⭕ بخشی از اشعار منظومه #گربه_و_موش

چند گربه دلير چنگ تيز چون الماس
صاحب زور و ذات پادشــاه شــناس

مدران نــروى تخت شــير هنرمن
بــه ســام هيبــت وينــه پيلتــن

خــان خوانيــن وزيــر و ناظــر
صاحب صفتــان نه خدمــت حاضر

چند جه ســرداران آزمــوده جنگ
مدران نه خدمت ســردار ســرهنگ

ُ فــراش غــلام ُ خــان ميــر غضب
مدران نه خدمت شــاى عالى نصب

جــه دور ديار دام كفتم نروى خاك
جــه داغ موشــان يقه كــردن چاك

عــرض كردم و شــاه دلير بى باك
واتــم فــدات بام شــير ســهمناك

شــاه حاطم خــو يه فرهــادم رس
نيــره موش يانه من كــردن دروس

جــه قهــر غيــرت او مرنــا يقين
چنــگ دا نه ديــوار ُدمدا نــه زمين

فرمــا و جارچــى جار دا نه شــاران
و لاى دليران ســرهنگ ســرداران

✍ #میرزا_الماس_خان_کندوله_ای

🇯‌🇴‌🇮‌🇳👇
🍇 @KANDOOLEH

‍ ‍ ⭕ بخشی از اشعار منظومه #گربه_و_موش

جوشیا و قین دس کرد و مرناو
هر جا گربه بی خروشا و تاو

تمامی جم بین شیران تیز چنگ
تیپ تیپ و رنگ رنگ جویای شور جنگ

زرد و قرمزی بور و پلنگی
پل پلو باز باز جه شیوه زنگی

صف صف صف پیکان خیزا لوشا لوش
ساو دا و چنگا پی مصاف موش

جار دا نه یانان نه سالار خانان
صدای هر مرناو خیزا ژ کاوان

هر جا گربه بی جوشا خروشاه
جماجم جم بین نه فرمان شاه

شای گربه شنفت خروشا و جخت
جمش دا اسباب پی موشِ بدبخت

✍ #میرزا_الماس_خان_کندوله_ای

یعنی (شاه گربه ها) از خشم به جنب و جوش افتاده و شروع به میو میو کرد، و هر جا که گربه ای بود، به شدت میخروشید.
همه شیرهای تیز چنگ (گربه ها) جمع شدند، به صورت تیپ تیپ و با رنگهای گوناگون در حالی که در پی شورِ جنگ بودند ، به رنگهای زرد و قرمز ، و ببری و پلنگی ، و خال خالی مانند غلامان سیاه پوش ، صف ها را نظم و شکل دادند و فریادِ لوش لوش از آنها بلند شد ، چنگالهای خود را برای نبرد با موشها تیز کردند ، در خانه ها و بر سالار خانه ، جار زدند و صدای میو میو از کاه دانها بلند شد. هر جا که گربه ای بود ، به خشم آمده و میخروشید ، و همه به فرمان شاه جمع شدند.
شاه گربه ها این را که شنید ، فوری بانک و فریادی سر داد و به قصد موش بدبخت اسباب و وسایل جنگ را فراهم کرد.

🇯‌🇴‌🇮‌🇳👇
🍇 @KANDOOLEH
#کانال‌کندوله‌‌