امروز غروب
قصہ ے کوچ من آغاز شد..
با مقدمه ی دل نگرانیهایم براے تو ،
و متنے بلند بالا از دلتنگے هایمـ..!!
در غروبے وهم انگیز
از قشلاقِ نامهربانیهایت
به ییلاقِ تنهاییها اُتراق میکنم
با بالهایی خستہ از زخم زبانها و بی تفاوتی ها..
بلڪه فراموش ڪنم برای لحظہ اے
دردِ ندانم کاریهایم را...
#یلدا_ڪولیوند
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
قصہ ے کوچ من آغاز شد..
با مقدمه ی دل نگرانیهایم براے تو ،
و متنے بلند بالا از دلتنگے هایمـ..!!
در غروبے وهم انگیز
از قشلاقِ نامهربانیهایت
به ییلاقِ تنهاییها اُتراق میکنم
با بالهایی خستہ از زخم زبانها و بی تفاوتی ها..
بلڪه فراموش ڪنم برای لحظہ اے
دردِ ندانم کاریهایم را...
#یلدا_ڪولیوند
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
دلبـرا عمری ست تا مـن دوست میدارم تو را
در غمـــت مـیــسوزم و گفتن نمی یـارم تو را
یک زمان از پای ننشینم به جست و جوی تو
یــا کنم سر را فـــدایت یا به دست آرم تو را
#امیرخسرو_دهلوی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
در غمـــت مـیــسوزم و گفتن نمی یـارم تو را
یک زمان از پای ننشینم به جست و جوی تو
یــا کنم سر را فـــدایت یا به دست آرم تو را
#امیرخسرو_دهلوی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
غمت روز مرا رسم شب آموخت
دلم را تاب و جانم را تب آموخت
مکن در گریه هر دم عیب چشمم
که این گوهرفشانی زان لب آموخت
ندیدم هیچ مذهب خوشتر از عشق
خوشا آن راهرو کین مذهب آموخت
فرو شوی ای معلم لوح بیداد
که یار این حرف پیش از مکتب آموخت
ستادن نیست اشکم را ندانم
که این سیر از کدامین کوکب آموخت
دلم دور از رخت تا صبحدم دوش
به ماه و زهره آه و یارب آموخت
نجوید جز شراب لعل جامی
ازان دم کز لبت این مشرب آموخت
#جامی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
دلم را تاب و جانم را تب آموخت
مکن در گریه هر دم عیب چشمم
که این گوهرفشانی زان لب آموخت
ندیدم هیچ مذهب خوشتر از عشق
خوشا آن راهرو کین مذهب آموخت
فرو شوی ای معلم لوح بیداد
که یار این حرف پیش از مکتب آموخت
ستادن نیست اشکم را ندانم
که این سیر از کدامین کوکب آموخت
دلم دور از رخت تا صبحدم دوش
به ماه و زهره آه و یارب آموخت
نجوید جز شراب لعل جامی
ازان دم کز لبت این مشرب آموخت
#جامی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
از پشت قاب پنجره ، پر می زنی در باورم
انگار می بینم تو را در کوچه باغ خاطرم
با یاد تو در باغ دل با گل هم آوا می شوم
باران اشکت می وزد در قاب چشمان ترم
وقتی که مثل قاصدک ، پر می زنی در دشت دل
هر لحظه پر پر می شوم در باغ پر نیلوفرم
در کوچه باغ یاد تو ، چون گرم رویا می شوم
الماس اشکت می چکد بر گونه های دفترم
در قهوه ی چشمان تو ، نقشی ز باور می زنم
آری میان چشم تو سرگرم فالی دیگرم
می نوشم از چشمان تو جامی ز عشق آتشین
چشمان چون مهتاب تو ،زل می زند در ساغرم
بر گونه های خسته ام هی نور می پاشی ولی
هر لحظه پنهان می شوی چون ماه زیبا از برم
در برگ برگ خاطرم ، وقتی که پیدا می شوی
آوار می گردد تمامِ خاطراتت، برسرم
سیمرغ باغ من تویی، می بینمت در اوج ها
تو قله ی قاف منی ، تنها امید آخرم
در این غروب آخرین از عشق تو دم می زنم
آری تو غوغا می کنی در خاطر غم پرورم
#لیلا_سادات_کباری_قطبی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
انگار می بینم تو را در کوچه باغ خاطرم
با یاد تو در باغ دل با گل هم آوا می شوم
باران اشکت می وزد در قاب چشمان ترم
وقتی که مثل قاصدک ، پر می زنی در دشت دل
هر لحظه پر پر می شوم در باغ پر نیلوفرم
در کوچه باغ یاد تو ، چون گرم رویا می شوم
الماس اشکت می چکد بر گونه های دفترم
در قهوه ی چشمان تو ، نقشی ز باور می زنم
آری میان چشم تو سرگرم فالی دیگرم
می نوشم از چشمان تو جامی ز عشق آتشین
چشمان چون مهتاب تو ،زل می زند در ساغرم
بر گونه های خسته ام هی نور می پاشی ولی
هر لحظه پنهان می شوی چون ماه زیبا از برم
در برگ برگ خاطرم ، وقتی که پیدا می شوی
آوار می گردد تمامِ خاطراتت، برسرم
سیمرغ باغ من تویی، می بینمت در اوج ها
تو قله ی قاف منی ، تنها امید آخرم
در این غروب آخرین از عشق تو دم می زنم
آری تو غوغا می کنی در خاطر غم پرورم
#لیلا_سادات_کباری_قطبی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
یا مثل من منتظر باش
تا مرگ حالا بیاید
یا شعله شو، روشنم کن
تا ماه بالا بیاید
من گرچه نزدیک نزدیک.
