توسعە: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی
577 subscribers
319 photos
63 videos
127 files
218 links
در این کانال یادداشت های شخصی اینجانب حول مباحث توسعە, با تمرکز بر کردستان و گاهی هم اشعار و دلنوشتەها و ...درج می شود. منتظر نظر و پیشنهادهای شما هستم.

t.me/KDproblems لینک کانال
Download Telegram
گاهی فکر می کنم که(۱۴) " اگر در برخی کشورها از دین به عنوان ابزار برای کسب و حفظ قدرت حاکمان استفاده نمی شد آیا درجه و میزان توسعه یافتگی آن کشورها و نیز میزان جاذبه دین, همین مقدار بود که الان هست

@KDproblems
آسیب شناسی جنبش ژینا(3)
جریان های دخیل در اعتراضات


اگر بخواهم بە دور از خودسانسوری واقعیت های جنبش ژینا را بە تصویر بکشم باید بگویم باتوجە بە پراکندگی و تنوع مطالبات مطرح شدە, عناصر و افراد و گروه های درگیر در آن نیز متنوع و گاه متضاد به نظر می رسد. سخن گفتن از تک تک آنان نه از عهده ی صاحب این نوشته برمی آید و نه دراین مقال بگنجد لذا به اختصار به معرفی برخی از این جریان ها می پردازم. یحتمل ممکن است برخی  برداشت هایم از نگاه خواننده محترم نادرست به نظر برسد. ضمن پوزش و احترام به این بزرگواران همچنان لحظه شماری می کنم گزارش ها و مقالاتی که به صورت علمی و کارشناسانه تر به بررسی این حرکت مهم و اثرگذار بپردازند را ببینم. گروه های دخیل:
گروه اول - همانطوری که بارها تحلیلگران و کنشگران بیان داشته اند هسته اصلی جنبش ژینا و آغازگران آن را دختران وپسران جوان و نوجوان دهه هفتاد وهشتاد، و حتی دهه نودی ها( در بخش های بعدی در مورد ترکیب جمعیتی این گروه سخن خواهم گفت) تشکیل دادند. نسلی که در دنیای جدید سیر می کند، فضای مجازی بخش مهمی از زندگی اوست، با بسیاری از علایق نسل های پیشین، مرزبندی عمیق نگرشی دارد. مرگ غم انگیز مهسا امینی(ژینا) بهانه ای شد برای شورش نسل جدید علیه مواردی از قبیل; پوشش و حجاب اجباری,  محدودیت های رابطه دختر وپسر،  کنترل رفتارهای اجتماعی مردم در فضای مجازی و تعرض به حریم خصوصی افراد، که از سوی حکومت به یک رویه شبه قانونی تبدیل شده است. این موارد به عنوان محور مطالبات این نسل قرار گرفته است. از یک دهه پیش به صورت پراکنده اما این بار به صورت فراگیر و جدی درقالب رفتار مدنی در کف خیابان و در ادامه ـ در عکس العمل به رفتار ماموران دولتی و متاثر از تبلیغات پردامنه رسانه های خارج نشینان ـ گاه به صورت خشونت آمیز پیگیری شد.  کشف حجاب علنی توسط بخش قابل توجهی از زنان و چهره های مشهور پسلبریتی ها، که حمله مستقیم به اراده سخت برخی تابوسازی های حاکمیت تلقی می شود،  بعد دیگری از اعتراضات بود. ناگفته نماند در بسیاری از این موارد نسل های پیشین نیز –به جز بخش سنتی جامعه – نوعی همدلی و همراهی با دهه هفتاد - هشتادی ها داشتند!
گروه دوم - بخشی از انقلابیون سال 57 و هواداران نظام که به مرور دریافتند روش های انقلابیگری در هیچ جامعه ای پاسخ گوی نیازهای واقعی مردم نبوده و درایران نیز به همین سمت پیش می رود، قریب دو دهه پس از انقلاب به این نتیجه رسیدند باید در پی اصلاح بود. اینان قریب دودهه ونیم با روش مدنی و اصلاح طلبانه و به دور از خشونت خواهان تغییرات رفتاری، فرایندی و حتی ساختاری بودند اما سیستم اجازه تحقق خواسته های این گروه از قعالا سیاسی و مدنی را نداد و مهمترین مجرای فعالیت اینان که "انتخابات آزاد" بود را مسدود کرد. انکار نمی توان کرد به جز اندکی شیفته قدرت مابقی اصلاح طلبان حقیقی به انحاء مختلف همدلی و همراهی خود را با جنبش ژینا اعلام کردند. مصاحبا ها و بیانیه های مکرر شخصیت های دینی، سیاسی و فرهنگی، موضع گیری های احزاب و جبهه اصلاحات و روزنامه نگاران و خبرنگاران و سایر اقشاری که هیچ راه اثربخشی جز تغییرات تدریجی و مسالمت آمیز برای نجات کشور را سراغ نداشتند همه نشانگر این همراهی بود. حتی ابخشی از کسانی از این جریان که راهی خارج شده بودند با همین نگاه از خواست های جوانان و نوجوانان کف خیابان حمایت کرده و سرکوب خشونت بار آن از سوی دولتی ها را محکوم کردند. وجه ممیزه این جریان با سایر خارج نشینان, ناهمراهیشان با هرگونه خشونت وتاکید بر رفتار مدنی بود!
گروه سوم شامل دو جریان شناخته شده و باسابقه هواداران سلطنت پهلوی و گروه های چپ است که به صورت مسلحانه، از همان روزهای اول انقلاب با حکومت جدید مبارزه کردند. این دو جریان با شدت و حدّت زیادی از اعتراضات جوانان کف خیابان  اعلام حمایت کردند. بمباران رسانه ای، انعکاس مرتب اخبار با بزرگ نمایی های رسانه ای، تحلیل و مصاحبه های پی در پی رهبران و شخصیت های شاخص این دوجریان که با وصف اختلاف نظرهای عمیق فکری و سیاسی همصدا شده و درپی بازتعریف چالش کهنه چهل ساله به بهانه حمایت از جوانان کف خیابان برآمدند.  البته این همراهی تا سه ماه اول بود و به تدریج به تصور اینکه جنبش عنقریب به پیروزی رسیده و نظام ساقط می شود بر سر نشستن بر کرسی قدرت به چالش افتادند و با متهم کردن یکدیگر به تکروی, انسجام چند ماهه اول شان از بین رفت. رهبران این جریان مطالبات نسل جوان را همان مطالبات چهل سال پیش دانستند که در روز برگزاری رفراندوم موجب آغاز جنگ و درگیری چهل ساله شده بود. این همراهی موجب شد روش مدنی جوانان کف خیابان با مداخله برخی از هواداران آن دو جریان – به ویژه مجاهدین خلق و گروه های کمونیست - تا حدی به خشونت بگراید!.....ادامه معرفی گروه های دخیل در قسمت  های بعدی.
@KDproblems
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️هادی خانیکی در این گفتار، "گفتگو" را راهِ قدرتِ یک جامعه می‌داند.

