💖کافه شعر💖
2.65K subscribers
4.41K photos
2.94K videos
12 files
1.05K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
عصر ڪه میشود
دلم میگیرد
دلم مے خواهد...
در یڪے از همین غروب هاے دلگیر
بیاید تنگ در آغوشم بگیرد
و بگوید
آرام باش
مݩ برگشتم خوبِ من...


#یلدا_ڪولیوند

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
امروز عصر
به سرم زد
ڪمے شعر خواندم
بگو خب...!؟
هیچ...
جاےت خالی،
دوباره عـاشـقــــت شدم!!!


#حامد_نیازی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
🍃عصر ها
گام برمی دارم
در ڪوچه هاےِ ذهنت
غرق تمنا میشوم از حوالی
نگاهت تا بوسه ےِ خنده هایت
عصـرٺون_ڪنار دلبر

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
مجنونم  و  خــو  کرده  بـــه  هرگز  نرسیدن
با این همه سخت است دل از چون تو بریدن

از تو فقط آزردن و هی کــوزه شکستن
از من همه دل دادن و پا پس نکشیدن

دل  کفتر ماتم زده ای بود که با عشق
کارش شده بـی واهمــه از بام پریدن

چون سرخ ترین سیب در آغــوش درختی،
سخت است تو را دیدن و از شاخه نچیدن

آن گونه  دچارت شده یوسُف که خودش هم
افتاده  بـــه عاشـق  شدن   وجامـــه دریدن

اعجاز تو مغرورترین  ساحره ها را
وادارنمود ست به انگشت گزیدن

تا این که  به هر جا ببرد عطر تنت را
واداشته ای  باد صبــــا را بــه وزیدن

ای چـــادر گلدار پریشـــان شده  در باد
خوب است به دنبال تو یک دشت دویدن

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
سرشار از بوی تنش بودم، طعم دهن و جای دست‌هاش در وجودم مثل نبض میزد، می‌کوبید‌، چیزی جادویی، آن جادوی ابدی که تمام زشتی‌ها، بدی‌ها و کژی‌های دنیا را از یادم میبرد، خالص می‌شدم، شیشه می‌شدم و تن خود را در تن او میدیدم، و او را از خودم عبور میدادم.
به کسی پناه برده بودم که دنیا را بر دوش داشت، بعد احساس میکردم که در عمیق‌ترین نقطهٔ دنیا فرو میروم، مثل تشت ته نشین می‌شوم.
منگ و بی‌حال می‌شدم و بعد به خیال او پناه میبردم، در یادم او را میساختم، با او زندگی میکردم، حرف میزدم، سرم را روی سینه‌اش می‌گذاشتم تا باز کی بتوانم خودم را به او برسانم و در گرمای حضورش ذوب شوم.



#کتاب_خوانی
#سال_بلوا
#عباس_معروفی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
زمين ديگر آن كودك پاك نيست
پُر آلودگى هاست دامان وى
كه خاكش بسر ، گرچه جز خاك نيست

گزارشگران ِ تو گويا دگر
زبانشْان فسرده ست ؛ يا روز و شب
دروغ و دروغ آورندت خبر

كسى ديگر اينجا ترا بنده نيست
درين كهنه محراب تاريك ، بس
فريبنده هست و پَرَستنده نيست ...


#مهدی_اخوان_ثالث

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
در دو چشم من نشین ای آن که از من من‌تری
تا قمر را وانمایم کز قمر روشن‌تری

اندرآ در باغ تا ناموس گلشن بشکند
ز آنک از صد باغ و گلشن خوشتر و گلشن‌تری

#مولانا

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
دل من چون صدف باشد خیال دوست در باشد
کنون من هم نمی‌گنجم کز او این خانه پر باشد

ز شیرینی حدیثش شب شکافیدست جان را لب
عجب دارم که می‌گوید حدیث حق مر باشد


#مولانا

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
نمیخواهد به انتخاب خودتان،
لباسی بدوزید و بر تن زنان نمائید ،

فکر آنها را هدایت کنید تا خودشان تصمیم بگیرند که چه لباسی برازندۀ آنهاست !

#دکترعلی_شریعتی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
Ebi Dostet Daram Sabad sabad.دوستت دارم سبد سبد
#ابی

عشق را در پرده ی نیرنگ افسونها بسی است

در خیال خویش مجنون بودم و لیلا شدم....!!