امّا تو دوری، محالی
من واقعی هستم امّا
شاید تو خواب و خیالی
پایان گرفتی از آغاز
دنیا، قفس با دری باز
هرچند ما هم پرنده
البتّه منهای پرواز
میشد پرستو و شاهین
در یک قفس جا بگیرد؟
دنیا از اوّل نمیخواست
این زندگی پا بگیرد
میخواست هم دور و تاریک،
هم رنگ و رو رفته باشم
یا اینکه مثل شهابی
در شب فرو رفته باشم
این بیتو بودن بسازد
پروانهای شاید از من
از پیله بیرون پریدن؟
نه! برنمیآید از من...
#سعیده_اصلاحی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
تا مرگ حالا بیاید
یا شعله شو، روشنم کن
تا ماه بالا بیاید
من گرچه نزدیک نزدیک.
امّا تو دوری، محالی
من واقعی هستم امّا
شاید تو خواب و خیالی
پایان گرفتی از آغاز
دنیا، قفس با دری باز
هرچند ما هم پرنده
البتّه منهای پرواز
میشد پرستو و شاهین
در یک قفس جا بگیرد؟
دنیا از اوّل نمیخواست
این زندگی پا بگیرد
میخواست هم دور و تاریک،
هم رنگ و رو رفته باشم
یا اینکه مثل شهابی
در شب فرو رفته باشم
این بیتو بودن بسازد
پروانهای شاید از من
از پیله بیرون پریدن؟
نه! برنمیآید از من...
#سعیده_اصلاحی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
ای لطف تو را وظیفه، جان بخشیدن
کار کَرمت، ز غم امان بخشیدن
گاهی به خیالت از در آیم گستاخ
بیتابیهاست؛ میتوان بخشیدن...
#ظهوری_ترشیزی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
کار کَرمت، ز غم امان بخشیدن
گاهی به خیالت از در آیم گستاخ
بیتابیهاست؛ میتوان بخشیدن...
#ظهوری_ترشیزی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
وقت مردن پا نهاد آن شمع بالین مرا
تا بخربندی ستاند جان غمگین مرا
دوش بوسیدم لب شکرفشانش را به خواب
کاش پنداری نبود این خواب شیرین مرا
خون آهوی حرم را در حرم خواهند ریخت
محرمان بینند اگر آهوی مشکین مرا
برکند از باغ بیخ نسترن را بی خلاف
گر ببیند باغبان آن شاخ نسرین مرا
چشم بد زان ترک یغمایی خدایا دور کن
کز نگاهی کرد تاراج دل و دین مرا
مصلحت این است کز رویش نپوشم چشم شوق
کز جهان پوشید چشم مصلحت بین مرا
گفتم از کار دل خود عقده کی خواهم گشود
گفت وقتی می گشایی زلف پرچین مرا
گفتم آیا نخل امیدم به بر خواهد رسید
گفت اگر در بر بگیری سرو سیمین مرا
گفت از خون فروغی دامنی آلوده کن
گفت باید بوسه زد دست نگارین مرا
#فروغی_بسطامی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
تا بخربندی ستاند جان غمگین مرا
دوش بوسیدم لب شکرفشانش را به خواب
کاش پنداری نبود این خواب شیرین مرا
خون آهوی حرم را در حرم خواهند ریخت
محرمان بینند اگر آهوی مشکین مرا
برکند از باغ بیخ نسترن را بی خلاف
گر ببیند باغبان آن شاخ نسرین مرا
چشم بد زان ترک یغمایی خدایا دور کن
کز نگاهی کرد تاراج دل و دین مرا
مصلحت این است کز رویش نپوشم چشم شوق
کز جهان پوشید چشم مصلحت بین مرا
گفتم از کار دل خود عقده کی خواهم گشود
گفت وقتی می گشایی زلف پرچین مرا
گفتم آیا نخل امیدم به بر خواهد رسید
گفت اگر در بر بگیری سرو سیمین مرا
