بهم ڪَفتے
خداحافظ؛ منم میڪَم خداسعدے
همینجا روے این سڪو
میشینم تا تو برڪَردے
بهم ڪَفتے
خداحافظ؛ منم میڪَم خداعطار
میدونم برمیڪَردے باز؛
دل من روشنه اینبار
بهم ڪَفتے
خداحافظ؛ منم میڪَم خداسهراب
با تو دنیا چه آرومه
همیشه حتی توے خواب
بهم ڪَفتے
خداحافظ؛ منم میڪَم خداخیام
چرا هیچڪس نمیفهمه
ڪه من تنها تورو میخوام
بهم ڪَفتے
خداحافظ؛ منم میڪَم خداجامی
دیڪَه بعد از تو میمیرم
نمیمــونه ازم نامے
بهم ڪَفتے
خداحافظ؛ منم میڪَم خدانیما
الآن تو پیش ڪی هستی
بڪَوخوش میڪَذره بی ما
بهم ڪَفتے
خداحافظ منم میڪَم خداپروین
الهی توے این دنیا نشه
هیچ عاشقی غمڪَین
#مهدےآهی❣
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خداحافظ؛ منم میڪَم خداسعدے
همینجا روے این سڪو
میشینم تا تو برڪَردے
بهم ڪَفتے
خداحافظ؛ منم میڪَم خداعطار
میدونم برمیڪَردے باز؛
دل من روشنه اینبار
بهم ڪَفتے
خداحافظ؛ منم میڪَم خداسهراب
با تو دنیا چه آرومه
همیشه حتی توے خواب
بهم ڪَفتے
خداحافظ؛ منم میڪَم خداخیام
چرا هیچڪس نمیفهمه
ڪه من تنها تورو میخوام
بهم ڪَفتے
خداحافظ؛ منم میڪَم خداجامی
دیڪَه بعد از تو میمیرم
نمیمــونه ازم نامے
بهم ڪَفتے
خداحافظ؛ منم میڪَم خدانیما
الآن تو پیش ڪی هستی
بڪَوخوش میڪَذره بی ما
بهم ڪَفتے
خداحافظ منم میڪَم خداپروین
الهی توے این دنیا نشه
هیچ عاشقی غمڪَین
#مهدےآهی❣
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
Didi Paeizo
Moein Z
بوی دلتنگی پاییز وزیدهست، ولى
اولین موسم این فصل مگر”مهر” نبود
#مجتبی_قندالی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
اولین موسم این فصل مگر”مهر” نبود
#مجتبی_قندالی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دلم جنگل، دلم باران، دلم اصلا غلط کرده
دلم بوسه، لب یاران، دلم اصلا غلط کرده
دلم دریا، دلم ساحل، دلم یک کام پر حاصل
دلم خلوت، دلم جانان، دلم اصلا غلط کرده
دلم یک شب، دلم یک تب، به عشق یار شیرین لب
دلم شاعر، دلم دیوان، دلم اصلا غلط کرده
دلم خنده، دلم شادی، دلم فریاد آزادی
دلم پروازی از زندان، دلم اصلا غلط کرده
دلم مو را، شب او را، دلم آن چشم جادو را
دلم یک صبح جاویدان، دلم اصلا غلط کرده
دلم خواهش، دلم بارش، جواب ناب و بی پرسش
از آن شیرین لب خندان، دلم اصلا غلط کرده
دلم آهی، دلم راهی، به سوی صورت ماهی
دلم ماه شب تابان، دلم اصلا غلط کرده
دلم یک غم، دلم ماتم، که زحمت ها نماید کم
دلم گوری به گورستان ، دلم اصلا غلط کرده
#ناشناس
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دلم بوسه، لب یاران، دلم اصلا غلط کرده
دلم دریا، دلم ساحل، دلم یک کام پر حاصل
دلم خلوت، دلم جانان، دلم اصلا غلط کرده
دلم یک شب، دلم یک تب، به عشق یار شیرین لب
دلم شاعر، دلم دیوان، دلم اصلا غلط کرده
دلم خنده، دلم شادی، دلم فریاد آزادی
دلم پروازی از زندان، دلم اصلا غلط کرده
دلم مو را، شب او را، دلم آن چشم جادو را
دلم یک صبح جاویدان، دلم اصلا غلط کرده
دلم خواهش، دلم بارش، جواب ناب و بی پرسش
از آن شیرین لب خندان، دلم اصلا غلط کرده
دلم آهی، دلم راهی، به سوی صورت ماهی
دلم ماه شب تابان، دلم اصلا غلط کرده
دلم یک غم، دلم ماتم، که زحمت ها نماید کم
دلم گوری به گورستان ، دلم اصلا غلط کرده
#ناشناس
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شبها که میگیرد دلم ،یاد تو را تن میکنم
تنها به یاد بودنت ،احساس بودن میکنم
خود را بغل میگیرمو ، از بین این دیوار ها
تنها به شوق یاد تو ،سودای رفتن میکنم
وقتی که جای خالیت ،خود را نمایان میکند
من در هجوم اشکها ،احساس مردن میکنم
کم دارد آغوش تورا ،این دستهای خسته ام
دور از هم آغوشی تو ،حس بریدن میکنم
این فکرهای لعنتی ،این خاطرات گم شده
آخر کجای ای جهان ،از عشق دیدن میکنم
این بغضهای تو به تو ،این اشکهای خود به خود
تا کی من این اندوه را ،باخود کشیدن میکنم
دلتنگ هستم خوب من ،ای کاش برگردی به من
شبها که میگیرد دلم ،یاد تورا تن میکنم.....
