چرخی بزن و رقص کنان شور به پا کن
خورشید منی ولوله کن نور به پا کن
"صبح است" بیا تا غزل عشق بخوانیم
معشوق و لب و باده و ماهور به پا کن
#فاطمه_دشتی
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خورشید منی ولوله کن نور به پا کن
"صبح است" بیا تا غزل عشق بخوانیم
معشوق و لب و باده و ماهور به پا کن
#فاطمه_دشتی
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
عاشقان گشته به راحت خاک و من در غیرتم
کان غبار غیر بر دامان تو خواهد نشست
#امیرخسرو_دهلوی
#ع
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کان غبار غیر بر دامان تو خواهد نشست
#امیرخسرو_دهلوی
#ع
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خداوندا! شبم را روز گردان
چو روزم بر جهان پيروز گردان
شبی دارم سياه، از صبح نوميد
در اين شب رو‌سپيدم كن چو خورشيد
تويی ياری‌رسِ فريادِ هركس
به فرياد منِ فريادخوان رس
به آب ديده‌ی طفلان محروم
به سوز سينه‌ی پيران مظلوم
به "داور داورِ" فریادخواهان
به "يا رب يا ربِ" صاحب‌گناهان
به محتاجانِ در بر خلق بسته
به مجروحانِ خون بر خون نشسته
به دورافتادگان از خان و مان‌ها
به واپس‌ماندگان از كاروان‌ها
به وِردی كز نوآموزی برآيد
به آهی كز سرِ سوزی برآید
به ريحانِ نثار اشک‌ريزان
به قرآن و چراغ صبح‌خيزان
به مقبولان خلوت‌برگزيده
به معصومان آلايش‌نديده
به هر طاعت كه نزديكت صواب است
به هر دعوت كه پيشت مستجاب است
كه رحمی بر دلِ پر‌خونم آور
وز اين غرقاب غم بيرونم آور...
#نظامی
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چو روزم بر جهان پيروز گردان
شبی دارم سياه، از صبح نوميد
در اين شب رو‌سپيدم كن چو خورشيد
تويی ياری‌رسِ فريادِ هركس
به فرياد منِ فريادخوان رس
به آب ديده‌ی طفلان محروم
به سوز سينه‌ی پيران مظلوم
به "داور داورِ" فریادخواهان
به "يا رب يا ربِ" صاحب‌گناهان
به محتاجانِ در بر خلق بسته
به مجروحانِ خون بر خون نشسته
به دورافتادگان از خان و مان‌ها
به واپس‌ماندگان از كاروان‌ها
به وِردی كز نوآموزی برآيد
به آهی كز سرِ سوزی برآید
به ريحانِ نثار اشک‌ريزان
به قرآن و چراغ صبح‌خيزان
به مقبولان خلوت‌برگزيده
به معصومان آلايش‌نديده
به هر طاعت كه نزديكت صواب است
به هر دعوت كه پيشت مستجاب است
كه رحمی بر دلِ پر‌خونم آور
وز اين غرقاب غم بيرونم آور...
#نظامی
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آه اگر دوران شیرین وفا خواهد گذشت
روزهای هم‌نشینی‌های ما خواهد گذشت
بعد من تنها نخواهی ماند، اما بعد تو
بر من تنها نمی‌دانی چه‌ها خواهد گذشت …
عاشقان تازه‌ات اهل کدام آبادی‌اند؟
عطر گیسوی تو این بار از کجا خواهد گذشت؟
تاب دورافتادنم از تاب گیسوی تو نیست
کی دل آشفته از موی رها خواهد گذشت؟
ای دعای عاشقان پشت و پناهت! بازگرد
بی تو کار دوستداران از دعا خواهد گذشت
#سجاد_سامانی
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
روزهای هم‌نشینی‌های ما خواهد گذشت
بعد من تنها نخواهی ماند، اما بعد تو
بر من تنها نمی‌دانی چه‌ها خواهد گذشت …
عاشقان تازه‌ات اهل کدام آبادی‌اند؟
عطر گیسوی تو این بار از کجا خواهد گذشت؟
تاب دورافتادنم از تاب گیسوی تو نیست
کی دل آشفته از موی رها خواهد گذشت؟
ای دعای عاشقان پشت و پناهت! بازگرد
بی تو کار دوستداران از دعا خواهد گذشت
#سجاد_سامانی
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
غیرِ آن جَعدِ نِگارِ مُقْبِلَم
گَر دو صد زنجیر آری بُگْسِلَم
#مثنوی_مولانا
📘هر زنجیر اسارتی را بگی پاره می کنم به غیر از زنجیر زلف یار که اسارت در آن را به آزادی ترجیح می دهم.
