🔹اینها را به عنوان منتقد جدی ایدئولوژی انقلاب ۵۷ مینویسم. اگرچه انتقادات بسیاری به ایدئولوژی ۵۷ وارد است، اگرچه بسیاری از فرضیات این ایدئولوژی کاملا غلط است، اما زمینهای که این ایدئولوژی از درون آن برخاست و مسائلی که کوششش میکرد به آنها پاسخ دهد غلط نیستند:
🔸اگر «دغدغه ۵۷» را در یک جمله بخواهیم خلاصه کنیم میگوییم: میل به استقلال و «خود» بودن روح اصلی انقلاب ۵۷ بود. زمینهای که این ایدئولوژی از آن برخاست: وابستگی ذهنی و عینی تکنوکراتها و نخبگان در اواخر رژیم شاه به امریکا کشور را داشت بیش از پیش به سوی نیمهمستعمره شدن پیش میبرد.
🔹این نکته قطعی است که اگر نخبگان یک کشور از نظر ذهنی در تصرف کشور دیگری باشند، فاتحه آن کشور را باید خواند. وابستگی عینی و ذهنی البته لزوما همیشه با رشد اقتصادی در تضاد نیست. اما با کمال معنوی یک ملت در تضاد است. تا اینجایش ۵۷ها درست میگویند.
🔸مشکل از آنجایی شروع شد که روشنفکران موثر بر انقلاب کوشیدند این «خود» را تعریف کنند. تعریفی بسته و گاه دیگریستیز از خود تبدیل شد به ایدئولوژی رسمی حکومت بعدی. بعداً بستهتر و تنگنظرتر هم شد. مثلا میان علاقه به فرهنگها و مردمان دیگر و وابستگی هرگز نتوانستند تمایزی قائل شوند.
🔹نفهمیدند میان تقلید و آموختن فرقی هست و میان عزت نفس و خودشیفتگی و و خودمحوری ...
حالا این دو تجریه پیش روی نسل ما است: تجربه ده پانزده سال آخر پهلوی و منتقدان آن، و تجربه جمهوری اسلامی که پاسخی است به تجربه پهلوی. ما باید انتخاب خود را بکنیم. انتخاب من این است:
🔸من میخواهم به همانجا برگردم که نخستین نقدهای ریشهای به مدرنیسم پهلوی آغاز شد. دهه چهل و پنجاه. اگر همه این نقدها را کنار بگذاریم یک چیز را نمیتوانیم کنار بگذاریم: مدرنیته یعنی «خود» بودن، نمیتوانیم برای مدرن شدن «خود» بودن دیگران را تکرار کنیم. «خود» را نمیتوان وارد کرد.
🔹نمیتوان مونتاژ کرد. این نقد درست است. اما این «خود» چیست؟ چگونه به کمال میرسد و چه رابطهای با دیگران دارد؟ پاسخ روشنفکران آن سالها به کلی خطا است. بازگشت به پهلوی برای من بازگشت به تلقی غلطی از مدرنتیه است. راه این است که به پرسشهای روشنفکران آن سالها پاسخ درستی بدهیم.
🔸پاسخی که قطعا با پاسخ آنها تفاوت زیادی خواهد داشت. اما به هیچ رو پاسخ «پهلوی» نخواهد بود.
✍🏼 #بابک_مینا در #توئيتر
#هویت #آگاهی #تاریخ #تجدد
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔸اگر «دغدغه ۵۷» را در یک جمله بخواهیم خلاصه کنیم میگوییم: میل به استقلال و «خود» بودن روح اصلی انقلاب ۵۷ بود. زمینهای که این ایدئولوژی از آن برخاست: وابستگی ذهنی و عینی تکنوکراتها و نخبگان در اواخر رژیم شاه به امریکا کشور را داشت بیش از پیش به سوی نیمهمستعمره شدن پیش میبرد.
🔹این نکته قطعی است که اگر نخبگان یک کشور از نظر ذهنی در تصرف کشور دیگری باشند، فاتحه آن کشور را باید خواند. وابستگی عینی و ذهنی البته لزوما همیشه با رشد اقتصادی در تضاد نیست. اما با کمال معنوی یک ملت در تضاد است. تا اینجایش ۵۷ها درست میگویند.
🔸مشکل از آنجایی شروع شد که روشنفکران موثر بر انقلاب کوشیدند این «خود» را تعریف کنند. تعریفی بسته و گاه دیگریستیز از خود تبدیل شد به ایدئولوژی رسمی حکومت بعدی. بعداً بستهتر و تنگنظرتر هم شد. مثلا میان علاقه به فرهنگها و مردمان دیگر و وابستگی هرگز نتوانستند تمایزی قائل شوند.
🔹نفهمیدند میان تقلید و آموختن فرقی هست و میان عزت نفس و خودشیفتگی و و خودمحوری ...
حالا این دو تجریه پیش روی نسل ما است: تجربه ده پانزده سال آخر پهلوی و منتقدان آن، و تجربه جمهوری اسلامی که پاسخی است به تجربه پهلوی. ما باید انتخاب خود را بکنیم. انتخاب من این است:
🔸من میخواهم به همانجا برگردم که نخستین نقدهای ریشهای به مدرنیسم پهلوی آغاز شد. دهه چهل و پنجاه. اگر همه این نقدها را کنار بگذاریم یک چیز را نمیتوانیم کنار بگذاریم: مدرنیته یعنی «خود» بودن، نمیتوانیم برای مدرن شدن «خود» بودن دیگران را تکرار کنیم. «خود» را نمیتوان وارد کرد.