#بیدل_دهلوی

#عصرتون_شااااد

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نگذار باز از سفرت بی‌خبر مرا
یک‌بار هم اگر شده، با خود ببر مرا

شکر خدا که گریه‌ی سیری نصیب شد
هربار تشنه کرد غمت بیشتر مرا

سر را به دامنت بگُذارم اگر، سر است
دامن چو می‌کشی، به چه کار است سر مرا؟

یک‌بار جای این‌همه زخم زبان زدن
راحت بگو که دوست نداری دگر مرا

آه ای خیال دور که آواره‌ات شدم
یک شب بیا به خانه‌ی خوابت ببر مرا...

#سید_علی_لواسانی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
با هر که مشورت کنم از جور آن صنم
گوید ببایدت دل از این کار برگرفت

دل برتوانم از سر و جان برگرفت و چشم
نتوانم از مشاهده یار برگرفت


#سعدی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
کُشد ار بدون جرمم ز خدنگِ ناز، صد ره
ننهد ادب که گویم سخنی ز چون و چندش

رخ آتشین او را دلم آن سپند باشد
که بسوزد و ز عزّت نشود صدا بلندش

شده زلف بر رخ او متحرّک از دو جانب
ز برای آنکه زحمت ندهد مگس به قندش...

#آتش_اصفهانی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
پنداشتیم تهیدستیم و بی‌چیز
امّا زمانی که آغاز شد
از دست دادن همه‌چیزی،
هر روز برایمان خاطره‌ای شد

آنگاه شعر سرودیم
برای همه‌ی آنچه داشتیم،
برای سخاوت پروردگار...

#آنا_اخماتووا

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
اگر رسد به دلم میهمانِ پیکانش
به جای مژّه نشانم به دیده‌ی جانش

بیار باده که گیتی به باد خواهد داد
اگر به دست دهی مسند سلیمانش

من آن زمان که بهشت آفریده شد، گفتم
که شرم روی تو خواهد نمود پنهانش

نشسته‌ام به سر سفره‌ای به دعوت عشق
که داغ بر دل خورشید می‌نهد نانش

شب فراق تو طولی کشید تا دَم صبح
که گشت چرخِ بَرین پیر و ریخت دندانش

کشیده‌است به قصدم کمان و می‌ترسم
که آفتی رسد از چشم بد به پیکانش

ز پشت‌گرمی آن چشم و حرص‌بردن دل
به هر نظاره به هم می‌زنند مژگانش

به منزلی رَوم از سر به رهنمایی عشق
که پای کعبه به سنگ است در بیابانش

ز بس که یوسفِ دل اوفتاده بر سر راه
قیامتی‌ست به‌پا در چَهِ زَنَخدانش

سوادِ کِلک تو -«آتش!»- صبا به دیدخ دهد
سزد که نام نهی سُرمه‌ی صفاهانش...

#آتش_اصفهانی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غروب دلگیر
پا به پای جاده میروم
دست در دست تنهایی ام
چشم در چشم ماه
و خیالی به وسعت تو
که نیستی...
و دنیایی که هیچ است در نبودت

#امیر_محمدی

غروبتان بی غم

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
❣️💲@shervghazal2020💲🍃
غروب میشدم ای کاش در کرانه‌ی تو
و یا هوای تنفس در آشیانه‌ی تو

غریب غربت تنهاییِ خودم بودم
مرا کشانده خیالت به آستانه‌ی تو

چه ائتلاف عمیقی‌ست، در دل شب‌ها
دو چشم خیس من و های های شانه‌ی تو

چگونه اشک نریزد دل شکسته‌ی من
چه ساده میشکند بغض با بهانه‌ی تو

از این همیشه غزل اختیار می‌گیرد
سماع صورت زیبای عارفانه‌ی تو

برای هرچه‌ خمارم کند لب تو بس است
شراب می‌چکد از لحن شاعرانه‌ی تو

طلوع می‌شدی ای کاش در سراسر من
غروب می‌شدم ای کاش در کرانه‌ی تو..✌️

# غروبتون_بی_غم

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
اگـــر #شـنبه بـه معناے
شــروعِ یڪ #عشــقِ دوباره است
من ترجیح میدهم ....
عشـقمان از جـایی شـروع شـود
ڪه تــو ...
بـی پــروا مـرا #بوسیدے
و مـن حق خوشبختی را
از زندگـے پـس گرفتم ،،،🍃👌❤️

#شیوامیثاقی


🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
ریخته سرب غروب
جا به جا بر سر سنگ

کوه خاموش است
می خروشد رود

مانده در دامن دشت
خرمنی رنگ کبود

سایه آمیخته با سایه
سنگ با سنگ گرفته پیوند

روز فرسوده به ره می گذرد
دلم افسرده در این تنگ غروب



#سهراب_سپهری
#غروبتون_دل_انگیز

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️