°
یاد آن جلوهے مستانہ ڪی از دل برود؟
این نہ موجیست ڪہ از
خاطر ساحل برود
خط سبز تومحال است ڪہ از دل برود
این نہ نقشیست ڪہ هرڪَز
ز مقابل برود
#صائبتبریزے
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
یاد آن جلوهے مستانہ ڪی از دل برود؟
این نہ موجیست ڪہ از
خاطر ساحل برود
خط سبز تومحال است ڪہ از دل برود
این نہ نقشیست ڪہ هرڪَز
ز مقابل برود
#صائبتبریزے
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
می خواهم شب بارانی چشمهایت را
در غربت این شهر
به تماشا بنشینم
ترا خواندم و سیاه مشق
شبهای تنهایی ام را
بیاد نگاه گرمت
تاصبح امید نوشتم
و قدمهایت را تا دیدار دوباره شمردم
کاش میشد چرخ زمان را به عقب کشید
رفتی و من در اوج پاییزی ترین ویرانه دلم
عاشقانه ترا دعا کردم
تو ناچار برای رفتن و من تا ابد تشنه یاد تو
دلتنگ_تو_من
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
در غربت این شهر
به تماشا بنشینم
ترا خواندم و سیاه مشق
شبهای تنهایی ام را
بیاد نگاه گرمت
تاصبح امید نوشتم
و قدمهایت را تا دیدار دوباره شمردم
کاش میشد چرخ زمان را به عقب کشید
رفتی و من در اوج پاییزی ترین ویرانه دلم
عاشقانه ترا دعا کردم
تو ناچار برای رفتن و من تا ابد تشنه یاد تو
دلتنگ_تو_من
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
یــادتــان بــاشــد
وقــتــے خــورشــیــد مــے درخــشــد
هرڪــســے مــیــتــوانــد
دوســتــتــان داشــتــه بــاشــد
در طــوفــان اســت
ڪــه مــتــوجــه مــے شــویــد
چــه ڪــســے واقــعــا بــه شــمــا عــلــاقــه دارد...
🤞
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
وقــتــے خــورشــیــد مــے درخــشــد
هرڪــســے مــیــتــوانــد
دوســتــتــان داشــتــه بــاشــد
در طــوفــان اســت
ڪــه مــتــوجــه مــے شــویــد
چــه ڪــســے واقــعــا بــه شــمــا عــلــاقــه دارد...
🤞
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
حق به مجنون است #ترکِ کوی لیلی گر کند
عشق چون غالب شود #مسکن بیابان میشود
#زیب_النسا...
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
عشق چون غالب شود #مسکن بیابان میشود
#زیب_النسا...
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
بیقرارم من قرارم را کجا پیدا کنم
شب نصیبم روزگارم را کجا پیدا کنم؟
من که در این شهر حتی خود را گم کرده ام
شمع بَزم شام تارم را کجا پیدا کنم؟
زیر سقف آسمانی خالی از خورشیدو ماه
مانده ام لیل و نهارم را کجا پیدا کنم؟
فصل یخبندان ندارد قصد کوچ از خاطرم
مُنجمد گشتم بهارم را کجا پیدا کنم؟
کاروان درد نقد هستیم با خویش بُرد
رفته بر بادم غبارم را کجا پیدا کنم؟
بی پناهی پای در بند حصار حسرتم
دوستان راه فرارم را کجا پیدا کنم؟
آنکه با بشکستن جام دلم جاری نمود
گریه ی بی اختیارم را کجـا پیدا کنم
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
شب نصیبم روزگارم را کجا پیدا کنم؟
من که در این شهر حتی خود را گم کرده ام
شمع بَزم شام تارم را کجا پیدا کنم؟
زیر سقف آسمانی خالی از خورشیدو ماه
مانده ام لیل و نهارم را کجا پیدا کنم؟
فصل یخبندان ندارد قصد کوچ از خاطرم
مُنجمد گشتم بهارم را کجا پیدا کنم؟
کاروان درد نقد هستیم با خویش بُرد
رفته بر بادم غبارم را کجا پیدا کنم؟
بی پناهی پای در بند حصار حسرتم
دوستان راه فرارم را کجا پیدا کنم؟
آنکه با بشکستن جام دلم جاری نمود
گریه ی بی اختیارم را کجـا پیدا کنم
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
در بساط من به جز این جانِ ناقابل که نیست
هرچه میخواهی بگو، ارزان برایت میخرم
#احمدحسین_پورعلوی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
به شوقِ آمدنت بود و بغضِ رفتن تو
اگر که خندهی من لحظههای گریان داشت
#بهروز_جلیلوند
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
چه میدانستم این زندانِ پرتکرار نامش چیست
جهان زندانِ رفتنهاست؛ ماندن در مرامشنیست
#رضا_یزدانی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
خواهی اگر فراغ، برون کن تو از دِماغ
سودای دهر، کِش نبُود سود جز زیان...
#نادری_کازرونی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
مرا گویی چرا دل دادی از دست
مگر از دست خوبان میتوان رَست؟!
