ای پرده در پرده بنگر که چهها کردی
دل بردی و جان بردی این جا چه رها کردی
ای برده هوسها را بشکسته قفسها را
مرغ دل ما خستی پس قصد هوا کردی
گر قصد هوا کردی ور عزم جفا کردی
کو زهره که تا گویم ای دوست چرا کردی
آن شمع که میسوزد گویم ز چه میگرید
زیرا که ز شیرینش در قهر جدا کردی
آن چنگ که میزارد گویم ز چه میزارد
کز هجر تو پشت او چون بنده دوتا کردی
این جمله جفا کردی اما چو نمودی رو
زهرم چو شکر کردی وز درد دوا کردی
هر برگ ز بیبرگی کفها به دعا برداشت
از بس که کرم کردی حاجات روا کردی
#مولانا
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دل بردی و جان بردی این جا چه رها کردی
ای برده هوسها را بشکسته قفسها را
مرغ دل ما خستی پس قصد هوا کردی
گر قصد هوا کردی ور عزم جفا کردی
کو زهره که تا گویم ای دوست چرا کردی
آن شمع که میسوزد گویم ز چه میگرید
زیرا که ز شیرینش در قهر جدا کردی
آن چنگ که میزارد گویم ز چه میزارد
کز هجر تو پشت او چون بنده دوتا کردی
این جمله جفا کردی اما چو نمودی رو
زهرم چو شکر کردی وز درد دوا کردی
هر برگ ز بیبرگی کفها به دعا برداشت
از بس که کرم کردی حاجات روا کردی
#مولانا
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
☀
با شروع هر صبح
سرشار میشوم از تـو
ڪہ خورشید مـن
از مشرق چشمان تو برمیخیزد
وقتی عـطر تنت بوے زندڪَی
بہ لحظہهایم میبخشد
من روزم را
با بوسہے تو آغاز میڪنم
با داشتن تو
تمام دقایق بخیر است...
#فرهاد_فرهاد
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
با شروع هر صبح
سرشار میشوم از تـو
ڪہ خورشید مـن
از مشرق چشمان تو برمیخیزد
وقتی عـطر تنت بوے زندڪَی
بہ لحظہهایم میبخشد
من روزم را
با بوسہے تو آغاز میڪنم
با داشتن تو
تمام دقایق بخیر است...
#فرهاد_فرهاد
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من آن صبحم که
ناگاهان چو آتش در شب افتادم
بیا ای چشم
روشنبین که خورشیدی عجب زادم
ز هر چاک
گریبانم چراغی تازه می تابد
که در پیراهن
خود آذرخش آسا در افتادم
#هوشنگ_ابتهاج
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ناگاهان چو آتش در شب افتادم
بیا ای چشم
روشنبین که خورشیدی عجب زادم
ز هر چاک
گریبانم چراغی تازه می تابد
که در پیراهن
خود آذرخش آسا در افتادم
#هوشنگ_ابتهاج
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برنيامد از تمناي لبت کامم هنوز
بر اميد جام لعلت دردي آشامم هنوز
روز اول رفت دينم در سر زلفين تو
تا چه خواهد شد در اين سودا سرانجامم هنوز
ساقيا يک جرعه اي زان آب آتشگون که من
در ميان پختگان عشق او خامم هنوز
از خطا گفتم شبي زلف تو را مشک ختن
مي زند هر لحظه تيغي مو بر اندامم هنوز
پرتو روي تو تا در خلوتم ديد آفتاب
مي رود چون سايه هر دم بر در و بامم هنوز
نام من رفته ست روزي بر لب جانان به سهو
اهل دل را بوي جان مي آيد از نامم هنوز
در ازل داده ست ما را ساقي لعل لبت
جرعه جامي که من مدهوش آن جامم هنوز
اي که گفتي جان بده تا باشدت آرام جان
جان به غم هايش سپردم نيست آرامم هنوز
در قلم آورد حافظ قصه لعل لبش
آب حيوان مي رود هر دم ز اقلامم هنوز
#حافظ
#ر
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بر اميد جام لعلت دردي آشامم هنوز
