⭕️ توضیح تکمیلی جریان در باب فرسته پیشین
۱. به طور کلی روان آدمی و روابط انسانی آنقدر پیچیدگی و ظرافت دارد که صدور حکمهای مطلق و فرمولوار در مورد آنها کار سادهای نیست. در کنار اینها مرگ، خود ناشناختهترین، رازآمیزترین و مهیبترین مقوله برای انسان در جهان هستی است. به واسطه همه این موارد، نه افراد سوگوار همگی مانند یکدیگرند؛ نه رابطه فرد سوگوار با فرد درگذشته تنها یک شکل و یک جنس است و نه رابطه فرد تسلادهنده با فرد سوگوار صرفاً یک نوع است. متن بالا طرح موضوع مهمی است از نحوه مواجهه با فرد سوگوار و ایده کلی و کلانی به دست میدهد از نمونه جملاتی که به طور معمول بهتر است از به کارگیری آنها در برابر این افراد پرهیز کنیم. اما در نهایت شکل روابط افراد با یکدیگر، سن فرد سوگوار، سن فرد درگذشته، نوع و علت مرگ او، نحوه تسلیت گفتن (حضوری، مجازی یا تلفنی)، فاصله زمان تسلیت گفتن نسبت به زمان مرگ و بسیاری عموامل دیگر همگی در نحوه تسلیت گفتن اثرگذارند.
۲. از طرفی بسیاری از جملات بالا ممکن است حتی تحت شرایطی «درست و منطقی» باشند اما «بهجا» نباشند. به عبارتی گفتن آنها به فرد سوگوار کمکی نمیکند و چه بسا برای او آزاردهنده نیز باشد. مثلاً فردی که بابت از دست دادن عزیز سالمندِ خود بسیار اندوهگین است قاعدتاً از اینکه متوفا عمر درازی کرده و جوان نبوده آگاه است و با بیان جملاتی مانند «عمر طولانی داشت، خیلیها در جوانی میمیرند.» از سوی شما متوجه این حقیقت نمیشود و صرفاً با خود میاندیشد که شما چقدر نسبت به داغ او در آن لحظه بیگانهاید.
۳. از سویی در کنار پیچیدگی روابط انسانی و گیجی انسان در مواجهه با مقوله مرگ، تقریباً همه ما آموزش درستی در زمینه نحوه تسلای فرد سوگوار ندیدهایم و در اغلب مواقع برخی از جملات بالا را، تنها با انگیزه همدردی بیان کردهایم. بنابراین به جای قضاوت یا سرزنش خود و دیگران به خاطر به کاربردن تعابیر مشابه جملات بالا در گذشته، بکوشیم از این پس با همرسانی چنین مطالبی و گفتوگو و به اشتراک گذاشتن نظر و تجارب خود بر آگاهی عمومی در این زمینه بیافزاییم.
۴. موارد دیگری که به نظر میرسد میتوان به فهرست بالا اضافه کرد و بهتر است از آنها پرهیز کرد، هر گونه تلاش اضافه برای نشان دادن اهمیت متوفا برای ما و تأثر زیاد ما از مرگ او، از طریق کنجکاوی بیش از حد (در مورد علت یا نحوه مرگ و ...) یا گفتن خاطرات مشترک نامتناسب با اوست. همچنین بهتر است از سخنسرایی در مورد تجربه شخصی سوگ خود در گذشته بدون هیچ زمینهای یا خواستی از سوی فرد سوگوار یا از آن بدتر، قیاس تجربه سوگ خود با اندوه فرد سوگوار نیز دوری کنیم.
#اخلاق_مراقبت #مرگ #سوگ
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
۱. به طور کلی روان آدمی و روابط انسانی آنقدر پیچیدگی و ظرافت دارد که صدور حکمهای مطلق و فرمولوار در مورد آنها کار سادهای نیست. در کنار اینها مرگ، خود ناشناختهترین، رازآمیزترین و مهیبترین مقوله برای انسان در جهان هستی است. به واسطه همه این موارد، نه افراد سوگوار همگی مانند یکدیگرند؛ نه رابطه فرد سوگوار با فرد درگذشته تنها یک شکل و یک جنس است و نه رابطه فرد تسلادهنده با فرد سوگوار صرفاً یک نوع است. متن بالا طرح موضوع مهمی است از نحوه مواجهه با فرد سوگوار و ایده کلی و کلانی به دست میدهد از نمونه جملاتی که به طور معمول بهتر است از به کارگیری آنها در برابر این افراد پرهیز کنیم. اما در نهایت شکل روابط افراد با یکدیگر، سن فرد سوگوار، سن فرد درگذشته، نوع و علت مرگ او، نحوه تسلیت گفتن (حضوری، مجازی یا تلفنی)، فاصله زمان تسلیت گفتن نسبت به زمان مرگ و بسیاری عموامل دیگر همگی در نحوه تسلیت گفتن اثرگذارند.
۲. از طرفی بسیاری از جملات بالا ممکن است حتی تحت شرایطی «درست و منطقی» باشند اما «بهجا» نباشند. به عبارتی گفتن آنها به فرد سوگوار کمکی نمیکند و چه بسا برای او آزاردهنده نیز باشد. مثلاً فردی که بابت از دست دادن عزیز سالمندِ خود بسیار اندوهگین است قاعدتاً از اینکه متوفا عمر درازی کرده و جوان نبوده آگاه است و با بیان جملاتی مانند «عمر طولانی داشت، خیلیها در جوانی میمیرند.» از سوی شما متوجه این حقیقت نمیشود و صرفاً با خود میاندیشد که شما چقدر نسبت به داغ او در آن لحظه بیگانهاید.
۳. از سویی در کنار پیچیدگی روابط انسانی و گیجی انسان در مواجهه با مقوله مرگ، تقریباً همه ما آموزش درستی در زمینه نحوه تسلای فرد سوگوار ندیدهایم و در اغلب مواقع برخی از جملات بالا را، تنها با انگیزه همدردی بیان کردهایم. بنابراین به جای قضاوت یا سرزنش خود و دیگران به خاطر به کاربردن تعابیر مشابه جملات بالا در گذشته، بکوشیم از این پس با همرسانی چنین مطالبی و گفتوگو و به اشتراک گذاشتن نظر و تجارب خود بر آگاهی عمومی در این زمینه بیافزاییم.