♦️وی دیگر پذیری را رمزِ گفتگو به شمار می‌آورد🔺️

@joreah_journal

www.instagram.com/joreah_journal
حنظلەی عزیزتر از جانمان!

🔹چهل و هفت روز از بازداشتت گذشت. دلمان برایت پر می کشد.
🔹خبر آزادی ها و بازگشت زندانیان به آغوش خانواده ها بسیار ما را خوشحال کرده و چشم های منتظرمان را بی قرارتر. می دانیم تحت فشار هستی برای اقرار به کار نکرده.
🔹 می دانیم این چهل و هفت روز مثل چهل و هفت سال گذشت، پُر از اضطراب و فشار و دلتنگی‌.
🔹 امیدواریم  هرچه زودتر به آغوش ما بازگردی و دلمان به دیدارت شاد شود.
🔹حنظله جان!
بدان ما بی اندازه دوستت داریم، به تو افتخار می کنیم و تو همیشه سرافراز و سربلند خواهی بود.

فرزندت: هیوا
همسرت: بشری
خواهرانت: نسیبه, ماری, مرضیه و حسنا

#حنظله_هدایتی
#سید_حنظله_هدایتی
آسیب شناسی جنبش ژینا(قسمت چهارم)
ادامه جریان های دخیل در اعتراضات


در بخش پیش به سه جریان دخیل درجنبش اشاره شد.اکنون به سه جریان دیگر می پردازم:
گروه  چهارم - شبکه های ماهواره ای شناخته شده فارسی زبان خارج از کشور که گردانندگان آن ها مجموعه هایی نامتجانس از اصلاح طلبان پیشین خارج نشین، سلطنت طلبان، سمپات های احزاب چپ  مخالف رژیم ج.ا.ا.، روزنامه نگاران و فعالان سابق مدنی و سیاسی کشور اند, رسانه هایی کاملا سیاسی بوده که گویی در ماه های اخیر مهمترین نقش خود را در خشن کردن اعتراضات خیابانی تعریف کردند. بە کاربردن روش های یک جانبه گرایی شبیه رسانه های رسمی ایران در انعکاس اخبار، تحلیل های جهت دار غیر حرفه ای، تحریک هیجانات جوانان ونوجوانان پرشور  از آن جمله بود. این رسانه ها  علاوه براستفادە سیاسی از برخی سلبریتی های تازه وارد به عرصه سیاست و برخی افراد کارمند رسانه های وابسته به کشورهای متبوع, با بزرگ نمایی حوادث و تحلیل های جهت دار از آن ها و برجسته کردن آن در انظار جهانیان نقش آفرینی کردند. این تحریکات هزینه های جانی و اسارت و  زندانی شدن و آزار دیدن را برای کنشگران کف خیابان افزایش داد. این درحالی است که در این مدت مبلغان و مروجان و مجریان  این رسانه ها کوچکترین صدمه ی جانی و زندان و آزاری را ندیدند. گردانندگان این شبکه ها – که من هنوز متوجه نشدم اگر وابسته سازمانی به دولت ها نیستند این همە هزینه برای فعالیت های ۲۴ ساعتی را از چه منابعی تامین می کنند! – با تولید و انتشار اخبار جهت دار, گویا تعمدا کوشیدند جنبشِ مدنیِ حق طلبِ آزادیخواهِ انسان محور جوانان کف خیابان ایران را به عنوان  یک جریان خشونت طلب معرفی کنند. این در حالی است که گردانندگان محترم این شبکه ها در کمال امنیت و آرامش و آسایش از هزارا کیلومتر دورتر, بە همراە برخی سیاسیون وابسته به جریان های سلطنت طلب و چپ افراطی و چهره های محبوب ورزشی و هنری, معتر ضان داخلی, به ویژه جوانان کف خیابان را با هزینه های زیادی مواجە کردند!
برخی از این شبکه ها که تلاش برای سقوط رژیم پهلوی, حمایت از به کرسی نشاندن رهبران انقلاب ۵۷ و نقش آفرینی تداوم درگیری های داخلی چهل سال گذشته ایران را در کارنامه خود دارند, در تمام روزهای اعتراضات خیابانی جوانان, با تلاش شبانه روزی و با جهت گیری های خاص و گفتگو با افراد وابسته به جریان های  خشونت جو، در به خشونت کشاندن اعتراضات مدنی جوانان کف خیابان نقش پررنگی ایفا کردند!

