Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
#نافرمانی_مدنی
جین شارپ
#فصل_هفتم
#قسمت_چهارم
#تنظیم_استراتژی_بزرگ
💎 پس از ارزیابی وضعیت، انتخاب روش و مشخص نمودن نقش کمک های خارجی، برنامهریزان استراتژی بزرگ باید طرح کلیای از بهترین روندی که مبارزه می تواند هدایت شود را تهیه کنند. این طرح گسترده باید از حال تا آینده فرایند کسب آزادی و موسسات سیستم دموکراتیک را شامل شود. در تنظیم استراتژی بزرگ برنامهریزان احتیاج دارند تا از خود سوالات گوناگونی برسند. سوالات زیر انواع ملاحظاتی که در تعبیه یک استراتژی بزرگ، برای مبارزهطلبیسیاسی، مورد احتیاجاند را(به شیوهای مشخص تر از گذشته) مطرح میکنند:
🌀جامع ترین تصور کلی از اینکه دیکتاتوری چگونه میتواند خاتمه یابد و دموکراسی جایگزین آن شود چیست؟
🌀مبارزه دراز مدت چگونه می تواند به بهترین وجه آغاز شود؟
🌀مردم تحت ستم چگونه می توانند اعتماد به نفس و قدرت کافی برای اقدام به مبارزه علیه دیکتاتوری، فعلا در حدی محدود، به دست بیاورند.
🌀ظرفیت به کارگیری عدم همکاری و مبارزه طلبی در مردم چگونه باید با گذشت زمانی و تجربه افزایش یابد؟
🌀به منظور بازیافتن کنترل دموکراتیک بر جامعه و محدود کردن دیکتاتوری هدف مجموعهای محدود از مبارزات چه چیزهایی میتواند باشد؟
🌀آیا موسسات مستقلی وجود دارند که از دیکتاتوری جان سالم به در برده و امکان استفاده از آنان برای برقراری آزادی وجود داشته باشد؟
🌀کدام موسسات جامعه میتواند بر کنترلهای دیکتاتور غالب شوند، یا کدام موسسات باید دوباره به دست دموکراتها به منظور پاسخ دهی به نیازهای آنان و تاسیس جو دموکراسی، حتی در صورت ادامه دیکتاتوری، ایجاد شوند؟
🌀قدرت تشکیلاتی چگونه میتواند در مقاومت توسعه یابد؟ مشارکت کنندگان چگونه می توانند آموزش ببینند؟
🌀چه منابعی (مالی، تجهیرات و غیره) در مبارزه لازم خواهند بود؟
🌀چه نوع نمادهایی می توانند به موثرترین روش تودهها را بسیج کنند؟
🌀از طریق چه نوع اقداماتی و در طی چه مراحلی منابع قدرت دیکتاتور میتوانند به صورت دائمی تضعیف شوند و در نهایت از بین بروند؟
🌀مردم مقاومت کننده چگونه می توانند همزمان بر روی مبارزه پافشاری کنند و در عین حال انضباط لازم غیرخشونتآمیز را نیز رعایت کنند؟
🌀نظم اجتماعی چگونه میتواند در حین کشمکش حفظ شود؟
🌀وقتی پیروزی نزدیک است، مقاومت گران دموکرات چگونه می توانند به ساختن پا به های سازمانی جامعه پسا دیکتاتوری ادامه دهد تا گذار را تا آن جا که ممکن است هموار کند؟
📌 باید به یاد داشت که برنامهٔ کاری یگانهای وجود ندارد، یا نمیتواند وجود داشته باشد که بر اساس آن بتوان برای هر جنبش آزادی بخشی علیه دیکتاتوری، استراتژی بزرگی طراحی کرد. هر مبارزهای برای به پایین کشیدن یک دیکتاتوری و تاسیس سیستمی دموکراتیک تا حدی با مبارزات دیگر #متفاوت خواهد بود.
هیچ دو موقعیتی دقیقا شبیه یکدیگر نخواهند بود، هر دیکتاتوری برخی مشخصات ویژه خود را خواهد داشت، و ظرفیت آزادی طلبی مردم با یکدیگر تفاوت خواهد داشت.
برنامهریزان استراتژی بزرگ برای مبارزه طلبی سیاسی به درکی عمیق نه فقط از #شرایط_ویژه_مبارزه خود، که از #روش_انتخاب_شده_برای_مبارزه نیز احتیاج خواهند داشت.
❗️وقتی استراتژی بزرگ با دقت طراحی شد، دلایل واضحی برای #علنی کردن آن وجود دارد.
تعداد بسیار زیادی از مردم که به مشارکت آنان نیاز است، در صورت #درکمفهومکلی، درست همانند دستورات خاص، احتمالا با اشتیاق و توان بیشتر #اقدامبهمشارکت خواهند کرد. این دانش به صورت بالقوه تاثیری بسیار مثبت در روحیه و اشتیاق آنان برای مشارکت و اقدام مناسب خواهد داشت.
طرح کلی استراتژی بزرگ به هرحال برای دیکتاتور مشخص خواهد شد و داستان خصوصیات آن به صورت بالقوه باعث هدایت وی به سمت کاستن از بیرحمیها در سرکوب خواهد شد؛ چرا که وی خواهد فهمید که این بی رحمیها میتواند به صورت سیاسی به سمت خود وی بازگردند. آگاهی از مشخصات ویژه استراتژی بزرگ می تواند به صورت بالقوه باعث بروز اختلاف و ترک خدمت در اردوگاه دیکتاتور شود.
🔺هنگامی که یک برنامه استراتژیک برای به پایین کشیدن دیکتاتوری و تاسیس سیستمی دموکراتیک طرح ریزی شد، برای طرفداران دموکراسی مهم است که بر اجرای آن پافشاری کنند. تنها در شرایطی بسیار نادر مبارزه میتواند راه خود را از استراتژی بزرگ ابتدایی جدا کند. برنامهریزان تنها هنگامی که شواهد فراوانی وجود داشته باشد که استراتژی بزرگ انتخاب شده اشتباه بوده، یا هنگامی که شرایط مبارزه به صورت پایهای تغییر کرده باشند، ممکن است احتیاج به تعبیر استراتژی بزرگ داشته باشند. حتی آن گاه نیز، این عمل باید تنها پس از اینکه ارزیابی ای دوباره انجام گرفت و طرح استراتژی بزرگ جدیدی توسعه یافت و پذیرفته شد، انجام شود.