۴. موارد دیگری که به نظر میرسد میتوان به فهرست بالا اضافه کرد و بهتر است از آنها پرهیز کرد، هر گونه تلاش اضافه برای نشان دادن اهمیت متوفا برای ما و تأثر زیاد ما از مرگ او، از طریق کنجکاوی بیش از حد (در مورد علت یا نحوه مرگ و ...) یا گفتن خاطرات مشترک نامتناسب با اوست. همچنین بهتر است از سخنسرایی در مورد تجربه شخصی سوگ خود در گذشته بدون هیچ زمینهای یا خواستی از سوی فرد سوگوار یا از آن بدتر، قیاس تجربه سوگ خود با اندوه فرد سوگوار نیز دوری کنیم.
#اخلاق_مراقبت #مرگ #سوگ
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
❗️چیزهایی که به فرد سوگوار میتوان گفت.
(کارهایی که برای او میتوان کرد.)
وقتی کسی سوگوار است، بیشترین کمک از طریق «شنیدن» اوست نه «گفتن». پس از آن، بهترین کار «انجام دادن» و بعد «بودن و فقط حاضر بودن»، بعد «لمس کردن» و بعد ««سکوتکردن» سپس «هیچکارینکردن» و آخر از همه «گفتن» است.
برای این منظور میتوانید بگویید:
۱. خیلی متاسفم. ای کاش میشد در غم شما شریک شوم (سکوت).
۲. کلمات خوبی برای بیان تسلیت ندارم. کاش میدانستم چه باید بگویم (سکوت).
۳. کنار شما هستم. هر کاری داشتید بفرمایید.
۴. بهتون فکر میکنم. براتون دعا میکنم. طلب صبر براتون دارم.
۵. فکر میکنم نمیتونم درست درک کنم چه میکشید (سکوت و متنظر ماندن، شاید فرد سوگوار بخواهد بگوید چه میکشد).
۶. بدون مقایسه تجربه خودتان از سوگ عزیزتان یا قضاوت کردن، به کوتاهی به آن اشاره کنید: با آنکه نمیتوانم شما را کامل درک کنم، وقتی پدرم را از دست دادم ...
۷. هر وقت خواستید من آمادهام کنار شما باشم و در سکوت بشنوم.
۸. در شرایط خاص که افراد نیاز به همراهی دارند: من تلفن همراهم را شب روشن میگذارم اگر کاری داشتید. ماشین من دم در است.
۹. به مراسم سوگواری بروید، گل بفرستید، غذا درست کنید، کارهای فرد سوگوار را که روی زمین مانده انجام دهید
۱۰. به موقع سکوت کنید، محل را ترک کرده و فرد را تنها بگذارید. در صورت نیاز و اطمینان سعی کنید دیگران را از نیاز فرد سوگوار به تنهابودن آگاه کنید.
۱۱. کلیشههای فرهنگی گاهی سودمند هستند، اما سعی کنید حس واقعی خود را با زبان خودتان بیان کنید.
۱۲. با حفظ یک «فاصله مشفقانه»، بدون انتظار و چشمداشت یا بدون آنکه از رفتار او ناراحت شوید فقط «باشید».
۱۳. خاطرات مشترک و خوب با فرد متوفی را تعریف کنید.
۱۴. نیازی نیست خودتان نباشید، یا احساسات خود را بروز ندهید. فقط در انجام آن زیادهروی نکنید و مراقب اثرات بیان احساسات خود بر فرد سوگوار و متوجه اولویت داشتن حال او باشید.
۱۵. معمولاً افراد در روزهای اول حمایت بیش از نیاز دریافت میکنند و در روزهای بعدی رها میشوند. تا چند ماه در دسترس، حامی، گوش شنوا و همدل باشید.
۱۶. کارهای مورد نیاز آنها را قبل از آنکه از شما بخواهند انجام دهید. طلب کمک در این شرایط از طرف فرد سوگوار دشوار است.
✍️ #مرتضی_کریمی
دکتری انسانشناسی از دانشگاه تهران
پژوهشگر حوزه مطالعات مرگ و مشاور واحد سوگیاران (دانشکده پرستاری علوم پزشکی تهران)
منبع: اینستاگرام نویسنده
پینوشت: این موارد قانونهایی جهانی یا برای همگان نیست. نزدیکی و دوری عاطفی شما به فرد، فاصله از روز فوت، شرایط روحی فرد سوگوار، جنسیت، روحیات و علاقه او به مستقل یا تنها بودن و ... بسیار تعیینکننده است.
.
⁉️ چیزهایی که به فرد سوگوار نباید گفت.
‼️ توضیح تکمیلی جریان
#آموختنی
#اخلاق_مراقبت #مهارت_گوشکردن #سوگ #مرگ
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
(کارهایی که برای او میتوان کرد.)
وقتی کسی سوگوار است، بیشترین کمک از طریق «شنیدن» اوست نه «گفتن». پس از آن، بهترین کار «انجام دادن» و بعد «بودن و فقط حاضر بودن»، بعد «لمس کردن» و بعد ««سکوتکردن» سپس «هیچکارینکردن» و آخر از همه «گفتن» است.
برای این منظور میتوانید بگویید:
۱. خیلی متاسفم. ای کاش میشد در غم شما شریک شوم (سکوت).
۲. کلمات خوبی برای بیان تسلیت ندارم. کاش میدانستم چه باید بگویم (سکوت).
۳. کنار شما هستم. هر کاری داشتید بفرمایید.
۴. بهتون فکر میکنم. براتون دعا میکنم. طلب صبر براتون دارم.
۵. فکر میکنم نمیتونم درست درک کنم چه میکشید (سکوت و متنظر ماندن، شاید فرد سوگوار بخواهد بگوید چه میکشد).
