دستان تو صبح هستند
وقتے آب را به صورتت مے پاشند
تا آینه مثل هر روز
از تو معذرت خواهے ڪند
وقتے ڪاسه شیر را
روے اجاق مے ڪَذارند
تا شعله از ڪَرمے آن ها اجازه بڪَیرد
وقتے پرده ها را ڪنار مے زند
تا حریر و لطافتش
چروک و ڪهنڪَے را دور ڪند
وقتے پنجره را باز مے ڪند
تا خورشید
انتظار نڪشد..
دستان تو صبح هستند
#محسن_حسینخانی❣
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
وقتے آب را به صورتت مے پاشند
تا آینه مثل هر روز
از تو معذرت خواهے ڪند
وقتے ڪاسه شیر را
روے اجاق مے ڪَذارند
تا شعله از ڪَرمے آن ها اجازه بڪَیرد
وقتے پرده ها را ڪنار مے زند
تا حریر و لطافتش
چروک و ڪهنڪَے را دور ڪند
وقتے پنجره را باز مے ڪند
تا خورشید
انتظار نڪشد..
دستان تو صبح هستند
#محسن_حسینخانی❣
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
همچون نسیمِ صبح،
لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو ..
اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم،
در سینه هیچ نیست
بجز آرزوی تو...
#فروغ_فرخزاد
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
همچون نسیمِ صبح،
لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو ..
اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم،
در سینه هیچ نیست
بجز آرزوی تو...
#فروغ_فرخزاد
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای بستهی هر زلفت،
صد سلسله سودایی
اوصاف تو کِی گنجد
در دفتر زیبایی؟
خورشید به صدمحنت
از باد صبا گیرد
خاک سر کویَت را
از بهرِ خودآرایی🔗💗
#آتش_اصفهانی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای بستهی هر زلفت،
صد سلسله سودایی
اوصاف تو کِی گنجد
در دفتر زیبایی؟
خورشید به صدمحنت
از باد صبا گیرد
خاک سر کویَت را
از بهرِ خودآرایی🔗💗
#آتش_اصفهانی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای نابترین غنچهٔ احساس سلام!
ای "پنجرهٔ" باغِ گُـلِ "یاس" سلام!
ای "شنبهترین" صبحِ "هِزار" آیینه،
خورشیدترین چشمهٔ الماس سلام!
ُ#بنفشه_انصاری_پرتو
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای "پنجرهٔ" باغِ گُـلِ "یاس" سلام!
ای "شنبهترین" صبحِ "هِزار" آیینه،
خورشیدترین چشمهٔ الماس سلام!
ُ#بنفشه_انصاری_پرتو
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
☀️
گفتم خموش و همچون نسیم صبح،
لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو،
اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم
در سینه هیچ نیست بجز
آرزوی تو ...
#فروغ_فرخزاد
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گفتم خموش و همچون نسیم صبح،
لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو،
اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم
در سینه هیچ نیست بجز
آرزوی تو ...
#فروغ_فرخزاد
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
نفـسِ صبح چو با عطـرِ تو، می آمیزد
آفتاب از دلِ چشمانِ تـو، بر می خیزد
ابـر بـا شوق تـو بـارانِِ خـدا می بارد
مِهـر با اِذنِ تـو بـر خاک گُهر می ریزد
طایرِ عشق بـه یادِ تو غـزل می خواند
شـور در بـاغ ز الطـافِ تـو می انگیزد
نیکبخت آنکه دَمادَم، به تمنای وِصال
دست بـر دامنِ پُـر مِهـرِ تو می آویزد
#محسن_خانچی
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آفتاب از دلِ چشمانِ تـو، بر می خیزد
ابـر بـا شوق تـو بـارانِِ خـدا می بارد
مِهـر با اِذنِ تـو بـر خاک گُهر می ریزد
طایرِ عشق بـه یادِ تو غـزل می خواند
شـور در بـاغ ز الطـافِ تـو می انگیزد
نیکبخت آنکه دَمادَم، به تمنای وِصال
دست بـر دامنِ پُـر مِهـرِ تو می آویزد
#محسن_خانچی
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
"چشمِ من بیدار است !
پلک هایم ،
عاشقانه یکدیگر را
در آغوش کشیده اند
و تصویر ِ یار را
در قاب ِ نگاهم
پنهان می کنند .
ساعت هشیار است . . .
قلبم به آرزوی وصال
همچنان می تپد
و شراب ِ سرخ ِ حیات
هنوز در رگهایم جاریست .
طفلی بیقرار است . . .
سکوت ،
از پشت پنجره ی اتاق
مرا می نگرد
و کودک ِ احساس
هنوز در حصار ِ سینه ام
از ترس بیزار است . . .
من در اندیشه ی پروازم
و در تکاپوی ِ گشایش ِ این رازم
من راه ِ ستاره را می دانم
و چون ماه
در تاریکی ِ این شب ، عریانم
من همزاد ِ دلتنگی ِ ابرم، بارانم
و نشانی ِ قبیله ی معشوق را
هم می دانم . . .
من آمدم ،
با پرنده و ستاره و ماه و باران آمدم
من به خوابگاه ِ معشوق ،
عریان آمدم
و من . . .
برای تولد ِ یک عصیان ، آمدم . . .
با من برقص !
در این ضیافت ِ نور و آینه
و وجودت را
در میان ِ بازوانم
تا گاه ِ رسیدن ، پنهان کن . . .
با من برقص ،
با ترانه ای
از جنس ِ لطافت ِ بوسه ،
و قصه ی این عشقبازی را
در گوش ِ زمان زمزمه کن ،
با من برقص ،
و "مانا" را
به این "مانی" ِ تنها
با عشق ، هدیه کن !!!"
#مجتبی_نوراللهی
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
پلک هایم ،
عاشقانه یکدیگر را
در آغوش کشیده اند
و تصویر ِ یار را
در قاب ِ نگاهم
پنهان می کنند .
ساعت هشیار است . . .
قلبم به آرزوی وصال
همچنان می تپد
و شراب ِ سرخ ِ حیات
هنوز در رگهایم جاریست .
طفلی بیقرار است . . .
سکوت ،
از پشت پنجره ی اتاق
مرا می نگرد
و کودک ِ احساس
هنوز در حصار ِ سینه ام
از ترس بیزار است . . .
من در اندیشه ی پروازم
و در تکاپوی ِ گشایش ِ این رازم
من راه ِ ستاره را می دانم
و چون ماه
در تاریکی ِ این شب ، عریانم
من همزاد ِ دلتنگی ِ ابرم، بارانم
و نشانی ِ قبیله ی معشوق را
هم می دانم . . .
من آمدم ،
با پرنده و ستاره و ماه و باران آمدم
من به خوابگاه ِ معشوق ،
عریان آمدم
و من . . .
برای تولد ِ یک عصیان ، آمدم . . .
با من برقص !
در این ضیافت ِ نور و آینه
و وجودت را
در میان ِ بازوانم
تا گاه ِ رسیدن ، پنهان کن . . .
با من برقص ،
با ترانه ای
از جنس ِ لطافت ِ بوسه ،
و قصه ی این عشقبازی را
در گوش ِ زمان زمزمه کن ،
با من برقص ،
و "مانا" را
به این "مانی" ِ تنها
با عشق ، هدیه کن !!!"
#مجتبی_نوراللهی
@Kafee_sheerr
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ماموریت صبح به انجام رسید
تاریکی شب رفت و به اتمام رسید
من عاشق این معجزه ی پاییزم
مِهر از افق چشم تو آرام رسید
#حیدر_دهقان
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تاریکی شب رفت و به اتمام رسید
من عاشق این معجزه ی پاییزم
مِهر از افق چشم تو آرام رسید
#حیدر_دهقان
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
صبـح_را
پیله شـدم بر نفـست
جـان دلـم!!!
و #تـو
پروانه شـدی !
بر نگهم خورشیـدم...
#فرزانه_ناطقینژاد
#صاد
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
پیله شـدم بر نفـست
جـان دلـم!!!
و #تـو
پروانه شـدی !
بر نگهم خورشیـدم...
#فرزانه_ناطقینژاد
#صاد
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم
به ره دوست نشینیم و مرادی طلبیم
زاد راه حرم وصل نداریم مگر
به گدایی ز در میکده زادی طلبیم
اشک آلوده ما گر چه روان است ولی
به رسالت سوی او پاک نهادی طلبیم
لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم
نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد
مگر از مردمک دیده مدادی طلبیم
عشوهای از لب شیرین تو دل خواست به جان
به شکرخنده لبت گفت مزادی طلبیم
تا بود نسخه عطری دل سودازده را
از خط غالیه سای تو سوادی طلبیم
چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد
ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم
بر در مدرسه تا چند نشینی حافظ
خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم
#حافظ
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
به ره دوست نشینیم و مرادی طلبیم
زاد راه حرم وصل نداریم مگر
به گدایی ز در میکده زادی طلبیم
اشک آلوده ما گر چه روان است ولی
به رسالت سوی او پاک نهادی طلبیم
لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم
نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد
مگر از مردمک دیده مدادی طلبیم
عشوهای از لب شیرین تو دل خواست به جان
به شکرخنده لبت گفت مزادی طلبیم
تا بود نسخه عطری دل سودازده را
از خط غالیه سای تو سوادی طلبیم
چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد
ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم
بر در مدرسه تا چند نشینی حافظ
خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم
#حافظ
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سیمبرا ز سیم تو سیمبرم به جان تو
وز می نو که دادهای جان نبرم به جان تو
زخم گران همیکشم زخم بزن که من خوشم
گر چه درون آتشم جمله زرم به جان تو
هر نفسی که آن رسد کار دلم به جان رسد
گر چه ز پا در آمدم جان سرم به جان تو
شکل طبیب عشق تو آمد و داد شربتی
خوردم از آن و هر نفس من بترم به جان تو
نور دو چشم و نور مه چون برسد یکی شود
تو چو مهی به جان من من بصرم به جان تو
هر چه که در نظر بود بسته بود عمارتش
آه که چنین خراب من از نظرم به جان تو
در تبریز شمس دین هست بلندتر شجر
شاد و به برگ و بانوا زان شجرم به جان تو
#مولانا
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
وز می نو که دادهای جان نبرم به جان تو
زخم گران همیکشم زخم بزن که من خوشم
گر چه درون آتشم جمله زرم به جان تو
هر نفسی که آن رسد کار دلم به جان رسد
گر چه ز پا در آمدم جان سرم به جان تو
شکل طبیب عشق تو آمد و داد شربتی
خوردم از آن و هر نفس من بترم به جان تو
نور دو چشم و نور مه چون برسد یکی شود
تو چو مهی به جان من من بصرم به جان تو
هر چه که در نظر بود بسته بود عمارتش
آه که چنین خراب من از نظرم به جان تو
در تبریز شمس دین هست بلندتر شجر
شاد و به برگ و بانوا زان شجرم به جان تو
#مولانا
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
فوقِ فوقش با قلم در شعر تصویرت کنم
یا که چون گلها, درون باغ تکثیرت کنم
عاشقت هستم ولی آزاد هستی مثل باد
من نمیخواهم تو را با عشق زنجیرت کنم
فصل سردی پیش روی ماست اما شک نکن
قصد من هم این نبوده تا که پاگیرت کنم
بعد از این شبهای دلتنگی بهاری میرسد
من نباید تا تو را باحرف دلگیرت کنم
این خدایِ مهربان انگار یادش رفته است
نیت من این نبوده تا که درگیرت کنم
در نگاهم آسمان هستی و زیبا نازنین
من نباید تا تو را باعشق زمین گیرت کنم...
#امیر_اخوان
#ف
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
یا که چون گلها, درون باغ تکثیرت کنم
عاشقت هستم ولی آزاد هستی مثل باد
من نمیخواهم تو را با عشق زنجیرت کنم
فصل سردی پیش روی ماست اما شک نکن
قصد من هم این نبوده تا که پاگیرت کنم
بعد از این شبهای دلتنگی بهاری میرسد
من نباید تا تو را باحرف دلگیرت کنم
این خدایِ مهربان انگار یادش رفته است
نیت من این نبوده تا که درگیرت کنم
در نگاهم آسمان هستی و زیبا نازنین
من نباید تا تو را باعشق زمین گیرت کنم...
#امیر_اخوان
#ف
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو
#مولانا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو
#مولانا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