Forwarded from تکنولوژی و معنا (تمنا)
مدتی پیش، حکمتی از مصطفی ملکیان خواندم با این مضمون که هنری بیاموزید تا به پر کردن تنهاییای که پس از چهلسالگی با آن مواجه خواهید شد، کمک کند.
تازه در سیوششسالگی، یادگیری موسیقی و سنتور را آغاز کردم. از قضای روزگار، پیش از چهلسالگی، تنهایی عمیق و سهمگینی بر من هجوم آورد. در تمام سه سالی که با حسی غریب از ابهام، ترس، یاس، خشم و غم دستوپنجه نرم میکردم، سنتور یار و همدمم بود. مصطفی ملکیان راست میگوید؛ اگر سنتور نبود، چه بسا این تنهایی صاعقهوار خردم میکرد.
اگرچه نوازنده ماهری نیستم، اما آنچه باید رخ میدهد: بیانی روان، بهجتانگیز و شادکامانه از احساسهایم به هنگام بداههنوازی.
اکنون که حسهای ناخوشایند سه سال گذشته رفتهاند، منم و این یار قدیمی که صدایش شفافتر شده و نواختتش سرمستکنندهتر.
مدیون استادم جناب غلامرضا مشایخیام که رهایی در نواختن را به من آموخت. هر جلسه درسش ترکیبی است از تکنیک، تشریح حس و حال قطعه، تاریخ و تبار گوشهها و یادی از بزرگان ازدسترفته. اگرچه شاگرد منظمی نیستم، اما هر بار من را با اشتیاق میپذیرد و فرصت تجربه کردن را در اختیارم میگذارد. زندگانیاش دراز باد.
تازه در سیوششسالگی، یادگیری موسیقی و سنتور را آغاز کردم. از قضای روزگار، پیش از چهلسالگی، تنهایی عمیق و سهمگینی بر من هجوم آورد. در تمام سه سالی که با حسی غریب از ابهام، ترس، یاس، خشم و غم دستوپنجه نرم میکردم، سنتور یار و همدمم بود. مصطفی ملکیان راست میگوید؛ اگر سنتور نبود، چه بسا این تنهایی صاعقهوار خردم میکرد.
اگرچه نوازنده ماهری نیستم، اما آنچه باید رخ میدهد: بیانی روان، بهجتانگیز و شادکامانه از احساسهایم به هنگام بداههنوازی.
اکنون که حسهای ناخوشایند سه سال گذشته رفتهاند، منم و این یار قدیمی که صدایش شفافتر شده و نواختتش سرمستکنندهتر.
مدیون استادم جناب غلامرضا مشایخیام که رهایی در نواختن را به من آموخت. هر جلسه درسش ترکیبی است از تکنیک، تشریح حس و حال قطعه، تاریخ و تبار گوشهها و یادی از بزرگان ازدسترفته. اگرچه شاگرد منظمی نیستم، اما هر بار من را با اشتیاق میپذیرد و فرصت تجربه کردن را در اختیارم میگذارد. زندگانیاش دراز باد.
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
احسان شریعتی
ما به رویکرد فلسفی بهمعنای اندیشیدن بنیادین و ترازتاریخی، از منظر هستیشناختی، نیازمندیم تا برای پرسشها و مسئلههای مبتلا به اینجایی و اکنونی پاسخها و راهحلهای بلندمدت، پایدار، و موزونتری بیابیم.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @Dr_ehsanshariati
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
احسان شریعتی
ما به رویکرد فلسفی بهمعنای اندیشیدن بنیادین و ترازتاریخی، از منظر هستیشناختی، نیازمندیم تا برای پرسشها و مسئلههای مبتلا به اینجایی و اکنونی پاسخها و راهحلهای بلندمدت، پایدار، و موزونتری بیابیم.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @Dr_ehsanshariati
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Forwarded from Aasoo - آسو
در دفاع از همدلی 🔺
همدلی، شریک احساسات شخص دیگری شدن و در نتیجه به فکر او بودن و غم او را خوردن، در جامعهی ما معمولاً نوعی فضیلت به شمار میرود. حس غمخواری و نگرانی برای راحتی و آسایش دیگران را با گفتن «بگو، گوشم با توست» و «درد تو را میفهمم» بیان میکنیم. «قانون طلایی» را میپذیریم که میگوید: با دیگران همانگونه رفتار کن که میخواهی با تو رفتار کنند.
aasoo.org/fa/articles/2084
@NashrAasoo 💭
همدلی، شریک احساسات شخص دیگری شدن و در نتیجه به فکر او بودن و غم او را خوردن، در جامعهی ما معمولاً نوعی فضیلت به شمار میرود. حس غمخواری و نگرانی برای راحتی و آسایش دیگران را با گفتن «بگو، گوشم با توست» و «درد تو را میفهمم» بیان میکنیم. «قانون طلایی» را میپذیریم که میگوید: با دیگران همانگونه رفتار کن که میخواهی با تو رفتار کنند.
aasoo.org/fa/articles/2084
@NashrAasoo 💭
Forwarded from Aasoo - آسو
فرانتس کافکا که بود و چرا امروز بیش از هر زمان دیگری محبوبیت دارد؟🔻
🔸 فرانتس کافکا در سال ۱۸۸۳ در پراگ متولد شد. او از اقلیت یهودیانِ آلمانیزبان بود، و به همین دلیل از همان ابتدا به نوعی غریبه محسوب میشد. کافکا همچنین آنقدرها مورد پذیرش خانوادهاش نبود و بهویژه تمام عمر از رفتار پدرش که ترجیح میداد پسرش بهجای نویسنده تاجر باشد رنج کشید. او که نمیتوانست تنها از طریق نویسندگی امرار معاش کند از صبح تا ظهر بهعنوان کارمند بیمه کار میکرد و پس از آن خودش را وقف فعالیتهایی میکرد که از آنها لذت میبرد. موتورسواری میکرد، سینما میرفت و به روسپیخانهها سر میزد. اهل ورزش بود. به پاریس و برلین سفر میکرد و از معاشرت با آدمها لذت میبرد. اما با زنان نمیتوانست ارتباط چندان خوبی برقرار کند، موضوعی که دلیلش تا حدی انتظارات اجتماعی بود. او مطمئن نبود که اگر فردی به دنبال رابطهای جدی با دیگری باشد چه حدی از صمیمیت میانشان قابلقبول است.
🔸 کافکا عصرها و شبها مینوشت: خاطرات، داستانهای کوتاه، رمان. ماکس برود بهترین دوستِ کافکا، که در دوران تحصیل در رشتهی حقوق با وی آشنا شده بود، متوجه استعداد ادبیِ کافکا شد و او را به انتشار آثارش تشویق کرد. اما کافکا نسبت به تواناییاش در نویسندگی شک داشت. او در سال ۱۹۲۴ تنها چند هفته قبل از چهلویکمین سالگرد تولدش بر اثر بیماری سل درگذشت. او از دوستش خواسته بود که پس از مرگش تمامی نوشتههایش را بسوزاند. اما بخت با آیندگان یار بود که ماکس برود خواستهی کافکا را برآورده نکرد. در غیر این صورت، آثاری همچون محاکمه هرگز منتشر نمیشدند. امروز این رمانِ ناتمام یکی از شناختهشدهترین آثار کافکا است. داستان دربارهی مردی است که بیآنکه بداند چه کرده است متهم شناخته میشود. طبق روال معمول آثار کافکا این داستان پایانِ خوشی ندارد.
