💖کافه شعر💖
2.76K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
💖کافه شعر💖 pinned «سلام اے ماه من اے مملو از لبخند ، مریم زیباے پراحساس و عفتمند ، مریم اے آنڪه سرشارے پُرے پُر از تب عشق آرے تو هستے بهترین سوگند ، مریم طعم لبانت را فقط من دانم و دل شیرین تر از طعم عسل و قند ، مریم تنها منم من منتظر در راه…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آخریـن جمعـه 🕊🌸

تابستونیتون عالی🕊🌺
امـروزتـان
سـرشـاراز موفـقیت 🕊🌸

چهرتون همیشه خـندان 🕊🌺

قلبتون پـراز عـشق و محبت🕊🌸

هوای زندگیتون گرم و پرنشاط 🕊🌺

و لطف خـدا همیشه شـامل حالتـون🕊🌸


🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️


صبح یعنی پرواز !
"قد کشیدن در باد"

چه کسی می گوید ؛
پشت این ثانیه ها ،
تاریک است ؟

گام اگر برداریم ..!
" روشنی" نزدیک است.


#سهراب_سپهری
‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌
🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست
اول صبح است خیز ڪآخر دنیا فناست

صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست
یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست

#سعدی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
نفحات صبح دانی ز چه روی دوست دارم؟
که به روی دوست مانَد که برافکند نقابی

سرم از خداى خواهد كه به پايش اندر افتد
كه در آب مُرده بهتر كه در آرزوى آبى…


ُ#سعدی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
صبـح است دلارامم، اے حضـرتِ مستانه
مضـمونِ دوبیتے ها، دردانه ے ایـن خـانه
امروز چه خوش یُمن است صبحانه ڪنار تو
لبخـند حـلالت باد، خـوش مزه ے دیوانه

#امین_شاهسواری

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
صبحت بعـشـق اے غـزلِ عـاشقانه‌ام
اے واژه‌هــایِ یـادِ تـو عـطـرِ تـرانـه‌ام

پیچیده است خاطره‌ات در هوایِ من
صبحت بعشـق اے نفـسم را بـهـانـه‌ام

#مجتبے_خوش_زبان

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باز گشتم امشب از میخانه , اما مست مست
سر درون سینه و , تنهای تنها , مست مست

با سری از باده ی آتش به پاکن , گرم گرم
با دلی دیوانه و رسوای رسوا , مست مست

در میان کوچه ها , افتان و خیزان چون نسیم
جامه وارون کرده و , شیدای شیدا , مست مست

از پس یک روز با این خلق ابکم , گنگ گنگ
قفل لب بگشوده و , گویای گویا , مست مست

همچو طوطی در پس آئیینه دل قصه گو
چون کلیم از اشتیاق طور سینا , مست مست

با همین شبگردی و دیوانگی از شور عشق
بازگشتم امشب از میخانه , اما مست مست

#معینی_کرمانشاهی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
ماهرویا ز غم عشق نگه دار مرا
مگذر از بیعت دیرینه و مگذار مرا

به محالی و خطائی ‌که تو را هست خیال
خط مکش بر من و بیهوده میازار مرا

چند گویی که به یک‌بار زبون‌گیر شدی
من زبونم تو زبان‌گیر مپندار مرا

از همه خلق من امروز خریدار توام
گرچه هستند همه خلق خریدار مرا

تو شناسی‌ که به جز من نسزد جفت تو را
من شناسم‌ که به جز تو نسزد یار مرا

تا طلبکار سر زلف تو باشد دل من
با تو باشد به همه حال سروکار مرا

آیم ای دوست به ‌نزدیک تو بارم ندهی
خود دلت بار دهد تا ندهی بار مرا

گر همی با من دلخسته تلطف نکنی
به تکلف چه دهی عشوهٔ بسیار مرا

#امیرمحمد_معزی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
چشم جادویی و موهایِ رها از روسری
روی لب ها رنگِ سرخ و شکلِ موها پَرپَری

مثل شمشیری که با یک ضربه آدم می کشد
قاتلی، آدمکشی ، اما به طرزِ دیگری

تو بدونِ شک چنان خوبی که در یک ثانیه
آبرویِ جمعِ بت های جهان را می بَری

یا به قولِ شاعرانِ روزگارانِ کهن
پرده یِ ایمانِ اهلِ ادّعا را می دَری

با توجه به نگاهِ نافذ و ابروی خاص
از تمامِ دخترانِ آنچنانی برتری

دختر سالی اگر شایسته سالاری کنند
نمره ات بالاترین حدّ کلاسِ دلبری

لایقِ نامِ خدایانی تو، زیرا گفته اند:
«قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری»

تو بجایِ من قضاوت کن که آیا ممکن است
رد شوم از روبه رویت بی خیال و سرسری؟

#جواد_مزنگی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
ای یار مخوان ز اشعار الا غزل حافظ
اشعار بود بیکار الا غزل حافظ

در شعر بزرگان جمع کم یابی تو این هر دو
لطف سخن و اسرار الا غزل حافظ

استاد غزل سعدیست نزد همه کس لیکن
دل را نکند بیدار الا غزل حافظ

صوفیه بسی گفتند درهای نکو سفتند
دل را نکشد در کار الا غزل حافظ

در شعر بزرگ روم اسرار بسی درج است
شیرین نبود ای یار الا غزل حافظ

آنها که تهی‌دستند از گفتهٔ خود مستند
کس را نکند هشیار الا غزل حافظ

غواص بحار شعر تا در بکفش افتد
نظمی که بود در بار الا غزل حافظ

شعری که پسندیده است آنست که آن دارد
آن نیست بهر گفتار الا غزل حافظ

ای فیض تتبع کن طرز غزلش چون نیست
شعری که بود مختار الا غزل حافظ

(فیض کاشانی)
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۵۰۷

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
شدم به میکده ساقی مرا نداد شرابی
فغان که چشمه رحمت نزد بر آتشم آبی

دل گرفتهٔ من وا نشد ز هیچ بهاری
دهان غنچهٔ من تر نشد ز هیچ سحابی

نشستم از سر زلفش ولی به روز سیاهی
گذشتم از بر چشمش ولی به حال خرابی

اگر نه با لب و چشمش فتاد کار تو ای دل
پس از برای چه آخر همیشه بی خور و خوابی

اگر چه جان به لب آمد ولیکن از لب جانان
نموده ایم سوالی، شنیده ایم جوابی

چنان به روز جزا خسته بودم از شب هجران
که التفات نکردم به هیچ گونه عذابی

ز بس که صید حقیرم، ندوختند به تیرم
نبرد نام مرا هیچ کس به هیچ حسابی

تمام شهر ندارد گناه کار تر از ما
که غیرت خدمت رندان نکرده ایم ثوابی

نظر به جانب شاهان نمی کنی ز تکبر
مگر که بنده شاهنشه سپهر جنابی


ستوده ناصردین شه خدایگان سخن دان
که هر کسی به مدیحش رقم نمود کتابی

فروغی از غم دوری ضرورت است صبوری
ولی دریغ که در دل نمانده طاقت و تابی


فروغی بسطامی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تا شکن زلف تو است سلسله جنبان دل
جمع نخواهد شدن حال پريشان دل

شوق تو در هم شکست پنجه‌ی شاهين صبر
عشق تو لشکر کشيد بر سر سلطان دل

هم خط نوخيز تو سبزه‌ی گلزار جان
هم لب جان‌بخش تو چشمه‌ی حيوان دل

کار من آمد به جان از ستم پاسبان
رفتم از آن آستان جان تو و جان دل

چاره هر درد را خلق به درمان کنند
درد تو را کرده عشق مايه‌ی درمان دل

گر چه صبوری خوش است در همه کاری ولی
کردن صبر از رخت کی شود امکان دل

دل به تو بربست عهد، کز سر جان بگذرد
جان گران مايه رفت بر سر پيمان دل

در طلب چشم تو دور به آخر رسيد
آه که آن هم نشد حاصل دوران دل

رشته‌ی عقلم گسيخت بر سر سودای عشق
گوهر اشکم بريخت بر در دکان دل

سوزن فکرت شکست، رشته‌ی طاقت گسيخت
بس که ز نو دوختم چاک گريبان دل

عمر فروغی گذشت، کام دل آخر نيافت
گر تو مراد دلی وای ز حرمان دل

#فروغی_بسطامی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
نشاط هیچ و طرب هیچ و جام و ساغر هیچ

ز هر چه حاصل دهر است عشق و دیگر هیچ

#طالب_آملی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️