چقدر عصرها
دوست داشتنت می‍چسبد
تو نشستہ دربرابر من
من محو عاشق بودنت
بیا همہ عصر ها را
محوعاشقانگے ها
مدام دلتنگ هم باشیم

#عصرت دلچسب

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

🍃"رفتم
به عصر نـابـے
ڪز قهـوه ے دو چشمش
چـون آتشـے بیفتد بر جان و دل هوایش✨


#هماڪشتڪَرᬉ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

تمام عصر هاے من
خیالم سرگرم خیالت است
نسیمی می وزد ڪَاهی
نسیمی از مسیرے دور
از آن شهر و دیارے، ڪہ
دو چشمانم مات چشمت شد...!


#محمد_بـشیـرے
#عصـــرتون‌دورازانتظار

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

#عصـــــر شـــد
خنده هایم را ڪنار #عصـرونه ی عشق

#هدیه میڪنم به لب هایِ تــ♡ــو
تا جان بگیرد #گلدان های امید

و #عشق بتابد عمق قلبت ...!

#نادر_باقـــری

#عصــر‌‌‌تـون‌_به_عشــق

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

دوستت می‌دارم
دوستت می‌دارم
یک لحظه از مقابل چشمم
دور نمی‌شوی،
نفسم از یادت می‌گیرد
و خونم در قلبم طغیان می‌کند.

#فروغ_فرخزاد

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

سفر تن را تا خاک تماشا کردی
سفر جان را از خاک به افلاک ببین
گر مرا می‌جویی
سبز‌‌ه‌ها را دریاب
با درختان بنشین...!

#فریدون_مشیری

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

بعد از اين از تو دگر هيچ نخواهم
نه درودی
نه پيامی
نه نشانی
ره خود گيرم و ره بر تو گشايم
زآنکه ديگر تو نه آنی
تو نه آنی ...

#فروغ_فرخزاد

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

ای دهانهای مكنده‌ی هستی بی اعتبار‌ِ او
رنگ و نيرنگ شما آیا كدامين رنگسازی را بكار آید
بينَدَش چشم و پسندد دل
چون به سير مرغزاری، بوده روزی گورزار، آید؟
خواندم اين پيغام و خنديدم
و به دل، ز انبوه‌ِ پيغام آوران هم غيبتی كردم
خفتگان نقش‌ِ قالی همنوا با من
می شنيدم كز خدا هم غيبتی كردند

#مهدی_اخوان_ثالث

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

از آسمان به دامنم افتاده آفتاب؟
يا چون گل از بهشتِ خدا
چيده‌ام تو را..

#قیصر_امین_پور

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

غروب ها كه مے آيند
دلتنــگ مے شوم
بے حوصله..و تو
غــروب ها کمی بیشتر
از هميشه نيستے
تو بیــا
من قول مے دهم حال تمام
اين غروب هاے بے حوصله
خوب شود... فقط بیا

#غروبتون بی غم
‎‌‎‌‌‎‌‌‎
🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

.
(یک نفر نیست بگوید که چرا گریانی؟)
که چرا باز شدی در قفس ات زندانی؟
.
که چرا نور از عمق دل من دور شده
که چرا باز شدم جغد شب پایانی
.
یک نفر نیست کمی دست به مویم بکشد
و بپرسد که چرا باز چرا حیرانی

بزم مهتاب به پا هست و تو دعوت شده ای
کاش بی من نروی باز به آن مهمانی

گفته بودی که به آغوش تو دعوت شده ام؟
پس چرا باز مرا از بغلت می رانی؟
.
بوی موی تو مرا خوب گرفته ست به دست
تو همان ناب ترین آب ِگل کاشانی

دو سه خط شعر برای تو نوشتم امشب
پرسش این است که اشعار مرا میخوانی ؟

#شرایع_تکلیف

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

آن دوست که من دارم و آن یار که من دانم
شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم

دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من
چون یاد تو می آرم... خود هیچ نمی مانم

با وصل نمی پیچم, وز هجر نمی نالم
حکم آنچه تو فرمایی... من بندۀ فرمانم

ای خوب تر از لیلی! بیم است که چون مجنون
عشق ِ تو بگرداند در کوه و بیابانم

در دام تو محبوسم در دست ِ تو مغلوبم
وز ذوق ِ تو مدهوشم در وصف تو حیرانم

بینی که چه گرم آتش در سوخته می گیرد
تو گرم تری زآتش... من سوخته تر زآنم

گویند مکن سعدی جان در سر ِ این سودا
گر جان برود شاید... من زنده به جانانم..

#سعدی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

بر لب چاه زنخدان.....
ٺشنه لب اسٺاده ام.....