گروه پنجم ـ  سازمان های بین المللی و دیپلماسی کشورهای جهان به ویژه دو بلوک عمده ( آمریکایی، اروپایی). مهمترین نقش سازمان های بین المللی که درچارچوب منافع کشورهای مسلط بر آن ها عمل می کنند, تبلیغات خالی, به دور از هرگونه حمایت انسانی از اعتراضات کف خیابان بود. تک تک  دولت های غربی نیز گاه با مصاحبه ها و سخنرانی های  مسئولان حکومتی به تهدیدهایی روی آوردند اما حتی یک کشورشان  گامی برای کاهش آلام و سختی های جوانان کف خیابان برنداشت, الا اینکە اینان نیز مروج و عامل تشدید خشونت شدند. به نظر می رسد سخنان  آنان صرفا برای گرفتن امتیازات بیشتر بود. غربی ها این بار نیز ثابت کردند همواره مصالح خودرا بر مصالح ایرانیان ترجیح می دهندو دل بستن به حمایت آنان ثمری جز پشیمانی بە همراە ندارد!

گروه ششم ـ انصاف به قلم من حکم می کند از نقش و موضع گیری شجاعانه و ضد خشونت دهها تن از فعالان ایرانی خارج از کشور نام ببرم که در کنار رهبران حزب دمکرات کردستان ایران مکررا جوانان را از ورود به خشونت ـ که دامی بود ساخته دست تندروهای دو طرف ـ  برحذر داشتند. رفتار رهبران حزب دمکرات از آن جهت قابل توجه است که علیرغم توپ باران و موشک باران چند باره مراکز اقامت شان در اقلیم کردستان, برعهد سی ساله ی خود مبنی بر دوری از عملیات نظامی در درون مرزهای ایران, پایبند مانده و توطئە تندروها را خنثی کردند!
در یک جمعبندی کلی می توان گفت:  بار اصلی تلاش و هزینه های مترتبه را نیروهای داخلی متحمل شدند وبهره برداری های سیاسی و تبلیغاتی نیز نصیب دولت ها، سازمان ها ، گروه ها و کسانی شد که در خارج از گود, هیچ هزینه ای را برای جنبش جوانان متحمل نشدند.... ادامە دارد

@KDproblems
ئایدولوژیای ژن (13).pdf
644.6 KB
ئایدولوژیای ژن.pdf
روانگەکانی بەڕێز عەبدوڵڵا ئۆجەڵان
سەبارەت بە دروشمی: ژن. ژیان. ئازادی
ـ ـ ـ ـ
پێشنیار ئەکەم ئەو کەسانەی پێیان خۆشە زیاتر سەبارەت بە دروشمی" ژن - ژیان ـ ئازادی" زانیاری بە دەس بهێنن ئەو نامیلکەیە کە لەسەر ڕوانگەو بۆ چوونەکانی بەڕێز عەبدوڵڵا ئۆجەڵان نووسراوە بخوێننەوە
هەڵە نیە ئەگەر بڵێین زۆرینەی ئەو کەسانەی لە خۆپیشاندانەکاندا یان لە فەزای مەجازیدا بانگەوازی ئەو دروشمەیان کردووە هێشتا زانیاری قووڵیان لەو بارەوە بە دەس نەهێناوە و بەس دروشمەکە دووپات دەکەنەوە. بۆیە پێویستە بۆ دەرکی ئەو دروشمە نەزەریەی" ئایدیۆلۆژی ژن" بناسین.
بەبروای من ئەو نامیلکە زۆر گرینگە و ئەگەر خەڵک بەڕاستی لێ تێبگەن و بیانەوێت وە شوێنی بکەون, حوکم و بۆچوونەکەی وەک پارادایمێک هەموو پەرەنسیپە کۆمەڵایەتییە زانستییەکان تێک ئەدات
ـ ـ ـ ـ
توسعە: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
آسیب شناسی جنبش ژینا(قسمت پنجم)
ریشە های اعتراضات

