.
جایی ،
همین حوالی ،
با ذوق می بافم
تن پوش خیالت را
برای روزهای سرد فردا
تا سراچه ی سینه ام
وام گیرد از روشنای نگاهت
#افسانه_ڪامڪار
#قلبتونبهپاکیصبح
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
جایی ،
همین حوالی ،
با ذوق می بافم
تن پوش خیالت را
برای روزهای سرد فردا
تا سراچه ی سینه ام
وام گیرد از روشنای نگاهت
#افسانه_ڪامڪار
#قلبتونبهپاکیصبح
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آمد سحری ندا ز میخانه ما
کای رند خراباتی دیوانه ما
برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زآن پیش که پر کنند پیمانه ما
#سلمان_ساوجی
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کای رند خراباتی دیوانه ما
برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زآن پیش که پر کنند پیمانه ما
#سلمان_ساوجی
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دستت را
برچهره ی زندگی بکش
چروک ها رابخوان
افسوس ها را لمس کن
وخودت را
درخط خطی های ایکاش بپوشان
چروک ها
احساسات درخود فرورفته ی ماهستند
که دیگر نتوانسته انددروغ بگویند...!
#چنگیز_رحمتی
#سلام_صبحتون_شادمانه
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
برچهره ی زندگی بکش
چروک ها رابخوان
افسوس ها را لمس کن
وخودت را
درخط خطی های ایکاش بپوشان
چروک ها
احساسات درخود فرورفته ی ماهستند
که دیگر نتوانسته انددروغ بگویند...!
#چنگیز_رحمتی
#سلام_صبحتون_شادمانه
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
همایون شجریان
@katibehchannel
#شهر_به_شهر
#همایون^شجریان
#آهنگساز : #علی_قمصری
شهر به شهر و کو به کو
در طلبت شتافتم
خانه به خانه در به در
جستمت و نیافتم
#هاتف_اصفهانی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#همایون^شجریان
#آهنگساز : #علی_قمصری
شهر به شهر و کو به کو
در طلبت شتافتم
خانه به خانه در به در
جستمت و نیافتم
#هاتف_اصفهانی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
زدم بوسه به جام ارغوانی
به یاد آرزوهای جوانی
نشان داده زمانه روی خود را
چه شد عشق و چه شد آن مهربانی
به روی گونه هایم مینویسم
به خط اشک از سوز نهانی
غریبه کودکی در خاطراتم
مرا گم کرده عمری بینشانی
خبر آیینه دارد از دل من
از اینکه شد خزان، فصل جوانی
تبسم کن، چه گم باشی چه پیدا
نفسها میرود بیهمزبانی
فروغ از ما نماند در جهان هیچ
بجز عشقی که ماند جاودانی
#فروغ_گیلانی
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
به یاد آرزوهای جوانی
نشان داده زمانه روی خود را
چه شد عشق و چه شد آن مهربانی
به روی گونه هایم مینویسم
به خط اشک از سوز نهانی
غریبه کودکی در خاطراتم
مرا گم کرده عمری بینشانی
خبر آیینه دارد از دل من
از اینکه شد خزان، فصل جوانی
تبسم کن، چه گم باشی چه پیدا
نفسها میرود بیهمزبانی
فروغ از ما نماند در جهان هیچ
بجز عشقی که ماند جاودانی
#فروغ_گیلانی
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
او می گذشت از من و امّا هنوز هم...
چشمش به خنده گفت، که آیا هنوز هم؟...
گویا جواب داد نگاهم، نمانده است
یک لحظه خالی از تو دل ما هنوز هم...
آری به هر کجا بروم با منی و باز
می پیچد عطر و بوی تو آنجا هنوز هم...
با یاد چون تویی،دگر از "من" چه مانده است؟
در لحظه می کُشی من و ما را هنوز هم...
کمتر بخند، قلب مرا زیر و رو نکن
آخر چرا؟ نپرس..، که زیرا هنوز هم...
