Forwarded from پیوند نگار
🛑 #جامعه_اوراق_شده
⭕️ #کشور_گروگان_شده
🔴#مردم_درمانده_شده
وقتی به کشورداری توجه کنیم، امور اولویتهایی دارند که اساس فعالیتهای اجرایی را روشن می کنند. در واقع یکی از اساسی ترین وظایف مدیر که علاوه بر دانش، به هنر مدیریت و نگرش مفید نیاز دارد، درک الویتها هست.
همچنان که یک انسان در حیاتش اولویتهایی دارد که باید مراقبت شوند، و بدون حراست از آنها انسانی وجود نخواهد داشت که به اهداف بعدی توجه کند، جامعه هم الویتهای اساسی دارد که بدون توجه به آنها، جامعه و کشور و ملتی وجود نخواهد داشت که اهداف بعدی را دنبال کند.
مازلو در هرم نیازهای انسانی در مرحله اول نیازهای فیزیکی را طرح می کند. نیاز به غذا و آب و لباس و سرپناه و درمان و مسکن از جمله اساسی ترین نیازها هست.
هر انسانی قبل از هر چیزی باید این نیازها را مرتفع کند. حتی در ادبیات دینی هم شکم گرسنه ایمان ندارد. چون اساسا بدن گرسنه نایی برای اندیشه و باور و عمل ندارد.
بعد از نیازهای فیزیولوژیک نیاز امنیت الویت بعدی است.
بخشی از این الویت، متضمن استمرار و بقای تامین نیازهای فیزیولوژیک است. مثلا بشر برای رفع نیازهای اولیه به منابع مالی و کار نیاز دارد. داشتن امنیت شغلی یعنی تثبیت رفع نیازهای فیزیولوزیکی. همچنین امنیت روانی، اجتماعی، انتظامی، حقوقی، نظامی، سیاسی، فرهنگی ...، با رفع نیازهای فیزیولوژیک مرتبط بوده و در ضمن زمینه ساز تامین شرایط رفع نیازهای بالاتر است.
عشق و وابستگی و تعلق، سومین مرحله نیازهای انسان است.
انسان موجودی است که در یک مجموعه رشد پیدا می کند و به همین دلیل نیاز به مجموعه های انسانی مانند خانواده، فامیل، قوم، ملت و همچنین در اقشار و اصناف و گروههای اجتماعی دارد.
در کنار مجموعه ایی از سرمایه های متنوع هر جامعه، سرمایه اجتماعی از مهمترین دارایی های یک حامعه است. جوامعی که اعضای آن امکان ارتباطات اجتماعی گسترده را داشته و قادر به انجام فعالیتهای گروهی باشند، از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار بوده و همه انسانها با انواع تفکرات و اندیشه های مختلف می توانند با هم اندیشان خود مجموعه های اجتماعی تشکیل داده و برای اهداف مشترک تلاش جمعی کنند. انسانهای هر جامعه ای به چنین سازوکارهایی نیاز مبرم دارند تا خصلت انسانی شان ارضا و صلح برقرار شود. این نیاز اگر رفع شود انسان می تواند نیازی برتر را پیگیری کند و اگر تامین نشود هرگز نیازی متعالی متصور نیست .
عزت نفس بعنوان بالاترین نیاز بشری مطرح می شود.
عزت ریشه در واژه عزیز دارد. عزیز را با گرامی و ارجمند و بزرگوار معنا می کنند. اما نکته ایی که کمتر توجه می شود معنای "نادر" و "کمیابی" واژه عزیز است .
عزت نفس اشاره به "منحصربفرد" بودن هر انسان دارد. هر انسانی در نوع خود منحصر بفرد و نایاب هست. هیچ انسانی شبیه دیکری نیست و فارغ از همه الگوها و معیارها که هر شخص، گروه، فرقه، مسلک، دین، فلسفه و ایدئولوژی ایجاد می کند، هر انسانی نیاز دارد همانطور که هست مورد احترام و تکریم و پذیرش قرار گیرد، و دیگران سعی نکنند او را تغییر داده و در یک شابلن گذاشته و به شکل خاصی در آورده و برایش الگوی خاص تعیین کنند.