آه اگر از سسٺی....
طالع نلغزد پای من....


#صائب_تبریزی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

ای یار قمرسیما ای مطرب شکرخا
آواز تو جان افزا تا روز مشین از پا

سودی همگی سودی بر جمله برافزودی
تا بود چنین بودی تا روز مشین از پا

صد شهر خبر رفته کای مردم آشفته
بیدار شد آن خفته تا روز مشین از پا

بیدار شد آن فتنه کو چون بزند طعنه
در کوه کند رخنه تا روز مشین از پا

در خانه چنین جمعی در جمع چنین شمعی
دارم ز تو من طمعی تا روز مشین از پا

میر آمد میر آمد وان بدر منیر آمد
وان شکر و شیر آمد تا روز مشین از پا

ای بانگ و نوایت تر وز باد صبا خوشتر
ما را تو بری از سر تا روز مشین از پا

مجلس به تو فرخنده عشرت ز دمت زنده
چون شمع فروزنده تا روز مشین از پا

این چرخ و زمین خیمه کس دید چنین خیمه
ای استن این خیمه تا روز مشین از پا

این قوم پرند از تو باکر و فرند از تو
زیر و زبرند از تو تا روز مشین از پا

در بحر چو کشتیبان آن پیل همی‌جنبان
تا منزل آباقان تا روز مشین از پا

ای خوش نفس نایی بس نادره برنایی
چون با همه برنایی تا روز مشین از پا

دف از کف دست آید نی از دم مست آید
با نی همه پست آید تا روز مشین از پا

چون جان خمشیم اما کی خسبد جان جانا
تو باش زبان ما تا روز مشین از پا

#مولانا
#غزل_شماره ۸۳

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

چون قضا آید شود دانش بخواب
مه سیه گردد بگیرد آفتاب

از قضا این تعبیه کی نادرست
از قضا دان کو قضا را منکرست

#مولانا

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

آنقدَر بی‌تو کنم گریه به شب‌ها که مپرس
غوطه‌ها می‌زنم از اشک به دریا که مپرس

بس که در راه طلب از مژه خون ریخته‌ام
پُر گل و لاله به حدّی شده صحرا که مپرس

دیده تا جلوه‌ی مستانه‌ی چشمان تو را
سربه‌زیر است چه‌سان نرگس شهلا که مپرس

به خیال رخ زیبای تو بر چشمه‌ی مهر
آنقدَر ریخته شد اشک مسیحا که مپرس

نام یوسف به زبان بردم و دیدم که به مصر
کرد در گور چنان ناله زلیخا که مپرس

رَم چنان کرده‌ام از عالم کُلفَت که نگو
سر چنان خورده‌ام از مردم دنیا که مپرس

«آتشا!» از اثر ناله‌ی جانسوز فراق
آتشی برزده‌ای در جگر ما که مپرس...

#آتش_اصفهانی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

این تویی گام به این ناز گذاری به چمن

یا که در روضه‌ی رضوان بخرامد طاووس؟!

#آتش_اصفهانی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

در گوشِ من مقایسه‌ی خیر و شر مخوان

چندین مُجلّد است ولی داستان یکی‌ست

#حسین_جنتی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
ناز اگر خوب را سزاست به شرط

نسزد جز تو را کرشمه و ناز

#رودکی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
چه لازم است تو بدنامِ قتل ما باشی؟

ستاره‌ایّ و سپهریّ و روزگاری هست

#لطفی_نیشابوری
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
هرگز مباد کز پی دنیا دعا کنم

نتْوان برای هر دو جهان التماس کرد

#معصوم_شوشتری
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
من همیشه چوبِ صادق‌بودنم را خورده‌ام

از همه بیزارم امّا از خودم بیزارتر...

#وحید_اشجع
‏
🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️

گر نباشد عشق، دنیا جای تنگی بیش نیست
بیستون بی‌تیشه‌ی فرهاد سنگی بیش نیست

چرخِ این نُه آسیا از اشک ما در گردش است
بعد عشّاق این جهان جز آب و رنگی بیش نیست

هر قدم سنگِ قدم افتاده پیش پای عیش
در مسیر زندگی تیمور، لَنگی بیش نیست

یوسف از دامان پاکش حبس و زندان دیده‌است
کام یونس از جهان، کام نهنگی بیش نیست

پیرهن چون پاره شد، بویش به کنعان می‌رسد
غنچه قبل از واشدن، زندان رنگی بیش نیست

چشم وا کردیم و عمر آمد به سر همچون حباب
از نبودن تا فنا، دنیا درنگی بیش نیست...
‏
#رضا_صالحی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️