روز اول رفت دينم در سر زلفين تو
تا چه خواهد شد در اين سودا سرانجامم هنوز
ساقيا يک جرعه اي زان آب آتشگون که من
در ميان پختگان عشق او خامم هنوز
از خطا گفتم شبي زلف تو را مشک ختن
مي زند هر لحظه تيغي مو بر اندامم هنوز
پرتو روي تو تا در خلوتم ديد آفتاب
مي رود چون سايه هر دم بر در و بامم هنوز
نام من رفته ست روزي بر لب جانان به سهو
اهل دل را بوي جان مي آيد از نامم هنوز
در ازل داده ست ما را ساقي لعل لبت
جرعه جامي که من مدهوش آن جامم هنوز
اي که گفتي جان بده تا باشدت آرام جان
جان به غم هايش سپردم نيست آرامم هنوز
در قلم آورد حافظ قصه لعل لبش
آب حيوان مي رود هر دم ز اقلامم هنوز
#حافظ
#ر
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای چشمهات شربت انگور عسکری
در خم بریز خوشهی سرمستی مرا
#محمد_مرادی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
در خم بریز خوشهی سرمستی مرا
#محمد_مرادی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کس نگذشت در دلم، تا تو به خاطرِ منی
یک نفس از درونِ من، خیمه به در نمیزنی
کس نسِتانَدَم به هیچ، ار تو برانی از دَرَم
مقبلِ هر دو عالمم، گر تو قبول میکنی
از همه کس رمیدهام، با تو درآرمیدهام
جمع نمیشود دگر، هر چه تو میپراکنی
ای دل اگر فراقِ او، و آتشِ اشتیاقِ او
در تو اثر نمیکند، تو نه دلی که آهنی
#سعدی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
یک نفس از درونِ من، خیمه به در نمیزنی
کس نسِتانَدَم به هیچ، ار تو برانی از دَرَم
مقبلِ هر دو عالمم، گر تو قبول میکنی
از همه کس رمیدهام، با تو درآرمیدهام
جمع نمیشود دگر، هر چه تو میپراکنی
ای دل اگر فراقِ او، و آتشِ اشتیاقِ او
در تو اثر نمیکند، تو نه دلی که آهنی
#سعدی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تا جلوهات انگیخته غوغای قیامت
آورده قیامت به تماشای قیامت!
رحم است بر عشّاق اگر داور محشر
بر سینهی من طرح کند جای قیامت
دوزخ چه کند با جگر سوختهی من؟
یک شعله ز آه من و گرمای قیامت
با خود ببرم شامِ فراق تو که فردا
پیوند کنم بر سر صحرای قیامت
زود آید اگر داور محشر بنویسد
بر گردش چشم تو تقاضای قیامت
گوئی که قضا از پی آزار «شفایی»
با شامِ غم آمیخته فردای قیامت...
#شفایی_اصفهانی
#ت
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آورده قیامت به تماشای قیامت!
رحم است بر عشّاق اگر داور محشر
بر سینهی من طرح کند جای قیامت
دوزخ چه کند با جگر سوختهی من؟
یک شعله ز آه من و گرمای قیامت
با خود ببرم شامِ فراق تو که فردا
پیوند کنم بر سر صحرای قیامت
زود آید اگر داور محشر بنویسد
بر گردش چشم تو تقاضای قیامت
گوئی که قضا از پی آزار «شفایی»
با شامِ غم آمیخته فردای قیامت...
#شفایی_اصفهانی
#ت
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چنان به عشق تو مشغول و فارغم از غیر
که نیست ره به دلم قاصدِ خیال تو را
هزار سال به هجران بهسر برد از ذوق
اگر به خواب ببیند کسی وصال تو را...
#قدری_شیرازی
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
که نیست ره به دلم قاصدِ خیال تو را
هزار سال به هجران بهسر برد از ذوق
اگر به خواب ببیند کسی وصال تو را...