🔹نمیتوان مونتاژ کرد. این نقد درست است. اما این «خود» چیست؟ چگونه به کمال میرسد و چه رابطهای با دیگران دارد؟ پاسخ روشنفکران آن سالها به کلی خطا است. بازگشت به پهلوی برای من بازگشت به تلقی غلطی از مدرنتیه است. راه این است که به پرسشهای روشنفکران آن سالها پاسخ درستی بدهیم.
🔸پاسخی که قطعا با پاسخ آنها تفاوت زیادی خواهد داشت. اما به هیچ رو پاسخ «پهلوی» نخواهد بود.
✍🏼 #بابک_مینا در #توئيتر
#هویت #آگاهی #تاریخ #تجدد
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔹به نظر من، برای فهم علت شکست پروژهی شاه برای ساختن «ایران نوین» میباید به این نکتهی روشن توجه کرد که نمونههای فراوان دارد. و آن این که، در همه کشورهای نفتخیزِ توسعهنیافته، ... یک کشور نداریم که با درامد نفت به معنای واقعی کلمه صنعتی و مدرن شده باشد آنچنان که ژاپن و کره جنوبی و چین صنعتی شدند و یا حتا هند که دارد صنعتی میشود. چون اساس کار رشد اقتصادی و توسعهی صنعتی بر بسیج نیروی کار، دانشآموزی و انضباط بخشیدن به آن است.
«مدرنیته بسیج سراسری است»، این عبارتی ست از ارنست یونگر، فیلسوف آلمانی، که مارتین هایدگر هم دربارهاش حرف میزند. بسیج سراسری به این معناست که همه باید بیایند در خدمت ساختار سیاسی دولت مدرن و اقتصاد صنعتی مدرن و آموزش ببینند و سازمان یابند و ردهبندی شوند. این استخوانبندی جامعهی مدرن است.
...
🔸کسانی که گمان میکند کشور در آن دوران چهارنعل به سوی توسعه میتاخت اما دخالت دیگران یا نادانی «روشنفکران» نگذاشت به هدف برسد، شاید نمیدانند که توسعهی مصرف و پخش پول در یک جامعهی توسعهنیافته نمیتواند توسعهی واقعی، یعنی جامعهی صنعتی مدرن، بسازد. مشکل شاه در فهم منطق پیچیدهی توسعه و روشهای آن بود. در مدت کوتاهی مصرف در ایران چنان بالا رفته بود و سفارشها به خارج چنان کلان شده بود که کشتیهایی که بار به بندرهای ایران میآوردند، به علت نبودن زیرساختهای کافی برای تخلیه، ماهها در بنادر میماندند و از دولت غرامتهای سنگین میگرفتند.
در نیمهی دوم سال ، با پدیدار شدنِ بحرانها،١٣۵۶ در سازمان برنامه به همهی مدیریتها، ... دستور داده بودند که وضع کشور را در هر رشتهای گزارش کنند. ... دادههای آنها آینده را تاریک نشان میداد. ... مجیدی، رئیس سازمان برنامه، گفته بود که: «حالا کی میتواند این را ببرد پیش اعلیٰحضرت؟» یعنی کسی جرأت نداشت واقعیتها را به شاه بگوید. کسی نمیتوانست بالای حرف شاه حرفی بزند. چون خودش را دارای چنان دانشی میدانست که در برابرش بقیه یا جوان نادان بودند یا پیر خرفت. او هم، مانند همهی دیکتاتورها، تنها کسانی را دور و بر خود نگاه میداشت که چاکرانه «اوامر ملوکانه» را بپذیرند.
✍️ داریوش آشوری
مقاله «پرشِ بزرگ با پای لنگ»
متن کامل
#آگاهی #تاریخ #ایران #تجدد
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
«مدرنیته بسیج سراسری است»، این عبارتی ست از ارنست یونگر، فیلسوف آلمانی، که مارتین هایدگر هم دربارهاش حرف میزند. بسیج سراسری به این معناست که همه باید بیایند در خدمت ساختار سیاسی دولت مدرن و اقتصاد صنعتی مدرن و آموزش ببینند و سازمان یابند و ردهبندی شوند. این استخوانبندی جامعهی مدرن است.
...
🔸کسانی که گمان میکند کشور در آن دوران چهارنعل به سوی توسعه میتاخت اما دخالت دیگران یا نادانی «روشنفکران» نگذاشت به هدف برسد، شاید نمیدانند که توسعهی مصرف و پخش پول در یک جامعهی توسعهنیافته نمیتواند توسعهی واقعی، یعنی جامعهی صنعتی مدرن، بسازد. مشکل شاه در فهم منطق پیچیدهی توسعه و روشهای آن بود. در مدت کوتاهی مصرف در ایران چنان بالا رفته بود و سفارشها به خارج چنان کلان شده بود که کشتیهایی که بار به بندرهای ایران میآوردند، به علت نبودن زیرساختهای کافی برای تخلیه، ماهها در بنادر میماندند و از دولت غرامتهای سنگین میگرفتند.
