غزل نویس شدم تا که از تو دم بزنم
میان لیقه گیسوی تو قلم بزنم
دوباره شعر شب و حرف های تکراری
نشسته ام دو سه بیتی سری به غم بزنم
اجازه هست تو را تا خیال خود ببرم؟
اجازه هست کنارت کمی قدم بزنم؟
مرا بخند، بخندم تو را، اجازه بده
که این سکوت غم انگیز را بهم بزنم
پر از سوال و پر از حسرت و پر از بغضم
نخواه تا که کنار تو حرف کم بزنم...
شبیه مقطع این شعر رو به پایانم
بنا شده است که با زندگی بهم بزنم
@Kafee_sheerr💖💖
میان لیقه گیسوی تو قلم بزنم
دوباره شعر شب و حرف های تکراری
نشسته ام دو سه بیتی سری به غم بزنم
اجازه هست تو را تا خیال خود ببرم؟
اجازه هست کنارت کمی قدم بزنم؟
مرا بخند، بخندم تو را، اجازه بده
که این سکوت غم انگیز را بهم بزنم
پر از سوال و پر از حسرت و پر از بغضم
نخواه تا که کنار تو حرف کم بزنم...
شبیه مقطع این شعر رو به پایانم
بنا شده است که با زندگی بهم بزنم
@Kafee_sheerr💖💖
تو مثــ اشـــڪام پاڪے و قشنگــ
تو مثــ قـــلبمــ صــافی و یه رنگــ
من توے چشــمات عشقو میبینمــ
باز ب تماشاے چشمات میشینمــ
تو چشاتــ تعبیر خوابای منهـ
تو چشاتـ قلبمو آتیش میزنهـ
تو چشاتـ چشــمامو گریون میبینمــ
فردامو بی تورو داغون میبینمــــ
ڪاشڪے نگاتــ تا ابد مال من بود
ڪاشڪے چشاے تو دنبــال من بود
از دلــم این غم کهنهـ رو بــردار
ڪهـ دلم خستـس و زخمۍو بیمـار
@Kafee_sheerr💖💖
تو مثــ قـــلبمــ صــافی و یه رنگــ
من توے چشــمات عشقو میبینمــ
باز ب تماشاے چشمات میشینمــ
تو چشاتــ تعبیر خوابای منهـ
تو چشاتـ قلبمو آتیش میزنهـ
تو چشاتـ چشــمامو گریون میبینمــ
فردامو بی تورو داغون میبینمــــ
ڪاشڪے نگاتــ تا ابد مال من بود
ڪاشڪے چشاے تو دنبــال من بود
از دلــم این غم کهنهـ رو بــردار
ڪهـ دلم خستـس و زخمۍو بیمـار
@Kafee_sheerr💖💖
« #ای_دوست »
دل میشود روانه سویِ تبارت ای دوست
شد مثل زادگاهم خاکِ دیارت ای دوست
تا بال و پَر گرفتم گشتم اسیرِ مِهرت...
صدآسمان نهفته دراین حصارت ای دوست
گُل داده ذره ذره ایوان خاطراتم...
چون مینشینم آنجادر انتظارت ای دوست
دل بُردی و به شدت در شوکِ این محالم..
مانده تمامِ دنیا در ابتکارت ای دوست
هر تکه از وجودم در حسرت وصالت...
تو عشقِ بی مثالی، من بیقرارت ای دوست
در باورم نگنجد یک لحظه دوری از تو...
قلبم به طورِ دائم در انحصارت ای دوست
رفتی ولی دلی ماند آشفته با خیالت...
من راضی ام بمانم درگیر و دارت ای دوست
از غصه ی نبودت شب شد همه جهانم...
بگذار تا نگویم از شامِ تارت ای دوست
الهام_رازقی
@Kafee_sheerr💖💖
دل میشود روانه سویِ تبارت ای دوست
شد مثل زادگاهم خاکِ دیارت ای دوست
تا بال و پَر گرفتم گشتم اسیرِ مِهرت...
صدآسمان نهفته دراین حصارت ای دوست
گُل داده ذره ذره ایوان خاطراتم...
چون مینشینم آنجادر انتظارت ای دوست
دل بُردی و به شدت در شوکِ این محالم..
مانده تمامِ دنیا در ابتکارت ای دوست
هر تکه از وجودم در حسرت وصالت...
تو عشقِ بی مثالی، من بیقرارت ای دوست
در باورم نگنجد یک لحظه دوری از تو...