🔸 کافکا در شبکههای اجتماعی به میم تبدیل شده است. این موضوع بهویژه دربارهی حشرهای که گرگور سامسا، قهرمان مسخ، به آن تبدیل شد صدق میکند. جوانان در تیکتاک و اینستاگرام نقلقولهایی از کافکا را رد و بدل میکنند، نقلقولهایی که هر چند شاید همیشه دقیق نباشد اما چیزی از رفتارهای پرستشگونه نسبت به او کم نمیکند. نقطهی اوج پرستشِ کافکا را میتوان در کیکهای تولدی به شکلِ او دید که تصاویرشان در اینترنت دست به دست میشود. کافکا اغلب به این دلیل برای جوانترها جذاب است که آنها نیز با مرجعیت رابطهای پُرتنِش دارند و گاهی به اندازهی شخصیتهای داستانیِ کافکا احساس سرگشتگی میکنند. موضوعاتی همچون بیگانگی، طردشدگی و مسائل مربوط به هویت، امروز ــ یک قرن پس از مرگ کافکا ــ به همان اندازهی زمانِ حیاتِ او اهمیت دارند.
@NashrAasoo 💭
🔸 فرانتس کافکا در سال ۱۸۸۳ در پراگ متولد شد. او از اقلیت یهودیانِ آلمانیزبان بود، و به همین دلیل از همان ابتدا به نوعی غریبه محسوب میشد. کافکا همچنین آنقدرها مورد پذیرش خانوادهاش نبود و بهویژه تمام عمر از رفتار پدرش که ترجیح میداد پسرش بهجای نویسنده تاجر باشد رنج کشید. او که نمیتوانست تنها از طریق نویسندگی امرار معاش کند از صبح تا ظهر بهعنوان کارمند بیمه کار میکرد و پس از آن خودش را وقف فعالیتهایی میکرد که از آنها لذت میبرد. موتورسواری میکرد، سینما میرفت و به روسپیخانهها سر میزد. اهل ورزش بود. به پاریس و برلین سفر میکرد و از معاشرت با آدمها لذت میبرد. اما با زنان نمیتوانست ارتباط چندان خوبی برقرار کند، موضوعی که دلیلش تا حدی انتظارات اجتماعی بود. او مطمئن نبود که اگر فردی به دنبال رابطهای جدی با دیگری باشد چه حدی از صمیمیت میانشان قابلقبول است.
🔸 کافکا عصرها و شبها مینوشت: خاطرات، داستانهای کوتاه، رمان. ماکس برود بهترین دوستِ کافکا، که در دوران تحصیل در رشتهی حقوق با وی آشنا شده بود، متوجه استعداد ادبیِ کافکا شد و او را به انتشار آثارش تشویق کرد. اما کافکا نسبت به تواناییاش در نویسندگی شک داشت. او در سال ۱۹۲۴ تنها چند هفته قبل از چهلویکمین سالگرد تولدش بر اثر بیماری سل درگذشت. او از دوستش خواسته بود که پس از مرگش تمامی نوشتههایش را بسوزاند. اما بخت با آیندگان یار بود که ماکس برود خواستهی کافکا را برآورده نکرد. در غیر این صورت، آثاری همچون محاکمه هرگز منتشر نمیشدند. امروز این رمانِ ناتمام یکی از شناختهشدهترین آثار کافکا است. داستان دربارهی مردی است که بیآنکه بداند چه کرده است متهم شناخته میشود. طبق روال معمول آثار کافکا این داستان پایانِ خوشی ندارد.
🔸 کافکا در شبکههای اجتماعی به میم تبدیل شده است. این موضوع بهویژه دربارهی حشرهای که گرگور سامسا، قهرمان مسخ، به آن تبدیل شد صدق میکند. جوانان در تیکتاک و اینستاگرام نقلقولهایی از کافکا را رد و بدل میکنند، نقلقولهایی که هر چند شاید همیشه دقیق نباشد اما چیزی از رفتارهای پرستشگونه نسبت به او کم نمیکند. نقطهی اوج پرستشِ کافکا را میتوان در کیکهای تولدی به شکلِ او دید که تصاویرشان در اینترنت دست به دست میشود. کافکا اغلب به این دلیل برای جوانترها جذاب است که آنها نیز با مرجعیت رابطهای پُرتنِش دارند و گاهی به اندازهی شخصیتهای داستانیِ کافکا احساس سرگشتگی میکنند. موضوعاتی همچون بیگانگی، طردشدگی و مسائل مربوط به هویت، امروز ــ یک قرن پس از مرگ کافکا ــ به همان اندازهی زمانِ حیاتِ او اهمیت دارند.
@NashrAasoo 💭
Telegraph
فرانتس کافکا که بود و چرا امروز بیش از هر زمان دیگری محبوبیت دارد؟
* به مناسبت صدمین سالمرگ فرانتس کافکا فرانتس کافکا در سال ۱۸۸۳ در پراگ متولد شد. او از اقلیت یهودیانِ آلمانیزبان بود، و به همین دلیل از همان ابتدا به نوعی غریبه محسوب میشد. کافکا همچنین آنقدرها مورد پذیرش خانوادهاش نبود و بهویژه تمام عمر از رفتار پدرش…
Forwarded from مصطفی ملکیان
🔴تبعیت از "هیچ کس" و زندگی عاریتی
✍مصطفی ملکیان
🔹یک فیلسوف و عارف و روانشناس اروپای شرقی به نام آقای جاروس است، که فعلاًاستادی در کانادا و استاد فلسفه در دانشگاههای امریکاست. ایشان معتقد است که زندگی عاریتی سخنشنوی از فرد نامرئی است، کسی که او را نمیبینیم و اصلاً نمیتوان او را دید.
🔹آزمایشهای روانشناسی نشان داده است که اگر شخصی تنها، در یک اتاق ساختمانی مشغول کار باشد و ببیند که از زیر در دودی به درون اتاق میآید، به محض رؤیت دود، به طرف درمیرود تا علت آن را کشف کند یا از دیگر افراد ساختمان بپرسد. اما اگر سه نفر در یک اتاق باشند و همین دود را ببینند، خیلی که زود دست به کار شوند ۶ دقیقه بعد از ورود دود است، و گاهی تا رؤیتشان از آنها گرفته نشود هیچ تکان نمیخورند. چرا؟ چون نفر اول میگوید: اگر این دود چیز خطرناکی بود، آن دو نفر واکنش نشان میدادند و چون آن دو نشستهاند لابد چیز خطرناکی نیست، غافل از اینکه آن دو نفر هم به دوتای دیگر نگاه میکنند و همین توجیه را میآورند. یعنی من به دلیل چیزی که در آن دو میبینم تشخیص خودم را تعطیل میکنم. غافل از اینکه دوتای دیگر هم همین فکر را میکنند. خوب، در این فرآیند ما از چه کسی تبعیت میکنیم؟ من از شما دو تا، دومی از ما دو تا، و سومی هم از دو تای اول، پس در واقع داریم از «هیچ کس» تبعیت میکنیم!
➖مصطفی ملکیان،زندگی اصیل و مطالبه دلیل
@mostafamalekian
✍مصطفی ملکیان
🔹یک فیلسوف و عارف و روانشناس اروپای شرقی به نام آقای جاروس است، که فعلاًاستادی در کانادا و استاد فلسفه در دانشگاههای امریکاست. ایشان معتقد است که زندگی عاریتی سخنشنوی از فرد نامرئی است، کسی که او را نمیبینیم و اصلاً نمیتوان او را دید.