عزت نفس انسانی از حق پوشش و آرایش و وضع ظاهر و خورد و خوراک و ذائقه و سلایق شخصی شروع و تا اندیشه های عمیق فلسفی و عرفانی و دینی و علمی گسترش پیدا می کند.
هر انسانی نیاز دارد دیگران او را همانگونه که هست پذیرفته و در میان خود بعنوان موجودی منحصر بفرد پذیرا باشند.
زمانی که چنین امری وقوع پیدا کرد، زمینه برطرف شدن عالیترین نیازها بشری که همانان "شکوفایی فردی" است عملی شده و متعالی ترین نیازها بشری امکان برطرف شدن پیدا می کند.
انسان می تواند ار خود واقعی اش جهان مورد نظر خود را به دیگران ارائه دهد و آنها را با جهان خود آشنا کند، و بدین گونه است که جهانی متنوع و گونه گون و رنگانگ شکل می گیرد، که در آن همه انسانها در جهت ترقی و تکامل و رشد حرکت می کنند.
ارتباط جامعه و فرد، از رفع همین نیازها و توجه به این الویتها ایجاد می شود. اصلا جامعه برای این شکل گرفته است که انسانها برای رفع نیازهای خود از همدیگر بهره مند شوند و اگر این اصل اساسی کنار رود نه جامعه ایی میماند و نه زندکی اجتماعی. بلکه آنچه میماند یک اجتماع گرفتار در بندهای قانون ساخته ایی، که دست و پای آنها را به زنجیر کشیده و گروگان گروه حاکمیت قدرتمندی کرده که بدون توجه به ساده ترین نیازهای انسانها، همواره دنبال تامین و رفع نیازهای خود هستند. چنین جامعه ایی را باید "جامعه اوراق شده تحت سلطه" نامید.
بی توجهی رئیس دولت به سفره های خالی و بمباران و نابود شدن کشور و سلب اختیارهای فردی و انحصارگری و رانتخواری و اختلاسها علائم جامعه اوراق شده و کشوری گروگان گشته هست، که هیچ هدف متعالی اجتماعی را دنبال نمی کند و مردم درمانده هیچ هدف مشترکی را پیگیری نمی کنند، و این خواست حاکمان هست.
⭕️ #کشور_گروگان_شده
🔴#مردم_درمانده_شده
وقتی به کشورداری توجه کنیم، امور اولویتهایی دارند که اساس فعالیتهای اجرایی را روشن می کنند. در واقع یکی از اساسی ترین وظایف مدیر که علاوه بر دانش، به هنر مدیریت و نگرش مفید نیاز دارد، درک الویتها هست.
همچنان که یک انسان در حیاتش اولویتهایی دارد که باید مراقبت شوند، و بدون حراست از آنها انسانی وجود نخواهد داشت که به اهداف بعدی توجه کند، جامعه هم الویتهای اساسی دارد که بدون توجه به آنها، جامعه و کشور و ملتی وجود نخواهد داشت که اهداف بعدی را دنبال کند.
مازلو در هرم نیازهای انسانی در مرحله اول نیازهای فیزیکی را طرح می کند. نیاز به غذا و آب و لباس و سرپناه و درمان و مسکن از جمله اساسی ترین نیازها هست.
هر انسانی قبل از هر چیزی باید این نیازها را مرتفع کند. حتی در ادبیات دینی هم شکم گرسنه ایمان ندارد. چون اساسا بدن گرسنه نایی برای اندیشه و باور و عمل ندارد.
بعد از نیازهای فیزیولوژیک نیاز امنیت الویت بعدی است.
بخشی از این الویت، متضمن استمرار و بقای تامین نیازهای فیزیولوژیک است. مثلا بشر برای رفع نیازهای اولیه به منابع مالی و کار نیاز دارد. داشتن امنیت شغلی یعنی تثبیت رفع نیازهای فیزیولوزیکی. همچنین امنیت روانی، اجتماعی، انتظامی، حقوقی، نظامی، سیاسی، فرهنگی ...، با رفع نیازهای فیزیولوژیک مرتبط بوده و در ضمن زمینه ساز تامین شرایط رفع نیازهای بالاتر است.
عشق و وابستگی و تعلق، سومین مرحله نیازهای انسان است.