قلبم به طورِ دائم در انحصارت ای دوست
رفتی ولی دلی ماند آشفته با خیالت...
من راضی ام بمانم درگیر و دارت ای دوست
از غصه ی نبودت شب شد همه جهانم...
بگذار تا نگویم از شامِ تارت ای دوست
الهام_رازقی
@Kafee_sheerr💖💖
بی عشق نفس زدن حرام است مرا
کان دم که نه عشقِ اوست دام است مرا
با قربتِ معشوق مرا کاری نیست
اندیشهٔ فکر او تمام است مرا
عطار
@Kafee_sheerr💖💖
کان دم که نه عشقِ اوست دام است مرا
با قربتِ معشوق مرا کاری نیست
اندیشهٔ فکر او تمام است مرا
عطار
@Kafee_sheerr💖💖
من شبیه دیگر عاشقان تو نیستم، بانوی من!
اگر دیگری ابری به تو دهد،
من بارانت میدهم.
اگر دیگری فانوسی دهد،
من ماه را در دستانت مینهم.
اگر دیگری شاخه ای دهد
من درخت را برایت ارمغان میآورم
و اگر دیگری کشتی به تو بدهد
من سفر را پیشکش تو میکنم...
نزار قبانی
@Kafee_sheerr💖💖
اگر دیگری ابری به تو دهد،
من بارانت میدهم.
اگر دیگری فانوسی دهد،
من ماه را در دستانت مینهم.
اگر دیگری شاخه ای دهد
من درخت را برایت ارمغان میآورم
و اگر دیگری کشتی به تو بدهد
من سفر را پیشکش تو میکنم...
نزار قبانی
@Kafee_sheerr💖💖
دیریست که از روی دل آرای تو دوریم
محتاج بیان نیست که مشتاق حضوریم
تاریک و تهی پشت و پس آینه ماندیم
هر چند که همسایۀ آن چشمۀ نوریم
خورشید کجا تابد از این دامگه مرگ
باطل به امید سحری زین شب گوریم
زین قصۀ پر غصه عجب نیست شکستن
هر چند که با حوصلۀ سنگ صبوریم
گنجیست غم عشق که در زیر سرِ ماست
زاری مکن ای دوست اگر بی زر و زوریم
با همت والا ، که برد منت فردوس؟
از حور چه گویی که نه از اهل قصوریم
او پیل دمانیست که پروای کسش نیست
ماییم که در پای وی افتاده چو موریم
آن روشن گویا به دل سوختهی ماست
ای سایه ! چرا در طلب آتش طوریم ..
هوشنگ ابتهاج
@Kafee_sheerr💖💖
محتاج بیان نیست که مشتاق حضوریم
تاریک و تهی پشت و پس آینه ماندیم
هر چند که همسایۀ آن چشمۀ نوریم
خورشید کجا تابد از این دامگه مرگ
باطل به امید سحری زین شب گوریم
زین قصۀ پر غصه عجب نیست شکستن
هر چند که با حوصلۀ سنگ صبوریم
گنجیست غم عشق که در زیر سرِ ماست
زاری مکن ای دوست اگر بی زر و زوریم
با همت والا ، که برد منت فردوس؟
از حور چه گویی که نه از اهل قصوریم
او پیل دمانیست که پروای کسش نیست
ماییم که در پای وی افتاده چو موریم
آن روشن گویا به دل سوختهی ماست
ای سایه ! چرا در طلب آتش طوریم ..
هوشنگ ابتهاج
@Kafee_sheerr💖💖
قـرار نیــست…
من بنویســــم و تــو بخونــــــے !
حتــے قــرار نیســـت…
بفهمـے ڪہ مـــن بہ خاطــر
تـــــو نوشتـم!
فقـــط…
قـراره دلـــم آروم بگیـره که نمیگیره......
@Kafee_sheerr💖💖
من بنویســــم و تــو بخونــــــے !
حتــے قــرار نیســـت…
بفهمـے ڪہ مـــن بہ خاطــر
تـــــو نوشتـم!
فقـــط…
قـراره دلـــم آروم بگیـره که نمیگیره......
@Kafee_sheerr💖💖
از بس که خدا عاشق نقاشی بود
هر فصلُ به روی بوم،یک چیزی کشید
یک بار ولی گمان کنم عاشق شد
یک گوشه دنج رفت و پاییز کشید....
