Audio
شمارهی صفر پادکست جای خالی منتشر شد:
در شمارهی صفر این پادکست در پی ارتباط با دانشآموزان، معلمان، والدین و تمام زنان و مردانی هستیم که در این روزهای تلخ دنبال راهی برای زنده ماندن و زندگی ساختناند.
تقدیم به تمام #دانشآموزان سرزمینمان...
۱۳ آبان ۱۴۰۱
در کستباکس بشنوید
"جای خالی" پادکستی برای پرداختن به جای خالی زنانگی، زندگی، آزادی، دموکراسی، حقوق انسانی، امید، قانون، مراقبت و هر آنچه که باید باشد و نیست...
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
در شمارهی صفر این پادکست در پی ارتباط با دانشآموزان، معلمان، والدین و تمام زنان و مردانی هستیم که در این روزهای تلخ دنبال راهی برای زنده ماندن و زندگی ساختناند.
تقدیم به تمام #دانشآموزان سرزمینمان...
۱۳ آبان ۱۴۰۱
در کستباکس بشنوید
"جای خالی" پادکستی برای پرداختن به جای خالی زنانگی، زندگی، آزادی، دموکراسی، حقوق انسانی، امید، قانون، مراقبت و هر آنچه که باید باشد و نیست...
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
Audio
شماره اول پادکست جای خالی منتشر شد:
تقدیم به هموطنان عزیز بلوچستانیمان...
تقدیم به #فائزه_براهویی
تقدیم به #خدانور_لجهای
۱۸ آبان ۱۴۰۱
در کستباکس بشنوید
"جای خالی" پادکستی برای پرداختن به جای خالی زنانگی، زندگی، آزادی، دموکراسی، حقوق انسانی، امید، قانون، مراقبت و هر آنچه که باید باشد و نیست...
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
تقدیم به هموطنان عزیز بلوچستانیمان...
تقدیم به #فائزه_براهویی
تقدیم به #خدانور_لجهای
۱۸ آبان ۱۴۰۱
در کستباکس بشنوید
"جای خالی" پادکستی برای پرداختن به جای خالی زنانگی، زندگی، آزادی، دموکراسی، حقوق انسانی، امید، قانون، مراقبت و هر آنچه که باید باشد و نیست...
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
Audio
شمارهی دوم پادکست جای خالی منتشر شد. (نسخهی نهایی و اصلی)
تقدیم به #فرزندان_آبان، تقدیم به #مادران_آبان
تقدیم به هزار و پانصد جان عزیزی که بیگناه ستانده شد
آبان ماه آغاز یک پایان...
۲۵ آبان ۱۴۰۱
در کست باکس بشنوید
"جای خالی" پادکستی برای پرداختن به جای خالی زنانگی، زندگی، آزادی، دموکراسی، حقوق انسانی، امید، قانون، مراقبت و هر آنچه که باید باشد و نیست...
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
تقدیم به #فرزندان_آبان، تقدیم به #مادران_آبان
تقدیم به هزار و پانصد جان عزیزی که بیگناه ستانده شد
آبان ماه آغاز یک پایان...
۲۵ آبان ۱۴۰۱
در کست باکس بشنوید
"جای خالی" پادکستی برای پرداختن به جای خالی زنانگی، زندگی، آزادی، دموکراسی، حقوق انسانی، امید، قانون، مراقبت و هر آنچه که باید باشد و نیست...
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما بعنوان #دانشآموز، #معلم، #مدیر، #والدین چقدر با حقوق کودکان زیر هجده سال در فضای #مدرسه آشنا هستیم؟
در این قسمت (شمارهی یک)، قوانین مربوط به ورود ماموران امنیتی به فضای مدرسه یادآوری میشود.
#حقوق_کودکان_و_نوجوانان
#جای_خالی
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
در این قسمت (شمارهی یک)، قوانین مربوط به ورود ماموران امنیتی به فضای مدرسه یادآوری میشود.
#حقوق_کودکان_و_نوجوانان
#جای_خالی
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قانون در مورد احضار و بازداشت دانشآموزان چه میگوید؟
ما بعنوان #دانشآموز، #معلم، #مدیر، #والدین در این مورد چه چیزهایی میدانیم؟
در این قسمت (شمارهی دو) قوانین مرتبط با احضار و بازداشت دانشآموزان یادآوری میشود.
#حقوق_کودکان_و_نوجوانان
#جای_خالی
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
ما بعنوان #دانشآموز، #معلم، #مدیر، #والدین در این مورد چه چیزهایی میدانیم؟
در این قسمت (شمارهی دو) قوانین مرتبط با احضار و بازداشت دانشآموزان یادآوری میشود.
