Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
◀️ #فساد_پولی
#رکود_تورمی
#چه_بر_سر_جامعه_میآورد؟
✍️ محمد ماشینچیان
✏️ گفته شده که طبق سخنرانیهای لنین، بهترین روش برای تخریب سیستم سرمایهداری، به فساد کشیدن پول است. در طول یک پروسه تورم مداوم، دولت میتواند به طرز مخفیانه و غیرمحسوس، بخش بزرگی از ثروت شهروندان خود را غصب و مصادره کند. با این روش، دولت نهتنها ثروت شهروندان خود را غصب کرده است، بلکه این کار را از روی عمد و خودسرانه انجام داده و همچنان که این پروسه موجب فقیر شدن شهروندان میشود، اما در واقع تعداد افراد (خاصی) به ثروت میرسند... قطعاً حق با لنین بوده است. هیچ وسیلهای بهتر و مطمئنتر از «فساد پولی» وجود ندارد که بتواند مبنای فعلی جامعه را واژگون کند.
✏️ پس از اوج گرفتن بحران اقتصادی در یونان نزدیک به 200 هزار نفر، عموماً از میان جوانان، کشور را ترک کردند. البته تعداد افرادی که سعی کردند از یونان فرار کنند بسیار بیشتر از اینها بود. عمق فاجعه زمانی معلوم میشود که بدانیم کل جمعیت یونان حدود 11 میلیون نفر است. روزنامه گاردین این مهاجرت را بزرگترین فرار مغزها در یک کشور پیشرفته در عصر مدرن نام گذاشت. میزان بیکاری میان این جوانان به رقم وحشتناک 50 درصد میرسید. به گزارش سازمان ملل نزدیک به 10 درصد مردم ونزوئلا اینک به عنوان پناهجو به کشورهای همسایه مهاجرت کردهاند. هرروزه صدها هزار نفر ونزوئلایی سعی میکنند رکود و ابرتورم را با فرار از این کشور پشت سر بگذارند.
✏️ نتیجه این هجرت فزاینده خالی شدن کشورها از باارزشترین و غیرقابل جبرانترین سرمایههاست. در میان تحلیلگران ایرانی تاکید بر منابع طبیعی و مملکت چهارفصل از یکسو و کمارزش انگاشتن یا اصلاً در حساب نیاوردن مردمان عادی سابقه دیرینهای دارد چنانکه هنوز عدهای تصور میکنند خوشبختی و اقتدار کشور رابطه مستقیمی با معادن و منابعش دارد. چنین تصوری بر خطاست.
✏️ در شرایط رکود تورمی، حتی اگر سیاستگذار از سواد و بصیرت برخوردار باشد، هم صورت مساله را به درستی دریافته و هم راهحل را بداند با مانع سومی مواجه خواهد شد؛ مردم. مثال کلاسیک در این حوزه قوانین حداقل دستمزد است. در شرایط رکود تورمی نرخ بیکاری افزایش یافته و در نتیجه، به موازات افزایش قیمتها دستمزدها رشد نزولی دارند. در چنین شرایطی طبیعی است که فشارهای عمومی برای افزایش حداقل دستمزد شدت پیدا کند. این در حالی است که افزایش دستوری حداقل دستمزد بر بیکاری دامن خواهد زد؛ به این ترتیب نهتنها درمان بیکاری متوقف خواهد شد بلکه بیکاری با نرخ بیشتری نسبت به گذشته افزایش خواهد یافت.