در نیمهی دوم سال ، با پدیدار شدنِ بحرانها،١٣۵۶ در سازمان برنامه به همهی مدیریتها، ... دستور داده بودند که وضع کشور را در هر رشتهای گزارش کنند. ... دادههای آنها آینده را تاریک نشان میداد. ... مجیدی، رئیس سازمان برنامه، گفته بود که: «حالا کی میتواند این را ببرد پیش اعلیٰحضرت؟» یعنی کسی جرأت نداشت واقعیتها را به شاه بگوید. کسی نمیتوانست بالای حرف شاه حرفی بزند. چون خودش را دارای چنان دانشی میدانست که در برابرش بقیه یا جوان نادان بودند یا پیر خرفت. او هم، مانند همهی دیکتاتورها، تنها کسانی را دور و بر خود نگاه میداشت که چاکرانه «اوامر ملوکانه» را بپذیرند.
✍️ داریوش آشوری
مقاله «پرشِ بزرگ با پای لنگ»
متن کامل
#آگاهی #تاریخ #ایران #تجدد
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔸از دید دکتر #حمید_احمدی (استاد دانشگاه تهران) انقلاب مشروطه با برپایی #حکومت_قانون و آزادی، سه آرمان و هدف را دنبال میکرد:
۱- بازسازی و پیشرفت کشور و اعاده عظمت گذشته ایران
۲-رهایی از سلطه خارجی به ویژه روس و انگلیس
۳-برقراری امنیت و ثبات و دولت مرکزی نیرومند
🔹 #یرواند_آبراهامیان (مورخ) معتقد است تجددخواهان در انقلاب مشروطه پی سه هدف بودند:
۱. قانون برابر بیقانونی (عدالتخانه)
۲. سکولاریسم برابر سنتگرایی و ارتجاع (مدرنیته و پیشرفت)
۳. ناسیونالیسم برابر استعمار (جلوگیری از الگویی زیانبار در سیاست خارجی)
.
🔸از دیدگاه دکتر #سیدجواد_طباطبایی:
«مشروطیت نظریهای سیاسی-حقوقی برای تأسیس نظامی است که در آن قانون برتر از فرد قرار گیرد.»
🔗 منابع ۱ و ۲
#مشروطه #تجدد #تاریخ #ملیگرایی #ایراندوستی #استعمار
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
۱- بازسازی و پیشرفت کشور و اعاده عظمت گذشته ایران
۲-رهایی از سلطه خارجی به ویژه روس و انگلیس
۳-برقراری امنیت و ثبات و دولت مرکزی نیرومند
🔹 #یرواند_آبراهامیان (مورخ) معتقد است تجددخواهان در انقلاب مشروطه پی سه هدف بودند:
۱. قانون برابر بیقانونی (عدالتخانه)
۲. سکولاریسم برابر سنتگرایی و ارتجاع (مدرنیته و پیشرفت)
۳. ناسیونالیسم برابر استعمار (جلوگیری از الگویی زیانبار در سیاست خارجی)
.
🔸از دیدگاه دکتر #سیدجواد_طباطبایی:
«مشروطیت نظریهای سیاسی-حقوقی برای تأسیس نظامی است که در آن قانون برتر از فرد قرار گیرد.»
🔗 منابع ۱ و ۲
#مشروطه #تجدد #تاریخ #ملیگرایی #ایراندوستی #استعمار
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
💡حوالی سال ۹۰۰ هجری، یک ساعت مکانیکی ونیزی به سلطان عثمانی هدیه داده شد؛ مصنوعی در لبه فناوری زمان خود. سلطان گفت: «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه»؛ اگر مسیحیان چنین ساعتی ساختهاند، ما مسلمانان «هم» باید آن را بسازیم. فراخوانی داده شد، اما سازندهای پیدا نشد. پیک سلطان به شرق حرکت کرد و شهر به شهر، خواسته سلطان را به اهل فن گفت. نهایتاً، محمد حافظ اصفهانی در هراتِ دوره تیموریان ساعتی مشابه ساخت.
خوشبختانه، رسالههای حافظ اصفهانی درباره ساعت و دیگر ابداعاتش به دست ما رسیده، اما جالب آن است که ساعت مکانیکی (و دیگر ابداعات او) هیچگاه در مناطق اسلامی به کار گرفته نشدند؛ تنها قرار بود اثبات شود «ما هم می توانیم». هنگامی که نمونه ساخته شد، تمنای سلطان برآورده شد. ساعت مکانیکی لعبتی موقتی بود که پس از مدت کوتاهی به پستو رفت یا شاید به هیزم یا ماده خام آهنگران بدل شد.
امروز هم که هیاهوی کاوشگرها و مریخنوردهای امید و استقامت را میبینم، همان تمنا، بگذارید بگویم همان عطش و شهوت را در چشمها و قلمها مییابم. بسیاری در آرزوی مریخنورد ایرانیاند (دیگر نه فقط مسیحیان سرخموی که اعراب هم کاوشگر مریخ دارند). به سنت مألوف، شاید هم صدها میلیارد تومان هزینه کنیم و کاوشگر ما مریخ و شاید فراتر را فتح کند. مدتی بر طبل شادانه میکوبیم، رپرتاژ میسازیم که «ایران پنجمین، ششمین یا هفتمین کشوری است که به فناوری ساخت مریخنورد دست یافت»، بی آنکه بدانیم این فناوریها در چه خاکی ریشه دارند و قرار است چه بکنند. آنگاه که عطشها فرونشانده شد و لحظاتی، سرخوشی احیای سروریِ باستانیمان را تجربه کردیم، مریخنوردمان آهنپارهای خواهد شد در گوشهای از کیهان.