#نافرمانی_مدنی_ایرانیان
جین شارپ
#فصل_هفتم
#قسمت_چهارم
#تنظیم_استراتژی_بزرگ
💎 پس از ارزیابی وضعیت، انتخاب روش و مشخص نمودن نقش کمک های خارجی، برنامهریزان استراتژی بزرگ باید طرح کلیای از بهترین روندی که مبارزه می تواند هدایت شود را تهیه کنند. این طرح گسترده باید از حال تا آینده فرایند کسب آزادی و موسسات سیستم دموکراتیک را شامل شود. در تنظیم استراتژی بزرگ برنامهریزان احتیاج دارند تا از خود سوالات گوناگونی برسند. سوالات زیر انواع ملاحظاتی که در تعبیه یک استراتژی بزرگ، برای مبارزهطلبیسیاسی، مورد احتیاجاند را(به شیوهای مشخص تر از گذشته) مطرح میکنند:
🌀جامع ترین تصور کلی از اینکه دیکتاتوری چگونه میتواند خاتمه یابد و دموکراسی جایگزین آن شود چیست؟
🌀مبارزه دراز مدت چگونه می تواند به بهترین وجه آغاز شود؟
🌀مردم تحت ستم چگونه می توانند اعتماد به نفس و قدرت کافی برای اقدام به مبارزه علیه دیکتاتوری، فعلا در حدی محدود، به دست بیاورند.
🌀ظرفیت به کارگیری عدم همکاری و مبارزه طلبی در مردم چگونه باید با گذشت زمانی و تجربه افزایش یابد؟
🌀به منظور بازیافتن کنترل دموکراتیک بر جامعه و محدود کردن دیکتاتوری هدف مجموعهای محدود از مبارزات چه چیزهایی میتواند باشد؟
🌀آیا موسسات مستقلی وجود دارند که از دیکتاتوری جان سالم به در برده و امکان استفاده از آنان برای برقراری آزادی وجود داشته باشد؟
🌀کدام موسسات جامعه میتواند بر کنترلهای دیکتاتور غالب شوند، یا کدام موسسات باید دوباره به دست دموکراتها به منظور پاسخ دهی به نیازهای آنان و تاسیس جو دموکراسی، حتی در صورت ادامه دیکتاتوری، ایجاد شوند؟
🌀قدرت تشکیلاتی چگونه میتواند در مقاومت توسعه یابد؟ مشارکت کنندگان چگونه می توانند آموزش ببینند؟
🌀چه منابعی (مالی، تجهیرات و غیره) در مبارزه لازم خواهند بود؟
🌀چه نوع نمادهایی می توانند به موثرترین روش تودهها را بسیج کنند؟
🌀از طریق چه نوع اقداماتی و در طی چه مراحلی منابع قدرت دیکتاتور میتوانند به صورت دائمی تضعیف شوند و در نهایت از بین بروند؟
🌀مردم مقاومت کننده چگونه می توانند همزمان بر روی مبارزه پافشاری کنند و در عین حال انضباط لازم غیرخشونتآمیز را نیز رعایت کنند؟
🌀نظم اجتماعی چگونه میتواند در حین کشمکش حفظ شود؟
🌀وقتی پیروزی نزدیک است، مقاومت گران دموکرات چگونه می توانند به ساختن پا به های سازمانی جامعه پسا دیکتاتوری ادامه دهد تا گذار را تا آن جا که ممکن است هموار کند؟
📌 باید به یاد داشت که برنامهٔ کاری یگانهای وجود ندارد، یا نمیتواند وجود داشته باشد که بر اساس آن بتوان برای هر جنبش آزادی بخشی علیه دیکتاتوری، استراتژی بزرگی طراحی کرد. هر مبارزهای برای به پایین کشیدن یک دیکتاتوری و تاسیس سیستمی دموکراتیک تا حدی با مبارزات دیگر #متفاوت خواهد بود.
هیچ دو موقعیتی دقیقا شبیه یکدیگر نخواهند بود، هر دیکتاتوری برخی مشخصات ویژه خود را خواهد داشت، و ظرفیت آزادی طلبی مردم با یکدیگر تفاوت خواهد داشت.
برنامهریزان استراتژی بزرگ برای مبارزه طلبی سیاسی به درکی عمیق نه فقط از #شرایط_ویژه_مبارزه خود، که از #روش_انتخاب_شده_برای_مبارزه نیز احتیاج خواهند داشت.
❗️وقتی استراتژی بزرگ با دقت طراحی شد، دلایل واضحی برای #علنی کردن آن وجود دارد.
تعداد بسیار زیادی از مردم که به مشارکت آنان نیاز است، در صورت #درکمفهومکلی، درست همانند دستورات خاص، احتمالا با اشتیاق و توان بیشتر #اقدامبهمشارکت خواهند کرد. این دانش به صورت بالقوه تاثیری بسیار مثبت در روحیه و اشتیاق آنان برای مشارکت و اقدام مناسب خواهد داشت.
طرح کلی استراتژی بزرگ به هرحال برای دیکتاتور مشخص خواهد شد و داستان خصوصیات آن به صورت بالقوه باعث هدایت وی به سمت کاستن از بیرحمیها در سرکوب خواهد شد؛ چرا که وی خواهد فهمید که این بی رحمیها میتواند به صورت سیاسی به سمت خود وی بازگردند. آگاهی از مشخصات ویژه استراتژی بزرگ می تواند به صورت بالقوه باعث بروز اختلاف و ترک خدمت در اردوگاه دیکتاتور شود.
🔺هنگامی که یک برنامه استراتژیک برای به پایین کشیدن دیکتاتوری و تاسیس سیستمی دموکراتیک طرح ریزی شد، برای طرفداران دموکراسی مهم است که بر اجرای آن پافشاری کنند. تنها در شرایطی بسیار نادر مبارزه میتواند راه خود را از استراتژی بزرگ ابتدایی جدا کند. برنامهریزان تنها هنگامی که شواهد فراوانی وجود داشته باشد که استراتژی بزرگ انتخاب شده اشتباه بوده، یا هنگامی که شرایط مبارزه به صورت پایهای تغییر کرده باشند، ممکن است احتیاج به تعبیر استراتژی بزرگ داشته باشند. حتی آن گاه نیز، این عمل باید تنها پس از اینکه ارزیابی ای دوباره انجام گرفت و طرح استراتژی بزرگ جدیدی توسعه یافت و پذیرفته شد، انجام شود.
#نافرمانی_مدنی_ایرانیان
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #فیک_نیوز_دقیقاً_چیست؟ #و_چگونه_آن_را_شناسایی_کنیم؟
✍جیمز تیتکامب، جیمز کارسون
ترجمه: جویا آروین
#قسمت_چهارم
❓ #چگونه_فیک_نیوز_را_شناسایی_کنیم:
شناسایی فیک نیوز آسان نیست:
پژوهشی که در دانشگاه استنفورد در سال گذشته انجام شده نشان میدهد که دانشجویان در تفاوت گذاشتن میان محتواهای آنلاین گوناگون − محتوایی که با پول ساخته میشود، محتوای جعلی، و محتوای معتبر − بسیار بد عمل میکنند.