#عفت_فارسانی
#ش
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تنها به یاد بودنت ،احساس بودن میکنم
خود را بغل میگیرمو ، از بین این دیوار ها
تنها به شوق یاد تو ،سودای رفتن میکنم
وقتی که جای خالیت ،خود را نمایان میکند
من در هجوم اشکها ،احساس مردن میکنم
کم دارد آغوش تورا ،این دستهای خسته ام
دور از هم آغوشی تو ،حس بریدن میکنم
این فکرهای لعنتی ،این خاطرات گم شده
آخر کجای ای جهان ،از عشق دیدن میکنم
این بغضهای تو به تو ،این اشکهای خود به خود
تا کی من این اندوه را ،باخود کشیدن میکنم
دلتنگ هستم خوب من ،ای کاش برگردی به من
شبها که میگیرد دلم ،یاد تورا تن میکنم.....
#عفت_فارسانی
#ش
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ماه!
هی ماهِ مَرحَبا!
در این گیر و دارِ بیگریبان
دستم را بگیر،
من پیراهنْ دریدهٔ توام از اندوهِ انتظار!
تنها اشباحِ این شبِ خسته
شاهد هزار پهلو از نخوابیدنِ مناند...
#سید_علی_صالحی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هی ماهِ مَرحَبا!
در این گیر و دارِ بیگریبان
دستم را بگیر،
من پیراهنْ دریدهٔ توام از اندوهِ انتظار!
تنها اشباحِ این شبِ خسته
شاهد هزار پهلو از نخوابیدنِ مناند...
#سید_علی_صالحی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
میﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﮕﻮﻳﻢ ..
ﻣﻦ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻓﻜﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺁﻳﺎ
ﻣﻤﻜﻦﺍﺳﺖ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﻭَﻟﻮ ﺩﻭ ﺩﻗﻴﻘﻪ
ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ،
ﺻﺎﻑ ﻭ ﭘﻮﺳﺖ ﻛﻨﺪه ﻫﻤﻪ
ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻭ ﺍﻓﻜﺎﺭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ .
ﮔﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﻛﻨﻢ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺻﻮﺭﺗﮏ
ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺸﻮﺩ ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺖ .!
#صادق_هدایت
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ﻣﻦ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻓﻜﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺁﻳﺎ
ﻣﻤﻜﻦﺍﺳﺖ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﻭَﻟﻮ ﺩﻭ ﺩﻗﻴﻘﻪ
ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ،
ﺻﺎﻑ ﻭ ﭘﻮﺳﺖ ﻛﻨﺪه ﻫﻤﻪ
ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻭ ﺍﻓﻜﺎﺭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ .
ﮔﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﻛﻨﻢ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺻﻮﺭﺗﮏ
ﺑﻬﺘﺮ ﺑﺸﻮﺩ ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺖ .!