🔹آزمایشهای روانشناسی نشان داده است که اگر شخصی تنها، در یک اتاق ساختمانی مشغول کار باشد و ببیند که از زیر در دودی به درون اتاق میآید، به محض رؤیت دود، به طرف درمیرود تا علت آن را کشف کند یا از دیگر افراد ساختمان بپرسد. اما اگر سه نفر در یک اتاق باشند و همین دود را ببینند، خیلی که زود دست به کار شوند ۶ دقیقه بعد از ورود دود است، و گاهی تا رؤیتشان از آنها گرفته نشود هیچ تکان نمیخورند. چرا؟ چون نفر اول میگوید: اگر این دود چیز خطرناکی بود، آن دو نفر واکنش نشان میدادند و چون آن دو نشستهاند لابد چیز خطرناکی نیست، غافل از اینکه آن دو نفر هم به دوتای دیگر نگاه میکنند و همین توجیه را میآورند. یعنی من به دلیل چیزی که در آن دو میبینم تشخیص خودم را تعطیل میکنم. غافل از اینکه دوتای دیگر هم همین فکر را میکنند. خوب، در این فرآیند ما از چه کسی تبعیت میکنیم؟ من از شما دو تا، دومی از ما دو تا، و سومی هم از دو تای اول، پس در واقع داریم از «هیچ کس» تبعیت میکنیم!
➖مصطفی ملکیان،زندگی اصیل و مطالبه دلیل
@mostafamalekian
کانال تلگرامی دکتر هجیر تشکری دوست فرهیخته...تقدیم به دوستان ارجمند🌺🌺💞https://t.me/lightdark57HTT
Forwarded from Aasoo - آسو
«گرچه بسیاری از مردم اسمِ رالز را نشنیدهاند اما نظراتش انقلابی در فلسفهی سیاسی به راه انداخته و شاید تنها اندیشمند یکصد سالِ اخیر است که همه به جایگاه او در کانون اندیشهی سیاسیِ غرب، در کنار کسانی مثل افلاطون، تامس هابز، آدام اسمیت و کارل مارکس، اقرار میکنند.»
aasoo.org/fa/articles/4792
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/articles/4792
@NashrAasoo 🔻
Forwarded from Dr s.a S.a
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
درود فراوان تقدیم به همه هم میهنانی که دل در گرو مراقبت از وطن دارند...از این باب که با انتشار این اثر با سیاق دگردوستی به دیگران مهربانی می کنید سپاسگزارم ارادتمند وخاکسار احمد خاکیان💞💞💞
bankcard.com/6104337279137242
پیج اینستاگرام
instagram.com/ghazanfar.alijani
کانال تلگرام طنز غضنفر
https://t.me/Tanz_ghazanfar
bankcard.com/6104337279137242
پیج اینستاگرام
instagram.com/ghazanfar.alijani
کانال تلگرام طنز غضنفر
https://t.me/Tanz_ghazanfar
Forwarded from مصطفی ملکیان
🔴تعریفی از ایمان: ایمان عقیده ای است که از آن دست بر نمی داریم
🔹کسانی گفته اند ایمان عقیده است ولی نه هر عقیده ای،بلکه عقیده ای که از آن دست بر نمی داریم.اگر عقیده ای از این قسم داشتیم به آن می گویند ایمان.یعنی تاملی کنید و ببینید چه چیزهایی را حاضرید از آنها دست بردارید و چه چیزی را ممکن نیست از آن دست بردارید.آنهایی را که ممکن نیست از آن دست بردارید ایمان های شما هستند.
🔹سن شما اقتضا نمی کند که مرحوم علامه سید محمد فرزان(ره) را دیده باشید.ایشان واقعا از لحاظ علمی علامه بود اما این مهم نیست؛مهم جنبه تقدس و پاکی ایشان است.در جلد سوم کتاب از صبا تا نیما خواندم که نویسنده نقل می کند که در جلسه ای که بسیاری از اهل فکر و نظر بودند،شخصی پشت تریبون رفت و شروع کرد راجع به امام زمان تشکیک کردن،درباره طول عمر و چیزهای دیگر.مرحوم فرزان ابتدا سکوت کرد و بعد که دید آن آقا ادامه میدهد بلند شد و گفت:آقا!این یکی را از مردم نگیرید!مردم بدبختی های خودشان را با این مطلب که امام زمانی هست تشفی و تسلی میدهند.اگر این را از مردم بگیرید دیگر چیزی در عالم ندارند.
🔹یکی از عللی که گاه انسان دیگر حاضر نیست دست از عقیده ای بردارد این است که نا خودآگاه احساس می کند که با دست برداشتن از آن عقیده روانش از هم می پاشد.یعنی دست برنداشتن از این عقیده نوعی مکانیزم دفاعی روانی است.در واقع گاهی نیز ناآگاهانه است و انسان خود نمی تواند تجزیه و تحلیل کند و گویا ضمیر ناخودآگاه انسان القا میکند که اگر این عقیده از دست رفت تو دیگر به لحاظ روانی از هم می پاشی و گفته اند عقایدی از این دست ایمانیات شما هستند.بقیه را فقط می توان عقیده دانست نه ایمان.به عقیده ای که به هیچ وجهی از وجوه حاضر نیستید از آن دست بردارید،ایمان می گویند.
➖استاد ملکیان،ایمان و تعقل،صفحات 75 تا 77 با تلخیص
@mostafamalekian
🔹کسانی گفته اند ایمان عقیده است ولی نه هر عقیده ای،بلکه عقیده ای که از آن دست بر نمی داریم.اگر عقیده ای از این قسم داشتیم به آن می گویند ایمان.یعنی تاملی کنید و ببینید چه چیزهایی را حاضرید از آنها دست بردارید و چه چیزی را ممکن نیست از آن دست بردارید.آنهایی را که ممکن نیست از آن دست بردارید ایمان های شما هستند.
🔹سن شما اقتضا نمی کند که مرحوم علامه سید محمد فرزان(ره) را دیده باشید.ایشان واقعا از لحاظ علمی علامه بود اما این مهم نیست؛مهم جنبه تقدس و پاکی ایشان است.در جلد سوم کتاب از صبا تا نیما خواندم که نویسنده نقل می کند که در جلسه ای که بسیاری از اهل فکر و نظر بودند،شخصی پشت تریبون رفت و شروع کرد راجع به امام زمان تشکیک کردن،درباره طول عمر و چیزهای دیگر.مرحوم فرزان ابتدا سکوت کرد و بعد که دید آن آقا ادامه میدهد بلند شد و گفت:آقا!این یکی را از مردم نگیرید!مردم بدبختی های خودشان را با این مطلب که امام زمانی هست تشفی و تسلی میدهند.اگر این را از مردم بگیرید دیگر چیزی در عالم ندارند.
🔹یکی از عللی که گاه انسان دیگر حاضر نیست دست از عقیده ای بردارد این است که نا خودآگاه احساس می کند که با دست برداشتن از آن عقیده روانش از هم می پاشد.یعنی دست برنداشتن از این عقیده نوعی مکانیزم دفاعی روانی است.در واقع گاهی نیز ناآگاهانه است و انسان خود نمی تواند تجزیه و تحلیل کند و گویا ضمیر ناخودآگاه انسان القا میکند که اگر این عقیده از دست رفت تو دیگر به لحاظ روانی از هم می پاشی و گفته اند عقایدی از این دست ایمانیات شما هستند.بقیه را فقط می توان عقیده دانست نه ایمان.به عقیده ای که به هیچ وجهی از وجوه حاضر نیستید از آن دست بردارید،ایمان می گویند.
➖استاد ملکیان،ایمان و تعقل،صفحات 75 تا 77 با تلخیص
@mostafamalekian
Forwarded from مشق نو
📝📝📝اصلاحطلبان؟ خیر، متشکرم!
