کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
1.07K subscribers
194 photos
97 videos
14 files
288 links
کانال کمیته، یک کانال خبری نیست. هدفش تحلیل و طرح مطالبات درحوزه جنبش کارگری و سایر جنبشهای‌ اجتماعی، کمک به سازماندهی و دخالتگریست.بنابه همین اولویت هم بروزرسانی می‌شود و نه لزوما بشکل روزانه.

تماس با ادمین:
@komite_admin

KSazmandeh.com سایت
Download Telegram
#شعارنویسی #کشتار_آبان_98

با هر درجه روشن شدن ابعاد سرکوب، تبعات روانی ناشی از حجم وسیع کشتار خونسردانۀ دستگاه حاکم در حال بیشتر شدن است. از نوجوانان دهۀ هشتادی که به خون افتادند، تا هفت هزار جوانی که اینک پشت میله‌های زندانند و بدن‎هایی که همین لحظه زیر شکنجه. سینه‌هایی که مالامالند از خشم و نفرت طبقاتی، مردمی که هم هنوز در بهت و شوک هستند و هم بارقه‌هایی از شور تغییر و راه آینده در دل دارند.
اما رژیم ج.ا در حال احیای تمام‌قدِ استراتژی کلیدی نخستین روزهای حیاتش است: النصر بالرعب.
سخنگویان «قرآنی»شان از صدا و سیما فرمان به «زجرکش کردن» و کندنِ دست و پای معترضان می‌دهند؛ بازجو-خبرنگارانشان مشغول اعتراف‌گیری و «مستندسازی»اند و خامنه‌ای در جمع بسیجیان از احیای تجارب دهۀ ۶۰ می‌گوید و ضرورت بازگشت «کمیته‌های انقلاب».
این نعرۀ پر سر و صدا اما ضجه‌های یک هیولای ترسیده از مرگ است. این گلوله‌ها که بر بدن‌ها نشانه می‌گیرند نه از «قدرت» که از «هراس»شان است. چون رژیم دید که چطور در آبان دهان‌های معترض، مشت شدند و مشت‌ها کم‌کم سلاح.حراست از این شعار بر دوش ماست: #حق_دفاع_از_خود به هر طریق ممکن. سلاح در برابر سلاح!
◼️نخواهیم گذاشت کشتار چندصدنفره و چهرۀ آن کودکان و نوجوانانی که به گلوله بسته شدند فراموش شود و نه معترضانی که در نیزارهای ماهشهر به رگبار بسته شدند و نه هزاران زندانی گمنام و بی صدایی که در چنگ رژیم‌اند...

پیوند دادن کارزار یادبود این کشته‌شدگان به حق مسلم دفاع از خود، حداقل‌ترین کاری است که این پیام را به رژیم حاکم و تیراندازانش می‌دهد که دفعه بعد به ازای هر گلوله‌ای که به سمت معترضان شلیک کنند، انتظار دریافت گلوله داشته باشند.
در دو تصویر بالا هم اسامی مستندشدۀ برخی کشته‌شدگان را مشاهده می‌کنید و هم بریدۀ مواضع قبلی ما در مورد حق دفاع از خود، خشونت و سلاح.
🚩 ملزومات سازماندهی: #مخفیکاری #مخفیکاری #مخفیکاری

◾️بخش مهمی از اعتراضات سراسری آبان بر دوش جوانانی ساخته شد که چه بسا پیش از سال ۹۶ سابقۀ مشارکت در اعتراضات خیابانی یا حتی فعالیت سیاسی نداشتند. با اینحال سطح وسیع استفاده از ماسک و پوشش چهره در تظاهرات خیابانی و حمله به دوربین‌های مداربسته و تذکر به فیلم‌برداران، یعنی توهمی دربارۀ روش‌های شناسایی و میزان توحش رژیم در سرکوب وجود نداشت. امری که به معنای دقیق کلمه رژیم را کلافه کرد.

◽️فراموش نمیکنیم این همان رژیمی است که هزاران فعال سیاسی را در دهۀ شصت به پایۀ چوبه‌های اعدام برد؛ کارگران مس خاتون‌آباد را به خاطر اعتصاب اقتصادی به رگبار بست و اسناد وسیع از شکنجه‌هایش در زندان مستند شده است.

◾️اینکه حداقل ۷۰۰۰ نفر را در عرض فقط یک هفته به پشت میله‌های زندان افکنده‌اند، کودک و نوجوان را به گلوله بستند و دستور «زجرکش» کردن مخالفان، جاسوسی اعضای خانواده از یکدیگر و احیای کمیته‌های دهۀ ۶۰ را از تریبون‌های رسمی حکومت صادر می‌کنند، یعنی مبارزۀ طبقاتی به قدری تشدید شده که حکومت تماماً آرایش نظامی گرفته است. هرچند سال ۹۶ به بعد به خودی خود نشان از ورود به دورۀ جدیدی از سرکوب بود، با اینحال بعد از آبان بی‌تعارف باید اذعان کرد که دیگر مجالی برای آزمون و خطا و «هزینه‌تراشی» اضافی نیست.

◽️بااینحال این به‌اصطلاح «اقتدار» حکومت پوشالی است؛ بارها گفته‌ایم و نشان داده‌ایم که می‌توان با رعایت حداقل‌های مخفی‌کاری درست زیر دماغ حکومت بیشترین سازماندهی را کرد و دخالت پایدار و ماندگاری ترتیب داد که منجر به دستگیری نشود.
ما قاطعانه از تمام مخاطبان کارگری و دانشجویی که این سطور را می‌خوانند خواستاریم که مسألۀ «مخفی‌کاری» در فعالیت‌های سازماندهی‌شان را در این دورۀ حدید از نان شب بر خود واجب‌تر بدانند.

◾️همانقدر که ابتکارات «مخفی‌کاری» در میان سازمانده‌های اعتصابات کارگری و معترضان خیابانی مایۀ دلگرمی است، به همان میزان هم مایۀ تأسف است که نسل جدید چپ ایران با آن سابقۀ غنی در سازماندهی مخفی سالهاست بطور وسیع در حالِ دادنِ تلفات و درو شدن به خاطر ابتلا به ویروس «علنی‌گرایی» است. بخش زیادی از انتشار این ویروس را اگر مرهون جریانات چپِ اصلاح‌طلب باشیم، بخش دیگرش اما بر دوش فعالان و مبارزات نسل قدیم است که در انتقال تجارب «مخفی‌کاری» و ایجاد مصونیت در مقابل این رژیم متوحش به نسل جدید کمکار بوده‌اند.

◽️در اینجا حداقل‌ها و الفبایی را که در رعایت مخفی‌کاری لازمند به شکل تیتروار در ۲۶ بند آورده‌ایم که قرارست به زودی با یک ویدیوی آموزشی تکمیل شود. رعایت این نکات هر چند ساده و‌بدیهی است، اما جایی که فکرش را نمیکنید به نجات شما و جنبش خواهد آمد.

برای خواندن این فهرست بر دکمۀ Instant-View کلیک کنید.
⚡️ادامۀ شوک درمانی بعد از کشتار…

◽️ درست در گرماگرم «شورش بنزین» و تقابل آتش و گلوله و قطع اینترنت، لایحۀ ایجاد ۸ منطقۀ آزاد تجاری و ۱۳ منطقۀ ویژۀ اقتصادی به تصویب مجلس رسید.

◾️طرحی که سه سال مدام در کش و قوس و پاسکاری بین مجلس و شورای نگهبان بود و گرچه الان موقتاً در گلوگاه شورای نگهبان گیر کرده، اما نه این همه اصرار برای نهایی کردن لایحه اتفاقی است و نه این پروژه منتفی. نشان به آن نشان که درست در زمان قطعی اینترنت، هم از تبدیل «قصر شیرین» کرمانشاه به منطقۀ آزاد تجاری پرده‌برداری شد و هم اینک علاوه بر ۸ منطقۀ قبلی، مناطقی هم از مازندران و خراسان رضوی در فهرست اضافه شدن به قبلی‌ها هستند.