#صادق_هدایت
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بیا که پرده اسرار پاره شد امشب
چه رازهای نهان آشکاره شد امشب
میانه دل و دلدار رشته محکم شد
اگر چه خرقه و دستار پاره شد امشب
برای تجربها عمر خضر کافی نیست
که احتیاج بعمر دوباره شد امشب
#آشفته_شیرازی
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چه رازهای نهان آشکاره شد امشب
میانه دل و دلدار رشته محکم شد
اگر چه خرقه و دستار پاره شد امشب
برای تجربها عمر خضر کافی نیست
که احتیاج بعمر دوباره شد امشب
#آشفته_شیرازی
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کوشم که بپوشم صنما نام تو از خلق
تا نام تو کم در دهن انجمن آید
هرگه که سخن گویم اگر خواهم و گر نه
اول سخنم نام تو اندر دهن آید
#عین_القضات_همدانی
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تا نام تو کم در دهن انجمن آید
هرگه که سخن گویم اگر خواهم و گر نه
اول سخنم نام تو اندر دهن آید
#عین_القضات_همدانی
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
همخوابِ تب،تعبیر بیخوابی و سردردم
از راه تـو، حتـی بمیـرم...بر نمیـگـردم
این دردها بر سینه ام یک صخره سنگین و
با خاطـره ت،هـر لحظه درگیـرِ عقبگردم
آینده بیش از آنچه بخشد از تو میگیرد
حالا بیا..حالا ڪه من مرتد ترین مَـردم
قحطیِ حس بودم برایِ هرکسی جز تو
این روزها دیگر که حتی با خودم،سردم
از سیبِ لبنانیِ سـرخت روی لب هایم
پیوند ڪن،حالا ڪه تن پژمرده و زردم
#پیام_قاسمی
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از راه تـو، حتـی بمیـرم...بر نمیـگـردم
این دردها بر سینه ام یک صخره سنگین و
با خاطـره ت،هـر لحظه درگیـرِ عقبگردم
آینده بیش از آنچه بخشد از تو میگیرد
حالا بیا..حالا ڪه من مرتد ترین مَـردم
قحطیِ حس بودم برایِ هرکسی جز تو
این روزها دیگر که حتی با خودم،سردم
از سیبِ لبنانیِ سـرخت روی لب هایم
پیوند ڪن،حالا ڪه تن پژمرده و زردم
#پیام_قاسمی
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گر نباشد عشق، دنیا جای تنگی بیش نیست
بیستون بیتیشهی فرهاد سنگی بیش نیست
چرخِ این نُه آسیا از اشک ما در گردش است
بعد عشّاق این جهان جز آب و رنگی بیش نیست
هر قدم سنگِ قدم افتاده پیش پای عیش
در مسیر زندگی تیمور، لَنگی بیش نیست
یوسف از دامان پاکش حبس و زندان دیدهاست
کام یونس از جهان، کام نهنگی بیش نیست
پیرهن چون پاره شد، بویش به کنعان میرسد
غنچه قبل از واشدن، زندان رنگی بیش نیست
چشم وا کردیم و عمر آمد به سر همچون حباب
از نبودن تا فنا، دنیا درنگی بیش نیست...
#رضا_صالحی
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بیستون بیتیشهی فرهاد سنگی بیش نیست
چرخِ این نُه آسیا از اشک ما در گردش است
بعد عشّاق این جهان جز آب و رنگی بیش نیست
هر قدم سنگِ قدم افتاده پیش پای عیش
در مسیر زندگی تیمور، لَنگی بیش نیست
یوسف از دامان پاکش حبس و زندان دیدهاست
کام یونس از جهان، کام نهنگی بیش نیست
پیرهن چون پاره شد، بویش به کنعان میرسد
غنچه قبل از واشدن، زندان رنگی بیش نیست
چشم وا کردیم و عمر آمد به سر همچون حباب
از نبودن تا فنا، دنیا درنگی بیش نیست...
#رضا_صالحی
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
" زین سبب نبود ولی را اعتراض
هر چه بستاند فرستد اعتیاض
گر بسوزد باغت انگورت دهد
در میان ماتمی سورت دهد "
#مثنوی_مولانا
دفتر سوم ص۱۸۷۲
* از آن سبب اعتراض بر ولی نعمت شایسته
نیست که او هر چه بگیرد، در عوض چیزِ
دیگری عطا می کند.
اگر در مثال باغت را بسوزاند، از جای دیگری
روزی ات می دهد و اگر مصیبتی رسد،
به شادیِ دیگری جبران می کند...
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هر چه بستاند فرستد اعتیاض
گر بسوزد باغت انگورت دهد
در میان ماتمی سورت دهد "
#مثنوی_مولانا
دفتر سوم ص۱۸۷۲
* از آن سبب اعتراض بر ولی نعمت شایسته
نیست که او هر چه بگیرد، در عوض چیزِ
دیگری عطا می کند.
اگر در مثال باغت را بسوزاند، از جای دیگری
روزی ات می دهد و اگر مصیبتی رسد،
به شادیِ دیگری جبران می کند...