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌نوشتار پیش رو چه میگوید؟
🖊سعید حجاریان، از آغاز جنبش موسوم به اصلاحات در خرداد ۱۳۷۶ تا به امروز همواره تلاش کرده است ضمن نگاه هنجاری و راهبردی به «اصلاحات»، نیمنگاهی به انتقاد از این جریان نیز داشته باشد که شاید بخش انتقادی مقاله «اصلاحات مُرد، زنده باد اصلاحات!» معروفترین آنها محسوب شود.
🖊حجاریان در نوشتار «اصلاحطلبان؟ خیر، متشکرم!» نخست، نگاهی به کارویژههای تفکر اصلاحی انداخته و حول دو مؤلفه «درک منطق موقعیت» و «نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل» به بحث پرداخته و با ذکر مثالهایی عینی توضیح داده است این دو مؤلفه چگونه به پیش رفتهاند.
🖊او سپس استدلال میکند که اینک نظام ادراکی اصلاحطلبان با مشکلاتی مواجه شده تا جایی که کارویژه اصلیشان، یعنی نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل را تا حد زیادی از دست دادهاند.
🖊نهایتاً، حجاریان به پیامدهایی ارجاع میدهد که در پی این وضعیت گریبان اصلاحطلبان را گرفته است که، از میان رفتن نقش واسط اصلاحطلبی بهعنوان نیروی میانه و ضربهگیر جامعه از یکسو، و «تصویرسازی دفرمه» و «برساختن خصم» از سوی دیگر، بخشی از آنهاست.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6064
#سعید_حجاریان #اصلاحات #اصلاح_طلبی
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌نوشتار پیش رو چه میگوید؟
🖊سعید حجاریان، از آغاز جنبش موسوم به اصلاحات در خرداد ۱۳۷۶ تا به امروز همواره تلاش کرده است ضمن نگاه هنجاری و راهبردی به «اصلاحات»، نیمنگاهی به انتقاد از این جریان نیز داشته باشد که شاید بخش انتقادی مقاله «اصلاحات مُرد، زنده باد اصلاحات!» معروفترین آنها محسوب شود.
🖊حجاریان در نوشتار «اصلاحطلبان؟ خیر، متشکرم!» نخست، نگاهی به کارویژههای تفکر اصلاحی انداخته و حول دو مؤلفه «درک منطق موقعیت» و «نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل» به بحث پرداخته و با ذکر مثالهایی عینی توضیح داده است این دو مؤلفه چگونه به پیش رفتهاند.
🖊او سپس استدلال میکند که اینک نظام ادراکی اصلاحطلبان با مشکلاتی مواجه شده تا جایی که کارویژه اصلیشان، یعنی نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل را تا حد زیادی از دست دادهاند.
🖊نهایتاً، حجاریان به پیامدهایی ارجاع میدهد که در پی این وضعیت گریبان اصلاحطلبان را گرفته است که، از میان رفتن نقش واسط اصلاحطلبی بهعنوان نیروی میانه و ضربهگیر جامعه از یکسو، و «تصویرسازی دفرمه» و «برساختن خصم» از سوی دیگر، بخشی از آنهاست.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6064
#سعید_حجاریان #اصلاحات #اصلاح_طلبی
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
مشق نو
اصلاحطلبان؟ خیر، متشکرم! - مشق نو
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را مدنظر قرار دهند.
Forwarded from مشق نو
📝📝📝جمهوریخواهی یا خودکامگی؟ مسئله این است!
🔻🔻🔻یادداشتی از حسین هوشمند منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊در سالهای اخیر، یک چالش فکری جدی میان جریانهای سیاسی تحولخواه و اصلاحطلب در جامعه ما پدید آمده است. آنها دو رویکرد متفاوت نسبت به نوع حکمرانی مطلوبشان مطرح کردهاند: رویکرد اول بر این باور است که با اجرای کامل و بدون تنازل قانون اساسی موجود، دستیابی به حقوق و مطالبات اساسی مردم امکانپذیر است.
🖊اما مطابق با رویکرد دوم، نیل به این حقوق و مطالبات در گرو یک نظام دموکراتیک است و این امر بدون تغییرات و اصلاحات ساختاری و بازنویسی کامل قانون اساسی میسر نیست. با عطف نظر به تحلیلی که از برداشت رالز در باب نظریه سیاسی ارائه شد میتوانیم دو رویکرد مذکور را- بهرغم تفاوت اساسی که با یکدیگر دارند- رویکردهایی معقولی بدانیم با این توضیح که رویکرد نخست، ناظر بر نظریه غیرایدهآل است و رویکرد دوم معطوف به نظریه ایدهآل.
🖊پیشبرد نظریه ایدهآل (دموکراسیخواهی) بدون در نظر گرفتن نظریه غیرایدهآل- یعنی محدودیتهای جهان اجتماعی، بستر تاریخی و نهادهای موجود- غالباً مستلزم مداخله نظامی بیگانگان بوده است که به بمباران زیرساختها و قتل و عام مردم بیگناه منجر شده است. اما، ملاحظات اخلاقی و تجربههای تاریخی نشان میدهد که مداخلات نظامی به ساختار دموکراتیک عادلانه پایدار منجر نمیشود و نشده است بلکه به رژیمهای فاسد و دولتهای مستعجل ختم شده است.
🖊زیرا، بیگانگان نه شناختی از فرهنگ و سنت این جوامع دارند و نه علاقهای به منافع و علائق آنها. از این رو، استقرار جامعه عادلانه ایدهآل (اگر چنین امری اصولاً امکانپذیر باشد) تنها با تحقق نظریه غیرایدهآل یا کمتر ایدهآل، یعنی مبارزهای درازمدت، تدریجی و درونی، بدون مداخله بیگانگان میتواند دستیافتنی باشد.
🖊این مبارزه صرفاً با ترجمه و اقتباس سطحی از آثار مدرن غربی بهجایی نمیرسد. به فلسفه سیاسی تازهای نیاز است که از یکسو اعتنایی جدی به سنت و حساسیت به متن جامعه داشته باشد و از سوی دیگر با عناصر و ارزشهای جهانشمول (یعنی عقلانیت و اصول عدالت) ناسازگار نباشد. این امر مستلزم موازنهای متأملانه بین سنت و اخلاقیات مدرن است. اقتباس خلاقانه از میراث (سنت)- اگر با رویکرد انتقادی همراه باشد- میتواند در مواجهه با چالشهای معاصر راهگشا و کارآمد باشد.
🖊چنین رویکردی، غالباً مستلزم بازخوانی (یا ابداع دوباره) سنت است به این امید که منابع و دلایل ضروری برای اینکه سنت جزیی از یک اجماع همپوشان در باب عدالت دموکراتیک باشد، فراهم بیاید. با تصدیق اصول عدالت دموکراتیک از طریق جستوجوی زمینههای مشترک، میتوان تعارضات بنیادی یا جنگ فرهنگی (سکولار/دینی) و سیاسی (آزادی/برابری) در جامعه را تقلیل داد یا بر آنها فائق آمد تا امکان همکاری اجتماعی بر پایه احترام متقابل، مدارا و همزیستی مسالمتآمیز بین شهروندانی که به آموزههای متفاوت دینی یا سکولار باور دارند، فراهم بیاید.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6071
#حسین_هوشمند #جان_رالز #سیاست #انتخابات
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔻🔻🔻یادداشتی از حسین هوشمند منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊در سالهای اخیر، یک چالش فکری جدی میان جریانهای سیاسی تحولخواه و اصلاحطلب در جامعه ما پدید آمده است. آنها دو رویکرد متفاوت نسبت به نوع حکمرانی مطلوبشان مطرح کردهاند: رویکرد اول بر این باور است که با اجرای کامل و بدون تنازل قانون اساسی موجود، دستیابی به حقوق و مطالبات اساسی مردم امکانپذیر است.