◽️منطقۀ آزاد، اسم رمز امتیازات گمرکی و معافیت‌های دست و دلبازانۀ مالیاتی است. نه سکوی صادرات، که جولانگاه واردات‌چی‌های فله‌ای کالاهای مصرفی بنجل یا لوکس و به دنبالش قد کشیدن پاساژها و مال‌ها و هتل‌های آنچنانی. جایی برای هجوم و لانه کردن انواع شرکت‌های صوری به اسم سرمایه‌گذاری اما به قصد فرار مالیاتی، فروپاشاندن صنایع بومی و تجزیه و تاراج اراضی کشاورزی و زمین‌خواری که نمونه‌هایش به وفور در انزلی و قشم و کیش یافت می‌شود. حاشیۀ امنی برای رانت‌خواری و رشوه و اختلاس که افشای پرونده‌های مدیران اروند و کیش، نمای کوچکی از قانون جنگلی است که در این بهشت سرمایه‌داران و جهنم کارگران می‌گذرد.

◾️وقتی نوبت به بومیان و کارگران این مناطق می‌رسد، تصویر اما سخت تیره و تار است. مناطق آزاد و ویژه اگر برای سرمایه‌داران به معنای فرارمالیاتی و سودهای سرشار است، برای کارگران و مردم محلی منطقه یعنی صعودِ موشک‌وار قیمت زمین و مسکن و هزینه‌های زندگی. یعنی استثمار بی‌افسار. یعنی آنچه از این «توسعۀ اقتصادی» به آن‌ها می‌ماسد، انبوه زاغه‌هایی است که پشت دیوارهای این «مناطق آزاد» برای پرتاب آنها تلنبار می‌شود.

◽️وقتی قدم به درون این مناطق ویژه و آزاد بگذارید، از بدو ورود صدای خرد شدن استخوان کارگران را می‌شنوید. منطقۀ آزاد، به یک معنا اسم بامسمایی است: «آزاد» برای سرمایه و «زندان» برای کارگر. در اینجا خبری از همان «قانون کار» متوحش هم نیست. اتاق‌های چندمتری که ده‌ها کارگر در آن چپیده‌اند، دستمزدها در حد حداقل، نه بیمه، نه ساعت کار و شیفت معین، اخراج‌های فله‌ای و سلیقه‌ای، بعضاً با ضرب و شتم، نه امنیت و ثبات شغلی و نه هیچ؛ با آیین‌نامه‌های انضباطی قرون وسطایی چنان افسار سرکوب را تنگ می‌گیرند که مجال جُم خوردن هم از کارگر سلب شود چه رسد به اعتراض!

⚡️موج تورمی بنزین و شوک‌های بعدی در راه…

◾️به محض شروع اعتراضات بنزین، حکومت همزمان با آوردن تانک و تیربار واستقرار تک تیرانداز در خیابان‌ها، دستگاه زنگ‌زدۀ فریبکاری رسانه‌ای خود را هم روغن‌کاری کرد. از یک طرف نوحه‌های «اشک درآر» از شیادی که وانمود می‌کرد «اغتشاشاگران» جهیزیۀ دخترش را آتش زده‌اند و از طرف دیگر شوهای تبلیغاتی و کارگاهی تعزیرات و بازرسی از بازار و وانمود به تأثیرناپذیری کالاها از گرانی بنزین.

◽️بدیهی بود که این روش‌های دستوری فقط تا چند روز می‌توانست «منطق بازار» را به تعویق بیاندازد. در کمتر از یک هفته اما سیل تورمی بنزین بر کالاهای اساسی فرود آمد. از گرانی میوه‌ و برنج و حبوبات و تخم مرغ و لبنیات و ماهی و مواد شوینده تا خودرو و کرایه‌های تاکسی؛ از جهش قیمت کپسول‌های گازی تا خطر بیکاری و ورشکستگی بر سر ۲۰۰ هزار صیاد در نبود سهمیۀ سوخت.

◾️طرح «تعدیل ساختاری» که از شهریور با حذف تدریجی یارانه‌های نقدی کلید خورد و در مهرماه به پولی‌کردن بیمۀ سلامت رسید و در آبان به گرانی بنزین ختم شد، هنوز در آغاز راه است و قرارست با حلقه‌های دیگر از جمله حذف یارانۀ گازوئیل، تداوم حذف یارانه‌های کالایی، افزایش مالیات بر دستمزد و ارزش افزوده، حمله به حقوق بازنشستگی و تأمین اجتماعی و… تکمیل شود.

◽️همه این‌‌ها حلقه‌هایی از یک زنجیر بلند «شوک درمانی»اند. به این معنا که با اولین شوک، جامعه را بهت‌زده می‌کنند و در شرایطی که جامعه زیر کشتار خیابانی تصور می‌کند «دیگر بدتر از این نمی‌شود» ضربۀ بعدی را وارد می‌کنند.

◾️گذاشتن بنزین در حلقه‌های اول این شوک‌درمانی به یک معنا حساب‌شده بود. چون هم عواید گنده‌ای را یک‌ضرب نصیب حکومت می‌کرد و هم میدانست که تبعات گرانی بنزین «فوری» است و بالتبع واکنش اعتراضی به آن جنبه‌ای دفعتی و سراسری پیدا می‌کند، اما اجرای سایر بندهای این برنامه‌های ریاضتی هرچند به همان اندازه فاجعه‌آمیز، اما تأثیر کمتری در برانگیختن ناگهانی واکنش اجتماعی دارد: درست مثل قورباغه‌ای که در آب ولرم کم کم به دمای جوش می‌رسد و قدرت حرکتش سلب می‌شود! این دقیقاً تمثیلی است که یکی از مقامات حکومتی برای حذف یارانه‌ها پیشنهاد ...

👇🏾برای مطالعه کامل متن بر Instant-View بزنید👇🏾
درباره #کشتار_ماهشهر
در روزهای گذشته در میانۀ بهت و بغض و نفرت از کشتار سراسری، تصاویر و اخباری مخابره شد که شبیه هیچ‌جا نبود. تانک‌های مستقر در جاده‌ها و استقرار تیربارها و سلاح‌های سنگین در مناطق شهری، روایت به رگبار بستن جمعیِ مردم با #دوشکا، به خون کشیدن پناه‌گرفتگان در نیزارها، شکارکردن معترضان در روزهای بعد با گلوله از خانه‌هایشان و نهایتاً این اواخر ویدیویی که نشان می‌داد کودکانی با دمپایی‌های پاره از گِتوهای امپراتوری نفت و پتروشیمی به این آرایش نظامی مخوف، بی‌پروا و هراس سنگ و آجر پرتاب می‌کنند.
مشابه این تصاویر از جنگ عریان و نابرابر #تانک دربرابر #سنگ، میان مردم #هیچ_ندار و طبقۀ #همه_چیزدار را بارها پیش از این دیده‌ایم: #فلسطین.

#آبان_۹۸ نمادهای بسیاری دارد، اما #کشتار_ماهشهر نمادین‌ترین و فلسطینی‌ترین لحظه‌ای بود که آبان به خود دید.
اگر جمهوری اسلامی #چهل_سال سعی کرد کشتار #چهارشنبه_سیاه_خرمشهر، قتل عام #ترکمن_صحرا، بمباران #پاوه و اعدام‌های دسته‌جمعی #کردستان را زیر غبار گذشت زمان و مغزشویی سیستماتیک نسل‌های زائیده در جمهوری اسلامی پنهان کند و هر روز با پمپاژ کلماتی مثل #تجزیه_طلب و #تروریست و #داعشی شکاف عمیقی از هراس و افتراق بین زحمتکشان فارس با زحمتکشان اقلیت‌های ملیِ تحت ستم ایجاد کند، آبان ۹۸ اما بسیاری از این سدهای بلند افتراق را خُرد کرد.
به جوانان عاصی دهه #شصت و #هفتاد و #هشتاد و #نود یاد داد که چطور در این اتحاد سراسری برای مبارزه با طبقۀ حاکم، زمان قطع اینترنت برای #اقلیتهای_تحت_ستم دو برابر است؛ اندازه گلوله‌هایی که آن‌ها را نشانه می‌رود #چهاربرابر؛ کشته‌شدگان‌شان بسی بیشتر و دستگیری‌ها و اعدام‌های احتمالی هم چندبرابر. خلاصه در یک کلام به همان‌هایی هم که تاکنون چیزی از گلوله‌های روزانه‌ای که نصیب #کولبر #کرد و باربر #بلوچ می‌شود نشنیده بودند، یاد داد معنای #ستم_مضاعف اقلیت‌های ملی را.
از این جهت #کشتار_ماهشهر کلاس درسی بود که معلمی نداشت اِلا مبارزۀ تحسین‌برانگیز زحمتکشانی که آن را در جاده‌های منتهی به پتروشیمی ساختند و برپا کردند.
برای اینکه ثابت کنیم این ادعا نه گزاف است و نه تهییج بی‌پایه، کلام رفیقی که این گرافیتی را در تهران کار کرد نقل می‌کنیم:
« این گرافیتی‌ها را زدم... و در راه بغض عجیبی از شوق گرفتم وقتی دیدم با دستخط کج و کوله و ماژیک سیاه بر روی صندوق‌های صدقات ردیف ردیف نوشته‌اند:
#کشتار_ماهشهر فراموش نمی‌شود».
صدای خیزش آبان از آذرِ دانشگاه بلند شد!

