°
صبـح خود را با خدا آغاز ڪن
با امیدش ساز دل دمساز ڪن
برخدایت ڪن توڪل بر مدار زندڪَی
شادمانی رافزون وغصه را ایجاز ڪن
#چگینیجوانبخت
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
صبـح خود را با خدا آغاز ڪن
با امیدش ساز دل دمساز ڪن
برخدایت ڪن توڪل بر مدار زندڪَی
شادمانی رافزون وغصه را ایجاز ڪن
#چگینیجوانبخت
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
🕊🌾خوش خبر باشی ای نسیم شمال
🕊🌾کـه بـه مـا میرسد زمـان وصال
#حافظ
🕊🌾سـلام صبحتون پرشور و نشاط
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
🕊🌾کـه بـه مـا میرسد زمـان وصال
#حافظ
🕊🌾سـلام صبحتون پرشور و نشاط
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
صبح است و شفق در انتظار خورشید
از هر درخشش تو باید کوشید
خواهم که و را به آسمان بسپارم
بر تخت صبا قدم زنی چون خورشید...!
#آرش_کــیــوان_نــڑاد
#درود_صبحتون_درخشان
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
از هر درخشش تو باید کوشید
خواهم که و را به آسمان بسپارم
بر تخت صبا قدم زنی چون خورشید...!
#آرش_کــیــوان_نــڑاد
#درود_صبحتون_درخشان
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست
اول صبح است خیز ڪآخر دنیا فناست
صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست
یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست
#سعدی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
اول صبح است خیز ڪآخر دنیا فناست
صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست
یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست
#سعدی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
چو دخلت نیست، خرج آهسته تر کن
که می گویند مَلاحان سرودی
اگر باران به کوهستان نبارد
به سالی دجله گردد، خشک رودی
#سعدی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
که می گویند مَلاحان سرودی
اگر باران به کوهستان نبارد
به سالی دجله گردد، خشک رودی
#سعدی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﺸﺮ ﮔﺬﺷﺖ !
ﺍﻳﻦ ﻟﺠﻦ ﺯﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﯾﺪﻡ ، ﺳﺰﺍﯼ ﺻﺨﺮﻩ ﻫﺎﺳﺖ
ﮔﻮﻫﺮ ﺭﻭﺷﻨﺪﻝ ﺍﺯ ﮐﺎﻥ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺖ
ﻋﺬﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﭘﺮﯼ ، ﻋﺬﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﭘﺮﯼ
ﻣﻦ ﻧﻤﯿﮕﻨﺠﻢ ﺩﺭ ﺁﻥ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻨﮓ
ﺑﺎ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺁﺳﻤﺎﻧﻬﺎ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﮕﯽ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﺭﻭﯼ ﺟﻨﮕﻠﻬﺎ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﻢ ﻓﺮﻭﺩ
ﺷﺎﺧﻪ ﺯﻟﻔﯽ ﮔﻮ ﻣﺒﺎﺵ
ﺁﺏ ﺩﺭﯾﺎﻫﺎ ﮐﻔﺎﻑ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﺮﻩ ﻫﺎﯾﺖ ﻣﯿﺪﻭﻧﺪ
ﺟﻮﯼ ﺑﺎﺭﯾﮑﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ، ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﮔﯿﺮ ﻭ ﺑﺮﻭ
ﯾﮏ ﺷﺐ ﻣﻬﺘﺎﺑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺗﻨﮕﻨﺎﯼ
ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﮐﻮﻫﻬﺎ ﭘﺮ ﻣﯿﺰﻧﻢ، ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻡ ﻣﯿﺮﻭﻡ
ﻧﺎﻟﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺒﺮﻡ
ﺩﺭﺩﺳﺮ ﮐﻢ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﭼﺸﻤﻬﺎﺋﯽ ﺧﯿﺮﻩ ﻣﯽ ﭘﺎﯾﺪ ﻣﺮﺍ
ﻏﺮﺵ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ
ﮐﺒﺮ ﻓﺮﻋﻮﻧﯽ ﻭ ﺳﺤﺮ ﺳﺎﻣﺮﯾﺴﺖ
ﺩﺳﺖ ﻣﻮﺳﯽ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ
ﻭﻋﺪﻩ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺭﻭﺯ ﺷﺐ ﺭﺍ ﺁﺷﺘﯿﺴﺖ
ﺻﺒﺢ ﭼﻨـﺪﺍﻥ ﺩﻭﺭ ﻧﯿﺴﺖ 🕊
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ﺍﻳﻦ ﻟﺠﻦ ﺯﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﯾﺪﻡ ، ﺳﺰﺍﯼ ﺻﺨﺮﻩ ﻫﺎﺳﺖ
ﮔﻮﻫﺮ ﺭﻭﺷﻨﺪﻝ ﺍﺯ ﮐﺎﻥ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺖ
ﻋﺬﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﭘﺮﯼ ، ﻋﺬﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﭘﺮﯼ
ﻣﻦ ﻧﻤﯿﮕﻨﺠﻢ ﺩﺭ ﺁﻥ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻨﮓ
ﺑﺎ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺁﺳﻤﺎﻧﻬﺎ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﮕﯽ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﺭﻭﯼ ﺟﻨﮕﻠﻬﺎ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﻢ ﻓﺮﻭﺩ
ﺷﺎﺧﻪ ﺯﻟﻔﯽ ﮔﻮ ﻣﺒﺎﺵ
ﺁﺏ ﺩﺭﯾﺎﻫﺎ ﮐﻔﺎﻑ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﺮﻩ ﻫﺎﯾﺖ ﻣﯿﺪﻭﻧﺪ
ﺟﻮﯼ ﺑﺎﺭﯾﮑﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ، ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﮔﯿﺮ ﻭ ﺑﺮﻭ
ﯾﮏ ﺷﺐ ﻣﻬﺘﺎﺑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺗﻨﮕﻨﺎﯼ
ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﮐﻮﻫﻬﺎ ﭘﺮ ﻣﯿﺰﻧﻢ، ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻡ ﻣﯿﺮﻭﻡ
ﻧﺎﻟﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺒﺮﻡ
ﺩﺭﺩﺳﺮ ﮐﻢ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﭼﺸﻤﻬﺎﺋﯽ ﺧﯿﺮﻩ ﻣﯽ ﭘﺎﯾﺪ ﻣﺮﺍ
ﻏﺮﺵ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ
ﮐﺒﺮ ﻓﺮﻋﻮﻧﯽ ﻭ ﺳﺤﺮ ﺳﺎﻣﺮﯾﺴﺖ
ﺩﺳﺖ ﻣﻮﺳﯽ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ
ﻭﻋﺪﻩ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺭﻭﺯ ﺷﺐ ﺭﺍ ﺁﺷﺘﯿﺴﺖ
ﺻﺒﺢ ﭼﻨـﺪﺍﻥ ﺩﻭﺭ ﻧﯿﺴﺖ 🕊
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
مهستی _ تو را دیگر ندیدن
🆔@tanehayeghadimi
مهستی
از دولت مى امشب حالِ دگرى دارم
گه با لب خندانم، گه چشم تَرى دارم
هرجا كه دلم خواهد، مىپرّم و میبالم
پروانه صفت گويى بالى و پرى دارم
اى دل چه خبر دارى، ديوانهترم امشب
از آن مه بىمهرت، من هم خبرى دارم
تا ماه شود پيدا -داد از غم تنهايى-
با اختركان ناچار، سرّى و سرى دارم
امشب ز دگر شبها ديوانهترم، اميد
گه خندم و گه گريم، حال دگرى دارم
#مهدی_اخوان_ثالث
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
از دولت مى امشب حالِ دگرى دارم
گه با لب خندانم، گه چشم تَرى دارم
هرجا كه دلم خواهد، مىپرّم و میبالم
پروانه صفت گويى بالى و پرى دارم
اى دل چه خبر دارى، ديوانهترم امشب
از آن مه بىمهرت، من هم خبرى دارم
تا ماه شود پيدا -داد از غم تنهايى-
با اختركان ناچار، سرّى و سرى دارم
امشب ز دگر شبها ديوانهترم، اميد
گه خندم و گه گريم، حال دگرى دارم
#مهدی_اخوان_ثالث
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
چو ابرویت نچمیدی به کام گوشه نشینی
برو که چون من و چشمت به گوشه ها بنشینی
چو دل به زلف تو بستم به خود قرار ندیدم
برو که چون سر زلفت به خود قرار نبینی
به جان تو که دگر جان به جای تو نگزینم
که تا تو باشی و غیری به جای من نگزینی
ز باغ عشق تو هرگز گلی به کام نچیدم
به روز گلبن حسنت گلی به کام نچینی
نگین حلقه رندان شدی که تا بدرخشد
کنار حلقه چشمم به هر نگاه نگینی
کسی که دین و دل از کف به باد غارت زلفت
چو من نداده چه داند که غارت دل و دینی
خوشم که شعله آهم به دوزخت کشد اما
چه می کند به تو دوزخ که خود بهشت برینی
خدای را که دگر آسمان بلا نفرستد
تو خود بدین قد و بالا بلای روی زمینی
تو تشنه غزل شهریار و من به که گویم
که شعرتر نتراود برون ز طبع حزینی
#استاد_شهریار
۲۷ شهریور بزرگداشت #استاد_شهریار و #روز_شعر_و_ادب_فارسی گرامی باد
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
برو که چون من و چشمت به گوشه ها بنشینی
چو دل به زلف تو بستم به خود قرار ندیدم
برو که چون سر زلفت به خود قرار نبینی
به جان تو که دگر جان به جای تو نگزینم
که تا تو باشی و غیری به جای من نگزینی
ز باغ عشق تو هرگز گلی به کام نچیدم
به روز گلبن حسنت گلی به کام نچینی
نگین حلقه رندان شدی که تا بدرخشد
کنار حلقه چشمم به هر نگاه نگینی
کسی که دین و دل از کف به باد غارت زلفت
چو من نداده چه داند که غارت دل و دینی
خوشم که شعله آهم به دوزخت کشد اما
چه می کند به تو دوزخ که خود بهشت برینی
خدای را که دگر آسمان بلا نفرستد
تو خود بدین قد و بالا بلای روی زمینی
تو تشنه غزل شهریار و من به که گویم
که شعرتر نتراود برون ز طبع حزینی
#استاد_شهریار