انسان موجودی است که در یک مجموعه رشد پیدا می کند و به همین دلیل نیاز به مجموعه های انسانی مانند خانواده، فامیل، قوم، ملت و همچنین در اقشار و اصناف و گروههای اجتماعی دارد.
در کنار مجموعه ایی از سرمایه های متنوع هر جامعه، سرمایه اجتماعی از مهمترین دارایی های یک حامعه است. جوامعی که اعضای آن امکان ارتباطات اجتماعی گسترده را داشته و قادر به انجام فعالیتهای گروهی باشند، از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار بوده و همه انسانها با انواع تفکرات و اندیشه های مختلف می توانند با هم اندیشان خود مجموعه های اجتماعی تشکیل داده و برای اهداف مشترک تلاش جمعی کنند. انسانهای هر جامعه ای به چنین سازوکارهایی نیاز مبرم دارند تا خصلت انسانی شان ارضا و صلح برقرار شود. این نیاز اگر رفع شود انسان می تواند نیازی برتر را پیگیری کند و اگر تامین نشود هرگز نیازی متعالی متصور نیست .
عزت نفس بعنوان بالاترین نیاز بشری مطرح می شود.
عزت ریشه در واژه عزیز دارد. عزیز را با گرامی و ارجمند و بزرگوار معنا می کنند. اما نکته ایی که کمتر توجه می شود معنای "نادر" و "کمیابی" واژه عزیز است .
عزت نفس اشاره به "منحصربفرد" بودن هر انسان دارد. هر انسانی در نوع خود منحصر بفرد و نایاب هست. هیچ انسانی شبیه دیکری نیست و فارغ از همه الگوها و معیارها که هر شخص، گروه، فرقه، مسلک، دین، فلسفه و ایدئولوژی ایجاد می کند، هر انسانی نیاز دارد همانطور که هست مورد احترام و تکریم و پذیرش قرار گیرد، و دیگران سعی نکنند او را تغییر داده و در یک شابلن گذاشته و به شکل خاصی در آورده و برایش الگوی خاص تعیین کنند.
عزت نفس انسانی از حق پوشش و آرایش و وضع ظاهر و خورد و خوراک و ذائقه و سلایق شخصی شروع و تا اندیشه های عمیق فلسفی و عرفانی و دینی و علمی گسترش پیدا می کند.
هر انسانی نیاز دارد دیگران او را همانگونه که هست پذیرفته و در میان خود بعنوان موجودی منحصر بفرد پذیرا باشند.
زمانی که چنین امری وقوع پیدا کرد، زمینه برطرف شدن عالیترین نیازها بشری که همانان "شکوفایی فردی" است عملی شده و متعالی ترین نیازها بشری امکان برطرف شدن پیدا می کند.
انسان می تواند ار خود واقعی اش جهان مورد نظر خود را به دیگران ارائه دهد و آنها را با جهان خود آشنا کند، و بدین گونه است که جهانی متنوع و گونه گون و رنگانگ شکل می گیرد، که در آن همه انسانها در جهت ترقی و تکامل و رشد حرکت می کنند.
ارتباط جامعه و فرد، از رفع همین نیازها و توجه به این الویتها ایجاد می شود. اصلا جامعه برای این شکل گرفته است که انسانها برای رفع نیازهای خود از همدیگر بهره مند شوند و اگر این اصل اساسی کنار رود نه جامعه ایی میماند و نه زندکی اجتماعی. بلکه آنچه میماند یک اجتماع گرفتار در بندهای قانون ساخته ایی، که دست و پای آنها را به زنجیر کشیده و گروگان گروه حاکمیت قدرتمندی کرده که بدون توجه به ساده ترین نیازهای انسانها، همواره دنبال تامین و رفع نیازهای خود هستند. چنین جامعه ایی را باید "جامعه اوراق شده تحت سلطه" نامید.
بی توجهی رئیس دولت به سفره های خالی و بمباران و نابود شدن کشور و سلب اختیارهای فردی و انحصارگری و رانتخواری و اختلاسها علائم جامعه اوراق شده و کشوری گروگان گشته هست، که هیچ هدف متعالی اجتماعی را دنبال نمی کند و مردم درمانده هیچ هدف مشترکی را پیگیری نمی کنند، و این خواست حاکمان هست.
