احمد خاکیان
576 subscribers
299 photos
294 videos
36 files
1.57K links
Download Telegram
Forwarded from مشق نو
📝📝📝تغییر یا تداوم؟

🔻🔻🔻یادداشتی از علی‌رضا علوی‌تبار منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

🖊آقای پزشکیان برای دعوا و کشمکش نیامده است اما به دلایل مختلفی نماد و تجسم تغییر است. پزشکیان دین‌دار و دین‌‏باور است، اما در فهم آموزه‌‏های دینی به مقتضیات زمان توجه دارد و ادامه راه اجتهاد با توجه به «زمان» و «مکان» است. همین عنصر است که او را در مقابل بنیاد‏گراییِ تجددستیز قرار می‌‏دهد. مسئله‌آفرین ایران را «تبعیض» می‌‏داند و در نتیجه از برابری حقوقی و حقیقی در عرصه‌‏های دینی و مذهبی، جنسی، قومی و نسلی دفاع می‌‏کند.

🖊روشن است که این جهت‏‌گیری او را در مقابل «تبعیض ساخت‌یافته» حقوقی و حقیقی مطلوب جریان راست ‏افراطی قرار می‌‏دهد. همراهان و مشاوران پزشکیان از «رفاه نهادینه» که متکی بر توسعه پایدار است، دفاع می‌‏کنند. اطرافیان پزشکیان حتی اگر انگیزه‌‏های دستیابی به «فرصت‏»های شخصی را هم داشته باشند به مخاطره چنین تلاشی در درون ساختار انحصارگرای قدرت آگاه‌اند.

🖊در ساختار قدرت متکی بر حاکمیت یک اقلیت، ورود به قدرت لزوماً شما را از خطر مصون نمی‏‌دارد. می‌‏توان مسئول بود اما دائم در معرض پرونده‌‏سازی قرار داشت. در چنین ساختاری تنها قاعده ماندگاری در قدرت «ارادت‌‏سالاری» است.

🖊ورود پزشکیان به قوه مجریه در نخستین گام یعنی تلاش برای بازسازی نظام اداری. رعایت موازین مندرج در قوانین موجود (مانند قانون مدیریت خدمات کشوری) که معمولاً نشان‏‌دهنده حداقل‏‌های مطلوب هستند، به‌طور قطع به کارآیی و اثربخشی این نظام یاری می‏‌رساند. همین تحول می‏‌تواند در سیاست‌‏های پولی کشور و نظارت‌‏های بانک مرکزی بر بانک‌‏های تجاری نیز اتفاق افتد.

🖊چهره تازه‌‏ای از ایران در سطح بین‌‏المللی نشان داده خواهد شد، چهره‏‌ای که با اعتماد به نفس گفت‌وگو می‏‌کند و بهره‏‌گیری از ابزارهای دیپلماتیک برای تأمین منافع ملی را بلد است. تغییرات از حوزه قوه مجریه آغاز می‌‏شود و با بازتولید آن در بخش‌‏های دیگر، امکان بازتولید وضع موجود با اختلال مواجه می‏‌گردد. با زمینه مساعدی که در جامعه هست این روند به پیدایش میانجی‏‌هایی برای تغییر در بخش‏‌های مختلف می‏‌انجامد. پزشکیان به‌دلیل نگرش‌‏های بنیادی که دارد و ترکیب تیمی که به همراه‌اش می‌‏آیند، نماد و تجسم تغییر خواهد بود. پذیرش حضور او در رقابت به‌معنای آمادگی حداقلی برای تغییر است.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6080

#علیرضا_علوی_تبار #سیاست #انتخابات

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
Forwarded from مشق نو
📝📝📝آقای رئیس‌جمهور و گفتمان «عدالت دموکراتیک»

🔻🔻🔻یادداشتی از حسین هوشمند منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو

🖊اکثریت شرکت‌کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری، فردی را به‌عنوان رئیس‌جمهور برگزیدند که یک جهت‌گیری عادلانه را در رقابت و مناظرات انتخاباتی به‌طور جدی دنبال می‌کرد. صداقت و فروتنی مهمترین منش اخلاقی او و عدالت‌طلبی مهمترین ایده اوست.

🖊این ایده ملهم از خلق و خوی دینی مسعود پزشکیان و انس و الفت او با قرآن کریم و نهج البلاغه است.۱ طرح ایده عدالت‌طلبی، او را از دولت اصلاحات و دولت میانه‌روی روحانی متمایز می‌کند. این دو تجربه سیاسی درس‌های خوبی در اختیار قرار داده‌اند. اگر او از ایده‌ها و تجربه‌های موفق آنها بهره ببرد و از خطاها و نقصان‌های آنها اجتناب ورزد و اگر در تحقق نسبی عدالت اجتماعی موفق باشد می‌تواند میراث تاثیرگذار و ماندگاری در تاریخ سیاسی ایران برای آیندگان بجا گذارد.

🖊به‌رغم تأکید فراوان رئیس‌جمهور منتخب بر عدالت، در مناظرات تلویزیونی شاهد بودیم که او همواره از برنامه حرف می‌زد و رقیب را به جهت‌گیری متهم می‌کرد. ترسیم دیوار بلند بین برنامه و جهت‌گیری از یک دیدگاه پوزیتیویستی مندرس نشأت می‌گیرد که قائل به تمایز میان ارزش/هنجار و واقعیت است.

🖊بدون شک، نفوذ تکنوکرات‌ها و اصحاب پوزیتیویست در حلقه مشاوران رئیس‌جمهور در این امر تأثیر بسزایی داشته است. اما، مگر نه این است که برنامه‌های ما تابع ایده‌ها، ارزش‌ها و اهداف ما هستند. تفاوت برنامه‌های سیاسی- اجتماعی یک دولت در جهت‌گیری آن‌ست: جهت‌گیری عادلانه در جهت خیر و منافع عمومی و ملی یا جهت‌گیری در جهت منافع فردی و گروهی.

🖊جهت‌گیری عادلانه اقتضا می‌کند که سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیط‌زیستی و بین‌المللی دولت بر پایه اصول عدالت تدوین و تنظیم شوند.

🖊در این مقطع پیش رو که انتخاب اعضای کابینه در برنامه آقای رئیس‌جمهور قرار دارد، عدالت و جهت‌گیری عدالت‌طلبانه اقتضا می‌کند که افرادی برگزیده شوند که با این جهت‌گیری همدلی و همراهی دارند. پاره‌ای از مشاهدات و تجارب (چنانکه افتد و دانی) حاکی از آن است که سهم‌خواهی‌هایِ ناروا و طمع‌جویانه از سوی برخی حامیان با نفوذ رئیس‌جمهور مطرح شده است.

🖊قطعاً کارنامه افراد مد نظر قرار خواهد گرفت، اما صرفاً نمی‌توان موفقیت آنها در کارهای بزرگ (در هنگام مسئولیت‌های پیشین‌شان) را مبنای انتخاب افراد قرار داد، مشکل این است که اولاً مفهوم «کارهای بزرگ» خیلی مبهم است ثانیاً، کمتر کسی هست که چنین ادعایی نداشته باشد!

🖊در مقابل این معیار ابطال‌ناپذیر، جهت‌گیری عدالت‌طلبانه رییس‌جمهور قرار دارد که روشن‌ترین معیار برای انتخاب اعضای دولت را در اختیار قرار می‌دهد. با تعهد به این جهت‌‌گیری و با همزبانی و همدلی اعضای کابینه با رئیس‌جمهور، تحقق لااقل پاره‌ای از برنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌های عدالت‌طلبانه او دور از انتظار نخواهد بود و این فرصت تاریخی برای ساختن جامعه‌ای عادلانه‌تر و امید به زندگی بهتر بر باد نخواهد رفت.

🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=6085

#حسین_هوشمند #مسعود_پزشکیان #دولت #عدالت

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴اجماع نخبگان تنها راهی برای پیشرفت کشور

✍️سعید یعقوبی /دانش آموخته علوم سیاسی      
👈   بخش اول

۱-  شرط بالندگی یک تمدن:

"دوره ی اوج ترقی هر تمدنی هنگامی است که مجموعه ای از افراد برجسته و بزرگ با هم پیدا می شوند."(حسین بشیریه، تاریخ اندیشه سیاسی در قرن بیستم، جلد ۲، ص ۳۶)

۲-طرق اجماع نخبگان

ساموئل هانتینگتون، متخصص شهیر علوم سیاسی ضمن تاکید بر "نقش و صورت‌بندی نیروهای سیاسیِ برخودار از قدرت به ویژه نخبگان حاکم، برای گذار از " گسیختگی ساختاری و ارزشی نخبگان " به " انسجام و همبستگی ساختاری و ارزشی نخبگان" دو راه را  پیشنهاد می کند:"۱-سازش نخبگان: فیصله دادن به اختلافات میان جناح های رقیب و ایجاد صلح و سازش و مصالحه بر سر مهم ترین وجوه اختلاف.ایجاد اجماع ارزشی میان آن ها است.  ۲-ائتلاف انتخاباتی: که طی آن گروه های مختلف به تعدیل مواضع خود می پردازند تا با یکدیگر در یک ائتلاف ، قدرت سیاسی را در دست بگیرند‌‌."