🖊اما مطابق با رویکرد دوم، نیل به این حقوق و مطالبات در گرو یک نظام دموکراتیک است و این امر بدون تغییرات و اصلاحات ساختاری و بازنویسی کامل قانون اساسی میسر نیست. با عطف نظر به تحلیلی که از برداشت رالز در باب نظریه سیاسی ارائه شد میتوانیم دو رویکرد مذکور را- بهرغم تفاوت اساسی که با یکدیگر دارند- رویکردهایی معقولی بدانیم با این توضیح که رویکرد نخست، ناظر بر نظریه غیرایدهآل است و رویکرد دوم معطوف به نظریه ایدهآل.
🖊پیشبرد نظریه ایدهآل (دموکراسیخواهی) بدون در نظر گرفتن نظریه غیرایدهآل- یعنی محدودیتهای جهان اجتماعی، بستر تاریخی و نهادهای موجود- غالباً مستلزم مداخله نظامی بیگانگان بوده است که به بمباران زیرساختها و قتل و عام مردم بیگناه منجر شده است. اما، ملاحظات اخلاقی و تجربههای تاریخی نشان میدهد که مداخلات نظامی به ساختار دموکراتیک عادلانه پایدار منجر نمیشود و نشده است بلکه به رژیمهای فاسد و دولتهای مستعجل ختم شده است.
🖊زیرا، بیگانگان نه شناختی از فرهنگ و سنت این جوامع دارند و نه علاقهای به منافع و علائق آنها. از این رو، استقرار جامعه عادلانه ایدهآل (اگر چنین امری اصولاً امکانپذیر باشد) تنها با تحقق نظریه غیرایدهآل یا کمتر ایدهآل، یعنی مبارزهای درازمدت، تدریجی و درونی، بدون مداخله بیگانگان میتواند دستیافتنی باشد.
🖊این مبارزه صرفاً با ترجمه و اقتباس سطحی از آثار مدرن غربی بهجایی نمیرسد. به فلسفه سیاسی تازهای نیاز است که از یکسو اعتنایی جدی به سنت و حساسیت به متن جامعه داشته باشد و از سوی دیگر با عناصر و ارزشهای جهانشمول (یعنی عقلانیت و اصول عدالت) ناسازگار نباشد. این امر مستلزم موازنهای متأملانه بین سنت و اخلاقیات مدرن است. اقتباس خلاقانه از میراث (سنت)- اگر با رویکرد انتقادی همراه باشد- میتواند در مواجهه با چالشهای معاصر راهگشا و کارآمد باشد.
🖊چنین رویکردی، غالباً مستلزم بازخوانی (یا ابداع دوباره) سنت است به این امید که منابع و دلایل ضروری برای اینکه سنت جزیی از یک اجماع همپوشان در باب عدالت دموکراتیک باشد، فراهم بیاید. با تصدیق اصول عدالت دموکراتیک از طریق جستوجوی زمینههای مشترک، میتوان تعارضات بنیادی یا جنگ فرهنگی (سکولار/دینی) و سیاسی (آزادی/برابری) در جامعه را تقلیل داد یا بر آنها فائق آمد تا امکان همکاری اجتماعی بر پایه احترام متقابل، مدارا و همزیستی مسالمتآمیز بین شهروندانی که به آموزههای متفاوت دینی یا سکولار باور دارند، فراهم بیاید.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6071
#حسین_هوشمند #جان_رالز #سیاست #انتخابات
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
مشق نو
جمهوریخواهی یا خودکامگی؟ مسئله این است! - مشق نو
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را مدنظر قرار دهند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام ، لطفا توی گروه هایی که عضو هستید ، این ویدیو را بذارید.
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴به بهانه گستاخی دوباره #روسیه در بازی تعلیق توافق همکاری با ایران
🔦زنان سرزمین شیر و خورشید با مروری بر خاطرات #مورگان_شوستر
✍ ماجد کیاست
در ابتدای نهضت مشروطه، زنان ایران در برپایی پرچم آزادی نقشی ایفا کردند که بر سپهر تاریخ ایران جاودانه خواهد ماند
در اوایل انقلاب مشروطه " ایران قربانی بی دفاع بازی کثیفی شد" که قدرتهای اروپایی به خصوص روسیه بر سر راه ترقی این ملت، شروع کردند. بی گمان اندیشه های آزادی خواهی و مترقی ایران بازیگران بسیاری داشته که جای تاسف دارد برخی از آنان در لابلای برگهای تاریخ ایران مغفول مانده اند. یکی از تاثیر گذار ترین آنان زنان آزاد اندیش ایران هستند که به دلایل ناصواب نادیده گرفته شده اند. سال 1290 بی گمان یکی از پر افتخار ترین سالهای ایران و در عین حال حسرت برانگیزترین سالهای دوران معاصر است.
زمانی که در سال 1289 مجلس ایران از طریق سفارت خود در آمریکا برای" سر و سامان دادن وضعیت آشفته مالیه " خود از آن کشور درخواست داشت، نتیجه آن قبول مقام خزانه داری کل ایران توسط مورگان شوستر و حضور او به همراه تنی چند از کارشناسان مالی آمریکایی" برای سازماندهی و جمع و خرج در آمدهای کشور" بود. این دور اندیشی هیئت حاکمه میتوانست سیر تاریخی ایران را به گونه ای دیگر رقم زند ولی باز همچون گذشته های همیشگی، روسیه مانع اصلی ظهور و بروز این امر حیاتی برای ایران شدند. هر چند در حال حاضر کشور روسیه جزو اولویتهای ایران در تمامی جنبه های روابط خارجی است اما حافظه تاریخی این سرزمین چیز دیگری را مرقوم کرده، از اشغالگری تا . . .
به هر حال اولتیماتوم روسیه به بهانه توقیف اموال شعاع السلطنه و ادعای واهی در گرو بودن اموال او به بانک استقراضی روسیه و ماجراهای بعد از آن در نهایت به حوادثی منجر شد که برای مشروطه بنیان کن بود." هر چند مزدوران روس یکی دو هفته بعد در کودتایی مجلس را نابود کردند، مجلس بدون ننگ وطن فروشی از میان رفت".
این سطور را البته به دلیل دیگری است، ولی چنان زخم هایی بر آرمانهای آزادی خواهی ایرانی ها در طول تاریخ وارد آمده که التیام آن را ناممکن کرده است.
سخن بر سر رشادت مردمان این سرزمین است که با شکست ظاهری و از دست دادن پایگاه مشروطه، سربلندی ایران را در این برهه فراهم کردند. مجلس در آن دوره خود را ثبت در تاریخ سربلندی ایران کرد و نشان داد نمایندگان واقعی مردم هیچگاه حاضر به خم کردن سر خود در برابر زورگویان بیگانه و مزدوران داخلی آنان نخواهند بود
در این بین" زنان ایرانی دوباره ایفاگر عالی ترین نقش ملی اصیلی شدند که در انقلاب مشروطه نیز آن را به نمایش گذاشته بودند. زنان ایرانی از آن زمان یکباره با جهشی پیشروترین، اگر نگوییم انقلابی ترین، زنان جهان شده بودند."
