💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
کاش می شد ....
یه آگهی تجاری هم بود این شکلی...
دل گرفته تان را ...
به بالاترین قیمت خریداریم..
شانه می دهیم ...
سر بگذارید ...
درد و دل کنید
و نترسید از بعد !
بعد از درد و دل هم ،
نخود نخود هر که رود خانه ی خود...
نه دلی جا می موند ...
و نه احساسی خَش می افتاد....


#ناهید_سعادتیان

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
با اوّلین نگاه که درگیر هم شویم،
تسلیم می‌شویم که تقدیر هم شویم

با دست عشق، سفره‌ی ما پهن می‌شود
بنشین که پای سفره نمک‌گیر هم شویم

آیینه‌ام که ماتِ نگاه تو مانده‌ام
آیینه شو که شاهد تکثیر هم شویم...

#امیرعباس_بختیاری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده‌ام
این بار من یک بارگی از عافیت ببریده‌ام
دل را ز خود برکنده‌ام با چیز دیگر زنده‌ام
عقل و دل و اندیشه را از بیخ و بن سوزیده‌ام
ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی
دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیده‌ام.

#مولانا


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
سرشته شد مگر از عشق، در ازل گِل ما
که تا ابد نرود مهر دوست از دل ما

کسی که هست جهان جمله بر وجودش تنگ
ندانم از چه گرفته‌ست جای در دل ما

بر آن سریم که دیوانگی به زلف نهیم
که تا مدام بُود زلفِ تو سلاسل ما

تویی مدام درون دل، ای عجب که مدام
بنالد از غم هجرت چو نِی مفاصل ما

شبی بگفت که ما را -«سعیدی»!- ار طلبی
ببین در آینه‌ی خویشتن شمایل ما...

#سعیدی_کازرونی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
#محتشم_کاشانی

هر کجا حیرانم اندر چشم گریانم توئی
روی در هرکس که دارم قبلهٔ جانم توئی
گرچه در بزم دگر شبها چو شمعم در گداز
آن که هر دم می‌کشد از سوز پنهانم توئی

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
°
شوق دریا شدن و ... قطره ے شبنم بودن !
غیر اندوه چه دارد دلِ آدم بودن ؟

دست تقدیر ، تو را ڪاش به من پس بدهد
تا ڪه باقیست ڪمے فرصت با هم بودن

بے تو اے میوه ے ممنوعه ! چه فرقے دارد
اهل فردوس برین یا ڪه جهنّم بودن ؟!

دارم از بخشش تو اینهمه تنهایے را
حضرت عشق ! بس است اینهمه حاتم بودن

خار بودن ؛ به همه زخم زدن ، آسان است
اے خوشا زخم ڪسے را گلِ مرهم بودن ...



#مرتضی_خدمتی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
هجر شمشادش تیمار دل بیمارست 
وصل نسرینش تسکین‌ دل مسکین است
 
 حاصل عمر گرانمایه همین بس که مرا 
مدح دارای جهان از دل و جان آیین است


ُ#قاآنی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
باید کمک کنی، کمرم را شکسته‌اند
بالم نمی‌دهند، پَرم را شکسته‌اند

نه راهِ پیش مانده برایم، نه راهِ پس
پل‌های امنِ پشت سرم را شکسته‌اند

هم ریشه‌های پیر مرا خشک کرده‌اند
هم شاخه‌های تازه‌ترم را شکسته‌اند

حتی مرا نشان خودم هم نمی‌دهند
آیینه‌های دور و برم را شکسته‌اند

گل‌های قاصدک خبرم را نمی‌برند
پای همیشه‌ی سفرم را شکسته‌اند

حالا تو نیستیّ و دهان‌های هرزه‌گو
با سنگِ حرف مفت، سرم را شکسته‌اند

#مهدی_فرجی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوستان خوبم ظهرتون
به زیبایی قلبهای پاکتون

روزگارتــون بــه وقـت
عـشــق و مــهربـــانـــی
ساعت هاتون به رنگ امید

و لحظه هاتون گرم محبت
و سرشار از زیــبـایی بـاشه

ظهر ‌تون بخیر

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
۲۴ آبان سالروز درگذشت رهی معیری، یادش گرامی باد.

#گزیده
#غزلی_از رهی معیری


از چو من آزاده یی، الفت بریدن سهل نیست
می رود با چشم گریان، سیل از ویرانه ام

بار خاطر نیستم روشندلان را چون غبار
بر بساط سبزه و گل، سایۀ پروانه ام

#رهی_معیری

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
فراق روی تو از شرح و بسط، بیرون است
زما مپرس، که حال درون دل، چون است

به خون نوشته‌ام، این نامه را که خواهی خواند
اگر چه دود درونم، نشسته در خون است

نکرد آتش شوق درون قلم ظاهر
مگر ز شوق قلم دود رفته بیرون است

نمی‌کنم سخن اشتیاق، کان تقدیر
ز طرف حرف و زحد عبارت، افزون است

بیا و قصه حالم بخوان، که بر رخ من
نوشته دیده، به خطی، چو در مکنون است

خیال روی تو دارم، مقام در چشمم
سرشک چشمم، از آن رو مقیم گلگون است

دل مقید سلمان، اسیر آن لیلی است
که در سلاسل زلفش، هزار مجنون است

#سلمان_ساوجی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
💖کافه شعر💖 pinned «۲۴ آبان سالروز درگذشت رهی معیری، یادش گرامی باد. #گزیده #غزلی_از رهی معیری از چو من آزاده یی، الفت بریدن سهل نیست می رود با چشم گریان، سیل از ویرانه ام بار خاطر نیستم روشندلان را چون غبار بر بساط سبزه و گل، سایۀ پروانه ام #رهی_معیری ❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟…»
شاخکِ شمعدانی
تو ای بی بها شاخک شمعدانی
که بر زلف معشوق من جا گرفتی
عجب دارم از کوکبِ طالع تو
که بر فرقِ خورشید مأوا گرفتی
قدم از بساط گلستان کشیدی
مکان بر فرازِ ثریّا گرفتی
فلک ساخت، پیرایهٔ زلفِ حورت
دلِ خود چو از خاکیان وا گرفتی
مگر طایرِ بوستانِ بهشتی؟
که جا بر سر شاخِ طوبی گرفتی؟
مگر پنجهٔ مشک سای نسیمی؟
که گیسوی آن سروِ بالا گرفتی
مگر دستِ اندیشهٔ مایی ای گُل؟
که زلفش به عجز و تمنّا گرفتی
مگر فتنه بر آتشین چهرِ یاری؟
که آتش چو ما، در سراپا گرفتی
گرت نیست دل از غمِ عشق، خونین
چرا رنگِ خونِ دل ما گرفتی؟
بُوَد مویِ او جای دلهای مسکین
تو مسکن در آن حلقه، بیجا گرفتی
از آن طُرّهٔ پرشکن، هان به یک سو
که بر دیده راه تماشا گرفتی
تو را بود رنگی و بویی نبودت
کنون بوی آن زلف بویا گرفتی
گلی بودی از هر گیا بی بهاتر
کنون زیب از آن روی زیبا گرفتی
نه تنها در آن حلقه بویی نداری
که با روی او آبرویی نداری

#رهی_معیری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
به گوش همنفسان، آتشین سرودم من
فغان مرغ شبم یا نوای عودم من؟
مرا ز چشمِ قبول آسمان نمی افگند
اگر چو اشک ز روشن دلان نبودم من
مخور فریب محبّت، که دوستداران را
به روزگار سیه بختی آزمودم من
به باغبانی بی حاصلم بخند ای برق
که لاله کاشتم و خار و خس درودم من
نبود گوهر یک دانه یی در این دریا
وگرنه چون صدف آغوش می گشودم من
به آبروی قناعت قسم، که روی نیاز
به خاک پای فرومایگان، نسودم من
اگرچه رنگ شفق یافت دامنم از اشک
همان ستارهٔ خندان لبم که بودم من
گیاه دشت جنون خرّم از من است رهی
که از سرشک روان، رشک زنده رودم من

#رهی_معیری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
کنجِ غم هست، اگر بزمِ طرب جایم نیست
هست خونِ دل، اگر باده به مینایم نیست
به سراپایِ تو ای سروِ سهی قامتِ من
کز تو فارغ، سر مویی به سراپایم نیست
تو تماشاگهِ خلقی و من از بادهٔ شوق
مستم آن گونه که یارایِ تماشایم نیست
چه نصیبی است کز آن چشمهٔ نوشینم هست؟
چه بلایی است کزان قامت و بالایم نیست؟
گوهری نیست به بازارِ ادب، ورنه رهی
دامنِ دریا چون طبعِ گهرزایم نیست

#رهی_معیری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
سالار عقیلی
@katibehchannel
▪️تصنیف « جان سرگردان »

▪️سالار عقیلی


از لطف تو چون جان شدم
وز خویشتن پنهان شدم
ای هست تو پنهان شده
در هستی من

▪️مولانا

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کی باشد کین نبش بنوش تو رسد
زهرم به لب شکرفروش تو رسد

زیرا که تو کیمیای بی‌پایانی
ای خوش خامی که او بجوش تو رسد

#مولانا


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
در زندگی دو موهبت وجود دارد:
کتاب و دوست
و این دو باید از لحاظ تعداد
دقیقاً عکس هم باشند
تعداد زیادی کتاب
و عدۀ انگشت‌شماری دوست

#الیف_شافاک
#شهری_بر_لبه_آسمان

🌸روز کتاب و کتابخوانی مبارک🌸

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀



تو را در نوشته‌هایم
تو را در نقاشی‌هایم
تو را در ترانه‌هایم
و تو را در حرف‌هایم
پنهان خواهم کرد باور کن!
تو خواهی ماند و کسی نخواهد دانست
و کسی تو را نخواهد دید
و تو در چشم‌های من زندگی خواهی کرد...

#ازدمیر_آصف

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