◾️در سه روز گذشته، دانشجویان دانشگاه‌های مختلفی و صف‌شکن‌ترین‌شان یعنی دانشجویان پیشروی دانشگاه تهران، پرچم دفاع جانانه‌ از خیزش سراسری آبان ۹۸ را برافراشتند، آن هم در یکی از تاریک‌ترین دوره‌های سرکوب. دست مریزاد باید گفت و سر تعظیم فرو آورد به این جسارت و سازماندهی، به این اراده و این تیزبینی در انتخاب شعارها که توانست برای چندمین بار صف مستقل طبقاتی را از میان انبوه نیروهای ارتجاعی لانه کرده در دانشگاه (از انجمن اسلامی و بسیجیان عدالتخواه تا محور مقاومتی‌ها و اصلاح‌طلبان و...) تا بیرون دانشگاه (سلطنت‌طلبان و... ) باز کند و مسیر را روشن.

◽️در شرایطی که به دنبال پس‌لرزه‌های آبان، حلقۀ اختناق حکومتی چنان تنگ شده که انبوه فعالان دانشجویی را از خوابگاه و محل کار و زندگی ربوده‌اند و در عوض امروز فرش قرمزی بر خون‌ها انداختند تا ابراهیم رئیسی با نعلین‌های خونینش پشت تریبون دانشگاه برود و ژست عدالتخواهی بگیرد، این دانشجویان مستقل بودند نشان دادند که از صحنه حذف نمی‌شوند و این نمایش فریبکاری را یک تنه به هم زدند.

◾️اما موضوع به همینجا ختم نمی‌شود، امروز دانشگاه تهران کاری را کرد که بسیاری از فعالان نمایشی با عادت سلفی گرفتن زیر پرچم سرخ نکردند! آن هم بلندکردن پرچم همبستگی طبقاتی با «خیزش توده‌ای عراق و لبنان» از قلب پایتختِ رژیمی که دستش تا کتف در خون معترضان عراقی است. بدین ترتیب پیامی را به معترضان عراقی و لبنانی دادند که خیلی وقت است باید داده می‌شد: کنارتان هستیم و سرنوشت ما به هم گره خورده است! همۀ این‌ها را باید با فراخوان‌های بی‌خطر و خنثی به «خاموش کردن چراغ‌ها» مقایسه کرد تا فهمید چه کسی واقعاً پیشرو است و چه کسی ادای پیشرو بودن را درمی‌آورد.
جلو آمدن این جوانان بیست و اندی ساله‌ با تأسی از کلام یکی از جانباختگان آبان که «ما هم فرزند کسی هستیم ولی جانمان را در دست می‌گیریم و می‌آییم»، آن هم با صورت‌های پوشیده و بی‌چشم‌داشت و بی‌نام و نشان در حمایت از کشته‌شدگان آبان ۹۸ و منطقه‌ به زعم ما بی‌تعارف درخشان‌ترین لحظۀ جنبش دانشجویی در دهه‌های اخیر است.

◽️البته که این تیزبینی طبقاتی نه اتفاقی است و نه یکشبه، بلکه نتیجۀ تجربۀ مبارزاتی چندساله‌ای است که همین دانشجویان در برابر خصوصی‌سازی آموزش و انواع و اقسام طرح‌های بهره‌کشی مثل کارورزی پیش از این انباشتند و از دانشگاه به جای یک محیط آکادمیک خنثی و بی‌ربط به متن جامعه، سنگری از مبارزۀ طبقاتی ساختند. بالأخص از دی‌ماه ۹۶ که ریتم مبارزات‌شان هرچه بیشتر با ریتم جنبش‌های توده‌ای جامعه هماهنگ شده‌است.


#خیابونها_خونی_شد_آزادی_قربانی_شد
#ایران_لبنان_فرانسه_سرکوب_و_غارت_بسه
#قضاییه_جلادان_مقدمتان_خونباران (رو به #ابراهیم_رئیسی)
#بیکاری_بیگاری_حجاب_زن_اجباری
Audio
🎙 خیزش ۹۸ و آینده آن - گفتگوی رادیویی سروش (از کمیته) و نظام جلالی (از اتحادیه آنارشیستها)

◽️ پیامدهای این خیزش◽️سمت و سوی رهبری این اعتراضات◽️ سطح حمایت از تشکلهای کارگری، معلمان و دانشجوئی◽️ و مسیر مقابله با سرکوب
📸 خون‌های آبان‌ماه خشک نشده و جسدها یکی یکی از آب گرفته می‌شوند؛ هزاران زندانی اغلب بی‌نام و نشان در ناکجا هنوز گرفتارند و جنازه‌های شکنجه‌شدگان یکی در میان از زندان پس فرستاده می‌شود. اخاذی از خانواده‌های زندانیان و ‌کشته‎شدگان ادامه دارد و هنوز صدتا صدتا به اسم لیدر «اغتشاشات» دستگیر و زندانی می‌کنند. ترامپ وظریف معامله می‌کنند و می‌خندند و ماله‌کشان صادراتی هنوز در رسانه‌های «آزاد» ماله می‌کشند.
زدید، کُشتید، بردید، اما بدانید که آبان تمام نشده، بلکه شروع کابوس‌ شماست.
▫️ سایر تصاویر #دیوارنویسی‌ها در صفحۀ اینستاگرام «خیابان: تریبون زندانی سیاسی»: Khiabantribune
چشم‌انداز سیاه «فیلترینگ سفید»: استراتژی‌هایی برای مقابله

◽️پس از قطع اینترنت در آبان‌ماه تصور می‌رفت که هنوز به دلیل برخی ضعف‌ها و ناکارآمدی‌های «اینترانت» (از جمله نبود جایگزین برخی خدمات خارجی در سرورهای داخل، اتکای برخی سایت‌های دولتی به سرورهای خارج و به طور کلی آسیب به دانشگاه‌ها و شرکت‌های کوچک و بزرگ)، حکومت هنوز آمادگی لازم را برای دائمی کردن قطع اینترنت ندارد و حداقل نیازمند یک دورۀ «تدارکاتی» و میان‌مدت برای رسیدن به آن باشد.

◾️اما امروز بر ما روشن شده که این تصور و ارزیابی اولیه اشتباه بود. حکومت دنبال رفع تک تک این موانع نیست بلکه استراتژی میانبری را اتخاذ کرده که به او این امکان را می‌دهد که از تمام این موانع یکباره پرش کند: پیچیدن «اینترانت» در زرورقی به نام «فیلترینگ سفید».