۳-نقش امنیت و نظم در پیشبرد اجماع و  تکوین جامعه بالغ:

"یا صاحبان قدرت می توانند ائتلاف مسلطی را شکل دهند و یا آن که بر سر تصاحب قدرت وارد نزاع می شوند.اگر صاحبان قدرت بتوانند ائتلافی شکل دهند و همه صاحبان قدرت را در قدرت رسمی سهیم سازند به نحوی که همه خواهان حفظ رژیم  حاکم شوند یکی از نقاط عطف سپری شده است و کشور به سمت بلوغ سیاسی و اقتصادی حرکت کرده است."(داگلاس نورث، در سایه خشونت، ترجمه محسن میردامادی و دیگران، ص ۱۳)

۴- تاثیر نهادهای با ثبات در قوام اجماع

ثمر بخشی اجماع نخبگان هنگامی حاصل می شود که نظام سیاسی از "درجه بالای نهادینگی" برخوردار باشد."هانتینگتون با تاکید بر اهمیت این مفهوم، بر ضرورت شکل گیری نهادهای جاافتاده، پایدار، پیچیده، مستقل و منسجم اصرار می ورزد تا بدین وسیله ضمن حفظ نظام سیاسی، نزاع های مختلف نیروهای اجتماعی- سیاسی جامعه  را سامان دهند و  آستانه تحمل و انطباق پذیری  نظام سیاسی را در مواجهه  با تقاضا ها و مطالبات سیل آسا و  ناگهانی به ورودی آن نظام افزایش دهند."(رک: برتران بدیع، توسعه سیاسی، ترجمه احمد نقیب زاده، صص ۸۸-۸۲)

۵-  اهمیت جایگاه ویژه  توسعه اجرایی در تعادل نظام سیاسی

برای جلوگیری از عدم تعادل نظام سیاسی که ناشی از ورودی های  آشوبساز به نظام بواسطه هجوم انبوه مطالبات شهروندان است، ارتقای توان انطباق پذیری نظام برای پاسخ‌گویی به تقاضاهای مدنی ضروری است و لذا نظام سیاسی بايستی به مکانیسم های تنظیم کننده بی اندیشد تا هم چنان از اعتماد و حمایت های شهروندان برخوردار باشد در این شرایط ، نظام سیاسی به جای " توسعه سیاسی" می بایست قابلیت های اجرایی خود را که از آن به عنوان " توسعه اجرایی" یاد می شود،  در دستور کار خود قرار دهد.در این راستا دنبال روی از ایده ی " دولت کوچک"، خطای استراتژیک  است، این الگوی  دولت قادر به پاسخ به مطالبات انبوه  نیست.تنها نظام سیاسی با توسعه اجرایی و افزایش قابلیت های خود می تواند u در  انجام ماموریت های خویش که همانا پاسخگویی به هجوم مطالبات سیل آسا به نظام  سیاسی است، توانمند باشد. و بر ثبات شکننده خود غلبه یابد.

۶- حفظ  نظم و امنیت  جاده صاف کن  اجماع  مستمر و نیل به جامعه بالغ

الگوبرداری از نهادهای جوامع پیشرفته بدون در نظر گرفتن " درجه بالای نهادینگی" مد نظر هانتینگتون و " توسعه اجرایی" مورد تاکید فوکویاما که شرحش خواهد گذشت، در هنگام مواجهه با انبوه تقاضاها و مطالبات در مواقع بحرانی منجر به فروپاشی نظام های سیاسی خواهد شد. در این ارتباط "داگلاس نورث، برنده نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳ جوامع  را به دو دسته تقسیم می کند:"جوامع با دسترسی محدود به حقوق مالکیت و قانون" و " جوامع با دسترسی همگانی به قانون" .توسعه را معمولاً  گذر از جامعه اول به جامعه نوع دوم تعریف کرده اند‌."(همان، ص۱۲) از نظر نورث جوامع محدود باید مراحل مختلفی را سپری کنند و آنگاه به جامعه نوع دوم دست بیابند.گذر از جامعه نوع اول به جامعه نوع دوم با انتقال نهادها( قوانین و مقررات، سازمان ها و موسسات) و تقلید از نوع دوم امکان پذیر نیست.الگو برداری از نهادهای جوامع دسترسی باز به فروپاشی نظم های درونی جوامع می انجامد و نه تنها  کمکی به این جوامع نمی کند، بلکه آن ها را در معرض خشونت فراگیر قرار می دهد." (همان)"در مقام ایجاب و ارائه توصیه های سیاستی نورث به جای الگو برداری از "جوامع باز" حرکت  از جامعه شکننده به جامعه بالغ را پیشنهاد می کند.معیار این دو جامعه (شکننده و بالغ) حفظ امنیت و پرهیز از آشوب و خشونت است.از نظر همین شاخص جوامع به شکننده و بالغ تقسیم می شوند.جامعه شکننده جامعه ای است که نظم و امنیت در آن شکننده است و بر عکسِ جامعه بالغ جامعه ای است که احتمال برهم خوردن نظم در آن اندک و منتفی شده است.
T.me/bestdiplomacy
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴اجماع نخبگان تنها راهی برای پیشرفت کشور

سعید یعقوبی   
👈  بخش دوم و پایانی

  سیاست های اقتصادی و اجتماعی باید کمک کنند تا نظم و امنیت از حالت شکننده به وضعیت پایدار تحول یابند." (همان، صص۱۳-۱۲)

۷-تقدم توسعه اجرایی یا بوروکراسی  بر دموکراسی

فرانسیس فوکویاما، متخصص شهیر  اقتصاد سیاسی‌، " فرض محوری و اصل استاد خود، ساموئل هانتینگتون، را می پذیرد که تولید قدرت مقدم بر محدود کردن آن است.ناگفته پیداست که در اینجا تعارض میان  توسعه ی آمرانه و دموکراسی مدنظر قرار دارد، تعارضی که جامعه خود ما هم از سال ها پیش با آن درگیر است: آیا توسعه اقتدارآمیز اولویت دارد یا دموکراسی و محدود کردن قدرت دولت؟ ...فوکویاما می گوید اگر در دهه ی ۱۹۶۰ هانتینگتون می توانست از تقدم توسعه آمرانه بر دموکراسی سخن بگوید، امروز و در پی افزایش جذابیت دموکراسی در جهان طرح چنین ادعایی آسان نیست.در نتیجه تضاد میان تولید قدرت و محدود کردن آن بیشتر از گذشته تشدید شده و خود را نشان می دهد. به نظر فوکویاما میان سه عنصر دولت (تولید قدرت)، حکومت دموکراتیک ( انتخابات آزاد  و منصفانه) و حاکمیت قانون (محدود کردن قدرت دولت) همواره تنش و تعارض دیده می شود و برقراری تعادل میان آنها یکی از دشوارترین کارها در مملکت داری کنونی است.دولت برای اعمال اقتدار خود و انحصار به کارگیری خشونت و اجرای قوانین و مقررات سخت نیازمند تولید قدرت و به کارگیری آن است، در حالی که جامعه مدنی به صورت طبیعی از قدرتمندتر شدن بیش از  حد دولت و غیر قابل مهار بودن آن احساس نگرانی می کند.دولت برای اداره بهتر کشور  و اوضاع نیازمند داشتن برخی اختیارات و به دنبال محدود کردن آزادی های سیاسی و حتی اجتماعی است.اما جامعه، فعالان سیاسی، و روشنفکران منتقدِ محدود کردن آزادی های اساسی و حقوق شهروندان هستند....با این وجود فوکویاما دل در گرو توسعه آمرانه دارد و هنوز آن را مقدم بر دموکراسی و مهم تر از آن می داند! او می گوید اگر در کشوری دولت مدرن از نوع وبری آن (یعنی با یک بوروکراسی کارآمد) وجود نداشته باشد، ورود دموکراسی باعث رواج ویژه پروری و حامی پروری و به دنبال  آن فساد اداری می شود.به عبارت دیگر چون یک بوروکراسی قدرتمند غیر فاسد شکل نگرفته است، سیاسیون برای تحقق اهداف سیاسی  خود و کسب رای به راحتی منابع عمومی را در بین حامیانشان توزیع می کنند تا آرای آنها را  در انتخابات از آن سازند، و بدین گونه فساد اداری و حامی پروری دوش به دوش هم حرکت کرده، ظهور دولت مدرن را به تاخیر می اندازند." (فرانسیس فوکویاما، نظم و زوال سیاسی، ترجمه رحمن قهرمانپور، صص۸-۷)فوکویاما در بحث تقدم بوروکراسی بر دموکراسی کشور پروس/ آلمان را به عنوان نمونه اعلایی یادآور می شود و بر لزوم اصلاح نظام اداری و نظام قوانین و مقررات خدمات کشوری تاکید کرده و تقویت قدرت بوروکراتیک  را در خدمت دولت و به تعبیری سبب قوام دولت مدرن می داند‌.(رک: همان،ص۸)