زنان با تفکر آزاد اندیش خود مانع اضمحلال نهضت مشروطه خواهی شدند." در تمام طول پنج سال بعد از انقلاب بدون خونریزی 1285 علیه ستمکاری و بیدادگری قجری، آتش هیجان و گاه غضب در چشمان زنان ایرانی زبانه کشیده بود و آنها در مبارزه برای آزادی و مظاهر امروزیش برخی از مقدس ترین رسوم دیرینه ی دامن گیر زن در ایران را زیر پا گذاشته بودند." در آن دوران سخت، مورگان شوستر با روحیه خلل ناپذیر و اصالت شخصیتی و باور به وظیفه خود در اصلاح امور مالی ایران با تلاشی سخت و دشوار به پشتوانه مردمانی روشن نهاد و وطن دوست از مجلس و هیئت حاکمه ایران، با مانعی به نام روسیه برخورده بود که اصلاح گری را در سرزمین شاهزادگان و خوانین و اقتدارگرایی دیرینه، ناممکن می نمود
به هر روی" در روزهای تاریکی که شایعات زیادی درباره موضع مجلس راجع به اولتیماتوم بر سر زبانها بود، زنان ایرانی، با شور آزادی خواهی و عشق غیورانه خود به وطن، آخرین موانع جنسی را هم فروریختند و جلوه های خیره کننده ای از شهامت سیاسی خود به منصه ظهور رساندند. بارها شایع شد مجلس در جلسات غیر علنی تصمیم گرفته که به مطالبات روس ها گردن نهد . ملت چگونه میتوانستند نمایندگان خود را به وظیفه شان نگه دارند؟ پاسخ را زنان فراهم آوردند."
در ملاقاتی که زنان سرزمین" شیر و خورشید" با رئیس مجلس داشتند" قسم خوردند که اگر مجلس از وظیفه حفظ آزادی و شرف ملک و ملت ایران کوتاه بیاید با دست خود، شوهران و پسرانشان را میکشند و خود را هم در کنار آنها هلاک میکنند."
بله اینگونه زنان ایرانی به همه فهماندند میراث مشروطه متعلق به تک تک ایرانین است" زنی که هنوز پاییده میشود و تو دهنی میخورد و رانده میشود با اینهمه، از جام آزادی خواهی سیر می نوشد و سهم خود را به وطنش ادا میکند. حتی در لحظه ناگوار فاجعه خود را نمی بازد، لحظه ای که دل مردان از ترس فلج کننده زندان و شکنجه و گلوله و طنابی که گریبانگیر دلیرترین مردان وطن شده بود می لرزد."
پرده آخر اینکه « چون نه تهدید و نه رشوه نتوانست مجلس را به تسلیم وادارد، روس ها حکم به نابودی آن دادند.»
T.me/bestdiplomacy
🔦زنان سرزمین شیر و خورشید با مروری بر خاطرات #مورگان_شوستر
✍ ماجد کیاست
در ابتدای نهضت مشروطه، زنان ایران در برپایی پرچم آزادی نقشی ایفا کردند که بر سپهر تاریخ ایران جاودانه خواهد ماند
در اوایل انقلاب مشروطه " ایران قربانی بی دفاع بازی کثیفی شد" که قدرتهای اروپایی به خصوص روسیه بر سر راه ترقی این ملت، شروع کردند. بی گمان اندیشه های آزادی خواهی و مترقی ایران بازیگران بسیاری داشته که جای تاسف دارد برخی از آنان در لابلای برگهای تاریخ ایران مغفول مانده اند. یکی از تاثیر گذار ترین آنان زنان آزاد اندیش ایران هستند که به دلایل ناصواب نادیده گرفته شده اند. سال 1290 بی گمان یکی از پر افتخار ترین سالهای ایران و در عین حال حسرت برانگیزترین سالهای دوران معاصر است.
زمانی که در سال 1289 مجلس ایران از طریق سفارت خود در آمریکا برای" سر و سامان دادن وضعیت آشفته مالیه " خود از آن کشور درخواست داشت، نتیجه آن قبول مقام خزانه داری کل ایران توسط مورگان شوستر و حضور او به همراه تنی چند از کارشناسان مالی آمریکایی" برای سازماندهی و جمع و خرج در آمدهای کشور" بود. این دور اندیشی هیئت حاکمه میتوانست سیر تاریخی ایران را به گونه ای دیگر رقم زند ولی باز همچون گذشته های همیشگی، روسیه مانع اصلی ظهور و بروز این امر حیاتی برای ایران شدند. هر چند در حال حاضر کشور روسیه جزو اولویتهای ایران در تمامی جنبه های روابط خارجی است اما حافظه تاریخی این سرزمین چیز دیگری را مرقوم کرده، از اشغالگری تا . . .
به هر حال اولتیماتوم روسیه به بهانه توقیف اموال شعاع السلطنه و ادعای واهی در گرو بودن اموال او به بانک استقراضی روسیه و ماجراهای بعد از آن در نهایت به حوادثی منجر شد که برای مشروطه بنیان کن بود." هر چند مزدوران روس یکی دو هفته بعد در کودتایی مجلس را نابود کردند، مجلس بدون ننگ وطن فروشی از میان رفت".
این سطور را البته به دلیل دیگری است، ولی چنان زخم هایی بر آرمانهای آزادی خواهی ایرانی ها در طول تاریخ وارد آمده که التیام آن را ناممکن کرده است.
سخن بر سر رشادت مردمان این سرزمین است که با شکست ظاهری و از دست دادن پایگاه مشروطه، سربلندی ایران را در این برهه فراهم کردند. مجلس در آن دوره خود را ثبت در تاریخ سربلندی ایران کرد و نشان داد نمایندگان واقعی مردم هیچگاه حاضر به خم کردن سر خود در برابر زورگویان بیگانه و مزدوران داخلی آنان نخواهند بود
در این بین" زنان ایرانی دوباره ایفاگر عالی ترین نقش ملی اصیلی شدند که در انقلاب مشروطه نیز آن را به نمایش گذاشته بودند. زنان ایرانی از آن زمان یکباره با جهشی پیشروترین، اگر نگوییم انقلابی ترین، زنان جهان شده بودند."
زنان با تفکر آزاد اندیش خود مانع اضمحلال نهضت مشروطه خواهی شدند." در تمام طول پنج سال بعد از انقلاب بدون خونریزی 1285 علیه ستمکاری و بیدادگری قجری، آتش هیجان و گاه غضب در چشمان زنان ایرانی زبانه کشیده بود و آنها در مبارزه برای آزادی و مظاهر امروزیش برخی از مقدس ترین رسوم دیرینه ی دامن گیر زن در ایران را زیر پا گذاشته بودند." در آن دوران سخت، مورگان شوستر با روحیه خلل ناپذیر و اصالت شخصیتی و باور به وظیفه خود در اصلاح امور مالی ایران با تلاشی سخت و دشوار به پشتوانه مردمانی روشن نهاد و وطن دوست از مجلس و هیئت حاکمه ایران، با مانعی به نام روسیه برخورده بود که اصلاح گری را در سرزمین شاهزادگان و خوانین و اقتدارگرایی دیرینه، ناممکن می نمود
به هر روی" در روزهای تاریکی که شایعات زیادی درباره موضع مجلس راجع به اولتیماتوم بر سر زبانها بود، زنان ایرانی، با شور آزادی خواهی و عشق غیورانه خود به وطن، آخرین موانع جنسی را هم فروریختند و جلوه های خیره کننده ای از شهامت سیاسی خود به منصه ظهور رساندند. بارها شایع شد مجلس در جلسات غیر علنی تصمیم گرفته که به مطالبات روس ها گردن نهد . ملت چگونه میتوانستند نمایندگان خود را به وظیفه شان نگه دارند؟ پاسخ را زنان فراهم آوردند."
