#استیتمنت :
شهروز صدر از تکنولوژی دیجیتال هم در مقام ابزار تولید و هم در مقام عرضۀ طراحیهایش استفاده میکند. طرحهای او به شیوۀ طراحی محیطی با کاغذ و قلم خلق و با اسکن به محیط دیجیتال منتقل میشوند، در آنجا با هم ترکیب میشوند، رنگی از روایت به خود میگیرند، و با فامهایی از جنس نور و جلوههای ناشی از دیجیتال شدن، ماهیتی یکسر متفاوت مییابند. عمدۀ «نقاشی»های شهروز صدر در این مرحله در فضای مجازی دیده میشوند. در عالم داستانی و خیالین این تصاویر، ژانرهای شناختهشدۀ تاریخیهمچون منظره، پیکرنگاری، پرتره، طبیعت بیجان و گُلنگاری با روحیات شوخطبعانه هنرمند روایتی نو مییابند.
اما او در چرخشی دیگر، این انگارهها را به روی بوم نقاشی میکشد و در ابعادی متهورانه، به شیوهای کاملاً سنتی اجرا میکند. در این نقاشیهای عظیم، عناصر طراحانه حضوری دیگرگونه مییابند و طنازی جای خود را به هول و هیبت میدهد. بیان معترض و هنجارشکن هنرمند در قالب تاریخیِ نقاشیِ بزرگاندازه بیانی نو مییابد و مواجههای کمنظیر را برای مخاطب رقم میزند.
«گل گاوزبان»، که در رقابت با شیرهای انسانسر، نهنگهای بهگل نشسته، لشکر اجنۀ مسلح و مارانِ درهمتابیده پیروز میدان شده و «نقاشی» شده است، با ابعاد عظیمش بر مخاطب مسلط میشود و او را در دنیای رنگارنگ تخت خود مستغرق میکند. این نقاشیهای عظیم که همان انگارههای پرطرفدار دیجیتال را بر دیوار گالری مینشانند، به مخاطبان عالم مجازی که با سرعت و تعدد سر و کار دارند، درنگ و تأمل میآموزند. آنها تعریف نقاشی را در عالم امروز به پرسش میگیرند، و در سکوت طنیناندازشان، بیهیاهو؛سرکشاند و بنیانستیز. | هلیا دارابی
شهروز صدر از تکنولوژی دیجیتال هم در مقام ابزار تولید و هم در مقام عرضۀ طراحیهایش استفاده میکند. طرحهای او به شیوۀ طراحی محیطی با کاغذ و قلم خلق و با اسکن به محیط دیجیتال منتقل میشوند، در آنجا با هم ترکیب میشوند، رنگی از روایت به خود میگیرند، و با فامهایی از جنس نور و جلوههای ناشی از دیجیتال شدن، ماهیتی یکسر متفاوت مییابند. عمدۀ «نقاشی»های شهروز صدر در این مرحله در فضای مجازی دیده میشوند. در عالم داستانی و خیالین این تصاویر، ژانرهای شناختهشدۀ تاریخیهمچون منظره، پیکرنگاری، پرتره، طبیعت بیجان و گُلنگاری با روحیات شوخطبعانه هنرمند روایتی نو مییابند.
اما او در چرخشی دیگر، این انگارهها را به روی بوم نقاشی میکشد و در ابعادی متهورانه، به شیوهای کاملاً سنتی اجرا میکند. در این نقاشیهای عظیم، عناصر طراحانه حضوری دیگرگونه مییابند و طنازی جای خود را به هول و هیبت میدهد. بیان معترض و هنجارشکن هنرمند در قالب تاریخیِ نقاشیِ بزرگاندازه بیانی نو مییابد و مواجههای کمنظیر را برای مخاطب رقم میزند.
«گل گاوزبان»، که در رقابت با شیرهای انسانسر، نهنگهای بهگل نشسته، لشکر اجنۀ مسلح و مارانِ درهمتابیده پیروز میدان شده و «نقاشی» شده است، با ابعاد عظیمش بر مخاطب مسلط میشود و او را در دنیای رنگارنگ تخت خود مستغرق میکند. این نقاشیهای عظیم که همان انگارههای پرطرفدار دیجیتال را بر دیوار گالری مینشانند، به مخاطبان عالم مجازی که با سرعت و تعدد سر و کار دارند، درنگ و تأمل میآموزند. آنها تعریف نقاشی را در عالم امروز به پرسش میگیرند، و در سکوت طنیناندازشان، بیهیاهو؛سرکشاند و بنیانستیز. | هلیا دارابی