فیسبوک فهرستی از ترفندها برای شناساییِ فیک نیوز ارائه داده که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
۱. به #سرخط_خبرها_با_دیدهی_شک_بنگرید.
سرخط خبرهای جعلی اغلب جالب هستند و با حروف بزرگ و علامت تعجب میآیند.
اگر سرخط خبر باورناپذیر باشد این احتمال هست که خبر جعلی باشد.
۲. به #نشانیِ_وبسایت_با_دقت_بیشتر_توجه_کنید.
بسیاری از وبسایتهایی که خبرهای جعلی منتشر میکنند از نشانی اینترنتی مشابه منابع موثق استفاده میکنند؛ آنها نشانی وبسایتهای معتبر را کمی تغییر میدهند. شما میتوانید با مقایسهی نشانیِ وبسایتها این نکته را دریابید.
۳. #منبع_خبر_را_نگاه_کنید.
مطمئن شوید که خبر از منبعی خوش آوازه به دست شما میرسد.
اگر خبر از وبسایتی به دست شما رسیده که برایتان آشنا نیست دربارهی آن وبسایت اطلاعات کسب کنید.
۴. به #فرمتهای_نامتعارف_توجه_کنید.
بسیاری از خبرهای جعلی در خود خطاهای املایی و گرامری دارند و فرمت ظاهریشان هم غیرعادی است.
۵. به #عکسها_توجه_کنید.
گزارشهای خبریِ جعلی اغلب با عکسها یا ویدئوهای دستکاریشده همراه هستند.
گاهی عکس مورد نظر معتبر است، اما در جایی غیر از پیشزمینهی خودش به کار رفته است.
میتوانید عکس را در اینترنت جستجو کنید تا دریابید از کجا آمده است.
۶. به #تاریخها_توجه_کنید.
گزارشهای خبریِ جعلی ممکن است زمانبندیهایی داشته باشند که بیمعنا باشد یا ممکن است در آنها زمان رخدادها تغییر داده شده باشد.
۷. #شواهد_را_چک_کنید.
منابعی که در آنها نام نویسنده آمده است را بررسی کنید.
نبود هیچ منبعی یا بینام بودن نویسنده میتواند نشانهی جعلی بودنِ خبر باشد.
۸. به #دیگر_گزارشها_هم_توجه_کنید.
اینکه هیچ منبع دیگری آن خبر را گزارش نکرده است، میتواند نشانهی جعلی بودن خبر باشد.
۹. #آیا_خبر_طنز_است.
گاهی دشوار است میان خبر جعلی و مطلب فکاهی تمایز بگذاریم.
بررسی کنید که آیا منبع خبر به مطالب طنز معروف است و آیا جزئیات خبر و آهنگ خبر نشان از طنز بودن دارد.
۱۰. #برخی_خبرها_عمدا_دروغ_هستند.
با نگاهی انتقادی دربارهی خبرهایی که میخوانید بیندیشید و فقط آنهایی را همرسانی کنید که میدانید موثق هستند.
❗️ در پایان باید گفت گزارشهای خبری معمولاً چنان خوب روایت میشوند که نشان میدهد ساختگی نیستند و همین امتیازی است که یک گزارش خبریِ خوب دارد.
اما بد نیست دربارهی هر خبری #کمی_شکاک باشیم و از خود بپرسیم:
#آیا_این_واقعا_اتفاق_افتاده_است؟
✍جیمز تیتکامب، جیمز کارسون
ترجمه: جویا آروین
#قسمت_چهارم
❓ #چگونه_فیک_نیوز_را_شناسایی_کنیم:
شناسایی فیک نیوز آسان نیست:
پژوهشی که در دانشگاه استنفورد در سال گذشته انجام شده نشان میدهد که دانشجویان در تفاوت گذاشتن میان محتواهای آنلاین گوناگون − محتوایی که با پول ساخته میشود، محتوای جعلی، و محتوای معتبر − بسیار بد عمل میکنند.
فیسبوک فهرستی از ترفندها برای شناساییِ فیک نیوز ارائه داده که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
۱. به #سرخط_خبرها_با_دیدهی_شک_بنگرید.
سرخط خبرهای جعلی اغلب جالب هستند و با حروف بزرگ و علامت تعجب میآیند.
اگر سرخط خبر باورناپذیر باشد این احتمال هست که خبر جعلی باشد.
۲. به #نشانیِ_وبسایت_با_دقت_بیشتر_توجه_کنید.
بسیاری از وبسایتهایی که خبرهای جعلی منتشر میکنند از نشانی اینترنتی مشابه منابع موثق استفاده میکنند؛ آنها نشانی وبسایتهای معتبر را کمی تغییر میدهند. شما میتوانید با مقایسهی نشانیِ وبسایتها این نکته را دریابید.
۳. #منبع_خبر_را_نگاه_کنید.
مطمئن شوید که خبر از منبعی خوش آوازه به دست شما میرسد.
اگر خبر از وبسایتی به دست شما رسیده که برایتان آشنا نیست دربارهی آن وبسایت اطلاعات کسب کنید.
۴. به #فرمتهای_نامتعارف_توجه_کنید.
بسیاری از خبرهای جعلی در خود خطاهای املایی و گرامری دارند و فرمت ظاهریشان هم غیرعادی است.
۵. به #عکسها_توجه_کنید.
گزارشهای خبریِ جعلی اغلب با عکسها یا ویدئوهای دستکاریشده همراه هستند.
گاهی عکس مورد نظر معتبر است، اما در جایی غیر از پیشزمینهی خودش به کار رفته است.
میتوانید عکس را در اینترنت جستجو کنید تا دریابید از کجا آمده است.
۶. به #تاریخها_توجه_کنید.
گزارشهای خبریِ جعلی ممکن است زمانبندیهایی داشته باشند که بیمعنا باشد یا ممکن است در آنها زمان رخدادها تغییر داده شده باشد.
۷. #شواهد_را_چک_کنید.
منابعی که در آنها نام نویسنده آمده است را بررسی کنید.
نبود هیچ منبعی یا بینام بودن نویسنده میتواند نشانهی جعلی بودنِ خبر باشد.
۸. به #دیگر_گزارشها_هم_توجه_کنید.
اینکه هیچ منبع دیگری آن خبر را گزارش نکرده است، میتواند نشانهی جعلی بودن خبر باشد.
۹. #آیا_خبر_طنز_است.
گاهی دشوار است میان خبر جعلی و مطلب فکاهی تمایز بگذاریم.
بررسی کنید که آیا منبع خبر به مطالب طنز معروف است و آیا جزئیات خبر و آهنگ خبر نشان از طنز بودن دارد.
۱۰. #برخی_خبرها_عمدا_دروغ_هستند.
با نگاهی انتقادی دربارهی خبرهایی که میخوانید بیندیشید و فقط آنهایی را همرسانی کنید که میدانید موثق هستند.