ما سالهاست که گیج شدهایم. دویست سال پیش، هنگامی که شهرهای قفقاز یک به یک سقوط میکردند، ما جایی در تاریخ گم شدیم. از آن پس، به رغم تلاشهای متنوعمان، هنوز طفیلی تاریخ غرب جدیدیم؛ در گوشهای کنارافتاده، به مراکز جدید عالَم نگاه میکنیم. آنچه آنها میکنند دل ما را ضعف میبرد و از سوی دیگر، همانها هستند که ما را در جنگ، در سیاست و در اقتصاد مغلوب کردهاند و میکنند. جهان جدیدی که هم تمنایش را داریم و هم از آن بیزاریم، قطبنمای درونیمان را از ما گرفته است. «چرایی» کارها و تمناهایمان را نمیکاویم و هر چه میکنیم، «واکنشی» به جهان جدید است؛ از رد و انکار گرفته تا تقلید تا تلاش برای رفع «عقبماندگی» و تا توسل به قاعده نفی سبیل. این «در واکنش بودن» است که ما را بیتاریخ میکند؛ حتی اگر به مریخ برسیم.
▫️یاسر خوشنویس
منبع
#ایران #فناوری #تجدد #تاریخ
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
خوشبختانه، رسالههای حافظ اصفهانی درباره ساعت و دیگر ابداعاتش به دست ما رسیده، اما جالب آن است که ساعت مکانیکی (و دیگر ابداعات او) هیچگاه در مناطق اسلامی به کار گرفته نشدند؛ تنها قرار بود اثبات شود «ما هم می توانیم». هنگامی که نمونه ساخته شد، تمنای سلطان برآورده شد. ساعت مکانیکی لعبتی موقتی بود که پس از مدت کوتاهی به پستو رفت یا شاید به هیزم یا ماده خام آهنگران بدل شد.
امروز هم که هیاهوی کاوشگرها و مریخنوردهای امید و استقامت را میبینم، همان تمنا، بگذارید بگویم همان عطش و شهوت را در چشمها و قلمها مییابم. بسیاری در آرزوی مریخنورد ایرانیاند (دیگر نه فقط مسیحیان سرخموی که اعراب هم کاوشگر مریخ دارند). به سنت مألوف، شاید هم صدها میلیارد تومان هزینه کنیم و کاوشگر ما مریخ و شاید فراتر را فتح کند. مدتی بر طبل شادانه میکوبیم، رپرتاژ میسازیم که «ایران پنجمین، ششمین یا هفتمین کشوری است که به فناوری ساخت مریخنورد دست یافت»، بی آنکه بدانیم این فناوریها در چه خاکی ریشه دارند و قرار است چه بکنند. آنگاه که عطشها فرونشانده شد و لحظاتی، سرخوشی احیای سروریِ باستانیمان را تجربه کردیم، مریخنوردمان آهنپارهای خواهد شد در گوشهای از کیهان.
ما سالهاست که گیج شدهایم. دویست سال پیش، هنگامی که شهرهای قفقاز یک به یک سقوط میکردند، ما جایی در تاریخ گم شدیم. از آن پس، به رغم تلاشهای متنوعمان، هنوز طفیلی تاریخ غرب جدیدیم؛ در گوشهای کنارافتاده، به مراکز جدید عالَم نگاه میکنیم. آنچه آنها میکنند دل ما را ضعف میبرد و از سوی دیگر، همانها هستند که ما را در جنگ، در سیاست و در اقتصاد مغلوب کردهاند و میکنند. جهان جدیدی که هم تمنایش را داریم و هم از آن بیزاریم، قطبنمای درونیمان را از ما گرفته است. «چرایی» کارها و تمناهایمان را نمیکاویم و هر چه میکنیم، «واکنشی» به جهان جدید است؛ از رد و انکار گرفته تا تقلید تا تلاش برای رفع «عقبماندگی» و تا توسل به قاعده نفی سبیل. این «در واکنش بودن» است که ما را بیتاریخ میکند؛ حتی اگر به مریخ برسیم.
▫️یاسر خوشنویس
منبع
#ایران #فناوری #تجدد #تاریخ
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
🔸از دید دکتر #حمید_احمدی (استاد دانشگاه تهران) انقلاب مشروطه با برپایی #حکومت_قانون و آزادی، سه آرمان و هدف را دنبال میکرد:
۱- بازسازی و پیشرفت کشور و اعاده عظمت گذشته ایران
۲-رهایی از سلطه خارجی به ویژه روس و انگلیس
۳-برقراری امنیت و ثبات و دولت مرکزی نیرومند
🔹 #یرواند_آبراهامیان (مورخ) معتقد است تجددخواهان در انقلاب مشروطه پی سه هدف بودند:
۱. قانون برابر بیقانونی (عدالتخانه)
۲. سکولاریسم برابر سنتگرایی و ارتجاع (مدرنیته و پیشرفت)
۳. ناسیونالیسم برابر استعمار (جلوگیری از الگویی زیانبار در سیاست خارجی)
.