#همای_مروزی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
هرچه میخواهی بگو، ارزان برایت میخرم
#احمدحسین_پورعلوی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
به شوقِ آمدنت بود و بغضِ رفتن تو
اگر که خندهی من لحظههای گریان داشت
#بهروز_جلیلوند
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
چه میدانستم این زندانِ پرتکرار نامش چیست
جهان زندانِ رفتنهاست؛ ماندن در مرامشنیست
#رضا_یزدانی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
خواهی اگر فراغ، برون کن تو از دِماغ
سودای دهر، کِش نبُود سود جز زیان...
#نادری_کازرونی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
مرا گویی چرا دل دادی از دست
مگر از دست خوبان میتوان رَست؟!
#همای_مروزی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
باز در کوچه کسی #عاشق باران شده است
این دروغ است ولی نامِ تو عنوان شده است
پرده ی صافِ اتاقت به کناری رفته ...
و همین باعثِ یک شکِ دو چندان شده است
فصل #چشمان تو آن قدر هوایش سرد است
که شبیه نفس باد زمستان شده است
چه قَدَر فکر کنم سوء تفاهم باشد
که کسی پشتِ نفس های تو پنهان شده است
بس کن ای یار ، برو شال و کلاهت بردار
مدتی هست دلت مثل خیابان شده است
آسمان ابری و بغضی به گلویش انگار
موعدِ ریزش یکباره ی #باران شده است !
#ریحانه_توصفیان
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
این دروغ است ولی نامِ تو عنوان شده است
پرده ی صافِ اتاقت به کناری رفته ...
و همین باعثِ یک شکِ دو چندان شده است
فصل #چشمان تو آن قدر هوایش سرد است
که شبیه نفس باد زمستان شده است
چه قَدَر فکر کنم سوء تفاهم باشد
که کسی پشتِ نفس های تو پنهان شده است
بس کن ای یار ، برو شال و کلاهت بردار
مدتی هست دلت مثل خیابان شده است
آسمان ابری و بغضی به گلویش انگار
موعدِ ریزش یکباره ی #باران شده است !
#ریحانه_توصفیان
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
پاشیده به دیوار دلم گَردِ عجیبی
جاری شده در هر غزلم درد عجیبی
یک حادثه ی خانه برانداز و خطرناک
درگیریِ یک حادثه با فرد عجیبی
مبهوتِ غزل های نگاهش شده ام...آه
هر قافیه؛عکس العملِ سرد عجیبی
مصداق قشنگی شده در معنی معشوق
مردی که نفهمیده ام اش...مرد عجیبی
مشغولِ قماری شدم آن شب،به گمانم
دل باخته ام یک شبه در نَردِ عجیبی
اِکسیر عجیبی ست که افتاده بر این مس
پیدا شده بر صورتِ من زرد عجیبی..
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
جاری شده در هر غزلم درد عجیبی
یک حادثه ی خانه برانداز و خطرناک
درگیریِ یک حادثه با فرد عجیبی
مبهوتِ غزل های نگاهش شده ام...آه
هر قافیه؛عکس العملِ سرد عجیبی
مصداق قشنگی شده در معنی معشوق
مردی که نفهمیده ام اش...مرد عجیبی
مشغولِ قماری شدم آن شب،به گمانم
دل باخته ام یک شبه در نَردِ عجیبی
اِکسیر عجیبی ست که افتاده بر این مس
پیدا شده بر صورتِ من زرد عجیبی..
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
مبین خوار -اگر هست، اگر نیستم من-
نظر کن که در آتشِ کیستم من
اگر ضامنِ یکجهان انتقامم
که خندید آیا، که نگْریستم من؟
همه حیرتم، سربهسر انفعالم
نه عاقل، نه دیوانهام، چیستم من؟!
مشو -ای فلک!- هرزه بدنامِ قتلم
همین بس که دور از رُخی زیستم من
«اسیر» اینقدَر قابل گفتوگو نیست
مکش زحمت، انگار کن نیستم من...
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
نظر کن که در آتشِ کیستم من
اگر ضامنِ یکجهان انتقامم
که خندید آیا، که نگْریستم من؟
همه حیرتم، سربهسر انفعالم
نه عاقل، نه دیوانهام، چیستم من؟!
مشو -ای فلک!- هرزه بدنامِ قتلم
همین بس که دور از رُخی زیستم من
«اسیر» اینقدَر قابل گفتوگو نیست
مکش زحمت، انگار کن نیستم من...
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
تو که خود ناب ترین شعر دل انگیز منی
چه نویسم که ز شرمش قلمم خم نشود
چه سرایم که شود لایق وصفت ای گل
وصف رویت به دو صد شعر فراهم نشود
دردهایی که در این سینه تلمبار شده
جز به یک گوشه ی چشمان تو مرهم نشود
این دلی را که شده سرکش و جولان دارد
تا تو فرمان ندهی عاقل و آدم نشود
این تن خسته در آغوش تو جان می گیرد
جز به آغوش تو این تب زده محرم نشود
به وصال تو رسیدن شده اندیشه ی من
دست من گیر که آمال دلم "غم"نشود..