۸-نتیجه ی اجماع نخبگان، تولید قدرت دولت و کاهش منازعات  خشونت آمیز اجتماعی

چنان که اشاره شد در صورتی که نخبگان به جای تضعیف یکدیگر به همبستگی ساختاری و ارزشی دست یافتند و موفق  به افزایش قدرت بوروکراتیک و نیل به دولت مدرن شدند، منازعات سیاسی و اجتماعی نیز محدود می شود.ناگفته نماند منازعات خشونت پرهیز که در پرتو حفظ امنیت و نظم جامعه در قالب تقویت جامعه مدنی صورت می گیرد، خود سطحی از همگرایی جامعه را ارتقا می بخشد." بیان علمی تر این مسئله  نظریه " منازعه" ژرژ زیمل آلمانی است.زیمل در کتاب خود زیر عنوان " منازعه" ؛ تعامل و منازعه را جز لاینفک نظام اجتماعی و عامل مهم جامعه پذیری بر می شمارد که نقطه مقابل بی تفاوتی است."(احمد نقیب زاده، " امنیت عمومی از منظر دولت"، ص ۲۶۳)آنچه که اکنون تاریخش در جهان  سپری شده، منازعات خشونت گرا است. هنگامی که توده های مردم احساساتی، هیجان زده و خشمناک بطور ناگهانی و همزمان در خیابان ها مطالباتِ انبوه شان را از نظام سیاسی می خواهند و آن نظام در آن شرایطِ ناامن و زوال نظم  که همراه با از گسیختگی ساختاری و ارزشیِ نخبگان حاکم شده است،  چگونه با وجود آن انبوه ورودی آشوبگر به سیستم، و بروز مساله اضافه بار و آنتروپی سیستم؛، به مطالبات توده ها پاسخ  و خود را با انطباق دهد؟ " تاریخ جوامع دستخوش دگرگونی گواه آنست که مقاومت مدنی اثر گذار است: منطق استراتژیکِ منازعات خشونت پرهیز موفق تر از مبارزات خشونت آمیز است و بیشتر به اهداف پایدار خود رسیده است." (کالین جی بِک، درباره انقلاب ها، ترجمه مهدی زیبایی و دیگران، صص۹۳-۹۴ )

T.me/bestdiplomacy
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴 درک افراد از سخنان ما یکسان نیست

🔦هر کس در محدوده توانایی ذهنی خود حرف ما را فهم می کند.

🔹فرض کنیم توانایی درک یک شخص را بتوان با یک عدد نشان داد و برای هر سخنی ،میزان تواناییِ معینی نیاز باشد.برای مثال شخص A توانایی درک ذهنی اش 10 باشد و شما سخن منطقی بگویید که برای درک آن میزان توانایی 20 نیاز باشد. در اینصورت اون تنها نیمی از مفهوم و دلایل سخن شما را درک می کند. اما شما تصور می کنید او نیز مثل خود شما تمام سخن منطقی را که گفته اید ، درک کرده یا توقع دارید به سادگی همانند شما اقناع شود.اما اینطور نیست.چون برای درک و اقناع او، نیاز است تمام سخن شما را فهم کند.


🔹همانطور که برتراند راسل میگفت: "برداشت نادان از چیزی که دانا می‌گوید هيچوقت نمی‌تواند درست باشد. چراکه نادان هر چیزی را که می‌شنود، به چیزی که بتواند بفهمد، تفسیر و ترجمه می‌کند."

🔹با توجه به این مساله ،دونکته را باید رعایت کرد: به آسانی با هر کسی وارد بحث نشویم ؛ به قول دیگری از راسل سعی نکنیم با یک صابون، ذغالی را سفید کنیم و یا اگر هم وارد گفتگو شدیم، تنها نکات ساده و بدیهی را در استدلال خود بکار ببریم که چندان نیازمند فهم عمیق نباشد.

🔹نکته دوم اینکه معمولا افراد ، سخن یکسان را به گونه های متفاوتی فهم و درک می کنند، یعنی ابتدا سخن را در ظرف ذهن خود می ریزند و به فرمی در می آورند که با ذهن و ضمیر خود سازگارتر است.


🔹به بیان تمثیلی ، هر حرفی ابتدا در اندازه ی ظرف اندیشه ی افراد قرار می گیرد و اضافی آن، اگر از فهم آنها فراتر باشد ، بیرون می ریزند. در مرحله دوم نیز همان سخن به شکل قالب ذهن افراد در می آید.


چنانچه شوپنهاور می گفت:
"هر کس در واقع آنچه را که با طبیعت او همگون است می فهمد و ارج می نهد. کسی که سطحی است چیزهای سطحی را می پسندد، کسی که عامی است چیزهای عوامانه را... کسی که ابله است مهملات را ...
هر کس بیش از هرچیز ، آثار و محصول خود را می پسندد که کاملا با او یکسان و هماهنگ است."

🔹اندیشمندان برای این معضل رهیافت و راه حل های متنوعی داده اند، اما بسیاری از آنها همچون خود شوپنهاور معتقد بوده اند که نباید با هرکسی وارد بحث شد، و گاهی باید از گفتگوی بی حاصل نیز پرهیز کرد .دکارت ،مور و فلاسفه تحلیلی تاکید را بر وضوح سخنان گذاشته اند . به شکلی که تا جای ممکن سخن واضح و متمایزی بکار رود که از سوءظن و برداشت های نابجا جلوگیری شود. اما به هر حال ما این نکات را مدنظر نداریم و اغلب فرض ما بر این است که سخن ما همانطور که برای خودمان سرراست یا قابل فهم است ، برای دیگری نیز به همین ترتیب درک می شود، حتی به جرأت می توان گفت که بسیاری از اندیشمندان نیز دچار این سهل انگاری ها شده و می شوند.

منبع: مدرسه علوم انسانی

T.me/bestdiplomacy
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴تحلیل پدیده حاج سید اصغر حمال

مجتبی لشکربلوکی


دکتر نعمت الله فاضلی، جامعه شناس معاصر ماجرایی بسیار شنیدنی را تعریف می کند به نقل از استاد پاپلی یزدی از جلد دوم شازده حمام. اول این ماجرای جذاب را با هم بخوانیم و سپس تحلیل کنیم. قبلش خیلی شفاف بگویم که واژه حمال به هیچ وجه نباید ذهنیت منفی ایجاد کند. هر کاری شریف است از جمله باربری. بر شانه تمام باربران با شرافت با افتخار بوسه می زنم!
پاپلی یزدی در سال ۱۳۴۶ تصادفی اصغر حمال را در مشهد موقع گدایی می بیند و او را می شناسد. اصغر پیشتر در گاراژی در یزد باربری می کرد. پاپلی احوالش را می پرسد و ناهار مهمانش می کند و با هم دوست می شوند. زمان می گذرد و اصغر داستان زندگی اش را برای پاپلی می گوید.
اصغر برای زیارت به مشهد آمده و شبی کنار حرم نشسته و سرش را روی زانویش گذاشته بود. عابران به گمان این که گداست، جلوی پایش پول می گذاشتند. اصغر می بیند در زمان کمی ۵ تومن پول به او داده اند. همان شب دو ساعت دیگر سرش را به زانو می گذارد و ده تومن جمع می کند. پولی بسیار بیشتر از بار زدن یک کامیون.

اصغر حمالی را رها می کند و به گدایی می پردازد و روزی ۵۰ تومن گدایی می کند. مدتی بعد پاپلی، اصغر را در حال نزول دادن می بیند، در حالی که شالی سبز دارد و سید هم شده! پنج سال می گذرد و سید صاحب خانه ای بزرگ و مال و منال اشرافی می شود. همسرش را هم وارد دلالی می کند و او جهیزیه دخترش را از همین راه فراهم می سازد. حالا اصغر حمال مشهور شده به «حاج سید اصغر».
حاج سید اصغر حمال ساکن تهران می شود. سال ۶۷ پاپلی «حاج سید اصغر» که اکنون دیگر حمال نیست را در تهران مجدد می بیند که صاحب صرافی در خیابان فردوسی و کاخ و جلال و جبروت است.

فقط اصغر حمال نیست که درمی یابد با زحمت کشیدن نمی شود پولدار شد، اطراف ما پر است از «حاج سید اصغر حمال‌ها» که از راه گدایی، ربا، دلالی و زندگی رانتی و انگلی، گنج قارون دارند و سید سبز پوش هم شده اند.
حاج سید اصغر حمال ها همه جا هستند، حتی در دانشگاه ها. کم نیستند اعضای هیات علمی که بدون زحمت و صلاحیت و با دوشیدن دانشجویان استاد شده اند. در ادارات دولتی، صنایع و کارخانه جات و بانک ها هم مدیران زیادی می بینیم که همان اصغر حمال اند که از نردبان باندبازی و رانت بالا رفته اند. یکی از علل فلاکت ایران رشد این «طبقه انگل» است. دکتر نعمت الله فاضلی در دامه نوشته خود این پدیده را تحلیل می کند (رفرنس: کانال تلگرامی ایشان) اجازه می خواهم با اندکی تفاوت، تحلیل خودم را ارایه کنم.