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گَر دو صد زنجیر آری بُگْسِلَم
#مثنوی_مولانا
📘هر زنجیر اسارتی را بگی پاره می کنم به غیر از زنجیر زلف یار که اسارت در آن را به آزادی ترجیح می دهم.
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خوش آن که شود بساط مهجوری طی
در بزم وصال می‌کشم پی در پی
می‌جویمت آنچنان که مهجور وصال
مشتاق توام چنان که مخمور به می
#وحشی_بافقی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
در بزم وصال می‌کشم پی در پی
می‌جویمت آنچنان که مهجور وصال
مشتاق توام چنان که مخمور به می
#وحشی_بافقی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سلام ای قهوه‌ای یک لحظه چون دریای توفانی
و یک دم نقره‌ای چون چشمه، وقتِ پولک افشانی
چو حال نوبهاری خشمگین و مهربان با هم
سلام ای روزِ گاهی آفتابی، گاه بارانی
چنان چون گلهٔ آشفته تا سامانم آموزی
فراهم کن مرا با جذبهٔ آواز «چوپانی»
نشانی هات را از قصه های مادری دارم
ترنجین سینهٔ خورشید چشمِ ماه پیشانی!
سلام ای آن که «با شیر اندرون با جان شوی بیرون!»
سلام ای عشق! ای اکسیر آغاز و پایانی
#استاد_حسین_منزوى
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
و یک دم نقره‌ای چون چشمه، وقتِ پولک افشانی
چو حال نوبهاری خشمگین و مهربان با هم
سلام ای روزِ گاهی آفتابی، گاه بارانی
چنان چون گلهٔ آشفته تا سامانم آموزی
فراهم کن مرا با جذبهٔ آواز «چوپانی»
نشانی هات را از قصه های مادری دارم
ترنجین سینهٔ خورشید چشمِ ماه پیشانی!
سلام ای آن که «با شیر اندرون با جان شوی بیرون!»
سلام ای عشق! ای اکسیر آغاز و پایانی
#استاد_حسین_منزوى
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چه درد است این، چه داغ است این، چه بزم است این، چه باغ است این؟
غم از دل، حسرت از نظّاره، گل از خار می بارد!
نمی دانی چه می گویم، نمی دانم چه می گویم
شنیدن محو شد، بیتابی از گفتار می بارد...
#اسیر_شهرستانی
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
غم از دل، حسرت از نظّاره، گل از خار می بارد!
نمی دانی چه می گویم، نمی دانم چه می گویم
شنیدن محو شد، بیتابی از گفتار می بارد...
#اسیر_شهرستانی
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
زهی به شوخی بهارِ نازت شکسته رنگِ غرورِ امکان
دو نرگست قبله‌گاه مستی، دو ابرویت سجده جای مستان
سخن ز لعل تو گوهر آرا، نگه ز چشم تو باده پیما
صبا ز زلف تو رشته بر پا، چمن ز روی تو گل به دامان
به غمزه سِحری، به ناز جادو، به طرّه افسون، به قد قیامت
به خط بنفشه، به زلف سنبل، به چشم نرگس، به رخ گلستان
چمن به عرضِ بهار نازت در آتش رنگ، گلفروشی
سحر ز گل کردن عرقها به عالم آب، شبنمستان
ز رویت آیینه صفحهٔ گل، ز گیسویت شانه موج سنبل
ختن سوادی ز چین کاکل، فرنگ نقّاش چین دامان
اگر برد از رمِ نگاهت سواد این دشت بوی گردی،
هجوم کیفیّت تحیّر به چشم آهو کند چراغان
به وحشت آباد این بساطم کجاست عشرت؟ کدام راحت؟
خیال محزون، امید مجنون، نگه پریشان، نفس پرافشان
به کِشت بیحاصلی که خاکش نمی‌توان جز به باد دادن،
هوس چه مقدار کرده خرمن تبسّم گندم از لبی نان؟
حصول ظرف است اوج عزّت، نه لاف فضل و نه عرضِ حکمت
گرفتم ای مور! پر برآری، کجاست کیفیّت سلیمان؟
رگ تخیّل، سوار گردن؛ نمِ فسردن، متاع دامن
چو ابر تا کی بلند رفتن؟ عرق کن و این غبار بنشان
متاب روی وفا ز بیدل، مشو ز مجنون خویش غافل
به دستگاه شهان چه نقصان ز پرسش حال بینوایان؟
#بیدل
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دو نرگست قبله‌گاه مستی، دو ابرویت سجده جای مستان
سخن ز لعل تو گوهر آرا، نگه ز چشم تو باده پیما
صبا ز زلف تو رشته بر پا، چمن ز روی تو گل به دامان
به غمزه سِحری، به ناز جادو، به طرّه افسون، به قد قیامت
