كندوله
3.41K subscribers
14.6K photos
12.3K videos
162 files
9.38K links
دیار شاعر حماسه سرا میرزا الماس خان کندوله ای

🔺️زیباترین روستای گردشگری کرمانشاه 🍇

🔻کانال دهستان تاریخی کندوله🌹


مدیر 👇
@SAEEDAMIRI1970

ادمین تبلیغات و تبادل👇
@Amir73813
Download Telegram
💎 #داستانك

💎 @kandooleh 💎
روزی در یک مراسم مهمانی دست یک پسر بچه که در حال بازی بود در یک گلدان کوچک و بسیار گرانقیمت گیر کرد. هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند. به ناچار پدرش را به کمک طلبید. اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانست دست پسرش را از گلدان خارج کنند. همه بزرگان حاضر در مراسم دور او جمع شده بودند و سعی در کمک به او را داشتند. در نهایت پدر راضی شد گلدان گران قیمت را بشکند تا دست کودک خود را آزاد کند. ناگهان فکری به سرش زد و به پسرش گفت: دستت را باز کن، انگشت هایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن. آن وقت دستت بیرون میآید. پسر گفت: می دانم اما نمی توانم این کار را بکنم. پدر که از این جواب پسرش شگفت زده شده بود پرسید: چرا نمی توانی؟ پسر گفت: اگر این کار را بکنم سکه ای که در مشتم است، بیرون می افتد.

شاید شما و همه حاضران در مهمانی به ساده لوحی آن پسر خندیدید اما واقعیت این است که اگر دقت کنیم می بینیم همه ما در زندگی به بعضی چیزهای کم ارزش چنان می چسبیم که ارزش دارایی های پر ارزشمان را فراموش کرده ایم. آن گلدان با ارزش و گرانقیمت نماد عمر ماست و آن سکه بی ارزش نماد زندگی مادی و بیهوده ماست و آن کودک نماد فکر کوتاه اکثر آدمهاست و آن مراسم مهمانی نماد دنیاست. بله همه ما برای مدت کوتاهی در دنیا مهمان هستیم و چنان غرق زندگی مادی و بیهوده در دنیا شده ایم که غافل از گذشت عمر گرانمایه ،پس تا زنده اید نسبت به خود سخاوتمندتر باشید. زیرا زمانی که وصیت نامه تان را مینویسید.میفهمید: تنها کسی که سهمی از داراییتان ندارد خودتان هستید.

💎 @kandooleh 💎
@kandooleh
#داستانك

مجلس میهمانی بود، پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود. اما وقتی که بلند شد، عصای خویش را بر عکس بر زمین نهاد، و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت. دیگران فکر کردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده. به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت: پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟ پیرمرد آرام و متین پاسخ داد: زیرا انتهایش خاکی است، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود. مواظب قضاوت هایمان باشیم. به قول دکتر شریعتی: برای کسی که می فهمد، هیچ توضیحی لازم نیست و برای کسی که نمی فهمد، هر توضیحی اضافه است.

@kandooleh
@kandooleh
#داستانك

پادشاهی وزیری داشت كه هر اتفاقی می افتاد ،می گفت: خیراست!! روزی دست پادشاه درسنگلاخ ها گیركرد و مجبور شدند انگشتش را قطع كنند،وزیر در صحنه حاضر بود و گفت:خیر است! پادشاه از درد به خود می پیچید،از رفتار وزیر عصبی شد،او را به زندان انداخت،یک سال بعد پادشاه كه برای شكار به كوه رفته بود،در دام قبیله ای گرفتارشد كه بنا بر اعتقادات خود،هر سال یک نفر را كه دینش با آن ها مختلف بود،سر می بریدند و لازمه اعدام آن شخص این بودكه بدنش سالم باشد . وقتی دیدند اسیر،یكی از انگشتانش قطع شده، وی را رها كردند . آنجا بود كه پادشاه به یاد حرف وزیر افتاد كه زمان قطع انگشتش گفته بود:خیر است! پادشاه دستور آزادی وزیر را داد . وقتی وزیر آزاد شد و ماجرای اسارت پادشاه را از زبان اوشنید،گفت:خیر است! پادشاه گفت:دیگر چرا؟؟؟ وزیر گفت: از این جهت خیراست كه اگر مرا به زندان نینداخته بودی و زمان اسارت به همراهت بودم،مرا به جای تو اعدام می كردند...

...در طریقت هر چه پیش سالك آید خیر اوست در صراط مستقیم ای دل كسی گمراه نیست...

احسان اميرى 🙏🌺

👉 @kandooleh