Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #انقلابی_که_مرده_است، #گفتمانی_که_زنده_است
فوریهٔ 9, 2019
توسط علیرضا کیانی
قسمت دوم :
#مردمی_که_دشمن_را_جای_دیگری_دیدهاند
بر این اساس اینکه چرا این -به اصطلاح- مخالفان جمهوری اسلامی با مردم معترض در دی ماه ۹۶ همدل نبودند، چندان ناروشن نیست. مردمی که حکومت مستقر را «دشمن» خود میدانند و میگویند:
«دشمن ما همینجاست
دروغ میگن آمریکاست»،
مردمی که در نماز جمعه پشت به امام جمعه منتخب خامنهای میکنند و شجاعانه میگویند:
«پشت به دشمن
رو به میهن»،
مردمی که صراحتاً در خیابان گفتند: «پولهای ما کجا میره
عراق یمن یا سوریه»،
مردمی نیستند که بتوانند رضایت خاطر ضداستکباری این افراد را جلب کنند.
اپوزیسیونی که دو سال مانده به ایران ۱۴۰۰ هنوز برای مرداد ۳۲ سوگواری ضدآمریکایی میکند و اصول پایهای نگاهش به سیاست خارجی و روابط بینالملل -به درجات گوناگون- تفاوت چندانی با نگاه حاکمان تهران ندارد، اپوزیسیونی نیست که بتواند خود را همراه شعارهای بالا بداند.
آنها همانطور که در دی ماه ۹۶ نشان دادند، همراهان ساکت جمهوری اسلامی در سرکوب مردمی هستند که شعار مطلوب آنها را سر نمیدهند. رنج ملی برای آنها در خوشبینانهترین حالت در جایگاه ثانویه قرار میگیرد و در ابتدا این معیارهای ایدئولوژیک است که خطکش تصمیمگیر آنها برای حمایت یا عدم حمایت از معترضان است.
این طیف به علل تاریخی و سیاسی -که مجال طرح آن در اینجا نیست- قابلیت عرضه تزهای ایجابی در عرصه تغییر سیاسی ندارد. وابستگی عاطفی/ سیاسی آنها به اصل «انتخابات» در جمهوری اسلامی خود به روشنی بیانگر این نکته است. «انتخابات»ی که رهبری جمهوری اسلامی همراه با منصوبانش آن را هدایت میکند ولی به این طیف توهم تأثیرگذاری میبخشد.
اما این طیف قدرت تخریب دارد؛ قابلیت ایجاد دستانداز دارد. غبارآلود کردن فضای تحلیلی و «استکبار» را مقصر وضعیت فلاکت بار فعلی معرفی کردن، روزانه در شبکههای اجتماعی از سوی نمایندگان این طیف صادر میشود. در مصاف نهایی، آنها سربازان نظام مقدس هستند.
به عنوان شاهدی بر این ادعا می توان به اردیبهشت ۹۷ رجوع کرد. در این ماه بود که این «اپوزیسیون» برای موضوعی چون انتقال سفارت آمریکا در اسرائیل -که هیچ ارتباطی با سرنوشت ایرانیان ندارد- بیانیه و آن هم به زبان فارسی صادر کرد، در حالی که برای جانباختگان دی ماه ۹۶ دو خط اطلاعیه تسلیت نیز ننوشت.
نکته مهم آنکه اکثر امضاکنندگان این بیانیه، یا چریکهای دیروز/ کراواتیهای امروز هستند یا اینکه در جبهه «اصلاحطلبان» و گرایشهای نزدیک به آنان قرار میگیرند؛ برخی از آنان نیز هستند که براساس یک ظن سودجویانه سیاسی، سعی میکنند در لباس «تحولخواهی»، فاصله خود را با «اصلاحطلبان» حفظ کنند؛ اما در نهایت همچون «استمرارطلبان» دوم خردادی، در پی «رهبری میانهرو» هستند.
اما همه این تفاوتها و «اختلافات خانوادگی» را که کناری بزنید، طی یک ردیابی سیاسی-تاریخی جای پای همه آنها را میتوانید در گفتمان ۵۷ بیابید؛ جایگاهی که همه آنان در یک صف قرار میگیرند و بر یک آستان سر فرو میآورند. کسانی که خود را در قامت مخالفان جمهوری اسلامی نمایاندهاند و با این عنوان در رسانهها حاضر میشوند، اما در واقع نمایندگان گفتمان ۵۷ در آن سوی آب هستند.
این گفتمان را باید هدف گرفت و برجای آن گفتمانی ایرانگرا، سکولار و دموکراسیخواه را معرفی کرد که خواسته اصلیاش تغییر قانون تبعیضآمیز و فسادآور جمهوری اسلامی ست و در این راه خواستار حمایت و فشارهای بینالمللی نیز هست.
چنانکه واتسلاو هاول -رهبر فقید جنبش آزادیخواهانه چکسلواکی- به صراحت گفته بود: «به وضوح میتوان گفت هرگونه حمایت از خارج مشروع است و میتوان آن را پذیرفت. رژیمهای دیکتاتوری اغلب تمایل دارند ادعا کنند مخالفان آنها بازیچه سرویسهای اطلاعاتی یا سرمایه خارجی هستند و یا اینکه از یک قدرت امپریالیستی پول میگیرند. اما ما که میدانیم این ادعاها بیمعنی هستند».
پ ن
چپهای سنتی شریک انقلاب اسلامی بلحاط تئوریک همواره نزدیکی های استراتزیک فکری با جمهوری اسلامی و تفکر شیعه انقلابی و حکومت اسلامی داشته و دارند و در تمام چهل سال در عین حال که خود را مخالف رژیم معرفی میکردند، اما همواره با ان همراستا بودند و هستند .
فوریهٔ 9, 2019
توسط علیرضا کیانی
قسمت دوم :
#مردمی_که_دشمن_را_جای_دیگری_دیدهاند
بر این اساس اینکه چرا این -به اصطلاح- مخالفان جمهوری اسلامی با مردم معترض در دی ماه ۹۶ همدل نبودند، چندان ناروشن نیست. مردمی که حکومت مستقر را «دشمن» خود میدانند و میگویند:
«دشمن ما همینجاست
دروغ میگن آمریکاست»،
مردمی که در نماز جمعه پشت به امام جمعه منتخب خامنهای میکنند و شجاعانه میگویند:
«پشت به دشمن
رو به میهن»،
مردمی که صراحتاً در خیابان گفتند: «پولهای ما کجا میره
عراق یمن یا سوریه»،
مردمی نیستند که بتوانند رضایت خاطر ضداستکباری این افراد را جلب کنند.
اپوزیسیونی که دو سال مانده به ایران ۱۴۰۰ هنوز برای مرداد ۳۲ سوگواری ضدآمریکایی میکند و اصول پایهای نگاهش به سیاست خارجی و روابط بینالملل -به درجات گوناگون- تفاوت چندانی با نگاه حاکمان تهران ندارد، اپوزیسیونی نیست که بتواند خود را همراه شعارهای بالا بداند.
آنها همانطور که در دی ماه ۹۶ نشان دادند، همراهان ساکت جمهوری اسلامی در سرکوب مردمی هستند که شعار مطلوب آنها را سر نمیدهند. رنج ملی برای آنها در خوشبینانهترین حالت در جایگاه ثانویه قرار میگیرد و در ابتدا این معیارهای ایدئولوژیک است که خطکش تصمیمگیر آنها برای حمایت یا عدم حمایت از معترضان است.
این طیف به علل تاریخی و سیاسی -که مجال طرح آن در اینجا نیست- قابلیت عرضه تزهای ایجابی در عرصه تغییر سیاسی ندارد. وابستگی عاطفی/ سیاسی آنها به اصل «انتخابات» در جمهوری اسلامی خود به روشنی بیانگر این نکته است. «انتخابات»ی که رهبری جمهوری اسلامی همراه با منصوبانش آن را هدایت میکند ولی به این طیف توهم تأثیرگذاری میبخشد.
اما این طیف قدرت تخریب دارد؛ قابلیت ایجاد دستانداز دارد. غبارآلود کردن فضای تحلیلی و «استکبار» را مقصر وضعیت فلاکت بار فعلی معرفی کردن، روزانه در شبکههای اجتماعی از سوی نمایندگان این طیف صادر میشود. در مصاف نهایی، آنها سربازان نظام مقدس هستند.
به عنوان شاهدی بر این ادعا می توان به اردیبهشت ۹۷ رجوع کرد. در این ماه بود که این «اپوزیسیون» برای موضوعی چون انتقال سفارت آمریکا در اسرائیل -که هیچ ارتباطی با سرنوشت ایرانیان ندارد- بیانیه و آن هم به زبان فارسی صادر کرد، در حالی که برای جانباختگان دی ماه ۹۶ دو خط اطلاعیه تسلیت نیز ننوشت.
نکته مهم آنکه اکثر امضاکنندگان این بیانیه، یا چریکهای دیروز/ کراواتیهای امروز هستند یا اینکه در جبهه «اصلاحطلبان» و گرایشهای نزدیک به آنان قرار میگیرند؛ برخی از آنان نیز هستند که براساس یک ظن سودجویانه سیاسی، سعی میکنند در لباس «تحولخواهی»، فاصله خود را با «اصلاحطلبان» حفظ کنند؛ اما در نهایت همچون «استمرارطلبان» دوم خردادی، در پی «رهبری میانهرو» هستند.
اما همه این تفاوتها و «اختلافات خانوادگی» را که کناری بزنید، طی یک ردیابی سیاسی-تاریخی جای پای همه آنها را میتوانید در گفتمان ۵۷ بیابید؛ جایگاهی که همه آنان در یک صف قرار میگیرند و بر یک آستان سر فرو میآورند. کسانی که خود را در قامت مخالفان جمهوری اسلامی نمایاندهاند و با این عنوان در رسانهها حاضر میشوند، اما در واقع نمایندگان گفتمان ۵۷ در آن سوی آب هستند.
این گفتمان را باید هدف گرفت و برجای آن گفتمانی ایرانگرا، سکولار و دموکراسیخواه را معرفی کرد که خواسته اصلیاش تغییر قانون تبعیضآمیز و فسادآور جمهوری اسلامی ست و در این راه خواستار حمایت و فشارهای بینالمللی نیز هست.
چنانکه واتسلاو هاول -رهبر فقید جنبش آزادیخواهانه چکسلواکی- به صراحت گفته بود: «به وضوح میتوان گفت هرگونه حمایت از خارج مشروع است و میتوان آن را پذیرفت. رژیمهای دیکتاتوری اغلب تمایل دارند ادعا کنند مخالفان آنها بازیچه سرویسهای اطلاعاتی یا سرمایه خارجی هستند و یا اینکه از یک قدرت امپریالیستی پول میگیرند. اما ما که میدانیم این ادعاها بیمعنی هستند».
پ ن
چپهای سنتی شریک انقلاب اسلامی بلحاط تئوریک همواره نزدیکی های استراتزیک فکری با جمهوری اسلامی و تفکر شیعه انقلابی و حکومت اسلامی داشته و دارند و در تمام چهل سال در عین حال که خود را مخالف رژیم معرفی میکردند، اما همواره با ان همراستا بودند و هستند .
Telegram
attach📎