🌱 سیزده پیمانِ سیزده بدر!
۱. پیمان میبندیم به نحوی رانندگی کنیم که منجر به مرگ هیچ جانداری نشود (بیشینه سرعت در هنگام عبور از جادههای همجوار با مناطق حفاظت شده ۴۰ کیلومتر در ساعت است)؛
۲. پیمان میبندیم به جای افروختن آتش با چوب یا خرید ذغال، از کپسولهای سفری گازی کوچک قابل شارژ استفاده کنیم؛
۳. پیمان میبندیم جز ردپا چیزی در طبیعت باقی ننهیم؛
۴. پیمان میبندیم از هر نوع آلودگی صوتی، مواد منفجره و ترقه پرهیز کنیم، زیرا گوش حیوانات چندین برابر گوش انسان به صدا واکنش نشان داده و حساس است؛
۵. پیمان میبندیم هرگز با خودرو از فاصله صدمتری به محیطهای ساحلی و تالابی نزدیکتر نشویم.
۶. پیمان میبندیم از همیشه صبورتر، پذیراتر و بخشندهتر بوده و هرگز شروعکننده هیچ نزاعی در طبیعت نخواهیم بود.
۷. پیمان میبندیم از ظروف یکبار مصرف و پلاستیکی استفاده نکرده و مروج سبک زندگی نزدیک به طبیعت باشیم.
۸. پیمان میبندیم سبزههای هفت سین را در خیابانها و طبیعت رها نکرده، آنها را با راهنمایی سمنها به شهرداریها، واحدهای دامداری و پرورش اسب تحویل دهیم تا یا کمپوست شود و یا خوراک دام.
۹. پیمان میبندیم ماهیهای سرخ هفت سین را فقط در استخرها و حوضچههای بسته رها کرده و آنها را وارد رودخانهها و تالابها نکنیم.
۱۰. پیمان میبندیم اگر زبالهای را در طبیعت رهاشده دیدیم یا اگر آتش نیمه خاموشی را یافتیم، نگوییم به ما مربوط نیست!
۱۱. پیمان میبندیم نه فقط ته سیگار در طبیعت رها نکنیم، بلکه ته سیگارهای رهاشده را هم جمعآوری کنیم.
۱۲. پیمان میبندیم شماره خودروهایی که سرنشینان آنها دور از چشم پلیس زباله از شیشه اتومبیلشان به بیرون پرتاب میکنند را یادداشت کرده و به نزدیکترین مامور پلیس گزارش دهیم (جریمه پرتاب زباله از خودرو، ۳۵ هزارتومان است که امیدوارم افزایش یابد).
۱۳. و سرانجام پیمان میبندیم هیچ گیاه وحشی را نکنده و از طبیعت جدا نسازیم، وارد حریم مزارع کشاورزی نشده، خودرو خود را در کنار رودخانهها و تالابها نشوییم، در مصرف آب صرفهجویی کرده و مواد شوینده را در محیطهای آبی و طبیعت رها نسازیم.
✍🏻 #محمد_درویش
#سیزده_پیمان_سیزده_بدر
#سیزدهبهدر #پاس_زندگی
🔗 منبع
@Jaryaann
۱. پیمان میبندیم به نحوی رانندگی کنیم که منجر به مرگ هیچ جانداری نشود (بیشینه سرعت در هنگام عبور از جادههای همجوار با مناطق حفاظت شده ۴۰ کیلومتر در ساعت است)؛
۲. پیمان میبندیم به جای افروختن آتش با چوب یا خرید ذغال، از کپسولهای سفری گازی کوچک قابل شارژ استفاده کنیم؛
۳. پیمان میبندیم جز ردپا چیزی در طبیعت باقی ننهیم؛
۴. پیمان میبندیم از هر نوع آلودگی صوتی، مواد منفجره و ترقه پرهیز کنیم، زیرا گوش حیوانات چندین برابر گوش انسان به صدا واکنش نشان داده و حساس است؛
۵. پیمان میبندیم هرگز با خودرو از فاصله صدمتری به محیطهای ساحلی و تالابی نزدیکتر نشویم.
۶. پیمان میبندیم از همیشه صبورتر، پذیراتر و بخشندهتر بوده و هرگز شروعکننده هیچ نزاعی در طبیعت نخواهیم بود.
۷. پیمان میبندیم از ظروف یکبار مصرف و پلاستیکی استفاده نکرده و مروج سبک زندگی نزدیک به طبیعت باشیم.
۸. پیمان میبندیم سبزههای هفت سین را در خیابانها و طبیعت رها نکرده، آنها را با راهنمایی سمنها به شهرداریها، واحدهای دامداری و پرورش اسب تحویل دهیم تا یا کمپوست شود و یا خوراک دام.
۹. پیمان میبندیم ماهیهای سرخ هفت سین را فقط در استخرها و حوضچههای بسته رها کرده و آنها را وارد رودخانهها و تالابها نکنیم.
۱۰. پیمان میبندیم اگر زبالهای را در طبیعت رهاشده دیدیم یا اگر آتش نیمه خاموشی را یافتیم، نگوییم به ما مربوط نیست!
۱۱. پیمان میبندیم نه فقط ته سیگار در طبیعت رها نکنیم، بلکه ته سیگارهای رهاشده را هم جمعآوری کنیم.
۱۲. پیمان میبندیم شماره خودروهایی که سرنشینان آنها دور از چشم پلیس زباله از شیشه اتومبیلشان به بیرون پرتاب میکنند را یادداشت کرده و به نزدیکترین مامور پلیس گزارش دهیم (جریمه پرتاب زباله از خودرو، ۳۵ هزارتومان است که امیدوارم افزایش یابد).
۱۳. و سرانجام پیمان میبندیم هیچ گیاه وحشی را نکنده و از طبیعت جدا نسازیم، وارد حریم مزارع کشاورزی نشده، خودرو خود را در کنار رودخانهها و تالابها نشوییم، در مصرف آب صرفهجویی کرده و مواد شوینده را در محیطهای آبی و طبیعت رها نسازیم.
✍🏻 #محمد_درویش
#سیزده_پیمان_سیزده_بدر
#سیزدهبهدر #پاس_زندگی
🔗 منبع
@Jaryaann
🔻یادداشتهایی درباره #نوروز
۹. فضای نوروزی
۱۰. آگاهی نوروزی
۱۱. نوروز شاعرانه
۱۲. آینده نوروزی
✍🏻 #نعمتالله_فاضلی
👈🏼 سری نخست این یادداشتها
👈🏼 سری دوم این یادداشتها
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
۹. فضای نوروزی
۱۰. آگاهی نوروزی
۱۱. نوروز شاعرانه
۱۲. آینده نوروزی
✍🏻 #نعمتالله_فاضلی
👈🏼 سری نخست این یادداشتها
👈🏼 سری دوم این یادداشتها
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
▫️حال در آخرین لحظات از ایام نوروز، شاید به یک معنا بهترین زمان برای تبریک و یادآوری نوروز باشد. چرا که دقیقاً در همین لحظات است که اکثر ما با بیرون آمدن از حال و هوای نوروزی به چرخۀ پرآسیب، تکراری و ملالآور زندگی بازمیگردیم و ایدۀ نوروز از یاد میرود.