#رکود_تورمی
#چه_بر_سر_جامعه_میآورد؟
✍️ محمد ماشینچیان
✏️ گفته شده که طبق سخنرانیهای لنین، بهترین روش برای تخریب سیستم سرمایهداری، به فساد کشیدن پول است. در طول یک پروسه تورم مداوم، دولت میتواند به طرز مخفیانه و غیرمحسوس، بخش بزرگی از ثروت شهروندان خود را غصب و مصادره کند. با این روش، دولت نهتنها ثروت شهروندان خود را غصب کرده است، بلکه این کار را از روی عمد و خودسرانه انجام داده و همچنان که این پروسه موجب فقیر شدن شهروندان میشود، اما در واقع تعداد افراد (خاصی) به ثروت میرسند... قطعاً حق با لنین بوده است. هیچ وسیلهای بهتر و مطمئنتر از «فساد پولی» وجود ندارد که بتواند مبنای فعلی جامعه را واژگون کند.
✏️ پس از اوج گرفتن بحران اقتصادی در یونان نزدیک به 200 هزار نفر، عموماً از میان جوانان، کشور را ترک کردند. البته تعداد افرادی که سعی کردند از یونان فرار کنند بسیار بیشتر از اینها بود. عمق فاجعه زمانی معلوم میشود که بدانیم کل جمعیت یونان حدود 11 میلیون نفر است. روزنامه گاردین این مهاجرت را بزرگترین فرار مغزها در یک کشور پیشرفته در عصر مدرن نام گذاشت. میزان بیکاری میان این جوانان به رقم وحشتناک 50 درصد میرسید. به گزارش سازمان ملل نزدیک به 10 درصد مردم ونزوئلا اینک به عنوان پناهجو به کشورهای همسایه مهاجرت کردهاند. هرروزه صدها هزار نفر ونزوئلایی سعی میکنند رکود و ابرتورم را با فرار از این کشور پشت سر بگذارند.
✏️ نتیجه این هجرت فزاینده خالی شدن کشورها از باارزشترین و غیرقابل جبرانترین سرمایههاست. در میان تحلیلگران ایرانی تاکید بر منابع طبیعی و مملکت چهارفصل از یکسو و کمارزش انگاشتن یا اصلاً در حساب نیاوردن مردمان عادی سابقه دیرینهای دارد چنانکه هنوز عدهای تصور میکنند خوشبختی و اقتدار کشور رابطه مستقیمی با معادن و منابعش دارد. چنین تصوری بر خطاست.
✏️ در شرایط رکود تورمی، حتی اگر سیاستگذار از سواد و بصیرت برخوردار باشد، هم صورت مساله را به درستی دریافته و هم راهحل را بداند با مانع سومی مواجه خواهد شد؛ مردم. مثال کلاسیک در این حوزه قوانین حداقل دستمزد است. در شرایط رکود تورمی نرخ بیکاری افزایش یافته و در نتیجه، به موازات افزایش قیمتها دستمزدها رشد نزولی دارند. در چنین شرایطی طبیعی است که فشارهای عمومی برای افزایش حداقل دستمزد شدت پیدا کند. این در حالی است که افزایش دستوری حداقل دستمزد بر بیکاری دامن خواهد زد؛ به این ترتیب نهتنها درمان بیکاری متوقف خواهد شد بلکه بیکاری با نرخ بیشتری نسبت به گذشته افزایش خواهد یافت.
Forwarded from Attach Master
🔴 نقش دولت در ریزش اخیر شاخص بورس تهران
اخیرا انتطاری روانی از "ترکیدن حباب بورس" در جامعه ایجاد شده و کارشناسان حکومتی مساله ای بعنوان "انفجار مالباختگان بورس" را طرح کرده و موضوع شروع "خیزش نهایی براندازان" را به ماهیت اعتراضی "ورشکستگان بورس" تقلیل داده و با این ترفند ماهیت #خیزش پیش بینی شده #سیاسی و #آزادیخواهی ملت را، قبل از شروع، از محتوا تهی کرده، و تلاش می کنند جامعه را در انتظار ترکیدن حباب بورس تگاه دارند، تا زمان برای عموم مردم که منتطر خیزش نهایی هستند، در این انتظار سپری شود؛ در حالی که برنامه واقعی #براندازی ماهیت صرفا #اقتصادی ندارد، و منتظر حادثه ترکیدن #حباب_بورس نمی باشد .
