
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
به جان تو که سوگند عظیمست
که جانم بیتو دربند عظیمست
اگر چه خضر سیرآب حیاتست
به لعلت آرزومند عظیمست
سخنها دارم از تو با تو بسیار
ولی خاموشیم پند عظیمست
هر آن کز بیم تو خاموش باشد
اگر چه خر خردمند عظیمست
هر آن کس کو هنر را ترک گوید
ز بهر تو هنرمند عظیمست
فکندم خویش را چون سایه پیشت
فکندن پیشت افکند عظیمست
که بغداد تو را داد بزرگست
سمرقند تو را قند عظیمست
حریصم کرد طمع داد قندت
اگر چه بنده خرسند عظیمست
بریدستی مرا از خویش و پیوند
که دل را با تو پیوند عظیمست
خمش کن همچو عشق ای زاده عشق
اگر چه گفت فرزند عظیمست
رکاب شمس تبریزی گرفتم
که زین شمس زرکند عظیمست
#مولانا
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
که جانم بیتو دربند عظیمست
اگر چه خضر سیرآب حیاتست
به لعلت آرزومند عظیمست
سخنها دارم از تو با تو بسیار
ولی خاموشیم پند عظیمست
هر آن کز بیم تو خاموش باشد
اگر چه خر خردمند عظیمست
هر آن کس کو هنر را ترک گوید
ز بهر تو هنرمند عظیمست
فکندم خویش را چون سایه پیشت
فکندن پیشت افکند عظیمست
که بغداد تو را داد بزرگست
سمرقند تو را قند عظیمست
حریصم کرد طمع داد قندت
اگر چه بنده خرسند عظیمست
بریدستی مرا از خویش و پیوند
که دل را با تو پیوند عظیمست
خمش کن همچو عشق ای زاده عشق
اگر چه گفت فرزند عظیمست
رکاب شمس تبریزی گرفتم
که زین شمس زرکند عظیمست
#مولانا
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هر نگاهی محرم رنگ لطیف عشق نیست
پرده ای از اشک بر رخسار می باید کشید
بوی گل را می کند افزون هجوم برگ گل
پرده کمتر بر رخ اسرار می باید کشید
تا درین باغی، به شکر این که داری برگ و بار
برگ می باید فشاند و بار می باید کشید
#صائب_تبریزی
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
پرده ای از اشک بر رخسار می باید کشید
بوی گل را می کند افزون هجوم برگ گل
پرده کمتر بر رخ اسرار می باید کشید
تا درین باغی، به شکر این که داری برگ و بار
برگ می باید فشاند و بار می باید کشید
#صائب_تبریزی
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
به دل هوای تو دارم و بر و دوشت
که تا سپیده دم امشب کشم در آغوشت
چنان نسیم که گلبرگ ها ز گل بکند
برون کنم ز تنت برگ برگ تن پوشت
گهی کشم به برت تنگ و دست در کمرت
گهی نهم سر پر شور بر سر دوشت
چه گوشواره ای از بوسه های من خوش تر
که دانه دانه نشیند به لاله ی گوشت
گریز و گم شدن ماهیان بوسه ی من
خوش است در خزه مخمل بنا گوشت
ترنمی است در آوازهای پایانی
که وقت زمزمه از سر برون کند هوشت
چو میرسیم به آن لحظه های پایانی
جهان و هر چه در آن می شود فراموشت
چه آشناست در آن گفت وگوی راز و نیاز
نگاه من با زبان نـگاه خـــاموشت
#حسین_منزوی
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
که تا سپیده دم امشب کشم در آغوشت
چنان نسیم که گلبرگ ها ز گل بکند
برون کنم ز تنت برگ برگ تن پوشت
گهی کشم به برت تنگ و دست در کمرت
گهی نهم سر پر شور بر سر دوشت
چه گوشواره ای از بوسه های من خوش تر
که دانه دانه نشیند به لاله ی گوشت
گریز و گم شدن ماهیان بوسه ی من
خوش است در خزه مخمل بنا گوشت
ترنمی است در آوازهای پایانی
که وقت زمزمه از سر برون کند هوشت
چو میرسیم به آن لحظه های پایانی
جهان و هر چه در آن می شود فراموشت
چه آشناست در آن گفت وگوی راز و نیاز
نگاه من با زبان نـگاه خـــاموشت
#حسین_منزوی
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#گروه_سپیدار
ز من نگارم خبرم ندارد
به حال زارم نظر ندارد
خبر ندارم من از دل
خوددل من از من خبر ندارد
کجا رود دل که دلبرش نیست
کجا پرد مرغ که پر ندارد
امان از این عشق، فغان از این عشق
که غیر خونِ جگر ندارد
همه سیاهی، همه تباهی
مگر شب ما سحر ندارد
#محمد_تقی_بهار
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ز من نگارم خبرم ندارد
به حال زارم نظر ندارد
خبر ندارم من از دل
خوددل من از من خبر ندارد
کجا رود دل که دلبرش نیست
کجا پرد مرغ که پر ندارد
امان از این عشق، فغان از این عشق
که غیر خونِ جگر ندارد
همه سیاهی، همه تباهی
مگر شب ما سحر ندارد
#محمد_تقی_بهار
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
🍃🌸صبحتـون بـه بلنـدای ♡
🍃🌸حس ناب مهر پرور عشق
🍃🌸روزتون مملواز آرامـش
🍃🌸موفقیت ،عاقبت بخیری
🍃🌸و لطـف خــدای بـزرگ ♡
#اول_هفتتـون_زیـبــا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
🍃🌸حس ناب مهر پرور عشق
🍃🌸روزتون مملواز آرامـش
🍃🌸موفقیت ،عاقبت بخیری
🍃🌸و لطـف خــدای بـزرگ ♡
#اول_هفتتـون_زیـبــا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دوستت دارم
مثل یڪ استڪان چای صبحڪَاهی،
ڪه وقتی نزدیڪت می شوم
عطر زعفرانی اش،
لبخند سرخ لب هایم می شود!