🔸از دیدگاه دکتر #سیدجواد_طباطبایی:
«مشروطیت نظریهای سیاسی-حقوقی برای تأسیس نظامی است که در آن قانون برتر از فرد قرار گیرد.»
منابع ۱ و ۲
#مشروطه #تجدد #تاریخ #ملیگرایی #ایراندوستی #استعمار
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
۱- بازسازی و پیشرفت کشور و اعاده عظمت گذشته ایران
۲-رهایی از سلطه خارجی به ویژه روس و انگلیس
۳-برقراری امنیت و ثبات و دولت مرکزی نیرومند
🔹 #یرواند_آبراهامیان (مورخ) معتقد است تجددخواهان در انقلاب مشروطه پی سه هدف بودند:
۱. قانون برابر بیقانونی (عدالتخانه)
۲. سکولاریسم برابر سنتگرایی و ارتجاع (مدرنیته و پیشرفت)
۳. ناسیونالیسم برابر استعمار (جلوگیری از الگویی زیانبار در سیاست خارجی)
.
🔸از دیدگاه دکتر #سیدجواد_طباطبایی:
«مشروطیت نظریهای سیاسی-حقوقی برای تأسیس نظامی است که در آن قانون برتر از فرد قرار گیرد.»
منابع ۱ و ۲
#مشروطه #تجدد #تاریخ #ملیگرایی #ایراندوستی #استعمار
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
🔸از دید دکتر #حمید_احمدی (استاد دانشگاه تهران) انقلاب مشروطه با برپایی #حکومت_قانون و آزادی، سه آرمان و هدف را دنبال میکرد:
۱- بازسازی و پیشرفت کشور و اعاده عظمت گذشته ایران
۲-رهایی از سلطه خارجی به ویژه روس و انگلیس
۳-برقراری امنیت و ثبات و دولت مرکزی نیرومند
🔹 #یرواند_آبراهامیان (مورخ) معتقد است تجددخواهان در انقلاب مشروطه پی سه هدف بودند:
۱. قانون برابر بیقانونی (عدالتخانه)
۲. سکولاریسم برابر سنتگرایی و ارتجاع (مدرنیته و پیشرفت)
۳. ناسیونالیسم برابر استعمار (جلوگیری از الگویی زیانبار در سیاست خارجی)
.
🔸از دیدگاه دکتر #سیدجواد_طباطبایی:
«مشروطیت نظریهای سیاسی-حقوقی برای تأسیس نظامی است که در آن قانون برتر از فرد قرار گیرد.»
🔗 منابع ۱ و ۲
#مشروطه #تجدد #تاریخ #ملیگرایی #ایراندوستی #استعمار
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
۱- بازسازی و پیشرفت کشور و اعاده عظمت گذشته ایران
۲-رهایی از سلطه خارجی به ویژه روس و انگلیس
۳-برقراری امنیت و ثبات و دولت مرکزی نیرومند
🔹 #یرواند_آبراهامیان (مورخ) معتقد است تجددخواهان در انقلاب مشروطه پی سه هدف بودند:
۱. قانون برابر بیقانونی (عدالتخانه)
۲. سکولاریسم برابر سنتگرایی و ارتجاع (مدرنیته و پیشرفت)
۳. ناسیونالیسم برابر استعمار (جلوگیری از الگویی زیانبار در سیاست خارجی)
.
🔸از دیدگاه دکتر #سیدجواد_طباطبایی:
«مشروطیت نظریهای سیاسی-حقوقی برای تأسیس نظامی است که در آن قانون برتر از فرد قرار گیرد.»
🔗 منابع ۱ و ۲
#مشروطه #تجدد #تاریخ #ملیگرایی #ایراندوستی #استعمار
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
💠 دیباچهای بر نظریهی ایران
نمونهی موردی فلسفه و اندیشهی سیاسی ایرانی در آیینهی یلدا برای آبادانی ایران
(نسخه نخست)
بخشی از نظریهام در مورد ایران را در سخنرانی با موضوع یلدا در سال ۱۳۹۵ در موسسه یاوران سرزمین آریا ارائه کردم ... در این جا به صورت چکیده اشاراتی را میافزایم.
توجه داشته باشید که مدرنیته در اینجا در معنی عام و گستردهی آن در نظر گرفته شده و فقط اشاره به مدرنیتهی اروپایی ندارد. در این سخنرانی به عنوان یک نمونهی موردی نشان دادهام مدرنیته، فلسفه و اندیشهی سیاسی در ایران دارای منشاء و مبنایی متفاوت با مدرنیتهی اروپا بوده است و راه متفاوتی را رفته و میرود.
فلسفهی سیاسی و اندیشهی سیاسی مدرنیته اروپایی با الگوواره (پارادایم) مبتنی بر جابجایی سوژه و ابژه و نومینالیسم فلسفی بوده و بنابراین بر مبنای ذهنیت یا سوژه و تسلط (Domination) انسان بر طبیعت، جهان، انسان و خود بوده است. برای همین همواره در مدرنیتهی اروپایی، انسان در نقش سوژه (ذهنیت) قرار دارد و رو در رویی مسلطِ سوژه با ابژه و عوارض جدی آن مطرح هست که برای تعدیل آن نیازمند ایجاد سازو کارها و نهادهایی مانند پیمانهای بین المللی از وستفالی گرفته تا حفاظت محیط زیست، توسعهی پایا (پایدار)، حقوق بشر و ... و نهادهای نظارتی آنهاست.