🔦تحلیل و تجویز:
چرا جامعه ما حاج سید اصغرحمال پرور است؟ اگر از جواب های ساده بگذریم و کمی عمیق تر نگاه کنیم: پاداش ها، پیشران رفتار ما هستند. اگر رفتاری، پاداش دریافت کند؛ تقویت و تکثیر می شود و اگر رفتاری پاداش دریافت نکند یا در عوض با عقوبت روبرو شود تضعیف و محو می شود. (مثلا اگر آن روز اصغر حمال از گدایی پول خوبی دریافت نمی کرد آن رفتار ادامه پیدا نمی کرد). دقت کنید که وقتی می گوییم پاداش یا عقوبت شامل همه چیز می شود مالی، معنوی، روانی اعم از ثروت، شهرت، منزلت و ...

خب سوال این است که چه چیزی پاداش ها یا عقوبت ها (یا بازخورد مثبت و منفی) را رقم می زند. برخی از دانشمندان می گویند: نهادها. نهادها چه هستند؟ قواعد زندگی جمعی که توسط خود انسان در طول تاریخ ایجاد می شود و تعیین می کنند که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است. چه چیزی شدنی است و چه چیزی نشدنی است و هر کاری باید چگونه انجام شود. نهادها روی پاداش ها تاثیر می گذارند و پاداش ها روی انگیزه ما و انگیزه هم رفتار (عملکرد) ما را جهت می دهد. بگذارید نمونه موردی اصغر حمال را به خاطر کمبود جا صرفا با دو نهاد ساده تحلیل کنیم.

1) اگر صدقه فردی در ایران رواج نداشت و همه از طریق سازمان های تخصصی نیکوکاری مانند خیریه ها صدقه می دادند آیا امکان داشت که اصغر حمال به چنین درآمدی برسد؟ خیر. نهاد صدقه فردی به جای نیکوکاری/صدقه جمعی یک نهاد موثر در پاداش دهی به اصغرحمال هاست.

2) در برخی کشورها قاعده پولت را از کجا آورده ای حاکم است. یعنی حتی اگر شما بخواهی پول را به حساب شخصی خودت آن هم در بانکی که 20 سال است در آن حساب داری واریز کنی، و مبلغش بالاتر از یک حدی باشد باید مدرک بیاوری. همین نهاد ساده باعث می شود که امکان شکل گیری طبقه انگل کمتر و پرهزینه تر شود.


شکل گیری طبقه انگل (مدیران دولتی که با باندبازی پست می گیرند، کاسبانی که با رانت و رشوه رشد می کنند و ...) ناشی از نهادهایی است که خودمان طراحی کرده ایم. اگر می خواهیم جامعه ای بدون انگل داشته باشیم، باید نهادهای توسعه ای ایجاد کنیم و جایگزین نهادهای غارتگر کنیم، بدون نهادهای درست آدم های خوب و زحمت کش هم «حاج سید اصغر» می شوند.

T.me/bestdiplomacy
Forwarded from نواندیش
تلاش‌های پشت پردهٔ اوباما برای کناره‌گیری بایدن از انتخابات

🔹برخی رسانه‌های آمریکا گزارش داده‌اند اوباما، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده در حال تلاش برای مجاب‌کردن بایدن برای کناره‌گیری از رقابت‌ انتخاباتی است.

🔹فا‌کس‌نیوز گزارش داد اوباما تاکنون در خصوص گزارش‌های متعدد رسانه‌های آمریکایی در این‌باره سکوت اختیار کرده است.

🔹رسانه‌های آمریکا از جمله پولیتیکو پنجشنبه گزارش داده‌اند که اوباما از مقالهٔ انتقادی سنگین جورج کلونی که در آن از بایدن خواسته شده بود از کارزار انتخاباتی‌اش انصراف دهد حمایت کرده است.

🔹در گزارش پولیتیکو آمده: «با آنکه اوباما به کلونی درباره حرف‌هایی که در آن مقاله زده مشورت نداد و یا او را به نوشتن این مقاله تشویق نکرد اما مخالفتی هم با آن نداشت».

🔹شبکهٔ ام‌اس‌ان‌بی‌سی پا را یک گام فراتر گذاشت و گفت که اوباما، پشت‌ پرده در حال هدایت تلاش‌ها در میان دموکرات‌ها برای مجاب کردن بایدن به کناره‌گیری است. /فارس

@Noandishnews
Forwarded from جامعه‌شناسی
در این پنجاه روزی که از درگذشت آقای رئیسی سپری شده، حکومت ایران نهایت تلاش خود را کرده که از طریق دیدارهای حضوری ، تماس های تلفنی و پیام‌های مکتوب به ولادیمیر پوتین حاکم روسیه اطمینان دهد که دولت بعدی ایران حافظ منافع روسیه خواهد بود و هیچ خللی در روابط «حسنه فی‌مابین » رخ نخواهد داد.آخرین فرستاده ایران به روسیه آقای قالیباف بود که امروز خدمت کدخدا مشرف شد و به او اطمینان داد که در ایران همه ارکان دولتی و حکومتی خواهان تحکیم رابطه با دولت فخیمه روسیه هستند.ظاهرا رئیسی چنان همسوی سیاست‌های ایرانی و منطقه‌ای کرملین بوده که پوتین از دست رفتن وی را یک ضایعه جبران ناپذیر (و حتی توطئه آمریکایی ها)تلقی می‌کند.اما وقاحت پوتین در این است که آشکارا به حکومت ایران پیام می‌دهد، یا دقیق‌تر بگویم فشار می‌آورد ، که رئیس جمهور بعدی هم باید مثل رئیس جمهور قبلی تامین‌کننده منافع روسیه باشد.
این طرز رفتار پوتین مرا به یاد دوران شوروی و کشورهای اقماری اش می‌اندازد.در آن زمان هیچ یک از کشورهای کمونیست اقماری شوروی بدون کسب اجازه کرملین نمی‌توانست هیچ تغییری در کادر رهبری خود بدهد.رئیس حزب که جای خود داشت حتی وزرا و معاونان وزرا هم فقط پس از کسب نظر مثبت کرملین می‌توانستند عزل و نصب شوند.رفتار پوتین در برخورد با جمهوری اسلامی تداعی‌کننده همین عادت زشت استعماری به جا مانده از دوران کمونیست‌هاست.البته این نوع روابط دهه‌هاست که منسوخ شده است‌ و حالا کشورهای بزرگ به خود اجازه چنین دخالت‌های مستقیمی در امور داخلی کشورهای کوچک‌تر را نمی‌دهند و به همین خاطر معتقدم رفتار پوتین با ایران بسیار جسورانه، وقیحانه و توهین‌آمیز است.و متاسفانه مسئولین ایرانی هم به جای برخورد محکم با این نوع دخالت‌های آشکار و پنهان روس‌‌ها در امور داخلی ایران ،صرفا موضعی حقارت آمیز اتخاذ کرده‌اند.

✍️ #بیژن_اشتری


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from سخنرانی‌ها
✍️ قربان عباسی

🖊 چرا ما هنوز در جهانی پیشا بیکنی سر می کنیم؟

🔵بیکن(1561-1626) با نوشتن ارغنون نو در واقع خواست پایان نفوذ ارسطو را اعلام کند.کتاب ارسطو ارغنون نام داشت.بیکن روش استقرایی را دربرابر قیاس ارسطویی قرار داد. و اعلام کرد موانعی در راه رسیدن انسان به معرفت حقیقی وجود دارد که همانا بت ها یا پیشدواری های ذهنی هستند بتها همان موانعی هستند که مانع شناخت انسان می شوند یا اسباب تحریف را فراهم می کنند.بتها یا تصورات دروغین عبارتند از طایفه ای-غاری-بازاری-نمایشنامه ای.
@sokhanranihaa
بت های طایفه ای:تصورات دروغین قبیله ای است که انسان به ان تعلق دارد.ان نوع خودفریبی است که در طبیعت نوع انسانی وجود دارد.بت های طایفه ای سبب تقویت این ادعای دروغین شده اند که انسان معیار همه چیز است.

بت های غار:به خود فریبی انسان مربوط نمی شوند بلکه منشا ان در خود فرد است و به پیشداوری ها و ضعف های روحی فرد بستگی دارد.ما در غار کوچک خود زندگی می کنیم که چشم انداز ما را محدود می کند بت های غار به تعلیم و تربیت به عادات و همچنین به وضعیت شخصی ما بستگی دارند.شخصیت متخصص احمق و محدود کردن دید به حوزه ای خاص در زمره بت های غار محسوب می شود.

بت های بازار:به ناتوانی زبان برای بیان درست افکار وبرقراری ارتباط بستگی دارد.همیشه کلمات و زبلن بیان کننده منظور ما نیستند.

بت های نمایش خانه ای:منظور تاثیر عقایدی است که از گذشته باقی مانده اند.(ارسطو گرایی وتفسیر ان در چارچوب فلسفه کلامی کلیسای کاتولیک نمونه تنفر انگیز تفکر جزمی است.