🔻فیلترینگ سفید چیست؟

تا امروز ج.ا، سایت‌ها و نرم‌افزارهای ممنوعۀ خارجی را در «لیست سیاه» قرار می‌داد و دسترسی عمومی به آن‌ها را فیلتر می‌کرد (گرچه دستیابی به این سایت‌های اصطلاحاً «سیاه» از طریق فیلترشکن ممکن بود). در استراتژی جدید اما ج.ا در حال تهیۀ لیستی از سایت‌های «مجاز خارجی» است که پس از احیای «اینترنت ملی»، فقط امکان دسترسی به این سایت‌های «مجاز خارجی» را برای شرکت‌ها و دانشگاه‌ها باز بگذارد. یعنی شبکۀ بین‌المللی اینترنت به جز چند آدرس معدود به طور کل بسته خواهد بود، پایه‌های اصلی ارتباطات مردم بر بستر «اینترانت» قرار می‌گیرد و فقط برخی شرکت‌ها و دانشگاه‌ها به تعدادی سایت‌های مجاز خارجی دست پیدا خواهند کرد. اما این همۀ داستان نیست.

◽️اجرای «فیلترینگ سفید» بسیار خطرناک‌تر و با تبعات سنگین‌تری از قطع کامل اینترنت خواهد بود. در این روش فیلترشکن‌ها بالکل برای همه (حتی آنانی که دسترسی به سایت‌های مجاز خارجی دارند) از کار خواهد افتاد. تمام ارتباطات زیر رصد جمهوری اسلامی خواهد رفت و تحرک و سازماندهی و هماهنگی از طریق اینترانت بسیار سخت و ناامن خواهد شد. ابعاد این رصد و شناسایی قرارست با یک استراتژی موازی دیگر یعنی عرضۀ وی پی ان‌های ناامن دولتی تکمیل شود. این بازار وی‌پی‌ان ناامن (که هم‌اکنون هم عملاً وجود دارد) نه فقط سود انحصاری را نصیب دولت می‌کند بلکه به معنی تعبیۀ ابزارهای جاسوسی گسترده از فعالیت‌های اینترنتی افراد است. به این ترتیب در شرایط فیلترینگ سفید، برخی به «توهم» دسترسی به سایت‌ها یا شبکه‌های اجتماعی خارجی (در غیاب وی‌پی‌ان یا از طریق وی‌پی‌ان‌های ناامن دولتی) ممکنست فعالیت‌هایی بکنند که نه فقط از زیر چشم جمهوری اسلامی می‌گذرد که مبنای پرونده‌سازی علیه آنان شود.

◽️متاسفانه ج.ا با استراتژی «لیست سفید»، بسیار زودتر از آنچه تصورش می‌رفت می‌تواند پروژۀ دائمی‌کردن اینترانت را کلید بزند، به طوری‌که شواهد و قرائن نشان می‌دهد نه فقط به سرعت درحال رفتن به این سمت است، بلکه ناگوارتر آنکه همین امروز هم «توان فنی لازم» برای کلید زدن آن را دارد. معنای این حرف فقط یک چیز است: زمان تدارکات به شدت تنگ است و هر ثانیه که می‌گذرد به طرح بازگشت دائمی اینترانت نزدیکتر می‌شویم.

◾️تمام اینها یک طرف و طرف دیگر آنکه این پروژۀ خطرناک در سکوت و همدستی رسانه‌ای عجیبی از داخل تا خارج کشور در حال پیگیری است؛ گو اینکه همانطور که کشتار آبان، وجه‌المصالحۀ بین ترامپ و ظریف برای تبادل زندانیان‌شان شد، به همین صورت هم نباید تعجب کرد از رسانه‌هایی با بودجه‌های میلیاردی مثل بی‌بی‌سی و صدای آمریکا و ایران‌اینترناشیونال و امثالهم که تا همین چندوقت پیش دروغ‌های تبلیغاتی ترامپ دربارۀ «اینترنت ماهواره‌ای مجانی» را مدام در بوق و کرنا می‌کردند و امروز این پروژۀ امنیتی عظیم‌الجثه و راه‌های مقابله با آن را اصلاً حاوی «ارزش خبری» نمی‌بینند.

◽️یکی از دلایل به این برمی‌گردد که اولاً در صورت احیای اینترانت، همین «کانال‌های ماهواره‌ای انحصاری» به‌عنوان تنها رقیب و بدیل اینترنت و مرجع اخبار دیده خواهند شد. دلیل دوم به این برمیگردد که معدود ابزارهای «جایگزین» اینترنت رسمی (مثل نرم‌افزارها و اپ‌های متکی به تکنولوژی‌های p2p، بلاک‌چین و بطور کل هرآنچه موسوم به اینترنت غیرمتمرکز و آزاد است)، از لحاظ همین دولت‌های سرمایه‌داری که بودجۀ رسانه‌های بالا را می‌دهند ممنوع است و مذموم! برای همینست که جنگ مردم در دو جبهه است و در این میدان چشم امیدمان جز به همدیگر نیست. در روزهای گذشته تعداد معدودی از فعالان ناشناس داوطلبانه درحال بررسی و آزمایش راه‌های جایگزین ارتباطی برای مواقع قطعی بوده‌اند که بسیار جای تشکر دارد. منتها جمعبندی و ارزیابی ابزارها در این حوزه کار چند نفر پراکنده نیست، رسیدن به نتیجه اتحادعملی گسترده میطلبد.

در بررسی‌هایی که تا این لحظه انجام دادیم حداقل چند استراتژی ارتباطی در زمان «اینترانت» پیشنهادشده که مرور کوتاهی...
👇🏽متن کامل در Instant-View 👇🏽
🛠جعبه ابزار پیشنهادی در جنگ علیه اینترانت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 باتوجه به پیش‌بینی احتمال قطعی اینترنت در هفتۀ آتی، نیاز به راه‌های ارتباطی جایگزینی است که امور سازماندهی را مختل نکند.
پیام‎رسانِ تاکس، یکی از نرم‌افزارهایی است که امکان برقراری ارتباط نسبتاً امن بین افراد مختلف از داخل کشور را مهیا می‌کند. این ابزار برای هماهنگی میان معترضان، کارگران، معلمان و دانشجویان و... در شرایط قطعی اینترنت و بازگشت اینترانت (به شرط رعایت نکات زیر) می‌تواند به کار آید.
در این ویدیو به آموزش نصب آن بر موبایل پرداختیم.
لطفاً توجه داشته باشید که:
◾️ زمانیکه اینترنت وجود دارد اقدام به نصب و افزودن دوستان خود کنید؛ با قطع اینترنت امکان نصب آن وجود نخواهد داشت.
⚠️ آی‌دی‌های تاکس خود را در شبکه‌های اجتماعی منتشر نکنید و به دست افراد غریبه هم ندهید.
❗️فقط افراد مورد اعتمادتان را در لیست دوستان اضافه کنید❗️
⚠️ به جای فعالیت درون گروه‌های بزرگ، به هماهنگی درون گروه‌های کوچک از افراد معتمد و شناخته‌شده بپردازید.
*نسخه‌های مختلفی از این نرم‌افزار با نام‌های utox ،antox ،qtox و... وجود دارد که کارکرد همگی آن‌ها یکی است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚫 مانور سراسری قطع اینترنت و اجرای فیلترینگ سفید

بعد از روزهای متوالی مانورِ استان به استانِ قطع اینترنت که از ترس واکنش جامعه عمدتاً به شکل شبانه کلید می‌خورد. این بار وزارت ارتباطات داهیانه از همزمانی اختلال در یکی از سرویس‌های بین‌المللی استفاده کرد و مانور وسیع‌ اینترانت و فیلترینگ سفید را کلید زد.
با آغاز مانور، دستگاه‌های دروغ‌پراکنی حکومت (به اضافۀ ماله‌کشان همیشگی‌شان در بی‌بی‌سی) از همان دقایق اول متحدانه دست به کار شدند تا اختلال اینترنتی را به بیرون از کشور متصل کنند.
این درحالیست که اختلال بین‌المللی، مربوط به سرویس‌های گوگل (جیمیل و یوتیوب و...) می‌شد و ربطی به آنچه در ایران گذشت نداشت؛ کاملاً برعکس، در این مانور حداقل تا اینجای کار مشخص شده که چند سرویس «#گوگل»و «#جیمیل» احتمالاً جزو لیست سفید آتی خواهندبود.