در تمام دنیا سال عوض میشود. اما در کشورهای اندکی سال با فرا رسیدن بهار عوض میشود و تنها در برخی کشورهای حوزه ایران فرهنگی و نوروزستان است که سال، درست در اعتدال بهاری و لحظهای که روز و شب با هم برابر شدهاند، عوض میشود.
اما این تنها مزیت نوروز نسبت به دیگر آیینهای سال نو در جهان نیست. یکی از مهمترین ویژگیهای نوروز، تأکید بر نو شدن درونی همراه با نوزایی طبیعت و رسیدن به تعادل ذهن همگام با اعتدال بهاری است؛ نوعی پیوند جهان درون با جهان بیرون:
همانگونه که شمس تبریز میگوید:
«ایام مبارک باد از شما. مبارک شمایید! ایام میآید تا به شما مبارک شود.»
و ما در نیایش لحظه تحویل سال، خواهان تغییر حال خود به بهترین حالهاییم.
همانگونه که در شاهنامه تأکید زیادی بر زدودن کینه از دل در نوروز و بهار میشود.
سر سال نو هرمز فروردین
برآسوده از رنج، تن، دل زکین
و از زبان کیخسرو:
ز دلها همه کینه بیرون کنید
به مهر اندر این کشور افسون کنید
بکوشید و خوبی به کار آورید
چو دیدید سرما بهار آورید
کینه یعنی ماندن در گذشته همراه با بغض، دشمنی و غرض، یعنی درست در نقطه مقابل نوروز. کمتر چیزی مانند غرض، حجاب دیده میشود:
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
و حجاب در پیش دیده، پرده، غبار و مانعیست میان «مشاهدهکننده» و «مشاهدهشونده» و ندیدن کیفیات و تغییرات مشاهدهشونده و چسبیدن به تصویر ذهنی خود از آن و حاصل این است که:
هر نفس نو میشود دنیا و ما
بیخبر از نو شدن اندر بقا
کینه یعنی سوگیری خصمانه و نوروز و بهار یعنی کینهزدایی چون بدون آن نمیتوان نو شد و نمیتوان به تعادل ذهن رسید و نمیتوان نو دید و نو شدن را فهمید.
نوروز نام بسیار بامعناییست. در عین حال که اشاره به زمان مشخصی دارد اما در واقع یک نام عام است. چرا که هر روز زندگی ما روز نوییست. یا در واقع باید روز نویی باشد. اما ما در چرخۀ پرملال زندگی این حقیقت را فراموش میکنیم. هنگامیکه در شادباش نوروز میگوییم: «هر روزتان نوروز» در واقع اشاره به همین حقیقت بدیهی ولی فراموششده دارد. در واقع نوروز نوعی یادآوری این حقیقت است که اگرچه باید از گذشته آموخت و باید خطاهای گذشته را جبران کرد و داد را ستاند و اجازۀ تکرار آسیبها و ظلمهای گذشته را نداد (در واقع تعادل را حفظ کرد و از آن سوی بام نیفتاد و چشم بر گذشته نبست) اما نباید با بغض در گذشته ماند و رو به جلو نرفت و با کینتوزی نسبت به دیگر افراد به خود آسیب رساند و زندگی را به کام خود چون زهر کرد.
با آرزوی زدودن کینهها از دل و غبارها از دیده، کنار زدن پردههای عادات کهنه و فهم نو بودن هر روز و هر لحظه.
زندگی کوتاه است و زمستان، نزدیک، با آرزوی آنکه در سال پیش رو خود نو شویم و «بهار آوریم».
سال نو مبارک!
▪️#کاوه_گرایلی
🔗 منبع
#مقالات_جریان #نوروز
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
در تمام دنیا سال عوض میشود. اما در کشورهای اندکی سال با فرا رسیدن بهار عوض میشود و تنها در برخی کشورهای حوزه ایران فرهنگی و نوروزستان است که سال، درست در اعتدال بهاری و لحظهای که روز و شب با هم برابر شدهاند، عوض میشود.
اما این تنها مزیت نوروز نسبت به دیگر آیینهای سال نو در جهان نیست. یکی از مهمترین ویژگیهای نوروز، تأکید بر نو شدن درونی همراه با نوزایی طبیعت و رسیدن به تعادل ذهن همگام با اعتدال بهاری است؛ نوعی پیوند جهان درون با جهان بیرون:
همانگونه که شمس تبریز میگوید:
«ایام مبارک باد از شما. مبارک شمایید! ایام میآید تا به شما مبارک شود.»
و ما در نیایش لحظه تحویل سال، خواهان تغییر حال خود به بهترین حالهاییم.
همانگونه که در شاهنامه تأکید زیادی بر زدودن کینه از دل در نوروز و بهار میشود.
سر سال نو هرمز فروردین
برآسوده از رنج، تن، دل زکین
و از زبان کیخسرو:
ز دلها همه کینه بیرون کنید
به مهر اندر این کشور افسون کنید
بکوشید و خوبی به کار آورید
چو دیدید سرما بهار آورید
کینه یعنی ماندن در گذشته همراه با بغض، دشمنی و غرض، یعنی درست در نقطه مقابل نوروز. کمتر چیزی مانند غرض، حجاب دیده میشود:
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
و حجاب در پیش دیده، پرده، غبار و مانعیست میان «مشاهدهکننده» و «مشاهدهشونده» و ندیدن کیفیات و تغییرات مشاهدهشونده و چسبیدن به تصویر ذهنی خود از آن و حاصل این است که:
هر نفس نو میشود دنیا و ما
بیخبر از نو شدن اندر بقا
کینه یعنی سوگیری خصمانه و نوروز و بهار یعنی کینهزدایی چون بدون آن نمیتوان نو شد و نمیتوان به تعادل ذهن رسید و نمیتوان نو دید و نو شدن را فهمید.
نوروز نام بسیار بامعناییست. در عین حال که اشاره به زمان مشخصی دارد اما در واقع یک نام عام است. چرا که هر روز زندگی ما روز نوییست. یا در واقع باید روز نویی باشد. اما ما در چرخۀ پرملال زندگی این حقیقت را فراموش میکنیم. هنگامیکه در شادباش نوروز میگوییم: «هر روزتان نوروز» در واقع اشاره به همین حقیقت بدیهی ولی فراموششده دارد. در واقع نوروز نوعی یادآوری این حقیقت است که اگرچه باید از گذشته آموخت و باید خطاهای گذشته را جبران کرد و داد را ستاند و اجازۀ تکرار آسیبها و ظلمهای گذشته را نداد (در واقع تعادل را حفظ کرد و از آن سوی بام نیفتاد و چشم بر گذشته نبست) اما نباید با بغض در گذشته ماند و رو به جلو نرفت و با کینتوزی نسبت به دیگر افراد به خود آسیب رساند و زندگی را به کام خود چون زهر کرد.