۶. بدون مقایسه تجربه خودتان از سوگ عزیزتان یا قضاوت کردن، به کوتاهی به آن اشاره کنید: با آنکه نمیتوانم شما را کامل درک کنم، وقتی پدرم را از دست دادم ...
۷. هر وقت خواستید من آمادهام کنار شما باشم و در سکوت بشنوم.
۸. در شرایط خاص که افراد نیاز به همراهی دارند: من تلفن همراهم را شب روشن میگذارم اگر کاری داشتید. ماشین من دم در است.
۹. به مراسم سوگواری بروید، گل بفرستید، غذا درست کنید، کارهای فرد سوگوار را که روی زمین مانده انجام دهید
۱۰. به موقع سکوت کنید، محل را ترک کرده و فرد را تنها بگذارید. در صورت نیاز و اطمینان سعی کنید دیگران را از نیاز فرد سوگوار به تنهابودن آگاه کنید.
۱۱. کلیشههای فرهنگی گاهی سودمند هستند، اما سعی کنید حس واقعی خود را با زبان خودتان بیان کنید.
۱۲. با حفظ یک «فاصله مشفقانه»، بدون انتظار و چشمداشت یا بدون آنکه از رفتار او ناراحت شوید فقط «باشید».
۱۳. خاطرات مشترک و خوب با فرد متوفی را تعریف کنید.
۱۴. نیازی نیست خودتان نباشید، یا احساسات خود را بروز ندهید. فقط در انجام آن زیادهروی نکنید و مراقب اثرات بیان احساسات خود بر فرد سوگوار و متوجه اولویت داشتن حال او باشید.
۱۵. معمولاً افراد در روزهای اول حمایت بیش از نیاز دریافت میکنند و در روزهای بعدی رها میشوند. تا چند ماه در دسترس، حامی، گوش شنوا و همدل باشید.
۱۶. کارهای مورد نیاز آنها را قبل از آنکه از شما بخواهند انجام دهید. طلب کمک در این شرایط از طرف فرد سوگوار دشوار است.
✍️ #مرتضی_کریمی
دکتری انسانشناسی از دانشگاه تهران
پژوهشگر حوزه مطالعات مرگ و مشاور واحد سوگیاران (دانشکده پرستاری علوم پزشکی تهران)
منبع: اینستاگرام نویسنده
پینوشت: این موارد قانونهایی جهانی یا برای همگان نیست. نزدیکی و دوری عاطفی شما به فرد، فاصله از روز فوت، شرایط روحی فرد سوگوار، جنسیت، روحیات و علاقه او به مستقل یا تنها بودن و ... بسیار تعیینکننده است.
.
⁉️ چیزهایی که به فرد سوگوار نباید گفت.
‼️ توضیح تکمیلی جریان
#آموختنی
#اخلاق_مراقبت #مهارت_گوشکردن #سوگ #مرگ
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
⭕️ از آگاهی، احساس و عواطف #حیوانات چه میدانیم؟
چه بسا، گاهی باید #شوخطبعی، دلسوزی، #اخلاق_مراقبت و دفاع از حقوق دیگران را ما از #از_حیوانات_بیاموزیم
🔗منابع تصاویر: ۱ و ۲
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
چه بسا، گاهی باید #شوخطبعی، دلسوزی، #اخلاق_مراقبت و دفاع از حقوق دیگران را ما از #از_حیوانات_بیاموزیم
🔗منابع تصاویر: ۱ و ۲
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
▪️سنگ تمام مردم ممسنی برای وزیر و زلیخا
صدها نفر از مردم نورآباد ممسنی استان فارس مراسم تشییع با شکوهی برای «وزیر و زلیخا» دو کودک تبعه #افغانستان که در اثر تصادف با یک خودرو فوت کرده بودند، برگزار، و با این خانواده مهاجر همدردی کردند.
فوت وزیر و خواهر کوچکش، زلیخا، موجی از اندوه و همدلی در مردم نورآباد برانگیخت و آنها هر کاری توانستند انجام دادند تا خانواده مهاجر محمدی در ایران احساس تنهایی نکنند.
با اعلام خانواده وزیر و زلیخا، فردی که با این دو تصادف کرده و متواری شده بود در صبح روز تشییع، ضمن ابراز همدردی با آنها خود را به پلیس معرفی کرده است.
🔗 منبع: وبگاه خبر نورآباد
❗️با ستایش رفتار زیبای مردم نورآباد و ضمن تسلیت به خانواده محترم این دو کودک، امیدواریم همیشه و همهجا شاهد همبستگی و همدلی گسترده ایرانیان و مردم همتبار افغانستان باشیم.
#ریشههای_مشترک
#اخلاق_مراقبت #ماایرانیها
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
صدها نفر از مردم نورآباد ممسنی استان فارس مراسم تشییع با شکوهی برای «وزیر و زلیخا» دو کودک تبعه #افغانستان که در اثر تصادف با یک خودرو فوت کرده بودند، برگزار، و با این خانواده مهاجر همدردی کردند.
فوت وزیر و خواهر کوچکش، زلیخا، موجی از اندوه و همدلی در مردم نورآباد برانگیخت و آنها هر کاری توانستند انجام دادند تا خانواده مهاجر محمدی در ایران احساس تنهایی نکنند.
با اعلام خانواده وزیر و زلیخا، فردی که با این دو تصادف کرده و متواری شده بود در صبح روز تشییع، ضمن ابراز همدردی با آنها خود را به پلیس معرفی کرده است.
🔗 منبع: وبگاه خبر نورآباد
❗️با ستایش رفتار زیبای مردم نورآباد و ضمن تسلیت به خانواده محترم این دو کودک، امیدواریم همیشه و همهجا شاهد همبستگی و همدلی گسترده ایرانیان و مردم همتبار افغانستان باشیم.
#ریشههای_مشترک
#اخلاق_مراقبت #ماایرانیها
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
✨ زینب کریمیان، با همرسانی این تصویر در توئیتر خود نوشته است:
«آقای شهرام مقدم، رانندهی محترم تاکسی اینترنتی، از اینکه اینقدر درست و انسانی، دم شما گرم ... کاش تکثیر بشید ...»