پدیداری سوژه دکارتی و تالیهای آن از منظر سیاسی منجر به رهایی از امپراتوری مسیحی ژرمنی و پدیداری ملت- دولتها (Nation- State) در دوران مدرن اروپا شد که نیازمند مشروطیت (Constitution) یا حاکمیت قانون بشری برای جلوگیری از فراگیری توتالیتاریسم، فاشیسم و دیکتاتوریهایی مانند پلورتاریا شدند.
همچنین ضرورت ایجاد اتحادیهها و پیمانها برای پیشگیری و چارهی عوارض آن بسیار مهم بوده است. مانند پدیدار شدن ایالت متحده آمریکا یا اتحادیهی اروپا و پیمانهای نظامی تضمینکننده امنیت مانند ناتو و نهادهایی مانند دموکراسی، حقوق بشر و مؤسساتی مانند سازمان ملل، شورای امنیت سازمان ملل و دیوان دادگستری بینالملل تا بر ظرفیت بالقوهی ایجاد جنگهای داخلی و جرائم بینالمللی غلبه کنند یا در صورت رخداد در آنها توانایی دفاع و چاره داشته باشند.
در ایران ما با الگوواره بسیار کهن دیگری از مدرنیته روبهرو هستیم که بر مبنای ریشه آنرا جان و خردی نامیدهام و بر مبنای نام، سیمرغی.
در این الگوواره، خرد که خود سه نوع دارد، مکمل جان است که خود در معانی بسیار گستردهای کاربرد دارد و تمامی کارکردهای گوناگون خرد را به عنوان مکمل میپوشاند. رابطه مکمل میان جان و خرد چنان اساسی است که ترکیب بنیادین اهورامزدا نیز بر همین ریشه پدیدار گشته است. در این الگوواره سوژه با ابژه مانند مدرنیته اروپایی جابجا نشده بلکه به گواهی #شاهنامه خرد چشم جان و دستگیر انسان در هر دو جهان است:
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد، چشمِ جان است چون بنگری
تو بی چشم، شادان جهان نسپری
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هردو سرای
از او شادمانی و ز اویت غمی است
و ز اویت فزونی و ز اویت کمی است.
تطبیق مدرنیته ایران که منجر به تمدن کاریزی و ملت سیمرغی نخستین شهریاری گیتی یعنی شاهنشاهی ایران شد با مدرنیتهی اروپایی که منجر به ملت- دولتهای امروز و تمدن ویژه آنها شده است نیازمند رسائلی مفصل است. در این جا به اهم و کلیات اشارتی شد و باقی را به فرصتی دیگر وامینهم.
توجه شما را به شرح بیشتری بر فلسفهی سیاسی و اندیشهی سیاسی مدرنیتهی ایران بر یک نمونه بسیار مهم یعنی موضوع #یلدا در فرهنگ و تمدن ایران در سخنرانی و پاورپوینت پیوست جلب میکنم.
توسعه پایدار در مفهوم آبادانی و اجرای قانون طبیعت در آینهی اساطیر یلدا
⬅ فایل شنیداری سخنرانی
⬅ فایل دیداری ارائه
سرفصلها:
۱- تأثیر ساختار سهگانه نظام هستی در فرهنگهای گوناگون جهان بر تثلیث اساطیری
۲- دستهبندی ایزدان اساطیری هندی با قابلیت تعمیم به دیگر اساطیر هند و ایرانی و اروپایی
۳- دستهبندی سه گانه نقشها
۴- ایزدان فرمانروا با دو بعد (فرمانروایی و قانون) – (روحانی، جادویی و قضا)
۵- دئوه یا دیوها: ایزدان جنگاور
۶- ایزدان برکت و تولید
۷- تمایز در ایران و هند
۸- بازتاب اساطیر در شخصیت هوشنگ در شاهنامه
۹- هوشنگ و برادرش ویگرد در آینهی متون پهلوی و انعکاس آن در آثار اسلامی
۱۰- متلاشی شدن و تلفیق ایزدان باستانی در ایزد مهر در ایران و اروپا
۱۱- تطبیق هوشنگ و مهر با جشن یلدا
۱۲- برخی از تجلیات ارکان یلدا و ارتباط آنها با هنر هوشنگ و ویگرد
✍🏼 #محمد_احیائی
🗓 ۲۹ آذر ۱۴۰۲
🔗 منبع: کانال جان و خرد
#جان_و_خرد #ایده_ایران
#تجدد #ایرانشناسی
#توسعه_پایدار #اسطوره #کاریز
@Jaryaann
نمونهی موردی فلسفه و اندیشهی سیاسی ایرانی در آیینهی یلدا برای آبادانی ایران
(نسخه نخست)
بخشی از نظریهام در مورد ایران را در سخنرانی با موضوع یلدا در سال ۱۳۹۵ در موسسه یاوران سرزمین آریا ارائه کردم ... در این جا به صورت چکیده اشاراتی را میافزایم.