با آرزوی زدودن کینهها از دل و غبارها از دیده، کنار زدن پردههای عادات کهنه و فهم نو بودن هر روز و هر لحظه.
زندگی کوتاه است و زمستان، نزدیک، با آرزوی آنکه در سال پیش رو خود نو شویم و «بهار آوریم».
سال نو مبارک!
▪️#کاوه_گرایلی
🔗 منبع
#مقالات_جریان #نوروز
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔻مجموعه یادداشتهایی درباره #نوروز - سری ۵
۱۷. نوروز طبیعی
۱۸. ربط نوروزی
۱۹. پایان نوروزی
✍🏻 #نعمتالله_فاضلی
👈🏼 سری نخست این یادداشتها
👈🏼 سری دوم این یادداشتها
👈🏼 سری سوم این یادداشتها
👈🏼 سری چهارم این یادداشتها
@Jaryaann
۱۷. نوروز طبیعی
۱۸. ربط نوروزی
۱۹. پایان نوروزی
✍🏻 #نعمتالله_فاضلی
👈🏼 سری نخست این یادداشتها
👈🏼 سری دوم این یادداشتها
👈🏼 سری سوم این یادداشتها
👈🏼 سری چهارم این یادداشتها
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▫️این لحظات که دوربین روی سر این اسکیباز هنگام اسکی در پیستی در ایالت واشنگتن آمریکا فیلمبرداری کرده همانقدر که هراسآور و شوکهکننده است، زیبا و دلگرمکننده نیز است .... از سویی نشانگر روی دیگر طبیعت زیباست و ناتوانی انسان در برابر آن و مقهور قدرت آن و گرفتار چنگال آن شدن در کوتاهترین زمان و از سوی دیگر تلاش و پیگیری یک انسان برای مراقبت از زندگی و #جان_شیرین یک انسان دیگر را نمایش میدهد
... که میگویند هرآنکس که انسانی را از مرگ نجات دهد گویی تمام انسانها را از مرگ نجات داده است، همانگونه که اگر انسانی به ناحق کشته شود گویی تمام انسانهای روی زمین کشته شدهاند ... چراکه:
«جان هر زندهدلی زنده به جانی دگرست»
🔗 منبع ویدئو
🔺پینوشت: با کوششهای این فرد (فرانسیس زوبر)، آن شخص گرفتار (یان شتگر) بهطور کامل نجات مییابد و عکسی از خود به همراه فرانسیس برای قدردانی از او در اینستاگرام خود همرسانی میکند
#پاس_زندگی
@Jaryaann
... که میگویند هرآنکس که انسانی را از مرگ نجات دهد گویی تمام انسانها را از مرگ نجات داده است، همانگونه که اگر انسانی به ناحق کشته شود گویی تمام انسانهای روی زمین کشته شدهاند ... چراکه:
«جان هر زندهدلی زنده به جانی دگرست»
🔗 منبع ویدئو
🔺پینوشت: با کوششهای این فرد (فرانسیس زوبر)، آن شخص گرفتار (یان شتگر) بهطور کامل نجات مییابد و عکسی از خود به همراه فرانسیس برای قدردانی از او در اینستاگرام خود همرسانی میکند
#پاس_زندگی
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️پایان تلخ رویاها و امیدهای یک خالق رویا و امید
#کیومرث_پوراحمد، هنرمند و کارگردان سرشناس و باذوق ایرانی، در ۷۴ سالگی تاب نیاورد و از دنیا رفت.
تکهای از سریال ماندگار #قصههای_مجید اثر پوراحمد
یادش گرامی!
@Jaryaann
#کیومرث_پوراحمد، هنرمند و کارگردان سرشناس و باذوق ایرانی، در ۷۴ سالگی تاب نیاورد و از دنیا رفت.
تکهای از سریال ماندگار #قصههای_مجید اثر پوراحمد
یادش گرامی!
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌱 کارکنان بخش فارسی رادیو و تلویزیون مرکزی چین با خواندن ترانه جاودان «بهار دلنشین»، نوروز باستانی را به همه همراهان این رسانه در سراسر جهان و به ویژه به فارسی زبانان در ایران، افغانستان، تاجیکستان و کشورهای دیگر شادباش میگویند.
«بهار دلنشین» با شعری از بیژن ترقی و آهنگ روح الله خالقی، برای نخستین بار با صدای زیبای استاد غلامحسین بنان به گوش علاقهمندان به موسیقی در ایران رسید و چندین دهه است که این ترانه خاطرات بسیاری را برای دوستداران موسیقی به جای گذاشته است.
بهار و نو شدن طبیعت در فرهنگ مردم چین نیز جایگاهی برجسته دارد و بسیاری از شاعران چینی سرودههای زیبایی را با الهام از این فصل آفریدهاند. شعری که در ابتدای این ترانه میشنوید اثر «مِنگ هائو رَن»، شاعر دوران دودمان پادشاهی تانگ (۷۴۰-۶۹۸ م) است.
🔗 منبع ویدئو و متن: وبگاه رادیو و تلویزیون مرکزی چین
#نوروز #موسیقی #فارسی #صادرات_فرهنگی
@Jaryaann
«بهار دلنشین» با شعری از بیژن ترقی و آهنگ روح الله خالقی، برای نخستین بار با صدای زیبای استاد غلامحسین بنان به گوش علاقهمندان به موسیقی در ایران رسید و چندین دهه است که این ترانه خاطرات بسیاری را برای دوستداران موسیقی به جای گذاشته است.
بهار و نو شدن طبیعت در فرهنگ مردم چین نیز جایگاهی برجسته دارد و بسیاری از شاعران چینی سرودههای زیبایی را با الهام از این فصل آفریدهاند. شعری که در ابتدای این ترانه میشنوید اثر «مِنگ هائو رَن»، شاعر دوران دودمان پادشاهی تانگ (۷۴۰-۶۹۸ م) است.
🔗 منبع ویدئو و متن: وبگاه رادیو و تلویزیون مرکزی چین
#نوروز #موسیقی #فارسی #صادرات_فرهنگی
@Jaryaann
❗️اگر در یک پایگاه داده، Cannabis و Psychosis/ Schizophrenia را جستوجو کنید، صدها مطالعه میبینید که چند دهه است روی ارتباط این دو مقوله کار میکنند و این بحث جدی وجود دارد که مصرف گل بهویژه در نوجوانی، «ممکن است» احتمال بروز اختلالات سایکوتیک را به اندازه قابل توجهی افزایش دهد.
چند نکته:
۱) پژوهشهای کافی حاکی از همبستگی بالای مصرف گل (بهویژه از نوجوانی) و سایکوز است.
۲) پژوهشهای زیادی حاکی از افزایش ریسک ابتلا به سایکوز در اثر مصرف گل، در افراد مستعدِ (ژنتیکی و تحولی) ابتلاست.
۳) پژوهشهای نورولوژیک کافی وجود ندارد که نشان دهد مصرف گل علت سایکوز است.