گفت از خون فروغی دامنی آلوده کن
گفت باید بوسه زد دست نگارین مرا
#فروغی_بسطامی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
غمت روز مرا رسم شب آموخت
دلم را تاب و جانم را تب آموخت
مکن در گریه هر دم عیب چشمم
که این گوهرفشانی زان لب آموخت
ندیدم هیچ مذهب خوشتر از عشق
خوشا آن راهرو کین مذهب آموخت
فرو شوی ای معلم لوح بیداد
که یار این حرف پیش از مکتب آموخت
ستادن نیست اشکم را ندانم
که این سیر از کدامین کوکب آموخت
دلم دور از رخت تا صبحدم دوش
به ماه و زهره آه و یارب آموخت
نجوید جز شراب لعل جامی
ازان دم کز لبت این مشرب آموخت
#جامی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
دلم را تاب و جانم را تب آموخت
مکن در گریه هر دم عیب چشمم
که این گوهرفشانی زان لب آموخت
ندیدم هیچ مذهب خوشتر از عشق
خوشا آن راهرو کین مذهب آموخت
فرو شوی ای معلم لوح بیداد
که یار این حرف پیش از مکتب آموخت
ستادن نیست اشکم را ندانم
که این سیر از کدامین کوکب آموخت
دلم دور از رخت تا صبحدم دوش
به ماه و زهره آه و یارب آموخت
نجوید جز شراب لعل جامی
ازان دم کز لبت این مشرب آموخت
#جامی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
یک جهان بر هم زدم کز جمله بگزیدم تو را
من چه میکردم به عالم گر نمیدیدم تو را
با همه مشکل پسندیهای طبع نازکم
حیرتی دارم که چون آسان پسندیدم تو را
یک بساط دهر شد زیر و زبر در انتخاب
زین جواهر تا به طبع خویش برچیدم تو را
من ز خود گم میشدم چون میشنیدم نام تو
خویش را گمکردهتر میخواستم، دیدم تو را
کی قبول من شدی فیاض در رد و قبول
تا به میزان رهی صدره نسنجیدم تو را
#فیاض_لاهیجی
💖🧚♀🧚💖
@Kafee_sheerr💖💖
من چه میکردم به عالم گر نمیدیدم تو را
با همه مشکل پسندیهای طبع نازکم
حیرتی دارم که چون آسان پسندیدم تو را
یک بساط دهر شد زیر و زبر در انتخاب
زین جواهر تا به طبع خویش برچیدم تو را
من ز خود گم میشدم چون میشنیدم نام تو
خویش را گمکردهتر میخواستم، دیدم تو را
کی قبول من شدی فیاض در رد و قبول
تا به میزان رهی صدره نسنجیدم تو را
#فیاض_لاهیجی
💖🧚♀🧚💖
@Kafee_sheerr💖💖
از هر چه میرود سخن دوست خوشتر است
پیغام آشنا نفس روح پرور است
هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
شاهد که در میان نبود شمع گو بمیر
چون هست اگر چراغ نباشد منور است
ابنای روزگار به صحرا روند و باغ
صحرا و باغ زنده دلان کوی دلبر است
جان میروم که در قدم اندازمش ز شوق
درماندهام هنوز که نزلی محقر است
کاش آن به خشم رفتهٔ ما آشتی کنان
بازآمدی که دیدهٔ مشتاق بر در است
جانا دلم چو عود بر آتش بسوختی
وین دم که میزنم ز غمت دود مجمر است
شبهای بی توام شب گور است در خیال
ور بی تو بامداد کنم روز محشر است
گیسوت عنبرینهٔ گردن تمام بود
معشوق خوبروی چه محتاج زیور است
سعدی خیال بیهده بستی امید وصل
هجرت بکشت و وصل هنوزت مصور است
زنهار از این امید درازت که در دل است
هیهات از این خیال محالت که در سر است...