در مورد ریشه های اعتراضات مدنی که پس از پیروزی انقلاب ۵۷ هر از چند گاهی در گوشه یی از ایران سربلند کردە و در سال جاری بە اوج خود رسید سخنان بسیاری از زبان تحلیلگران و صاحبان اندیشه و قلم بیان شده است. برخی از همان ابتدا ورود دین را عرصه حکمرانی و اداره کشور به مصلحت ندانسته و پس از چهل و چهار سال با قاطعیت بیشتری این موضوع را به رخ می کشند. برخی شیوه حکمرانی و نحوه گزینش مسئولان کشور در سطوح مختلف را عامل این نارضایتی ها دانستە و "پذیرش سیادت علم و تاسی به روش دمکراتیک و انتخابات آزاد" را راه هایی معرفی می کنند که می توانست به تدریج جامعه را به سمت پیشرفت برده وبر میزان رضایتمندی آحاد مردم افزوده و به کاهش اعتراضات مردمی کمک کند. صاحب این قلم مهمترین ریشه های اصلی نارضایتی های منجر به اعتراضات مدنی مردم در مقاطع مختلف و به ویژه در ماه های اخیر را در سه عامل زیر می بیند:
۱. تحمیل: انسان ذاتا از دو چیز بیزار است: یک. منع شدن از چیزهایی که دوست دارد. دوم وقتی چیزی  بر وی تحمیل شود. در فرایند تحمیل, مردم مجبور به پذیرش چیزهایی می شوند که راضی به آن نیستند, و از چیزهایی منع می شوند که طالب آن هستند. در عمر بیش از چهار دهه حکمرانی جمهوری اسلامی با استناد به برخی اصول لایتغیر قانون اساسی ـ که چهار دهه پیش در شرایط هیجانی و بحرانی توسط کسانی از نسل های دهه ی بیست و سی تدوین شده است- و پذیرش تفسیر همین قوانین توسط کسانی از همان نسل و حتی نسل های پیش از آنان به عمل آمده است, اکثریت مردم به ویژه نسل های ده های پنجاه وشصت و هفتاد و هشتاد و نود, مجبور به رعایت قوانین و عملکرد نسل انقلابی شده اند. این تحمیل ها را باید ریشه اصلی و علت العلل بسیاری از نارضایتی ها و اعتراضات مردمی ایران – به ویژه نسل های جوانتر آن دانست!

۲. تبعیض: تردید نباید کرد شاه بیت انقلاب بهمن ۵۷ "عدالت" بود. از سال شصت به بعد روند تبعیض و نابرابری در حوزه های مختلف و به بهانه های مختلف شروع شد: پیروان ادیان و مذاهب متفاوت با دین و مذهب رسمی کشور، به ویژه جمعیت کثیر اهل سنت در استان های مرزی  به انحای مختلف به حاشیه رانده شدند؟ و در ادامه تبعیض آشکاری که در قانون اساسی نسبت به ممنوعیت کسب مقام ریاست جمهوری اعمال شده بود، عملا این ممنوعیت تا وزارت و سفارت و استانداری و حتی رده های پایین در سازمان های حساس پیشروی کرد. مراسم مذهبی شان تحت کنترل و مورد دخالت نهادهای دولتی قرار گرفت.  درواقع اینان به عنوان نامحرم و شهروند درجه دو مورد بی مهری های مستمر و مکرر قرار گرفتند. از سوی دیگر  نسبت به زبان های محلی در مناطقی که زبان مادری مردم فارسی نبود, تبعیض آشکار روا دیده شد وحتی اجازه اجرای اصل نیم بند ۱۵ قانون اساسی مبنی برآموزش ادبیات زبان های قومی و محلی داده نشد. در مشارکت سیاسی و توسعه و سرمایه گذاری  ـ والبته توزیع ثروت ـ نیز تبعیض آشکاری بین مناطق اهل سنت و سایر مناطق کشور به وجود آمد. تبعیض بین طبقات و اقشار مختلف و  ایجاد ویژه سالاری برای اقشار خاص و تبعیض شدید بین زنان ومردان در جامعه، تبعیض بین نسل های جوان با نسل انقلاب در گزینش پست های مهم و حساس دولتی، از جمله مصداق های تبعیض در کشور است. شاید بتوان ریشه شدت یافتن اعتراضات در مناطق کردستان وبلوچستان در مقایسه بادیگر مناطق و نیز شدت نارضایتی درمیان زنان و نسل های جوان را مرتبط با این عامل دانست!

۳. تحقیر: اگر در گذشته اِعمال تحقیر موجب اعتراض نمی شد علت آن را باید در عدم درک و ناآگاهی نسبت به آن جستجو کرد. تحقیر هم شبیه فقر است مادام به خودآگاهی نسبت به آن نرسی هیچ عکس العملی دربرابر آن نخواهی داشت. نسل های جوان تر جامعه، بدون تردید به خوداگاهی بیشتری نسبت به حقوق انسانی شان رسیده اند. تحقیر در جامعه ایرانی پیشینه دورو درازی دارد: تحقیر زنان از سوی مردان، تحقیر کوچکترها از سوی بزرگترها، تحقیر زیردستان از سوی مافوق ها، تحقیر ملیت های کم جمعیت از سوی ملیت حاکم و موارد دیگر.  نمونه بارز این تحقیر را درهمین حوادث اخیر به ویژه درمسئله ی مرگ مهسا امینی می توان دید که سیستم حتی حاضر نشد کوچکترین عکس العملی نسبت به تخلفات عاملان این خشونت عریان داشته باشد در حالیکه نسبت به اعمال خشونت  معترضان , به ویژه در مناطق کردستان و بلوچستان, به شدیدترین وجه ممکن عکس العمل از خود نشان داد.  مجموعه این تحقیرها درزمانه ما با خودآگاهی نسل های جوانتر پیوند خورده است و تحمل نمی شود!
از این جهت می توان گفت به نسبت شدت و یا کاستن از دامنه ی  تحمیل, تبعیض و تحقیر در جامعه, درصد نارضایتی و اعتراضات مردمی نیز کم و زیاد خواهد شد!
@KDproblems
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️مینو مرتاضی لنگرودی در این گفتار، در خصوصِ مواجهه سیاستمداران با جنبشهای زنان سخن می‌گوید🔺️

@joreah_journal

www.instagram.com/joreah_journal
آسیب شناسی جنبش ژینا(قسمت ششم)
شعار زن, زندگی, آزادی


از همان روزهای اول از مجاری ناشناخته " زن، زندگی، آزادی" به عنوان شعار محوری جنبش ژینا معرفی و مورد استقبال قاطبه مردمان معترض و حامیان آنان در سراسر ایران و جهان قرار گرفت. گرچه نحوه طراحی و دست نشان کردن این شعار برای این اعتراضات هنوز جای پرسش دارد اما فراگیر شدن آن درکمترین زمان ممکن و درنوردیدن مرزهای ایران از نکات جالب توجه و البته قابل تامل است!

۱. عبدالله اوجالان رهبر حزب پ ک ک ترکیه سال ها پیش شعار زن زندگی و آزادی را در برخی از نوشته های خود از جمله دو کتاب مهم: "درآمدی بر ژنولوژی: ترجمە بە زبان فارسی و کتاب ئایدیۆلۆژیای ژن" به تفصیل شرح و بسط داد. از نظر اوجالان, زندگی زمانی معنای واقعی خود را بدست می آورد که زن، در محوریت آن قرار بگیرد. وی براین باور است کە آزادی( بیشتر نگاهش به آزادی کردستان است) زمانی می تواند تحقق یابد که زن به آزادی برسد. براین اساس جنبش آزادیبخش کردستان ترکیه با نقش آفرینی برابر زنان و مردان کُرد و با محوریت زنان شکل گرفته است.  فارغ از میزان درستی یا نادرستی این استدلال که درجای خود پرداختن به آن از سوی اندیشمندان عرصه ی سیاست بسیار ضروری است، شکافتن و تحلیل ترکیب واژگان این شعار و تطابق آن با شرایط جامعه ایران و نیز تناسب آن با ویژگی های اعتراضاتی که به نام جنبش ژینا در حافظه جهانیان ثبت شده است، ضروری و حائز اهمیت است! 

۲. براساس آنچه رهبر نظریه پرداز کُردهای ترکیه در آثار خود مطرح کرده است، شعار" زن، زندگی و آزادی" نه صرفا یک شعار معمولی برای تظاهرات و اعتراضات خیابانی، بلکه به مانند یک پارادایم، یک نظریه معرفتی و یا یک ایدئولوژی تلقی شده و درصورت تحقق می تواند بنیان های زندگی  هر جامعه ای را زیرو رو کند.
بسیار مهم است جانبداران ویا مخالفان ایدئولوژی زن دریابند نظریه ی(دابڕان =جدایی) اوجالان  چه انقلابی در روابط و مناسبات اجتماعی کنونی ما برپا خواهد کرد! اوجالان بر این باور است که زن محور حیات بشری و آغازگر تشکیل جامعه بوده و رسیدن به راز زندگی, در علم زن شناسی یا ژنولوژی متعین است. وی نظریه خود را ایدئولوژی رهایی زن می نامد، زنی که از نظر وی هزاران سال است تحت سلطه نابه جای مرد قرار گرفته است. وی با مطالعه پیشینه نقش زن در تاریخ به این نتیجه رسیده است که صرفا در سایه ایدئولوژی زن, فرزانگی ایزدبانو احیا می شود.

۳. از نکات بسیار مهم نظریه اوجالان زیر سوال رفتن کیان خانواده به سبک وسیاق کنونی است. وی "زندگی مشترک آزاد و همسطح زنان و مردان" را به سیستم پدر سالار ترجیح داده و "همسر گزینی آزاد" را جایگزین بردگی زن درنظام خانوادگی تحت سلطه مردان می داند و به صراحت اعلام می کند اگر بخواهیم در مورد آزادی و رهایی زن سخن بگوئیم باید به شیوه ای جدی و سختکوشانه از دستگاه رسمی خانواده کنونی که زن را خفه کرده و نَفَسَش را بریده است انتقاد کنیم.  اوجالان درکتاب خود ضرورت روشنگری زن را مورد تاکید قرار داده و می گوید: اگر زن متوجه شود تاریکی موجود – ناشی از سلطه بیرحمانه مرد بر زن- برروی آن برساخته شده است می تواند آن تاریکی و سیستم برده داری را درهم شکند. اوجالان براین باور است نظام کنونی خانواده, زن را ضعیف کرده است و همین موجب تضعیف جامعه بشری و از جمله جامعه کردستان شده است. از نظر وی زن ضعیف یعنی توقف زندگی.  لذا اگر زنان توانمند و دانا شوند زندگی نیز رستگار خواهد شد.