👈🏼 یک مقالهی مروری درباره ارتباط سایکوز و مصرف گل
فارغ از اسکیزوفرنی، تحقیقات مختلفی، تاثیر منفی مصرف گل روی کارکردهای اجرایی (Executive function) مانند توجه را هم نشان میدهند.
بنابراین بیضرر بودن گل واقعیت ندارد. کلاً پژوهشهای گوناگون نشان داده است هیچ ماده محرک/ مخدر/ توهمزایی بیضرر نیست، حتی درباره کوکائین زمانی تصور پزشکان بر بیضرری بود (اما اکنون خلاف آن ثابت شده است!)
✍🏻 #سعید_پایدارفرد (رواندرمانگر)
🔗 منبع
#اعتیاد #روانشناسی
@Jaryaann
چند نکته:
۱) پژوهشهای کافی حاکی از همبستگی بالای مصرف گل (بهویژه از نوجوانی) و سایکوز است.
۲) پژوهشهای زیادی حاکی از افزایش ریسک ابتلا به سایکوز در اثر مصرف گل، در افراد مستعدِ (ژنتیکی و تحولی) ابتلاست.
۳) پژوهشهای نورولوژیک کافی وجود ندارد که نشان دهد مصرف گل علت سایکوز است.
👈🏼 یک مقالهی مروری درباره ارتباط سایکوز و مصرف گل
فارغ از اسکیزوفرنی، تحقیقات مختلفی، تاثیر منفی مصرف گل روی کارکردهای اجرایی (Executive function) مانند توجه را هم نشان میدهند.
بنابراین بیضرر بودن گل واقعیت ندارد. کلاً پژوهشهای گوناگون نشان داده است هیچ ماده محرک/ مخدر/ توهمزایی بیضرر نیست، حتی درباره کوکائین زمانی تصور پزشکان بر بیضرری بود (اما اکنون خلاف آن ثابت شده است!)
✍🏻 #سعید_پایدارفرد (رواندرمانگر)
🔗 منبع
#اعتیاد #روانشناسی
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 خون است دلم برای ایران
جان و تن من فدای ایران
شعر از زندهیاد دکتر #منوچهر_ستوده
محقق، مورخ و ایرانشناس سرشناس
۲۸ تیرماه ۱۲۹۲ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۵
از ایشان حدود ۶۰ کتاب و نزدیک ۳۰۰ مقاله بر جای مانده که مأخذیست برای پژوهشگران #ایرانشناسی در تمام دنیا.
استاد ستوده در مقدمهٔ مجموعۀ ده جلدی «از آستارا تا اِستارآباد» که حاصل سفرهای تحقیقاتی و پررنج برای شناسایی جغرافیای روستاها، رودها، جایها، نامها و اصطلاحات، گذرها و گریوهها، تاریخ شفاهی، گوسفندسراها، آداب، رسوم و فرهنگِ پهنهٔ وسیع آستارا تا استارآباد گرگان است، نوشته: «از آستارا تا خلیج حسینقلی در استارباد بیستواندی سال طول کشید و تمام کوه و دشت این منطقه را بررسی کردم. البته آن وقتها ماشینی نبود، پیاده یا با قاطر از محلی به محل دیگر میرفتم با دو دوربین عکاسی و سایر وسایل به کول.»
🎥 بخشهایی از #مستند «خون است دلم برای ایران» ساختهٔ سیدجواد میرهاشمی درباره استاد ستوده به همراه صحبتهای استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی درباره ایشان
یادداشت کوتاه میلاد عظیمی درباره بخشی از فیلم
#ایراندوستی #هنرایرانی #ایران_فرهنگی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
جان و تن من فدای ایران
شعر از زندهیاد دکتر #منوچهر_ستوده
محقق، مورخ و ایرانشناس سرشناس
۲۸ تیرماه ۱۲۹۲ - ۲۰ فروردین ۱۳۹۵
از ایشان حدود ۶۰ کتاب و نزدیک ۳۰۰ مقاله بر جای مانده که مأخذیست برای پژوهشگران #ایرانشناسی در تمام دنیا.
استاد ستوده در مقدمهٔ مجموعۀ ده جلدی «از آستارا تا اِستارآباد» که حاصل سفرهای تحقیقاتی و پررنج برای شناسایی جغرافیای روستاها، رودها، جایها، نامها و اصطلاحات، گذرها و گریوهها، تاریخ شفاهی، گوسفندسراها، آداب، رسوم و فرهنگِ پهنهٔ وسیع آستارا تا استارآباد گرگان است، نوشته: «از آستارا تا خلیج حسینقلی در استارباد بیستواندی سال طول کشید و تمام کوه و دشت این منطقه را بررسی کردم. البته آن وقتها ماشینی نبود، پیاده یا با قاطر از محلی به محل دیگر میرفتم با دو دوربین عکاسی و سایر وسایل به کول.»
🎥 بخشهایی از #مستند «خون است دلم برای ایران» ساختهٔ سیدجواد میرهاشمی درباره استاد ستوده به همراه صحبتهای استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی درباره ایشان
یادداشت کوتاه میلاد عظیمی درباره بخشی از فیلم
#ایراندوستی #هنرایرانی #ایران_فرهنگی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🌱 احترام به زندگی
به سنجهای برای داوری کوششها و آوردههای فکری، فلسفی، دینی، اخلاقی و حتی هنری رسیدهام و آن چیزی نیست جز وفاداری و توجه به حرمت حیات و بزرگداشت زندگی. هر قرائتی از دین و اخلاق و هر کوشش فکری و فلسفی و هنری، هر اندازه مایهور از نبوغ و خلاقیت باشد، مادامی که وفادار به اصل حرمت حیات نباشد، در چشم من، قدر و قیمتی ندارد. ما زنده هستیم و زندگی میکنیم. این چیزی است که مراقبت و پرستاری از آن اهمیت اساسی دارد. زندگی محترم است و تفکر و هنر، خادمان زندگی هستند. حتی وقتی مرگ را برمیگزینیم باید از سرِ احترامی باشد که برای زندگی قایلیم. این باید البته تکیهگاهی جز درک بیواسطهی ما از زیستن ندارد. و چه کسی میتواند منکر حضور استوار میل به زندگی در همهی موجودات باشد. حتی آنجا که به ناگزیری، مرگ را انتخاب میکنند. آنچه وجه اشتراک همهی موجودات است زندگی است. ما زندهایم و باید به زندگی همدیگر و اصلِ حیات، احترام بگذاریم. پس، زندهباد زندگی و هر آنچه به زندگی احترام میگذارد.
#آلبرت_شوایتزر، ظاهراً نخستین کسی است که به صراحت و شفافیت از این اصل مهم و روشن، حرف میزند، بنیاد تفکر خود را بر آن استوار میکند و تمام زندگی خود را به رنگ آن در میآورد:
• توجه به درد و رنج انسان و احترام به زندگى آدمى در کوچکترین اجزاى آن باید قانون تخلفناپذیر حاکم بر جهان باشد. قانونى که نه با سخنپردازىهاى فاخر بلکه فقط با همدلى عمیق میان انسان ها تحقق مىیابد.