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
#اخلاق_مراقبت #مردم_ایران
بهانههایی کوچک برای #حالخوبی
🔗 منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
«آقای شهرام مقدم، رانندهی محترم تاکسی اینترنتی، از اینکه اینقدر درست و انسانی، دم شما گرم ... کاش تکثیر بشید ...»
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
#اخلاق_مراقبت #مردم_ایران
بهانههایی کوچک برای #حالخوبی
🔗 منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
▫️یک کاربر توئیتر به دنبال خبر تبعیض نسبت به آفریقاییهای ساکن اوکراین نوشته است:
«قصد نداشتم این ماجرا را بگویم اما ...
پدرم راننده تاکسی است. یک شب رفتم خانه بابا و دیدم جلوی در چند تا کفش و کوله است. گفتم حتماً اقوام از شهرستان آمدند. رفتم داخل دیدم چند دختر و پسر کوچولو دارند بازی میکنند. نشناختمشان، بابا تا من را دید گفت سریع برو از سر کوچه غذا بگیر، گفتم اینها کیاند؟ گفت: «حالا برو برگشتی بهت میگم.»
غذا گرفتم و برگشتم. وارد که شدم فهمیدم ایرانی نیستند. سلام کردم. از جایشان بلند شدند و احوالپرسی کردیم. بابا را صدا زدم داخل اتاق، گفتم معرفی نمیکنی؟ گفت: «سر شب سوارشون کردم تا ببرم یک مهمانسرایی، هتلی. فهمیدم از ترس جنگ از افغانستان فرار کردند؛ من هم دعوتشون کردم تا وقتی مشهدن اینجا بمونند. خیلی اصرار کردم تا قبول کردند.»
رفتم داخل پذیرایی و سفره را انداختیم.
فردا صبح دوش گرفتند و لباسهایشان را شستیم و تحویلشان دادیم و رفتن شهرستان خانه یکی از اقوامشان. وقتی رفتند به بابا گفتم: «چطور شد مهمونشون کردی؟» گفت: «من جنگیدم من دیدم آواره شدنهارو. به دلم افتاد یه کم از رنج و خستگی راهشون رو کم کنم.»
❗️پینوشت: آیا رفتار تمام مردم ایران مانند پدر نویسنده خاطره بوده؟ خیر
متأسفانه هم رفتارهای زشت و نامحترمانه در برخورد با پناهندگان و مردم کشورهای همسایه، و هم قوانین زننده و تحقیرآمیز مربوط به پناهندگان و مهاجران در کشور بسیار زیاد است. البته طی ماههای گذشته شاهد همدردی بخش گستردهای از مردم و نهادهای مدنی ایران با مردم افغانستان پس از بحران اخیر این کشور بودهایم. امیدواریم این روحیه مبتنی بر پیوند و دوستی بیش از پیش گسترش یابد و رفتار توهینآمیز خاتمه یابد و قوانین مهاجرتی و پناهندگی کشور نیز مترقیتر و انسانیتر شود.
#اخلاق_مراقبت #ریشههای_مشترک
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
«قصد نداشتم این ماجرا را بگویم اما ...
پدرم راننده تاکسی است. یک شب رفتم خانه بابا و دیدم جلوی در چند تا کفش و کوله است. گفتم حتماً اقوام از شهرستان آمدند. رفتم داخل دیدم چند دختر و پسر کوچولو دارند بازی میکنند. نشناختمشان، بابا تا من را دید گفت سریع برو از سر کوچه غذا بگیر، گفتم اینها کیاند؟ گفت: «حالا برو برگشتی بهت میگم.»
غذا گرفتم و برگشتم. وارد که شدم فهمیدم ایرانی نیستند. سلام کردم. از جایشان بلند شدند و احوالپرسی کردیم. بابا را صدا زدم داخل اتاق، گفتم معرفی نمیکنی؟ گفت: «سر شب سوارشون کردم تا ببرم یک مهمانسرایی، هتلی. فهمیدم از ترس جنگ از افغانستان فرار کردند؛ من هم دعوتشون کردم تا وقتی مشهدن اینجا بمونند. خیلی اصرار کردم تا قبول کردند.»
رفتم داخل پذیرایی و سفره را انداختیم.
فردا صبح دوش گرفتند و لباسهایشان را شستیم و تحویلشان دادیم و رفتن شهرستان خانه یکی از اقوامشان. وقتی رفتند به بابا گفتم: «چطور شد مهمونشون کردی؟» گفت: «من جنگیدم من دیدم آواره شدنهارو. به دلم افتاد یه کم از رنج و خستگی راهشون رو کم کنم.»
❗️پینوشت: آیا رفتار تمام مردم ایران مانند پدر نویسنده خاطره بوده؟ خیر
متأسفانه هم رفتارهای زشت و نامحترمانه در برخورد با پناهندگان و مردم کشورهای همسایه، و هم قوانین زننده و تحقیرآمیز مربوط به پناهندگان و مهاجران در کشور بسیار زیاد است. البته طی ماههای گذشته شاهد همدردی بخش گستردهای از مردم و نهادهای مدنی ایران با مردم افغانستان پس از بحران اخیر این کشور بودهایم. امیدواریم این روحیه مبتنی بر پیوند و دوستی بیش از پیش گسترش یابد و رفتار توهینآمیز خاتمه یابد و قوانین مهاجرتی و پناهندگی کشور نیز مترقیتر و انسانیتر شود.
#اخلاق_مراقبت #ریشههای_مشترک
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
✨ پناهجویانی که خود پناه دیگری شدهاند.
جلوههایی از #اخلاق_مراقبت در میانۀ #جنگ
تصاویر شهروندانی که از #اوکراین گریخته و به همسایگان پناه بردهاند نشان میدهد که بسیاری از آنها در وسط جنگ و هنگام ترک خانه، #حیوانات خود را به هر شکلی که بوده همراه خود نجات دادهاند.
در این میان تصویر شهروند اوکراینی که سگ مُسن و سنگین خود را (که امکان راه رفتن نداشته) کیلومترها تا مرز لهستان روی دوش خود حمل کرده بسیار مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفته است.