#قدری_شیرازی
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خواستم بوسهی گرم از لب گلگون ببرم
حال بايد جگر داغ و دل خون ببرم
ناگزيرم که در آيينه چشمت با شرم
لب خندان بنشانم دل محزون ببرم
#فاضل_نظری
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
حال بايد جگر داغ و دل خون ببرم
ناگزيرم که در آيينه چشمت با شرم
لب خندان بنشانم دل محزون ببرم
#فاضل_نظری
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
قناری، سار، بلبل پر، پرستو پر، کبوتر پر
خزانسوز است باغ دل؛ هرآن گل نازنينتر پر
من و حسرتنشينیها، من و اين سختجانیها
تو از دلبستگیها پر، تو تا يک آسمان پر، پر
تمام زندگی تکرار يک کوچ است، يک پرواز
تمام زندگی تکرار يک گل، يک گل پرپر
تو و چون گل شکفتنها، تو و تا اوج رفتنها
من و خارِ جنون در دل، من و تير خطر در پر
تمام سينهسرخان روی بال خويش میبردند
تو را وقتی که زخم يک کبوتر داشتی در پر
چهمیخواهی دگر از من بگير و يک جنون بشکن
اگر آيينه، آيينه، اگر دل، دل، اگر پر، پر
من از افسانهی موهومِ دل بايست میخواندم
که در اسطورهی آتش، سياوش پر، سمندر پر
هميشه قسمتم اين کنجِ محنت نيست، میدانم
به سوی چشمهايت میگشايم روزی آخر پر...
#محمدحسین_بهرامیان
#ق
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خزانسوز است باغ دل؛ هرآن گل نازنينتر پر
من و حسرتنشينیها، من و اين سختجانیها
تو از دلبستگیها پر، تو تا يک آسمان پر، پر
تمام زندگی تکرار يک کوچ است، يک پرواز
تمام زندگی تکرار يک گل، يک گل پرپر
تو و چون گل شکفتنها، تو و تا اوج رفتنها
من و خارِ جنون در دل، من و تير خطر در پر
تمام سينهسرخان روی بال خويش میبردند
تو را وقتی که زخم يک کبوتر داشتی در پر
چهمیخواهی دگر از من بگير و يک جنون بشکن
اگر آيينه، آيينه، اگر دل، دل، اگر پر، پر
من از افسانهی موهومِ دل بايست میخواندم
که در اسطورهی آتش، سياوش پر، سمندر پر
هميشه قسمتم اين کنجِ محنت نيست، میدانم
به سوی چشمهايت میگشايم روزی آخر پر...
#محمدحسین_بهرامیان
#ق
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دلا بسوز و به جان برفروز آتش عشق
کزین چراغ تو دودی به چشم کس نرود
#هوشنگ_ابتهاج
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کزین چراغ تو دودی به چشم کس نرود
#هوشنگ_ابتهاج
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨🌸ظهرها براے هر فردے
🍃🍋می تواند رنڪَی داشتہ باشد
✨🌸بستڪَی بہ دلت دارد
🍃🥕و بہ علاقہ هایت
✨🌸ڪہ ظهرڪَاه تو
🍃🥒چہ طیفی و رنگی ست
✨🌸هر چہ هست
🍃🍅آرزو میڪنم شاد باشد
✨🌸و پر ازبهانہ برای لبخند...
🍃 😋 ظهربخیر دوستان
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
🍃🍋می تواند رنڪَی داشتہ باشد
✨🌸بستڪَی بہ دلت دارد
🍃🥕و بہ علاقہ هایت
✨🌸ڪہ ظهرڪَاه تو
🍃🥒چہ طیفی و رنگی ست
✨🌸هر چہ هست
🍃🍅آرزو میڪنم شاد باشد
✨🌸و پر ازبهانہ برای لبخند...
🍃 😋 ظهربخیر دوستان
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تو، نیستیّ و باغچه از آسمان تهیست
خانه تهیست، کوچه... زمین و زمان تهیست
بیتابِ یکدو حادثهایم و نمیرسی
از سوز عاشقانه نفسهایمان تهیست
زیبایی تو، مشتری جمعههای من
بیخندهی تو، سفرهام از آب و نان تهیست
بازار خسته میشود از شنبههای پوچ
کز آتش تو کورهی آهنگران تهیست
حسرت کشیدن است در اینجا قدمزدن
در شهرِ نارفیق که از همزبان تهیست
دلواپسِ چهایم بهارِ نیامده؟!
اینروزها که ابر هم از سایبان تهیست
ای عشق! ای طراوتِ محضِ نیامده!
دلهای عاشقان جهان همچنان تهیست...