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
🛑 #جامعه_اوراق_شده
⭕️ #کشور_گروگان_شده
🔴#مردم_درمانده_شده
وقتی به کشورداری توجه کنیم، امور اولویتهایی دارند که اساس فعالیتهای اجرایی را روشن می کنند. در واقع یکی از اساسی ترین وظایف مدیر که علاوه بر دانش، به هنر مدیریت و نگرش مفید نیاز دارد، درک الویتها هست.
همچنان که یک انسان در حیاتش اولویتهایی دارد که باید مراقبت شوند، و بدون حراست از آنها انسانی وجود نخواهد داشت که به اهداف بعدی توجه کند، جامعه هم الویتهای اساسی دارد که بدون توجه به آنها، جامعه و کشور و ملتی وجود نخواهد داشت که اهداف بعدی را دنبال کند.
مازلو در هرم نیازهای انسانی در مرحله اول نیازهای فیزیکی را طرح می کند. نیاز به غذا و آب و لباس و سرپناه و درمان و مسکن از جمله اساسی ترین نیازها هست.
هر انسانی قبل از هر چیزی باید این نیازها را مرتفع کند. حتی در ادبیات دینی هم شکم گرسنه ایمان ندارد. چون اساسا بدن گرسنه نایی برای اندیشه و باور و عمل ندارد.
بعد از نیازهای فیزیولوژیک نیاز امنیت الویت بعدی است.
بخشی از این الویت، متضمن استمرار و بقای تامین نیازهای فیزیولوژیک است. مثلا بشر برای رفع نیازهای اولیه به منابع مالی و کار نیاز دارد. داشتن امنیت شغلی یعنی تثبیت رفع نیازهای فیزیولوزیکی. همچنین امنیت روانی، اجتماعی، انتظامی، حقوقی، نظامی، سیاسی، فرهنگی ...، با رفع نیازهای فیزیولوژیک مرتبط بوده و در ضمن زمینه ساز تامین شرایط رفع نیازهای بالاتر است.
عشق و وابستگی و تعلق، سومین مرحله نیازهای انسان است.
انسان موجودی است که در یک مجموعه رشد پیدا می کند و به همین دلیل نیاز به مجموعه های انسانی مانند خانواده، فامیل، قوم، ملت و همچنین در اقشار و اصناف و گروههای اجتماعی دارد.
در کنار مجموعه ایی از سرمایه های متنوع هر جامعه، سرمایه اجتماعی از مهمترین دارایی های یک حامعه است. جوامعی که اعضای آن امکان ارتباطات اجتماعی گسترده را داشته و قادر به انجام فعالیتهای گروهی باشند، از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار بوده و همه انسانها با انواع تفکرات و اندیشه های مختلف می توانند با هم اندیشان خود مجموعه های اجتماعی تشکیل داده و برای اهداف مشترک تلاش جمعی کنند. انسانهای هر جامعه ای به چنین سازوکارهایی نیاز مبرم دارند تا خصلت انسانی شان ارضا و صلح برقرار شود. این نیاز اگر رفع شود انسان می تواند نیازی برتر را پیگیری کند و اگر تامین نشود هرگز نیازی متعالی متصور نیست .
عزت نفس بعنوان بالاترین نیاز بشری مطرح می شود.
عزت ریشه در واژه عزیز دارد. عزیز را با گرامی و ارجمند و بزرگوار معنا می کنند. اما نکته ایی که کمتر توجه می شود معنای "نادر" و "کمیابی" واژه عزیز است .
عزت نفس اشاره به "منحصربفرد" بودن هر انسان دارد. هر انسانی در نوع خود منحصر بفرد و نایاب هست. هیچ انسانی شبیه دیکری نیست و فارغ از همه الگوها و معیارها که هر شخص، گروه، فرقه، مسلک، دین، فلسفه و ایدئولوژی ایجاد می کند، هر انسانی نیاز دارد همانطور که هست مورد احترام و تکریم و پذیرش قرار گیرد، و دیگران سعی نکنند او را تغییر داده و در یک شابلن گذاشته و به شکل خاصی در آورده و برایش الگوی خاص تعیین کنند.