🔗 منابع: ۱ و ۲
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
جلوههایی از #اخلاق_مراقبت در میانۀ #جنگ
تصاویر شهروندانی که از #اوکراین گریخته و به همسایگان پناه بردهاند نشان میدهد که بسیاری از آنها در وسط جنگ و هنگام ترک خانه، #حیوانات خود را به هر شکلی که بوده همراه خود نجات دادهاند.
در این میان تصویر شهروند اوکراینی که سگ مُسن و سنگین خود را (که امکان راه رفتن نداشته) کیلومترها تا مرز لهستان روی دوش خود حمل کرده بسیار مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفته است.
🔗 منابع: ۱ و ۲
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔻دو تا از توئیتهایی که در سال ۱۴۰۰ بیشترین پسند را در توئیتر داشتهاند:
«یکی زنگ زده به بابام که شما اردیبهشت اومدی شوشتر از من کلوچه خریدی. به جای ۹۱ هزار تومن، ۹۱۰ هزار تومن کارت کشیدی. سه ماهه دارم دنبالت میگردم که پولت رو پس بدم. رفتم دادگاه از بانک شکایت کردم تا شماره تلفنت رو بهم بدن.»
🔗 منبع (بیش از ۳۶ هزار لایک)
«یک دختری امروز اومد پیشم، گفت هفتهی دیگه عقدمه، دندون جلوم شکسته برام درست کن. گفتم دندون کناریش هم که خرابه، گفت پول ندارم فقط همین رو درست کن.
بهش نگفتم ولی با همون پول هر دوتاش رو درست کردم. آینه رو آوردم جلوش، گفتم این هم کادوی عروسیت. دندونش رو که دید اونقدر قشنگ خندید که دلم وا شد.»
🔗 منبع (بیش از ۳۵ هزار لایک)
#شرافت #مهر #اخلاق_مراقبت #مردم_ایران
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
«یکی زنگ زده به بابام که شما اردیبهشت اومدی شوشتر از من کلوچه خریدی. به جای ۹۱ هزار تومن، ۹۱۰ هزار تومن کارت کشیدی. سه ماهه دارم دنبالت میگردم که پولت رو پس بدم. رفتم دادگاه از بانک شکایت کردم تا شماره تلفنت رو بهم بدن.»
🔗 منبع (بیش از ۳۶ هزار لایک)
«یک دختری امروز اومد پیشم، گفت هفتهی دیگه عقدمه، دندون جلوم شکسته برام درست کن. گفتم دندون کناریش هم که خرابه، گفت پول ندارم فقط همین رو درست کن.
بهش نگفتم ولی با همون پول هر دوتاش رو درست کردم. آینه رو آوردم جلوش، گفتم این هم کادوی عروسیت. دندونش رو که دید اونقدر قشنگ خندید که دلم وا شد.»
🔗 منبع (بیش از ۳۵ هزار لایک)
#شرافت #مهر #اخلاق_مراقبت #مردم_ایران
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
⭕️ #دیدن_دیگری
پرواز ۱۰ ساعته؛ از سئول، کره به سانفرانسیسکو، آمریکا
یک زن جوان و زنی مسن همراه یک نوزاد چهار ماهه وارد هواپیما شدند. آنها با احترام یک کیسه پلاستیکی کوچکِ پر از آبنبات همراه یک گوشگیر به تمام ۲۰۰ مسافر هواپیما دادند. همه در نگاه نخست با تعجب و تردید به کیسهها نگریستند و متوجه منظور آنها نشدند. برخی بدون اهمیتی به ماجرا کیسه را کنار گذاشتند ولی آنهایی که کنجکاو بودند، متوجه شدند یک یادداشت نیز درون کیسه قرار دارد که در آن نوشته شده است:
«امروز، من با مادر و مادربزرگم برای دیدن عمهام به آمریکا میروم. کمی مضطربم و میترسم چون این اولین پرواز من است، ممکن است گریه کنم یا صدای زیادی داشته باشم. سعی میکنم بی سر و صدا باشم اما نمیتوانم هیچ قولی بدهم ... لطفاً ببخشید.» در واقع گوشگیرها در هر کیسه برای این بود که اگر صدای گریه نوزاد زیاد بود مسافرانی که اذیت میشوند بتوانند از آن استفاده کنند.
❗️این حق مادر و پدران است که با نوزادان و کودکان خود سفر کنند و طبیعی است که کودکان کم سن و سال در طول پرواز بگریند و سر و صدا کنند و این صدای بلند برای سایر مسافران چندان خوشایند نباشد. اینکه یک مادر ضمن استفاده از این حق طبیعی خود به فکر آرامش دیگر مسافران باشد یا دست کم بکوشد با آنها رابطهای دوستانه و پرمهر برقرار کند و موقعیت را برای آنان توصیف، و از آنها دلجویی کند، نمونهای مناسب از #اخلاق_مراقبت و احترام مضاعف به حقوق دیگران است جایی که غیر از «خود» و خواستهها و حقوق خود، «دیگران» و خواستهها و حقوق آنها را نیز ببینیم و پاس بداریم.
🔗 منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
پرواز ۱۰ ساعته؛ از سئول، کره به سانفرانسیسکو، آمریکا
یک زن جوان و زنی مسن همراه یک نوزاد چهار ماهه وارد هواپیما شدند. آنها با احترام یک کیسه پلاستیکی کوچکِ پر از آبنبات همراه یک گوشگیر به تمام ۲۰۰ مسافر هواپیما دادند. همه در نگاه نخست با تعجب و تردید به کیسهها نگریستند و متوجه منظور آنها نشدند. برخی بدون اهمیتی به ماجرا کیسه را کنار گذاشتند ولی آنهایی که کنجکاو بودند، متوجه شدند یک یادداشت نیز درون کیسه قرار دارد که در آن نوشته شده است:
«امروز، من با مادر و مادربزرگم برای دیدن عمهام به آمریکا میروم. کمی مضطربم و میترسم چون این اولین پرواز من است، ممکن است گریه کنم یا صدای زیادی داشته باشم. سعی میکنم بی سر و صدا باشم اما نمیتوانم هیچ قولی بدهم ... لطفاً ببخشید.» در واقع گوشگیرها در هر کیسه برای این بود که اگر صدای گریه نوزاد زیاد بود مسافرانی که اذیت میشوند بتوانند از آن استفاده کنند.