بر چشم هایت دارچین می ریزد
آنقدر ڪه بی هوا ببوسمت و ببوسمت!
شیرینی مثل نبات!
دیوانه ام که می دانم!
خستڪَی هایم را دور می ریزی
معجونِ زیبایِ دوست داشتنی ام ...
#عرفان_یزدانی
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مثل یڪ استڪان چای صبحڪَاهی،
ڪه وقتی نزدیڪت می شوم
عطر زعفرانی اش،
لبخند سرخ لب هایم می شود!
بر چشم هایت دارچین می ریزد
آنقدر ڪه بی هوا ببوسمت و ببوسمت!
شیرینی مثل نبات!
دیوانه ام که می دانم!
خستڪَی هایم را دور می ریزی
معجونِ زیبایِ دوست داشتنی ام ...
#عرفان_یزدانی
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
جان می دهد نسیمِ
خوشش اهل درد را
دارد مگر نفس ز لب لعل یار صبح؟
#صائب_تبریزی
#صبحتونفرحبخش
#ج
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خوشش اهل درد را
دارد مگر نفس ز لب لعل یار صبح؟
#صائب_تبریزی
#صبحتونفرحبخش
#ج
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
برگیر می لعل از آن پیش که در باغ
برلعل لب غنچه نهد صبح، شکرخند
صبح است و گلان دیده گمارند به خورشید
چون سوی بت نوشلبی، شیفتهای چند
#ملکالشعرای_بهار
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
برلعل لب غنچه نهد صبح، شکرخند
صبح است و گلان دیده گمارند به خورشید
چون سوی بت نوشلبی، شیفتهای چند
#ملکالشعرای_بهار
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
صبح ز مشرق چو کرد بیرق روز آشکار
خنده زد اندر هوا بیرق او برق وار ...!
#خاقانی
#ص
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خنده زد اندر هوا بیرق او برق وار ...!
#خاقانی
#ص
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مهر و ماه- شعر از کریم فکور
پروین- آهنگ از همایون خرم
🎼 مهر و ماه
🎤 پروین
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
🎤 پروین
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کدام صبح سعادت بود مبارک ازینم؟
که در برابرت آیم، صباح روی تو بینم
زهی مراد! که عاشق هلاک روی تو گردد
مراد من همه اینست، من هلاک همینم
گهی که سر بنهم بر زمین بپیش سگانت
چنان خوشم که: مگر پادشاه روی زمینم
رو، ای صبا، تو کجا آمدی؟ که از سر آن کو
نشان پای سگش می رسد بنقش جبینم
اگر طبیب نهد گوش بر شکاف دل من
هنوز بشنود از ضعف نالهای حزینم
کرم نمودی و گفتی: گدای ماست هلالی
بلی، تو شاه بتانی و من گدای کمینم
هلالی_جغتایی
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کدام صبح سعادت بود مبارک ازینم؟
که در برابرت آیم، صباح روی تو بینم
زهی مراد! که عاشق هلاک روی تو گردد
مراد من همه اینست، من هلاک همینم
گهی که سر بنهم بر زمین بپیش سگانت
چنان خوشم که: مگر پادشاه روی زمینم