"از من گذشت و من هم از او..." شهریار،نه!
او می گذشت از من و اما هنوز هم...
#سماامینی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چشمش به خنده گفت، که آیا هنوز هم؟...
گویا جواب داد نگاهم، نمانده است
یک لحظه خالی از تو دل ما هنوز هم...
آری به هر کجا بروم با منی و باز
می پیچد عطر و بوی تو آنجا هنوز هم...
با یاد چون تویی،دگر از "من" چه مانده است؟
در لحظه می کُشی من و ما را هنوز هم...
کمتر بخند، قلب مرا زیر و رو نکن
آخر چرا؟ نپرس..، که زیرا هنوز هم...
"از من گذشت و من هم از او..." شهریار،نه!
او می گذشت از من و اما هنوز هم...
#سماامینی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سرمایهٔ ما از همه عالم دلکی است
آن نیز اسیر دلبر پرنمکی است
یک دل چه بود که بوسه ای از دو لبش
صد جان ارزد بدان خدایی که یکی است
#اوحدالدین_کرمانی
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آن نیز اسیر دلبر پرنمکی است
یک دل چه بود که بوسه ای از دو لبش
صد جان ارزد بدان خدایی که یکی است
#اوحدالدین_کرمانی
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
طبیبان را ز بالینم برانید
مرا از دست اینان وارهانید
به گوشم جای این آیات افسوس
سرود زندگانی را بخوانید
دل من چون پرستوی بهاری ست
ازین صحرا به آن صحرا فراری ست
شکیب او همه در بی شکیبی ست
قرار او همه در بی قراری ست
دل عاشق گریبان پاره ، خوش تر
به کوی دلبران آواره ، خوش تر
غم دل با همه بیچارگی ها
ازین غمها که دارد چاره ، خوش تر
دلم یک لحظه در یک جا نمانده ست
مرا دنبال خود هر سو کشانده ست
به هر لبخند شیرین ، دل سپرده ست
برای هر نگاهی نغمه خوانده ست
هنوزم چشم دل دنبال فرداست
هنوزم سینه ، لبریز از تمناست
هنوز این جان بر لب مانده ام را
درین بی آرزویی ، آرزوهاست
اگر هستی زند هر لحظه تیرم
وگر از عرش بر خیزد صفیرم
دل از این عمر شیرین بر نگیرم
به این زودی نمی خواهم بمیرم
فریدون مشیری
#ط
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مرا از دست اینان وارهانید
به گوشم جای این آیات افسوس
سرود زندگانی را بخوانید
دل من چون پرستوی بهاری ست
ازین صحرا به آن صحرا فراری ست
شکیب او همه در بی شکیبی ست
قرار او همه در بی قراری ست
دل عاشق گریبان پاره ، خوش تر
به کوی دلبران آواره ، خوش تر
غم دل با همه بیچارگی ها
ازین غمها که دارد چاره ، خوش تر
دلم یک لحظه در یک جا نمانده ست
مرا دنبال خود هر سو کشانده ست
به هر لبخند شیرین ، دل سپرده ست
برای هر نگاهی نغمه خوانده ست
هنوزم چشم دل دنبال فرداست
هنوزم سینه ، لبریز از تمناست
هنوز این جان بر لب مانده ام را
درین بی آرزویی ، آرزوهاست
اگر هستی زند هر لحظه تیرم
وگر از عرش بر خیزد صفیرم
دل از این عمر شیرین بر نگیرم
به این زودی نمی خواهم بمیرم
فریدون مشیری
#ط
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
زنـدگی چیست ؟ عشق ورزیدن
زنـدگـی را به عشــق بخـشیـدن
زنده است آنکه عشـق می ورزد
دل و جانـش به عشـق می ارزد
#هوشنگ_ابتهاج
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
زنـدگـی را به عشــق بخـشیـدن
زنده است آنکه عشـق می ورزد
دل و جانـش به عشـق می ارزد
#هوشنگ_ابتهاج
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ماخانه بدوشیم وجهان خانه مانیست
" درحلقه مانیست هرآنکس که چوما نیست"
مازاده دردیم وره عشق بپوییم "
دردیر خرابات به کس حکم بقا نیست"
مارند ونظرباز وحریفیم به عالم"
جزدوست به کس خون نظرباز روا نیست"
مجروح زعشقیم واز آن شاد روانیم "
اندر مرض عشق بجز عشق دوا نیست"
همبستر مابود زمانی غم عالم "
امروزبجز عشق کسی در بر مانیست "