❗️این حق مادر و پدران است که با نوزادان و کودکان خود سفر کنند و طبیعی است که کودکان کم سن و سال در طول پرواز بگریند و سر و صدا کنند و این صدای بلند برای سایر مسافران چندان خوشایند نباشد. اینکه یک مادر ضمن استفاده از این حق طبیعی خود به فکر آرامش دیگر مسافران باشد یا دست کم بکوشد با آنها رابطهای دوستانه و پرمهر برقرار کند و موقعیت را برای آنان توصیف، و از آنها دلجویی کند، نمونهای مناسب از #اخلاق_مراقبت و احترام مضاعف به حقوق دیگران است جایی که غیر از «خود» و خواستهها و حقوق خود، «دیگران» و خواستهها و حقوق آنها را نیز ببینیم و پاس بداریم.
🔗 منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
▫️خوزستان که بودم (یه بار) کمک کردم، چند تا پلاستیک یه خانم میانسال رو جابهجا کردم؛ میخواست دستم رو ببوسه، نگذاشتم.
بابام نزدیک بود به وحشتناکترین شکل ممکن به یه موتور بزنه. (و مقصر ما بودیم) کسی که پشت موتور بود با لحن آروم گفت آقا دقت کن خب.
تو بازار ماهیفروشا خریدمون چیز دیگهای بود. به یه ماهی دست زدم گفتم وای چه باحاله! کسی که صاحبش بود دو تا بزرگش رو جدا کرد و بهم داد.
رفتیم یه جا ازشون اجازه گرفتیم گوشیمون رو شارژ کنیم. (کافه بود) برامون چایی زعفرونی با نبات آوردند.
به یکی از مغازهدارها گفتم من این مدل شامپو که به موهام میسازه تو شیراز باید دو برابر این قیمت براش پول بدم. گفت شمارهام رو داشته باش هر موقع خواستی بگو برات میفرستم، نخوای انقد زیاد پول بدی. و بیهیچ چشمداشتی این کار رو برام انجام داد.
استاد دانشگاه داداشم دید ما مسافریم و غریب دعوتمون کرد خونهش تا ناهار دور هم باشیم. هم خودش و هم خانمش بسیار گرم تحویلمون گرفتند.
جنوب خلاصه نمیشه به یه موقعیت مکانی داخل نقشه. جنوب یه سبک زندگیه. ... منی که بیشتر با شهرهای جنوبی و آدمهاش در ارتباط بودم با هر ثانیه از متروپل و شیون مادرها و اشکشون و لهجهای که شیرینه ولی غمش جیگر آدم رو میسوزونه، اشک تو چشمهام جمع میشه. یاد تکتک محبتهای جنوبیها میافتم و قلبم براشون هزار تیکه میشه. ...
🔗 منبع روایت
🔻در زیر این رشتهتوییت کاربران زیادی از تجارب خود و مواجهه با #مهر و #اخلاق_مراقبت مردم خوزستان گفتهاند، از جمله:
«یه شب اونطرفا یه تصادف بد کردیم، یکی از بومیا با موتور نگه داشت، زنگ زد یه ماشین سنگین اومد ماشین مارو از تو گل بیرون کشید؛ کلی اصرار به شام. رفت کلی خوراکی و آبمیوه و این چیزا خرید، چند ساعتی بود و آخرم شمارش رو داد گفت اگر مشکلی خوردید بگید میام. معنی معرفت رو اونجا یاد گرفتم.»
🔗 منبع
«با برادرخانمهام رفته بودیم اهواز؛ شب رفتیم لشگرآباد (یه خیابون سنگفرش که چپ و راستش فلافل و جگرکیه) رفتم سیگار گرفتم از یه آقایی که از این کابینها داشت؛ دونخگرفتم شد ۳۰۰ تومن. کارتخوان نداشت من هم ۲۰۰ تومن پول داشتم. باهمون لهجه شیرین گفت: مهمون منی!! و منهاج و واج (مونده بودم) از این دل گنده جنوبیا.»
🔗 منبع
#متروپل #آبادان
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
بابام نزدیک بود به وحشتناکترین شکل ممکن به یه موتور بزنه. (و مقصر ما بودیم) کسی که پشت موتور بود با لحن آروم گفت آقا دقت کن خب.
تو بازار ماهیفروشا خریدمون چیز دیگهای بود. به یه ماهی دست زدم گفتم وای چه باحاله! کسی که صاحبش بود دو تا بزرگش رو جدا کرد و بهم داد.
رفتیم یه جا ازشون اجازه گرفتیم گوشیمون رو شارژ کنیم. (کافه بود) برامون چایی زعفرونی با نبات آوردند.
به یکی از مغازهدارها گفتم من این مدل شامپو که به موهام میسازه تو شیراز باید دو برابر این قیمت براش پول بدم. گفت شمارهام رو داشته باش هر موقع خواستی بگو برات میفرستم، نخوای انقد زیاد پول بدی. و بیهیچ چشمداشتی این کار رو برام انجام داد.
استاد دانشگاه داداشم دید ما مسافریم و غریب دعوتمون کرد خونهش تا ناهار دور هم باشیم. هم خودش و هم خانمش بسیار گرم تحویلمون گرفتند.
جنوب خلاصه نمیشه به یه موقعیت مکانی داخل نقشه. جنوب یه سبک زندگیه. ... منی که بیشتر با شهرهای جنوبی و آدمهاش در ارتباط بودم با هر ثانیه از متروپل و شیون مادرها و اشکشون و لهجهای که شیرینه ولی غمش جیگر آدم رو میسوزونه، اشک تو چشمهام جمع میشه. یاد تکتک محبتهای جنوبیها میافتم و قلبم براشون هزار تیکه میشه. ...