توجه داشته باشید که مدرنیته در اینجا در معنی عام و گستردهی آن در نظر گرفته شده و فقط اشاره به مدرنیتهی اروپایی ندارد. در این سخنرانی به عنوان یک نمونهی موردی نشان دادهام مدرنیته، فلسفه و اندیشهی سیاسی در ایران دارای منشاء و مبنایی متفاوت با مدرنیتهی اروپا بوده است و راه متفاوتی را رفته و میرود.
فلسفهی سیاسی و اندیشهی سیاسی مدرنیته اروپایی با الگوواره (پارادایم) مبتنی بر جابجایی سوژه و ابژه و نومینالیسم فلسفی بوده و بنابراین بر مبنای ذهنیت یا سوژه و تسلط (Domination) انسان بر طبیعت، جهان، انسان و خود بوده است. برای همین همواره در مدرنیتهی اروپایی، انسان در نقش سوژه (ذهنیت) قرار دارد و رو در رویی مسلطِ سوژه با ابژه و عوارض جدی آن مطرح هست که برای تعدیل آن نیازمند ایجاد سازو کارها و نهادهایی مانند پیمانهای بین المللی از وستفالی گرفته تا حفاظت محیط زیست، توسعهی پایا (پایدار)، حقوق بشر و ... و نهادهای نظارتی آنهاست.
پدیداری سوژه دکارتی و تالیهای آن از منظر سیاسی منجر به رهایی از امپراتوری مسیحی ژرمنی و پدیداری ملت- دولتها (Nation- State) در دوران مدرن اروپا شد که نیازمند مشروطیت (Constitution) یا حاکمیت قانون بشری برای جلوگیری از فراگیری توتالیتاریسم، فاشیسم و دیکتاتوریهایی مانند پلورتاریا شدند.
همچنین ضرورت ایجاد اتحادیهها و پیمانها برای پیشگیری و چارهی عوارض آن بسیار مهم بوده است. مانند پدیدار شدن ایالت متحده آمریکا یا اتحادیهی اروپا و پیمانهای نظامی تضمینکننده امنیت مانند ناتو و نهادهایی مانند دموکراسی، حقوق بشر و مؤسساتی مانند سازمان ملل، شورای امنیت سازمان ملل و دیوان دادگستری بینالملل تا بر ظرفیت بالقوهی ایجاد جنگهای داخلی و جرائم بینالمللی غلبه کنند یا در صورت رخداد در آنها توانایی دفاع و چاره داشته باشند.
در ایران ما با الگوواره بسیار کهن دیگری از مدرنیته روبهرو هستیم که بر مبنای ریشه آنرا جان و خردی نامیدهام و بر مبنای نام، سیمرغی.
در این الگوواره، خرد که خود سه نوع دارد، مکمل جان است که خود در معانی بسیار گستردهای کاربرد دارد و تمامی کارکردهای گوناگون خرد را به عنوان مکمل میپوشاند. رابطه مکمل میان جان و خرد چنان اساسی است که ترکیب بنیادین اهورامزدا نیز بر همین ریشه پدیدار گشته است. در این الگوواره سوژه با ابژه مانند مدرنیته اروپایی جابجا نشده بلکه به گواهی #شاهنامه خرد چشم جان و دستگیر انسان در هر دو جهان است:
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد، چشمِ جان است چون بنگری
تو بی چشم، شادان جهان نسپری
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هردو سرای
از او شادمانی و ز اویت غمی است
و ز اویت فزونی و ز اویت کمی است.
تطبیق مدرنیته ایران که منجر به تمدن کاریزی و ملت سیمرغی نخستین شهریاری گیتی یعنی شاهنشاهی ایران شد با مدرنیتهی اروپایی که منجر به ملت- دولتهای امروز و تمدن ویژه آنها شده است نیازمند رسائلی مفصل است. در این جا به اهم و کلیات اشارتی شد و باقی را به فرصتی دیگر وامینهم.
توجه شما را به شرح بیشتری بر فلسفهی سیاسی و اندیشهی سیاسی مدرنیتهی ایران بر یک نمونه بسیار مهم یعنی موضوع #یلدا در فرهنگ و تمدن ایران در سخنرانی و پاورپوینت پیوست جلب میکنم.