🔒 چرا محرمانگی؟
محرمانه نگه داشتن این مانورها البته چیز تازه‌ای نیست، اما خصوصاً پس از تحولات آبان، ابعاد جدیدی پیدا کرده و حکومت می‌داند که افشای طرح دائمی‌کردن اینترانت داخلی (و فیلترینگ سفید) به شدت واکنش عمومی جامعه را برخواهد انگیخت به علاوه این محرمانگی فرصت تدارکات و ابتکارعمل را برای آزمودن ابزارهای جایگزین از جامعه سلب می‌کند.

🔗 بنابراین مسألۀ ما هم باید تبدیل تهدید این «مانورها» به فرصتی برای تست و آزمایش ابزارهای ارتباطی جایگزین در زمان اینترانت باشد. تا بنا به آن ارزیابی‌مان از ابزارهای جایگزین را به‌روزرسانی کنیم.
تا اینجای کار پیامرسان #تاکس به شهادت کاربرانی از استان‌های مختلف بدون مشکل ویژه‌ای برروی شبکۀ اینترانت کار میکند (خصوصاً نسخۀ موبایل آن). پیامرسان دیگری هم به اسم «#جامی» با تغییرات اندکی در تنظیمات آن قابل استفاده است.

◾️ضمناً با توجه به «لیست سفید» احتمالی که در مانور امروز آزمایش و افشا شد، توصیه میکنیم که از امروز اقدام به ساخت یک جیمیل (ناشناس) مختص به تبادل فایل با خارج از کشور کنید که در صورت لزوم بتوانید بدون تداعی با نام شخصی یا نگرانی از افشای سایر محتوای خصوصی‌اش از آن در زمان اینترانت استفاده کنید. آموزش استفاده از #رمزنگار که بهترست با ایمیل استفاده شود را هم در آیندۀ نزدیک خواهیم داد.

◽️ برای اطلاعات بیشتر به مطلب «فیلترینگ سفید و استراتژیهای مقابله» در بالا مراجعه کنید☝🏽
اعتصاب سراسری معلمان چه نقشی در معادلات دی‌ماه می‌تواند ایفا کند؟

◽️پاسخ به این سوال هم مثل هر چیز دیگری منوط به فاکتورهایی است. بر کسی پوشیده نیست که در میان تشکل‌های صنفی معلمان، به همان نسبت که گرایش‌های پیشرو وجود دارد، گرایش‌های محافظه‌کاری هم هستند که جلوی «سیاسی» شدن و «تعرضی» کردن اعتصاب ترمز می‌زنند. اصرار بر نمادین نگه‌داشتن «اعتصاب ۲ دی‌ماه» (به فقط یک روز و یک زنگ) و آن هم درحالیکه تبعات این سبک از اعتصابِ محدود پیش‌تر در سه دور اعتصاب سال ۹۷ به آزمون گذاشته شده را باید متأثر از همین دانست. حال آنکه در این سبک و روش کار این سؤال پاسخ نمی‌گیرد که اگر قرار بر پذیرش دشواری سازماندهی و ریسک‌هایِ بالای امنیتی برای یک اعتصاب دو ساعته باشد، چرا نباید آن را تا سرحد تحقق مطالبات نگه داشت؟ این خود یکی از موضوعات کشمکش میان جناح‌های درونی معلمان است.

◽️فارغ از این ملاحظه، بدنۀ معلمان اما به قدری معترض و سیاسی است که دور از انتظار نیست از این روزنۀ ۲ ساعته هم برای طرح تؤامان مطالبات اقتصادی و سیاسی خود استفاده کند. معتقدیم اگر چنین اعتصابی همزمان با اعتراضات خیابانی توده‌ای رخ دهد، پایه‌های تشکل‌های معلمان خودشان کمیت و کیفیت اعتصاب را همسو با فضای سیاسی جامعه تنظیم می‌کنند و گوش به فرمانِ دستور «ایست» از بالایی نمی‌مانند. با این اوصاف در این شرایط برای هفتۀ آتی ۲ سناریو می‌توان متصور شد.

◼️ سناریوی اول:

اعتصاب دوساعتۀ معلمان، به عنوان یک آکسیون نامتصل به اعتراضات خیابانیِ «احتمالیِ» ۵ دی به پایان برسد. در این حالت، سرنوشت این اعتصاب دوساعته، فارغ از کمیّتش عمیقاً وابسته به جهتگیری کیفی است؛ یعنی این دو ساعت می‌تواند یا چنان کُند و بی‌رمق باشد که به یک دورهمی صنفی و کوتاه علیه بودجۀ ۹۹ تقلیل یابد (ولو با هزینه‌های امنیتیِ نه کمتر از سال ۹۷) یا چنان پرهیبت و کوبنده باشد که در همان دو ساعت هم کار چندین ماه را برای جنبش انجام دهد؛ یعنی هم به توده‌های شوریده از شهریار و شیراز و ماهشهر تا فراتر از آن عراق و لبنان پیام دهد که طبقۀ کارگر در جلوی صف دفاع از آن‌هاست ؛ هم فضای اختناق‌آلود و گَرد مرگی را که این روزها بر جامعه پاشیده‌شده بتکاند و اعتمادبه‌نفس تزریق کند؛ و هم در نهایت از خلال همین دخالت کیفی سدّ «#صنفی‌گرایی» حاکم بر فضای جنبش کارگری را بشکند؛ یعنی همان دیواری را که حکومت دور تا دور جنبش کارگری کشیده تا آن را در حصار مسائل درونی و صنفی بدون اتصال به خیزش بزرگتر سیاسی و توده‌ای نگه دارد.

◽️شکستن این سد بزرگ البته میسر نمی‌شود مگر آنکه معلمان علاوه بر مطالبات بر زمین‌ماندۀ اقتصادی‌شان (از #رتبه‌بندی تا #بودجه_۹۹)، خود را (فراتر از بیانیه) جزوی از خیزش سراسری آبان و صدای کشته‌شدگانشان ترسیم کنند. این میسر نمی‌شود مگر آنکه توده‌ها به چشم خود ببیند که صدا و تصاویر کشته‌شدگان و زندانیان‌شان، همانطور که دو هفته پیش از تریبون دانشگاه بیرون آمد این بار هم از درون کلاسهای درس سراسر کشور فریاد زده می‌شود.

◽️و به راستی چه تکلیفی از این واجب‌تر در مقابل حکومتی که از یک طرف زندان‌هایش مملو از معلم است و از طرف دیگر ابایی ندارد از دست زدن به : کشتار کودکان و نوجوانان، بازداشت دانش‌آموزان معترض، استفادۀ پوششی از مدارس به‌عنوان بازداشتگاه، یورش به مدرسه برای بازداشت دانش‌آموزان، احیای بسیج دانش‌آموزی برای جاسوسی و تهیۀ لیست سیاه اسامی همکلاسی‌های معترض به سبک دهۀ ۶۰ و...

◼️اما سناریوی دوم:

اگر هفتۀ آتی آبستن اعتراضات خیابانی ولو در قد و قامتی کوتاهتر و کوچکتر از آبان باشد، سلاح اعتصاب در دست معلمان دیگر فقط نقش «همبستگی» عملی با مردم را پیدا نمی‌کند، بلکه فراتر از آن می‌تواند جنبۀ بازدارندگی سرکوب دولتی را هم بیشتر می‌کند یا حداقل هشدار دهد که هزینۀ این سرکوب برای حکومت، گِران تمام خواهد شد و نقش یک سپر دفاعی از مردم را هم را داشته باشد.
اما چشم‌انداز اتصال «کلاس درس» و «محیط کار» با «خیابان» میسر نمی‌شود مگر آنکه تمام اجزای جنبش کارگری و متحدانش (از جمله دانشجویان و زنان) در صورت وقوع اعتراضات توده‌ای بعدی با برنامۀ «#اعتصاب_عمومی» به این کارزار بپیوندند؛ میسر نمی‌شود مگر آنکه تشکل‌های فعالان کارگری که همیشه گرایش به تجمعات مناسبتی و خودآیین داشته‌اند، اینک که طبقۀ کارگر خودش به میدان آمده، در کنار آن‌ها دست به همبستگی «عملی» در خیابان یا محل کار بزنند و تمام تماس‌های کارگری خود را (حداقل) به سمت سازماندهی اعتصابات نمادین سوق دهند.
این میسر نمی‌شود مگر آنکه...

👇🏽ادامه متن در Instant-View👇🏽
📊 نقشۀ اعتصاب نمادین دوساعتۀ معلمان در ۹۸/۱۰/۰۲
📄 گزارش و ارزیابی از اعتصاب دوساعتۀ معلمان

◾️امروز درحالیکه مدارس ۵ استان بزرگ کشور به دنبال آلودگی شدید هوا تعطیل بودند، تحصن دوساعتۀ معلمان در ۹ شهر کشور برگزار شد. این بار هم مانند دورهای پیشین استان کردستان در ابتدای صف اعتصاب قرار داشت و در روزهایی که یافتن پیکر یخ‌زدۀ کودک کولبری واکنش‌ عمومی را در مریوان برانگیخته بود، شعارهای معلمان کردستان هم رنگ و بویی از حمایت کودکان کولبر به خود گرفت.

◽️آن سوتر درحالی‌که تهران به خاطر استفاده از بنزین غیراستاندارد عملاً بدل به اتاق مرگ شده و استنشاق هوایش روزهای متوالی است که برای سالمندان و کودکان و بیماران «کُشنده» عنوان شده، شماری از بازنشستگان در یکی از آلوده‌ترین نقاط تهران با نفس‌های به خس خس افتاده جلوی مجلس تجمع برگزار کردند و شعارهایی در طرح مطالبات اقتصادی خود دادند.

◾️به طور کل ارزیابی از اعتصاب ۲ ساعتۀ امروز معلمان را نمی‌توان بدون لحاظ کردن حداقل چهار فاکتور در نظر گرفت: ۱-تعطیلی مدارس چندین استان به دلیل آلودگی هوا ۲- فصل امتحانات ۳- نمادین و محدود نگه داشتن خود اعتصاب (تنها یک زنگ) و در آخر ۴- جوّ «صنفی» غالب بر تشکل‌های معلمان.

◽️تا جایی‌که به فاکتور اول برمی‌گردد، سابقۀ تعطیلی خودخواستۀ مدارس به فرمان حکومت در ایام اعتراضات آبان ثابت می‌کند که باید از الآن نقشۀ جایگزینی برای این طرح داشت تا برنامه‌ریزی اعتصابات و اعتراضات در مدارس کاملاً مختل نشود. قطعاً اگر این اعتصاب در روزی می‌افتاد که ۵ استان مهم کشور تعطیل نبودند، می‌شد ارزیابی بهتری از سطح مشارکت داشت، با این حال تحصن امروز معلمان وجود ضعفی را کتمان نمی‌کند که به زعم ما بیشتر در فاکتورهای سوم و چهارم نهفته است و اگر به رسمیت شناخته و حل نشود، جنبش معلمان را با این ریتم کنونی‌اش ایزوله خواهد کرد.

◾️برخی از فعالان دو فاکتور آخر را اساساً به رسمیت نمی‌شناسند و در عوض «محافظه‌کاری» بدنۀ معلمان تحت شرایط سرکوب را عامل اصلی ترمز زدن در برابر شعارهای سیاسی می‌دانند. درحالی‌که محافظه‌کار خواندن این بدنه با واقعیت خوانایی ندارد. برای این ادعا چه گواهی بهتر از پارسال که ثابت شد پس از بارها آزمودن سبک تجمع اعتراضی مقابل مجلس و سازمان برنامه و بودجه و آموزش و پرورش که عمدتاً بر روی دوش خودِ فعالان -و نه پایه‌ها- جلو می‌رفت، وقتی روش «اعتصاب سراسری» و امتناع از حضور در کلاس جلو گذاشته شد، با استقبال بی‌نظیری روبه‌رو شد که بعضاً فعالان تشکل‌ها هم انتظارش را نداشتند. این یعنی بدنۀ معلمان محافظه‌کار نبود، بلکه در به در دنبال «تاکتیک صحیح» بود.

◽️اما اعتصاب سال پیش معلمان علی‌رغم دخالت فعال پایه‌ها و تزریق اعتمادبه‌نفس، از همان آغاز حامل نقطه ضعفی بود که به «محدود» و «نمادین» نگه داشتن اعتصاب برمی‌گشت؛ به این معنا به سطح نمایش همبستگی تقلیل یافت و نتوانست فشاری را متوجه دولت برای کسب مطالباتش کند. اما فارغ از این نقطه ضعفی که برای چهارمین بار عیناً از سال پیش به امسال انتقال یافت، مسألۀ مهمتری هم در کار است. فضای جامعه از آبان ۹۸ به این سو به خاطر تجربۀ دردناک یک کشتار خیابانی دگرگون شده (آخرین آمار، حاکی از ۱۵۰۰ کشته است). پس جنبش معلمان نمی‌تواند بی‌اعتنا به این تجربۀ دردناک اجتماعی، همچنان به مطالبات اقتصادی خود از دولت –آن‌هم به شکل نمادین- مشغول شود. جنبش معلمان شانسی برای جلب حمایت گستردۀ اجتماعی ندارند، مگر آنکه خودش را با ریتم جنبش بزرگتر توده‌ای و مقتضیاتش کوک کند.

◾️یعنی نمی‌توان اعتصابی برپا کرد که هدفش همبستگی با بازنشستگان اعلام شده، اما در عین حال از همبستگی با دانش‌آموزان کشته‌شده و وضع حاد دانش‌آموزان زندانی طفره رود.

◽️اشارۀ ما به بخش پیشرویی از معلمان نیست که دفاع از آبانماه و کشته‌شدگانشان را به‌حق در بیانیه‌ها منعکس می‌کنند و در مورد آن گزارش میدهند؛ اشارۀ ما به ضرورت درگیر کردن بدنۀ معلمان در این نقاط گرهگاهی است. اینکه اعتصاب امروز ثابت کرده که هنوز دفاع از کشته‌شدگان آبان‌ماه به یکی از شعارهای اصلی معلمان تبدیل نشده، چیزی است که ما قاطعانه نه به دلیل محافظه‌کاری بدنه که به دلیل خلأ ابتکار عمل برای عقب زدن سلطۀ گرایشی می‌دانیم که مُصر بر «صنفی‌نگه داشتن» الگوی فعالیت‌های اعتراضی معلمان است.

◾️تجربۀ اعتصاب ۹۷ و موج عظیم همبستگی دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان رؤیا نبود، واقعیت بود. در این روزهای سخت هم معلمان اگر پرچم دفاع از کشته‌شدگان را از مدرسه بلند کنند، به چشم خواهند دید که چطور جامعه پشت آنان صف می‌بندد و همبستگی‌شان را از چهارسو به سمت آنان روانه می‌کند. این پشتوانۀ مردمی، خود هم قوی‌ترین نیرو برای سد گذاشتن در برابر هرگونه تعرض حکومت به معلمان است و هم بزرگترین اهرم فشار برای تحقق مطالباتشان.
کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
🎬 باتوجه به پیش‌بینی احتمال قطعی اینترنت در هفتۀ آتی، نیاز به راه‌های ارتباطی جایگزینی است که امور سازماندهی را مختل نکند. پیام‎رسانِ تاکس، یکی از نرم‌افزارهایی است که امکان برقراری ارتباط نسبتاً امن بین افراد مختلف از داخل کشور را مهیا می‌کند. این ابزار…
⚠️چند توصیۀ امنیتی⚠️