#حقوق_کودکان_و_نوجوانان
#جای_خالی
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
Audio
شماره سوم پادکست جای خالی منتشر شد:
تقدیم به #هستی_نارویی
تقدیم به #کیان_پیرفلک
تقدیم به #کوردستان
تقدیم به بدنهای سلاخی شدهی #قتلهای_زنجیرهای کیان سرزمینمان
۵ آذر ۱۴۰۱
در کستباکس بشنوید
"جای خالی" پادکستی برای پرداختن به جای خالی زنانگی، زندگی، آزادی، دموکراسی، حقوق انسانی، امید، قانون، مراقبت و هر آنچه که باید باشد و نیست...
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
تقدیم به #هستی_نارویی
تقدیم به #کیان_پیرفلک
تقدیم به #کوردستان
تقدیم به بدنهای سلاخی شدهی #قتلهای_زنجیرهای کیان سرزمینمان
۵ آذر ۱۴۰۱
در کستباکس بشنوید
"جای خالی" پادکستی برای پرداختن به جای خالی زنانگی، زندگی، آزادی، دموکراسی، حقوق انسانی، امید، قانون، مراقبت و هر آنچه که باید باشد و نیست...
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
خاک را بگویید پیکر کورد دیگری را در خود جای ندهد
صدای لالایی مادر طاهر عزیزی به گوشم میرسد، با نوا و تکتک کلماتش آتش میگیرم بدون آنکه بدانم بار سنگین واژههایی که بر زبانش جاریست، چه معنایی دارند.
آرزو میکنم کاش کوردی میدانستم و با او همزبان میشدم، کاش با او زمزمه میکردم و واژههایش را با زبان او فریاد میزدم. واژهها را نمیشناسم اما رنج و غم او را چرا. غربت و تنهایی کوردستان، این دورافتادگی، بهحاشیهراندگی و انکار کوردها همان چیزیست که تاریخ و هویت آنها را ساخته است. بازنمایی کوردها در تاریخ با سکوت، غیاب و سرکوب همراه بوده است اما سوژگی آنها نیز همیشه حضور دارد و شاید این روزها بیشتر از هر زمان دیگری خودش را نشان میدهد.
این ترومای دگربودگی و سرکوب که سالها و قرنها بر مردم کورد تحمیل شده است، حالا باز در زخم بدنها و اجسادی که با دوشکا و گاز اعصاب به آن حمله میشود، تاریخ را تایید میکنند، بمببارانهای شیمیایی حلبچه و سردشت فراموشمان نشده است.
قرابتی که با کوردستان احساس میکردم در این لحظهی تاریخی بیشتر و بیشتر میشود، زن بودن و کورد بودن برایم یکی میشود. تنانگی و زنانگیای که مطرود، نفی و کشته میشود. شاید برای همین است که ژن، ژیان، آزادی نیز برای اولین بار از حافظهی جمعی کوردستان به کلام درمیآید و بدل به فریادی برای زنان جهان میشود.
زنان کوردستان که خود نیز در لایههای درهمتنیدهی این نظام مرکز-پیرامون قدرت نفس کشیدهاند، زبان اشتیاق و میل گمشدهی دیگریهایی میشوند که خود را از یاد برده بودند. کوردستان سالهاست سرکوب را به دوش کشیده است، سالهاست پیکر جنگ بوده است؛ همانگونه که پیکر زن میدان نبرد و پیکار بوده است. اما کشته شدن ژینا دیوارهای سرکوب را در هم میشکند، به تن او ضربهای وارد میشود، ضربهای که میکُشد، مگر از مرگ بالاتر هم چیزی برای ترس وجود دارد؟ مرگ ترسها را هم میکُشد، ضربهای به تن زنها وارد میشود، یادآوری و اعلان حضور اینکه تو نیز بدنمند هستی، تو نیز باید پوست تنت را بپوشانی، سینههایت را در زیر لایههایی از پارچه پنهان کنی، موهایت را آنچنان بپوشانی که گویی وجود ندارد، که تو نیز مقتولی، که تو زنی، که تو نیز هنوز زندهای...
هر آنچیزی که فروخورده شده بود در این نقطه از هم فرو میپاشد، او پا در گذار بازپسگیری هر آنچیزی بر میآید که صاحب آن است. نام ژینا رمز میشود، وجودش در هر زن و مرد ایرانی تکثیر میشود، مردگی ما را زنده میکند.
