Forwarded from پیوند نگار
#اپوزسیون_یا_پارازیتهای_حکومتی...
☆قسمت اول :
زمان انتظاری سنگین شده است . گویی همگان در انتظار تحولی بزرگ هستند و می دانند که هم کشور بشدت نیازمند این تغییر بنیادی است، هم زندگی فردی افراد جامعه هم به گل نشسته و بسیاری از جمعیت هشتادمیلیونی گرفتار نان شب شده اند؛ بقیه هم که اهل کسب و کار سرمایه هستند، گرفتار رکودی شده اند که هیچ راه گریزی بر ان ندارند .
در این میان بحران و رنج و اندوه، آخوندی می گوید برای اقتصاد انقلاب نکردیم و آشکارا نشان میدهد که از عمق فاجعه ایی که اتفاق افتاده است هیچ اطلاعی ندارد، و چنان صحبت میکند که انگار برای طراحان طرحهای توسعه پاسخ میدهد؛ در حالی که امروز مردم بر سر زندگی و ابرو و شرف زندگیشان دست و پنجه نرم می کنند .
از طرفی کشورهای همسایه هم وضعیت بهتری ندارند، و مردمان آنها هم درست مانند ایرانیان گرفتار آشوب و تشویش و مرگ شده اند .
در هر کشوری یا یک عده دیکتاتور مردم را گروگان گرفته اند، یا یک عده تروریست بر زندگی آنها تسلط پیدا کرده و زندگیشان را مرگ عجین کرده اند .
این وضعیت بغرنج خون و اشک آلود مردم را مبهوت کرده است .
هرکسی در جایگاه خود در فکر نجات هست . فرقی ندارد در چه جایگاهی باشد. از حاکم گرفته تا مردم دنبال راه نجات برای فردای خود هستند . اما تفاوت اینجاست که مردم را سرد گم هم می کنند .
طبیعی است که نجات مردم در اتحاد و یگانگی است و این را همگان می دانتد و متوجه هستند که اگر مردم متحد شوند بزودی مشکل را ظرف دو یا سه هفته حل میکنند، و بهمین دلیل سعی دارند آنها را سردرگم کنند .
برای این کار ابزارهای مختلفی درست می کنند .
در داخل کشور یک گروه را اصلاح طلب و یک گروه را اصولگرا میکنند تا یک دوگانگی برای ذهنهای متوجه به حل کنیم ایجاد کنند .
در یک طرف دیگر با تبلیغ تجزیه طلبی و قوم گرایی یک دوگانگی در برابر تمامیت ملی ایجاد میکنند تا یک عده که تفکرات قومی هستند گرفتار این فریب شوند .
یک عده را سعی دارند با ارعاب و تطمیع درگیر مسائل فرعی کنند .
برخی را با امیدهای واهی به فردا محول میکنند و برخی را از جنگ میترسانند .
در خارج کشور آن تعداد اپوزسیون صادراتی درست کرده اند که حتی آگاه ترین افراد هم در یک جایی گرفتار یکی از این افراد شده و تلاششان توسط آنها هرز می شود .
برخی بنام پادشاهی خواه چنان عمل و صحبت میکنند که انگار کشور ملک شخصی آنها هست و امتیاز هواداری از شاهزاده را کسب کرده اند و شاهزده آنها را نماینده خود معرفی کرده و با عنوان حمایت و هواداری از او بقیه را از هر طیف و گروهی محکوم می کنند.
گروهی بعنوان جمهوری خواه برای جمهوری خود انواع اوصاف مختلف از اسم کشور یا شمارنده عددی درست کرده و دهها گروه جمهوری خواه درست کرده و هرکدام گروهی از مردم را فریب داده و دنبال خود می کشانند
گروهی بنام سوسیالیست انواع گروهها را راه انداخته و دهها گروه چپی که حتی با خودشان هم سازگاری ندارند را تشکیل داده اند .
برخی بنام فدرالیست صحبتهایی طرح میکنند که جز نفاق و تفرقه هیچ نتیجه و هدفی را پیگیری نمی کند .
برخی با عنوان سکولاریسم برای خود بساط باز کرده اند و گروهی را دور خود جمع کرده اند .
در میان آش شعله قلم کار، که همگی دارای ادعاهای بزرگ هستند، و صحبتهای گنده می کنند و صبح تا شب در حال زیرآب زدن دیگران هستند، هیچ طرح و برنامه عملی که عقل پسند و اجرایی باشد نیز برای هدفی که ظاهرا از آن صحبت میکنند - یعنی براندازی و گذر از جمهوری اسلامی - ارائه نمی دهند .
مدام برخی صحبتهای پیش پا افتاده، مانند فراخوان دادن و تشویق به شعارنویسی و این گونه صحبتها میکنند و این مطالب را مصداق مبارزه قلمداد میکنند و البته با حرارت هم خود را مخالف ششدانگ جمهوری اسلامی معرفی میکنند و مدعی هستند که برای آزادی ایران تلاش می کنند .
ادامه در قسمت دوم👇
☆قسمت اول :
زمان انتظاری سنگین شده است . گویی همگان در انتظار تحولی بزرگ هستند و می دانند که هم کشور بشدت نیازمند این تغییر بنیادی است، هم زندگی فردی افراد جامعه هم به گل نشسته و بسیاری از جمعیت هشتادمیلیونی گرفتار نان شب شده اند؛ بقیه هم که اهل کسب و کار سرمایه هستند، گرفتار رکودی شده اند که هیچ راه گریزی بر ان ندارند .
در این میان بحران و رنج و اندوه، آخوندی می گوید برای اقتصاد انقلاب نکردیم و آشکارا نشان میدهد که از عمق فاجعه ایی که اتفاق افتاده است هیچ اطلاعی ندارد، و چنان صحبت میکند که انگار برای طراحان طرحهای توسعه پاسخ میدهد؛ در حالی که امروز مردم بر سر زندگی و ابرو و شرف زندگیشان دست و پنجه نرم می کنند .
از طرفی کشورهای همسایه هم وضعیت بهتری ندارند، و مردمان آنها هم درست مانند ایرانیان گرفتار آشوب و تشویش و مرگ شده اند .
در هر کشوری یا یک عده دیکتاتور مردم را گروگان گرفته اند، یا یک عده تروریست بر زندگی آنها تسلط پیدا کرده و زندگیشان را مرگ عجین کرده اند .
این وضعیت بغرنج خون و اشک آلود مردم را مبهوت کرده است .
هرکسی در جایگاه خود در فکر نجات هست . فرقی ندارد در چه جایگاهی باشد. از حاکم گرفته تا مردم دنبال راه نجات برای فردای خود هستند . اما تفاوت اینجاست که مردم را سرد گم هم می کنند .
طبیعی است که نجات مردم در اتحاد و یگانگی است و این را همگان می دانتد و متوجه هستند که اگر مردم متحد شوند بزودی مشکل را ظرف دو یا سه هفته حل میکنند، و بهمین دلیل سعی دارند آنها را سردرگم کنند .
برای این کار ابزارهای مختلفی درست می کنند .
در داخل کشور یک گروه را اصلاح طلب و یک گروه را اصولگرا میکنند تا یک دوگانگی برای ذهنهای متوجه به حل کنیم ایجاد کنند .
در یک طرف دیگر با تبلیغ تجزیه طلبی و قوم گرایی یک دوگانگی در برابر تمامیت ملی ایجاد میکنند تا یک عده که تفکرات قومی هستند گرفتار این فریب شوند .
یک عده را سعی دارند با ارعاب و تطمیع درگیر مسائل فرعی کنند .
برخی را با امیدهای واهی به فردا محول میکنند و برخی را از جنگ میترسانند .
در خارج کشور آن تعداد اپوزسیون صادراتی درست کرده اند که حتی آگاه ترین افراد هم در یک جایی گرفتار یکی از این افراد شده و تلاششان توسط آنها هرز می شود .
برخی بنام پادشاهی خواه چنان عمل و صحبت میکنند که انگار کشور ملک شخصی آنها هست و امتیاز هواداری از شاهزاده را کسب کرده اند و شاهزده آنها را نماینده خود معرفی کرده و با عنوان حمایت و هواداری از او بقیه را از هر طیف و گروهی محکوم می کنند.
گروهی بعنوان جمهوری خواه برای جمهوری خود انواع اوصاف مختلف از اسم کشور یا شمارنده عددی درست کرده و دهها گروه جمهوری خواه درست کرده و هرکدام گروهی از مردم را فریب داده و دنبال خود می کشانند
گروهی بنام سوسیالیست انواع گروهها را راه انداخته و دهها گروه چپی که حتی با خودشان هم سازگاری ندارند را تشکیل داده اند .
برخی بنام فدرالیست صحبتهایی طرح میکنند که جز نفاق و تفرقه هیچ نتیجه و هدفی را پیگیری نمی کند .
برخی با عنوان سکولاریسم برای خود بساط باز کرده اند و گروهی را دور خود جمع کرده اند .
در میان آش شعله قلم کار، که همگی دارای ادعاهای بزرگ هستند، و صحبتهای گنده می کنند و صبح تا شب در حال زیرآب زدن دیگران هستند، هیچ طرح و برنامه عملی که عقل پسند و اجرایی باشد نیز برای هدفی که ظاهرا از آن صحبت میکنند - یعنی براندازی و گذر از جمهوری اسلامی - ارائه نمی دهند .
مدام برخی صحبتهای پیش پا افتاده، مانند فراخوان دادن و تشویق به شعارنویسی و این گونه صحبتها میکنند و این مطالب را مصداق مبارزه قلمداد میکنند و البته با حرارت هم خود را مخالف ششدانگ جمهوری اسلامی معرفی میکنند و مدعی هستند که برای آزادی ایران تلاش می کنند .
ادامه در قسمت دوم👇
Telegram
attach📎