◾️اگر هنوز پیامرسان تاکس را نصب نکرده‌اید فوراً اقدام به نصب آن و اضافه‌کردن دوستانتان کنید.☝🏽
◾️ پیش از رفتن به اعتراضات تمام اطلاعات حساس را از گوشی خود پاک کنید. همینطور اطلاعات حساس را از روی کامپیوتر و سایر وسایل الکترونیک به یک فلش مجزا منتقل کنید و فلش را در جای امن پنهان کنید.
◾️ با یکی از دوستان یا اعضای خانواده هماهنگ کنید که اگر خبری از شما نشد، وسایل الکترونیک را برای جلوگیری از ضبط شدن، از خانه خارج و در جای امن قرار دهند.
◾️اگر در زمان قطعی اینترنت فیلمی از اعتراضات تهیه کردید، به جای پاک کردن از روی گوشی، آن را به فلش منتقل کنید تا در زمان مناسب به دست رسانه‌های عمومی برسانید.
◾️ ترجیحاً در صورت حضور در تجمع گوشی را بر روی حالت هواپیما قرار دهید.
◾️ سابقۀ چت‌های خود در تلگرام و اینستاگرام و توئیتر و فیسبوک را همین امروز که هنوز اینترنت قطع نشده، پاکسازی کنید و حساب‌های «علنی» خود در شبکه‌های اجتماعی را تا پیش از قطعی اینترنت موقتاً در حالت غیرفعال (دی-اکتیو) قرار دهید.
◾️ گاهی از زندانیان خواسته می‌شود که رمز دومرحله‌ای حساب‌های مجازی خود یا ایمیل و رمز را در اختیار بازجو قرار دهند، اگر پاکسازی کرده‌باشید نیازی به نگرانی نیست، همچنین یک ایمیل زاپاس برای چنین مواقعی نگه دارید.
◾️ حتماً و حتماً در زمان اعتراضات از پوشش سر و صورت استفاده کنید. قریب به اتفاق شناسایی معترضان از طریق دوربین‌ها اتفاق می‌افتد.
◾️ در شرایطی که طرف مقابل مسلح است، جنگ خیابانی هرقدر نامتمرکزتر و موضعی‌تر باشد شانس موفقیت بیشتری دارد. نسبت به آن نقاطی که نیروهای امنیتی در آنجا تدارکات کامل سرکوب دیده‌اند احتیاط کنید.
💢 خیزش توده‌ای و چشم‌انداز ما

درحالی به چهلمین روز کشتار خیابانی (#۵_دی) نزدیک می‌شویم که از ساعات اولیۀ صبح امروز، اینترنت در بسیاری از استان‌ها مختل و در مواردی قطع شده‌ است.
اینکه وقوع شورش‌هایی در قامت «دی» و «آبان» در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر، تهاجمی‌تر و با ریتم تندتری گریزناپذیر خواهد بود، را در هفته‌های گذشته بارها گفته‌بودیم.
اما سؤالی که این روزها دهان به دهان می‌چرخد آنست که آیا دی‌ماه می‌تواند آبستن خیزش توده‌ای دیگری باشد؟ کار ما پیش‌گویی آینده نیست، بلکه ارزیابی از شرایط به نحوی است که بتوانیم وظایف خود را متناسب با آن تعیین کنیم. با این نگاه، «دی» و «بهمن» و «فروردین» فقط اسامی هستند با ظرفیت‌های تاریخی مشابه. محور مسئولیت‌های ما اما یکی است.
جنگ خیابانی ضرورتاً باید از همین امروز چشم‌انداز روشن و بابرنامه داشته باشد. جنگ ما برای سرنگونی، با بدیلِ پس از سرنگونی گره خورده و از هم جدا نیستند.
از همین رو باید بتوان به شکل مصداقی‌تری این چشم‌اندازِ برنامه‌ای را تشریح کرد. در اینجا به مهمترین بندهایی که به زعم ما ضروریست که مطرح کرد و جاانداخت می‌پردازیم:

🔻در #شرایط_خیزش_توده‌ای :

◾️#جنگ_خیابانی بدون اتصال به #اعتصاب_عمومی شانسی برای پیروزی ندارد. #اعتصاب_سیاسی، مهم‌ترین سلاح کارگران است و بنابراین بخشی از شعارهای توده‌ای در خیابان‌ها باید رو به کارگران و با خواست پیوستن‌شان با سلاح اعتصاب به خیزش مردمی باشد.

◾️مسلح شدن توده‌ها یک مرحلۀ اجتناب‌ناپذیر از جنگ ماست: ج.ا با قدرت سلاح برجا مانده و بدون سلاح هم به زیر کشیده نخواهد شد. مسلح‌شدن هر قدر منسجم‌تر و در قالب هسته‌ها و تقسیم وظایف درونی باشد شانس بیشتری برای دخالتگری و بقا دارد.

◾️سپاه و ارتش و قوای شبه‌نظامی نزدیک به آنان، نه «برادران» ما که دو بازوی اجرایی سرکوب و حفظ ج.ا هستند و انحلالشان بخشی از نبرد ما. تشویق سربازان به تمرد و سرپیچی از اجرای فرمان تیر، اقدامشان برای رساندن سلاح به مردم و پیوستن‌شان به جنگ خیابانی «همراه با سلاح»، ضروری است.

◾️ پزشکان، پرستاران و دانشجویان پزشکی در شرایط کشتار، ضروریست که شبکه‌های درمانگر معتمد و زیرزمینی تشکیل دهند تا هم به نجات مجروحان بیایند و هم مکانیسم‌هایی را طراحی کنند که جلوی تحویل مجروحان به نیروهای امنیتی در مراکز درمانی گرفته شود. هزاران هزار مجروح بدون وجود این شبکه‌های درمانگر مستقل نه شانسی برای نجات دارند و نه ادامۀ مبارزه.

◾️همبستگی طبقاتی با اعتراضات منطقه‌ای یکی از وظایف ماست اگر به یاد داشته باشیم که ج.ا در همین روزها رسماً و مستقیماً مشغول سرکوب اعتراضات عراق و لبنان هم است.

🔻در شرایط #اعتصاب_عمومی :

◾️ضروریست به شکل مسلحانه از اعتصاب در مراکز کار در برابر حراستِ مسلح و هجوم نیروهای امنیتی دفاع کرد.

🔻در شرایط وقوع #جنگ_داخلی یا #حملۀ_خارجی :

◾️ضروریست «جبهۀ سومی» مجزا از دو جبهۀ ارتجاعی سرمایه‌داری تشکیل داد؛ یعنی مستقل از ۱-جمهوری اسلامی و متحدانش مثل پوتین و اسد و ... ۲-آمریکا و ناتو و عربستان و نیروهای نیابتی‌شان.
این جبهۀ سوم متشکل از توده‌های مسلح کارگران و مردمی است که با اتکای به قدرت سلاح، اشغال بخش‌های کلیدی اقتصادی و آزاد کردن مناطق، ادارۀ مناطق آزادشده را مستقلاً و مستقیماً در دست خودشان می‌گیرند.

🔻در #فردای_سرنگونی یا #آزادسازی_منطقه‌ای (یعنی در هر نقطه‌ای که به دست نیروهای انقلابی بیفتد و آزاد شود)

◾️در شرایطی که شیرازۀ امور از دست حکومت مرکزی در رفته یا قدرت حاکم سقوط کرده است، توده‌های مسلح مردم خواهند بود که می‌توانند رأساً خودشان ادارۀ امور را به دست بگیرند: از تأمین مواد اولیه و ادارۀ کارخانه‌ تا تأمین سوخت و خوراک؛ از حمل و نقل و ایست بازرسی تا دفاع مسلحانه از شهر و رسیدگی به مجروحان؛ می‌توانند و ناگزیرند مستقیماً و زیر نظارت خود نماینده انتخاب کنند. گویی عملاً خودشان در کف خیابان یک دولت شکل داده باشند (ولو دولتی که هنوز غیررسمی، تثبیت‌نشده و شکننده است).

این قدرت چه در چهارچوب یک کارخانه باشد چه در مقیاس یک منطقه «#شورا» نام دارد که سنگ بنا و پایۀ دولت سراسری کارگران و جایگزینِ ج.ا است.
با تثبیت این قدرت از پایین است که این بندها می‌تواند و باید به اجرا گذاشته شود:
◾️آموزش رایگان کیفی، بیمه‌های بیکاری و سلامت، مسکن عمومی استیجاری با قیمت پایین
◾️جدایی کامل دین از دولت، آزادی بیان و تشکل، اعطای تمام حقوق دموکراتیکِ زنان، اقلیت‌های جنسی، خداناباوران، اقلیت‌های مذهبی و قومی تحت ستم و...
◾️مصادرۀ صنایع بزرگ و معادن و بنیادها و اوقاف و اراضی بزرگ و... به نفع مالکیت عمومی و تحت ادارۀ دموکراتیک شوراهای کارگران و زحمتکشان و سربازان
◾️تضمین حق تعیین سرنوشت برای ملل تحت ستم در ایران
و...
۵ درسی که ۵ دی داد

◼️ترس و شکنندگی حکومت

لشکرکشی و آماده‌باش تمام قدِ جمهوری اسلامی در روز ۵ دی و کشاندن بخش اعظم قوای نظامی و شبه‌نظامی به کف خیابان و نمایش ادوات سرکوب با عربدۀ «یاحیدر» و بخشاً قطع اینترنت، اگر یک پیام مهم داشت این بود که اتفاقاً آن‌کسی که وحشت سرتاپایش را گرفته طبقۀ حاکم است و آن همه بلوف زدن از «خواباندن غائلۀ آبان» هم صرفاً روحیه دادن به خودش.

◼️دروغ انتساب تحولات آبان به «توطئۀ اپوزیسیون خارجی»

یک ماه آزگار است که شاهد پمپاژ انبوهی گزارش ساختگی و مستند فرمایشی صدا و سیما بودیم که با تکنیک‌های سینمایی و چاشنی اعترافات اجباری و یک موسیقیِ متنِ مرموز، سعی داشت خیزش آبان را دستپختِ دو اپوزیسیون پهلوی و رجوی نشان دهد. کاری نبود که نکرده باشند تا بگویند خیزش تعرضی آبان، توده‌ای نبود، یک توطئه بود! در این میان فرصت‌طلبی بخشی از اپوزیسیون برای مصادرۀ اعتراضات و ادعای پوچ و دروغین آمریکا با ژست کمک‌رسانی به اعتراضات هم مدام خوراک این سناریو را جور می‌کرد. ۵ دی ماه اگر چیزی را ثابت کرد، برملاشدن دروغ‌های صداوسیما‌ و دولت آمریکا برای گُنده ‌کردن دو اپوزیسیونی بود که مدام نامشان هم از بلندگوهای صداوسیما پخش می‌شود و هم از رسانه‌های دولتی خارجی. چه ادله‌ای مستندتر از اینکه یک ماه تبلیغات متمرکز همین دو اپوزیسیون، میلیمتری باعث سازماندهی و تحرک در روز ۵ دی نشد.

در حقیقت ۵ دی، بیش از پیش ثابت کرد که چرا خیزش آبان، یک طغیان مردمی خودانگیخته و متکی بر خودسازماندهی توده‌ای از پایین بود. و هم بار دیگر ثابت کرد که بی‌چون و چرا هیچ سازمان سیاسی (چپ یا راست) در حال حاضر در ایران اعتبار و پایگاه فراگیر ندارد.

◼️بزک کردن «بحران» اپوزیسیون با تبلیغات

احزابی که به این جمع‌بندی بالا معترف نیستند، مجبورند مدام شکاف میان «واقعیت موجود» و «تصورات و تخیلات»شان از خودشان را با تبلیغ و تهییج، اغراق‌ و حتی در مواردی انتشار فیک‌نیوز (اخبار جعلی) پُر کنند. این اغراق و مبالغه نه استثنا که بدل به بیماری همه‌گیر شده و چپ و راست نمی‌شناسد (شاید خود ما هم در مواردی از تهییج اضافه مبرا نبودیم).

در ظاهر البته این مبالغه‌ها به قصد تزریق روحیه است، اما در واقعیت ترفندی برای پوشاندن ضعفی است که قرار نیست به رسمیت شناخته شود و در عوض یک‌راست ضربات مهلکی به اعتماد جامعه به رسانه‌ها و نیروهای سیاسی می‌زند.

از این منظر لیست بلندبالای احزاب راست و چپی را که در یک ماهۀ اخیر برای دادن فراخوانِ دعوت مردم به خیابان با یکدیگر سبقت گذاشتند، باید در همین انکار و خودبزرگ‌بینی جُست و البته فرصت‌طلبی برخی (که اگر زد و اعتراضی شد، سرشان بی‌کلاه نماند).

◼️بحران تشکل‌های داخلی

از اپوزیسیون خارج که بگذریم، لیست بلندی هم از فراخوان‌دهندگان و دعوت‌کنندگان داخل کشور بود، شامل ده‌ها «تشکل مدنی» و فعال اجتماعی و «هنرمند» و «فعال کارگری» و «سندیکا » و چه و چه. تعدادی از اینان اگر هم از فراخوان حمایت کردند، دستکم خوشان هم در مراسم چهلم کشته‌شدگان حاضر شدند و به هزینۀ دستگیری همبستگی عملی‌شان را نشان دادند که به راستی جای تقدیر دارد. دسته‌ای دیگر اما به سیاق همیشه به شکل اداری و مِن بابِ رفع تکلیف پای فراخوان‌هایی را امضا زدند بی‌آنکه مسئولیت عملی در قبالش بپذیرند. بخشی از تشکل‌های فعالان کارگری مشمول این نقدند و بالأخره یکبار برای همیشه باید این سنت را طرد کرد.

این تناقض را که چطور سندیکاها و تشکل‌های کارگری بر روی کاغذ بیانیه‌های آتشین و فراخوان به حضور خیابانی مردم می‌دهند، درحالیکه خود قادر به بالابردن حتی یک پلاکارد همبستگی درون محیط کار با اعتراضات آبان نیستند، باید در ماهیت این تشکل‌ها (به‌عنوان تشکل‌های نامربوط به محیط کار) یافت. اما به جز بحران عینی، بحران ذهنی این تشکل‌ها هم غیرقابل انکار است؛ یعنی این برکسی پوشیده‌نیست که به لحاظ سطح مبارزه‌جویی و رادیکالیسم هم از خودِ توده‌های شوریدۀ آبان و هم از خودِ جنبش کارگری عقب‌تر حرکت می‌کنند.

اگر قشری از طبقۀ متوسط و همپیمانانش مایلند با شمع برافروختن و خاموشی چراغ و تجمع سکوت و امثالهم به این خیزش بپیوندند، انتخاب خودشان است؛ اما توهم به اینکه این قشر و «فعالان مدنی» رسانه‌ای‌شان با ذهنیت متوهم به تغییر و اصلاح جمهوری اسلامی از درون و تمام ابزارهای خنثی و کُند و منفعلانه‌اش بتواند به صرف فراخوان و رسانه، رهبری توده‌های طغیان‌کرده و رادیکال را به دست بگیرد توهم محض است.

◼️جمهوری اسلامی وانمود می‌کند که «غائلۀ آبان» را جمع کرده، اما مادامیکه بحران اقتصادی پابرجاست، تکرار «آبان‌ها» هم اجتناب‌ناپذیر است. با اینحال این خیزش‌ها برای پیروزی نیاز به اهرم‌های دیگری هم دارند؛ وگرنه مثل یک نهال ظریف با وزش باد به هر سو ممکنست بروند یا حتی بشکنند. اهرم «رهبری» یکی از آن معماهاست که باید حل شود.
📷 چهلمین روز کشتار خیابانی آبانماه در درحالی گذشت که گویا شرایطی مشابه حکومت نظامی در شهرها بازسازی شده بود. با این‌حال حضور خیابانی این همه نیروی نظامی مانعِ آن نشد که شعار #کشته_ندادیم_که_سازش_کنیم با صدای رسا بر سر قبرهای کشته‌شدگان فریاد زده شود.
تصویر بالا، چهرۀ #محسن_محمدپور کودک کارگری است که در اعتراضاب آبانماه به قتل رسید. #محسن_محمدپور شاید به حق نمادین‌ترین چهره‌ای باشد که جنبش آبان را نمایندگی می‌کند: هم کودک، هم کارگر و هم برآمده از منطقه‌ای محروم در خرمشهری که سال‌ها زیر بمباران جنگی صدام بود و هم برای دهه‌ها جزء ثابت تبلیغات ایدئولوژیک شهیدپروری حاکمیت.

#کشتار_آبان #دیوارنویسی #خیابان_تریبون_زندانی_سیاسی