عزت نفس انسانی از حق پوشش و آرایش و وضع ظاهر و خورد و خوراک و ذائقه و سلایق شخصی شروع و تا اندیشه های عمیق فلسفی و عرفانی و دینی و علمی گسترش پیدا می کند.
هر انسانی نیاز دارد دیگران او را همانگونه که هست پذیرفته و در میان خود بعنوان موجودی منحصر بفرد پذیرا باشند.
زمانی که چنین امری وقوع پیدا کرد، زمینه برطرف شدن عالیترین نیازها بشری که همانان "شکوفایی فردی" است عملی شده و متعالی ترین نیازها بشری امکان برطرف شدن پیدا می کند.
انسان می تواند ار خود واقعی اش جهان مورد نظر خود را به دیگران ارائه دهد و آنها را با جهان خود آشنا کند، و بدین گونه است که جهانی متنوع و گونه گون و رنگانگ شکل می گیرد، که در آن همه انسانها در جهت ترقی و تکامل و رشد حرکت می کنند.
ارتباط جامعه و فرد، از رفع همین نیازها و توجه به این الویتها ایجاد می شود. اصلا جامعه برای این شکل گرفته است که انسانها برای رفع نیازهای خود از همدیگر بهره مند شوند و اگر این اصل اساسی کنار رود نه جامعه ایی میماند و نه زندکی اجتماعی. بلکه آنچه میماند یک اجتماع گرفتار در بندهای قانون ساخته ایی، که دست و پای آنها را به زنجیر کشیده و گروگان گروه حاکمیت قدرتمندی کرده که بدون توجه به ساده ترین نیازهای انسانها، همواره دنبال تامین و رفع نیازهای خود هستند. چنین جامعه ایی را باید "جامعه اوراق شده تحت سلطه" نامید.
بی توجهی رئیس دولت به سفره های خالی و بمباران و نابود شدن کشور و سلب اختیارهای فردی و انحصارگری و رانتخواری و اختلاسها علائم جامعه اوراق شده و کشوری گروگان گشته هست، که هیچ هدف متعالی اجتماعی را دنبال نمی کند و مردم درمانده هیچ هدف مشترکی را پیگیری نمی کنند، و این خواست حاکمان هست.
⭕️ #کشور_گروگان_شده
🔴#مردم_درمانده_شده
وقتی به کشورداری توجه کنیم، امور اولویتهایی دارند که اساس فعالیتهای اجرایی را روشن می کنند. در واقع یکی از اساسی ترین وظایف مدیر که علاوه بر دانش، به هنر مدیریت و نگرش مفید نیاز دارد، درک الویتها هست.
همچنان که یک انسان در حیاتش اولویتهایی دارد که باید مراقبت شوند، و بدون حراست از آنها انسانی وجود نخواهد داشت که به اهداف بعدی توجه کند، جامعه هم الویتهای اساسی دارد که بدون توجه به آنها، جامعه و کشور و ملتی وجود نخواهد داشت که اهداف بعدی را دنبال کند.
مازلو در هرم نیازهای انسانی در مرحله اول نیازهای فیزیکی را طرح می کند. نیاز به غذا و آب و لباس و سرپناه و درمان و مسکن از جمله اساسی ترین نیازها هست.
هر انسانی قبل از هر چیزی باید این نیازها را مرتفع کند. حتی در ادبیات دینی هم شکم گرسنه ایمان ندارد. چون اساسا بدن گرسنه نایی برای اندیشه و باور و عمل ندارد.
بعد از نیازهای فیزیولوژیک نیاز امنیت الویت بعدی است.
بخشی از این الویت، متضمن استمرار و بقای تامین نیازهای فیزیولوژیک است. مثلا بشر برای رفع نیازهای اولیه به منابع مالی و کار نیاز دارد. داشتن امنیت شغلی یعنی تثبیت رفع نیازهای فیزیولوزیکی. همچنین امنیت روانی، اجتماعی، انتظامی، حقوقی، نظامی، سیاسی، فرهنگی ...، با رفع نیازهای فیزیولوژیک مرتبط بوده و در ضمن زمینه ساز تامین شرایط رفع نیازهای بالاتر است.
عشق و وابستگی و تعلق، سومین مرحله نیازهای انسان است.
انسان موجودی است که در یک مجموعه رشد پیدا می کند و به همین دلیل نیاز به مجموعه های انسانی مانند خانواده، فامیل، قوم، ملت و همچنین در اقشار و اصناف و گروههای اجتماعی دارد.
در کنار مجموعه ایی از سرمایه های متنوع هر جامعه، سرمایه اجتماعی از مهمترین دارایی های یک حامعه است. جوامعی که اعضای آن امکان ارتباطات اجتماعی گسترده را داشته و قادر به انجام فعالیتهای گروهی باشند، از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار بوده و همه انسانها با انواع تفکرات و اندیشه های مختلف می توانند با هم اندیشان خود مجموعه های اجتماعی تشکیل داده و برای اهداف مشترک تلاش جمعی کنند. انسانهای هر جامعه ای به چنین سازوکارهایی نیاز مبرم دارند تا خصلت انسانی شان ارضا و صلح برقرار شود. این نیاز اگر رفع شود انسان می تواند نیازی برتر را پیگیری کند و اگر تامین نشود هرگز نیازی متعالی متصور نیست .
عزت نفس بعنوان بالاترین نیاز بشری مطرح می شود.
عزت ریشه در واژه عزیز دارد. عزیز را با گرامی و ارجمند و بزرگوار معنا می کنند. اما نکته ایی که کمتر توجه می شود معنای "نادر" و "کمیابی" واژه عزیز است .
عزت نفس اشاره به "منحصربفرد" بودن هر انسان دارد. هر انسانی در نوع خود منحصر بفرد و نایاب هست. هیچ انسانی شبیه دیکری نیست و فارغ از همه الگوها و معیارها که هر شخص، گروه، فرقه، مسلک، دین، فلسفه و ایدئولوژی ایجاد می کند، هر انسانی نیاز دارد همانطور که هست مورد احترام و تکریم و پذیرش قرار گیرد، و دیگران سعی نکنند او را تغییر داده و در یک شابلن گذاشته و به شکل خاصی در آورده و برایش الگوی خاص تعیین کنند.
عزت نفس انسانی از حق پوشش و آرایش و وضع ظاهر و خورد و خوراک و ذائقه و سلایق شخصی شروع و تا اندیشه های عمیق فلسفی و عرفانی و دینی و علمی گسترش پیدا می کند.
هر انسانی نیاز دارد دیگران او را همانگونه که هست پذیرفته و در میان خود بعنوان موجودی منحصر بفرد پذیرا باشند.
زمانی که چنین امری وقوع پیدا کرد، زمینه برطرف شدن عالیترین نیازها بشری که همانان "شکوفایی فردی" است عملی شده و متعالی ترین نیازها بشری امکان برطرف شدن پیدا می کند.
انسان می تواند ار خود واقعی اش جهان مورد نظر خود را به دیگران ارائه دهد و آنها را با جهان خود آشنا کند، و بدین گونه است که جهانی متنوع و گونه گون و رنگانگ شکل می گیرد، که در آن همه انسانها در جهت ترقی و تکامل و رشد حرکت می کنند.
ارتباط جامعه و فرد، از رفع همین نیازها و توجه به این الویتها ایجاد می شود. اصلا جامعه برای این شکل گرفته است که انسانها برای رفع نیازهای خود از همدیگر بهره مند شوند و اگر این اصل اساسی کنار رود نه جامعه ایی میماند و نه زندکی اجتماعی. بلکه آنچه میماند یک اجتماع گرفتار در بندهای قانون ساخته ایی، که دست و پای آنها را به زنجیر کشیده و گروگان گروه حاکمیت قدرتمندی کرده که بدون توجه به ساده ترین نیازهای انسانها، همواره دنبال تامین و رفع نیازهای خود هستند. چنین جامعه ایی را باید "جامعه اوراق شده تحت سلطه" نامید.
بی توجهی رئیس دولت به سفره های خالی و بمباران و نابود شدن کشور و سلب اختیارهای فردی و انحصارگری و رانتخواری و اختلاسها علائم جامعه اوراق شده و کشوری گروگان گشته هست، که هیچ هدف متعالی اجتماعی را دنبال نمی کند و مردم درمانده هیچ هدف مشترکی را پیگیری نمی کنند، و این خواست حاکمان هست.
Telegram
attach📎