رو، ای صبا، تو کجا آمدی؟ که از سر آن کو
نشان پای سگش می رسد بنقش جبینم
اگر طبیب نهد گوش بر شکاف دل من
هنوز بشنود از ضعف نالهای حزینم
کرم نمودی و گفتی: گدای ماست هلالی
بلی، تو شاه بتانی و من گدای کمینم
هلالی_جغتایی
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ﻣﻦ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐـﻦ ﮐـﻪ ﺩﻟﻢ ﺷﻌﻠﻪ ﻭﺭ ﺷﻮﺩ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺩﺭ ﻣـﻦ ﺍﯾﻦ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﻮﺩ
ﻗﻠﺒـﻢ ﻫﻨـﻮﺯ ﺯﯾـﺮِ ﻏﺰﻝ ﻟﺮﺯﻩﻫﺎﯼ ﺗﻮﺳﺖ
ﺑﮕـﺬﺍﺭ ﺗـﺎ ﺑﻠـﺮﺯﺩ ﻭ ﺯﯾــﺮ ﻭ ﺯَﺑَــﺮ ﺷـﻮﺩ
ﺗﺮﺳﻢ ﮐـﻪ ﺍﺷﮏ ﺩﺭ ﻏﻢِ ﻣﺎ ﭘﺮﺩﻩ ﺩَﺭ ﺷﻮﺩ
ﻭﯾﻦ ﺭﺍﺯِ ﺳﺮ ﺑـﻪ ﻣُﻬﺮ ﺑـﻪ ﻋﺎﻟَﻢ ﺳَﻤَﺮ ﺷﻮﺩ
ﺁﻧﻘـﺪﺭ ﻭﺍﺿﺢ ﺍﺳﺖ ﻏـﻢِ ﺑﯽ ﺗـﻮ ﺑﻮﺩﻧﻢ
ﺍﺻﻼً ﺑﻌﯿـﺪ ﻧﯿﺴﺖ ﮐـﻪ ﺩﻧﯿـﺎ ﺧﺒﺮ ﺷﻮﺩ
ﺩﯾﮕﺮ ﺳﭙﺮﺩﻩﺍﻡ ﺑﻪ ﺗـﻮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﺳﺮ ﺷﻮﺩ
#نجمـه_زارع
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺩﺭ ﻣـﻦ ﺍﯾﻦ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﻮﺩ
ﻗﻠﺒـﻢ ﻫﻨـﻮﺯ ﺯﯾـﺮِ ﻏﺰﻝ ﻟﺮﺯﻩﻫﺎﯼ ﺗﻮﺳﺖ
ﺑﮕـﺬﺍﺭ ﺗـﺎ ﺑﻠـﺮﺯﺩ ﻭ ﺯﯾــﺮ ﻭ ﺯَﺑَــﺮ ﺷـﻮﺩ
ﺗﺮﺳﻢ ﮐـﻪ ﺍﺷﮏ ﺩﺭ ﻏﻢِ ﻣﺎ ﭘﺮﺩﻩ ﺩَﺭ ﺷﻮﺩ
ﻭﯾﻦ ﺭﺍﺯِ ﺳﺮ ﺑـﻪ ﻣُﻬﺮ ﺑـﻪ ﻋﺎﻟَﻢ ﺳَﻤَﺮ ﺷﻮﺩ
ﺁﻧﻘـﺪﺭ ﻭﺍﺿﺢ ﺍﺳﺖ ﻏـﻢِ ﺑﯽ ﺗـﻮ ﺑﻮﺩﻧﻢ
ﺍﺻﻼً ﺑﻌﯿـﺪ ﻧﯿﺴﺖ ﮐـﻪ ﺩﻧﯿـﺎ ﺧﺒﺮ ﺷﻮﺩ
ﺩﯾﮕﺮ ﺳﭙﺮﺩﻩﺍﻡ ﺑﻪ ﺗـﻮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﺳﺮ ﺷﻮﺩ
#نجمـه_زارع
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#ساقیا جامی بیاور تا دمی شادم کند
من که با غمها خرابم بلکه آبادم کند
دربه روی شادی ولبخدهایم بازکن
می بنوشانم که تا از غُصه آزادم کند
می بنوشانم فراموشم شود اندوه وغم
نی که با درد دلم در دام صیادم کند
خار صحرا هستم وخوار دیار خویشتن
باغبانی نیست تا همراه شمشادم کند
روزگار لعنتی بر سینه حسرت کاشته
بازی دوران نمی خواهد که استادم کند
کاش بر ساحل نشین یک بار هم مقدور بود
نزد دریا ازکویری مثل من یادم کند
گر صبا ازجان ساقی می بنوشد نوش جان
گر ننوشدکیست دراین حال امدادم کند
#رمضان_احمدپور
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من که با غمها خرابم بلکه آبادم کند
دربه روی شادی ولبخدهایم بازکن
می بنوشانم که تا از غُصه آزادم کند
می بنوشانم فراموشم شود اندوه وغم
نی که با درد دلم در دام صیادم کند
خار صحرا هستم وخوار دیار خویشتن
باغبانی نیست تا همراه شمشادم کند
روزگار لعنتی بر سینه حسرت کاشته
بازی دوران نمی خواهد که استادم کند
کاش بر ساحل نشین یک بار هم مقدور بود
نزد دریا ازکویری مثل من یادم کند
گر صبا ازجان ساقی می بنوشد نوش جان
گر ننوشدکیست دراین حال امدادم کند
#رمضان_احمدپور
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