به خط بنفشه، به زلف سنبل، به چشم نرگس، به رخ گلستان
چمن به عرضِ بهار نازت در آتش رنگ، گلفروشی
سحر ز گل کردن عرقها به عالم آب، شبنمستان
ز رویت آیینه صفحهٔ گل، ز گیسویت شانه موج سنبل
ختن سوادی ز چین کاکل، فرنگ نقّاش چین دامان
اگر برد از رمِ نگاهت سواد این دشت بوی گردی،
هجوم کیفیّت تحیّر به چشم آهو کند چراغان
به وحشت آباد این بساطم کجاست عشرت؟ کدام راحت؟
خیال محزون، امید مجنون، نگه پریشان، نفس پرافشان
به کِشت بیحاصلی که خاکش نمی‌توان جز به باد دادن،
هوس چه مقدار کرده خرمن تبسّم گندم از لبی نان؟
حصول ظرف است اوج عزّت، نه لاف فضل و نه عرضِ حکمت
گرفتم ای مور! پر برآری، کجاست کیفیّت سلیمان؟
رگ تخیّل، سوار گردن؛ نمِ فسردن، متاع دامن
چو ابر تا کی بلند رفتن؟ عرق کن و این غبار بنشان
متاب روی وفا ز بیدل، مشو ز مجنون خویش غافل
به دستگاه شهان چه نقصان ز پرسش حال بینوایان؟
#بیدل
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هر چه از یارت جدا اندازد آن
مشنو آن را کان زیان دارد زیان
گر بود آن سود صد در صد مگیر
بهر زر مگسل ز گنجور ای فقیر
#مثنوی_مولانا
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مشنو آن را کان زیان دارد زیان
گر بود آن سود صد در صد مگیر
بهر زر مگسل ز گنجور ای فقیر
#مثنوی_مولانا
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
نه عهد کرده‌ئی آخر که قصد ما نکنی
چرا جفا کنی و عهد را وفا نکنی
چو آگهی که نداریم جز لبت کامی
روا بود که ز لب کام ما روا نکنی؟
ز ما نیامده جرمی خدا روا دارد
که کینه ورزی و اندیشه از خدا نکنی
من غریب که گشتم ز خویش بیگانه
چه حالتست که با خویشم آشنا نکنی
مرا چو از همه عالم نظر به جانب تست
نظر بسوی من خسته دل چرا نکنی
کنون که کشتی و بر خاک راهم افکندی
بود که بر سر خاک چنین رها نکنی
ترا که آگهی از حال دردمندان نیست
معینست که درد مرا دوا نکنی
اگر چنانکه سر صلح و دوستی داری
چرا نیائی و با دوستان صفا نکنی
چو آب دیده ز سر بگذشت خواجو را
چه خیزدار بنشینی و ماجرا نکنی
#خواجوی_کرمانی
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چرا جفا کنی و عهد را وفا نکنی
چو آگهی که نداریم جز لبت کامی
روا بود که ز لب کام ما روا نکنی؟
ز ما نیامده جرمی خدا روا دارد
که کینه ورزی و اندیشه از خدا نکنی
من غریب که گشتم ز خویش بیگانه
چه حالتست که با خویشم آشنا نکنی
مرا چو از همه عالم نظر به جانب تست
نظر بسوی من خسته دل چرا نکنی
کنون که کشتی و بر خاک راهم افکندی
بود که بر سر خاک چنین رها نکنی
ترا که آگهی از حال دردمندان نیست
معینست که درد مرا دوا نکنی
اگر چنانکه سر صلح و دوستی داری
چرا نیائی و با دوستان صفا نکنی
چو آب دیده ز سر بگذشت خواجو را
چه خیزدار بنشینی و ماجرا نکنی
#خواجوی_کرمانی
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای از شب هجر بوده ناشاد!
برخیز که رهسپار شد شب
صبح آمد و بردمید خورشید
از رحمت حق مباش نومید
ملک_الشعرای_بهار
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای از شب هجر بوده ناشاد!
برخیز که رهسپار شد شب
صبح آمد و بردمید خورشید
از رحمت حق مباش نومید
ملک_الشعرای_بهار
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من پیام وصل بودم
در نگاهی شوخ
من شراب بوسه بودم
در شب مستی
من سرا پا عشق بودم،
کام بودم ،کام
فروغ فرخزاد
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
در نگاهی شوخ
من شراب بوسه بودم
در شب مستی
من سرا پا عشق بودم،
کام بودم ،کام
فروغ فرخزاد
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
داستانی از شاه عباس
شاه عباس از وزیر خود پرسید:
"امسال اوضاع اقتصادی كشور چگونه است؟"
وزیر گفت:"الحمدالله به گونه ای است كه تمام پینه دوزان توانستند به زیارت كعبه روند!"