#وحید_طلعت
#ت
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خانه تهیست، کوچه... زمین و زمان تهیست
بیتابِ یکدو حادثهایم و نمیرسی
از سوز عاشقانه نفسهایمان تهیست
زیبایی تو، مشتری جمعههای من
بیخندهی تو، سفرهام از آب و نان تهیست
بازار خسته میشود از شنبههای پوچ
کز آتش تو کورهی آهنگران تهیست
حسرت کشیدن است در اینجا قدمزدن
در شهرِ نارفیق که از همزبان تهیست
دلواپسِ چهایم بهارِ نیامده؟!
اینروزها که ابر هم از سایبان تهیست
ای عشق! ای طراوتِ محضِ نیامده!
دلهای عاشقان جهان همچنان تهیست...
#وحید_طلعت
#ت
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
باز ترش شدی مگر یار دگر گزیدهای
دست جفا گشادهای پای وفا کشیدهای
دوش ز درد دل مها تا به سحر نخفتهام
ز آنک تو مکر دشمنان در حق من شنیدهای
ای دم آتشین من خیز تویی گواه دل
ای شب دوش من بیا راست بگو چه دیدهای
آینهای خریدهای مینگری به روی خود
در پس پرده رفتهای پرده من دریدهای
عقل کجا که من کنون چاره کار خود کنم
عقل برفت یاوه شد تا تو به من رسیدهای
لعبت صورت مرا دوختهای به جادوی
سوزنهای بوالعجب در دل من خلیدهای
بر در و بام دل نگر جمله نشان پای توست
بر در و بام مردمان دوش چرا دویدهای
هر کی حدیث میکند بر لب او نظر کنم
از هوس دهان تو تا لب کی گزیدهای
تهمت دزد برنهم هر کی دهد نشان تو
کاین ز کجا گرفتهای وین ز کجا خریدهای
#مولانا
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دست جفا گشادهای پای وفا کشیدهای
دوش ز درد دل مها تا به سحر نخفتهام
ز آنک تو مکر دشمنان در حق من شنیدهای
ای دم آتشین من خیز تویی گواه دل
ای شب دوش من بیا راست بگو چه دیدهای
آینهای خریدهای مینگری به روی خود
در پس پرده رفتهای پرده من دریدهای
عقل کجا که من کنون چاره کار خود کنم
عقل برفت یاوه شد تا تو به من رسیدهای
لعبت صورت مرا دوختهای به جادوی
سوزنهای بوالعجب در دل من خلیدهای
بر در و بام دل نگر جمله نشان پای توست
بر در و بام مردمان دوش چرا دویدهای
هر کی حدیث میکند بر لب او نظر کنم
از هوس دهان تو تا لب کی گزیدهای
تهمت دزد برنهم هر کی دهد نشان تو
کاین ز کجا گرفتهای وین ز کجا خریدهای
#مولانا
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من مال توام ،مثل نگهبان نگهم دار
در جيب خودت جابده،پنهان نگهم دار!
من قالى پر مشترى ات ميشوم اما
جان پدرت در خود ايران نگهم دار!
يك عمر زياداست-ولى زحمت اگر نيست
تا ردشدن فصل زمستان نگهم دار
وقتى كه پزشكان همه كردند جوابم
مؤمن شو وبا نذر خراسان نگهم دار
دریایم وآسودگى ام عين ملال است
حتّى شده با زور، پريشان نگهم دار
مادولت عشقيم كه دورش سپرى نيست"
پس دور نزن،در خود ميدان نگهم دار
#غلامرضا_طریقی
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
در جيب خودت جابده،پنهان نگهم دار!
من قالى پر مشترى ات ميشوم اما
جان پدرت در خود ايران نگهم دار!
يك عمر زياداست-ولى زحمت اگر نيست
تا ردشدن فصل زمستان نگهم دار
وقتى كه پزشكان همه كردند جوابم
مؤمن شو وبا نذر خراسان نگهم دار
دریایم وآسودگى ام عين ملال است
حتّى شده با زور، پريشان نگهم دار
مادولت عشقيم كه دورش سپرى نيست"
پس دور نزن،در خود ميدان نگهم دار
#غلامرضا_طریقی
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