۴. ذکر چند نمونه از دیدگاه های پایه گذار شعار " زن, زندگی و آزادی" نشان می دهد این شعار که شاه بیت ایدئولوژی رهایی زن و برایند نظریه ژنولوژی اوجالان است,  یک رویکرد جدید به زندگی و جامعه بشری است  و نمی توان آن را درحد مبارزه با یک سیستم سیاسی و یا اعتراضات صنفی و حتی طبقاتی تنزل داد.
صاحب این قلم تردید دارد کسانی که در پنج ما گذشته در هر کوی و برزن ایران شعار زن, زندگی و آزادی را سردادند, شناخت عمیقی از نظریه معرفتی زن شناسی اوجالان داشته باشند بدین خاطر تنزل این نظریه در حد شعارهای کف خیابان را جفای بزرگی به این نظریه پرداز بزرگ کرد از یکسو و به دلبستگان به آن شعار از سوی دیگر تلقی می کند.
درپایان این یادداشت کوتاه شاید با احتیاط بتوان گفت; شعار زن زندگی و آزادی نیازمند یک پیشنیاز فرهنگی و یا بهتر است بگویم فرهنگ سازی است..برای فهم ودرک بیشتر و فراهم کردن فضای گفتگو پیراموک این موضوع در آینده ی نزدیک پی دی اف کتاب دیگر عبدالله اوجالان( درآمدی برژنولوژی به زبان فارسی) را در کانال خود درج خواهم کرد. امیدوارم این اقدام بتواند به تنویر افکار عمومی در مورد شعار"زن, زندگی و آزادی" کمک کند و منصفانه نقد شود.
انصاف حکم می کند از برادر و دوست پنجاه ساله ام سیدناصح نقشبندی تشکر کنم که این دو منبع ارزشمند را در اختیارم قرار داد.

توسعه; کانال اختصاصی سیدهاشم هدایتی
@KDproblems
🔹جان پدر!
🔹امروز در تقویم ایران روز بعثت پیامبر رحمت است
🔹ودر زادگاه تو نیز عید معراج پیامبر مهربانی است
🔹انتظار داشتیم به احترام پیامبر رحمت اجازه دهند امروز در کنار خانواده ات باشی
🔹 اما گویا رحمت و مهربانی در این دیار ستمدیده  سال هاست غریب افتاده است"
🔹بازهم توکلمان بر خداست
درآمدی بر ژنولوژی _زن شناسی.pdf
6.3 MB
🔹معرفی کتاب "درآمدی بر زن شناسی" برگرفتە از نظریات عبدالله اوجالان
🔹همانطوری که پیشتر وعده داده بودم اینک این کتاب فارسی را که در سال ۲۰۱۶ توسز آکادمی ژنولوژی به بررسی و معرفی دیدگاه های اوجالان پرداخته است, در اختیار دوستان فارس زبان ویا کردهایی که به زبان کردی مسلط نیستند قرار می دهم.
🔹انتشار دوکتاب اوجالان در این کانال به منظور شناخت بیشتر مبانی فلسفی شعار"زن,زندگی, آزادی" است که در اعتراضات اخیر به عنوان شعار محوری معترضبن معرفی شد.
🔹از اندیشمندان و صاحبان فکر انتظار می رود با نقد منصفانه مبانی فکری شعار"زن,زندگی, آزادی" به تقویت نگاه واقع بینانه در جامعه کمک کنند.
توسعه: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی
@KDpronlems
کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند.pdf
220.8 KB
✔️چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

▫️با نگارشی درخشان و دلپذیر به پرسشی پاسخ می‌دهد كه قرن‌ها متخصصان را درمانده كرده است. چرا برخی كشورها ثروتمند و برخی دیگر فقیرند و به واسطه ثروت و فقر، سلامتی و بیماری غذا و قحطی از یكدیگر مجزا می‌شوند؟
▫️آیا این امر ناشی از فرهنگ، آب و هوا یا جغرافیا است؟ شاید جهل و غفلت از سیاست‌های صحیح علت ناكامی است؟ مطلقاً خیر. هیچ یك از این عوامل قطعی یا محتوم نیستند. از این كه بگذریم، چگونه توضیح دهیم كه چرا بوتسوانا تبدیل به یكی از كشورهایی شده است كه سریعترین رشدها را در جهان دارند، در حالی كه سایر كشورها آفریقایی همچون زیمبابوه، كنگو و سیرالئون در ورطه فقر و خشونت گرفتار آمده‌اند؟ دارون عجم اوغلو و رابینسون قاطعانه نشان می‌دهند كه این نهادهای اقتصادی و سیاسی ساخته دست بشرند كه شالوده موفقیت اقتصادی (یا فقدان آن) را می‌سازند...

خلاصه این کتاب را می‌توانید در فایل پیوستی مطالعه بفرمایید.