❗️ در پایان باید گفت گزارشهای خبری معمولاً چنان خوب روایت میشوند که نشان میدهد ساختگی نیستند و همین امتیازی است که یک گزارش خبریِ خوب دارد.
اما بد نیست دربارهی هر خبری #کمی_شکاک باشیم و از خود بپرسیم:
#آیا_این_واقعا_اتفاق_افتاده_است؟
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از ان یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم میتوانیم موصوع را واصح تر درک کنیم. با حرکت پیشتر در زمان به دوره کشاورزی خالص می رسیم و شرایط بمتفاوت تر می شود؛ و بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در ان زمان هیج موضوعیتی ندارد و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی ندارد . همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکیهای سالم ارگانیک داشت که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد.
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل ببماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شارابی و کارایی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و هم جشنی نداشت در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وحود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می شود، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وحود امکانات بیشتر وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از ان یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم میتوانیم موصوع را واصح تر درک کنیم. با حرکت پیشتر در زمان به دوره کشاورزی خالص می رسیم و شرایط بمتفاوت تر می شود؛ و بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در ان زمان هیج موضوعیتی ندارد و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی ندارد . همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکیهای سالم ارگانیک داشت که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد.
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل ببماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شارابی و کارایی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و هم جشنی نداشت در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وحود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می شود، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وحود امکانات بیشتر وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل وبعد٥٧
#قسمت_چهارم :
◀️ #تامین_رضایت_از_زندگی ⬇️
این که با ایجاد امکانات بیشتر، باید بهره مندی ها و نقاط قوت و نکات مثبت دوره های قبل را هم فراهم کرد. در این صورت واقعا می شود گفت پیشرفتی رخ داده است .
در کنار امکانات تکنولوژیکی زندگی، آب و هوای سالم و تغذیه ارگانیک را تامین نمود. نه اینکه با محصولات تراریخته موحب فسردگی و پوسیدگی سلولهای بدن شده و اسم یک مرگ تدریجی را سرطان گذاشت و ان را توسعه داد.
در کنار استقلال خانواده های نوپا، سرمایه اجتماعی را از طریق توسعه نهادهای مدنی و سیستم های نوین، تامین کرده و روابط اجتماعی موثر و مفید را ایجاد کرد تا روابط مهرآمیز و عشق اجتماعی و احساس تعلق و دریافت احترام فراهم شود و مانع گسست روانی افراد جامعه و انزوای آنها پشت دیوارهای آپارتمانهای لانه زنبوری چسبیده به هم شد، که همگی دچار انواع بیماری های روانی و عقده های حقارت و خودکم بینی های مفرط که منجر به واکنشهای مانند خشم فروخورده و احساس شرم و گناه مفرط و ترسهای نهان و طلبکاری های افراطی و هیجانهای سرکوب شده و نیازهای دپرس شده و ای بسا گاها روابط پنهانی و بقولی یواشکی هستند، که عواقبش بسی بیشتر است .
با بسط روابط اجتماعی زمینه همیاری و همزیستی فعال و مشارکت اجتماعی را فراهم کرد تا احساس تنهایی بشر از بین برود و در موقع نیاز یاوران و سنگ صبورهایی در کنار خود داشته باشد . بخاطر انکان بهره مندی از دارای ها و امکانات همدیگر حسادت و تنفر از دارایی های دیگران کاهش یابد و رقابت مفید جای خود را به چشم و چشمیهایی ندهد که موجب بروز تنش های ذهنی و فکری و اتکهای پانیک در افراد می شود،
در کنار افزایش امکانات رفاهی و توسعه زندگی شهری، فضای سبز کافی را فراهم نمود و امکان بهره مندی بشر از دوستی با طبیعت را فراهم کرد. شرایطی فراهم کرد که بچه ها در دل طبیعت با خاک و گیاه و آب و برگ و دار و درخت بزرگ شوند تا حیوانات مختلف را از نزدیک لمس و در محیط طبیعی با خصلتهای واقعی شان اشنا شوند نه اینکه یا در راز بقا و برنامه های نشنال ژئوگرافیک انها را تماشا کنند و یا پشت نرده های باغ وحش به تماشای آنها رفته و مبهوت حرکات آنها شده و امکان هیچ تعاملی با آنها نداشته و مانند فرد بیسوادی باشند
که به یک تابلوی شاهکار از مثلا سبک کوبیک یا پست مدرن نگاه میکند؛ و یا حداکثر سگهای گربه صفت و گربه های موش شده و موشهایی بنام همستر و میمون های دست آموز لوس شده، یا لاکپشت آبی و خاکی بی حال و احساس و حتی مار و ماهی و ... را بعنوان حیوان خانگی نگهداری کرده و به آغوش کشیده و با بوس و لیس آنها-بعد از زدن واکسنهای لازمه-حس حیوان دوستی خود را ارضا کنند .
امکان اشتغال در زمینه های مختلف و مورد علاقه همه افراد جامعه را فراهم کرد و امکان بروز ابتکار و خلاقیت که نتیحه ان شادی و شارپدمانی است را با ایحاد زمینه رقابت سالم فراهم کرد . امکانات مالی و تکنولوزیوی و تجاری لازم را قراهم نمود تا افراد بتوانتد با تلاشی در خور ان را بدست اورند و با فعالیت در حوزه مورد علافه و استعدلد خود هم موفقیتهای اجتناعی کسب کردع و هم درامد لازم را کسب کرده و هم برلی جامعه ثروت ایحاد کند. با اجرای سیاستهای تنش زا ثبات و امنیت لازم را فراهم کرد تا افراد به احساس امنیت شغلی دست یابند و نگران دوره های کوتاه و بلند بیکاری نباشند....
5⃣ ادامه در #قسمت_پنجم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل وبعد٥٧
#قسمت_چهارم :
◀️ #تامین_رضایت_از_زندگی ⬇️
این که با ایجاد امکانات بیشتر، باید بهره مندی ها و نقاط قوت و نکات مثبت دوره های قبل را هم فراهم کرد. در این صورت واقعا می شود گفت پیشرفتی رخ داده است .
در کنار امکانات تکنولوژیکی زندگی، آب و هوای سالم و تغذیه ارگانیک را تامین نمود. نه اینکه با محصولات تراریخته موحب فسردگی و پوسیدگی سلولهای بدن شده و اسم یک مرگ تدریجی را سرطان گذاشت و ان را توسعه داد.