توسعه پایدار در مفهوم آبادانی و اجرای قانون طبیعت در آینهی اساطیر یلدا
⬅ فایل شنیداری سخنرانی
⬅ فایل دیداری ارائه
سرفصلها:
۱- تأثیر ساختار سهگانه نظام هستی در فرهنگهای گوناگون جهان بر تثلیث اساطیری
۲- دستهبندی ایزدان اساطیری هندی با قابلیت تعمیم به دیگر اساطیر هند و ایرانی و اروپایی
۳- دستهبندی سه گانه نقشها
۴- ایزدان فرمانروا با دو بعد (فرمانروایی و قانون) – (روحانی، جادویی و قضا)
۵- دئوه یا دیوها: ایزدان جنگاور
۶- ایزدان برکت و تولید
۷- تمایز در ایران و هند
۸- بازتاب اساطیر در شخصیت هوشنگ در شاهنامه
۹- هوشنگ و برادرش ویگرد در آینهی متون پهلوی و انعکاس آن در آثار اسلامی
۱۰- متلاشی شدن و تلفیق ایزدان باستانی در ایزد مهر در ایران و اروپا
۱۱- تطبیق هوشنگ و مهر با جشن یلدا
۱۲- برخی از تجلیات ارکان یلدا و ارتباط آنها با هنر هوشنگ و ویگرد
✍🏼 #محمد_احیائی
🗓 ۲۹ آذر ۱۴۰۲
🔗 منبع: کانال جان و خرد
#جان_و_خرد #ایده_ایران
#تجدد #ایرانشناسی
#توسعه_پایدار #اسطوره #کاریز
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
🔸از دید دکتر #حمید_احمدی (استاد دانشگاه تهران) انقلاب مشروطه با برپایی #حکومت_قانون و آزادی، سه آرمان و هدف را دنبال میکرد:
۱- بازسازی و پیشرفت کشور و اعاده عظمت گذشته ایران
۲-رهایی از سلطه خارجی به ویژه روس و انگلیس
۳-برقراری امنیت و ثبات و دولت مرکزی نیرومند
🔹 #یرواند_آبراهامیان (مورخ) معتقد است تجددخواهان در انقلاب مشروطه پی سه هدف بودند:
۱. قانون برابر بیقانونی (عدالتخانه)
۲. سکولاریسم برابر سنتگرایی و ارتجاع (مدرنیته و پیشرفت)
۳. ناسیونالیسم برابر استعمار (جلوگیری از الگویی زیانبار در سیاست خارجی)
.
🔸از دیدگاه دکتر #سیدجواد_طباطبایی:
«مشروطیت نظریهای سیاسی-حقوقی برای تأسیس نظامی است که در آن قانون برتر از فرد قرار گیرد.»
🔗 منابع ۱ و ۲
#مشروطه #تجدد #تاریخ #ملیگرایی #ایراندوستی #استعمار
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
۱- بازسازی و پیشرفت کشور و اعاده عظمت گذشته ایران
۲-رهایی از سلطه خارجی به ویژه روس و انگلیس
۳-برقراری امنیت و ثبات و دولت مرکزی نیرومند
🔹 #یرواند_آبراهامیان (مورخ) معتقد است تجددخواهان در انقلاب مشروطه پی سه هدف بودند:
۱. قانون برابر بیقانونی (عدالتخانه)
۲. سکولاریسم برابر سنتگرایی و ارتجاع (مدرنیته و پیشرفت)
۳. ناسیونالیسم برابر استعمار (جلوگیری از الگویی زیانبار در سیاست خارجی)
.
🔸از دیدگاه دکتر #سیدجواد_طباطبایی:
«مشروطیت نظریهای سیاسی-حقوقی برای تأسیس نظامی است که در آن قانون برتر از فرد قرار گیرد.»
🔗 منابع ۱ و ۲
#مشروطه #تجدد #تاریخ #ملیگرایی #ایراندوستی #استعمار
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
به دنبال شکست ایران در جنگهای ایران و روس، اصلاحات و نوسازی ایران از تبریز، دارالسلطنه ولیعهد ایران، عباسمیرزا، آغاز شد و در همین شهر جنبش مشروطهخواهی مردم ایران به پیروزی رسید و حکومت قانون برقرار شد.
بدینسان، "تبریز" به این معنا نه اسم خاص، بلکه مفهومی عام به عنوان "آستانهی" دوران جدید، آزادیخواهی و حکومت قانون است.
بدیهی است که نه اندیشهی تجددخواهی، در آن دوره به تبریز اختصاص داشت و نه همهی پیشگامان فکری جنبش تجدد و آزادیخواهی از تبریزیان بودند، بلکه تبریز خاستگاه این جنبش بود، تجددخواهی در آن شهر آغاز شد و دورهای از آن با پیروزی مشروطیت به انجام رسید.
از این حیث، تاریخ جدید ایران به پیش و پس از "مکتب تبریز" تقسیم میشود؛ با جنبشی که در تبریز آغاز شد و سدهای پس از آن به انجام رسید، دورانی از تاریخ ایران به پایان رسید و ایران، به طور بازگشتناپذیری، از سدههای میانهی خود خارج شد.
✍🏼 دکتر #سیدجواد_طباطبایی
📖 #کتاب مکتب تبریز و مبانیتجددخواهی
#مشروطه #تجدد
@Jaryaann
بدینسان، "تبریز" به این معنا نه اسم خاص، بلکه مفهومی عام به عنوان "آستانهی" دوران جدید، آزادیخواهی و حکومت قانون است.
بدیهی است که نه اندیشهی تجددخواهی، در آن دوره به تبریز اختصاص داشت و نه همهی پیشگامان فکری جنبش تجدد و آزادیخواهی از تبریزیان بودند، بلکه تبریز خاستگاه این جنبش بود، تجددخواهی در آن شهر آغاز شد و دورهای از آن با پیروزی مشروطیت به انجام رسید.
از این حیث، تاریخ جدید ایران به پیش و پس از "مکتب تبریز" تقسیم میشود؛ با جنبشی که در تبریز آغاز شد و سدهای پس از آن به انجام رسید، دورانی از تاریخ ایران به پایان رسید و ایران، به طور بازگشتناپذیری، از سدههای میانهی خود خارج شد.
✍🏼 دکتر #سیدجواد_طباطبایی
📖 #کتاب مکتب تبریز و مبانیتجددخواهی
#مشروطه #تجدد
@Jaryaann