#نیشتمان_قلم
🆔 @nishtmanghalam
🌐https://nishtmanghalam.ir
چاوەڕێ
ـ ـ ـ
دڵم کەیلەو سەرم پڕ شۆرە بێ تۆ
هەموو جەستەو لەشم ناسۆرە بێ تۆ
بەرەوهەرکوێ دەنێم, ڕووتارە وەک شەو
هەتا کەی بڕ دەکەم, بەمجۆرە بێ تۆ
تەقەللای بێهۆوەس زەینی کەتنگێڕ
کە نوقمی کەڵکەڵەو باژۆرە بێ تۆ
لە هەر لا خۆی وەشارێ, دڵ, کەچی هەر
ئەسیری باگژەو بازۆرە بێ تۆ
ئەوەندەی چاوەچاوم کرد بە دووتا
کە وا چاوم چەشەی باسۆرە بێ تۆ
گەڵا خۆش بۆنەکەی ڕێحانە کێوی
لە بەر چاوم دەڵێی کاپۆرە بێ تۆ
لە تاوی تۆیە وا, دڵ, هەڵدەقرچێ
وەکوو بلوێر خەریکی لۆرە بێ تۆ
بە چ زوانێک بڵێم, چۆنم لە دووریت
ژیانم ماتەمەو, جێ تۆرە بێ تۆ
لە خەڵکی ئەو جیهانەی گەر بپرسی
دەڵێن دڵپڕ دڵی, خۆخۆرە بێ تۆ
لە پشتی پەنجەرەی, هەر چاوەڕێتم
دەزانی ماڵەکەم, خاپۆرە بێ تۆ

۱۴۰۱/۱۱/۳۰ س. ه . هیدایەتی(دڵپڕ)
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️حبیب‌الله پیمان در این گفتار، از ضرورتِ گفتگوهای مدنی در میانِ افرادِ جامعه سخن می‌گوید🔺️

@joreah_journal

www.instagram.com/joreah_journal
آسیب شناسی جنبش ژینا(قسمت هفتم)
تحلیل شعارها


۱. از منظر استراتژیک، هر حرکت گروهی، در فرایند کنش های خود نیازمند چشم انداز مشترک و ترسیم دورنمایی از آرزوهای آن گروە است. تناسب این آرزوها با واقعیت های موجود، توانمندی ها، ظرفیت ها و شرایط محیطی, امکان موفقیت آن را بیشتر و موجودیت آن را واقعی جلوه می دهد. چشم اندازها غالبا در قالب شعارهایی خود را در افکار عمومی معرفی می کنند.  به عنواک نمونه:دولت هویدا با شعار" هر ایرانی یک پیکان" چشم انداز اقتصادی دولت پهلوی و حزب دمکرات کردستان ایران با شعار "دموکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان"چشم انداز حزب را معرفی کردند.

۲. در جنبش های اجتماعی ـ صنفی یا فراگیر ـ نیز شعارها, نماد و مُعَرّفِ خواستەهای اصلی مشارکت کنندگان در آن جنبش بە شمار می آیند. در سال های اخیر اعتراضات معلمان ایران، با شعار همسانسازی حقوق بازنشستگان با شاغلین ویا همسانسازی حقوق معلمان با سایر مستخدمان دولتی خواستە های صنفی خود را مطرح کردند.
در جنبش ژینا با توجه به عواملی که به مرگ ناگوار مهسا امینی(ژینا) انجامید, در روزهای اول شعارهایی به عنوان مُعَرّفِ مطالبات، خواست ها و اهداف اصلی مردمان مُعتَرِض مطرح شد که هم واقعی بود و هم با حادثه موجِده ی اعتراضاتـ مرگ یک دختر در مقر گشت ارشاد ـ همخوانی داشت. اما به مرور شعارهای دیگری در گوشه و کنار از سوی برخی از افراد مشارکت کننده سر داده شد که تناسبی با حادثه ی موجده نداشت و در ادامه مشخص شد تناسبی با توانمندی ها، ظرفیت ها، و شرایط محیطی مرتبط هم نداشته است. شاید بشود گفت این شعارها, برای آن سیل اعتراضات سراسری,  غیرواقعی یا انحرافی بودند. چرا که درجنبش ژینا, زنان و مردان ایرانی ساکن و مقیم ایران در اعتراض به قتل مهسا امینی آغازگر اعتراضات مدنی مشخصی بودند. مداخله گروه ها و جریان های سیاسی شناخته شده غیر مدنی نظیر مجاهدین خلق و سلطنت طلب ها, که رسما درکف خیابان حضور نداشته و صرفا در پی  بهره برداری از جنبشی برآمدند که کاملا مدنی, خشونت ستیز و با اهداف عینی متناسب با ظرفیت های موجود و شرایط جامعه شکل گرفته بود. در اعتراضات که ازسقز  – زادگاه ژینا – آغاز شد شعارهایی مطرح شد که کاملا مرتبط و متناسب با حادثه موجده ی اعتراضات بود. ازجمله: " حجاب اجباری نمیخایم، نمیخایم" که به مرور و دریک بازه زمانی کوتاه با برداشتن روسری های بسیاری از زنان معترض در کوی و برزن  شهرهای ایران همراه شد. شعار نفی حجاب کاملا مرتبط با جریان قتل مهسا امینی –نماد اعتراضات سراسری زنان و مردان معترض در کف خیابان – بود. زیرا مهسا از طرف نیروهای گشت ارشاد دستگیر و در ساختمان مربوط به آن نیرو جان خود را از دست داده بود, نیرویی که مجری سیاست های حجاب اجباری دولت است. در ادامه شعارهایی علیه نهاد گشت ارشاد داده شد که این هم کاملا مرتبط با حادثه موجده اعتراضات بود. به دلیل حضور پر رنگ زنان دراین اعتراضات از سوی گروهی,  شعار "زن، زندگی، آزادی" به عنوان شعار فراگیر وارد تجمعات و رسانه های مرتبط شد که نوعی زیرکی و هوشمندی هدایت کنندگان حرکت های اعتراضی به شمار می رود. گرچه عاریتی بود اما به دلیل نقش مهسا و برخوردهایی که درسالیان اخیر با جنبش مخالفان حجاب اجباری شده بود, به سرعت در دل معترضان و حامیان و هدایت کنندگان جا افتاد تا جایی که به نماد اصلی اعتراض کنندگان مبدل شد و بعدها هم احزاب و شخصیت های سیاسی که به هرنحو –در داخل و یا خارج کشور –به حمایت از جنبش ژینا پرداختند به این شعار محوری اشاره کردند.  اگر قتل مهسا امینی را محرک و هسته اولیه اعتراضات شهریور امسال بدانیم، باید اقرلر کنیم شعارهای مربوط به مقابله باشعار اجباری، درخواست برچیدن نیروهای گشت ارشاد، درخواست محاکمه عاملان قتل مهسا امینی و سایر معترضان و درخواست عذرخواهی حکومت از تمام خانواده های آسیب دیده و جبران خسارت های وارده, هسته ی اصلی خواست های اولیه و واقعی جنبش محسوب می شوند.

