Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تکنوکراسی_چیست؟
تکنوکرات از لحاظ لغوی به معنای حاکمیت تکنیک و افراد صاحب و یا اگاه به تکنولوژی است .
مفهوم تکنوکراسی در سطحی بالاتر و عمیقتر در مفهوم «عقلانیت ابزاری» ریشه دارد و فهم درست و عمیق آن محتاج فهم عقلانیت ابزاری است.
به عقلانیت ابزاری، عقلانیت فنی و تکنیکی نیز گفته میشود که برجستهترین لایه عقلانیت در اندیشه مدرن است.
ماکس وبر از مهمترین چهرههای فکری در تئوریزه کردن این مفهوم است .
وبر کنشهای انسانی را به چهار دسته ✔️کنشهای معطوف به سنت،
✔️کنشهای مربوط به عاطفه،
✔️کنشهای معطوف به هدف و
✔️کنشهای معطوف به ارزش تقسیم میکند.
وی با تاکید بر روی کنش معطوف به هدف به عنوان یک کنش عقلانی، عقل ابزاری را تجلی صورت بخشیدن به چنین کنشی می داند.
«کار عقل ابزاری در کنش معطوف به هدف ایجاد تناسب بین ابزارها و اهداف است و بنابراین درباره خود اهداف به لحاظ ارزشی و اخلاقی داوری ندارد و اساسا برایش موضوعیت ندارد و فقط تحقق هدف مهم است. همچنین درباره وسایل نیز ملاحظات فنی و تکنیکی اساس است و هیچ ملاحظه فرافنی در آن مطرح نیست. »
تصور کنید که میخواهیم در شهر اتوبانی بسازیم؛ کسی که دارای عقل ابزاری است سوال اصلیاش این است که آیا این اتوبان منجر به تسهیل ترافیک میشود یا خیر ؟
آیا به تسهیل امور شهری کمک میکند یا خیر؟
و در واقع اینها را به عنوان هدف مطرح میکند، چراکه عقل ابزاری صرفاً دغدغه فنانیت دارد.
مخالفان تکنوکراسی معتقدند مثلا در این مثال یک تکنوکرات به موضوعاتی مانند اینکه :
وضع کسانی که خانههای خود را در این اتوبان سازی از دست میدهند چه خواهد شد؟
آیا این موضوع موجب افزایش شکاف طبقاتی میشود؟
محیط زیست چه وضعیتی پیدا میکند؟
این کار موجب برتری طبقه فرادست بر طبقه فرودست می شود یا نه؟ ....
مورد توجه قرار نمی دهند و تنها به دغدغههای فنی توجه میکند.
اما باید توجه کرد سیستم تکنوکراسی در یک مجموعه و سازمان دانش محور می تواند بیشتر موثر واقع شود و در چنین سیستمی همین موضوعات هم متخصصان خاص خود را دارند که در مورد مثال اتوبان، آنها در مورد این موارد و هر مورد قابل طرحی مانند تاثیر بر طبقات اجتماعی و تاثیر بر عدالت اجتماعی و نقش آن در توسعه رفاه عمومی و چگونگی بالا بردن سطح کیفیت زندگی طبقات و فرهنگ و آموزش و و افزایش کیفیت مراقبت از محیط زیست ... ، تحقیق کرده و دیدگاه خود را حسب تامین منافع جمعی و اجتماعی بیان کرده و مجریان و طراحان نیز آنها را مورد توجه قرار می دهند.
در واقع در تکنوکراسی اصل تخصص و تقسیم کار یکی از اصول اساسی می باشد و هر متخصصی به جنبه خاص مورد تخصص خودش توجه میکند و لذا طرحهایی جامع و کامل عملی شده و بر خلاف نظر مخالفان تکنوکراسی که عمدتا مذهبیون هستند، به تمام زوایا با دیدی علمی و منطقی توجه میشود .
اما اینکه ارزشهای فکری و دینی و مذهبی خاصی در چنین طرحی مد نظر قرار بگیرد، از دید یک تکنوکرات قابل پذیرش نیست و طبعا اخلاق تکلیف مدار نیز قابل پذیرش تکنوکراسی نمی تواند باشد که مبنای اخلاق دینی است.
ماکس وبر علاوه بر مزایایی که بر عقل ابزاری قایل است، مشکلاتی را برای آن قائل میشود و معتقد است که غلبه عقل ابزاری به سلطه بوروکراتها و تکنوکراتها بر زندگی اجتماعی منجر می شود. در حالیکه آنها آدمهای متوسطی هستند که دغدغههای فنی و تکنیکی دارند، در حالیکه جامعه از نظر اخلاقی نیاز به دغدغههای بلندتری دارد. لذا وبر از سازمانهای بوروکراتیک به عنوان «قفس پولادین» یاد میکند که تجلی عقل ابزاری در اداره جامعه هستند.
در عقل ابزاری آدمهایی برای ما تصمیم میگیرند که افراد متوسط با دغدغههای فنی هستند از این رو وبر به وجود کاریزما در جامعه توصیه میکند و معتقد است باید کاریزمایی وجود داشته باشد که درباره مبانی و جهتگیریهای ارزشی تصمیم بگیرد تا همه چیز در تصمیمگیری برعهده افراد متوسط قرار نگیرد تا زندگی در سایه این عقل مدرن قابل تحمل تر بشود.
هابر ماس از مهمترین متفکران غرب سه نوع عقلانیت را مطرح میکند که یکی عقلانیت ابزاری است و آن را نازلترین سطح عقلانیت میداند.
لایه دوم عقل ارتباطی و لایه سوم عقل عملی است، که وی معتقد است عقل ابزاری تصرف در طبیعت را انجام میدهد، و عقل ارتباطی تفاهم و نیاز ما به ارتباط، و عقل عملی عقل رهایی بخش و آزادی خواهی است. تکنوکراسی زیرمجموعه عقل ابزاری است و ما باید عقل ابزاری را به خوبی متوجه شویم.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تکنوکراسی_چیست؟
تکنوکرات از لحاظ لغوی به معنای حاکمیت تکنیک و افراد صاحب و یا اگاه به تکنولوژی است .
مفهوم تکنوکراسی در سطحی بالاتر و عمیقتر در مفهوم «عقلانیت ابزاری» ریشه دارد و فهم درست و عمیق آن محتاج فهم عقلانیت ابزاری است.
به عقلانیت ابزاری، عقلانیت فنی و تکنیکی نیز گفته میشود که برجستهترین لایه عقلانیت در اندیشه مدرن است.
ماکس وبر از مهمترین چهرههای فکری در تئوریزه کردن این مفهوم است .
وبر کنشهای انسانی را به چهار دسته ✔️کنشهای معطوف به سنت،
✔️کنشهای مربوط به عاطفه،
✔️کنشهای معطوف به هدف و
✔️کنشهای معطوف به ارزش تقسیم میکند.
وی با تاکید بر روی کنش معطوف به هدف به عنوان یک کنش عقلانی، عقل ابزاری را تجلی صورت بخشیدن به چنین کنشی می داند.
«کار عقل ابزاری در کنش معطوف به هدف ایجاد تناسب بین ابزارها و اهداف است و بنابراین درباره خود اهداف به لحاظ ارزشی و اخلاقی داوری ندارد و اساسا برایش موضوعیت ندارد و فقط تحقق هدف مهم است. همچنین درباره وسایل نیز ملاحظات فنی و تکنیکی اساس است و هیچ ملاحظه فرافنی در آن مطرح نیست. »
تصور کنید که میخواهیم در شهر اتوبانی بسازیم؛ کسی که دارای عقل ابزاری است سوال اصلیاش این است که آیا این اتوبان منجر به تسهیل ترافیک میشود یا خیر ؟
آیا به تسهیل امور شهری کمک میکند یا خیر؟
و در واقع اینها را به عنوان هدف مطرح میکند، چراکه عقل ابزاری صرفاً دغدغه فنانیت دارد.
مخالفان تکنوکراسی معتقدند مثلا در این مثال یک تکنوکرات به موضوعاتی مانند اینکه :
وضع کسانی که خانههای خود را در این اتوبان سازی از دست میدهند چه خواهد شد؟
آیا این موضوع موجب افزایش شکاف طبقاتی میشود؟
محیط زیست چه وضعیتی پیدا میکند؟
این کار موجب برتری طبقه فرادست بر طبقه فرودست می شود یا نه؟ ....
مورد توجه قرار نمی دهند و تنها به دغدغههای فنی توجه میکند.
اما باید توجه کرد سیستم تکنوکراسی در یک مجموعه و سازمان دانش محور می تواند بیشتر موثر واقع شود و در چنین سیستمی همین موضوعات هم متخصصان خاص خود را دارند که در مورد مثال اتوبان، آنها در مورد این موارد و هر مورد قابل طرحی مانند تاثیر بر طبقات اجتماعی و تاثیر بر عدالت اجتماعی و نقش آن در توسعه رفاه عمومی و چگونگی بالا بردن سطح کیفیت زندگی طبقات و فرهنگ و آموزش و و افزایش کیفیت مراقبت از محیط زیست ... ، تحقیق کرده و دیدگاه خود را حسب تامین منافع جمعی و اجتماعی بیان کرده و مجریان و طراحان نیز آنها را مورد توجه قرار می دهند.
در واقع در تکنوکراسی اصل تخصص و تقسیم کار یکی از اصول اساسی می باشد و هر متخصصی به جنبه خاص مورد تخصص خودش توجه میکند و لذا طرحهایی جامع و کامل عملی شده و بر خلاف نظر مخالفان تکنوکراسی که عمدتا مذهبیون هستند، به تمام زوایا با دیدی علمی و منطقی توجه میشود .
اما اینکه ارزشهای فکری و دینی و مذهبی خاصی در چنین طرحی مد نظر قرار بگیرد، از دید یک تکنوکرات قابل پذیرش نیست و طبعا اخلاق تکلیف مدار نیز قابل پذیرش تکنوکراسی نمی تواند باشد که مبنای اخلاق دینی است.
ماکس وبر علاوه بر مزایایی که بر عقل ابزاری قایل است، مشکلاتی را برای آن قائل میشود و معتقد است که غلبه عقل ابزاری به سلطه بوروکراتها و تکنوکراتها بر زندگی اجتماعی منجر می شود. در حالیکه آنها آدمهای متوسطی هستند که دغدغههای فنی و تکنیکی دارند، در حالیکه جامعه از نظر اخلاقی نیاز به دغدغههای بلندتری دارد. لذا وبر از سازمانهای بوروکراتیک به عنوان «قفس پولادین» یاد میکند که تجلی عقل ابزاری در اداره جامعه هستند.
در عقل ابزاری آدمهایی برای ما تصمیم میگیرند که افراد متوسط با دغدغههای فنی هستند از این رو وبر به وجود کاریزما در جامعه توصیه میکند و معتقد است باید کاریزمایی وجود داشته باشد که درباره مبانی و جهتگیریهای ارزشی تصمیم بگیرد تا همه چیز در تصمیمگیری برعهده افراد متوسط قرار نگیرد تا زندگی در سایه این عقل مدرن قابل تحمل تر بشود.
هابر ماس از مهمترین متفکران غرب سه نوع عقلانیت را مطرح میکند که یکی عقلانیت ابزاری است و آن را نازلترین سطح عقلانیت میداند.
لایه دوم عقل ارتباطی و لایه سوم عقل عملی است، که وی معتقد است عقل ابزاری تصرف در طبیعت را انجام میدهد، و عقل ارتباطی تفاهم و نیاز ما به ارتباط، و عقل عملی عقل رهایی بخش و آزادی خواهی است. تکنوکراسی زیرمجموعه عقل ابزاری است و ما باید عقل ابزاری را به خوبی متوجه شویم.
🆔👉 @iran_novin1