💖کافه شعر💖
2.78K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم
دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی‌بینم

دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمی‌آید
دمم با جان برآید چون که یک همدم نمی‌بینم

مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی‌بینم

قناعت می‌کنم با درد چون درمان نمی‌یابم
تحمل می‌کنم با زخم چون مرهم نمی‌بینم

خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه
که من تا آشنا گشتم دل خرم نمی‌بینم

نم چشم آبروی من ببرد از بس که می‌گریم
چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمی‌بینم

کنون دم درکش ای سعدی که کار از دست بیرون شد
به امید دمی با دوست وان دم هم نمی‌بینم

 #سعدی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دل که بیابان گرفت چشم ندارد به راه
سر که صراحی کشید گوش ندارد به پند

کشته شمشیر عشق حال نگوید که چون
تشنه دیدار دوست راه نپرسد که چند


#سعدی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
لبریز کرده آینه را آه زلف تو
حیف است در محاق شود ماه زلف تو

شب با هلال ماه صفر هم سفر شدم
با زائران کعبه به همراه زلف تو

هر ره که می رویم طواف تو می کنیم
در امتداد سیر الی الله زلف تو

ای زلف تو مقرّب درگاه ذوالجلال
کی می شوم مقرّب درگاه زلف تو؟

از مسجدالحرام به بتخانه می روم
در حلقه ی جماعت گمراه زلف تو.

#علیرضا_غزوه

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
عشق یعنی غزلی جنس رخ و روی نگار
عشق یعنی که کنارت شده دل همچو بهار

عشق یعنی که تویی مظهر امید و وصال
عشق یعنی که مرا ماه تویی حضرت یار


َُ#امیرعباس_خالقوردی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
مـن گـرفتـارِتـو بـودم، تـو دچـارِ دگری
مـن همـه مستِ تـو، اما تو خمارِ دگری

دفتـرِ شعـرِ دلِ مـن همـه لبريزِ تـو بود
سـرِ سـودای تــو امـا بـه گـذارِ دگـری

بسترم چـون صدفی، مانده ز مرواريدش
تـو ولی مسخ به يک مهـره ی مارِ دگری

فصـل هايم همه با سردیِ پاييز گذشت
تــو ولـی در هـوس و شـورِ بهـارِ دگری

هوسِ بـوسه ی تو، وسوسه ی جانم بود
ليک آغـوشِ تـو تَن پـوشه ی يارِ دگری

تـو گذشتی ز مـن و خاطـره هايم آسان
سوختـی حـادثـه ها را بـه شـرارِ دگری

آمدی باز پس از آن همه نيرنگ و فريب
کـه چه ؟ بازی بدهی دل بـه قمارِ دگری

برو راهی شو دگر دستِ تو را خواند دلم
بِبَر ايـن قصـه ی ننگين بـه ديـارِ دگری

#بتـول_مبشری

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
ای جــهانِ کهــنه را تو جـانِ نو
از تنِ بی جان و دلِ افغان شِنو

شــرحِ گــل بگـذار از بهــرِ خــدا
شرحِ بلبل گو که شد از گل جدا



#مثنوی
#مولانا
#دفتر_اول

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
شب است و باغ گلستان خزان رؤیاخیز
بیا که طعنه به شیراز میزند تبریز

به گوشوار دلاویز ماه من نرسد
ستاره گرچه به گوش فلک شود آویز

به باغ یاد تو کردم که باغبان قضا
گشوده پرده پائیز خاطرات انگیز

چنان به ذوق و نشاط آمدم که گوئی باز
بهار عشق و شبابست این شب پائیز

عروس گل که به نازش به حجله آوردند
به عشوه بازدهندش به باد رخت و جهیز

شهید خنجر جلاد باد می غلتند
به خاک و خون همه در انتظار رستاخیز

خزان خمار غمش هست و ساغر گل زرد
بهار سبز کجا وین شراب سحر آمیز

خزان صحیفه پایان دفتر عمر است
باین صحیفه رسید است دفتر تا نیز

به سینمای خزان ماجرای خود دیدم
شباب با چه شتابی به اسب زد مهمیز

هنوز خون به دل از داغ لاله ام ساقی
به غیر خون دلم باده در پیاله مریز

شبی که با تو سرآمد چه دولتی سرمد
دمی که بی تو به سر شد چه قسمتی ناچیز

عزیز من مگر از یاد من توانی رفت
که یاد تست مرا یادگار عمر عزیز

پری به دیدن دیوانه رام می گردد
پریوشا تو ز دیوانه میکنی پرهیز

نوای باربدی خسروانه کی خیزد
مگر به حجله شیرین گذر کند پرویز

به عشق پاک تو بگذشتم از مقام ملک
که بال عشق تو بادم زند بر آتش تیز

تو هم به شعشعه وقتی به شهر تبریز آی
که شهریار ز شوق و طرب کنی لبریز

#شهریار

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
این بشارَت برسانید به مرغانِ اسیر






کآشیان بر دلِ مَحزون زِ قَفَس تنگ‌تر است

#سراج‌الدین‌_علی‌خان‌_آرزو

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تابِ جور و جفا که می‌آرَد؟
جز دلِ مبتلا، که می‌آرَد؟

گر ندارد سری به زلف تو، دل
بر سرم این بلا که می‌آرَد؟

دیده مشتاق خاک پای کسی‌ست
به من این توتیا که می‌آرَد؟

خبرِ دل که گشته دشمن‌کام
دوستان! از شما که می‌آرَد؟

برگ عیشی از آن نهال بهشت
بهر این بینوا که می‌آرَد؟

پیش او، نام ما کسی نبرد
نامه‌ی او به ما که می‌آرَد؟

«واقف» از رنج هجر می‌میرد
هان! نوید شفا که می‌آرَد...؟

#واقف_لاهوری

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
.
بـاز کـن در را برایـت شعـرِ ناب آورده ام
یک غزل شیرین تر ازشهدِ شراب آورده ام

بـاز کـن در را کـه از صحنِ بلنـدِ آسـمان
یک بغـل احساسِ گـرمِ آفتـاب آورده ام

از صـدای تیشه ی فرهـاد، بر آغوشِ کوه
بـوسهٔ دلچسبِ شیرین ، بازتاب آورده ام

از نگـاهِ مستِ مجنـون بـر مـدارِ زنـدگی
عشق را بـالاترین فصل الخطاب آورده ام

گفته بودۍعقل رادر راهِ دل باید شکست
یک جهان دیوانگی را، در جواب آورده ام

بـاز کن در را، شنیدم بی قـراری می کنی
از قطـارِ تـا ابــد در راه ، تــاب آورده ام

بازکن،بنشین تماشاکن که بعداز مرگ هم
شعـر گفتم ، واژه را بـر وزنِ آب آورده ام

#محمدرضا_بداغی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
و ؏شــــق
همان چشمان
کوچک #تــــو است
که جای خورشید را در دلم گرفت است


#محمدبشیری

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
°
ســرّ غم عشق را، ز بیڪَانه مجو
از واعظ بی‌خبر، جز افسانه مجو


مستم، ره هوشیارے از من مطلب
افســانه‌ے عقل را ز دیــوانه مجو


#حزین‌لاهیجی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
.
بر گردِ رُخت سبزه و گل سرزده در هم
دارد چمنت برگ گل و سبزه‌ی تر هم

شیرینی و شوری ز شکرخنده و دشنام
در حلقه‌ی لعل تو نمک هست و شکر هم

کوته نکند دستِ تَطاوُل ز اسیران
زلف تو که از دوش گذشته‌ست و کمر هم

گر صلح نخواهی به من، از جنگ چه مانع؟
برخیز که ما تیغ نهادیم و سپر هم

مرغان چمن، بال به پرواز شکستند
ما را نبُود قوّت افشاندن پَر هم

از هول شب گور نترسیم که ما را
بسیار شب این‌طور گذشته‌ست و بَتَر هم

«فیّاض» بَرد دردسر از کوی تو فردا
سهل است مدارای تو یک روز دگر هم...

#فیاض_لاهیجی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
هـرگز تـو هـم مــانـنــد مـــن آزار دیــدی؟
یــار خــودت را از خــودت بــیــزار دیــدی؟

آیــا تـو هـم هر پــرده ای را تا گشودی
از چــار چــوب پـنـجـــره دیـــــوار دیــدی؟

اصـلا بـبـیـنـم تـا بـه حـالا صـخــره بودی؟
از زیـــر امــــواج آســـمـان را تــار دیدی؟

نـام کـسی را در قـنـوتت گـــریـه کـردی؟
از «آتـنـا» گـفـتن «عــذابَ النـّار» دیدی؟

در پـشـت دیـوار ِحیاطی شعـر خوانـدی؟
دل کـنـدن از یــک خــانه را دشـوار دیدی؟

آیا تو هم با چشم ِ بـاز و خیس ِ از اشک
خواب کسی را روز و شب بـیـدار دیدی؟

رفتی مطب بی نسخه برگردی به خانه؟
بیـمار بـودی مثل ِمن ؟ ، بیمار دیــدی؟؟

حقـا که بـا مـن فــرق داری ــ لا اقـل تـو
او را که می خواهی خودت یک بـار دیدی...

#کاظم_بهمنی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
تا پرده ز صورتش برافتاد
آتش به سرای آذر افتاد

صبر از دل من مخواه در عشق
کشتی نرود چو لنگر افتاد

خط سر زد از آن لبان شیرین
طوطی به میان لشکر افتاد

بیرون نرود به هیچ دستان
سری که ز عشق بر سر افتاد

ما را به سر از محبت دوست
هر لحظه هوای دیگر افتاد

مردیم ز درد شام هجران
دیدار به صبح محشر افتاد

از خال و خط تو آتش رشک
در طبلهٔ مشک و عنبر افتاد

مژگان تو دید تا فروغی
کار دل او به خنجر افتاد

#فروغی_بسطامی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
تو که شهریورِ تب دارِ جنوبی
ای عشق...






من بهمن زده را تنگ در آغوش بگیر ...

#فاطمه_دشتی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن شمع رخ تو لگنی نیست بیا
وان نقش تو از آب منی نیست بیا

در خشم مکن تو خویشتن را پنهان
کان حسن تو پنهان شدنی نیست بیا

#مولانا

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️