بیکن معتقد بود که نظم اجتماعی به دلیل وجود این بت ها به شکل اسفناک و ناامید کننده ای تحت تاثیر اقتدار(بت طایفه)،سنت،کلام و اعتقادهای غیر عقلی است.
به عقیده بیکن این بتها نه تنها روح ما را تسخیر کرده اند بلکه دسترسی به حقیقت را نیز برای مان دشوار ساخته اند.به نظر بیکن میل به مبارزه با این بتها سراغاز روشنگری است. در فرانسه مفهوم پیشداوری جایگزین بت های بیکن شد ومبازه با پیش داوری تبدیل شد به هدف اصلی مبارزان روشنگری. مفهوم پیشدواری در فرانسه اساس تربیت انسان،نقد نظم دولتی،دین،مسیحیت وکلیسا قرار گرفت.بیکن با خرافه در افتاد.فیلسوفان روشنگری نیز با سلطه کلیسای کاتولیک درافتادند هابز و ماکیاوللی معتقد شدند که نیرنگ و فریب و خرافه ابزاری است در دست فرمانفرمایان برای نادان نگه داشتن مردم.ولتر خرافه های قرون وسطایی را ایدئولوژی نکوهش پذیر می دانستشعار او این بود:فرومایگی را خاموش کن.وشرط اامکان این خاموشی احترام به حقوق بشر است خواستی که او پیش از انقلاب فرانسه داشت. ولتر نخستین کسی بود که ایدئولوژی را در سطحی گسترده نقد کرد و خواستار سحر زدایی از دنیای دینی شد.و گفت:عوام قادر به این کار نیستند تنها قدرت مرکزی می تواند عقلانیت را تا اندازه ای به میان عوام اورد.
تا زمانی که برپیشداوری های خود خاصه پیشداوری های غلط غلبه نکرده ایم تا زمانی که بر خرافه ذهن پیروز نشده ایم تا زمانی بت های ذهنی خود را نقد نکرده ایم راستش باید به یک چیز اعتراف بکنیم و آن همانا دوربودن ما از حوزه اندیشه آزاد است.ذهن ما هیچ قرابتی با یک ذهن آزاد،روشن ندارد.پر است ما الزاماً روشن نیست.


.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴توهم توطئه: از قالیباف تا پزشکیان

دکتر اسفندیار خدایی

🔹 خودشون شاه رو بردن و خمینی رو آوردن، هر وقت هم بخوان بساط جمهوری اسلامی رو جمع می‌کنن. تا اونا نخوان، هیچی نمیشه.
🔹 خیالتون راحت! قالیباف رئیس‌جمهوره و از قبل تعیین شده، از بالا اونو میخوان. انتخابات فقط تشریفاته.
🔹 شک نکنید نظام تصمیم گرفته که جلیلی رئیس‌جمهور بشه، اصلاً خودشون آوردنش مرحله دوم، رای مردم مهم نیست.
🔹 از اول معلوم بود که برنامه‌شون پزشکیانه، همه این انتخابات یه فیلم بود.
🔹 ترور فلان سردار و سقوط هواپیمای فلان سیاستمدار هم کار خودشونه.
🔹 صدا و سیما: تیراندازی اخیر به ترامپ که از دو میلیمتری جمجمه‌ش رد شد، ساختگی و کار خودش بود!
🔹 حوزه علمیه قم رو انگلیسی‌ها تاسیس کردند. همه چیز جمهوری اسلامی دست روس و انگلیسه. کارگردان اصلی اونان که پشت پرده تصمیم می‌گیرن. اونا دستور میدن کی بیاد، کی بره، کی بمیره، کی نمیره. اینا بدون اجازه اونا، آب هم نمیخورن.
🔹 شک نکنید که حملات یازده سپتامبر کار خودشون بود. از قبل برنامه داشتن.
🔹 اوایل که کرونا در چین پیدا شد، با قاطعیت می‌گفتند: ویروس کرونا کار آمریکاست تا چین رو از پای دراره. اما وقتی‌که تلفات کرونا در آمریکا و اروپا به اوج رسید، می‌گفتند: دیدید چطور چین با یه ویروس پدر آمریکا رو درآورد؟
کرونا قطعاً یه توطئه بود.

ادعاهای بالا درست هستند یا غلط؟ نمی‌دونم، شما هم خودتون رو اذیت نکنید! مهم نیست که اینها درستن یا غلط.
مهم روش استدلال و طرز تفکری است که به سرعت و قاطعیت به نتایج ساده و عوام‌پسند بالا می‌رسه و با کمترین زحمت، علل و عوامل اصلی رو به حاشیه می‌بره و دفن می‌کنه. در علوم انسانی نظریه دادن و ادعا کردن کار سختی نیست و همیشه شواهدی برای هر تئوری می‌توان یافت، اما اثبات نادرستی و رد یک نظریه، بسیار دشوار و وقت‌گیره. انداختن یک سنگ داخل چاه، کار سختی نیست اما بیرون آوردنش کار حضرت فیله.

توهم توطئه، بیماری جدیدی نیست. همیشه کسانی هستن که همه چیز رو با عینک بدبینی و توطئه می‌بینن. اما وقتی که جمعیت زیادی از نخبگان و مردم مبتلا بشن، این اختلال تبدیل به یک بیماری خطرناک اجتماعی میشه. مردم همه چیز را به چشم توطئه از پیش تعیین شده می‌بینن و نقش خود در تحولات جامعه رو انکار می‌کنن و قدرت حاکم یا قدرتهای بیگانه نامرئی را در جایگاه خدا تصور می‌کنن. بقول خلیل ملکی، توهم شکست ناپذیری انگلستان، مهمترین سلاح انگلیسی‌هاست. توهم توطئه بهترین راه تسلیم و انفعال مردم است و قدرت اندیشدن، کنشگری برای ایجاد تغییر و مسئولیت‌پذیری را از آدمها سلب می‌کنه.

توهم توطئه فقط منحصر به ما ایرانی‌ها نیست. در جوامعی که قرن‌ها مردم نقشی در تعیین سرنوشت خود نداشته‌اند و همه چیز در دست قدرت حاکم  بوده، طبیعی است که جامعه دچار سرخوردگی و خودتحقیری بشه. حال اگر این استبداد داخلی با استعمار خارجی آمیخته بشه و مردم شاهد شکستهای مکرر کشورشون از ابرقدرتهای خارجی و دخالت بیگانگان در زندگی خود باشند، این بیماری تشدید و بازار توهم توطئه گرمتر می‌شه و آهک تبدیل به ساروج میشه.

مردم مبتلا به توهم توطئه، اراده خود را هیچ می‌پندارند و همه چیز را به قدرت حاکم و قدرتهای افسانه‌ای بیگانه نسبت می‌دن. لذا اگر روزگاری به این مردم میدان داده بشه و پاس گل رو جلوی پای خود ببینند، بجای شوت کردن به دروازه حریف، توپ را رها و بازی رو به رقیب واگذار می‌کنند چون اطمینان دارند که حتماً نقشه‌ای در کار است وگرنه مردم هیچ‌کاره‌اند، پس بهتر است دخالت نکنن. ایرانیان بیش از سایر جوامع دنیا هدف بمباران نومیدی و تبلیغات منفی رسانه‌های مختلف و ابتلا به توهم توطئه قرار دارند.

حکومت نقش اساسی در پاسداشت حق تعیین سرنوشت و پرورش آزادگی و عزت‌نفس مردم داره. فرق است میان حکومتی که مانع نقش‌آفرینی مردم میشه و صلاح خود را در تحقیر مردم و پایمال نمودن عزت‌نفس و ایمان و آزادگی آنها بدونه؛ یا حکومتی که به مردم اعتماد کنه و صلاح خود را در رشد و پرورش آزادگی و عزت نفس و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود بدونه.

  مردمی که هم از جانب حکومت تحقیر بشن و هم اراده بیگانگان را بر سرنوشت خود حاکم بدونن به درجه‌ای از حقارت، گیجی، نومیدی و افسردگی می‌رسند که خود رو هیچ‌کاره می‌دونن و بجای توجه به عوامل اصلی خوشبختی و بدبختی، همه چیز را به قدرت حاکم و قدرتهای موهوم بیگانه واگذار می‌کنند و تسلیم حوادث میشن. چنان مردمی نباید منتظر وقوع معجزه خوشبختی و رفاه و استقلال و آزادی باشند.

توهم توطئه امکان کنشگری و نقش‌آفرینی را از مردم سلب می‌کنه و قدرت جامعه را به انحطاط می‌بره. توهم توطئه فقط یک بیراهه نیست که مانع کشف حقیقت بشه، بلکه ویروسیه که انگیزه حرکت و تفکر را از مردم سلب می‌کنه تا تسلیم حوادث بشن و قدر فرصتها رو ندونن.
◽️ ظهر عاشورا، ۲۶ تیر ۱۴۰۳
@EsfandiarKhodaee

T.me/bestdiplomacy
Forwarded from تحلیل زمانه
🔴ثروتمندان هم به «فقر مسکن» دچار هستند؟

🔸یک گزارش رسمی مرکز پژوهش‌های مجلس از «عدم دسترسی نیمی از خانوارهای دهک دهم به مسکن مناسب» حکایت دارد.

🔸طبق تعریف جهانی، یک خانوار شهری یا روستایی باید حداکثر ۳۰ درصد هزینه ماهانه‌اش را صرف «تامین مسکن» کند.

