به دل نگیر اگر این روزها کمی دو دلم
دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست
به شیشه می خورد انگشت های باران.. آه
شبیه در زدن تو، ولی صدای تو نیست
#اصغر_معاذی
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست
به شیشه می خورد انگشت های باران.. آه
شبیه در زدن تو، ولی صدای تو نیست
#اصغر_معاذی
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دلم دیدار میخواهد
از آنها که بی هوا در گوشه ای از شهر
به دور از هر گزند و تلخی
جدا از هر خاطره یِ نامفهوم و خاکستری
بیایم جلویِ چشمهایت
با شک و دودِلی بپرسم:
ببخشید فلانی؟
آه که چقدر دلتنگتان بودم.
آغوشم را باز کنم
با فریاد بگویَم:
بلاخره پیدایت کردم همتایِ بی همتایِ من،
دلم میخواهد همان جا همه ی وجودم چشم شَود،
گوش شوَم برای صدایت.
مهربان شوم برای دیدنت.
چشم شوم برای همیشگی بودنت،
تا بمانی.
انقدر که یادم برود سالهاست که از من دوری!
#فرگل_مشتاقی
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از آنها که بی هوا در گوشه ای از شهر
به دور از هر گزند و تلخی
جدا از هر خاطره یِ نامفهوم و خاکستری
بیایم جلویِ چشمهایت
با شک و دودِلی بپرسم:
ببخشید فلانی؟
آه که چقدر دلتنگتان بودم.
آغوشم را باز کنم
با فریاد بگویَم:
بلاخره پیدایت کردم همتایِ بی همتایِ من،
دلم میخواهد همان جا همه ی وجودم چشم شَود،
گوش شوَم برای صدایت.
مهربان شوم برای دیدنت.
چشم شوم برای همیشگی بودنت،
تا بمانی.
انقدر که یادم برود سالهاست که از من دوری!
#فرگل_مشتاقی
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
•
مثل آشفتگی حال غروب
دل من تلخ و مشوش شده است
واندر این شهر پریشان،
که کسی را به کسی کاری نیست
من به هر عابر بیچاره
که رد میشود از کوچه ی سرد
میسپارم،
که رساند به من خسته تو را...
و چه غمگین که در این شهر
کسی را به کسی کاری نیست
#نیلوفر_صفری
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مثل آشفتگی حال غروب
دل من تلخ و مشوش شده است
واندر این شهر پریشان،
که کسی را به کسی کاری نیست
من به هر عابر بیچاره
که رد میشود از کوچه ی سرد
میسپارم،
که رساند به من خسته تو را...
و چه غمگین که در این شهر
کسی را به کسی کاری نیست
#نیلوفر_صفری
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خوش باش که عاقبت نصیب من و تو
ده گز کفن و دو گز زمین خواهد بود
#بابا_افضل_کاشانی
☕️لحظههاتون سرشار از زندگی☕️
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ده گز کفن و دو گز زمین خواهد بود
#بابا_افضل_کاشانی
☕️لحظههاتون سرشار از زندگی☕️
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
یاد تو کنم میان یادم باشی
لب بگشایم در این گشادم باشی
گر شاد شوم ضمیر شادم باشی
حیله طلبم تو اوستادم باشی
#حضرت_عشق_مولانا
#ی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
یاد تو کنم میان یادم باشی
لب بگشایم در این گشادم باشی
گر شاد شوم ضمیر شادم باشی
حیله طلبم تو اوستادم باشی
#حضرت_عشق_مولانا
#ی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
احاطه کرده شهـر را ، شعاعِ مهربانی ات
نمیشود کمی کم از ، علاقـه ی نهانی ات
حواسپرتِ من چرا، برای من نمیشوی؟
کهطاق گشته طاقتاز،نبودِ هر زمانۍات
نگاهِ دیگـری مـرا ، نمی گرفت، بعدِ تـو
بیـا مرا خراب کن ، بـه آبِ ارغـوانی ات
اگر به خِلسه می بّرد ، شبی مرا نگاهِ تـو
هـزار ناز می کند ، بـه من دلِ روانی ات
دقیقه ای دلِ مرا، بهحالِ خود رها مکن
مرا بِبَر بـه خلوتِ، همیشـه آسمانی ات
شبانه های دوریام، چه بیکران ندارمت
چه شاد میکند مرا ، شبی حضورِ آنی ات
#علی_سلطانی_نژاد
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
نمیشود کمی کم از ، علاقـه ی نهانی ات
حواسپرتِ من چرا، برای من نمیشوی؟
کهطاق گشته طاقتاز،نبودِ هر زمانۍات
نگاهِ دیگـری مـرا ، نمی گرفت، بعدِ تـو
بیـا مرا خراب کن ، بـه آبِ ارغـوانی ات
اگر به خِلسه می بّرد ، شبی مرا نگاهِ تـو
هـزار ناز می کند ، بـه من دلِ روانی ات
دقیقه ای دلِ مرا، بهحالِ خود رها مکن
مرا بِبَر بـه خلوتِ، همیشـه آسمانی ات
شبانه های دوریام، چه بیکران ندارمت
چه شاد میکند مرا ، شبی حضورِ آنی ات
#علی_سلطانی_نژاد
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
زندگانی راحتش در ابتدا و انتهاست
یا لحد جای فراغت یا کنار مادر است
#کلیم_کاشانی
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
یا لحد جای فراغت یا کنار مادر است
#کلیم_کاشانی
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
.
ای که جا مانده دلم در گسل چشمانت
شهریارت شده گفتم غزل چشمانت
هر سحربوسه ای از کنج لب شیرینت
شده صبحانه ی من با عسل چشمانت
شور ابیات منی ؛ بی تو تغزل هیچ است
شده دیوان غزل ؛ ما حَصَل چشمانت
رقص گیسوی تو و دلبری ی جانانه
نت موسیقی ی باد از علل چشمانت
هم خدا عاشق زیبائی و هم خود زیباست
آیه ای هم شده ضَرب المثل چشمانت
چشم غماز تو افسونگر بی اغماض است
وای از آن شره ی شور و دغل چشمانت
اهل چشمان توام ، کشور من آغوشت
شده ام مفتخر واز مِلل چشمانت
فتح تو کار من شاعر عاشق هرگز
نبود ، تا که رسم بر قُلل چشمانت
#مرتضی_شاکری
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای که جا مانده دلم در گسل چشمانت
شهریارت شده گفتم غزل چشمانت
هر سحربوسه ای از کنج لب شیرینت
شده صبحانه ی من با عسل چشمانت
شور ابیات منی ؛ بی تو تغزل هیچ است
شده دیوان غزل ؛ ما حَصَل چشمانت
رقص گیسوی تو و دلبری ی جانانه
نت موسیقی ی باد از علل چشمانت
هم خدا عاشق زیبائی و هم خود زیباست
آیه ای هم شده ضَرب المثل چشمانت
چشم غماز تو افسونگر بی اغماض است
وای از آن شره ی شور و دغل چشمانت
اهل چشمان توام ، کشور من آغوشت
شده ام مفتخر واز مِلل چشمانت
فتح تو کار من شاعر عاشق هرگز
نبود ، تا که رسم بر قُلل چشمانت
#مرتضی_شاکری
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عمریه غم شده مهمون دلم
از دو رنگی ها پریشونه دلم
آدما همدیگرو گول میزنن
دست نذار روی،دلم خونه دلم
#ایرج_مهدیان
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از دو رنگی ها پریشونه دلم
آدما همدیگرو گول میزنن
دست نذار روی،دلم خونه دلم
#ایرج_مهدیان
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
💚
حوالے همان ساعت هاست
من شعر مے خوانم
اما ، #تــــو نیستے ڪه بشنوی
آینه در نگاهم بغض مے ڪند
من هم براے زخم دلم جان مے دهم...
دیگر ، از نگاه #تـღـو خبرے نیست
اما من در خیال #تــــو غرق مے شوم
دست هایت هم ڪه در دست من نیست
#اما_من
#همچنان_به_رویای_تو_می_روم
#محمد_بشیرے
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
حوالے همان ساعت هاست
من شعر مے خوانم
اما ، #تــــو نیستے ڪه بشنوی
آینه در نگاهم بغض مے ڪند
من هم براے زخم دلم جان مے دهم...
دیگر ، از نگاه #تـღـو خبرے نیست
اما من در خیال #تــــو غرق مے شوم
دست هایت هم ڪه در دست من نیست
#اما_من
#همچنان_به_رویای_تو_می_روم
#محمد_بشیرے
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از سوز و ساز و حسرت و از داغ دل پُرم
#محزون_تر_از_کمانچه_ی_کیهان_کلهرم
داغم چنان که شعلۀ فریاد و دودِ داد
پنهان نمی شود به #قبای_تظاهرم
آبم ولی به #آتش_خود نیستم جواب
نانم ولی به سفرۀ خود، سخت آجرم
#شعرم که جز به روز سرودن نمیرسم
بغضم که جز به درد شکستن نمیخورم
نفرین به من که خلق، مرا رشتههای مهر
یک یک بریده اند، ولی من نمی برم
من مثل اشک، منتظر پلک هم زدن
#مثل_حباب_منتظر_یک_تلنگرم
#مرتضی_لطفی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#محزون_تر_از_کمانچه_ی_کیهان_کلهرم
داغم چنان که شعلۀ فریاد و دودِ داد
پنهان نمی شود به #قبای_تظاهرم
آبم ولی به #آتش_خود نیستم جواب
نانم ولی به سفرۀ خود، سخت آجرم
#شعرم که جز به روز سرودن نمیرسم
بغضم که جز به درد شکستن نمیخورم
نفرین به من که خلق، مرا رشتههای مهر
یک یک بریده اند، ولی من نمی برم
من مثل اشک، منتظر پلک هم زدن
#مثل_حباب_منتظر_یک_تلنگرم
#مرتضی_لطفی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هیچ کس مثل من از؛ عشق تو سرگردان نیست..
مثل من دربدر و؛ بی سر و بی سامان نیست..
بی تو مانند ؛کویری ز عطش سیرابم..!
تشنه ی عشق تو را؛ دغدغه ی باران نیست..۹
من به چشمان تو؛ محتاج تر از نان شبم..!
عشق بر سفره بریزان، غم عاشق نان نیست..!
هر که احوال مرا ؛دید تو را نفرین کرد..!
غیر دیدار رخت ؛درد مرا درمان نیست..
من که در عشق تو از؛ هستی خود بگذشتم..
دل به دریا زده را ؛وحشتی از طوفان نیست..
از غم عشق تو ؛چون باد پریشان حالم..
هیچ کس مثل من از؛ عشق تو سرگردان نیست..
#ناشناس
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مثل من دربدر و؛ بی سر و بی سامان نیست..
بی تو مانند ؛کویری ز عطش سیرابم..!
تشنه ی عشق تو را؛ دغدغه ی باران نیست..۹
من به چشمان تو؛ محتاج تر از نان شبم..!
عشق بر سفره بریزان، غم عاشق نان نیست..!
هر که احوال مرا ؛دید تو را نفرین کرد..!
غیر دیدار رخت ؛درد مرا درمان نیست..
من که در عشق تو از؛ هستی خود بگذشتم..
دل به دریا زده را ؛وحشتی از طوفان نیست..
از غم عشق تو ؛چون باد پریشان حالم..
هیچ کس مثل من از؛ عشق تو سرگردان نیست..
#ناشناس
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#منوچهر_آتشی
با تو بودن خوب است
و کلام تو
مثل بوی گل در تاريکیست
مثل بوی گل در تاريکی،
وسوسهانگيز است
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
با تو بودن خوب است
و کلام تو
مثل بوی گل در تاريکیست
مثل بوی گل در تاريکی،
وسوسهانگيز است
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
بعد از دستگیری میرزا رضا کرمانی و هنگام بازجویی ، از او پرسیدند :
چرا حضرت ناصر الدین شاه را کشتی ؟
او پاسخ داد : سراسر مملکت را فساد و فقر گرفته و همه تقصیر از او بود ، چرا که سر رشته ی همه چیز در مملکت به او ختم می شد و تمام قوا در شخص او متمرکز بود ...
گفتند : این ربطی به والا حضرت ندارد و اطرافیان او مقصرند ، او از خیلی امور و بی عدالتی ها و ناهنجاری ها بی اطلاع بود ...
پاسخ میرزا شنیدنی و تاریخی است و همیشه در تاریخ ایران به یادگار خواهد ماند ...
او پاسخ داد : اگر اطلاع داشت که حقش بود و اگر بی اطلاع بود ، وای به حال مملکتی که شاهش از این همه دزدی ، بی عدالتی ، فقر و فساد بی اطلاع باشد ، همان به که بمیرد ...
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بعد از دستگیری میرزا رضا کرمانی و هنگام بازجویی ، از او پرسیدند :
چرا حضرت ناصر الدین شاه را کشتی ؟
او پاسخ داد : سراسر مملکت را فساد و فقر گرفته و همه تقصیر از او بود ، چرا که سر رشته ی همه چیز در مملکت به او ختم می شد و تمام قوا در شخص او متمرکز بود ...
گفتند : این ربطی به والا حضرت ندارد و اطرافیان او مقصرند ، او از خیلی امور و بی عدالتی ها و ناهنجاری ها بی اطلاع بود ...
پاسخ میرزا شنیدنی و تاریخی است و همیشه در تاریخ ایران به یادگار خواهد ماند ...
او پاسخ داد : اگر اطلاع داشت که حقش بود و اگر بی اطلاع بود ، وای به حال مملکتی که شاهش از این همه دزدی ، بی عدالتی ، فقر و فساد بی اطلاع باشد ، همان به که بمیرد ...
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
جای آنکه رعد باشم تا پریشانت کنم
کاش باران میشدم تا بوسهبارانت کنم
کاش دریا... تا در آغوشت بگیرم موج موج
کاش ساحل... تا مگر بر سینه مهمانت کنم
یا نسیمی... دست پنهان نوازش بر تنت
یا زلال آب چشمه... تا دوچندانت کنم
عاقبت شاعر شدم، گاهی گریزِ در خودم
ناگزیرم میکند از خود گریزانت کنم
تو سراسر سازشی، شوق است آبادم کنی
من دمادم زلزله، بیم است ویرانت کنم
من زمستانم، نمیخواهم زمینگیرم شوی
تو بهارانی، نمیخواهم زمستانت کنم
میروی، باشد! ولی ای خوب! پیش از رفتنت
این غزل را هم بخوان، شاید پشیمانت کنم
#سعید_پورطهماسبی
#ج
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کاش باران میشدم تا بوسهبارانت کنم
کاش دریا... تا در آغوشت بگیرم موج موج
کاش ساحل... تا مگر بر سینه مهمانت کنم
یا نسیمی... دست پنهان نوازش بر تنت
یا زلال آب چشمه... تا دوچندانت کنم
عاقبت شاعر شدم، گاهی گریزِ در خودم
ناگزیرم میکند از خود گریزانت کنم
تو سراسر سازشی، شوق است آبادم کنی
من دمادم زلزله، بیم است ویرانت کنم
من زمستانم، نمیخواهم زمینگیرم شوی
تو بهارانی، نمیخواهم زمستانت کنم
میروی، باشد! ولی ای خوب! پیش از رفتنت
این غزل را هم بخوان، شاید پشیمانت کنم
#سعید_پورطهماسبی
#ج
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
با تو که آشنا شدم، بـا نفست،، صدا شدم
چشم به چشمِ آسمان، همنفس خدا شدم
مـثـل طلوع مـاه شـب،،در گـذر ستارههـا
با تـو طلوع کـردم و،،راهیِ نـا کجا شدم
قبـل تـو و نـگـاهِ تـو، آهـنِ کـهنه بودم و
با دَمِ کیمیاییات، نـقـره شدم، طلا شدم
لب به لبم گذاشتی،عشق به سینه کاشتی
آاااه به لب چه داشتی،درد شدم دوا شدم
با توردیفِ شعرِمن،بوسهبهحرفو واژه زد
"من"به"منت"سپردمو،"ما" شدمو"شما"شدم
تا برسم به کویِ تـو، سر بکشم سبوی تـو
بوسه شوم بهرویِ تو، باد شدم،صبا شدم
قبلهو سجده گاهِ من، پشتِ منو پناه من
با تـو عـروج کـردمو، از بـدنم جـدا شدم
#مجتبی_خوش_زبان
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چشم به چشمِ آسمان، همنفس خدا شدم
مـثـل طلوع مـاه شـب،،در گـذر ستارههـا
با تـو طلوع کـردم و،،راهیِ نـا کجا شدم
قبـل تـو و نـگـاهِ تـو، آهـنِ کـهنه بودم و
با دَمِ کیمیاییات، نـقـره شدم، طلا شدم
لب به لبم گذاشتی،عشق به سینه کاشتی
آاااه به لب چه داشتی،درد شدم دوا شدم
با توردیفِ شعرِمن،بوسهبهحرفو واژه زد
"من"به"منت"سپردمو،"ما" شدمو"شما"شدم
تا برسم به کویِ تـو، سر بکشم سبوی تـو
بوسه شوم بهرویِ تو، باد شدم،صبا شدم
قبلهو سجده گاهِ من، پشتِ منو پناه من
با تـو عـروج کـردمو، از بـدنم جـدا شدم
#مجتبی_خوش_زبان
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