زنانگی و کورد بودن نقطهی اتصال محکمیست که طردشدگان را به اجتماعی قَدَر قدرت بدل میکند...برای همین است که وقتی ضربآهنگ محکم واژههای کوردی را میشنوم خون در رگهایم با شدت بیشتری به جریان میافتد، ضربان قلبم تندتر میزند چرا که بدن من نیز همان جغرافیاییست که کورد در آن زیست میکند، ما صاحب تجربهای مشترک هستیم که هر دو در آن زندگی خودمان را داریم. ما برای آزادی و بازیابی سرزمین اشغال شدهمان میجنگیم و آن را بدست خواهیم آورد.
#کوردستان_تنهاست
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
صدای لالایی مادر طاهر عزیزی به گوشم میرسد، با نوا و تکتک کلماتش آتش میگیرم بدون آنکه بدانم بار سنگین واژههایی که بر زبانش جاریست، چه معنایی دارند.
آرزو میکنم کاش کوردی میدانستم و با او همزبان میشدم، کاش با او زمزمه میکردم و واژههایش را با زبان او فریاد میزدم. واژهها را نمیشناسم اما رنج و غم او را چرا. غربت و تنهایی کوردستان، این دورافتادگی، بهحاشیهراندگی و انکار کوردها همان چیزیست که تاریخ و هویت آنها را ساخته است. بازنمایی کوردها در تاریخ با سکوت، غیاب و سرکوب همراه بوده است اما سوژگی آنها نیز همیشه حضور دارد و شاید این روزها بیشتر از هر زمان دیگری خودش را نشان میدهد.
این ترومای دگربودگی و سرکوب که سالها و قرنها بر مردم کورد تحمیل شده است، حالا باز در زخم بدنها و اجسادی که با دوشکا و گاز اعصاب به آن حمله میشود، تاریخ را تایید میکنند، بمببارانهای شیمیایی حلبچه و سردشت فراموشمان نشده است.
قرابتی که با کوردستان احساس میکردم در این لحظهی تاریخی بیشتر و بیشتر میشود، زن بودن و کورد بودن برایم یکی میشود. تنانگی و زنانگیای که مطرود، نفی و کشته میشود. شاید برای همین است که ژن، ژیان، آزادی نیز برای اولین بار از حافظهی جمعی کوردستان به کلام درمیآید و بدل به فریادی برای زنان جهان میشود.
زنان کوردستان که خود نیز در لایههای درهمتنیدهی این نظام مرکز-پیرامون قدرت نفس کشیدهاند، زبان اشتیاق و میل گمشدهی دیگریهایی میشوند که خود را از یاد برده بودند. کوردستان سالهاست سرکوب را به دوش کشیده است، سالهاست پیکر جنگ بوده است؛ همانگونه که پیکر زن میدان نبرد و پیکار بوده است. اما کشته شدن ژینا دیوارهای سرکوب را در هم میشکند، به تن او ضربهای وارد میشود، ضربهای که میکُشد، مگر از مرگ بالاتر هم چیزی برای ترس وجود دارد؟ مرگ ترسها را هم میکُشد، ضربهای به تن زنها وارد میشود، یادآوری و اعلان حضور اینکه تو نیز بدنمند هستی، تو نیز باید پوست تنت را بپوشانی، سینههایت را در زیر لایههایی از پارچه پنهان کنی، موهایت را آنچنان بپوشانی که گویی وجود ندارد، که تو نیز مقتولی، که تو زنی، که تو نیز هنوز زندهای...
هر آنچیزی که فروخورده شده بود در این نقطه از هم فرو میپاشد، او پا در گذار بازپسگیری هر آنچیزی بر میآید که صاحب آن است. نام ژینا رمز میشود، وجودش در هر زن و مرد ایرانی تکثیر میشود، مردگی ما را زنده میکند.
زنانگی و کورد بودن نقطهی اتصال محکمیست که طردشدگان را به اجتماعی قَدَر قدرت بدل میکند...برای همین است که وقتی ضربآهنگ محکم واژههای کوردی را میشنوم خون در رگهایم با شدت بیشتری به جریان میافتد، ضربان قلبم تندتر میزند چرا که بدن من نیز همان جغرافیاییست که کورد در آن زیست میکند، ما صاحب تجربهای مشترک هستیم که هر دو در آن زندگی خودمان را داریم. ما برای آزادی و بازیابی سرزمین اشغال شدهمان میجنگیم و آن را بدست خواهیم آورد.
#کوردستان_تنهاست
🎙جای خالی را اینجا دنبال کنید: @JaayeKhaaly
ImgBB
1 hosted at ImgBB
Image 1 hosted in ImgBB