۲۷ شهریور بزرگداشت #استاد_شهریار و #روز_شعر_و_ادب_فارسی گرامی باد
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
🌥زیباترین ظهر همراه با
🌥شادترین لحظات
🌥دلنشین ترین دقایق
🌥ی عالمه ارزوهای ناب
🌥دنیا دنیا سلامتی براتون ارزومندم
#ظهر تون بخیر و پراز برکت
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
🌥شادترین لحظات
🌥دلنشین ترین دقایق
🌥ی عالمه ارزوهای ناب
🌥دنیا دنیا سلامتی براتون ارزومندم
#ظهر تون بخیر و پراز برکت
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
گرچه در ظاهر از تو بیخبرم
هیچکس جز تو نیست در نظرم
به قفس راضیام! فقط گاهی
فکر پرواز میزند به سرم
مرگ حق من است در هر حال
من که از حق خود نمیگذرم
پدرم اهلی بهشت نبود
من هم از تیرهء همان پدرم
رود و دریا و ابر و بارانم
که به پایان نمیرسد سفرم
#فاضل_نظری
#اکنون / #آونگ_های_بی_حرکت
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
هیچکس جز تو نیست در نظرم
به قفس راضیام! فقط گاهی
فکر پرواز میزند به سرم
مرگ حق من است در هر حال
من که از حق خود نمیگذرم
پدرم اهلی بهشت نبود
من هم از تیرهء همان پدرم
رود و دریا و ابر و بارانم
که به پایان نمیرسد سفرم
#فاضل_نظری
#اکنون / #آونگ_های_بی_حرکت
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
27 شهریور سالروز درگذشت #استاد_شهریار
و روز ملی شعر و ادب پارسی گرامی باد
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند
بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند
همتم تا می رود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می کند
چشمه سار طبع من دیگر نمی جوشد ولی
جویبار اشکم آهنگ روانی می کند
بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گل فشانی می کند
ما به داغ عشقبازی ها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کند
نای ما خامش ولی این زهره ی شیطان هنوز
با همان شور و نوا دارد شبانی می کند
گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان
با همین نخوت که دارد آسمانی می کند
سال ها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی می کند
با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من
خاطرم با خاطرات خود تبانی می کند
بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران می رسد با من خزانی می کند
طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
هر چه گردون می کند با ما نهانی می کند
می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
دفتر دوران ما هم بایگانی می کند
شهریارا گو دل ما مهربانان مشکنید
ور نه قاضی در قضا نامهربانی می کند
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
و روز ملی شعر و ادب پارسی گرامی باد
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند
بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند
همتم تا می رود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می کند
چشمه سار طبع من دیگر نمی جوشد ولی
جویبار اشکم آهنگ روانی می کند
بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گل فشانی می کند
ما به داغ عشقبازی ها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کند
نای ما خامش ولی این زهره ی شیطان هنوز
با همان شور و نوا دارد شبانی می کند
گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان
با همین نخوت که دارد آسمانی می کند
سال ها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی می کند
با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من
خاطرم با خاطرات خود تبانی می کند
بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران می رسد با من خزانی می کند
طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
هر چه گردون می کند با ما نهانی می کند
می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
دفتر دوران ما هم بایگانی می کند
شهریارا گو دل ما مهربانان مشکنید
ور نه قاضی در قضا نامهربانی می کند
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
همه ی هستی مان بـود و فنایش کردیم!