رسوای جهانیم وبگوییم به فریاد "
عمرش به فنا بود هرآنکس که چوما نیست"
#مولانا
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
" درحلقه مانیست هرآنکس که چوما نیست"
مازاده دردیم وره عشق بپوییم "
دردیر خرابات به کس حکم بقا نیست"
مارند ونظرباز وحریفیم به عالم"
جزدوست به کس خون نظرباز روا نیست"
مجروح زعشقیم واز آن شاد روانیم "
اندر مرض عشق بجز عشق دوا نیست"
همبستر مابود زمانی غم عالم "
امروزبجز عشق کسی در بر مانیست "
رسوای جهانیم وبگوییم به فریاد "
عمرش به فنا بود هرآنکس که چوما نیست"
#مولانا
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
می توان در زلف او دیدن دل بی تاب را
پرده پوشی چون کند شب گوهر شب تاب را
غیرت طاق دلاویز خم ابروی او
همچو ناخن می خراشد سینه ی محراب را
دیده ی حسرت عنان عمر نتواند گرفت
هیچ دامی مانع از جولان نگردد آب را
چون عنانداری کنم دل را که چشم شوخ او
شهپر پرواز می گردد دل بی تاب را
در لباس عاریت چون ابر آرامش مجو
برق زیر پوست باشد جامه ی سنجاب را
خاکیان را بحر رحمت می کند روشنگری
موجه دریاست صیقل، ظلمت سیلاب را
#صائب_تبریزی
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
پرده پوشی چون کند شب گوهر شب تاب را
غیرت طاق دلاویز خم ابروی او
همچو ناخن می خراشد سینه ی محراب را
دیده ی حسرت عنان عمر نتواند گرفت
هیچ دامی مانع از جولان نگردد آب را
چون عنانداری کنم دل را که چشم شوخ او
شهپر پرواز می گردد دل بی تاب را
در لباس عاریت چون ابر آرامش مجو
برق زیر پوست باشد جامه ی سنجاب را
خاکیان را بحر رحمت می کند روشنگری
موجه دریاست صیقل، ظلمت سیلاب را
#صائب_تبریزی
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
من که عیب توبهکاران کرده باشم بارها
توبه از می، وقت گل، دیوانه باشم گر کنم
عشق دردانهست و من غواص و دریا میکده
سر فروبردم در آنجا تا کجا سر برکنم
لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی، یا رب که را داور کنم؟
بازکش یکدم عنان ای ترک شهرآشوب من
تا ز اشک و چهره راهت پر زر و گوهر کنم
من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنجها
کی نظر در فیض خورشید بلنداختر کنم
چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست
کجدلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم
عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار
عهد با پیمانه بندم، شرط با ساغر کنم
من که دارم در گدایی، گنج سلطانی به دست
کی طمع در گردش گردون دونپرور کنم؟
گرچه گردآلود فقرم، شرم باد از همتم
گر به آب چشمه خورشید، دامن تر کنم
عاشقان را گر در آتش میپسندد لطف دوست
تنگچشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم
دوش لعلش عشوهای میداد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانهها باور کنم
#حافظ
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
من که عیب توبهکاران کرده باشم بارها
توبه از می، وقت گل، دیوانه باشم گر کنم
عشق دردانهست و من غواص و دریا میکده
سر فروبردم در آنجا تا کجا سر برکنم
لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی، یا رب که را داور کنم؟
بازکش یکدم عنان ای ترک شهرآشوب من
تا ز اشک و چهره راهت پر زر و گوهر کنم
من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنجها
کی نظر در فیض خورشید بلنداختر کنم
چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست
کجدلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم
عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار
عهد با پیمانه بندم، شرط با ساغر کنم
من که دارم در گدایی، گنج سلطانی به دست
کی طمع در گردش گردون دونپرور کنم؟
گرچه گردآلود فقرم، شرم باد از همتم
گر به آب چشمه خورشید، دامن تر کنم
عاشقان را گر در آتش میپسندد لطف دوست
تنگچشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم
دوش لعلش عشوهای میداد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانهها باور کنم
#حافظ
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بادا مبارک در جهان سور و عروسیهای ما
سور و عروسی را خدا ببرید بر بالای ما
زهره قرین شد با قمر طوطی قرین شد با شکر
هر شب عروسیی دگر از شاه خوش سیمای ما
ان القلوب فرجت ان النفوس زوجت
ان الهموم اخرجت در دولت مولای ما
بسم الله امشب بر نوی سوی عروسی میروی
داماد خوبان میشوی ای خوب شهرآرای ما
خوش میروی در کوی ما خوش میخرامی سوی ما
خوش میجهی در جوی ما ای جوی و ای جویای ما
خوش میروی بر رای ما خوش میگشایی پای ما
خوش میبری کفهای ما ای یوسف زیبای ما
از تو جفا کردن روا وز ما وفا جستن خطا
پای تصرف را بنه بر جان خون پالای ما
ای جان جان جان را بکش تا حضرت جانان ما
وین استخوان را هم بکش هدیه بر عنقای ما
رقصی کنید ای عارفان چرخی زنید ای منصفان
در دولت شاه جهان آن شاه جان افزای ما
در گردن افکنده دهل در گردک نسرین و گل
کامشب بود دف و دهل نیکوترین کالای ما
خاموش کامشب زهره شد ساقی به پیمانه و به مد
بگرفته ساغر میکشد حمرای ما حمرای ما
والله که این دم صوفیان بستند از شادی میان
در غیب پیش غیبدان از شوق استسقای ما
قومی چو دریا کف زنان چون موجها سجده کنان
قومی مبارز چون سنان خون خوار چون اجزای ما
خاموش کامشب مطبخی شاهست از فرخ رخی
این نادره که میپزد حلوای ما حلوای ما
#مولانا
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سور و عروسی را خدا ببرید بر بالای ما
زهره قرین شد با قمر طوطی قرین شد با شکر
هر شب عروسیی دگر از شاه خوش سیمای ما
ان القلوب فرجت ان النفوس زوجت
ان الهموم اخرجت در دولت مولای ما
بسم الله امشب بر نوی سوی عروسی میروی
داماد خوبان میشوی ای خوب شهرآرای ما
خوش میروی در کوی ما خوش میخرامی سوی ما
خوش میجهی در جوی ما ای جوی و ای جویای ما
خوش میروی بر رای ما خوش میگشایی پای ما
خوش میبری کفهای ما ای یوسف زیبای ما
از تو جفا کردن روا وز ما وفا جستن خطا
پای تصرف را بنه بر جان خون پالای ما
ای جان جان جان را بکش تا حضرت جانان ما
وین استخوان را هم بکش هدیه بر عنقای ما
رقصی کنید ای عارفان چرخی زنید ای منصفان
در دولت شاه جهان آن شاه جان افزای ما
در گردن افکنده دهل در گردک نسرین و گل
کامشب بود دف و دهل نیکوترین کالای ما
خاموش کامشب زهره شد ساقی به پیمانه و به مد
بگرفته ساغر میکشد حمرای ما حمرای ما
والله که این دم صوفیان بستند از شادی میان
در غیب پیش غیبدان از شوق استسقای ما
قومی چو دریا کف زنان چون موجها سجده کنان
قومی مبارز چون سنان خون خوار چون اجزای ما
خاموش کامشب مطبخی شاهست از فرخ رخی
این نادره که میپزد حلوای ما حلوای ما
#مولانا
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آتشین رُوی ِ تو نازم که به یک جلوہ ِ حُسن
شعله از رشک به جان ِ مَه و پروین زد و رفت
#بهادر_یگانه
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شعله از رشک به جان ِ مَه و پروین زد و رفت
#بهادر_یگانه
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هیچ از شعر غم انگیز نمی دانستم
چیزی از مویِ شب آویز نمی دانستم
منشآ رقصِ سماعِ قلمم را غیر از
صحنه ی چشم غزل خیز نمی دانستم
تنِ تبدارِ خودم را به تنت دادم آآه
تنِ مردادی و تب ریز؟؟ نمی دانستم!!!