🔸این رقم اما در ایران به ۳۸ درصد در کشور رسیده است.

🔸بیش از ۳۰ درصد هزینه مسکن یعنی،‌ «دچار به فقر مسکن» یا «عدم دسترسی به مسکن مناسب و در استطاعت».

🔸۵۶ درصد خانوارهای ایرانی در دهک دهم، «فقر مسکن» دارند. این رقم در دهک اول،‌ ۷۸ درصد است که وضعیت را «بحرانی» توصیف می‌کند.



#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
Forwarded from دیپلماسی

🔵🔴 داستانِ دولتِ چابک

✍️ آرش رئیسی‌نژاد، دکترای روابط بین‌الملل

در جهان شبکه‌ای در ساختار گذار نظم بین‌الملل، کشورهایی می‌توانند از فرصت‌های گذرا بهره برند و تهدیدهای سهمگین را مهار سازند که بتوانند ضمنِ حفظِ امنیت‌، توسعه را در پیش گیرند. برای دستیابی به چنین هدفی، کشور باید برخوردار از دولتِ چابک باشد؛ دولتی مؤثر و منعطف!

دولت چابک، رابطۀ امنیتی با جامعه ندارد و جامعۀ قوی را تهدید نمی‌بیند و تهدید نمی‌کند چنین دولتی، رابطۀ غیرامنیتی با جامعه دارد و ملت را یگانه متحدِ خود می‌داند از آنجا که وظیفۀ این دولت، دفاع از موجودیتِ ایران و ملتِ ایران است سرچشمۀ تهدید را درون مرزها و در میانِ ملت، نمی‌جوید.

دولت چابک در سودای کنترل جامعه نیست و از تمرکز و فربهی از طریق نهادسازی دائمی و گسترش بازوهای سازمانی، روی‌گردان است. چنین دولتی نه نیاز به بوروکراسی عریض و طویل دارد و نه خواهانِ نظامِ اداری، لجام‌گسیخته است؛ بلکه واجد دیوان‌سالاری به‌روز شده است که توان تصمیماتِ کارا و سریع را دارد.

دولت چابک در حوزۀ اجتماعی، کنترل‌گر نیست و از مداخله روی بر می‌تابد. چرا که متکی بر جامعه قوی است؛ جامعه‌ای که شهروندانش به حفظ حقوق شهروندی و هویت ملی آگاه است. در چنین جامعه‌ای ارزش‌ها نه از طریق داغ و درفش حکومت، بلکه از طریق گفتگو درون نهادهای مدنی حفظ می‌شود و قوام می‌یابد.

دولت چابک در حوزۀ اقتصادی، دولتی کوچک است. به مکانیزمِ بازارِ آزاد، اعتماد داشته، موانع کسب و کار خصوصی را برچیده‌، در قیمت‌گذاری مستقیم مداخله نکرده‌، روندهای ژئواکونومیک را دریافته و با پیروی از قاعدۀ «خیلی دور - خیلی نزدیک» در سیاست‌گذاری کمینه، ولی هوشمند، تسهیل‌گرِ توسعۀ ملی می‌شود.

دولت چابک در حوزۀ نظامی بر پایۀ بازدارندگی مؤثر، بنا شده و هوشمندانه بر استراتژی رقبا تأثیر می‌نهد. قدرت را برای دفاع می‌خواهد نه تهاجم. جنگ را آغاز نمی‌کند، ولی تا پای جان دفاع می‌کند. چنین دولتی اتکایش بر نسلِ چهارم جنگ است و نیاز به نیروی نظامی بزرگ با هزینۀ سنگین اقتصادی ندارد.

دولت چابک در حوزۀ سیاسی همزمان انسجام و انعطاف دارد؛ هم از توانِ تصمیم‌گیری در بزنگاه برخوردار است و هم از ظرفیتِ پذیرشِ تغییر، چنین خصوصیاتی پیوندی ارگانیک با رضایتمندیِ سیاسیِ شهروندان دارد و مقوّمِ همبستگیِ ملی در عینِ آزادی‌بیان است. دولت چابک، والاترین نمودِ امروزینِ دولتِ مقتدر است.

پس دولتِ چابک در حوزۀ سیاسی و نظامی، «سرشتی واحد» دارد؛ ولی در حوزۀ اقتصادی و اجتماعی، وجه «متکثر» خود را به نمایش می‌گذارد. در وجه نخستین منسجم است و در وجه دوم غیرکنترل‌گر. دولتی است که با توجه به شرایطِ داخلی و بین‌المللی می‌تواند میان دو سرشتِ توأمانِ واحد و متکثر در رفت و آمد باشد.

دولت چابک، دولتی است که از یک‌سو توان ترجمۀ دستاوردِ نظامی نفوذ سیاسی و جاذبۀ فرهنگی در منطقه را به توسعۀ اقتصادی دارد و از سوی دیگر با تکیه بر رویکردِ «هم شرقی، هم غربی»، توانایی رابطه با همۀ قدرت‌های بزرگ را دارد. چنین دولتی‌، زندگی در شکاف را هم ضرورت و هم سرنوشتِ ایران می‌داند.

دولت چابک، پیش و بیش از هر چیزی باید ایران و ملتِ ایران را دوست داشته باشد و سیاستِ «نخست ایران» را بپذیرد؛ سیاستی که رفاه شادی و سربلندی شهروندانِ ملتِ ایران را در اولویت قرار دهد و این محقق نمی‌گردد‌، «مگر آنکه کسانی که اولویت‌شان ایران و ملت ایران است، سرکار بیایند» و آن روز فرا می‌رسد./ایران دل


‌t.me/bestdiplomacy
Forwarded from جامعه‌شناسی
📃 آزادی اسلحه و هزینه دموکراسی امریکا
✍️ #محمدرضا_تهمک

پیش‌تر در یادداشت "اعتراضات امریکا در سایه آزادی اسلحه" تشریح شد که باوجود هزینه‌های آزادی سلاح گرم در امریکا آنها منافع بلندمدت آزادی اسلحه را ترجیح داده‌اند و پاسداری از دموکراسی این ناموس جامعه امریکا تا چه اندازه اهمیت دارد. آمد که تفسیرهایی چون تقلیل علل آن به نفوذ کمپانی‌های اسلحه و خشونت‌طلبی جامعه امریکا و جمهوری‌خواهان سطحی و دور از دلایل اصلی واقعیت‌اند. اینجا فقط به لیست ترورهای روسای جمهور و کاندیداهای آن در امریکا اشاره می‌شود تا روشن‌تر شود که آزادی اسلحه برای حفظ دموکراسی و پایداری امنیت را بسیار حیاتی‌تر از آن دانسته‌اند که حتی مرگ روسای جمهور نیز سبب لغو آن شود.

۱) اندرو جکسون، ژانویه ۱۸۳۵، دو تیر به او شلیک شد. تیرها در تپانچه گیر می‌کند و زنده می‌ماند.
۲) به آبراهام لینکلن در حین تماشای تئاتر در بهار ۱۸۶۵ شلیک و کشته شد.
۳) در تابستان ۱۸۸۱ بود که پرزیدنت گارفیلد با دو گلوله زخمی شد و جان داد.
۴) سپتامبر ۱۹۰۱ یک آنارشیست ناراضی دو تیر به مک‌کینلی شلیک کرد و او هفته بعد جان سپرد.
۵) در ۱۹۱۲ گلوله‌ای به قلب تئودور روزولت شلیک شد، وسایلی که داخل جیبش بود به‌طرز معجزه‌آسایی ضرب گلوله را گرفت و زنده ماند.
۶) در فوریه ۱۹۳۳ گلوله‌های متعددی به فرانکلین روزولت شلیک شد. مانند پسرخاله‌اش تئودور خوش‌شانس بود و تیرها جان شهردار بیچاره شیکاگو در مجاورتش را گرفت.
۷) در اواخر ۱۹۵۰ دو ناسیونالیست پورتوریکویی خواهان استقلال از امریکا به اقامتگاه هری ترومن در نزدیکی کاخ سفید حمله مسلحانه کردند. ترومن جان سالم به در بر برد.
۸) در اواخر ۱۹۶۳ ترور کندی در خودرویی در حال گذر رخ داد. چندین گلوله به او خورد و کشته شد.
۹) در مبارزات انتخاباتی ۱۹۶۸ بود که رابرت کندی برادر جان کندی و کاندیدای ریاست جمهوری در لس‌آنجلس به ضرب گلوله کشته شد.
۱۰) در ۱۹۷۲ کاندیدای دیگر ریاست جمهوری جورج والاس در رقابتهای انتخاباتی مورد شلیک گلوله قرار گرفت و قطع نخاع شد.
۱۱) ۲ عملیات تروریستی مسلحانه برای حذف جرالد فورد در ۱۹۷۵ انجام شد، ترورها ناموفق بود.
۱۲) دانلد ریگان مورد سوءقصد تروریستی قرار گرفت. گلوله‌ها او را تا نزدیکی مرگ بردند، اما زنده ماند. این ترور در ۱۹۸۱ رخ داد.
۱۳) ترور ناموفق دانلد ترامپ در جولای ۲۰۲۴

افزودن چند مثال کوتاه خالی از لطف نیست. در سوئیس که معمولا هر سال یکی از بهترین کشورهای جهان برای زندگی معرفی می‌شوند نیز سلاح گرم آزاد است. مردم در رفراندوم سال ۲۰۰۷ مجددا به آزادی اسلحه رای دادند و ۴۶ درصد جمعیت سوئیس مسلح‌اند؛ تقریبا ۲ اسلحه به ازای هر خانوار ۴نفره. همچنین در فنلاند افراد حداقل ۲۰ ساله که تمرین کار با اسلحه را در باشگاههای تیراندازی گذرانده باشند می‌توانند سلاح گرم داشته باشند. طبق آمارهای تخمینی در کشورهای شاد و امن فنلاند ۳۳ درصد و کانادا ۳۵ درصد جمعیت سلاح گرم دارند؛ یعنی حدودا هر خانوار سه‌نفره یک اسلحه دارد.