آنچه در پـای تـو ای عشق فدایش کردیم
عمرِ ما نـاب تریـن گـوهرمان بـود و دریغ
صرفِ هر ناسره ی بی سر و پایـش کردیم
دستمان پـاک و درخشان نشد، امّا هر بار
مار شد شاخهٔ خشکی، که عصایش کردیم
درد اینجاست که مارا به دوتا وعده فروخت
آنکـه مـا یـارِ وفـادار، صـدایـش کـردیـم
جای دل، مقبره ای سوخته پس داد به ما
هرکه یک روز در این سینه خدایش کردیم
حقّمان بـود بـه عـریـانی مان خنده کنند!
حیف ازآن جامه که درعشق قبایش کردیم
#مرتضی_خدمتی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
آنچه در پـای تـو ای عشق فدایش کردیم
عمرِ ما نـاب تریـن گـوهرمان بـود و دریغ
صرفِ هر ناسره ی بی سر و پایـش کردیم
دستمان پـاک و درخشان نشد، امّا هر بار
مار شد شاخهٔ خشکی، که عصایش کردیم
درد اینجاست که مارا به دوتا وعده فروخت
آنکـه مـا یـارِ وفـادار، صـدایـش کـردیـم
جای دل، مقبره ای سوخته پس داد به ما
هرکه یک روز در این سینه خدایش کردیم
حقّمان بـود بـه عـریـانی مان خنده کنند!
حیف ازآن جامه که درعشق قبایش کردیم
#مرتضی_خدمتی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
.
پنداشتیم خنده و شادی سرشتِ ماست
اما فقط غم است که در سرنوشت ماست
ما را درونِ مزرعِ رنج آفریدهاند
اندوه، ابرِ تیره و غم، بذرِ کِشت ماست
امّید چیست؟ صبحِ بعیدیست بیطلوع
شادی کجاست؟ گمشدهای در بهشت ماست!
زیرِ کدام سقف بخوانم شکایتی
از بختِ باژگونه که در خاک و خشت ماست؟
خورشیدِ مِی که مشرقِ ساغر چشیده است
پنهان ز چشمِ طالعِ زیبا و زشت ماست
ای صبحِ بینشانه! به شبهای ما بگو
از غم گریز نیست که غم سرنوشت ماست...
#جویا_معروفی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
پنداشتیم خنده و شادی سرشتِ ماست
اما فقط غم است که در سرنوشت ماست
ما را درونِ مزرعِ رنج آفریدهاند
اندوه، ابرِ تیره و غم، بذرِ کِشت ماست
امّید چیست؟ صبحِ بعیدیست بیطلوع
شادی کجاست؟ گمشدهای در بهشت ماست!
زیرِ کدام سقف بخوانم شکایتی
از بختِ باژگونه که در خاک و خشت ماست؟
خورشیدِ مِی که مشرقِ ساغر چشیده است
پنهان ز چشمِ طالعِ زیبا و زشت ماست
ای صبحِ بینشانه! به شبهای ما بگو
از غم گریز نیست که غم سرنوشت ماست...
#جویا_معروفی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ای اهل نظر کشتهٔ تیر نگه تو
خون همه در عهدهٔ چشم سیه تو
هر جا که خرامان گذری با سپه ناز
شاهان همه گردند اسیر سپه تو
ملک دل صاحب نظران زیر و زبر شد
زان فتنه که خفتهست به زیر کله تو
یعقوب اگر چاه زنخدان تو بیند
بی خود فکند یوسف خود را به چه تو
خورشید فروزنده شبی پردهنشین شد
کآمد به در از پرده مه چارده تو
زلف و رخت از بهر همین دل کش و زیباست
تا فرخ و میمون گذرد سال و مه تو
من چاره چشم تو خود هیچ ندانم
الا که علاجش کنم از خاک ره تو
گر خون مرا چشم تو بی جرم بریزد
بینم گنه خویش و نبینم گنه تو
ترسم که پس از کوشش بسیار فروغی
رحمی به گدایان نکند پادشه تو
#فروغی_بسطامی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
خون همه در عهدهٔ چشم سیه تو
هر جا که خرامان گذری با سپه ناز
شاهان همه گردند اسیر سپه تو
ملک دل صاحب نظران زیر و زبر شد
زان فتنه که خفتهست به زیر کله تو
یعقوب اگر چاه زنخدان تو بیند
بی خود فکند یوسف خود را به چه تو
خورشید فروزنده شبی پردهنشین شد
کآمد به در از پرده مه چارده تو
زلف و رخت از بهر همین دل کش و زیباست
تا فرخ و میمون گذرد سال و مه تو
من چاره چشم تو خود هیچ ندانم
الا که علاجش کنم از خاک ره تو
گر خون مرا چشم تو بی جرم بریزد
بینم گنه خویش و نبینم گنه تو
ترسم که پس از کوشش بسیار فروغی
رحمی به گدایان نکند پادشه تو
#فروغی_بسطامی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
.
تو آن معمّا هستی، که حل برای تو نیست
درون آینه حتی بدل برای تو نیست
همیشه از تو سرودن عجیب شیرین است
که گفته واژهی قند و عسل برای تو نیست؟!
چقدر اسم تو سنگین برای شعر من است
که فاعلات و فعول و فَعَل برای تو نیست
تو ناسرودهترین واژهی غزل هستی
میان شهرِ غزلها، مَثَل برای تو نیست
زبانِ وصف تو را شعر من نمیفهمد
بیانِ گنگ من و این غزل، برای تو نیست...
#احمد_فرنود
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
تو آن معمّا هستی، که حل برای تو نیست
درون آینه حتی بدل برای تو نیست
همیشه از تو سرودن عجیب شیرین است
که گفته واژهی قند و عسل برای تو نیست؟!
چقدر اسم تو سنگین برای شعر من است
که فاعلات و فعول و فَعَل برای تو نیست
تو ناسرودهترین واژهی غزل هستی
میان شهرِ غزلها، مَثَل برای تو نیست
زبانِ وصف تو را شعر من نمیفهمد
بیانِ گنگ من و این غزل، برای تو نیست...
#احمد_فرنود
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
نـگـذار ، زبــانِ غـزلــم، بستــه بمـانـد
حیف از دلِ این بغض، که نشکسته بماند
تـا کـی، بنشیـنم سـرِ راهـت و نیـایـی؟
تـا کی، بـه هوای تـو ، دلم خسته بماند؟
نبضم ، شده پژواکِ تپش های تو ، بگذار
نبضم ، بـه تپش های تـو ، وابسته بماند
بـا چشـمِ سیـاهـت ، دلِ پـرهیـزگرِ من
انـگار ، محـال است، کـه وارستـه بمـاند
بـگـذار ، نگـویـم ، نسـرایـم ، ننـویسـم
بگـذار ، کـه ایـن مسئله، سربستـه بماند
پیـوسته سرش گرمِ اشارات و نظرهاست
هیهـات، کـه ابـروی تـو ، پیـوسته بماند
تقـدیـرِ مـرا ، از ازل، ایـنـگونـه نـوشتند
همـواره ، بـه گیسوی تـو ، دلبسته بماند
#محمد_عابدینی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
حیف از دلِ این بغض، که نشکسته بماند
تـا کـی، بنشیـنم سـرِ راهـت و نیـایـی؟
تـا کی، بـه هوای تـو ، دلم خسته بماند؟
نبضم ، شده پژواکِ تپش های تو ، بگذار
نبضم ، بـه تپش های تـو ، وابسته بماند
بـا چشـمِ سیـاهـت ، دلِ پـرهیـزگرِ من
انـگار ، محـال است، کـه وارستـه بمـاند
بـگـذار ، نگـویـم ، نسـرایـم ، ننـویسـم
بگـذار ، کـه ایـن مسئله، سربستـه بماند
پیـوسته سرش گرمِ اشارات و نظرهاست
هیهـات، کـه ابـروی تـو ، پیـوسته بماند
تقـدیـرِ مـرا ، از ازل، ایـنـگونـه نـوشتند
همـواره ، بـه گیسوی تـو ، دلبسته بماند
#محمد_عابدینی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️