• من نسبت به همهی آنچه زندگى خوانده مىشود نمىتوانم احساسى جز احترام و توجه داشته باشم. نمىتوانم از شفقت ورزیدن نسبت به هر چیزى که زندگى و حیات خوانده مىشود خوددارى کنم. این، آغاز و بنیان اخلاق است. اخلاق عبارت است از احساس مسؤولیت بىحد و مرز نسبت به همهی موجودات.
• «احترام به زندگى»، ضرورت حفظ حیات، صیانت زندگى، آرى گفتن به زندگى. ما چنین تعابیرى را در اطراف خود مىشنویم، تعابیرى که سرد و سایهگون به نظر مىرسند اما حتى اگر کلمات محقر و کلیشهاى باشند از حیث معنى غنىاند. مثل دانهاى که به ظاهر بىاهمیت و حقیر مىنماید اما در درون خود قابلیت تبدیل شدن به یک گل دلانگیز و زیبا یا میوهاى حیاتبخش را داراست. این کلمات ساده، شامل نگرشهاى اساسىاى هستند که همه فعالیتهاى اخلاقى از آنها سرچشمه مىگیرد چه فرد از آنها آگاه باشد یا نباشد. از این رو پیش فرضها و زمینههاى رشد اخلاق، هر چیزى را که در اطرافمان مىگذرد در بر مىگیرد، نه فقط حیات انسان بلکه حیات در همه مخلوقات را.
• این واقعیت که در طبیعت یک مخلوق مىتواند براى مخلوقى دیگر درد و رنج به وجود آورد و حتى به بىرحمانهترین شکل ممکن با او رفتار کند راز سختى است که تا وقتى زندهایم بر ما سنگینى مىکند.
• پیش از آنکه به مدرسه بروم این موضوع کاملاً برایم غیرقابل درک بود که چرا در دعاهایى که وقت غروب مىخواندم فقط باید براى آدمها دعا مىکردم. به همین خاطر وقتى مادرم با من دعا مىکرد و مرا قبل از خواب مىبوسید دعایى را که خودم براى همه موجودات زنده درست کرده بودم زمزمه مىکردم. دعا این بود:
«خدایا از همه موجوداتى که نفس مىکشند حمایت کن و به آنها برکت ببخش. آنها را از همه بدىها حفظ کن و بگذار آنها در آرامش و اطمینان به خواب بروند.»
✍🏼 #صدیق_قطبی
منبع: عقل آبی
#پاس_زندگی
@Jaryaann
به سنجهای برای داوری کوششها و آوردههای فکری، فلسفی، دینی، اخلاقی و حتی هنری رسیدهام و آن چیزی نیست جز وفاداری و توجه به حرمت حیات و بزرگداشت زندگی. هر قرائتی از دین و اخلاق و هر کوشش فکری و فلسفی و هنری، هر اندازه مایهور از نبوغ و خلاقیت باشد، مادامی که وفادار به اصل حرمت حیات نباشد، در چشم من، قدر و قیمتی ندارد. ما زنده هستیم و زندگی میکنیم. این چیزی است که مراقبت و پرستاری از آن اهمیت اساسی دارد. زندگی محترم است و تفکر و هنر، خادمان زندگی هستند. حتی وقتی مرگ را برمیگزینیم باید از سرِ احترامی باشد که برای زندگی قایلیم. این باید البته تکیهگاهی جز درک بیواسطهی ما از زیستن ندارد. و چه کسی میتواند منکر حضور استوار میل به زندگی در همهی موجودات باشد. حتی آنجا که به ناگزیری، مرگ را انتخاب میکنند. آنچه وجه اشتراک همهی موجودات است زندگی است. ما زندهایم و باید به زندگی همدیگر و اصلِ حیات، احترام بگذاریم. پس، زندهباد زندگی و هر آنچه به زندگی احترام میگذارد.
#آلبرت_شوایتزر، ظاهراً نخستین کسی است که به صراحت و شفافیت از این اصل مهم و روشن، حرف میزند، بنیاد تفکر خود را بر آن استوار میکند و تمام زندگی خود را به رنگ آن در میآورد:
• توجه به درد و رنج انسان و احترام به زندگى آدمى در کوچکترین اجزاى آن باید قانون تخلفناپذیر حاکم بر جهان باشد. قانونى که نه با سخنپردازىهاى فاخر بلکه فقط با همدلى عمیق میان انسان ها تحقق مىیابد.
• من نسبت به همهی آنچه زندگى خوانده مىشود نمىتوانم احساسى جز احترام و توجه داشته باشم. نمىتوانم از شفقت ورزیدن نسبت به هر چیزى که زندگى و حیات خوانده مىشود خوددارى کنم. این، آغاز و بنیان اخلاق است. اخلاق عبارت است از احساس مسؤولیت بىحد و مرز نسبت به همهی موجودات.
• «احترام به زندگى»، ضرورت حفظ حیات، صیانت زندگى، آرى گفتن به زندگى. ما چنین تعابیرى را در اطراف خود مىشنویم، تعابیرى که سرد و سایهگون به نظر مىرسند اما حتى اگر کلمات محقر و کلیشهاى باشند از حیث معنى غنىاند. مثل دانهاى که به ظاهر بىاهمیت و حقیر مىنماید اما در درون خود قابلیت تبدیل شدن به یک گل دلانگیز و زیبا یا میوهاى حیاتبخش را داراست. این کلمات ساده، شامل نگرشهاى اساسىاى هستند که همه فعالیتهاى اخلاقى از آنها سرچشمه مىگیرد چه فرد از آنها آگاه باشد یا نباشد. از این رو پیش فرضها و زمینههاى رشد اخلاق، هر چیزى را که در اطرافمان مىگذرد در بر مىگیرد، نه فقط حیات انسان بلکه حیات در همه مخلوقات را.
• این واقعیت که در طبیعت یک مخلوق مىتواند براى مخلوقى دیگر درد و رنج به وجود آورد و حتى به بىرحمانهترین شکل ممکن با او رفتار کند راز سختى است که تا وقتى زندهایم بر ما سنگینى مىکند.
• پیش از آنکه به مدرسه بروم این موضوع کاملاً برایم غیرقابل درک بود که چرا در دعاهایى که وقت غروب مىخواندم فقط باید براى آدمها دعا مىکردم. به همین خاطر وقتى مادرم با من دعا مىکرد و مرا قبل از خواب مىبوسید دعایى را که خودم براى همه موجودات زنده درست کرده بودم زمزمه مىکردم. دعا این بود:
«خدایا از همه موجوداتى که نفس مىکشند حمایت کن و به آنها برکت ببخش. آنها را از همه بدىها حفظ کن و بگذار آنها در آرامش و اطمینان به خواب بروند.»