•🍂🌸•
@Kafee_sheerr💖💖
هر فصلُ به روی بوم،یک چیزی کشید
یک بار ولی گمان کنم عاشق شد
یک گوشه دنج رفت و پاییز کشید....
•🍂🌸•
@Kafee_sheerr💖💖
.
چه خیال میتوان بست و کدام خواب نوشین
به از این در تماشا که به روی من گشادی
تویی آن که خیزد از وی همه خرمی و سبزی
نظر کدام سروی؟ نفس کدام بادی؟
@Kafee_sheerr💖💖
چه خیال میتوان بست و کدام خواب نوشین
به از این در تماشا که به روی من گشادی
تویی آن که خیزد از وی همه خرمی و سبزی
نظر کدام سروی؟ نفس کدام بادی؟
@Kafee_sheerr💖💖
ای عهد شکسته و جفا کرده
ما را به فراق مبتلا کرده
ای داده به دستِ مدعی دامان
پیراهنِ صبر من قبا کرده
بیگانه ز خویش آشنا گشته
بیگانه به خویش آشنا کرده
از غارت ملکِ دل نمیترسی؟!
ای تاخت به خانهی خدا کرده
نایافته چون تو گوهری در بحر
تا مردمِ دیدهام شنا کرده
گردیده سپید مردمِ چشمم
در اشک، ز بس که دست و پا کرده...
@Kafee_sheerr
#غبار_همدانی
ما را به فراق مبتلا کرده
ای داده به دستِ مدعی دامان
پیراهنِ صبر من قبا کرده
بیگانه ز خویش آشنا گشته
بیگانه به خویش آشنا کرده
از غارت ملکِ دل نمیترسی؟!
ای تاخت به خانهی خدا کرده
نایافته چون تو گوهری در بحر
تا مردمِ دیدهام شنا کرده
گردیده سپید مردمِ چشمم
در اشک، ز بس که دست و پا کرده...
@Kafee_sheerr
#غبار_همدانی
ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﺸﻤﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎﺳﺖ
ﻏـــﺮﻭﺏ ﻏـــﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﭘﯿــــﺪﺍﺳﺖ
ﭼـــﻪ ﺁﺳﺎﻥ ﻣﯽ ﻧﻮﺭﺩﺩ ﺻﺨـــــﺮﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻮﺟﯽ ﮐــﻪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺑﺮﭘﺎﺳﺖ
ﻫﻨـــﻮﺯ ﺁﯾـﺪ ﺧﺒــــﺮ ﺍﺯ ﺳــﻮﯼ ﺻﺤـــﺮﺍ
ﮐـــﻪ ﻣﺠﻨـﻮﻥ ﺩﺭ ﺑـــﺪﺭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻟﯿﻼﺳﺖ
ﺑــﺰﻥ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣــﻦ ﮐــــﻪ ﺍﯾﻦ ﺟـﺎ
ﺳﮑــﻮﺕ ﻟﺤﻈــــﻪ ﻫﺎ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺩﻧﯿـــﺎﺳﺖ
ﺑـــﻪ ﻣﯿﺨﮑﻬــــﺎﯼ ﻧﺎﺯﮎ ﺩﻝ ﺑﮕـــــﻮئید
ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔﻠﺪﺍﻥ ﮔﻞ ﺍﺭﮐـــــﯿﺪﻩ ﺗﻨﻬــﺎﺳﺖ
ﺗﻮ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯽ ﮐــــــﻪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻃﻼﯾﯽ
ﻃﻠﻮﻋﯽ ﺑــﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﺷﻌــــﺮ ﻓـــــﺮﺩﺍﺳﺖ
ﺑــﺰﻥ ﻗﻔﻠﯽ ﻋﺴﻞ ﺑـــــﺮ ﭘـﺎﯼ ﺍﺣﺴﺎﺱ
ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﻭﺍﺩﯼ ﺣﺒﺲ ﻧﻔﺲ ﻫــﺎﺳﺖ
علی_قیصری
.