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from جامعه‌شناسی
📃 کارکردهای صنعت انتخابات در نظام های توتالیتر
✍️ #علی_حاتم

توتالیتاریسم مثل هر مفهوم دیگری در تاریخ ، در معرض دگرگونی ها و چرخش هایی قرار می گیرد که متاثر از شرایط عینی و مقتضیات زمانه است. لذا توتالیتاریسم در عرصه ی نظر و عمل هرگز ماهیتی مطلق و ایستا نداشته و ندارد. نظام های توتالیتر هر چند جوهری مشترک دارند اما در مسیر پر پیچ و خم تاریخ حربه های تازه ای را برای حفظ موجودیت خود به کار می گیرند تا افکار عمومی را فریب داده و بقای نظام را تضمین کنند.

یکی از این حربه ها در زمانه ی فعلی پدید آوردن صنعت انتخابات است؛ یعنی ساز و کار برگزاری انتخاباتی به ظاهر آزاد و دموکراتیک اما بشدت کنترل شده و تحت نظارت که فقط جناح های درون سیستم از قبل آن سود برده و با پشتوانه آرای عمومی به اهداف مالی و سیاسی خود دست می یابند. سیستم از تمام ترفندها از جمله مناظره های تلویزیونی استفاده می کند تا نمایش انتخابات برای عموم سرگرم کننده و جذاب باشد.

اگر در گذشته های نه چندان دور  در خیلی از حکومت های توتالیتر  هیچ انتخاباتی وجود نداشت یا فی المثل رهبر حزب در انتخاباتی بدون رقیب با کسب صد در صد آرا به پیروزی می رسید یا انتخاباتی حداقلی فقط بین نخبگان حزب برگزار می شد؛ اکنون در برخی از این گونه نظام ها شاهد صحنه آرایی جهت اجرای " نمایشی انتخاباتی " هستیم که در فضای انسداد سیاسی حتی بعضی از روشنفکران را تحت الشعاع قرار داده تا در این نمایش شرکت کرده و خواسته و ناخواسته باعث رونق "صنعت انتخابات" شوند.

  تلخی حقیقت هنگامی بیشتر می شود که شرکت کنندگان در نمایش می دانند که چنین انتخاباتی شبحی از دموکراسی است؛ انتخاباتی محدود ، ناقص و تحت نظارت . با این وجود برای توجیه مشارکت خود در انتخابات دلایلی دارند ظاهرا منطقی و البته تکراری : " آلترناتیو دیگری وجود ندارد ، اگر نامزد الف جای نامزد ب رای بیاورد وضع بدتر می شود، زیر ساخت ها نابود می گردد ، حمله نظامی رخ  می دهد ، خطر تجزیه و فروپاشی وجود دارد و ... "

کنایه آمیز ترین وجه قضیه این است که این عده در هر دوره نسبت به دوره قبل سطح مطالبات و خواسته هایشان تحلیل می رود و به کمترین ها بسنده می کنند. روزنه امیدی اگر هست فقط در جلوگیری از بروز مصائب بیشتر و فجایعی عظیم تر است.از دید افرادی که چنین دلایلی را اقامه می کنند کسانی که مخالف شرکت در انتخابات هستند هیچ راه حل موثری ندارند. آنها نیروهای اپوزیسیون  را نیز فاقد یکپارچگی و انسجام ، و فاقد رهبری کاریزماتیک می دانند که بتواند تحول چشمگیری ایجاد کند. درست در همین نقطه است که صنعت انتخابات در یک نظام توتالیتر به یکی از مهم ترین اهداف خود دست می یابد. چون از دید بسیاری تنها چاره ی باقی مانده تن دادن به همین انتخابات است.

آنها که این‌ گونه می اندیشند آلترناتیو اصلی را یا نمی ببیند یا اساسا بدان اعتقادی ندارند. موثرترین نیرو اما نیروی مقاومت مردمانی است که دیگر حاضر به شرکت در انتخابات سیستم نیستند.
تحولات عمیق و ریشه ای آن گاه رخ می دهد که آحاد جامعه به نیروی همبستگی و همدلی بین خود بیش از پیش آگاه شوند. در نتیجه مردمی که تنها و دست خالی هستند آگاهانه اهداف صنعت انتخابات را بی اثر می سازند. آنها دیگر زیر بار هر آنچه آزادی ها و حقوق فردی شان را تهدید می کند نمی روند ، قانون پوشش اجباری را برنمی تابند و در قالب اتحادیه ها و اصناف به مقاومت مدنی خود ادامه می دهند.

با وجود همه دشواری ها و به رغم همه فشارهایی که از سوی حکومت بر جامعه مدنی وارد می شود، در صورت غلبه بر ناامیدی و پی گیری مستمر چنین روندی است که ارکان هر سیستم سرکوبگری به سستی و ضعف می گراید و استحاله نهایی رخ می دهد. اما  مشارکت در آنچه سیستم برایش برنامه ریزی کرده حاصلی ندارد جز تدوام سیر قهقرایی.


🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from جامعه‌شناسی
📃 روشنفکران چگونه ایدئولوژی را در دنیای ایماژینر روایت می‌کنند؟
📌 ایدئولوژی و سلطه
✍️ احمد نقیب زاده

🖇 ریمون آرون در کتاب "افیون روشنفکران" ایدئولوژی را نظامی از تفسیرها در حوزۀ اجتماعی تعریف می کند که خود متضمن نظمی از ارزشهاست که باید و نبایدهایی را برای پیروان خود القاء می کند. عنوان کتاب خود جنبۀ یوتوپیایی ایدئولوژی را نشان می دهد. دست کم این متفکر ایدئولوژی را به مثابه پرسه زدن در دنیای رؤیاها یا ماده ای نشئه آور می داند که آدمهای ایدئالیست به آن پناه می برند. این واقعیت را نمی توان انکار کرد که زندگی خوشتر بود در پردۀ وهم و خیال/صبح روشن را ضفای سایۀ مهتاب نیست.

🖇 امروز که از بسیاری باورها و امیدها افسون زدایی شده است بهتر می توان فهمید که دنیای افسون زدودۀ علمی تا چه حد می تواند خشک و بی روح باشد و سرانجامی جز نیهیلیسم و سرگردانی نداشته باشد. حال اینکه بشر واقعیت را با همه تلخی هایش ترجیح می دهد یا زندگی در پردۀ وهم و خیال را نکته ای است که هرکس پاسخ خود را به این سؤال می دهد. اما دلیل یوتوپیایی بودن ایدئولوژی ها دراین نکته نهفته ست که همۀ آنها بر یک جهان بینی استوار هستند و این جهان بینی ها هم خود بر صغری و کبرایی تکیه دارند که هرگز به اثبات نرسیده اند.

🖇 نه ماتریالیسم تاریخی مارکسیسم و نه ذات نیکوی انسان و نه برتری نژادی نازیسم در هیچ آزمونی اثبات نشده اند. درعین حال ژان فرانسوا دورتیه از متفکران اندیشه سیاسی در فرانسه براین باور است که ایدئولوژی هرگز ازبین نمی رود. زیرا هرکس نگرشی نسبت به زندگی دارد که با حرکتی به سوی آن همراه است. آنچه بین ایدئولوژی و ایده و علم فرق می گذارد همین وجه عملی ایدئولوژی است. ایدئولوژی ازاین جهت که از پیروان و باورمندان بخود می خواهد که در جهت تجقق اهداف آن دست به عمل و مبارزه بزنند آن را به ادیان شبیه می سازد.

🖇 درحقیقت هرآنچه به ادیان نسبت داده می شود در ایدئولوژی هم وجود دارد: وجود پیامبر یا بنیانگذار، افسانه یا افسانه های مقدس، دفاع از اصول، مسیانیسم یا امید به فرجامی نیکو، تفاسیر مختلف و متخاصم، کفریات و نزاع های درونی، جنگ مقدس علیه سایر باورها و اسطوره های تأسیسی در مورد خلقت جهان ایدئولوژی سعی دارد همه مسائل را در یک مسئله خلاصه کرده و برای آن سؤال کلیدی هم پاسخی واحد ارائه کند. این طرز نگاه دنیا را به دو قسمت تقسیم می کند: خوب و بد؛ درست و نادرست؛ دوست و دشمن. از نظر کارل اشمیت همین تقسیم به دوست و دشمن بنیان سیاست را تشکیل می دهد. در واقع ایدئولوژی بنا به طبیعت خود دایکوتومیک یا دوگانه بین است.