✍🏼 #صدیق_قطبی
منبع: عقل آبی
#پاس_زندگی
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💠 «شاهنشاهی گمشدۀ ایران»
Lost Empire of Persia
کارگردان: حسام دهقانی
تهیهکننده: Science Channel, Windfall Films
پخش از شبکه دیسکاوری
این #مستند که با کمک باستانشناسان و به کارگیری فناوری و بازسازی سه بعدی و بیننده را با بنای اصلی #تخت_جمشید و قسمتهای از بین رفته و نادیده آن آشنا میکند و به رازهای آن میپردازد برنده مدال برنز بهترین فیلم مستند تاریخی از New York Festivals Film and TV Awards آمریکا، 2022 شد.
زیرنویس مستند را میتوانید از اینجا بیابید.
🔗 منبع: مباحث ایرانشناسی
#تاریخ #ایرانشناسی
@Jaryaann
Lost Empire of Persia
کارگردان: حسام دهقانی
تهیهکننده: Science Channel, Windfall Films
پخش از شبکه دیسکاوری
این #مستند که با کمک باستانشناسان و به کارگیری فناوری و بازسازی سه بعدی و بیننده را با بنای اصلی #تخت_جمشید و قسمتهای از بین رفته و نادیده آن آشنا میکند و به رازهای آن میپردازد برنده مدال برنز بهترین فیلم مستند تاریخی از New York Festivals Film and TV Awards آمریکا، 2022 شد.
زیرنویس مستند را میتوانید از اینجا بیابید.
🔗 منبع: مباحث ایرانشناسی
#تاریخ #ایرانشناسی
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👂🏼شنونده خوبی بودن
یک هنر استراتژیک
#مهارت_گوشکردن
#مدرسه_زندگی #آلن_دوباتن
🔗 منبع ترجمه و نسخه دوبله: ایمان فانی
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
یک هنر استراتژیک
#مهارت_گوشکردن
#مدرسه_زندگی #آلن_دوباتن
🔗 منبع ترجمه و نسخه دوبله: ایمان فانی
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
💡 این زن بیتفاوت نماند، آغاز کرد و سپس ...
به این فیلم از یک رخداد واقعی بنگرید. دقت کنید که:
▫️ چگونه فردی از حادثهای که در پیرامونش برای دیگران رخ میدهد آگاه و هوشیار است و داوطلبانه و همدلانه برای یاری، گام در راه مینهد و خطر میکند تا زندگی را پاس دارد و جان انسانی را نجات دهد.
▫️چگونه دلیری، دیگردوستی و پایداری او الهامبخش دیگران میشود تا به او بپیوندند.
▫️ چگونه با اراده و عمل یک شخص، یک فرد از خطر مرگ نجات مییابد و یک حادثه ناگهانی که میتوانست منجر به برخورد آن خودرو به دیگرماشینها در چهارراه، شود و یک فاجعه بیافریند، در نهایت مهار میشود و به سامان میرسد.
در شکلدهی به آینده کسانی نقش دارند که:
▫️کنشگرند: بیتفاوت نیستند و در دایره امکان دست به اقدام میزنند.
▫️دگرخواه و دیگردوستند: در خودبینی و خودخواهی منحصر نیستند و وجودشان را در خود محدود نکردهاند.
▫️مسئولیتپذیرند: در برابر دیگری (جامعه، شهر، میهن، زمین و موجودات روی آن) احساس مسئولیت میکنند.
❗️اگرچه عاملیت و اراده یک انسان یا گروهی اندک در جامعه، همیشه و همهجا نمیتواند حریف ساختارهای معیوب شود و هر بحرانی را برطرف کند یا آیندهای بهتر بسازد اما گاهی هم خواست و کنش آگاهانه و پیگیرانه حتی یک فرد نیز میتواند «زمینهساز» تغییرات و تحولاتی اساسی در جامعه شود.
🔗 بر مبنای متنی از دکتر #مجتبی_لشکربلوکی
#مسئولیت_اجتماعی #کنشگری_مدنی #کارداوطلبانه #دیگردوستی #پاس_زندگی
@Jaryaann
به این فیلم از یک رخداد واقعی بنگرید. دقت کنید که:
▫️ چگونه فردی از حادثهای که در پیرامونش برای دیگران رخ میدهد آگاه و هوشیار است و داوطلبانه و همدلانه برای یاری، گام در راه مینهد و خطر میکند تا زندگی را پاس دارد و جان انسانی را نجات دهد.
▫️چگونه دلیری، دیگردوستی و پایداری او الهامبخش دیگران میشود تا به او بپیوندند.
▫️ چگونه با اراده و عمل یک شخص، یک فرد از خطر مرگ نجات مییابد و یک حادثه ناگهانی که میتوانست منجر به برخورد آن خودرو به دیگرماشینها در چهارراه، شود و یک فاجعه بیافریند، در نهایت مهار میشود و به سامان میرسد.
در شکلدهی به آینده کسانی نقش دارند که:
▫️کنشگرند: بیتفاوت نیستند و در دایره امکان دست به اقدام میزنند.
▫️دگرخواه و دیگردوستند: در خودبینی و خودخواهی منحصر نیستند و وجودشان را در خود محدود نکردهاند.
▫️مسئولیتپذیرند: در برابر دیگری (جامعه، شهر، میهن، زمین و موجودات روی آن) احساس مسئولیت میکنند.
❗️اگرچه عاملیت و اراده یک انسان یا گروهی اندک در جامعه، همیشه و همهجا نمیتواند حریف ساختارهای معیوب شود و هر بحرانی را برطرف کند یا آیندهای بهتر بسازد اما گاهی هم خواست و کنش آگاهانه و پیگیرانه حتی یک فرد نیز میتواند «زمینهساز» تغییرات و تحولاتی اساسی در جامعه شود.
🔗 بر مبنای متنی از دکتر #مجتبی_لشکربلوکی
#مسئولیت_اجتماعی #کنشگری_مدنی #کارداوطلبانه #دیگردوستی #پاس_زندگی
@Jaryaann
Telegram
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️#شاهرخ_مسکوب (۲۰ دی ۱۳۰۴– ۲۳ فروردین ۱۳۸۴)
پژوهشگر، شاهنامهپژوه، مترجم و نویسنده ایرانی:
«فرهنگ ایران وطن من است.»
🔗 منبع
@Jaryaann
پژوهشگر، شاهنامهپژوه، مترجم و نویسنده ایرانی:
«فرهنگ ایران وطن من است.»
🔗 منبع
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرزانه در میان آشوب و شتاب زندگی دیگران، از هر قدم خود آگاه است!