در ملاقاتی که زنان سرزمین" شیر و خورشید" با رئیس مجلس داشتند" قسم خوردند که اگر مجلس از وظیفه حفظ آزادی و شرف ملک و ملت ایران کوتاه بیاید با دست خود، شوهران و پسرانشان را میکشند و خود را هم در کنار آنها هلاک میکنند."
بله اینگونه زنان ایرانی به همه فهماندند میراث مشروطه متعلق به تک تک ایرانین است" زنی که هنوز پاییده میشود و تو دهنی میخورد و رانده میشود با اینهمه، از جام آزادی خواهی سیر می نوشد و سهم خود را به وطنش ادا میکند. حتی در لحظه ناگوار فاجعه خود را نمی بازد، لحظه ای که دل مردان از ترس فلج کننده زندان و شکنجه و گلوله و طنابی که گریبانگیر دلیرترین مردان وطن شده بود می لرزد."
پرده آخر اینکه « چون نه تهدید و نه رشوه نتوانست مجلس را به تسلیم وادارد، روس ها حکم به نابودی آن دادند.»
T.me/bestdiplomacy
Forwarded from Radio Zamaneh
«اینها» کی میروند و چگونه؟
محمدرضا نیکفر – روند رخدادهای سیاسی پیش رو در ایران از چه منطقی پیروی میکند؟ چه در انتظار ماست؟ تلاشی برای عرضهی یک چشمانداز.
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/822548/&rhash=0ceb6994783a68
https://www.radiozamaneh.com/822548/
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
محمدرضا نیکفر – روند رخدادهای سیاسی پیش رو در ایران از چه منطقی پیروی میکند؟ چه در انتظار ماست؟ تلاشی برای عرضهی یک چشمانداز.
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/822548/&rhash=0ceb6994783a68
https://www.radiozamaneh.com/822548/
@RadioZamaneh | رادیو زمانه
t.me
«اینها» کی میروند و چگونه؟
محمدرضا نیکفر – روند رخدادهای سیاسی پیش رو در ایران از چه منطقی پیروی میکند؟ چه در انتظار ماست؟ تلاشی برای عرضهی یک چشمانداز.
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴ویژگی جهان امروز، وجود تناقضات است
✍دکتر محمود سریع القلم/استاد تمام علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
جهان امروز با نااطمینانیهای فراوانی روبهروست؛ اما یک ویژگی مهم این جهان، وجود تناقضات زیاد است. بهعنوان مثال ترکیه عضو ناتو است، اما سامانه دفاعی خود را از روسیه تهیه میکند. مجارستان جزو اتحادیه اروپاست، اما در جنگ اوکراین از روسیه دفاع میکند. کشوری مانند عربستان از نظر امنیتی با آمریکا قفل است، اما در اوپکپلاس سیاستهای نفتی خود را با روسیه هماهنگ میکند، 11هزار تحریم علیه روسیه از سمت اروپا و آمریکا برقرار شدهاست، اما در عینحال در سال2023، چین و روسیه 240میلیارد دلار با یکدیگر تبادل کردهاند و هر آنچه روسیه از تراشه و قطعات الکترونیک نیاز دارد میتواند از چین وارد کند. او افزود: جهان پر از تناقض است و همه تلاش میکنند خود را با سه قدرت نامبرده هماهنگ کنند، کار کنند و بهره ببرند. وقتی آمریکا یک قطعنامه علیه روسیه درخصوص جنگ اوکراین در سازمانملل مطرح کرد، 52 کشور از 193کشور به آن رای ندادند. این امر نشان میدهد که کشورهای مختلف میتوانند با سه قدرت کار کنند و از آنها بهره ببرند و در عینحال تلاش کنند مصالح و منافع ملی خود را پیش ببرند. حدود 700میلیارد دلار پول بانکهای آمریکا و اروپا در ترکیه کار میکند، ولی ترکیه طرفدار حماس است......
T.me/bestdiplomacy
✍دکتر محمود سریع القلم/استاد تمام علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
جهان امروز با نااطمینانیهای فراوانی روبهروست؛ اما یک ویژگی مهم این جهان، وجود تناقضات زیاد است. بهعنوان مثال ترکیه عضو ناتو است، اما سامانه دفاعی خود را از روسیه تهیه میکند. مجارستان جزو اتحادیه اروپاست، اما در جنگ اوکراین از روسیه دفاع میکند. کشوری مانند عربستان از نظر امنیتی با آمریکا قفل است، اما در اوپکپلاس سیاستهای نفتی خود را با روسیه هماهنگ میکند، 11هزار تحریم علیه روسیه از سمت اروپا و آمریکا برقرار شدهاست، اما در عینحال در سال2023، چین و روسیه 240میلیارد دلار با یکدیگر تبادل کردهاند و هر آنچه روسیه از تراشه و قطعات الکترونیک نیاز دارد میتواند از چین وارد کند. او افزود: جهان پر از تناقض است و همه تلاش میکنند خود را با سه قدرت نامبرده هماهنگ کنند، کار کنند و بهره ببرند. وقتی آمریکا یک قطعنامه علیه روسیه درخصوص جنگ اوکراین در سازمانملل مطرح کرد، 52 کشور از 193کشور به آن رای ندادند. این امر نشان میدهد که کشورهای مختلف میتوانند با سه قدرت کار کنند و از آنها بهره ببرند و در عینحال تلاش کنند مصالح و منافع ملی خود را پیش ببرند. حدود 700میلیارد دلار پول بانکهای آمریکا و اروپا در ترکیه کار میکند، ولی ترکیه طرفدار حماس است......
T.me/bestdiplomacy
Telegram
دیپلماسی
MA International relations
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Visiting Lecturer of Political Science
Instagram.com/diplomacy_cha
بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
Forwarded from Aasoo - آسو
آیا میتوان در دنیایی «عاری از آلایندهها» به پایداریِ زیستمحیطیِ واقعی دست یافت؟🔻
🔹 در طول تاریخ، جوامع انسانی برای حل مشکلاتِ خود به توسعه و گسترش فناوری متکی بودهاند. در ایام اولیهی فناوری، اوضاع روبهراه بود. برای مثال، بیتردید اختراع چرخ با افزایش دادن بازده کشاورزی به رفع گرسنگی کمک کرد. اما بهتدریج که چالشها و مشکلات جوامع و خودِ فناوری پیچیدهتر شد، مرز میان «مسئله» و «راهحل» نامشخص و مبهم شد. جنگ سرد شاید برجستهترین مثال معاصر است. رهبران در هر دو سوی پردهی آهنین به این نتیجه رسیدند که سلاح هستهای راهی برای دستیابی به همزیستیِ مسالمتآمیز در دنیایی آکنده از ایدئولوژیهای ناسازگار است. آموزهی انهدام حتمی دوطرف جنگ، که با قویترین سلاحِ تاکنون ساختهشده ممکن شد، قرار بود که صلح را تضمین کند. هرچند مدافعان این آموزه مدعی بودند که این کار عملی است ــ جنگ سرد هیچگاه به جنگ جهانی سوم کشانده نشد ــ اما سلاح هستهای باعث نشد که گرایشها و احساسات ناسیونالیستی، شکایتها و تظلمات تاریخی، یا تمایلات توسعهطلبانه یا تهاجمی محو شود، و جنگ اوکراین نشانهی غمانگیز همین گرایشها و تمایلات است. فناوری، در بهترین حالت، فقط میتواند منازعات را به تعویق بیندازد. اما صلح را نمیتوان مهندسی کرد.