🖇 باید بین ایده و ایدئولوژی تفکیک قائل شد. ایده جزئی از هستی بشر است زیرا اگر نیندیشد پس نیست. یعنی وارونه ی کوژیتو. این سیاست است که ایده ها را به ایدئولوژی تبدیل می کند. ایده های بزرگ زائیده آزمون های بزرگ تاریخ است. تمام نظام های ارزشی که ایماژینر سیاسی معاصر را رقم زده اند مانند لیبرالیسم، ناسیونالیسم، دموکراسی، جمهوریت، مساوات، سوسیالیسم، زیست بوم وغیره در لحظات بنیانی تاریخ معاصر شکل گرفته اند.

🖇 برای مثال لیبرالیسم که هنوز هم پشت اقتدارگرایان را بهم می لرزاند درست در مقطعی از تاریخ شکل گرفت که واکنشی جدی علیه قدرت مطلقه در جریان بود و دموکراسی هم واکنشی علیه امتیازات اشراف و نابرابری های دیگر بود که در قرون هفدهم و هیجدهم جریان داشت. اینکه سیاست گرایش جدی به تبدیل ایده ها به ایدئولوژی دارد ریشه در آمریتی دارد که در ایدئولوژی وجود دارد ولی در ایده وجود ندارد.

🖇 ایده می تواند حنثی و بیطرف باشد در حالی که ایدئولوژی جانبدار و مبارز است. ایدئولوژی خنثی نیست و مانند ادیان از پیروان خود انتظار کنش دارد. سیر این الزام به این صورت است که جهان بینی خاصی شکل می گیرد که پس از تبیین هستی شناسانه خود به جامعه و امور اجتماعی می پردازد و از آن جا به موضوع خاص مورد نظر می رسد. آنگاه بر پایه داده های پیشین به ترسیم و توصیف بایدها و نبایدها و نقشه راه پرداخته احکام لازم را صادر می کند. پراکسیس یعنی چگونه نظریه را به عمل تبدیل کنیم، موانع را از سر راه برداریم و در صورت لزوم به جفت و جور کردن اجزاء نظریه و عمل بپردازیم. دراین جاست که ایدئولوژی مانند نظریه باید از آزمون سرنوشت سازی گذر کند و اینجا پل صراطی است که بسیاری از ایدئولوژی ها رفوزه می شوند.

🔹متن کامل این مقاله را می‌توانید در شماره هشتم سیاست‌نامه مطالعه کنید.

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from جامعه‌شناسی
جمهوری اسلامی بدون وجود اتحاد شوروی غیرقابل‌تصور بود....

اینکه جمهوری اسلامی را نوعی «بازگشت سرکوب‌شدگان» در نظر بگیریم درک اشتباه منشأ آن و ایدئولوژی مشروعیت‌سازش است. درعوض جمهوری اسلامی محصول آمیختگی مارکسیسم متأثر از شوروی، اشکال متنوع جنبش‌های جهان سوم و نوعی اسلام مدر‌ن‌شده و فعال بود. آنچه اتفاق افتاد این بود که رخداد جدیدی متولد شده بود: حکومت دینی‌ای که خود را پیشرو و متعهد به ضدامپریالیسم (حداقل ضدآمریکایی، که حزب توده حامی آن بود) می‌دید، تعهد به توسعه‌ی اقتصادی و عدالت را حفظ کرد، گرچه به‌جای اینکه بیشتر به آن عمل کند، آن را نایده می‌گرفت.

#بریده‌ای_از_کتاب

آماده‌ی انقلاب: برپایی سوسیالیسم در جهان سوم
اثر جرمی فریدمن

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from ahamd KHAKIYAN
درود بیکران لطفا سابسکرایب فرماییدhttps://youtu.be/YFbcwBlkV3U?si=gaqzIpPqd68a8q6d
Forwarded from جامعه‌شناسی
📃دیکتاتوری در شیلی چگونه پایان یافت ؟
🖋 اکونومیست فارسی

برگی از تاریخ

آگوستو پینوشه (Augusto Pinochet) در 11 سپتامبر 1973 طی یک کودتای نظامی به قدرت رسید. این کودتا منجر به سرنگونی حکومت دموکراتیک سالوادور آلنده شد. پس از کودتا، پینوشه به عنوان رئیس‌جمهور نظامی شیلی حکومت کرد و تا سال 1990 در قدرت بود.

دوران حکومت پینوشه به دلیل نقض گسترده حقوق بشر و سرکوب مخالفان سیاسی به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. بر اساس گزارش‌ها، در طول حکومت وی، هزاران نفر کشته، ناپدید و یا تحت شکنجه قرار گرفتند

در سال 1989، مردم شیلی توانستند با انتخاب پتریسیو آیلوین (Patricio Aylwin) به عنوان رئیس‌جمهور، سرنوشت سیاسی خود را تغییر دهند و به دوران حکومت نظامی آگوستو پینوشه پایان دهند. این اتفاق به‌وسیله یک روند دموکراتیک و انتخابات آزاد ممکن شد که نتیجه چندین سال تلاش و مبارزه سیاسی بود.

زمینه و شرایط تاریخی

1. رفراندوم 1988: اولین قدم مهم در تغییر سرنوشت سیاسی شیلی، رفراندومی بود که در اکتبر 1988 برگزار شد. در این رفراندوم، مردم شیلی باید تصمیم می‌گرفتند که آیا پینوشه باید برای یک دوره هشت ساله دیگر در قدرت بماند یا خیر. نتیجه رفراندوم با اکثریت آرا "نه" بود، که به معنی عدم تمدید حکومت پینوشه بود.

2. ائتلاف سیاسی: اپوزیسیون ضد پینوشه، با تشکیل یک ائتلاف گسترده به نام "کنسرتاسیون دموکراتیک" موفق به متحد کردن نیروهای مختلف سیاسی از جمله سوسیالیست‌ها، مسیحیان دموکرات و دیگر احزاب میانه‌رو و چپ شد. این ائتلاف توانست با ارائه یک برنامه سیاسی جامع، اعتماد مردم را جلب کند.

انتخابات 1989

پس از رفراندوم 1988، حکومت نظامی مجبور به برگزاری انتخابات آزاد شد. انتخابات ریاست‌جمهوری در دسامبر 1989 برگزار شد و پتریسیو آیلوین، نامزد ائتلاف کنسرتاسیون، توانست با کسب بیشترین آرا به پیروزی برسد.

عوامل موفقیت

1. مشارکت مردمی: یکی از کلیدهای موفقیت، مشارکت گسترده مردم در فرآیند دموکراتیک بود. آگاهی عمومی از اهمیت انتخابات و تمایل برای تغییر، موجب شد تا نرخ مشارکت بالایی در انتخابات داشته باشند.

2. تاکتیک‌های مسالمت‌آمیز: اپوزیسیون با استفاده از روش‌های مسالمت‌آمیز و قانونی، توانست به اهداف خود برسد. مبارزات انتخاباتی با تاکید بر اصلاحات دموکراتیک و حقوق بشر انجام شد.

3. فشار بین‌المللی: فشارهای بین‌المللی نیز نقشی اساسی در پایان دادن به حکومت پینوشه داشت. جامعه بین‌المللی از طریق سازمان‌های حقوق بشری و دولت‌های خارجی، بر حکومت نظامی شیلی فشار آورد تا به دموکراسی بازگردد.

🔗نتیجه گیری

انتخاب پتریسیو آیلوین به عنوان رئیس‌جمهور، آغازگر دوره جدیدی از دموکراسی در شیلی بود.در آن دوره مهم ترین عامل یعنی اتحاد مردم و مشارکت بالا توانست به دیکتاتوری پینوشه پایان دهد ،

مردم شیلی مشارکت در انتخابات را به معنی تایید سیاست حاکم بر جامعه و مشارکت خود در کشتن جوانهای کشور نمی دانستند

مردم شیلی برای تغییرات به جای قهر و انفعال و امید به قدرت ها یا شخصیت های خارجی در یک روش مسالمت آمیز موفق به تغییر ساختار حکومت دیکتاتوری خود شدند.

مردم شیلی به جای خط کشی بین خود و دوستانشان و زدن انگ و ننگ به خاطر طرفداری از کاندیدها و دعوت به مشارکت در انتخابات برای نتیجه گیری از هر خط فکری که بودند با هم متحد شدند و نه یک شبه بلکه طی یک مبارزه ۱۷ ساله موفق به ایجاد تغییرات شدند.

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from جامعه‌شناسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آغاز درس‌گفتارهای عباس امانت، مورخ و استاد بازنشستهٔ دانشگاه ییل دربارهٔ تاریخ ایران

پیشگفتار
مشاهده در یوتیوب:
https://m.youtube.com/watch?v=SosSFpvXs8Y

🌏جامعه‌شناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY