Forwarded from پیوند نگار
#افشای_اسناد
" در مورد فعالیتهای وزارت اطلاعات . "
✅ #اعتیاد_نافرجام
《 قسمت اول 》
[ افشای روابط سری اداره کل فنی وزارت اطلاعات با سرویس امنیت فدرال روسیه]
🔸 شهید #محمدحسین_تاجیک که بخاطر ایستادگی در برابر اقدامات ضد مردمی واجا در نهایت توسط مامورین وزارت اطلاعات در حصرخانگی به قتل رسید، معتقد بود رابطه وزارت اطلاعات با حزب الله لبنان شبیه به کوری است که عصاکش کوری دگر شده!
🔸موضوع وابستگی اطلاعاتی ما به روسیه نباید خیال پردازی تلقّی گردد. محمدحسین تاجیک بنابر شناختی که از زیر و بم روابط وزارت اطلاعات ایران و FSB روسیه داشت شرح حال مراودات موجود بین این دو نهاد را که انباشته از سوء ظنّ و وابستگی است، به غیر از یک #اعتیاد_نافرجام نمی دانست.
🔸اداره فنّی واجا دفتری را در مسکو به مدیریت فردی بنام #عارفیان باز کرده است. دایره مذبور از این دفتر و ساختمان توأمانی که موسوم به دفاتر همکاریهای ریاست جمهوری بود، بعنوان شرکتی برای ابتیاع انواع وسائل #شنود از سرویس امنیت فدرال روسیه(FSB)، و کمپانی های روسی استفاده میکند.
🔸بطور مثال، شرکت زعیم بیشتر مایحتاج مربوط به ابزار اطلاعاتی ساخت روسیّه خود را از طریق این کانال ها فراهم آورد.
✅ اعتیاد نافرجام (#قسمت_دوم)
🔸افراد و کارکنان بسیاری از وزارت اطلاعات و این قماش منفعت طلبان، هم با سرویس امنیت فدرال روسیه FSB و هم با گروه شبه نظامی حزب الله لبنان در انجام این نوع معاملات و خرید و فروش تجهیزات شنود و استراق سمع عمومی فعّال بودند.
🔸آنها که با امور اطلاعاتی و امنیتی در ایران آشنا هستند حتما با اسامی افرادی همچون #ساجدی و #پناه_زاده و #غفوری آشنا هستند.
🔸آقای ساجدی در طرح محرمانه وزارت اطلاعات با همکاری و کمک سرویس اطلاعات روسیه نقش داشت که در این پروژه صدها سنسور بی سیم به منظور ایجاد ایستگاه های بازرسی بی سیم، در طول مرز کارگذاری کرده بودند.
🔸این سنسورها بر اساس نوع وظیفه ای که برای آنها تعریف شده، عمل کرده و اطلاعات مربوط به ورود و خروج اتباع ایران و کلا هر شخصی را بدون لزوم داشتن اتصال فیزیکی با آنها در پایگاه داده ها ضبط و ثبت میکرد. که این اطلاعات برای استفاده آتی وزارت اطلاعات نگهداری میگردد!
🔸 آقایان پناه زاده و غفوری هم از سوی اداره کل فنی وزارت اطلاعات مسئول خرید یک اپلیکیشن داده کاوی پیشرفته ساخت روسیه شده بودند که کارش عمل بر روی گوشی های تلفن همراه و گوشی های ارتباطات ماهواره ای از قبیل تورایا و اینمارست است. درخواست های عاجزانه نمایندگان واجا از سرویس امنیت فدرال روسیه FSB در جلسات خرید این تجهیزات سیطره این کشور بر ساختار اطلاعاتی ایران را هرچه بیشتر روشن میکرد.
🔸غفوری سفرهای متعدّدی به روسیه کرد. در این دید و بازدیدها، وی با یکی از مدیران ارشد FSB روسیه که مسئول برنامه ماهواره اف اس بی نیز بود، یک دوستی تنگاتنگ طرح ریزی نمود.
🔸 این مودّت در حدی بود که هر وقت فرصت مسافرتی رخ می داد، برای صرف شام، آنها از یکدیگر در منازل شخصی خود دعوت بعمل می آوردند.
#افشای_اسناد
🔴خیانت مدیران وزارت اطلاعات
🔸در رابطه با روابط بیش از حد صمیمانه غفوری، پناه زاده و ساجدی با مدیران ارشد FSB شایعاتی در مورد ملاقات های شوم و نگران کننده آنها و احتمال وجود انتقال اطلاعات از نوع #جاسوسی به روسیه در معاونت #ضدجاسوسی واجا در جریان بود. ولی جعبه سیاه از تأیید صحّت و یا سقم آنها عاجز است.
🔸در این برهه از زمان، شهید #محمدحسین_تاجیک همیشه خاطر نشان میکرد که فقط دو کشور هستند که دارای دفاتری با اهداف جاسوسی معیّن و عزم راسخ در اجرای برنامه های دیپلماتیک یاهمکاری های اطلاعاتی خود می باشند و آنها عبارتند از ایالات متّحده آمریکا و فدراسیون روسیه!
#افشای_اسناد
🔸در ابتدای دهه ۹۰ تعدادی ازمهندسین و تیم فنی سرویس امنیت فدرال روسیه
برای نصب و راه اندازی یک سامانه استراق سمع و شنود، با واسطه همین افراد راهی ایران شدند.
🚨 علیرغم اینکه متخصّصین وزارت اطلاعات با ارزیابی برنامه های اف اس بی سعی نمودند ویروس ها و احتمال اینکه سیستم شنود ثانویه ای در این تجهیزات کارگزاری شده باشد را شناسایی کنند، اما اف اس بی با استفاده از امکاناتی که در اختیارش گذاشته شده بود، شبکه گوشی های همراه ایران را به ویروس آلوده کرد و موفّق به جمع آوری داده ها شده و از کشور خارج شدند!!
" در مورد فعالیتهای وزارت اطلاعات . "
✅ #اعتیاد_نافرجام
《 قسمت اول 》
[ افشای روابط سری اداره کل فنی وزارت اطلاعات با سرویس امنیت فدرال روسیه]
🔸 شهید #محمدحسین_تاجیک که بخاطر ایستادگی در برابر اقدامات ضد مردمی واجا در نهایت توسط مامورین وزارت اطلاعات در حصرخانگی به قتل رسید، معتقد بود رابطه وزارت اطلاعات با حزب الله لبنان شبیه به کوری است که عصاکش کوری دگر شده!
🔸موضوع وابستگی اطلاعاتی ما به روسیه نباید خیال پردازی تلقّی گردد. محمدحسین تاجیک بنابر شناختی که از زیر و بم روابط وزارت اطلاعات ایران و FSB روسیه داشت شرح حال مراودات موجود بین این دو نهاد را که انباشته از سوء ظنّ و وابستگی است، به غیر از یک #اعتیاد_نافرجام نمی دانست.
🔸اداره فنّی واجا دفتری را در مسکو به مدیریت فردی بنام #عارفیان باز کرده است. دایره مذبور از این دفتر و ساختمان توأمانی که موسوم به دفاتر همکاریهای ریاست جمهوری بود، بعنوان شرکتی برای ابتیاع انواع وسائل #شنود از سرویس امنیت فدرال روسیه(FSB)، و کمپانی های روسی استفاده میکند.
🔸بطور مثال، شرکت زعیم بیشتر مایحتاج مربوط به ابزار اطلاعاتی ساخت روسیّه خود را از طریق این کانال ها فراهم آورد.
✅ اعتیاد نافرجام (#قسمت_دوم)
🔸افراد و کارکنان بسیاری از وزارت اطلاعات و این قماش منفعت طلبان، هم با سرویس امنیت فدرال روسیه FSB و هم با گروه شبه نظامی حزب الله لبنان در انجام این نوع معاملات و خرید و فروش تجهیزات شنود و استراق سمع عمومی فعّال بودند.
🔸آنها که با امور اطلاعاتی و امنیتی در ایران آشنا هستند حتما با اسامی افرادی همچون #ساجدی و #پناه_زاده و #غفوری آشنا هستند.
🔸آقای ساجدی در طرح محرمانه وزارت اطلاعات با همکاری و کمک سرویس اطلاعات روسیه نقش داشت که در این پروژه صدها سنسور بی سیم به منظور ایجاد ایستگاه های بازرسی بی سیم، در طول مرز کارگذاری کرده بودند.
🔸این سنسورها بر اساس نوع وظیفه ای که برای آنها تعریف شده، عمل کرده و اطلاعات مربوط به ورود و خروج اتباع ایران و کلا هر شخصی را بدون لزوم داشتن اتصال فیزیکی با آنها در پایگاه داده ها ضبط و ثبت میکرد. که این اطلاعات برای استفاده آتی وزارت اطلاعات نگهداری میگردد!
🔸 آقایان پناه زاده و غفوری هم از سوی اداره کل فنی وزارت اطلاعات مسئول خرید یک اپلیکیشن داده کاوی پیشرفته ساخت روسیه شده بودند که کارش عمل بر روی گوشی های تلفن همراه و گوشی های ارتباطات ماهواره ای از قبیل تورایا و اینمارست است. درخواست های عاجزانه نمایندگان واجا از سرویس امنیت فدرال روسیه FSB در جلسات خرید این تجهیزات سیطره این کشور بر ساختار اطلاعاتی ایران را هرچه بیشتر روشن میکرد.
🔸غفوری سفرهای متعدّدی به روسیه کرد. در این دید و بازدیدها، وی با یکی از مدیران ارشد FSB روسیه که مسئول برنامه ماهواره اف اس بی نیز بود، یک دوستی تنگاتنگ طرح ریزی نمود.
🔸 این مودّت در حدی بود که هر وقت فرصت مسافرتی رخ می داد، برای صرف شام، آنها از یکدیگر در منازل شخصی خود دعوت بعمل می آوردند.
#افشای_اسناد
🔴خیانت مدیران وزارت اطلاعات
🔸در رابطه با روابط بیش از حد صمیمانه غفوری، پناه زاده و ساجدی با مدیران ارشد FSB شایعاتی در مورد ملاقات های شوم و نگران کننده آنها و احتمال وجود انتقال اطلاعات از نوع #جاسوسی به روسیه در معاونت #ضدجاسوسی واجا در جریان بود. ولی جعبه سیاه از تأیید صحّت و یا سقم آنها عاجز است.
🔸در این برهه از زمان، شهید #محمدحسین_تاجیک همیشه خاطر نشان میکرد که فقط دو کشور هستند که دارای دفاتری با اهداف جاسوسی معیّن و عزم راسخ در اجرای برنامه های دیپلماتیک یاهمکاری های اطلاعاتی خود می باشند و آنها عبارتند از ایالات متّحده آمریکا و فدراسیون روسیه!
#افشای_اسناد
🔸در ابتدای دهه ۹۰ تعدادی ازمهندسین و تیم فنی سرویس امنیت فدرال روسیه
برای نصب و راه اندازی یک سامانه استراق سمع و شنود، با واسطه همین افراد راهی ایران شدند.
🚨 علیرغم اینکه متخصّصین وزارت اطلاعات با ارزیابی برنامه های اف اس بی سعی نمودند ویروس ها و احتمال اینکه سیستم شنود ثانویه ای در این تجهیزات کارگزاری شده باشد را شناسایی کنند، اما اف اس بی با استفاده از امکاناتی که در اختیارش گذاشته شده بود، شبکه گوشی های همراه ایران را به ویروس آلوده کرد و موفّق به جمع آوری داده ها شده و از کشور خارج شدند!!
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #گزارش_بررسی_کانون_دیده_بانان_زمین_از_180_منطقه_حفاظت_شده_در_اکوسیستمهای_کوهستانی_و_تالابی_کشو_در_قالب_هفت_ناحیه_جغرافیایی
ادامه ناحیه شش:
#جلگه_خوزستان
#شادگان
منطقه4جلگه.خوزستان
#تالاب_بین_المللی_و_پناهگاه_حیات_وحش_شادگان
IRAN-Shadegan Wildlife Refg &International Wetlan (Shadegan wetland & Musa Marsh & Alomayeh Marsh
#قسمت_دوم:
#حفاظتی_که_انجام_نشد
#نگاهی_به_سد_سازیهای_رودخانه_های_تامین_کننده_آب_تالاب_بین_المللی_شادگان_اشاره_میشود:
◄ #سد_سازیهای_حوزه_آبخیز_رودخانه_مارون_جرّاحی که از مهمترین منابع تامین کننده آب تالاب بین المللی شادگان است:
#رودخانه جرّاحی با طول 438 کیلومتر و با وسعت حوضه آبگیر ی معادل یک میلیون و 110هزار هکتار( کتاب رودها و رودخانه های ایران- گیتاشناسی- 1376) سفر خود را از ارتفاعات غربی یاسوج آغاز می کند.
این رودخانه دارای زیر شاخه های بسیاری در پیکره زاگرس و در محدوده استانهای کهگیلویه و بویراحمد و استان خوزستان میباشد که از شرق به غرب عبارتنداز:
-رودخانه لوداب
-رودخانه شبلیز
- رودخانه آب خرکس
- رودخانه آب شور
- رودخانه چاروساق
- رودخانه قلات
- رودخانه خروار
- رودخانه ابوالعباس
- رودخانه زرد
- رودخانه آب زرک
- رودخانه اعلا
- رودخانه تلخ
- رودخانه تنگ تلخ
- رودخانه بابا احمد
- رودخانه ابوا لفارس
- رودخانه رازک
- رودخانه مارون
- رودخانه رامهرمز
- رودخانه صندلی و..... .
گفتنی است رودخانه جراحی تا نزدیک شهر رامشیر نام زیر شاخه های اشاره شده را دارد و از این نقطه با پیوست سه رودخانه #مارن #رامهرم #اعلا، نام آن جرّاحی می شود.
این رودخانه بعد از عبور از جنوب منطقه حفاظت شده دیمه، طی حدود 70 کیلومتر به بندرماهشهر می رسد و بعد از عبور از راه آهن اهواز - بندر امام خمینی، به لحاظ شیب بسیار کم اراضی تالابی شمال تالاب بین المللی شادگان و همچنین استفاده کشاورزان به نهرهای بسیار زیادی تقسیم و از طریق این نهرها وارد تالاب شادگان می شده است.
#نام_این_نهرها عموما برگرفته از روستا های این منطقه است چون:
- نهر شادگان
- نهر گبین
- نهر آبشار قدیم و جدید
- نهر عنایتی
- نهر مسیر
- نهر سعدی
- نهر عبودی
- نهر خروسی
- نهر ناصری
- نهر کیادی و....
#سدهایی که تاکنون راه این رودخانه بزرگ را بر روی تالاب شادگان بسته عبارتند از:
- سد مارون (رودخانه مارون)
- سد رامهرمز یا سد جره (رودخانه زرد )
- سد آریوبرزن (در حال اجرا- رودخانه مارون)
- سد پارسل یا سد بنگستان ( آبراهه پارسل)
- سد شوه حمید ( آبراه شوه حمید)
- سد کلتندر ( آبراهه کلتندر )
- سد شراب گرو
- سد تشان - و...
و سدهایی که در راه است:
- سد کلات دهشت ( رودخانه مارون)
- سد گدار تختی ( رودخانه مارون )
- سد صیدون (رودخانه اعلاء)
- سد ابوالعباس ( رودخانه زرد)
- سد ابوا لفارس ( رودخانه ابوالفارس)
- سد تلخ.(رودتلخ)
- سد زیر زرد (رودخانه اعلاء)
- سد سادات ( رودخانه لوداب)
- سد قلات (رودخانه قلات)
غیر از رودخانه #مارون_جراحی، رودخانه #دز و #کارون نیز از هزاره های دور تغذیه کننده مستقیم و غیرمستقیم تالاب بین المللی شادگان بوده انده که #مافیای_سدساز شاهرگ این ابر رودها را در پیکره کوهستانی زاگرس با تخریب های فاجعه بار در این ابرسازه های آب ساز طبیعی بر روی آنها بست که در ادامه به نام این سدها اشاره می شود:
ادامه👇👇
ادامه ناحیه شش:
#جلگه_خوزستان
#شادگان
منطقه4جلگه.خوزستان
#تالاب_بین_المللی_و_پناهگاه_حیات_وحش_شادگان
IRAN-Shadegan Wildlife Refg &International Wetlan (Shadegan wetland & Musa Marsh & Alomayeh Marsh
#قسمت_دوم:
#حفاظتی_که_انجام_نشد
#نگاهی_به_سد_سازیهای_رودخانه_های_تامین_کننده_آب_تالاب_بین_المللی_شادگان_اشاره_میشود:
◄ #سد_سازیهای_حوزه_آبخیز_رودخانه_مارون_جرّاحی که از مهمترین منابع تامین کننده آب تالاب بین المللی شادگان است:
#رودخانه جرّاحی با طول 438 کیلومتر و با وسعت حوضه آبگیر ی معادل یک میلیون و 110هزار هکتار( کتاب رودها و رودخانه های ایران- گیتاشناسی- 1376) سفر خود را از ارتفاعات غربی یاسوج آغاز می کند.
این رودخانه دارای زیر شاخه های بسیاری در پیکره زاگرس و در محدوده استانهای کهگیلویه و بویراحمد و استان خوزستان میباشد که از شرق به غرب عبارتنداز:
-رودخانه لوداب
-رودخانه شبلیز
- رودخانه آب خرکس
- رودخانه آب شور
- رودخانه چاروساق
- رودخانه قلات
- رودخانه خروار
- رودخانه ابوالعباس
- رودخانه زرد
- رودخانه آب زرک
- رودخانه اعلا
- رودخانه تلخ
- رودخانه تنگ تلخ
- رودخانه بابا احمد
- رودخانه ابوا لفارس
- رودخانه رازک
- رودخانه مارون
- رودخانه رامهرمز
- رودخانه صندلی و..... .
گفتنی است رودخانه جراحی تا نزدیک شهر رامشیر نام زیر شاخه های اشاره شده را دارد و از این نقطه با پیوست سه رودخانه #مارن #رامهرم #اعلا، نام آن جرّاحی می شود.
این رودخانه بعد از عبور از جنوب منطقه حفاظت شده دیمه، طی حدود 70 کیلومتر به بندرماهشهر می رسد و بعد از عبور از راه آهن اهواز - بندر امام خمینی، به لحاظ شیب بسیار کم اراضی تالابی شمال تالاب بین المللی شادگان و همچنین استفاده کشاورزان به نهرهای بسیار زیادی تقسیم و از طریق این نهرها وارد تالاب شادگان می شده است.
#نام_این_نهرها عموما برگرفته از روستا های این منطقه است چون:
- نهر شادگان
- نهر گبین
- نهر آبشار قدیم و جدید
- نهر عنایتی
- نهر مسیر
- نهر سعدی
- نهر عبودی
- نهر خروسی
- نهر ناصری
- نهر کیادی و....
#سدهایی که تاکنون راه این رودخانه بزرگ را بر روی تالاب شادگان بسته عبارتند از:
- سد مارون (رودخانه مارون)
- سد رامهرمز یا سد جره (رودخانه زرد )
- سد آریوبرزن (در حال اجرا- رودخانه مارون)
- سد پارسل یا سد بنگستان ( آبراهه پارسل)
- سد شوه حمید ( آبراه شوه حمید)
- سد کلتندر ( آبراهه کلتندر )
- سد شراب گرو
- سد تشان - و...
و سدهایی که در راه است:
- سد کلات دهشت ( رودخانه مارون)
- سد گدار تختی ( رودخانه مارون )
- سد صیدون (رودخانه اعلاء)
- سد ابوالعباس ( رودخانه زرد)
- سد ابوا لفارس ( رودخانه ابوالفارس)
- سد تلخ.(رودتلخ)
- سد زیر زرد (رودخانه اعلاء)
- سد سادات ( رودخانه لوداب)
- سد قلات (رودخانه قلات)
غیر از رودخانه #مارون_جراحی، رودخانه #دز و #کارون نیز از هزاره های دور تغذیه کننده مستقیم و غیرمستقیم تالاب بین المللی شادگان بوده انده که #مافیای_سدساز شاهرگ این ابر رودها را در پیکره کوهستانی زاگرس با تخریب های فاجعه بار در این ابرسازه های آب ساز طبیعی بر روی آنها بست که در ادامه به نام این سدها اشاره می شود:
ادامه👇👇
Telegram
attach📎
Forwarded from Attach Master
🆘 “ #فیک_نیوز ” #دقیقاً_چیست؟ #و_چگونه_آنرا_شناسایی_کنیم؟
✍ جیمز تیتکامب، جیمز کارسون
ترجمه: جویا آروین
#قسمت_اول 👇
دو سال پیش از این، «فیک نیوز» (یا «دروغپراکنی») اصطلاح پرکاربردی نبود اما اکنون یکی از بزرگترین تهدیدها برای دمکراسی، بحث آزاد و نظم غربی شمرده میشود. دونالد ترامپ به این اصطلاح بسیار علاقه دارد و واژهنامهی کالینز نیز آن را بهعنوان «واژهی سال» برای سال ۲۰۱۷ برگزید.
فیک نیوز به تنشهایی میان ملتها انجامیده است و ممکن است باعث شود مقرراتی برای شبکههای اجتماعی وضع شود. با این همه در این باره که فیک نیوز چیست و در موردِ آن چه باید کرد هیچ توافقی وجود ندارد. برخی از آنچه در این زمینه نیاز دارید بدانید در این نوشته آمده است.
◀️ #سرچشمههای_فیک_نیوز
هزاران سال است که حکومتها و قدرتمندان اطلاعات را چون جنگافزاری به کار میگیرند تا برای خود حمایت کسب کنند و از مخالفتها بکاهند. مشهور است که اکتاوین، نخستین امپراتو روم، در واپسین جنگ در جمهوری روم، کارزاری از اخبار جعلی به راه انداخت تا بر مارکوس آنتونیوس پیروز شود. پس از آن هم نامش را به آگوستوس تغییر داد و خود را چون شخصی خوشایند و شاداب پرآوازه کرد که تا زمان پیری هم هنوز از این آوازه بهره میبرد.
در سدهی بیستم شکلهای جدید ارتباط جمعی باعث شد قدرت تبلیغات و اقناع بهویژه در زمانهای جنگ و در رژیمهای فاشیست افزایش یابد. این نوع از تبلیغات عموماً از سوی حکومتها حمایت و کنترل میشد، اما ستیزهای ایدئولوژیک که کمرنگ شدند این نوع تبلیغات نیز رنگ باخت. همچنین مردم وقتی با وسایل ارتباط جمعی بیشتر خو گرفتند قادر شدند بهآسانی آنها را رمزگشایی کنند و بفهمند که چه در پشت آنها هست.
◀️ #اینترنت_و شبکههای_اجتماعی #چگونه_چیزها_را_تغییر_میدهند؟
زمانی که اینترنت نبود توزیع اطلاعات بسیار گرانتر تمام میشد، اعتمادسازی سالها زمان میبرد، و اخبار و رسانه تعریفهای سادهای داشتند، و به همین دلایل قاعدهمند کردن کار آسانتری بود.
اما با پیدایش رسانههای جمعی بسیاری از سدهایی که نمیگذاشت فیک نیوز جوامع دمکراتیک را درنوردد شکسته شد. بهطور خاص پیدایش رسانههای جمعی به هر شخصی این قدرت را داد که به تولید و انتشار اطلاعات بپردازد و این امکان بهویژه برای کسانی فراهم شد که بیشتر از همه با نحوهی کار شبکههای اجتماعی آشنایی دارند.
فیسبوک و توییتر مردم را قادر کردند در مقیاس گستردهتری نسبت به قبل به تبادل اطلاعات بپردازند، و پلتفرمهایی چون وردپرس به هر کسی اجازه داد بهآسانی وبسایتی زنده و فعال برای خود دست و پا کند. خلاصه کنیم، با پیدایش رسانههای جمعی موانعی که پیشتر در مقابل تولید فیک نیوز بود برداشته شد.
◀️ #تأثیر_روسیه، #انتخابات۲۰۱۶در_آمریکا_و_ترامپ
ترامپ در هژدهم ژانویه برندگان «جایزهی فیک نیوز» را − که بارها دربارهاش توئیت کرده بود −اعلام کرد و با این کار حملهاش بر شماری از رسانههای اصلی در آمریکا را تشدید کرد. رئیسجمهوری جمهوریخواه و گستاخ از طریق رسانهی مورد علاقهاش توییتر به ده رسانه نشان افتخار فیک نیوز داد.
به هر حال، فریبکاری و دروغ از همان آغاز پیدایش اینترنت با آن همراه بوده است اما فقط در دو سال گذشته است که کارزارهای سازمانیافته و سیستمیک برای تولید اخبار دروغ، که اغلب با حکومتها در پیوند بودهاند، ظهور یافته و تأثیر این امر بر دمکراسی و جامعه با باریکبینی بررسی شده است.
پارسال انتخابات آمریکا زمینهای برای تولید فیک نیوز پدید آورد. برخی دانلد ترامپ را بهدلیل گفتار نامعمول و خلاف جریانش و بهخاطر بیاعتمادیش به رسانههای جریان اصلی (Mainstream media) ستودند. دیگران نیز دو-قطبی شدنِ جامعه را نکوهش کردند چون باعث شد خوانندگان بیشتر خبرهایی را باور و همرسانی کنند که با باورهایشان همخوانی دارند.
برخی حکومتها برای تولید محتوا و اطلاعات ساختگی به سود خود بر روی اینترنت هزینه میکنند. نمودار زیر که از سوی «بنیاد خانهی آزادی» منتشر شده است نشان میدهد که شمار کشورهایی که در آنها حکومتها برای تولید اطلاعات جعلی هزینه کردهاند از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ افزایش یافته است.
#ادامه_مطلب در #قسمت_دوم 👈
✍ جیمز تیتکامب، جیمز کارسون
ترجمه: جویا آروین
#قسمت_اول 👇
دو سال پیش از این، «فیک نیوز» (یا «دروغپراکنی») اصطلاح پرکاربردی نبود اما اکنون یکی از بزرگترین تهدیدها برای دمکراسی، بحث آزاد و نظم غربی شمرده میشود. دونالد ترامپ به این اصطلاح بسیار علاقه دارد و واژهنامهی کالینز نیز آن را بهعنوان «واژهی سال» برای سال ۲۰۱۷ برگزید.
فیک نیوز به تنشهایی میان ملتها انجامیده است و ممکن است باعث شود مقرراتی برای شبکههای اجتماعی وضع شود. با این همه در این باره که فیک نیوز چیست و در موردِ آن چه باید کرد هیچ توافقی وجود ندارد. برخی از آنچه در این زمینه نیاز دارید بدانید در این نوشته آمده است.
◀️ #سرچشمههای_فیک_نیوز
هزاران سال است که حکومتها و قدرتمندان اطلاعات را چون جنگافزاری به کار میگیرند تا برای خود حمایت کسب کنند و از مخالفتها بکاهند. مشهور است که اکتاوین، نخستین امپراتو روم، در واپسین جنگ در جمهوری روم، کارزاری از اخبار جعلی به راه انداخت تا بر مارکوس آنتونیوس پیروز شود. پس از آن هم نامش را به آگوستوس تغییر داد و خود را چون شخصی خوشایند و شاداب پرآوازه کرد که تا زمان پیری هم هنوز از این آوازه بهره میبرد.
در سدهی بیستم شکلهای جدید ارتباط جمعی باعث شد قدرت تبلیغات و اقناع بهویژه در زمانهای جنگ و در رژیمهای فاشیست افزایش یابد. این نوع از تبلیغات عموماً از سوی حکومتها حمایت و کنترل میشد، اما ستیزهای ایدئولوژیک که کمرنگ شدند این نوع تبلیغات نیز رنگ باخت. همچنین مردم وقتی با وسایل ارتباط جمعی بیشتر خو گرفتند قادر شدند بهآسانی آنها را رمزگشایی کنند و بفهمند که چه در پشت آنها هست.
◀️ #اینترنت_و شبکههای_اجتماعی #چگونه_چیزها_را_تغییر_میدهند؟
زمانی که اینترنت نبود توزیع اطلاعات بسیار گرانتر تمام میشد، اعتمادسازی سالها زمان میبرد، و اخبار و رسانه تعریفهای سادهای داشتند، و به همین دلایل قاعدهمند کردن کار آسانتری بود.
اما با پیدایش رسانههای جمعی بسیاری از سدهایی که نمیگذاشت فیک نیوز جوامع دمکراتیک را درنوردد شکسته شد. بهطور خاص پیدایش رسانههای جمعی به هر شخصی این قدرت را داد که به تولید و انتشار اطلاعات بپردازد و این امکان بهویژه برای کسانی فراهم شد که بیشتر از همه با نحوهی کار شبکههای اجتماعی آشنایی دارند.
فیسبوک و توییتر مردم را قادر کردند در مقیاس گستردهتری نسبت به قبل به تبادل اطلاعات بپردازند، و پلتفرمهایی چون وردپرس به هر کسی اجازه داد بهآسانی وبسایتی زنده و فعال برای خود دست و پا کند. خلاصه کنیم، با پیدایش رسانههای جمعی موانعی که پیشتر در مقابل تولید فیک نیوز بود برداشته شد.
◀️ #تأثیر_روسیه، #انتخابات۲۰۱۶در_آمریکا_و_ترامپ
ترامپ در هژدهم ژانویه برندگان «جایزهی فیک نیوز» را − که بارها دربارهاش توئیت کرده بود −اعلام کرد و با این کار حملهاش بر شماری از رسانههای اصلی در آمریکا را تشدید کرد. رئیسجمهوری جمهوریخواه و گستاخ از طریق رسانهی مورد علاقهاش توییتر به ده رسانه نشان افتخار فیک نیوز داد.
به هر حال، فریبکاری و دروغ از همان آغاز پیدایش اینترنت با آن همراه بوده است اما فقط در دو سال گذشته است که کارزارهای سازمانیافته و سیستمیک برای تولید اخبار دروغ، که اغلب با حکومتها در پیوند بودهاند، ظهور یافته و تأثیر این امر بر دمکراسی و جامعه با باریکبینی بررسی شده است.
پارسال انتخابات آمریکا زمینهای برای تولید فیک نیوز پدید آورد. برخی دانلد ترامپ را بهدلیل گفتار نامعمول و خلاف جریانش و بهخاطر بیاعتمادیش به رسانههای جریان اصلی (Mainstream media) ستودند. دیگران نیز دو-قطبی شدنِ جامعه را نکوهش کردند چون باعث شد خوانندگان بیشتر خبرهایی را باور و همرسانی کنند که با باورهایشان همخوانی دارند.
برخی حکومتها برای تولید محتوا و اطلاعات ساختگی به سود خود بر روی اینترنت هزینه میکنند. نمودار زیر که از سوی «بنیاد خانهی آزادی» منتشر شده است نشان میدهد که شمار کشورهایی که در آنها حکومتها برای تولید اطلاعات جعلی هزینه کردهاند از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ افزایش یافته است.
#ادامه_مطلب در #قسمت_دوم 👈
Telegram
📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #فیک_نیوز_دقیقاً_چیست؟ #و_چگونه_آن_را_شناسایی_کنیم؟
✍جیمز تیتکامب، جیمز کارسون
ترجمه: جویا آروین
#قسمت_دوم.
#تأثیر_روسیه_انتخابات۲۰۱۶در_آمریکا و #ترامپ
#حباب_فیلترها
پیدایش رسانههای اجتماعی هم خودش یک عامل اصلی در این زمینه بود. تارنماهایی چون فیسبوک متهم هستند که باعث میشوند #حباب_فیلترها (filter bubble) پدید آید، یعنی به افراد فقط چیزهایی نشان داده شود که میپسندند یا موافق نظر آنان است و آن چیزهایی که نمیپسندند و یا مخالف نظرشان است از آنان پنهان میماند.
حباب فیلتر اصطلاحاً به شکلی از فیلتر شدن محتوا گفته میشود که معمولاً در شبکههای اجتماعی روی میدهد. سازوکار این نوع فیلتر شدن به این صورت است اجازه نمیدهد دیدگاههای مخالف دیدگاه ما به ما برسد، بلکه باعث میشود ما در حصار اندیشهها و دیدگاههای مشابه خودمان گرفتار شویم.
منتقدان فیسبوک و توییتر معتقداند که این تارنماها به این هدف ساخته شدهاند که اطلاعات جعلی منتشر کنند و دایرهی گسترش خبرهای جعلی وابسته است به اینکه بتواند به شکل ویروسی انتشار یابد و این اغلب بیش از آنکه به راست بودن خبر بستگی داشته باشد به احساسات و واکنشهای عاطفی بستگی دارد.
سرخطهای خبری مثل «پاپ از ترامپ حمایت کرد»، «هیلاری به داعش سلاح فروخته است»، «مأمور افبیآی که در فاش شدن ماجرای ایمیلهای هیلاری مظنون بود کشته شد» در هنگام انتخابات بهطور ویروسی بر روی فیسبوک منتشر شد و انبوهی از همرسانیها را پدید آورند.
اما #فیک_نیوز_محدود_به_آمریکا_نیست.
بر طبق پژوهشی که بنیاد خانهی آزادی انجام داده، در سال ۲۰۱۷، ۳۰ حکومت به نظرسازان پول دادهاند تا تبلیغات آنلاین را برایشان ارتقا دهند. نمودار زیر این مطلب را نشان میدهد.
#فیک_نیوز_دقیقاً_چیست؟
وقتی میخواهیم دربارهی فیک نیوز کاری بکنیم یکی با این مشکل روبهرو خواهیم شد که فیک نیوز در شکلهای گوناگون و از سوی عاملهای گوناگون و با انگیزههای گوناگون منتشر میشود.
در زیر چند تا از این شکلها و عاملها و انگیزهها را بازگو میکنیم:
#محتوای_احساسی_با انگیزهی_تجاری:
خبرهایی که انگیزهی ایدئولوژیک ندارند اما اغلب هیچ مبنایی در واقعیت ندارند.