@Kafee_sheerr💖💖
ﻏـــﺮﻭﺏ ﻏـــﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﭘﯿــــﺪﺍﺳﺖ
ﭼـــﻪ ﺁﺳﺎﻥ ﻣﯽ ﻧﻮﺭﺩﺩ ﺻﺨـــــﺮﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻮﺟﯽ ﮐــﻪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺑﺮﭘﺎﺳﺖ
ﻫﻨـــﻮﺯ ﺁﯾـﺪ ﺧﺒــــﺮ ﺍﺯ ﺳــﻮﯼ ﺻﺤـــﺮﺍ
ﮐـــﻪ ﻣﺠﻨـﻮﻥ ﺩﺭ ﺑـــﺪﺭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻟﯿﻼﺳﺖ
ﺑــﺰﻥ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣــﻦ ﮐــــﻪ ﺍﯾﻦ ﺟـﺎ
ﺳﮑــﻮﺕ ﻟﺤﻈــــﻪ ﻫﺎ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺩﻧﯿـــﺎﺳﺖ
ﺑـــﻪ ﻣﯿﺨﮑﻬــــﺎﯼ ﻧﺎﺯﮎ ﺩﻝ ﺑﮕـــــﻮئید
ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔﻠﺪﺍﻥ ﮔﻞ ﺍﺭﮐـــــﯿﺪﻩ ﺗﻨﻬــﺎﺳﺖ
ﺗﻮ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯽ ﮐــــــﻪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻃﻼﯾﯽ
ﻃﻠﻮﻋﯽ ﺑــﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﺷﻌــــﺮ ﻓـــــﺮﺩﺍﺳﺖ
ﺑــﺰﻥ ﻗﻔﻠﯽ ﻋﺴﻞ ﺑـــــﺮ ﭘـﺎﯼ ﺍﺣﺴﺎﺱ
ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﻭﺍﺩﯼ ﺣﺒﺲ ﻧﻔﺲ ﻫــﺎﺳﺖ
علی_قیصری
.
@Kafee_sheerr💖💖
شد از منِ آواره جدا همسفر من
غافل که چه آید ز فراقش به سر من
او رفت و دلِ غمزده را همرهِ خود برد
آتش زده با رفتن خود بر جگر من
میگفت جوانمردم و زآن دعویِ بیجا
خون است دلِ از همهجا بیخبر من
با اینکه نپیمود رهِ مهر و وفا را
یک لحظه محال است رَوَد از نظر من
بیپرده بر او فاش کنم راز دلم را
افتاد اگر بر سر کویش گذر من
پروینم و پروانهی آن شمعِ دلافروز
گیرم که بسوزد شررش بال و پر من...
پروین_اسحاقی
@Kafee_sheerr💖💖
غافل که چه آید ز فراقش به سر من
او رفت و دلِ غمزده را همرهِ خود برد
آتش زده با رفتن خود بر جگر من
میگفت جوانمردم و زآن دعویِ بیجا
خون است دلِ از همهجا بیخبر من
با اینکه نپیمود رهِ مهر و وفا را
یک لحظه محال است رَوَد از نظر من
بیپرده بر او فاش کنم راز دلم را
افتاد اگر بر سر کویش گذر من
پروینم و پروانهی آن شمعِ دلافروز
گیرم که بسوزد شررش بال و پر من...
پروین_اسحاقی
@Kafee_sheerr💖💖
ای جهانی محو رویت، محو سیمای کهای؟
ای تماشاگاه عالم، در تماشای کهای؟
عالمی را روی دل در قبلهٔ ابروی توست
تو چنین حیران ابروی دلارای کهای؟
شمع و گل چون بلبل و پروانه شیدای تواند
ای بهار زندگی آخر تو شیدای کهای؟
چون دل عاشق نداری یک نفس یکجا قرار
سر به صحرا دادهٔ زلف چلیپای کهای؟
چشم می پوشی ز گلگشت خیابان بهشت
در کمین جلوهٔ سرو دلارای کهای؟
نشکنی از چشمهٔ کوثر خمار خویش را
از خمار آلودگان جام صهبای کهای؟
صائب_تبریزی
@Kafee_sheerr💖💖
ای تماشاگاه عالم، در تماشای کهای؟
عالمی را روی دل در قبلهٔ ابروی توست
تو چنین حیران ابروی دلارای کهای؟
شمع و گل چون بلبل و پروانه شیدای تواند
ای بهار زندگی آخر تو شیدای کهای؟
چون دل عاشق نداری یک نفس یکجا قرار
سر به صحرا دادهٔ زلف چلیپای کهای؟
چشم می پوشی ز گلگشت خیابان بهشت
در کمین جلوهٔ سرو دلارای کهای؟
نشکنی از چشمهٔ کوثر خمار خویش را
از خمار آلودگان جام صهبای کهای؟
صائب_تبریزی
@Kafee_sheerr💖💖
عشقين گونشى گؤر نئجه باتدى
ياريم منى ترک ايله دى آتدى
بختيم قارادير، بيرده آغارماز
ظولمت گئجه سى حاليمى قاتدى ..
@Kafee_sheerr💖💖
ياريم منى ترک ايله دى آتدى
بختيم قارادير، بيرده آغارماز
ظولمت گئجه سى حاليمى قاتدى ..
@Kafee_sheerr💖💖
🥀
نفسم فصل شراب است کجایی بی من؟
حال من بی تو خراب است کجایی بی من؟
تُف به این سال بد و حال بد و تنهایی
و بهاری که عذاب است کجایی بی من؟
این زمستان بد و موسوم سرما که گذشت
چهره ات پشت حجاب است کجایی بی من؟
برف و کولاک حریفِ دل تنگم که نشد
سینه ام در تب و تاب است کجایی بی من؟
تن من غرق جنون است, از این فاصله ها
و امیدی که سراب است کجایی بی من؟
خونم از درد به جوش آمده , مرگم حتمیست
بخت پوسیده که خواب است کجایی بی من؟
بعد از این فصل بهار است و شب و دلتنگی
نقشِ یک ماه در آب است کجایی بی من؟
و دلم مست از این عطرِ خیالت اینجا
اسم تو باده ای ناب است کجایی بی من؟
@Kafee_sheerr💖💖
نفسم فصل شراب است کجایی بی من؟
حال من بی تو خراب است کجایی بی من؟
تُف به این سال بد و حال بد و تنهایی
و بهاری که عذاب است کجایی بی من؟
این زمستان بد و موسوم سرما که گذشت
چهره ات پشت حجاب است کجایی بی من؟
برف و کولاک حریفِ دل تنگم که نشد
سینه ام در تب و تاب است کجایی بی من؟
تن من غرق جنون است, از این فاصله ها
و امیدی که سراب است کجایی بی من؟
خونم از درد به جوش آمده , مرگم حتمیست
بخت پوسیده که خواب است کجایی بی من؟
بعد از این فصل بهار است و شب و دلتنگی
نقشِ یک ماه در آب است کجایی بی من؟
و دلم مست از این عطرِ خیالت اینجا
اسم تو باده ای ناب است کجایی بی من؟
@Kafee_sheerr💖💖
حالم به جز تو با کسی رو به راه نمیشود
یعنی که هر سـتاره برای دلـم ماه نمیشود
یعنی کـه با تـو میطراود احسـاس هـر کلام
یعنی که بی تو هر چه دل بخواهد نمیشود
پر میکشد دلم بـرای به آغوش کشیدنت
یـک بـوسـه از لــبت گـرفتن گنـاه نمیشود
من را به جرم عـشق تـو آزار میدهند ولی
در چشم من که هــر گدازاده شاه نمیشود
عـادت بـه این هـمه فاصله هـرگز نکردهام
ایـن تشنگی که جبـران به یک نـگاه نمیشود
قـد میکشـم شبیه پیچـکی بـــه ساق تنـت
هر لحظه که خواهم ببوسمت آه...نمیشود
@Kafee_sheerr💖💖
یعنی که هر سـتاره برای دلـم ماه نمیشود
یعنی کـه با تـو میطراود احسـاس هـر کلام
یعنی که بی تو هر چه دل بخواهد نمیشود
پر میکشد دلم بـرای به آغوش کشیدنت
یـک بـوسـه از لــبت گـرفتن گنـاه نمیشود
من را به جرم عـشق تـو آزار میدهند ولی
در چشم من که هــر گدازاده شاه نمیشود
عـادت بـه این هـمه فاصله هـرگز نکردهام
ایـن تشنگی که جبـران به یک نـگاه نمیشود
قـد میکشـم شبیه پیچـکی بـــه ساق تنـت
هر لحظه که خواهم ببوسمت آه...نمیشود
@Kafee_sheerr💖💖
@Kafee_sheerr
امشب همه شب ز هجر نالان بودم
با بخت سیه دست و گریبان بودم
قربان شومت دی به که همره بودی
کامشب همه شب به خویش گریان بودم
#وحشی_بافقی
امشب همه شب ز هجر نالان بودم
با بخت سیه دست و گریبان بودم
قربان شومت دی به که همره بودی
کامشب همه شب به خویش گریان بودم
#وحشی_بافقی