ما در زندگی چقدر آگاهانه و در #تعادل_ذهن رفتار میکنیم و چقدر از روی شرطیشدگیها و عادات و الگوهای رفتاری ناآگاهانه؟
#مراقبه #حالآگاهی
@Jaryaann
ما در زندگی چقدر آگاهانه و در #تعادل_ذهن رفتار میکنیم و چقدر از روی شرطیشدگیها و عادات و الگوهای رفتاری ناآگاهانه؟
#مراقبه #حالآگاهی
@Jaryaann
▪️چند سال پیش توی فرودگاه امام قبل از رفتن به سمت گیت، داشتم کیک و چای میخوردم و پادکست گوش میدادم که یکی از نیروهای خدماتی آمد پیشم و گفت: سلام. آقا شما میرید دبی؟
گفتم: بله. چطور؟
گفت: برمیگردید یا میرید برای همیشه؟
گفتم: نه میرم و میام. چطور؟
گفت: میبخشید کی برمیگردید دوباره؟
گفتم: دوست عزیز چرا میپرسی؟
گفت: یه پسر دارم تو مدرسه یکی از دوستاش براش تعریف کرده داییش میره خارج و براش خوراکیهای خارجی میاره. میشه اگر شما رفتی برای من یه همبرگر از این خارجیا بیاری؟ بهش میگن مک دنالد! پولش هم میدم الان بهت.
گفتم: ... باشه ولی قولی نمیدم. ... شمارهات رو بده باهات تماس بگیرم.
شمارهاش رو داد. منم پرواز کردم دبی.
حدود ۵ ماه بعد برگشتم سری بزنم، از لانج ترمینال DXB قبل از گیت، یک مکدونالد و مخلفات گرفتم توی پک و بردم داخل که برسونم دستش. بعد از رسیدن ایران و بعد از بازرسی گذرنامه، بهش زنگ زدم، خاموش بود. چند بار باهاش تماس گرفتم و همچنان خاموش بود. از اطلاعات پرسیدم، رفتم دفتر خدمات و گفتم فلانی، شماره و اسمش اینه، یه بسته هدیه براش دارم. همکارش گفت: خدا رحمتش کنه. یه ماه پیش تصادف کرد فوت شد.
خشکم زد! گفتم شما میشناسیدش؟ گفت آره خونهشون سمت رباط کریمه، نزدیک ما.
بسته مک رو بهش دادم و گفتم این رو به دست بچهاش برسونید و بگید: هدیه بابات بود، از خارج رسید.
کاش میتونستم و جراتاش رو داشتم خودم میبردم بهشون میدادم. نمیدونم رسید یا نرسید ولی برخی اوقات غصه اونا رو میخورم.
ای وای از یتیمها، ای وای!
🔗 منبع روایت
#خردهروایتهای_مردم_ایران #محذوفان #فقر
@Jaryaann
گفتم: بله. چطور؟
گفت: برمیگردید یا میرید برای همیشه؟
گفتم: نه میرم و میام. چطور؟
گفت: میبخشید کی برمیگردید دوباره؟
گفتم: دوست عزیز چرا میپرسی؟
گفت: یه پسر دارم تو مدرسه یکی از دوستاش براش تعریف کرده داییش میره خارج و براش خوراکیهای خارجی میاره. میشه اگر شما رفتی برای من یه همبرگر از این خارجیا بیاری؟ بهش میگن مک دنالد! پولش هم میدم الان بهت.
گفتم: ... باشه ولی قولی نمیدم. ... شمارهات رو بده باهات تماس بگیرم.
شمارهاش رو داد. منم پرواز کردم دبی.
حدود ۵ ماه بعد برگشتم سری بزنم، از لانج ترمینال DXB قبل از گیت، یک مکدونالد و مخلفات گرفتم توی پک و بردم داخل که برسونم دستش. بعد از رسیدن ایران و بعد از بازرسی گذرنامه، بهش زنگ زدم، خاموش بود. چند بار باهاش تماس گرفتم و همچنان خاموش بود. از اطلاعات پرسیدم، رفتم دفتر خدمات و گفتم فلانی، شماره و اسمش اینه، یه بسته هدیه براش دارم. همکارش گفت: خدا رحمتش کنه. یه ماه پیش تصادف کرد فوت شد.
خشکم زد! گفتم شما میشناسیدش؟ گفت آره خونهشون سمت رباط کریمه، نزدیک ما.
بسته مک رو بهش دادم و گفتم این رو به دست بچهاش برسونید و بگید: هدیه بابات بود، از خارج رسید.
کاش میتونستم و جراتاش رو داشتم خودم میبردم بهشون میدادم. نمیدونم رسید یا نرسید ولی برخی اوقات غصه اونا رو میخورم.
ای وای از یتیمها، ای وای!
🔗 منبع روایت
#خردهروایتهای_مردم_ایران #محذوفان #فقر
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
✨ مرا به دلیل اشتباهاتم ببخشید!
«میدانم بسیاری از مطالبی که گفتهام ممکن است به سادگی مورد سوء تعبیر قرار گیرند. برخی میتوانند از آنها بر ضد من استفاده کنند. واقعا نمیتوانم نقطهنظرهایم را در یک نامه روشن کنم. حتی صحبت کردن درباره آنها برایم کار بسیار دشواری است. اما به هر حال سعی کردهام دیدگاههایم را مطرح کنم. شاید مطالبی که گفتهام، با کتابهای مهم همخوان نباشد. انتظار ندارم با من هم عقیده باشید. آنها حقایق مطلق نیستند، فقط عقاید من در اکتبر ۱۹۸۶ هستند. من هم مانند هر چیز دیگری امکان تغییر دارم. مرا به دلیل اشتباهاتم ببخشید.»
آنچه خواندهاید بخشی از مقدمه راهب بودایی «سایادو او جُتیکا»، بر کتاب «برف در تابستان» است. برف در تابستان مجموعه نامههایی است که این راهب بودایی به چند تن از دوستان و شاگردان دامّایی خود نوشته است. آنها از سایادو اجازه خواستند تا گزیدههایی از این نامههای خصوصی را جهت خواندن و بهره بردن دیگران منتشر کنند. آنچه باعث معرفی این کتاب و نقل سخنان او از جانب من شد، عبارات پایانی حرفهای اوست. ببینید با چه حکمت و روشنبینیِ ستایشانگیزی انتظار ندارد تا خوانندگان با دیدگاههای او هم عقیده باشند. اینکه به راحتی بیهیچ پافشاری و تعصبی اذعان میکند که تأمّلات و تجارب معنوی او حقایق مطلق نیستند و اصراری به تصدیق عقاید خود از سوی مخاطبان ندارد. اینها به گفته او عقایدش در اکتبر ۱۹۸۶ محسوب میشوند و ممکن است مانند هر چیزی دیگری در جهانی که هر لحظه رو به تغییر و تحول است، دستخوش تغییر و تحول شوند. در سخن او آنجا که میگوید: «مرا به دلیل اشتباهاتم ببخشید»، روشنی و صدق و صفایی میبینم و رنگ تصنّع و تکلّف و تزویری نه.
راستی در فرهنگ ما از گذشته تا امروز، چند نفر را سراغ دارید که کتاب یا رسالهای، که به طور خاص به قلمرو تجارب روحانی و ایمانی تعلق دارد، نوشته باشد و اثر خود را با اعتراف به چنین مضمون و درونمایه ارجمندی آغاز کرده یا به پایان برده باشد. برعکس کم نیستند آثاری که مولفانشان مدعی شدهاند آنها را در حالتی از وجد و بیخودیِ مطلقِ ناشی از وحی و الهام که غالباً در خواب و رویا به ایشان تلقین شده تقریر کردهاند. به صدق و کذب چنین ادعایی و همچنین به فرایند و ساز و کار آن فعلاً کاری ندارم. هر چه هست چنین رویکردی، چندان مجالی به مخاطب نمیدهد تا در متن، در حد کفایت چون و چرا و درنگ و تأمّل کند و به آنچه امروز خوانش فعّال و خلّاق و انتقادی نامیده میشود اندکی تقرّب جوید.