اما از این موضوع که بگذریم سوالی طرح شد که وقتی دولت شاخص بازار بورس را بصورت کاذب رشد داده، تا #کسریودجه خود را تامین کند، چرا باید خود موجب کاهش شاخص های بورس شود؟
پرسشی که در شبکه #ایران_اینترنشنال از کارشناسان اقتصادی شد و پاسخ منطقی و قانع کننده ای از طرف این بزرگواران داده نشد.
بنظر میرسد دلیل این سکته تحلیلی و گاه تحلیلهای غیرواقعی در مورد امور اقتصادی #ایران ، خصوصا در مورد #بازارهای_مالی ، به این دلیل اساسی باشد که این بزرگواران مختصات بازار ایران و نقش #انحصارگرایانه رژیم در این بازارها را بطور کامل دخیل نمی کنند.
اینکه اگر شاخص های بورس را دولت بصورت تصنعی بالا برده تا کسربودجه خود را تامین کند، چه دلیلی دارد که اکنون آنها را کاهش دهد، و با این منطق که به خودش ضرر میزند، می شود گفت قابل قبول نمی باشد و درست بنظر نمیرسد که کاهش شاخص بورس کار دولت باشد.
اما اگر طرح کلی بازارهای مالی مهندسی شده توسط دولت را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که اتفاقا دولت بصورت دقیق با کاهش کنترل شده شاخص بورس منافع خود را تامین می کند .
در واقع هدف نهایی رژیم کسب درآمد از محل #سرمایه مردم، با کشیدن آن به #تجارت کنترل شده با خود هست.
اما اگر این کار در یک بازار انجام شود، هم توان تامینی اندکی برای دولت خواهد داشت، هم مکانیزم تعادلی در دست نخواهد داشت. لذا رژیم #بازارهای_موازی را طراحی کرده تا طیفهای مختلف مردم با حجمهای مافاوت سرمایه ها را بسمت خود جذب کند
دولت بازارهای
1 ) #بورس
2 ) #ارز
3 ) #سکه و #طلا
4 ) #مسکن
5 ) #خودرو
6 ) و این اواخر، #سلف_فروشی #نفت
را بعنوان تله هایی پیش پای سرمایه های مردم قرار داده و شاید بتدریج تله های بیشتری تحت عنوان بازارهای دیگر هم اضافه کند.
حال بصورت نوبتی با ایجاد جذابیت در هر یک از این بازارها، سرمایه ها را در این بازارها می چرخاند، و در هر گردش بخشی از سرمایه مردم را جذب می کند، و البته با تاکتیکهای صعود و سقوط این بازارها را فاز به فاز مدیریت می کند .
با درک این #تله_های_اقتصادی معلوم میشود دولت با افزایش شاخص های بورس مدتی از آن استفاده کرده و بخشی از کسربودجه را تامین کرده است.
حال برای کنترل حباب بورس، و اینکه با افزایش کذایی شاخص دولت بدهکارتر میشود، حال به جای استمرار روال و جای افزایش حباب، با روشهایی موجب ریزش کنترل شده در شاخص بورس شده و دز حالی که واقعا و بصورت عینی چیزی از دست نمی دهد که ضرر کند ، اما مقداری از بدهی خود به مردم از بابت افزایش کذایی شاخص سهام به صاحبان سهام را تسویه می کند، و در عین حال باعث میشود مقداری از سرمایه ها به بازارهای و بخشهای دیگر، مثلا سلف فروشی نفت و یا مسکن رفته و آنجا سرمایه خود را در خدمت دولت قرار دهند، و طبعا با کنترل بازار ارز قیمت آن را هم با کاهش تقاضا حفظ می کند.
بدین گونه فعلا از رشد حباب بورس و خطر ترکیدن آن جلوگیری می کند، و انتظار انفجار مالباختگان را هم طولانی می کند، و هم مقداری از بدهی اش را با کاهش شاخصها تسویه می کند، و کار خود را در دیگر بازارها ادامه میدهد.
بدین ترتیب تا مردم در این بازارها بازی می کنند، دولت هم منافع خود را از چرخش سرمایه آنها تامین می کند.
این یک سیستم بسته با مقداری منابع ثابت هست که دست بدست میشود؛ اما بزرگترین برنده آن دولت و بازارهای آن مردم متفرق هستند . در این بازارها پولها را از مردم گرفته و از طریق پرداخت دوباره به جامعه تزریق میکند و در هر چرخش مقداری از این منابع صرف هزینه زندگی شده و مستهلک میشود، بدون آنکه از این چرخش سرمایه در این سیستم بسته، واقعا ثروتی تولید شود و کار مفیدی انجام گیرد.
حالا بدلیل #رکود_تورمی شدید صاحبان سرمایه هم چاره ای جز بازی در این بازارها ندارند، و به این امید که در فازهای مدیریتی دولت برنده شوند، به بازی ادامه می دهند، چون چاره دیگری ندازند
لذا این بازارها بمثابه منابع مالی دولت و محل قمار مردم بوده، و این بازی ادامه خواهد داشت تا جایی که سرمایه های مردم هم مستهلک شود .
اخیرا انتطاری روانی از "ترکیدن حباب بورس" در جامعه ایجاد شده و کارشناسان حکومتی مساله ای بعنوان "انفجار مالباختگان بورس" را طرح کرده و موضوع شروع "خیزش نهایی براندازان" را به ماهیت اعتراضی "ورشکستگان بورس" تقلیل داده و با این ترفند ماهیت #خیزش پیش بینی شده #سیاسی و #آزادیخواهی ملت را، قبل از شروع، از محتوا تهی کرده، و تلاش می کنند جامعه را در انتظار ترکیدن حباب بورس تگاه دارند، تا زمان برای عموم مردم که منتطر خیزش نهایی هستند، در این انتظار سپری شود؛ در حالی که برنامه واقعی #براندازی ماهیت صرفا #اقتصادی ندارد، و منتظر حادثه ترکیدن #حباب_بورس نمی باشد .
اما از این موضوع که بگذریم سوالی طرح شد که وقتی دولت شاخص بازار بورس را بصورت کاذب رشد داده، تا #کسریودجه خود را تامین کند، چرا باید خود موجب کاهش شاخص های بورس شود؟
پرسشی که در شبکه #ایران_اینترنشنال از کارشناسان اقتصادی شد و پاسخ منطقی و قانع کننده ای از طرف این بزرگواران داده نشد.
بنظر میرسد دلیل این سکته تحلیلی و گاه تحلیلهای غیرواقعی در مورد امور اقتصادی #ایران ، خصوصا در مورد #بازارهای_مالی ، به این دلیل اساسی باشد که این بزرگواران مختصات بازار ایران و نقش #انحصارگرایانه رژیم در این بازارها را بطور کامل دخیل نمی کنند.
اینکه اگر شاخص های بورس را دولت بصورت تصنعی بالا برده تا کسربودجه خود را تامین کند، چه دلیلی دارد که اکنون آنها را کاهش دهد، و با این منطق که به خودش ضرر میزند، می شود گفت قابل قبول نمی باشد و درست بنظر نمیرسد که کاهش شاخص بورس کار دولت باشد.
اما اگر طرح کلی بازارهای مالی مهندسی شده توسط دولت را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که اتفاقا دولت بصورت دقیق با کاهش کنترل شده شاخص بورس منافع خود را تامین می کند .
در واقع هدف نهایی رژیم کسب درآمد از محل #سرمایه مردم، با کشیدن آن به #تجارت کنترل شده با خود هست.
اما اگر این کار در یک بازار انجام شود، هم توان تامینی اندکی برای دولت خواهد داشت، هم مکانیزم تعادلی در دست نخواهد داشت. لذا رژیم #بازارهای_موازی را طراحی کرده تا طیفهای مختلف مردم با حجمهای مافاوت سرمایه ها را بسمت خود جذب کند
دولت بازارهای
1 ) #بورس
2 ) #ارز
3 ) #سکه و #طلا
4 ) #مسکن
5 ) #خودرو
6 ) و این اواخر، #سلف_فروشی #نفت
را بعنوان تله هایی پیش پای سرمایه های مردم قرار داده و شاید بتدریج تله های بیشتری تحت عنوان بازارهای دیگر هم اضافه کند.
حال بصورت نوبتی با ایجاد جذابیت در هر یک از این بازارها، سرمایه ها را در این بازارها می چرخاند، و در هر گردش بخشی از سرمایه مردم را جذب می کند، و البته با تاکتیکهای صعود و سقوط این بازارها را فاز به فاز مدیریت می کند .
با درک این #تله_های_اقتصادی معلوم میشود دولت با افزایش شاخص های بورس مدتی از آن استفاده کرده و بخشی از کسربودجه را تامین کرده است.
حال برای کنترل حباب بورس، و اینکه با افزایش کذایی شاخص دولت بدهکارتر میشود، حال به جای استمرار روال و جای افزایش حباب، با روشهایی موجب ریزش کنترل شده در شاخص بورس شده و دز حالی که واقعا و بصورت عینی چیزی از دست نمی دهد که ضرر کند ، اما مقداری از بدهی خود به مردم از بابت افزایش کذایی شاخص سهام به صاحبان سهام را تسویه می کند، و در عین حال باعث میشود مقداری از سرمایه ها به بازارهای و بخشهای دیگر، مثلا سلف فروشی نفت و یا مسکن رفته و آنجا سرمایه خود را در خدمت دولت قرار دهند، و طبعا با کنترل بازار ارز قیمت آن را هم با کاهش تقاضا حفظ می کند.
بدین گونه فعلا از رشد حباب بورس و خطر ترکیدن آن جلوگیری می کند، و انتظار انفجار مالباختگان را هم طولانی می کند، و هم مقداری از بدهی اش را با کاهش شاخصها تسویه می کند، و کار خود را در دیگر بازارها ادامه میدهد.
بدین ترتیب تا مردم در این بازارها بازی می کنند، دولت هم منافع خود را از چرخش سرمایه آنها تامین می کند.
این یک سیستم بسته با مقداری منابع ثابت هست که دست بدست میشود؛ اما بزرگترین برنده آن دولت و بازارهای آن مردم متفرق هستند . در این بازارها پولها را از مردم گرفته و از طریق پرداخت دوباره به جامعه تزریق میکند و در هر چرخش مقداری از این منابع صرف هزینه زندگی شده و مستهلک میشود، بدون آنکه از این چرخش سرمایه در این سیستم بسته، واقعا ثروتی تولید شود و کار مفیدی انجام گیرد.
حالا بدلیل #رکود_تورمی شدید صاحبان سرمایه هم چاره ای جز بازی در این بازارها ندارند، و به این امید که در فازهای مدیریتی دولت برنده شوند، به بازی ادامه می دهند، چون چاره دیگری ندازند
لذا این بازارها بمثابه منابع مالی دولت و محل قمار مردم بوده، و این بازی ادامه خواهد داشت تا جایی که سرمایه های مردم هم مستهلک شود .