🔹 در طول جنگ سرد، تولید سلاحهای بیشتر (و قویتر) از دشمن مترادف با برقراری صلح شد. امروزه، کربنزدایی، تلاش برای کاهش انتشار دیاکسید کربن در اقتصاد، عملاً مترادف با پایداری محیط زیست شده، و این همان چیزی است که در قانون محیط زیست دولت بایدن، طرح جهان بدون آلایندهی اتحادیهی اروپا، و طرح بلندمدت کاهش انتشار گازهای گلخانهای در استرالیا میبینیم. به نظر سازمان ملل متحد، هدف عبارت از ایجاد جهانی بدون آلاینده است که در آن بین تمام آلایندههایی که آزاد و حذف میشوند موازنه برقرار شود. بر اساس این سیاستها، این مقصد روشن است و تنها چیزی که اهمیت دارد این است که با چه سرعتی میتوانیم به این مقصد برسیم. اما اگر مقصد اشتباه باشد چه؟ اگر، درست همانطور که جهانِ دشمنانِ متقابلاً آمادهی ویرانگری نتوانست صلح واقعی را تضمین کند، جهانِ بدون آلایندهها نیز نتواند پایداریِ واقعی را تضمین کند، چه؟
🔹 گفتوگوی جاری دربارهی دنیای عاری از آلایندهها پیرامون طراحیِ پرسشهایی دور میزند همچون اینکه چگونه بهسرعت سوختهای فسیلی را با بدیلهای کمتر آلودهکننده جایگزین کنیم یا چگونه راهحلهای مقرون به صرفهی فناوریِ جذب دیاکسیدکربن را طراحی کنیم. پرداختن به چنین پرسشهایی ممکن است در دستیابی به توسعه در حوزههای خاصی از سازگاری با تغییرات اقلیمی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای مهم باشد، اما ابعاد سیاسیِ زیربناییِ تباهی محیط زیست را نادیده میگیرد. باب شدن بحث دربارهی این مسائل تکنیکی در گفتوگوی همگانی دربارهی محیط زیست میتواند، از جمله، نگرانیهای مربوط به عدالت زیستمحیطی را که به کربنزدایی مربوط است از دیدهها پنهان کند. سیدارت کارا در کتابِ تند و تیزش دربارهی موضوع اخیر، «کبالت سرخ: چگونه زندگیِ ما با خونِ مردم کنگو تقویت میشود»، به تخریب محیط زیست و نابودیِ زندگیِ مردم بهعلت عطش جهانی برای کبالت، یکی از فلزات لازم برای باتریهای خودروهای برقی و دیگر روشهای کربنزدایی، اشاره میکند. شواهد چنین ویرانگریهایی در دیگر نقاط جهان نیز روز به روز در حال افزایش است.
@NashrAasoo 💭
🔹 در طول تاریخ، جوامع انسانی برای حل مشکلاتِ خود به توسعه و گسترش فناوری متکی بودهاند. در ایام اولیهی فناوری، اوضاع روبهراه بود. برای مثال، بیتردید اختراع چرخ با افزایش دادن بازده کشاورزی به رفع گرسنگی کمک کرد. اما بهتدریج که چالشها و مشکلات جوامع و خودِ فناوری پیچیدهتر شد، مرز میان «مسئله» و «راهحل» نامشخص و مبهم شد. جنگ سرد شاید برجستهترین مثال معاصر است. رهبران در هر دو سوی پردهی آهنین به این نتیجه رسیدند که سلاح هستهای راهی برای دستیابی به همزیستیِ مسالمتآمیز در دنیایی آکنده از ایدئولوژیهای ناسازگار است. آموزهی انهدام حتمی دوطرف جنگ، که با قویترین سلاحِ تاکنون ساختهشده ممکن شد، قرار بود که صلح را تضمین کند. هرچند مدافعان این آموزه مدعی بودند که این کار عملی است ــ جنگ سرد هیچگاه به جنگ جهانی سوم کشانده نشد ــ اما سلاح هستهای باعث نشد که گرایشها و احساسات ناسیونالیستی، شکایتها و تظلمات تاریخی، یا تمایلات توسعهطلبانه یا تهاجمی محو شود، و جنگ اوکراین نشانهی غمانگیز همین گرایشها و تمایلات است. فناوری، در بهترین حالت، فقط میتواند منازعات را به تعویق بیندازد. اما صلح را نمیتوان مهندسی کرد.
🔹 در طول جنگ سرد، تولید سلاحهای بیشتر (و قویتر) از دشمن مترادف با برقراری صلح شد. امروزه، کربنزدایی، تلاش برای کاهش انتشار دیاکسید کربن در اقتصاد، عملاً مترادف با پایداری محیط زیست شده، و این همان چیزی است که در قانون محیط زیست دولت بایدن، طرح جهان بدون آلایندهی اتحادیهی اروپا، و طرح بلندمدت کاهش انتشار گازهای گلخانهای در استرالیا میبینیم. به نظر سازمان ملل متحد، هدف عبارت از ایجاد جهانی بدون آلاینده است که در آن بین تمام آلایندههایی که آزاد و حذف میشوند موازنه برقرار شود. بر اساس این سیاستها، این مقصد روشن است و تنها چیزی که اهمیت دارد این است که با چه سرعتی میتوانیم به این مقصد برسیم. اما اگر مقصد اشتباه باشد چه؟ اگر، درست همانطور که جهانِ دشمنانِ متقابلاً آمادهی ویرانگری نتوانست صلح واقعی را تضمین کند، جهانِ بدون آلایندهها نیز نتواند پایداریِ واقعی را تضمین کند، چه؟
🔹 گفتوگوی جاری دربارهی دنیای عاری از آلایندهها پیرامون طراحیِ پرسشهایی دور میزند همچون اینکه چگونه بهسرعت سوختهای فسیلی را با بدیلهای کمتر آلودهکننده جایگزین کنیم یا چگونه راهحلهای مقرون به صرفهی فناوریِ جذب دیاکسیدکربن را طراحی کنیم. پرداختن به چنین پرسشهایی ممکن است در دستیابی به توسعه در حوزههای خاصی از سازگاری با تغییرات اقلیمی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای مهم باشد، اما ابعاد سیاسیِ زیربناییِ تباهی محیط زیست را نادیده میگیرد. باب شدن بحث دربارهی این مسائل تکنیکی در گفتوگوی همگانی دربارهی محیط زیست میتواند، از جمله، نگرانیهای مربوط به عدالت زیستمحیطی را که به کربنزدایی مربوط است از دیدهها پنهان کند. سیدارت کارا در کتابِ تند و تیزش دربارهی موضوع اخیر، «کبالت سرخ: چگونه زندگیِ ما با خونِ مردم کنگو تقویت میشود»، به تخریب محیط زیست و نابودیِ زندگیِ مردم بهعلت عطش جهانی برای کبالت، یکی از فلزات لازم برای باتریهای خودروهای برقی و دیگر روشهای کربنزدایی، اشاره میکند. شواهد چنین ویرانگریهایی در دیگر نقاط جهان نیز روز به روز در حال افزایش است.
@NashrAasoo 💭
Telegraph
آیا میتوان در دنیایی «عاری از آلایندهها» به پایداریِ زیستمحیطیِ واقعی دست یافت؟
در طول تاریخ، جوامع انسانی برای حل مشکلاتِ خود به توسعه و گسترش فناوری متکی بودهاند. در ایام اولیهی فناوری، اوضاع روبهراه بود. برای مثال، بیتردید اختراع چرخ با افزایش دادن بازده کشاورزی به رفع گرسنگی کمک کرد. اما بهتدریج که چالشها و مشکلات جوامع و خودِ…