✍🏼 ایرج رضایی
منبع: کانال «از زبانِ ذَرّه»
#آموختنی #فروتنی #رواداری
#کتاب #ناپایندگی #بودا
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
«میدانم بسیاری از مطالبی که گفتهام ممکن است به سادگی مورد سوء تعبیر قرار گیرند. برخی میتوانند از آنها بر ضد من استفاده کنند. واقعا نمیتوانم نقطهنظرهایم را در یک نامه روشن کنم. حتی صحبت کردن درباره آنها برایم کار بسیار دشواری است. اما به هر حال سعی کردهام دیدگاههایم را مطرح کنم. شاید مطالبی که گفتهام، با کتابهای مهم همخوان نباشد. انتظار ندارم با من هم عقیده باشید. آنها حقایق مطلق نیستند، فقط عقاید من در اکتبر ۱۹۸۶ هستند. من هم مانند هر چیز دیگری امکان تغییر دارم. مرا به دلیل اشتباهاتم ببخشید.»
آنچه خواندهاید بخشی از مقدمه راهب بودایی «سایادو او جُتیکا»، بر کتاب «برف در تابستان» است. برف در تابستان مجموعه نامههایی است که این راهب بودایی به چند تن از دوستان و شاگردان دامّایی خود نوشته است. آنها از سایادو اجازه خواستند تا گزیدههایی از این نامههای خصوصی را جهت خواندن و بهره بردن دیگران منتشر کنند. آنچه باعث معرفی این کتاب و نقل سخنان او از جانب من شد، عبارات پایانی حرفهای اوست. ببینید با چه حکمت و روشنبینیِ ستایشانگیزی انتظار ندارد تا خوانندگان با دیدگاههای او هم عقیده باشند. اینکه به راحتی بیهیچ پافشاری و تعصبی اذعان میکند که تأمّلات و تجارب معنوی او حقایق مطلق نیستند و اصراری به تصدیق عقاید خود از سوی مخاطبان ندارد. اینها به گفته او عقایدش در اکتبر ۱۹۸۶ محسوب میشوند و ممکن است مانند هر چیزی دیگری در جهانی که هر لحظه رو به تغییر و تحول است، دستخوش تغییر و تحول شوند. در سخن او آنجا که میگوید: «مرا به دلیل اشتباهاتم ببخشید»، روشنی و صدق و صفایی میبینم و رنگ تصنّع و تکلّف و تزویری نه.
راستی در فرهنگ ما از گذشته تا امروز، چند نفر را سراغ دارید که کتاب یا رسالهای، که به طور خاص به قلمرو تجارب روحانی و ایمانی تعلق دارد، نوشته باشد و اثر خود را با اعتراف به چنین مضمون و درونمایه ارجمندی آغاز کرده یا به پایان برده باشد. برعکس کم نیستند آثاری که مولفانشان مدعی شدهاند آنها را در حالتی از وجد و بیخودیِ مطلقِ ناشی از وحی و الهام که غالباً در خواب و رویا به ایشان تلقین شده تقریر کردهاند. به صدق و کذب چنین ادعایی و همچنین به فرایند و ساز و کار آن فعلاً کاری ندارم. هر چه هست چنین رویکردی، چندان مجالی به مخاطب نمیدهد تا در متن، در حد کفایت چون و چرا و درنگ و تأمّل کند و به آنچه امروز خوانش فعّال و خلّاق و انتقادی نامیده میشود اندکی تقرّب جوید.
✍🏼 ایرج رضایی
منبع: کانال «از زبانِ ذَرّه»
#آموختنی #فروتنی #رواداری
#کتاب #ناپایندگی #بودا
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
▪️سرانجام جبهه آزادی افغانستان خبر شهادت فرمانده #اکمل_امیر توسط طالبان را در نبرد سالنگ و همراه یارانش تایید کرد، در یک جدال کاملاً نابرابر و پس از ساعتها مبارزه و وارد کردن خسارات جدی به طالبان در جایی در نزدیکی پنجشیر.
دلیر بود و پهلوان و اهل شعر و ادبیات، گویی از تبار اساطیر بود، مبارزی بیزار از جنگ. به جوانان افغانستانی میگفت: «طالبان جز ترور و وحشت، نه فرهنگی دارند و نه اندیشهای. قبل از اینکه ناجوانمردانه در کنار خانواده و در بستر خواب کشته شوی، کمرت را بسته کن و مردانه شهید شو.» در پاسخ به پرسش محمدحسین جعفریان که چرا مانند دیگر افسران عالیرتبه به امریکا نرفتی گفت: «به همسنگرانم چه جواب میدادم؟ به یتیمشان چه میگفتم؟»
یک کاربر افغانستانی در سوگش با ذکر ابیاتی از شاهنامه نوشت:
#رستم زمانه، فرزند راستین #ایرانشهر، یادت ماندگار ای سردار دلیر
اگر کُشت خواهد تو را روزگار
چه نیکوتر از مرگ در کارزار
اهل مطالعه و نوشتن بود. کتاب را بهترین هدیه میدانست. قلم خیلی خوبی داشت. اینجا یکی از خاطراتش را میخواند: «نفرین بر جنگ که هر قصه و خاطرۀ آن ویرانی است.»
#افغانستان #ریشههای_مشترک
@Jaryaann
دلیر بود و پهلوان و اهل شعر و ادبیات، گویی از تبار اساطیر بود، مبارزی بیزار از جنگ. به جوانان افغانستانی میگفت: «طالبان جز ترور و وحشت، نه فرهنگی دارند و نه اندیشهای. قبل از اینکه ناجوانمردانه در کنار خانواده و در بستر خواب کشته شوی، کمرت را بسته کن و مردانه شهید شو.» در پاسخ به پرسش محمدحسین جعفریان که چرا مانند دیگر افسران عالیرتبه به امریکا نرفتی گفت: «به همسنگرانم چه جواب میدادم؟ به یتیمشان چه میگفتم؟»
یک کاربر افغانستانی در سوگش با ذکر ابیاتی از شاهنامه نوشت:
#رستم زمانه، فرزند راستین #ایرانشهر، یادت ماندگار ای سردار دلیر
اگر کُشت خواهد تو را روزگار
چه نیکوتر از مرگ در کارزار
اهل مطالعه و نوشتن بود. کتاب را بهترین هدیه میدانست. قلم خیلی خوبی داشت. اینجا یکی از خاطراتش را میخواند: «نفرین بر جنگ که هر قصه و خاطرۀ آن ویرانی است.»
#افغانستان #ریشههای_مشترک
@Jaryaann