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش
معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش
الا ای دولتی طالع که قدر وقت میدانی
گوارا بادت این عشرت که داری روزگاری خوش
هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبری باریست
سپندی گو بر آتش نه که دارد کار و باری خوش
عروس طبع را زیور ز فکر بکر میبندم
بود کز دست ایامم به دست افتد نگاری خوش
شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان
که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش
میای در کاسه چشم است ساقی را بنامیزد
که مستی میکند با عقل و میبخشد خماری خوش
به غفلت عمر شد حافظ بیا با ما به میخانه
که شنگولان خوش باشت بیاموزند کاری خوش
#حافظ
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش
الا ای دولتی طالع که قدر وقت میدانی
گوارا بادت این عشرت که داری روزگاری خوش
هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبری باریست
سپندی گو بر آتش نه که دارد کار و باری خوش
عروس طبع را زیور ز فکر بکر میبندم
بود کز دست ایامم به دست افتد نگاری خوش
شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان
که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش
میای در کاسه چشم است ساقی را بنامیزد
که مستی میکند با عقل و میبخشد خماری خوش
به غفلت عمر شد حافظ بیا با ما به میخانه
که شنگولان خوش باشت بیاموزند کاری خوش
#حافظ
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
رهایم کن که بیش از این گرفتارت نمی مانم
من از ابرازِ احساسم پشیمانم، پشیمانم
برو تا آتشِ خشمم نسوزاند غرورت را
من آن آتش فشانم که رسیده وقتِ طغیانم
مجو صبر و ثباتم را، از این طوفان نجاتم را
که سرگردان و بی سامان چو شن های بیابانم
بهاری سر نخواهد زد ز یخبندانِ احساسم
برو تا رخت بربندد ز تقویمت زمستانم
سرابِ آرزوهایم، نگاهِ پرگناهِ توست
من از چشمی که می جوید شکستم را گریزانم
برای خستگی هایت پیِ تسکینِ دیگر باش
تو را ای خارِ هرجایی چه با گل های دامانم؟!
نه از اندوهِ دل کندن، نه از تاثیرِ تنهایی ست
اگر دیدی نمی خندم، اگر دیدی پریشانم
در آغوشِ کویرِ غم، من آن خاکِ گرفتارم
که مشتاقانه می سوزم ولی دلتنگِ بارانم
برای قلب غمگینم، شبی از دفترِ مهشید
به آوازِ سکوتی سرد، شعرِ مرگ می خوانم
#مهشید_تجلیان
#ر
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من از ابرازِ احساسم پشیمانم، پشیمانم
برو تا آتشِ خشمم نسوزاند غرورت را
من آن آتش فشانم که رسیده وقتِ طغیانم
مجو صبر و ثباتم را، از این طوفان نجاتم را
که سرگردان و بی سامان چو شن های بیابانم
بهاری سر نخواهد زد ز یخبندانِ احساسم
برو تا رخت بربندد ز تقویمت زمستانم
سرابِ آرزوهایم، نگاهِ پرگناهِ توست
من از چشمی که می جوید شکستم را گریزانم
برای خستگی هایت پیِ تسکینِ دیگر باش
تو را ای خارِ هرجایی چه با گل های دامانم؟!
نه از اندوهِ دل کندن، نه از تاثیرِ تنهایی ست
اگر دیدی نمی خندم، اگر دیدی پریشانم
در آغوشِ کویرِ غم، من آن خاکِ گرفتارم
که مشتاقانه می سوزم ولی دلتنگِ بارانم
برای قلب غمگینم، شبی از دفترِ مهشید
به آوازِ سکوتی سرد، شعرِ مرگ می خوانم
#مهشید_تجلیان
#ر
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آن بی گناهی ام که در آغوشِ آتشم
سودابه ی غزل تویی و من سیاوَشم
بین بهشت و لمس تو، ترجیح من تویی...
از دین خویش و بر تن تو، دست می کشم
اسلام و کفر، موی سیاه و سفید توست
چون لف و نشرِ موی تو هر شب مشوَّش ام
تو دست خط میرعمادی به کِلک و من
سنگ مزاری ام که به خطّی مُنقش ام
با وصفِ من شکوه تو محدود می شود
ای بی کران! ببخش که من تیر آرش ام!
#حسین_زحمتکش
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آن بی گناهی ام که در آغوشِ آتشم
سودابه ی غزل تویی و من سیاوَشم
بین بهشت و لمس تو، ترجیح من تویی...
از دین خویش و بر تن تو، دست می کشم
اسلام و کفر، موی سیاه و سفید توست
چون لف و نشرِ موی تو هر شب مشوَّش ام
تو دست خط میرعمادی به کِلک و من
سنگ مزاری ام که به خطّی مُنقش ام
با وصفِ من شکوه تو محدود می شود
ای بی کران! ببخش که من تیر آرش ام!
#حسین_زحمتکش
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من سر نهادم پایِ دل، از شوق شمعی شب فروز
من سوختهی عشق هستم و همدردِ یک پروانهام
#حسن_احمدی_باغنی
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من سر نهادم پایِ دل، از شوق شمعی شب فروز
من سوختهی عشق هستم و همدردِ یک پروانهام
#حسن_احمدی_باغنی
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