Forwarded from Attach Master
🔴 نقش دولت در ریزش اخیر شاخص بورس تهران
اخیرا انتطاری روانی از "ترکیدن حباب بورس" در جامعه ایجاد شده و کارشناسان حکومتی مساله ای بعنوان "انفجار مالباختگان بورس" را طرح کرده و موضوع شروع "خیزش نهایی براندازان" را به ماهیت اعتراضی "ورشکستگان بورس" تقلیل داده و با این ترفند ماهیت #خیزش پیش بینی شده #سیاسی و #آزادیخواهی ملت را، قبل از شروع، از محتوا تهی کرده، و تلاش می کنند جامعه را در انتظار ترکیدن حباب بورس تگاه دارند، تا زمان برای عموم مردم که منتطر خیزش نهایی هستند، در این انتظار سپری شود؛ در حالی که برنامه واقعی #براندازی ماهیت صرفا #اقتصادی ندارد، و منتظر حادثه ترکیدن #حباب_بورس نمی باشد .
اما از این موضوع که بگذریم سوالی طرح شد که وقتی دولت شاخص بازار بورس را بصورت کاذب رشد داده، تا #کسریودجه خود را تامین کند، چرا باید خود موجب کاهش شاخص های بورس شود؟
پرسشی که در شبکه #ایران_اینترنشنال از کارشناسان اقتصادی شد و پاسخ منطقی و قانع کننده ای از طرف این بزرگواران داده نشد.
بنظر میرسد دلیل این سکته تحلیلی و گاه تحلیلهای غیرواقعی در مورد امور اقتصادی #ایران ، خصوصا در مورد #بازارهای_مالی ، به این دلیل اساسی باشد که این بزرگواران مختصات بازار ایران و نقش #انحصارگرایانه رژیم در این بازارها را بطور کامل دخیل نمی کنند.
اینکه اگر شاخص های بورس را دولت بصورت تصنعی بالا برده تا کسربودجه خود را تامین کند، چه دلیلی دارد که اکنون آنها را کاهش دهد، و با این منطق که به خودش ضرر میزند، می شود گفت قابل قبول نمی باشد و درست بنظر نمیرسد که کاهش شاخص بورس کار دولت باشد.
اما اگر طرح کلی بازارهای مالی مهندسی شده توسط دولت را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که اتفاقا دولت بصورت دقیق با کاهش کنترل شده شاخص بورس منافع خود را تامین می کند .
در واقع هدف نهایی رژیم کسب درآمد از محل #سرمایه مردم، با کشیدن آن به #تجارت کنترل شده با خود هست.
اما اگر این کار در یک بازار انجام شود، هم توان تامینی اندکی برای دولت خواهد داشت، هم مکانیزم تعادلی در دست نخواهد داشت. لذا رژیم #بازارهای_موازی را طراحی کرده تا طیفهای مختلف مردم با حجمهای مافاوت سرمایه ها را بسمت خود جذب کند
دولت بازارهای
1 ) #بورس
2 ) #ارز
3 ) #سکه و #طلا
4 ) #مسکن
5 ) #خودرو
6 ) و این اواخر، #سلف_فروشی #نفت
را بعنوان تله هایی پیش پای سرمایه های مردم قرار داده و شاید بتدریج تله های بیشتری تحت عنوان بازارهای دیگر هم اضافه کند.
حال بصورت نوبتی با ایجاد جذابیت در هر یک از این بازارها، سرمایه ها را در این بازارها می چرخاند، و در هر گردش بخشی از سرمایه مردم را جذب می کند، و البته با تاکتیکهای صعود و سقوط این بازارها را فاز به فاز مدیریت می کند .
با درک این #تله_های_اقتصادی معلوم میشود دولت با افزایش شاخص های بورس مدتی از آن استفاده کرده و بخشی از کسربودجه را تامین کرده است.
حال برای کنترل حباب بورس، و اینکه با افزایش کذایی شاخص دولت بدهکارتر میشود، حال به جای استمرار روال و جای افزایش حباب، با روشهایی موجب ریزش کنترل شده در شاخص بورس شده و دز حالی که واقعا و بصورت عینی چیزی از دست نمی دهد که ضرر کند ، اما مقداری از بدهی خود به مردم از بابت افزایش کذایی شاخص سهام به صاحبان سهام را تسویه می کند، و در عین حال باعث میشود مقداری از سرمایه ها به بازارهای و بخشهای دیگر، مثلا سلف فروشی نفت و یا مسکن رفته و آنجا سرمایه خود را در خدمت دولت قرار دهند، و طبعا با کنترل بازار ارز قیمت آن را هم با کاهش تقاضا حفظ می کند.