۳. در  ادامه اعتراضات گروه های خارج نشین و رسانه های فارسی زبان برخی دولت ها نیز وارد عمل شده و از طریق فضای مجازی ورسانه یی کنترل جنبش را دردست گرفتند. شعارهای جدیدی بر سر زبان معترضان افتاد که تناسبی با ماهیت جنبش نداشت. شعار براندازی نظام وحمله به رهبران آن, با انحراف از مطالبات جنبش ژینا, موجب پیامدهای زیر شد:

# تغییر رفتارهای مدنی به خشونت آمیز که منجر به برخورد شدیدتر نیروهای دولتی با معترضان شد.
# کاهش اهمیت حضور در کف خیابان به سود فعالیت های رسانه یی که معترضان کف خیابان کنترلی بر آن نداشتند.
# تغییر هسته های تصمیم گیری اعتراضات از داخل به خارج که بهانه بدست مخالفان جنبش داد تا به آن اتهام وابستگی به بیگانه بزنند.
# انتقال از فاز جنبش به انقلاب بدون توجه به ظرفیت ها و شرایط جامعه و الزامات یک انقلاب!

توسعه: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems
گاهی فکر می کنم(۱۶) که "اگر هر یک از ما قبل از قضاوت در مورد دیگری, لحظاتی خودمان را به جای وی قرار می دادیم, آیا قضاوت هایمان چیز دیگری نبود؟!"
Forwarded from سخنرانی‌ها
🔊فایل صوتی

مهدی بازرگان

سازگاری ایرانی

شادروان مهدی بازرگان در کتاب "سازگاری ایرانی" که در سال ۱۳۵۷ منتشر شده است به ویژگی های فرهنگی اشاره می کند که به دلیل شیوه ی تولید (کشاورزی) و نحوه ی تامینِ معاشِ اجداد ما در آنها بوجود آمده و به ما به ارث رسیده اند.

از جمله این ویژگیها می توان از شلختگی، گشادبازی، قناعت پیشگی، نداشتن اخلاق اجتماعی، خودخواهی، سازگاری و سازش کاری، عدم توجه به وقت، اعتقاد به تقدیر و قسمت و مشیت الهی و .... نام برد..

شنیدن این نوار صوتی را به علاقه مندان مسایل فرهنگی توصیه می کنم.


خوانش : طاهره شیخ الاسلام

.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Sazegari_Irani.pdf
1.7 MB
سازگاری ایرانی
مهندس مهدی بازرگان
تاریخ نگارش ۱۳۴۳
🔹اگر در پی چرایی کهن رفتار ایرانی ها هستید
مطالعه این کتاب کم حجم را به شما پیشنهاد می دهم.
🔹کتاب های نویسندگانی همچون; محمدعلی جمالزاده, صادق زیباکلام, مقصود فراستخواه, طباطبایی در کنار کتاب قابل تامل;
" عوامل تکوین و بازتولید استبداد در ایران" حبیب الله پیمان نیز مکمل نظریه مهندس بازرگان به شمار می روند
🔹خواستم بگویم دردهای ما ریشه ای تر از آنی است که به گردن یکدیگر بیندازیم
🔹جز با توسل به علم و مقابله با جهل امکان بیرون رفت از این بن بست سیاه وجود ندارد
🔹باهم همدل تر, همراه تر و مهربانتر باشیم


توسعه: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی
@KDproblems