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
چه نویسم که ز شرمش قلمم خم نشود
چه سرایم که شود لایق وصفت ای گل
وصف رویت به دو صد شعر فراهم نشود
دردهایی که در این سینه تلمبار شده
جز به یک گوشه ی چشمان تو مرهم نشود
این دلی را که شده سرکش و جولان دارد
تا تو فرمان ندهی عاقل و آدم نشود
این تن خسته در آغوش تو جان می گیرد
جز به آغوش تو این تب زده محرم نشود
به وصال تو رسیدن شده اندیشه ی من
دست من گیر که آمال دلم "غم"نشود..
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
دیدی که یار بر منِ بیدل نظر نکرد،
وز تیرِ آهِ سینهشکافم حذر نکرد؟
ما را به غمزه کشت و به خاک اوفکند و رفت
وز ناز، بر کنار مزارم گذر نکرد
چندینهزار نالهی آتشفشانِ من
از آسمان گذشت و به آن مَه اثر نکرد
شاید اگر هزار شکایت کنم ز دل
کاندر حریم یار گذشت و خبر نکرد
روز ازل که قسمت مردم نوشتهاند
هرچند سعی کرد کسی، بیشتر نکرد
کمطالعی نگر که در این باغ، «سیّدا!»
بُگذشت عمر و نخلِ امیدم ثمر نکرد...
#سیدای_کروخی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
وز تیرِ آهِ سینهشکافم حذر نکرد؟
ما را به غمزه کشت و به خاک اوفکند و رفت
وز ناز، بر کنار مزارم گذر نکرد
چندینهزار نالهی آتشفشانِ من
از آسمان گذشت و به آن مَه اثر نکرد
شاید اگر هزار شکایت کنم ز دل
کاندر حریم یار گذشت و خبر نکرد
روز ازل که قسمت مردم نوشتهاند
هرچند سعی کرد کسی، بیشتر نکرد
کمطالعی نگر که در این باغ، «سیّدا!»
بُگذشت عمر و نخلِ امیدم ثمر نکرد...
#سیدای_کروخی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
«میدانی اولین بوسهی جهان چهطور کشف شد؟»
دستهاش تا آرنج گِلی بود، گفت که در زمانهای بسیار قدیم زن و مردی پینهدوز یکروز به هنگام کار بوسه را کشف کردند. مرد دستهاش به کار بود، تکه نخی را با دندان کند، به زنش گفت بیا این را از لب من بردار. زن هم دستهاش به سوزن و وصله بود، آمد که نخ را از لبهای مرد بردارد، دید دستش بند است ، گفت چه کار کنم. ناچار با لب برداشت. ...شیرین بود، ادامه دادند.
#کتاب سال بلوا
👤 عباس معروفی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
دستهاش تا آرنج گِلی بود، گفت که در زمانهای بسیار قدیم زن و مردی پینهدوز یکروز به هنگام کار بوسه را کشف کردند. مرد دستهاش به کار بود، تکه نخی را با دندان کند، به زنش گفت بیا این را از لب من بردار. زن هم دستهاش به سوزن و وصله بود، آمد که نخ را از لبهای مرد بردارد، دید دستش بند است ، گفت چه کار کنم. ناچار با لب برداشت. ...شیرین بود، ادامه دادند.
#کتاب سال بلوا
👤 عباس معروفی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
💖کافه شعر💖 pinned ««میدانی اولین بوسهی جهان چهطور کشف شد؟» دستهاش تا آرنج گِلی بود، گفت که در زمانهای بسیار قدیم زن و مردی پینهدوز یکروز به هنگام کار بوسه را کشف کردند. مرد دستهاش به کار بود، تکه نخی را با دندان کند، به زنش گفت بیا این را از لب من بردار. زن هم دستهاش…»
ناز کن نقاشیم بد نیست،نازت میکشم
مثل یک آهو که نه مانند بازت میکشم
تار موهای تو کوک و ضرب قلبم کوک تر
با اجازه لحظه ای دستی به سازت میکشم
سر لبهای تو عالم را به زانو میکشد
باجسارت یک سرک هم من به رازت میکشم
قبله گاه کافران چشمان رنگین تو است
این جماعت را به صف وقت نمازت میکشم
نازداری نازنین نازت بنازم ناز کن
ناز کن من یک هنرمندم که نازت میکشم.
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
مثل یک آهو که نه مانند بازت میکشم
تار موهای تو کوک و ضرب قلبم کوک تر
با اجازه لحظه ای دستی به سازت میکشم
سر لبهای تو عالم را به زانو میکشد
باجسارت یک سرک هم من به رازت میکشم
قبله گاه کافران چشمان رنگین تو است
این جماعت را به صف وقت نمازت میکشم
نازداری نازنین نازت بنازم ناز کن
ناز کن من یک هنرمندم که نازت میکشم.
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
نخورد از دست بیگانه کسی غم
درختان با تبر قد میکنند خَم
من از بیگانه تعریفی ندارم
ز مار آستتینم خورده ام سَم
محمد نبی انصاری
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
درختان با تبر قد میکنند خَم
من از بیگانه تعریفی ندارم
ز مار آستتینم خورده ام سَم
محمد نبی انصاری
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