تو چه کردی که لبت قاتل یک شهر شده
غنچه را این همه خونریز نمی دانستم!!!
با تو سر سبزتر از جنگلِ گیلان بودم
چیزی از محنتِ پاییز نمی دانستم
عاشقی بازیِ پروانه و شمع ست که من
هیچ از آتش و پرهیز نمی دانستم
#داوود_نادعلی
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چیزی از مویِ شب آویز نمی دانستم
منشآ رقصِ سماعِ قلمم را غیر از
صحنه ی چشم غزل خیز نمی دانستم
تنِ تبدارِ خودم را به تنت دادم آآه
تنِ مردادی و تب ریز؟؟ نمی دانستم!!!
تو چه کردی که لبت قاتل یک شهر شده
غنچه را این همه خونریز نمی دانستم!!!
با تو سر سبزتر از جنگلِ گیلان بودم
چیزی از محنتِ پاییز نمی دانستم
عاشقی بازیِ پروانه و شمع ست که من
هیچ از آتش و پرهیز نمی دانستم
#داوود_نادعلی
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
پاے باران
باز شد در بغض چشمانم
ولی ...
همچنان می سوزم از سرماے
لبخندت هنوز ...✎
#آرش_مهدی_پور
#پ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
باز شد در بغض چشمانم
ولی ...
همچنان می سوزم از سرماے
لبخندت هنوز ...✎
#آرش_مهدی_پور
#پ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
منم که ديده به ديدار دوست کردم باز
چه شکر گويمت اي کارساز بنده نواز
نيازمند بلا گو رخ از غبار مشوي
که کيمياي مراد است خاک کوي نياز
ز مشکلات طريقت عنان متاب اي دل
که مرد راه نينديشد از نشيب و فراز
طهارت ار نه به خون جگر کند عاشق
به قول مفتي عشقش درست نيست نماز
در اين مقام مجازي بجز پياله مگير
در اين سراچه بازيچه غير عشق مباز
به نيم بوسه دعايي بخر ز اهل دلي
که کيد دشمنت از جان و جسم دارد باز
فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق
نواي بانگ غزل هاي حافظ از شيراز
#حافظ
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چه شکر گويمت اي کارساز بنده نواز
نيازمند بلا گو رخ از غبار مشوي
که کيمياي مراد است خاک کوي نياز
ز مشکلات طريقت عنان متاب اي دل
که مرد راه نينديشد از نشيب و فراز
طهارت ار نه به خون جگر کند عاشق
به قول مفتي عشقش درست نيست نماز
در اين مقام مجازي بجز پياله مگير
در اين سراچه بازيچه غير عشق مباز
به نيم بوسه دعايي بخر ز اهل دلي
که کيد دشمنت از جان و جسم دارد باز
فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق
نواي بانگ غزل هاي حافظ از شيراز
#حافظ
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