در کنار استقلال خانواده های نوپا، سرمایه اجتماعی را از طریق توسعه نهادهای مدنی و سیستم های نوین، تامین کرده و روابط اجتماعی موثر و مفید را ایجاد کرد تا روابط مهرآمیز و عشق اجتماعی و احساس تعلق و دریافت احترام فراهم شود و مانع گسست روانی افراد جامعه و انزوای آنها پشت دیوارهای آپارتمانهای لانه زنبوری چسبیده به هم شد، که همگی دچار انواع بیماری های روانی و عقده های حقارت و خودکم بینی های مفرط که منجر به واکنشهای مانند خشم فروخورده و احساس شرم و گناه مفرط و ترسهای نهان و طلبکاری های افراطی و هیجانهای سرکوب شده و نیازهای دپرس شده و ای بسا گاها روابط پنهانی و بقولی یواشکی هستند، که عواقبش بسی بیشتر است .
با بسط روابط اجتماعی زمینه همیاری و همزیستی فعال و مشارکت اجتماعی را فراهم کرد تا احساس تنهایی بشر از بین برود و در موقع نیاز یاوران و سنگ صبورهایی در کنار خود داشته باشد . بخاطر انکان بهره مندی از دارای ها و امکانات همدیگر حسادت و تنفر از دارایی های دیگران کاهش یابد و رقابت مفید جای خود را به چشم و چشمیهایی ندهد که موجب بروز تنش های ذهنی و فکری و اتکهای پانیک در افراد می شود،
در کنار افزایش امکانات رفاهی و توسعه زندگی شهری، فضای سبز کافی را فراهم نمود و امکان بهره مندی بشر از دوستی با طبیعت را فراهم کرد. شرایطی فراهم کرد که بچه ها در دل طبیعت با خاک و گیاه و آب و برگ و دار و درخت بزرگ شوند تا حیوانات مختلف را از نزدیک لمس و در محیط طبیعی با خصلتهای واقعی شان اشنا شوند نه اینکه یا در راز بقا و برنامه های نشنال ژئوگرافیک انها را تماشا کنند و یا پشت نرده های باغ وحش به تماشای آنها رفته و مبهوت حرکات آنها شده و امکان هیچ تعاملی با آنها نداشته و مانند فرد بیسوادی باشند
که به یک تابلوی شاهکار از مثلا سبک کوبیک یا پست مدرن نگاه میکند؛ و یا حداکثر سگهای گربه صفت و گربه های موش شده و موشهایی بنام همستر و میمون های دست آموز لوس شده، یا لاکپشت آبی و خاکی بی حال و احساس و حتی مار و ماهی و ... را بعنوان حیوان خانگی نگهداری کرده و به آغوش کشیده و با بوس و لیس آنها-بعد از زدن واکسنهای لازمه-حس حیوان دوستی خود را ارضا کنند .
امکان اشتغال در زمینه های مختلف و مورد علاقه همه افراد جامعه را فراهم کرد و امکان بروز ابتکار و خلاقیت که نتیحه ان شادی و شارپدمانی است را با ایحاد زمینه رقابت سالم فراهم کرد . امکانات مالی و تکنولوزیوی و تجاری لازم را قراهم نمود تا افراد بتوانتد با تلاشی در خور ان را بدست اورند و با فعالیت در حوزه مورد علافه و استعدلد خود هم موفقیتهای اجتناعی کسب کردع و هم درامد لازم را کسب کرده و هم برلی جامعه ثروت ایحاد کند. با اجرای سیاستهای تنش زا ثبات و امنیت لازم را فراهم کرد تا افراد به احساس امنیت شغلی دست یابند و نگران دوره های کوتاه و بلند بیکاری نباشند....
5⃣ ادامه در #قسمت_پنجم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از آن، یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم، می توانیم موضوع را واضح تر درک کنیم.
با حرکت پیشتر در زمان، به دوره کشاورزی خالص می رسیم، و شرایط متفاوت تر می شود؛ بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در آن زمان هیج موضوعیتی ندارد، و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی نداشته است .
همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر، قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد، و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکی های سالم ارگانیک داشت، که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد .
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل بیماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شادابی و کارآیی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و همچشمی نداشت، در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وجود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها، باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست، تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می گردد، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وجود امکانات بیشتر، وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از آن، یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم، می توانیم موضوع را واضح تر درک کنیم.
با حرکت پیشتر در زمان، به دوره کشاورزی خالص می رسیم، و شرایط متفاوت تر می شود؛ بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در آن زمان هیج موضوعیتی ندارد، و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی نداشته است .
همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر، قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد، و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکی های سالم ارگانیک داشت، که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد .
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل بیماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شادابی و کارآیی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و همچشمی نداشت، در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وجود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها، باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست، تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می گردد، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وجود امکانات بیشتر، وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل وبعد٥٧
#قسمت_چهارم :
◀️ #تامین_رضایت_از_زندگی ⬇️
حال با ایجاد امکانات بیشتر، باید بهره مندی ها و نقاط قوت و نکات مثبت دوره های قبل را هم فراهم کرد. در این صورت واقعا می شود گفت پیشرفتی رخ داده است .
در کنار امکانات تکنولوژیکی زیستی، آب و هوای سالم و تغذیه ارگانیک را باید تامین نمود. نه اینکه با محصولات تراریخته موجب فسردگی و پوسیدگی سلولهای بدن شده و اسم یک مرگ تدریجی را سرطان گذاشت و ان را توسعه داد .
در کنار استقلال خانواده های نوپا، سرمایه اجتماعی را از طریق توسعه نهادهای مدنی و سیستم های نوین، تامین کرده و روابط اجتماعی موثر و مفید را ایجاد کرد تا روابط مهرآمیز و عشق اجتماعی و احساس تعلق و دریافت احترام فراهم شود و مانع گسست روانی افراد جامعه و انزوای آنها پشت دیوارهای آپارتمانهای لانه زنبوری چسبیده به هم گردد، که همگی دچار انواع بیماری های روانی و عقده های حقارت و خودکم بینی های مفرط، که منجر به واکنشهایی مانند خشم فروخورده و احساس شرم و گناه مفرط و ترسهای نهان و طلبکاری های افراطی و هیجانهای سرکوب شده و نیازهای دپرس شده و ای بسا گاها روابط پنهانی و بقولی یواشکی هستند، که عواقبش بسی بیشتر است .
با بسط روابط اجتماعی زمینه همیاری و همزیستی فعال و مشارکت اجتماعی را فراهم کرد، تا احساس تنهایی بشر از بین برود و در موقع نیاز یاوران و سنگ صبورهایی در کنار خود داشته باشد . بخاطر امکان بهره مندی از دارایی ها و امکانات همدیگر، حسادت و تنفر از داشته های دیگران کاهش یابد و رقابت مفید جای خود را به چشم و چشمی هایی ندهد که موجب بروز تنش های ذهنی و فکری و اتکهای پانیک در افراد می شود،
در کنار افزایش امکانات رفاهی و توسعه زندگی شهری، فضای سبز کافی را فراهم نمود و امکان بهره مندی بشر از دوستی با طبیعت را فراهم کرد.
شرایطی فراهم کرد که بچه ها در دل طبیعت با خاک و گیاه و آب و برگ و دار و درخت بزرگ شوند، تا حیوانات مختلف را از نزدیک لمس و در محیط طبیعی با خصلتهای واقعی شان آشنا شوند، نه اینکه یا در برنامه تلوزیونی راز بقا و برنامه های نشنال ژئوگرافیک انها را تماشا کنند، و یا پشت نرده های باغ وحش به تماشای آنها رفته و مبهوت حرکات آنها شده و امکان هیچ تعاملی با آنها نداشته و مانند فرد بیسوادی باشند
که به یک تابلوی شاهکار، مثلا از سبک کوبیک یا پست مدرن نگاه میکند؛ و یا حداکثر سگهای گربه صفت و گربه های موش شده و موشهایی بنام همستر و میمون های دست آموز لوس شده، یا لاکپشت آبی و خاکی بی حال و احساس و حتی خارپشت و مار و ماهی و ... را بعنوان حیوان خانگی نگهداری کرده و به آغوش کشیده و با بوس و لیس آنها -بعد از زدن واکسنهای لازمه- حس حیوان دوستی خود را ارضا کنند .
امکان اشتغال در زمینه های مختلف و مورد علاقه همه افراد جامعه را فراهم کرد، و امکان بروز ابتکار و خلاقیت که نتیحه ان شادی و شادمانی است را با ایحاد زمینه رقابت سالم فراهم کرد . امکانات مالی و تکنولوژیکی و تجاری لازم را قراهم نمود، تا افراد بتوانند با تلاشی در خور، آن را بدست آورند و با فعالیت در حوزه مورد علاقه و استعدلد خود، هم موفقیتهای اجتماعی کسب کرده، و هم درآمد لازم را کسب، و هم برای جامعه ثروت ایحاد کند.
با اجرای سیاستهای تنش زدا، ثبات و امنیت لازم را فراهم کرد، تا افراد به احساس امنیت شغلی دست یابند و نگران دوره های کوتاه و بلند بیکاری نباشند....
5⃣ ادامه در #قسمت_پنجم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل وبعد٥٧
#قسمت_چهارم :
◀️ #تامین_رضایت_از_زندگی ⬇️
حال با ایجاد امکانات بیشتر، باید بهره مندی ها و نقاط قوت و نکات مثبت دوره های قبل را هم فراهم کرد. در این صورت واقعا می شود گفت پیشرفتی رخ داده است .
در کنار امکانات تکنولوژیکی زیستی، آب و هوای سالم و تغذیه ارگانیک را باید تامین نمود. نه اینکه با محصولات تراریخته موجب فسردگی و پوسیدگی سلولهای بدن شده و اسم یک مرگ تدریجی را سرطان گذاشت و ان را توسعه داد .
در کنار استقلال خانواده های نوپا، سرمایه اجتماعی را از طریق توسعه نهادهای مدنی و سیستم های نوین، تامین کرده و روابط اجتماعی موثر و مفید را ایجاد کرد تا روابط مهرآمیز و عشق اجتماعی و احساس تعلق و دریافت احترام فراهم شود و مانع گسست روانی افراد جامعه و انزوای آنها پشت دیوارهای آپارتمانهای لانه زنبوری چسبیده به هم گردد، که همگی دچار انواع بیماری های روانی و عقده های حقارت و خودکم بینی های مفرط، که منجر به واکنشهایی مانند خشم فروخورده و احساس شرم و گناه مفرط و ترسهای نهان و طلبکاری های افراطی و هیجانهای سرکوب شده و نیازهای دپرس شده و ای بسا گاها روابط پنهانی و بقولی یواشکی هستند، که عواقبش بسی بیشتر است .
با بسط روابط اجتماعی زمینه همیاری و همزیستی فعال و مشارکت اجتماعی را فراهم کرد، تا احساس تنهایی بشر از بین برود و در موقع نیاز یاوران و سنگ صبورهایی در کنار خود داشته باشد . بخاطر امکان بهره مندی از دارایی ها و امکانات همدیگر، حسادت و تنفر از داشته های دیگران کاهش یابد و رقابت مفید جای خود را به چشم و چشمی هایی ندهد که موجب بروز تنش های ذهنی و فکری و اتکهای پانیک در افراد می شود،
در کنار افزایش امکانات رفاهی و توسعه زندگی شهری، فضای سبز کافی را فراهم نمود و امکان بهره مندی بشر از دوستی با طبیعت را فراهم کرد.
شرایطی فراهم کرد که بچه ها در دل طبیعت با خاک و گیاه و آب و برگ و دار و درخت بزرگ شوند، تا حیوانات مختلف را از نزدیک لمس و در محیط طبیعی با خصلتهای واقعی شان آشنا شوند، نه اینکه یا در برنامه تلوزیونی راز بقا و برنامه های نشنال ژئوگرافیک انها را تماشا کنند، و یا پشت نرده های باغ وحش به تماشای آنها رفته و مبهوت حرکات آنها شده و امکان هیچ تعاملی با آنها نداشته و مانند فرد بیسوادی باشند
که به یک تابلوی شاهکار، مثلا از سبک کوبیک یا پست مدرن نگاه میکند؛ و یا حداکثر سگهای گربه صفت و گربه های موش شده و موشهایی بنام همستر و میمون های دست آموز لوس شده، یا لاکپشت آبی و خاکی بی حال و احساس و حتی خارپشت و مار و ماهی و ... را بعنوان حیوان خانگی نگهداری کرده و به آغوش کشیده و با بوس و لیس آنها -بعد از زدن واکسنهای لازمه- حس حیوان دوستی خود را ارضا کنند .
امکان اشتغال در زمینه های مختلف و مورد علاقه همه افراد جامعه را فراهم کرد، و امکان بروز ابتکار و خلاقیت که نتیحه ان شادی و شادمانی است را با ایحاد زمینه رقابت سالم فراهم کرد . امکانات مالی و تکنولوژیکی و تجاری لازم را قراهم نمود، تا افراد بتوانند با تلاشی در خور، آن را بدست آورند و با فعالیت در حوزه مورد علاقه و استعدلد خود، هم موفقیتهای اجتماعی کسب کرده، و هم درآمد لازم را کسب، و هم برای جامعه ثروت ایحاد کند.
با اجرای سیاستهای تنش زدا، ثبات و امنیت لازم را فراهم کرد، تا افراد به احساس امنیت شغلی دست یابند و نگران دوره های کوتاه و بلند بیکاری نباشند....
5⃣ ادامه در #قسمت_پنجم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از آن، یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم، می توانیم موضوع را واضح تر درک کنیم.
با حرکت پیشتر در زمان، به دوره کشاورزی خالص می رسیم، و شرایط متفاوت تر می شود؛ بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در آن زمان هیج موضوعیتی ندارد، و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی نداشته است .
همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر، قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد، و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکی های سالم ارگانیک داشت، که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد .
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل بیماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شادابی و کارآیی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و همچشمی نداشت، در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وجود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها، باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست، تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می گردد، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وجود امکانات بیشتر، وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل و بعد٥٧
3⃣ #قسمت_سوم 🔽
◀️ #قیاس_با_فاکتور
#رضایت_از_زندگی ⬇️
برای درک بهتر چگونگی قیاس دوره قبل از ٥٧ و بعد از آن، یک دوره قبلتر را با زمان حال مقایسه کنیم، می توانیم موضوع را واضح تر درک کنیم.
با حرکت پیشتر در زمان، به دوره کشاورزی خالص می رسیم، و شرایط متفاوت تر می شود؛ بسیاری از نیازهای فعلی دیگر در آن زمان هیج موضوعیتی ندارد، و همچنین بسیاری از نیازها بصورت خودکفا برای خانواده ها تامین می شده و هزینه مالی خاصی نداشته است .
همچینن روابط اجتماعی و مالکیت و سیستم اقتصادی کاملا متفاوت است و اساسا درآمد در ان دوره مفهومی متفاوت پیدا کرده و منابع متفاوتی از دوره های بعدی دارد .
لذا مقایسه این دو دوره با فاکتورها بی تاثیر، قابل بررسی نیست و باید فاکتورهای مفیدی وارد معادله کرده و بررسی کرد .
شاید فاکتور #کیفیت_زندگی و یا فاکتور #رضایتمندی_کلی_از_زیست بهتر بتواند در مقایسه دوره ها پاسخگو باشد، و بشود مقایسه قابل درک و نتیجه بخشی انجام داد .
بنظر میرسد انسان دوره کشاورزی در عین حال که نه برق و آب لوله کشی و خودروی گرانقیمت و پنیر پیتزا و پفک نمکی و بستنی و ... را نداشت، در عوض خوراکی های سالم ارگانیک داشت، که سلامت و لذت کافی را تامین میکرد .
شاید تلوزیون و ماهواره و سینما نداشت، اما شب نشینی ها و داستانگویی ها و شبچره های لذتبخش آن برای بچه ها و بزرگترها همیشه خاطره انگیز و نوستالژیک بود و رضایت از زندگی و زیست سالم را فراهم میکرد.
هرچند انتی بیوتیک و پزشک وجود نداشت، اما آب و هوای سالم، بدن آنها را قوی تر کرده و در مقابل بیماری ها مصون میکرد .
شاید خودروی گرانقیمت که ابزار چشم و هم چشمی باشد وجود نداشت، اما در عوض تحرک بیشتر بدن، سلامتی آن و چابکی و شادابی و کارآیی بیشتری تامین میکرد و در عین حال هر خانواده یکی دو حیوان سواری مانند الاغ و اسب و قاطر در اختیار داشت، که تفاوتشان در رنگ سفید و سیاه و خاکستری و خال خالی بودنشان بود، و پوشش شان هم تقریبا یکسان بود، و چندان آپشنهای متفاوت برای چشم و همچشمی نداشت، در نتیجه فشار عصبی رقابت هم در کار نبود و رضایت زیستی راحت تر حاصل می شد .
قطعا همچنان که امروز تفاوت طبقات اجتماعی در جامعه ما وجود دارد، در همه دوره ها بعنوان واقعیتی انسانی و اجتماعی و اقتصادی و گریزناپدیی وجود داشت . اما ماهیت و نوع و کارکرد و زمینه اجتماعی و فعل و انفعال این طبقات در دوره ها، باز متفاوت بود و نتیحه نهایی شان هم نسبت به تاثیر در کیفیت زندگی و در نهایت در رضایت کلی از زیست، تاثیرات متفاوتی داشت .
با اینکه بسیاری از مواهب امروز در آن دوره وجود نداشت، و بعنوان نقطه ضعف آن دوره ها محسوب می شود، و نقطه قوت برای دوره ما تلقی می گردد، برخی امکانات و توانمندی ها وجود داشت که الان وجود ندارد، و موجبات رضایت از زندگی مردم آن دوره را فراهم می کرد که امروز با وجود امکانات بیشتر، وجود ندارد و دلیل این نقص در شیوه مدریت سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است .
حال اگر مقایسه کنیم رضایت از زیست در کدام دوره بیشتر بود، تصور قیاسی بهتری بدست می دهد .
4⃣ ادامه در #قسمت_چهارم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل وبعد٥٧
#قسمت_چهارم :
◀️ #تامین_رضایت_از_زندگی ⬇️
حال با ایجاد امکانات بیشتر، باید بهره مندی ها و نقاط قوت و نکات مثبت دوره های قبل را هم فراهم کرد. در این صورت واقعا می شود گفت پیشرفتی رخ داده است .
در کنار امکانات تکنولوژیکی زیستی، آب و هوای سالم و تغذیه ارگانیک را باید تامین نمود. نه اینکه با محصولات تراریخته موجب فسردگی و پوسیدگی سلولهای بدن شده و اسم یک مرگ تدریجی را سرطان گذاشت و ان را توسعه داد .
در کنار استقلال خانواده های نوپا، سرمایه اجتماعی را از طریق توسعه نهادهای مدنی و سیستم های نوین، تامین کرده و روابط اجتماعی موثر و مفید را ایجاد کرد تا روابط مهرآمیز و عشق اجتماعی و احساس تعلق و دریافت احترام فراهم شود و مانع گسست روانی افراد جامعه و انزوای آنها پشت دیوارهای آپارتمانهای لانه زنبوری چسبیده به هم گردد، که همگی دچار انواع بیماری های روانی و عقده های حقارت و خودکم بینی های مفرط، که منجر به واکنشهایی مانند خشم فروخورده و احساس شرم و گناه مفرط و ترسهای نهان و طلبکاری های افراطی و هیجانهای سرکوب شده و نیازهای دپرس شده و ای بسا گاها روابط پنهانی و بقولی یواشکی هستند، که عواقبش بسی بیشتر است .
با بسط روابط اجتماعی زمینه همیاری و همزیستی فعال و مشارکت اجتماعی را فراهم کرد، تا احساس تنهایی بشر از بین برود و در موقع نیاز یاوران و سنگ صبورهایی در کنار خود داشته باشد . بخاطر امکان بهره مندی از دارایی ها و امکانات همدیگر، حسادت و تنفر از داشته های دیگران کاهش یابد و رقابت مفید جای خود را به چشم و چشمی هایی ندهد که موجب بروز تنش های ذهنی و فکری و اتکهای پانیک در افراد می شود،
در کنار افزایش امکانات رفاهی و توسعه زندگی شهری، فضای سبز کافی را فراهم نمود و امکان بهره مندی بشر از دوستی با طبیعت را فراهم کرد.
شرایطی فراهم کرد که بچه ها در دل طبیعت با خاک و گیاه و آب و برگ و دار و درخت بزرگ شوند، تا حیوانات مختلف را از نزدیک لمس و در محیط طبیعی با خصلتهای واقعی شان آشنا شوند، نه اینکه یا در برنامه تلوزیونی راز بقا و برنامه های نشنال ژئوگرافیک انها را تماشا کنند، و یا پشت نرده های باغ وحش به تماشای آنها رفته و مبهوت حرکات آنها شده و امکان هیچ تعاملی با آنها نداشته و مانند فرد بیسوادی باشند
که به یک تابلوی شاهکار، مثلا از سبک کوبیک یا پست مدرن نگاه میکند؛ و یا حداکثر سگهای گربه صفت و گربه های موش شده و موشهایی بنام همستر و میمون های دست آموز لوس شده، یا لاکپشت آبی و خاکی بی حال و احساس و حتی خارپشت و مار و ماهی و ... را بعنوان حیوان خانگی نگهداری کرده و به آغوش کشیده و با بوس و لیس آنها -بعد از زدن واکسنهای لازمه- حس حیوان دوستی خود را ارضا کنند .
امکان اشتغال در زمینه های مختلف و مورد علاقه همه افراد جامعه را فراهم کرد، و امکان بروز ابتکار و خلاقیت که نتیحه ان شادی و شادمانی است را با ایحاد زمینه رقابت سالم فراهم کرد . امکانات مالی و تکنولوژیکی و تجاری لازم را قراهم نمود، تا افراد بتوانند با تلاشی در خور، آن را بدست آورند و با فعالیت در حوزه مورد علاقه و استعدلد خود، هم موفقیتهای اجتماعی کسب کرده، و هم درآمد لازم را کسب، و هم برای جامعه ثروت ایحاد کند.
با اجرای سیاستهای تنش زدا، ثبات و امنیت لازم را فراهم کرد، تا افراد به احساس امنیت شغلی دست یابند و نگران دوره های کوتاه و بلند بیکاری نباشند....
5⃣ ادامه در #قسمت_پنجم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ ایران قبل وبعد٥٧
#قسمت_چهارم :
◀️ #تامین_رضایت_از_زندگی ⬇️
حال با ایجاد امکانات بیشتر، باید بهره مندی ها و نقاط قوت و نکات مثبت دوره های قبل را هم فراهم کرد. در این صورت واقعا می شود گفت پیشرفتی رخ داده است .
در کنار امکانات تکنولوژیکی زیستی، آب و هوای سالم و تغذیه ارگانیک را باید تامین نمود. نه اینکه با محصولات تراریخته موجب فسردگی و پوسیدگی سلولهای بدن شده و اسم یک مرگ تدریجی را سرطان گذاشت و ان را توسعه داد .
در کنار استقلال خانواده های نوپا، سرمایه اجتماعی را از طریق توسعه نهادهای مدنی و سیستم های نوین، تامین کرده و روابط اجتماعی موثر و مفید را ایجاد کرد تا روابط مهرآمیز و عشق اجتماعی و احساس تعلق و دریافت احترام فراهم شود و مانع گسست روانی افراد جامعه و انزوای آنها پشت دیوارهای آپارتمانهای لانه زنبوری چسبیده به هم گردد، که همگی دچار انواع بیماری های روانی و عقده های حقارت و خودکم بینی های مفرط، که منجر به واکنشهایی مانند خشم فروخورده و احساس شرم و گناه مفرط و ترسهای نهان و طلبکاری های افراطی و هیجانهای سرکوب شده و نیازهای دپرس شده و ای بسا گاها روابط پنهانی و بقولی یواشکی هستند، که عواقبش بسی بیشتر است .
با بسط روابط اجتماعی زمینه همیاری و همزیستی فعال و مشارکت اجتماعی را فراهم کرد، تا احساس تنهایی بشر از بین برود و در موقع نیاز یاوران و سنگ صبورهایی در کنار خود داشته باشد . بخاطر امکان بهره مندی از دارایی ها و امکانات همدیگر، حسادت و تنفر از داشته های دیگران کاهش یابد و رقابت مفید جای خود را به چشم و چشمی هایی ندهد که موجب بروز تنش های ذهنی و فکری و اتکهای پانیک در افراد می شود،
در کنار افزایش امکانات رفاهی و توسعه زندگی شهری، فضای سبز کافی را فراهم نمود و امکان بهره مندی بشر از دوستی با طبیعت را فراهم کرد.
شرایطی فراهم کرد که بچه ها در دل طبیعت با خاک و گیاه و آب و برگ و دار و درخت بزرگ شوند، تا حیوانات مختلف را از نزدیک لمس و در محیط طبیعی با خصلتهای واقعی شان آشنا شوند، نه اینکه یا در برنامه تلوزیونی راز بقا و برنامه های نشنال ژئوگرافیک انها را تماشا کنند، و یا پشت نرده های باغ وحش به تماشای آنها رفته و مبهوت حرکات آنها شده و امکان هیچ تعاملی با آنها نداشته و مانند فرد بیسوادی باشند
که به یک تابلوی شاهکار، مثلا از سبک کوبیک یا پست مدرن نگاه میکند؛ و یا حداکثر سگهای گربه صفت و گربه های موش شده و موشهایی بنام همستر و میمون های دست آموز لوس شده، یا لاکپشت آبی و خاکی بی حال و احساس و حتی خارپشت و مار و ماهی و ... را بعنوان حیوان خانگی نگهداری کرده و به آغوش کشیده و با بوس و لیس آنها -بعد از زدن واکسنهای لازمه- حس حیوان دوستی خود را ارضا کنند .
امکان اشتغال در زمینه های مختلف و مورد علاقه همه افراد جامعه را فراهم کرد، و امکان بروز ابتکار و خلاقیت که نتیحه ان شادی و شادمانی است را با ایحاد زمینه رقابت سالم فراهم کرد . امکانات مالی و تکنولوژیکی و تجاری لازم را قراهم نمود، تا افراد بتوانند با تلاشی در خور، آن را بدست آورند و با فعالیت در حوزه مورد علاقه و استعدلد خود، هم موفقیتهای اجتماعی کسب کرده، و هم درآمد لازم را کسب، و هم برای جامعه ثروت ایحاد کند.
با اجرای سیاستهای تنش زدا، ثبات و امنیت لازم را فراهم کرد، تا افراد به احساس امنیت شغلی دست یابند و نگران دوره های کوتاه و بلند بیکاری نباشند....
5⃣ ادامه در #قسمت_پنجم 🔽
Telegram
attach📎