#سعدی
💖🧚♀🧚💖
@Kafee_sheerr💖💖
پیغام آشنا نفس روح پرور است
هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
شاهد که در میان نبود شمع گو بمیر
چون هست اگر چراغ نباشد منور است
ابنای روزگار به صحرا روند و باغ
صحرا و باغ زنده دلان کوی دلبر است
جان میروم که در قدم اندازمش ز شوق
درماندهام هنوز که نزلی محقر است
کاش آن به خشم رفتهٔ ما آشتی کنان
بازآمدی که دیدهٔ مشتاق بر در است
جانا دلم چو عود بر آتش بسوختی
وین دم که میزنم ز غمت دود مجمر است
شبهای بی توام شب گور است در خیال
ور بی تو بامداد کنم روز محشر است
گیسوت عنبرینهٔ گردن تمام بود
معشوق خوبروی چه محتاج زیور است
سعدی خیال بیهده بستی امید وصل
هجرت بکشت و وصل هنوزت مصور است
زنهار از این امید درازت که در دل است
هیهات از این خیال محالت که در سر است...
#سعدی
💖🧚♀🧚💖
@Kafee_sheerr💖💖
در مجازے ڪَرچہ شاعر
بـےشمار آمد ولے..
هرڪسے بیتے سروده
لاجرَم استااااد نیست...😏
#حسین_فروتن
💖🧚♂️🧚♀️💖
@Kafee_sheerr💖💖
شعــــــر من رقص قلم نیست ڪه
فریاد دل است
بسته اے بر دل من صــــــد غل و
زنجیر ڪه نگو ...!!!
#هما_ڪشتگر
💖🧚♂️🧚♀️💖
@Kafee_sheerr💖💖
فریاد دل است
بسته اے بر دل من صــــــد غل و
زنجیر ڪه نگو ...!!!
#هما_ڪشتگر
💖🧚♂️🧚♀️💖
@Kafee_sheerr💖💖
ای چراغ دل تاریکم ! از این خانه مرو !
آشنای تو منم، بر در بیگانه مرو !
شمع من باش و بمان! نور ز تو، اشک ز من
جان فشانه تو منم، در بر پروانه مرو !
سوختی جان مرا، آه مکن ! اشک مریز !
از بر عاشق دلداده، غریبانه مرو !
قصه خواهی شد و از یاد جهان خواهی رفت
قهر بیهوده مکن! در دل افسانه مرو !
در کلبه ی من، مهر تویی! ماه تویی !
ای چراغ شب تاریکم، از این خانه مرو !
معینی_کرمانشاهی
💖🧚♂️🧚♀️💖
@Kafee_sheerr💖💖
آشنای تو منم، بر در بیگانه مرو !
شمع من باش و بمان! نور ز تو، اشک ز من
جان فشانه تو منم، در بر پروانه مرو !
سوختی جان مرا، آه مکن ! اشک مریز !
از بر عاشق دلداده، غریبانه مرو !
قصه خواهی شد و از یاد جهان خواهی رفت
قهر بیهوده مکن! در دل افسانه مرو !
در کلبه ی من، مهر تویی! ماه تویی !
ای چراغ شب تاریکم، از این خانه مرو !
معینی_کرمانشاهی
💖🧚♂️🧚♀️💖
@Kafee_sheerr💖💖
مبادا امشب دیر کنی،
تمام جانِ من
به همین دیدارهای شبانه است
رویاهایی که هر شب
میبینم
تا زنده بمانم ...
#علی_سید_صالحی
💖🧚♂️🧚♀️💖
@Kafee_sheerr💖💖
تمام جانِ من
به همین دیدارهای شبانه است
رویاهایی که هر شب
میبینم
تا زنده بمانم ...
#علی_سید_صالحی
💖🧚♂️🧚♀️💖
@Kafee_sheerr💖💖
اینجا...
و همین روزها
زنی روسری اش را
دختری گیسوانش را
سربازی بندِ پوتین اش را
و شاعری بغض گلویش را
به " هیچ " گره زدند..!
#گویا_فیروزکوهی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
و همین روزها
زنی روسری اش را
دختری گیسوانش را
سربازی بندِ پوتین اش را
و شاعری بغض گلویش را
به " هیچ " گره زدند..!
#گویا_فیروزکوهی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
- عاشق شدی ؟
+بله...
- چی شد؟
+هیچی ...خوابیدم ، بعد از خواب بیدار شدم..
+یعنی چی؟
- یعنی همش یه "خواب" بود...
#راحمه_اکبری
💖🧚♂️🧚♀️💖
@Kafee_sheerr💖💖
+بله...
- چی شد؟
+هیچی ...خوابیدم ، بعد از خواب بیدار شدم..
+یعنی چی؟
- یعنی همش یه "خواب" بود...
#راحمه_اکبری
💖🧚♂️🧚♀️💖
@Kafee_sheerr💖💖