بدین گونه فعلا از رشد حباب بورس و خطر ترکیدن آن جلوگیری می کند، و انتظار انفجار مالباختگان را هم طولانی می کند، و هم مقداری از بدهی اش را با کاهش شاخصها تسویه می کند، و کار خود را در دیگر بازارها ادامه میدهد.
بدین ترتیب تا مردم در این بازارها بازی می کنند، دولت هم منافع خود را از چرخش سرمایه آنها تامین می کند.
این یک سیستم بسته با مقداری منابع ثابت هست که دست بدست میشود؛ اما بزرگترین برنده آن دولت و بازارهای آن مردم متفرق هستند . در این بازارها پولها را از مردم گرفته و از طریق پرداخت دوباره به جامعه تزریق میکند و در هر چرخش مقداری از این منابع صرف هزینه زندگی شده و مستهلک میشود، بدون آنکه از این چرخش سرمایه در این سیستم بسته، واقعا ثروتی تولید شود و کار مفیدی انجام گیرد.
حالا بدلیل #رکود_تورمی شدید صاحبان سرمایه هم چاره ای جز بازی در این بازارها ندارند، و به این امید که در فازهای مدیریتی دولت برنده شوند، به بازی ادامه می دهند، چون چاره دیگری ندازند
لذا این بازارها بمثابه منابع مالی دولت و محل قمار مردم بوده، و این بازی ادامه خواهد داشت تا جایی که سرمایه های مردم هم مستهلک شود .
اخیرا انتطاری روانی از "ترکیدن حباب بورس" در جامعه ایجاد شده و کارشناسان حکومتی مساله ای بعنوان "انفجار مالباختگان بورس" را طرح کرده و موضوع شروع "خیزش نهایی براندازان" را به ماهیت اعتراضی "ورشکستگان بورس" تقلیل داده و با این ترفند ماهیت #خیزش پیش بینی شده #سیاسی و #آزادیخواهی ملت را، قبل از شروع، از محتوا تهی کرده، و تلاش می کنند جامعه را در انتظار ترکیدن حباب بورس تگاه دارند، تا زمان برای عموم مردم که منتطر خیزش نهایی هستند، در این انتظار سپری شود؛ در حالی که برنامه واقعی #براندازی ماهیت صرفا #اقتصادی ندارد، و منتظر حادثه ترکیدن #حباب_بورس نمی باشد .
اما از این موضوع که بگذریم سوالی طرح شد که وقتی دولت شاخص بازار بورس را بصورت کاذب رشد داده، تا #کسریودجه خود را تامین کند، چرا باید خود موجب کاهش شاخص های بورس شود؟
پرسشی که در شبکه #ایران_اینترنشنال از کارشناسان اقتصادی شد و پاسخ منطقی و قانع کننده ای از طرف این بزرگواران داده نشد.
بنظر میرسد دلیل این سکته تحلیلی و گاه تحلیلهای غیرواقعی در مورد امور اقتصادی #ایران ، خصوصا در مورد #بازارهای_مالی ، به این دلیل اساسی باشد که این بزرگواران مختصات بازار ایران و نقش #انحصارگرایانه رژیم در این بازارها را بطور کامل دخیل نمی کنند.
اینکه اگر شاخص های بورس را دولت بصورت تصنعی بالا برده تا کسربودجه خود را تامین کند، چه دلیلی دارد که اکنون آنها را کاهش دهد، و با این منطق که به خودش ضرر میزند، می شود گفت قابل قبول نمی باشد و درست بنظر نمیرسد که کاهش شاخص بورس کار دولت باشد.
اما اگر طرح کلی بازارهای مالی مهندسی شده توسط دولت را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که اتفاقا دولت بصورت دقیق با کاهش کنترل شده شاخص بورس منافع خود را تامین می کند .
در واقع هدف نهایی رژیم کسب درآمد از محل #سرمایه مردم، با کشیدن آن به #تجارت کنترل شده با خود هست.
اما اگر این کار در یک بازار انجام شود، هم توان تامینی اندکی برای دولت خواهد داشت، هم مکانیزم تعادلی در دست نخواهد داشت. لذا رژیم #بازارهای_موازی را طراحی کرده تا طیفهای مختلف مردم با حجمهای مافاوت سرمایه ها را بسمت خود جذب کند
دولت بازارهای
1 ) #بورس
2 ) #ارز
3 ) #سکه و #طلا
4 ) #مسکن
5 ) #خودرو
6 ) و این اواخر، #سلف_فروشی #نفت
را بعنوان تله هایی پیش پای سرمایه های مردم قرار داده و شاید بتدریج تله های بیشتری تحت عنوان بازارهای دیگر هم اضافه کند.
حال بصورت نوبتی با ایجاد جذابیت در هر یک از این بازارها، سرمایه ها را در این بازارها می چرخاند، و در هر گردش بخشی از سرمایه مردم را جذب می کند، و البته با تاکتیکهای صعود و سقوط این بازارها را فاز به فاز مدیریت می کند .
با درک این #تله_های_اقتصادی معلوم میشود دولت با افزایش شاخص های بورس مدتی از آن استفاده کرده و بخشی از کسربودجه را تامین کرده است.
حال برای کنترل حباب بورس، و اینکه با افزایش کذایی شاخص دولت بدهکارتر میشود، حال به جای استمرار روال و جای افزایش حباب، با روشهایی موجب ریزش کنترل شده در شاخص بورس شده و دز حالی که واقعا و بصورت عینی چیزی از دست نمی دهد که ضرر کند ، اما مقداری از بدهی خود به مردم از بابت افزایش کذایی شاخص سهام به صاحبان سهام را تسویه می کند، و در عین حال باعث میشود مقداری از سرمایه ها به بازارهای و بخشهای دیگر، مثلا سلف فروشی نفت و یا مسکن رفته و آنجا سرمایه خود را در خدمت دولت قرار دهند، و طبعا با کنترل بازار ارز قیمت آن را هم با کاهش تقاضا حفظ می کند.
بدین گونه فعلا از رشد حباب بورس و خطر ترکیدن آن جلوگیری می کند، و انتظار انفجار مالباختگان را هم طولانی می کند، و هم مقداری از بدهی اش را با کاهش شاخصها تسویه می کند، و کار خود را در دیگر بازارها ادامه میدهد.
بدین ترتیب تا مردم در این بازارها بازی می کنند، دولت هم منافع خود را از چرخش سرمایه آنها تامین می کند.
این یک سیستم بسته با مقداری منابع ثابت هست که دست بدست میشود؛ اما بزرگترین برنده آن دولت و بازارهای آن مردم متفرق هستند . در این بازارها پولها را از مردم گرفته و از طریق پرداخت دوباره به جامعه تزریق میکند و در هر چرخش مقداری از این منابع صرف هزینه زندگی شده و مستهلک میشود، بدون آنکه از این چرخش سرمایه در این سیستم بسته، واقعا ثروتی تولید شود و کار مفیدی انجام گیرد.
حالا بدلیل #رکود_تورمی شدید صاحبان سرمایه هم چاره ای جز بازی در این بازارها ندارند، و به این امید که در فازهای مدیریتی دولت برنده شوند، به بازی ادامه می دهند، چون چاره دیگری ندازند
لذا این بازارها بمثابه منابع مالی دولت و محل قمار مردم بوده، و این بازی ادامه خواهد داشت تا جایی که سرمایه های مردم هم مستهلک شود .