هدف اصلی این نوع از فیک نیوز این است که ترافیک شبکه را بالا برده و در نتیجه درآمد تبلیغاتی کسب کنند.
برای مثال بیشترِ وبسایتهایی که خودبهخود بالا میآیند (pop-up) در این دسته جای میگیرند.
#اطلاعات_جعلی_که_از_سوی_حکومتها_پشتیبانی_میشوند:
در اینجا هدف درآمد نیست، بلکه تأثیرگذاری است.
مراکزی مثلاً در روسیه یا دیگر کشورها ممکن است در سطح داخلی یا بینالمللی به تولید محتوا بپردازند تا بر افکار عمومی تأثیر بگذارند و یا چنددستگی پدید آورند و یا این توهم را ایجاد کنند که از یک کاندید یا دیدگاه خاص پشتیبانی میکنند.
خبرهای جعلی ممکن است با خبرهای راست و احساسبرانگیز آمیخته شوند.
#وبسایتهای_بسیار_جانبدار:
این وبسایتها میتوانند واقعیت را با ظن و گمان در هم آمیزند و آشکارا از یک دیدگاه یا حزب سیاسی دفاع میکنند و اغلب خود را جایگزینی برای رسانههای جریان اصلی معرفی میکنند.
#شبکههای_اجتماعی:
دستههای روباتهای توییتری که تصویرهای ناروشن یا گمراه کننده منتشر میکنند، تبلیغاتی که با حمایت مالی، مثلاً از سوی سازمان اطلاعات روسیه، بر روی فیسبوک منتشر میشوند، ویدئوهایی که در یوتیوب منتشر میشود و رخدادهای تروریستی را شوخی قلمداد میکند—اینها همه بخشی از شبکههای اجتماعی هستند.
#هجو_یا_طنز:
مطالب غیرجدی و فکاهی که بر روی اینترنت منتشر میشوند—برای مثال، وبسایتهای چون The Onion و Daily Mash –ممکن است فیک نیوز عرضه کنند.
بر اینها باید افزود خبرهایی که از سوی رسانههای اصلی منتشر میشوند و فریبآمیز یا دروغ هستند اما با خوشنیتی انتشار مییابند.
و البته هستند کسانی چون دونالد ترامپ که همواره خبرگزاریهایی چون سیانان و نیویورک تایمز را فیک نیوز میدانند. همچنین در دولت او بود که اصطلاح « #واقعیتهای_جایگزین » وضع شد وقتی شواهدی از حضور کمجمعیت مردم در مراسم آغاز به کار او نشان داده شد.
پاسخ و واکنش به فیک نیوز بهدلیل تعریفها و انگیزههای گوناگونی که دارد بهغایت دشوار است.
میتوان از راه محدود کردن تبلیغات با برخی از انواع فیک نیوز، برای مثال فیک نیوز با انگیزهی تجاری، مقابله کرد.
اما با این کار نمیتوان با کارزارهایی که برای اطلاعات جعلی بر پا شدهاند مقابله کرد.
فیسبوک هشدارهایی برای احتمال فیک نیوز بودن راهاندازی کرده است، ولی این کار چندان کمکی به ما نمیکند که با محتوایی که بر روی خود این سایت هست مقابله کنیم.
طبق گزارش خانهی آزادی، جدول زیر ۳۰ کشوری را نشان میدهد که در آنها حکومت برای تولید محتوا به سود خود بر روی اینترنت هزینه میکند👇
ادامهدر قسمت سوم👈
✍جیمز تیتکامب، جیمز کارسون
ترجمه: جویا آروین
#قسمت_دوم.
#تأثیر_روسیه_انتخابات۲۰۱۶در_آمریکا و #ترامپ
#حباب_فیلترها
پیدایش رسانههای اجتماعی هم خودش یک عامل اصلی در این زمینه بود. تارنماهایی چون فیسبوک متهم هستند که باعث میشوند #حباب_فیلترها (filter bubble) پدید آید، یعنی به افراد فقط چیزهایی نشان داده شود که میپسندند یا موافق نظر آنان است و آن چیزهایی که نمیپسندند و یا مخالف نظرشان است از آنان پنهان میماند.
حباب فیلتر اصطلاحاً به شکلی از فیلتر شدن محتوا گفته میشود که معمولاً در شبکههای اجتماعی روی میدهد. سازوکار این نوع فیلتر شدن به این صورت است اجازه نمیدهد دیدگاههای مخالف دیدگاه ما به ما برسد، بلکه باعث میشود ما در حصار اندیشهها و دیدگاههای مشابه خودمان گرفتار شویم.
منتقدان فیسبوک و توییتر معتقداند که این تارنماها به این هدف ساخته شدهاند که اطلاعات جعلی منتشر کنند و دایرهی گسترش خبرهای جعلی وابسته است به اینکه بتواند به شکل ویروسی انتشار یابد و این اغلب بیش از آنکه به راست بودن خبر بستگی داشته باشد به احساسات و واکنشهای عاطفی بستگی دارد.
سرخطهای خبری مثل «پاپ از ترامپ حمایت کرد»، «هیلاری به داعش سلاح فروخته است»، «مأمور افبیآی که در فاش شدن ماجرای ایمیلهای هیلاری مظنون بود کشته شد» در هنگام انتخابات بهطور ویروسی بر روی فیسبوک منتشر شد و انبوهی از همرسانیها را پدید آورند.
اما #فیک_نیوز_محدود_به_آمریکا_نیست.
بر طبق پژوهشی که بنیاد خانهی آزادی انجام داده، در سال ۲۰۱۷، ۳۰ حکومت به نظرسازان پول دادهاند تا تبلیغات آنلاین را برایشان ارتقا دهند. نمودار زیر این مطلب را نشان میدهد.
#فیک_نیوز_دقیقاً_چیست؟
وقتی میخواهیم دربارهی فیک نیوز کاری بکنیم یکی با این مشکل روبهرو خواهیم شد که فیک نیوز در شکلهای گوناگون و از سوی عاملهای گوناگون و با انگیزههای گوناگون منتشر میشود.
در زیر چند تا از این شکلها و عاملها و انگیزهها را بازگو میکنیم:
#محتوای_احساسی_با انگیزهی_تجاری:
خبرهایی که انگیزهی ایدئولوژیک ندارند اما اغلب هیچ مبنایی در واقعیت ندارند.
هدف اصلی این نوع از فیک نیوز این است که ترافیک شبکه را بالا برده و در نتیجه درآمد تبلیغاتی کسب کنند.
برای مثال بیشترِ وبسایتهایی که خودبهخود بالا میآیند (pop-up) در این دسته جای میگیرند.
#اطلاعات_جعلی_که_از_سوی_حکومتها_پشتیبانی_میشوند:
در اینجا هدف درآمد نیست، بلکه تأثیرگذاری است.
مراکزی مثلاً در روسیه یا دیگر کشورها ممکن است در سطح داخلی یا بینالمللی به تولید محتوا بپردازند تا بر افکار عمومی تأثیر بگذارند و یا چنددستگی پدید آورند و یا این توهم را ایجاد کنند که از یک کاندید یا دیدگاه خاص پشتیبانی میکنند.
خبرهای جعلی ممکن است با خبرهای راست و احساسبرانگیز آمیخته شوند.
#وبسایتهای_بسیار_جانبدار:
این وبسایتها میتوانند واقعیت را با ظن و گمان در هم آمیزند و آشکارا از یک دیدگاه یا حزب سیاسی دفاع میکنند و اغلب خود را جایگزینی برای رسانههای جریان اصلی معرفی میکنند.
#شبکههای_اجتماعی:
دستههای روباتهای توییتری که تصویرهای ناروشن یا گمراه کننده منتشر میکنند، تبلیغاتی که با حمایت مالی، مثلاً از سوی سازمان اطلاعات روسیه، بر روی فیسبوک منتشر میشوند، ویدئوهایی که در یوتیوب منتشر میشود و رخدادهای تروریستی را شوخی قلمداد میکند—اینها همه بخشی از شبکههای اجتماعی هستند.
#هجو_یا_طنز:
مطالب غیرجدی و فکاهی که بر روی اینترنت منتشر میشوند—برای مثال، وبسایتهای چون The Onion و Daily Mash –ممکن است فیک نیوز عرضه کنند.
بر اینها باید افزود خبرهایی که از سوی رسانههای اصلی منتشر میشوند و فریبآمیز یا دروغ هستند اما با خوشنیتی انتشار مییابند.
و البته هستند کسانی چون دونالد ترامپ که همواره خبرگزاریهایی چون سیانان و نیویورک تایمز را فیک نیوز میدانند. همچنین در دولت او بود که اصطلاح « #واقعیتهای_جایگزین » وضع شد وقتی شواهدی از حضور کمجمعیت مردم در مراسم آغاز به کار او نشان داده شد.
پاسخ و واکنش به فیک نیوز بهدلیل تعریفها و انگیزههای گوناگونی که دارد بهغایت دشوار است.
میتوان از راه محدود کردن تبلیغات با برخی از انواع فیک نیوز، برای مثال فیک نیوز با انگیزهی تجاری، مقابله کرد.
اما با این کار نمیتوان با کارزارهایی که برای اطلاعات جعلی بر پا شدهاند مقابله کرد.
فیسبوک هشدارهایی برای احتمال فیک نیوز بودن راهاندازی کرده است، ولی این کار چندان کمکی به ما نمیکند که با محتوایی که بر روی خود این سایت هست مقابله کنیم.
طبق گزارش خانهی آزادی، جدول زیر ۳۰ کشوری را نشان میدهد که در آنها حکومت برای تولید محتوا به سود خود بر روی اینترنت هزینه میکند👇
ادامهدر قسمت سوم👈
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شد .
هرچند این ادعا را هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شد .
هرچند این ادعا را هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .
اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.
به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .
اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.
به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #احتمال_وقوع_جنگ_و_عواقب_آن
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #احتمال_وقوع_جنگ_و_عواقب_آن
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شود .
هرچند این ادعا را، هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است، باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد، از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی می باشد، که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شود .
هرچند این ادعا را، هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است، باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد، از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی می باشد، که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند، دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
آن موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت آن همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و اجاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند، و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بوده و اهمیت دارد .
آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود، امروز میزان میراث و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید، در انتخابهای ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
آن موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند، لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولدش تا مرگ پدر برای او هزینه تلقی می شود و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و مدعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میزان رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد، الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت، در حالی که الان هزینه قابل توجهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلب ارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد .
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
طبق تعاریف فوق، دو فاکتور "درآمد" و "نیازها" تعیبن کننده فقر هستند .
آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی، علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و منطقی مردمان زمان خودش هست، که در عین تفاوت های عینی، در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هستند و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعنوان فاکتوری موجود، ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای شرایط خاص خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند، دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
آن موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت آن همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و اجاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند، و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بوده و اهمیت دارد .
آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود، امروز میزان میراث و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید، در انتخابهای ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
آن موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند، لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولدش تا مرگ پدر برای او هزینه تلقی می شود و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و مدعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میزان رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد، الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت، در حالی که الان هزینه قابل توجهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلب ارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد .
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
طبق تعاریف فوق، دو فاکتور "درآمد" و "نیازها" تعیبن کننده فقر هستند .
آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی، علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و منطقی مردمان زمان خودش هست، که در عین تفاوت های عینی، در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هستند و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعنوان فاکتوری موجود، ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای شرایط خاص خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #احتمال_وقوع_جنگ_و_عواقب_آن
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
Telegram
attach📎