🔗 منبع روایت
🔻در زیر این رشتهتوییت کاربران زیادی از تجارب خود و مواجهه با #مهر و #اخلاق_مراقبت مردم خوزستان گفتهاند، از جمله:
«یه شب اونطرفا یه تصادف بد کردیم، یکی از بومیا با موتور نگه داشت، زنگ زد یه ماشین سنگین اومد ماشین مارو از تو گل بیرون کشید؛ کلی اصرار به شام. رفت کلی خوراکی و آبمیوه و این چیزا خرید، چند ساعتی بود و آخرم شمارش رو داد گفت اگر مشکلی خوردید بگید میام. معنی معرفت رو اونجا یاد گرفتم.»
🔗 منبع
«با برادرخانمهام رفته بودیم اهواز؛ شب رفتیم لشگرآباد (یه خیابون سنگفرش که چپ و راستش فلافل و جگرکیه) رفتم سیگار گرفتم از یه آقایی که از این کابینها داشت؛ دونخگرفتم شد ۳۰۰ تومن. کارتخوان نداشت من هم ۲۰۰ تومن پول داشتم. باهمون لهجه شیرین گفت: مهمون منی!! و منهاج و واج (مونده بودم) از این دل گنده جنوبیا.»
🔗 منبع
#متروپل #آبادان
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♻️ داستان شنیدنی و الهامبخش ۲۲ ماه از زندگی سروش صلواتیان که باور دارد:
«کسی که ردپا ندارد، پا ندارد.»
سخنرانی در تداکس اصفهان
#جازموريان_تنها_نيست
منبع: صفحه رسمی تداکس
#اخلاق_مراقبت #ساختن #مردم_ایران
#ایران_برای_همه_ایرانیان
#تو_یکی_نهی_هزاری_تو_چراغ_خود_برافروز
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
«کسی که ردپا ندارد، پا ندارد.»
سخنرانی در تداکس اصفهان
#جازموريان_تنها_نيست
منبع: صفحه رسمی تداکس
#اخلاق_مراقبت #ساختن #مردم_ایران
#ایران_برای_همه_ایرانیان
#تو_یکی_نهی_هزاری_تو_چراغ_خود_برافروز
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
✨ مادرم پیش از فوتش، روزى رفت و از سرایدار نمک خواست. در حالیکه در خانه نمک داشتیم. ازش پرسیدم: «مامان چرا رفتى و از سرایدار نمک خواستی؟» گفت: «چون سرایدار ساختمون پول زیادی نداره و گرفتاره و اغلب خانومش از ما یه چیزی میخواد. یه وقتایى هم من ازشون یه چیز کوچک و مقرون به صرفه میخوام تا احساس کنند که ما هم به اونها نیاز داریم. اینجورى احساس راحتی بیشتری میکنند و راحتتر میتونن هر چیزى که لازم دارند رو از ما بخواند.»
این چیزی بود که از مادرم یاد گرفتم.
🔗 منبع روایت
#اخلاق_مراقبت #مردم_ایران #آموختنی
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
این چیزی بود که از مادرم یاد گرفتم.
🔗 منبع روایت
#اخلاق_مراقبت #مردم_ایران #آموختنی
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
✨ شعلههایی که در این روزگار سخت، دل آدمی را گرم میکنند.
تهران - شهریور ۱۴۰۱
#کرامت #اخلاق_مراقبت #مردم_ایران
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
تهران - شهریور ۱۴۰۱
#کرامت #اخلاق_مراقبت #مردم_ایران
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
✨ معلمان شهر سقز، زادگاه #مهسا_امینی, با حضور در یکی از شعب اهدا خون این شهر، به مجروحان جمعهٔ خونین #زاهدان، خون اهدا کردند.
#همبستگی #ازخودگذشتگی
#وحدت_در_کثرت #اخلاق_مراقبت
#زن_زندگی_آزادی
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
#همبستگی #ازخودگذشتگی
#وحدت_در_کثرت #اخلاق_مراقبت
#زن_زندگی_آزادی
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
✨ رفتهام برای توپهای هدیه بچهها، سوزن بخرم. ... پرسانپرسان سراغ فروشگاه لوازم ورزشی را میگیرم. وقتی میرسم درها بازند اما خودش نیست. به شیشه، بسمالله چسبانده و چند متن ِدستنویس در مورد جهل و علم و دین. و یکی دو دعا. میخوانمشان. زنگ میزنم. جواب میدهد که رفته لیست خرید رییس (منظورش خانمش است) را تهیه کند و میآید. میرسد. پیرمردی است حدود ۷۰ ساله. ... تا میرسد عذرخواهی میکند. تا مشتری جلوی من را راه بیندازد، چشمم میافتد به گوشهی مغازه: عکسی کوچک از جوانی که زیرش با خودکار نوشته: «شهید ابراهیم هادی».
کارش که تمام میشود میگوید:
- چند تا میخوای؟ + چند هست؟
- ده تومن.
+ من یه تعدادی میخواستم. تخفیف داره؟
- چند تا یعنی...؟ + سی، چهل تا.
ـ سی تا؟ واسه چی میخوای؟
+ واسه یه سری بچهی روستایی بلوچ که توپهاشون رو باد کنن.
یک دفعه انگار گل از گلش شکفته باشد، لحنش عوض میشود:
- بیا بشمار. + آخه قیمت ...
- بشمار شما.
میشمارم. میگیرد و پنج تا هم اضافه میگذارد و میگوید:
- پنج تومن. (یعنی نصف قیمت!)
+ پنج؟! ضرر میکنین که!
- بذار ضرر کنیم! این ضرر نیست که! هر چی دیگه هم میخوای براشون، بگو، نصف قیمت بردار.
هاج و واج، تشکر میکنم. کارت میکشم و سوزنها را در جیبم میگذارم و میآیم بیرون. صدایش میآید:
- یادت نره! هر وقت خواستی از این کارها بکنی، بیا ببر.
این است دین وصل. دینی که «انسان» برایش اصل است: دینی که رنج آدمیزاد، از هر نوع، شناخته و ناشناخته را میبیند و تسکین میدهد. آیین ِمهر ...
