💖کافه شعر💖
2.6K subscribers
4.39K photos
2.93K videos
12 files
1.04K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام
با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

باید سلام کرد و جواب سلام شد
بر هر کسی که هست از این هیچ کس سلام

فرقی نمی کند که کجایی ست لهجه ات
اترک سلام ، کرخه سلام و ارس سلام

ظهر بلوچ ، نیمه شب کُرد و ترکمن
صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام

بازارگان درد! اگر می روی به هند
از ما به طوطیان رها از قفس سلام

"دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست"
گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام

معنای عشق غیر سلام و علیک نیست
وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام!

قبل از سلام جام تشهد گرفته ایم
ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام!

#علیرضا_قزوه


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
خداوندی چنین بخشنده داریم
که با چندین گنه امیدواریم

که بگشاید دری کایزد ببندد
بیا تا هم بدین درگه بزاریم

خدایا گر بخوانی ور برانی
جز انعامت دری دیگر نداریم


#سعدی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
از چشمانت
رد شب را بیرون کن
امروز صبح دیگری ست!

به لبهایت گلهای سرخ بزن

گردنبندی از مرواریدهای دریا بیاویز
ناخن هایت را به رنگ دلم رنگ کن

امروز صبح دیگری ست!

#نزار_قبانی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
به غنیمت شمر ای دوست
دم عیسی صبح

تا دل مرده مگر زنده کنی
کاین دم ازوست


#سعدی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
🍁
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم

چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست
بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم...

#حافظ

درود


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلم سفر میخواهد
با حالی که خوش باشد
لب هایی که بخندد
دلی که آرام باشد
شب
موسیقی
تو
و جاده ای که هیچ پایانی نداشته باشد

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
حیف است حرف عشق ز ما نشنود کسی
بوی گل از نسیم صبا نشنود کسی

از بت پرست، وقت تماشای حسن تو
حرفی به غیر نام خدا نشنود کسی


#صائب_تبریزی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
من پیر شدم پیر نه ز ایام شدم

از نازش معشوقه خودکام شدم

در هر نفسی پخته شدم خام شدم

در هر قدمی دانه شدم دام شدم


مولانا۴۳۰


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
گلهای شیپوری
خبر آمدن صبح را
بر سر دیوار جار می زنند
شب بوها به خواب می روند
و آفتابگردان
آغوش را
بسوی آفتاب باز می کند ...!

#علی_قهرمانی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
تا مرغ سحر دوباره سرداد آواز
هنگامهٔ شور و عشق هم شد آغاز
دل بود و ترانهٔ مناجات سحر
سجادهٔ عشق و سفرهٔ راز و نیاز
بر خالق عشق ، بر خداوند سلام
بر نور و صفا و مهر و لبخند سلام
نقاش ازل چه خوش زده نقش سحر
بر عالم قادر هنرمند سلام

#محسن_خانچی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبا آهسته پا نه گر گذر در کوی او افتد


که هست از چشم ما نازک مزاجان فرش راه آنجا

#مهربان_اورنگ_آبادی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
Negine Ghalbami [@Musicbank9]
Majid Razavi
#مجید_رضوی
نگین قلبمی

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این بار زنده می خواهمت
نه در رویا نه در مجاز
این که خسته بیایی
بنشینی در برابرم در این کافه پیر
نه لبخند بزنی آن گونه که در رویاست
ونه نگاه عاشقانه بدوزی در نگاهم
صندلی ات را عوض کنی
در کنارم بنشینی
سر خسته ات را روی شانه ام بگذاری
وبه جای دوستت دارم بگویی
گم کرده ام تووو را ، کجایی ؟

#آ_کلوناریس
#احمد_پوری(مترجم)


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
از شیر مادر است به من مِی‌، حلال‌تر


زین لقمهٔ غمی که مرا در گلو گرفت...

#صائب‌تبریزی

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ یخ کرده ام ! اما نه از سوز زمستان !
اما نه از شب پرسه های زیر باران

یخ کرده ام یخ کردنی در تب ، تبی که
جسمم نه دارد باورم ٬ می سوزد از آن

یخ کرده ام اما تو ای دست نوازش
روح یخی را با چنین شولا مپوشان

گرمم نخواهی کرد و فرقی هم ندارد
یخ بسته ای پوشیده باشد یا که عریان

یخ کرده ام چون قطب ٬ آری این چنین است
وقتی نمی تابی تو ای خورشید پنهان

یخ کرده ام ! یخ کرده ام ! ها … جان پناهم !
مگذار فریادت کنم در کوهساران

#ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﯽ_ﺑﻬﻤﻨﯽ


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
مکن سرگشته آن دل را که دست آموز غم کردی
به زیر پای هجرانش لگدکوب ستم کردی

قلم بر بی‌دلان گفتی نخواهم راند و هم راندی
جفا بر عاشقان گفتی نخواهم کرد و هم کردی

#سعدی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
با نگاه دلفریبش دل ربود و عقل برد
ًاو شکارش با سر مویی چنین رندانه کرد

در سبوی ما شرابی جز می ساقی نبود
جای می هرکس که آمد آب در پیمانه کرد

در مرام شمع هرگز رسم خاموشی نبود
سوختن را خود نه تنها بلکه با پروانه کرد

کاسه دریوزگی رسم و ادای عشق نیست
ورنه هر پوسیده مغزی را چه کس افسانه کرد

جای جوهر از زبان خامه، اشکی می چکد
چشم او نازم که پیکاری عجب جانانه کرد

روح بیمار زلیخا جای هیچ اندرز نیست
عشق پیراهن درید و خوار و مذبوحانه کرد

شوکران در آخرین مینای مستان کرده اند
جای شادیهای شیرین غم در این کاشانه کرد

#عارف_علیخانی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
#حافظ

مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
که پیش چشم بیمارت بمیرم
قدح پر کن که من در دولت عشق
جوان بخت جهانم گر چه پیرم
قراری بسته‌ام با می فروشان
که روز غم به جز ساغر نگیرم . . .

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
گر سر دنیا نداری تاجدار عالمی
گر به دل بیرونی از عالم سوار عالمی

همچو بوی گل که در آغوش گل از گل جداست
هم برون از عالمی، هم در کنار عالمی


#صائب_تبریزی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
بوی گل و نسیم صبا می‌توان شدن
گر بگذری ز خویش، چها می‌توان شدن

شبنم به آفتاب رسید از فتادگی
بنگر که از کجا به کجا می‌توان شدن

چوگان مشو که از تو خورد زخم بر دلی
تا همچو گوی بی سر و پا می‌توان شدن

زنهار تا گره نشوی بر جبین خاک
درفرصتی که عقده‌گشا می‌توان شدن

دوری ز دوستان سبکروح مشکل است
ورنه ز هر چه هست جدا می‌توان شدن

صائب در بهشت گرفتم گشاده شد
از آستان عشق کجا می‌توان شدن؟

#صائب_تبریزی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