شاه عباس گفت: "نادان! اگر اوضاع مالی مردم خوب بود می بایست كفاشان به مكه می رفتند نه پینه دوزان، چون مردم نمی توانند كفش بخرند ناچار به تعمیرش می پردازند، بررسی كن و علت آن را پیدا نما تا كار را اصلاح كنیم"!
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شاه عباس از وزیر خود پرسید:
"امسال اوضاع اقتصادی كشور چگونه است؟"
وزیر گفت:"الحمدالله به گونه ای است كه تمام پینه دوزان توانستند به زیارت كعبه روند!"
شاه عباس گفت: "نادان! اگر اوضاع مالی مردم خوب بود می بایست كفاشان به مكه می رفتند نه پینه دوزان، چون مردم نمی توانند كفش بخرند ناچار به تعمیرش می پردازند، بررسی كن و علت آن را پیدا نما تا كار را اصلاح كنیم"!
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چشمانِ تو شعری است که صدقافیه دارد
امّا چه کنم؟با دلِ من زاویه دارد
این آبیِ بی واهمه، این شهرِستاره
چون علمِ نجوم است که صد فرضیه دارد
چشمانِ تو چون معدنی از نور وبلور است
البتّه غنی سازیِ آن حاشیه دارد
این سفره ی رنگینِ قلمکار، کجایی است؟
کز فلفل و نعنا و نمک، ادویه دارد!
این باغِ پُراز برکت و این جنگلِ مخمل
بارانِ شکوفه است که هرثانیه دارد
این دُرّ ِ یتیمی ست که دلخواهِ جهانی است
هرعاشقِ دلخسته ازآن سهمیه دارد
این قدر مرا از درِ خود بازنگردان،
هر قطره ازاشکِ منِ عاشق، دیه دارد
من گریه کُنان قصدِ تقرّب به تو دارم
هرکس به تو نزدیک شود آتیه دارد...!
#یدالله_گودرزی
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
امّا چه کنم؟با دلِ من زاویه دارد
این آبیِ بی واهمه، این شهرِستاره
چون علمِ نجوم است که صد فرضیه دارد
چشمانِ تو چون معدنی از نور وبلور است
البتّه غنی سازیِ آن حاشیه دارد
این سفره ی رنگینِ قلمکار، کجایی است؟
کز فلفل و نعنا و نمک، ادویه دارد!
این باغِ پُراز برکت و این جنگلِ مخمل
بارانِ شکوفه است که هرثانیه دارد
این دُرّ ِ یتیمی ست که دلخواهِ جهانی است
هرعاشقِ دلخسته ازآن سهمیه دارد
این قدر مرا از درِ خود بازنگردان،
هر قطره ازاشکِ منِ عاشق، دیه دارد
من گریه کُنان قصدِ تقرّب به تو دارم
هرکس به تو نزدیک شود آتیه دارد...!
#یدالله_گودرزی
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند
از تلخی جان کندنم، از عاشقی واسوختند
دی مفتیان شهر را تعلیم کردم مسئله
و امروز اهل میکده، رندی ز من آموختند
چون رشتهٔ ایمان من، بگسسته دیدند اهل کفر
یک رشته از زنار خود، بر خرقهٔ من دوختند
یارب! چه فرخ طالعند، آنانکه در بازار عشق
دردی خریدند و غم دنیای دون بفروختند...
#شیخ_بهایی
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از تلخی جان کندنم، از عاشقی واسوختند
دی مفتیان شهر را تعلیم کردم مسئله
و امروز اهل میکده، رندی ز من آموختند
چون رشتهٔ ایمان من، بگسسته دیدند اهل کفر
یک رشته از زنار خود، بر خرقهٔ من دوختند
یارب! چه فرخ طالعند، آنانکه در بازار عشق
دردی خریدند و غم دنیای دون بفروختند...
#شیخ_بهایی
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چون کُند دَعویِّ خیّاطی خَسی
اَفْکَند در پیشِ او شَهْ اَطْلَسی
که بِبُرّ این را بِغَلْطاقِ فَراخ
زِامْتِحان پیدا شود او را دو شاخ
#مثنوی_مولانا
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
اَفْکَند در پیشِ او شَهْ اَطْلَسی
که بِبُرّ این را بِغَلْطاقِ فَراخ
زِامْتِحان پیدا شود او را دو شاخ
#مثنوی_مولانا
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