✍🏻#مهدی_سلیمانیه
🔗 منبع و متن کامل: راهیانه
#مهر #کرامت #اخلاق_مراقبت
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
کارش که تمام میشود میگوید:
- چند تا میخوای؟ + چند هست؟
- ده تومن.
+ من یه تعدادی میخواستم. تخفیف داره؟
- چند تا یعنی...؟ + سی، چهل تا.
ـ سی تا؟ واسه چی میخوای؟
+ واسه یه سری بچهی روستایی بلوچ که توپهاشون رو باد کنن.
یک دفعه انگار گل از گلش شکفته باشد، لحنش عوض میشود:
- بیا بشمار. + آخه قیمت ...
- بشمار شما.
میشمارم. میگیرد و پنج تا هم اضافه میگذارد و میگوید:
- پنج تومن. (یعنی نصف قیمت!)
+ پنج؟! ضرر میکنین که!
- بذار ضرر کنیم! این ضرر نیست که! هر چی دیگه هم میخوای براشون، بگو، نصف قیمت بردار.
هاج و واج، تشکر میکنم. کارت میکشم و سوزنها را در جیبم میگذارم و میآیم بیرون. صدایش میآید:
- یادت نره! هر وقت خواستی از این کارها بکنی، بیا ببر.
این است دین وصل. دینی که «انسان» برایش اصل است: دینی که رنج آدمیزاد، از هر نوع، شناخته و ناشناخته را میبیند و تسکین میدهد. آیین ِمهر ...
✍🏻#مهدی_سلیمانیه
🔗 منبع و متن کامل: راهیانه
#مهر #کرامت #اخلاق_مراقبت
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨ زندگی خالی نیست
مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست.
فردی در کانادا از مردم میپرسد که «یک لنگه دستکش یخ زدهام را یک دلار میخرید؟» و در بین افراد گوناگون «علی» (که دو ماه است برای ادامه تحصیل از اصفهان به کانادا رفته و با مشکلات اقتصادی دست به گریبان است) تنها کسیست که از کنار او گذر نکرد و به او نه نگفت. ایستاد، با او حرف زد و گفت پول نقد همراهم نیست ولی به جایش تمام غذای خود را به او بخشید و هنگامیکه داشت میرفت آن فرد به او گفت «اون یکی لنگه دستکش رو ازم نگرفتی.» و علی گفت من خودم یک جفت دستکش دارم و فقط محض ثبت خاطرهای از این گفتوگو اون لنگه رو گرفته بودم. آن فرد لنگه دوم دستکش را هم به علی داد و او ناگهان دریافت که در آن هزار دلار پول است.
زنده باشی علی عزیز و بزرگوار ... از اصفهان.
🔗 منبع
#حالخوبی
#کرامت و #اخلاق_مراقبت #مردم_ایران
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست.
فردی در کانادا از مردم میپرسد که «یک لنگه دستکش یخ زدهام را یک دلار میخرید؟» و در بین افراد گوناگون «علی» (که دو ماه است برای ادامه تحصیل از اصفهان به کانادا رفته و با مشکلات اقتصادی دست به گریبان است) تنها کسیست که از کنار او گذر نکرد و به او نه نگفت. ایستاد، با او حرف زد و گفت پول نقد همراهم نیست ولی به جایش تمام غذای خود را به او بخشید و هنگامیکه داشت میرفت آن فرد به او گفت «اون یکی لنگه دستکش رو ازم نگرفتی.» و علی گفت من خودم یک جفت دستکش دارم و فقط محض ثبت خاطرهای از این گفتوگو اون لنگه رو گرفته بودم. آن فرد لنگه دوم دستکش را هم به علی داد و او ناگهان دریافت که در آن هزار دلار پول است.
زنده باشی علی عزیز و بزرگوار ... از اصفهان.
🔗 منبع
#حالخوبی
#کرامت و #اخلاق_مراقبت #مردم_ایران
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
✨ در زندگی چه چیزی را زیباتر و باشکوهتر از مهر، دگردوستی، ازخودگذشتگی و مراقبت از دیگری میتوان یافت، آنهم در میانهٔ یک فاجعه و بحران که جان خودت نیز هر لحظه در خطر است؟
خواهر خردسالی که ساعتها زیر آوار زلزله در سوریه، مراقب برادر کوچکتر خود بود و با دست خود از سر او محافظت کرد تا نیروهای امداد آنها را بیابند و نجات دهند.
#اخلاق_مراقبت
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
خواهر خردسالی که ساعتها زیر آوار زلزله در سوریه، مراقب برادر کوچکتر خود بود و با دست خود از سر او محافظت کرد تا نیروهای امداد آنها را بیابند و نجات دهند.
#اخلاق_مراقبت
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ بسیاری از #زنان و حتی #کودکان در جوامع گوناگون، کم یا زیاد، گونههایی از آزار جنسی را در فضاهای عمومی تجربه میکنند؛ مواردی مانند: آزار کلامی، تماس بدنی، رفتار نامتعارف و نامحترمانه و تعقیب شدن.
آزارهایی که گاهی خود شخص به دلایلی توان مقابله با آنها را پیدا نمیکند. اما روشهای گوناگون مدنی، محترمانه و خشونتپرهیزی برای مداخله هست تا بنا به موقعیت، فرد آزارگر را متوجه رفتار خود کرده و روند آزار و مزاحمت را متوقف کنیم.
❗️در برابر آزار جنسی و مزاحمت خیابانی برای دیگران ساکت و بیتفاوت نباشیم.
منبع
#اخلاق_مراقبت #یاری #کنشگری_مدنی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
آزارهایی که گاهی خود شخص به دلایلی توان مقابله با آنها را پیدا نمیکند. اما روشهای گوناگون مدنی، محترمانه و خشونتپرهیزی برای مداخله هست تا بنا به موقعیت، فرد آزارگر را متوجه رفتار خود کرده و روند آزار و مزاحمت را متوقف کنیم.
❗️در برابر آزار جنسی و مزاحمت خیابانی برای دیگران ساکت و بیتفاوت نباشیم.
منبع
#اخلاق_مراقبت #یاری #کنشگری_مدنی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann