Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #انقلابی_که_مرده_است، #گفتمانی_که_زنده_است.
فوریهٔ 9, 2019
توسط علیرضا کیانی
قسمت اول :
«ما انقلاب کردیم
چه اشتباهی کردیم»
از جمله شعارهایی بوده است که در یکی دو سال اخیر در تجمعات اعتراضی در ایران شنیده شده است؛ اعتراضهایی که به صورت مستقیم، مشروعیت انقلاب اسلامی را هدف گرفته است و اصل آن را زیر سؤال میبرد.
درکی شهودی از آنچه در ایران میگذرد، نیز این ادعا را به کرسی خواهد نشاند که انقلاب اسلامی در ایران مرده است.
اما واقعیت این است که هر اندازه با اطمینان بتوان از مرگ انقلاب اسلامی گفت، به همان اندازه میتوان شهادت داد که گفتمان ۵۷ هنوز زنده است. در واقع تلاش این قلم، تفکیک بین انقلاب اسلامی و گفتمان ۵۷ و لزوم مقابله با دومی است؛ که چرا مقابله با مفهومی که دیگر زنده نیست، جز اتلاف وقت سودی ندارد.
انقلاب اسلامی یکی از بروندادهای گفتمان ۵۷ و البته خروجی «غالب» آن بود. این گفتمان، شاخههای دیگری هم داشت که زیر چرخ جمهوری اسلامی له شدند و همین رخداد، آنان را در هالهای سنگین از مظلومیت قرار داد و سنجش کارنامه آنان را با یک رودرواسی تاریخی مواجه کرد و میکند.
اما لهشدگی در چرخ دندههای ساطورین قضای اسلامی و لزوم رعایت حقوق انسان در مقام انسان، نباید لزوم شناخت آن جریانات و مبارزه رسانهای با آن ها را به محاق تعارف ببرد. آن جریانات که هر کدام تکه پارههای گفتمان ۵۷ بودند، هنوز زنده هستند و به صورت جدی در فضای سیاسی ایران نفس میکشند و نمایندگان آنها در رسانهها گاه در مقام مدعیالعموم ظاهر میشوند.
🔻 #استکبار؛ #دال_اعظم
شاید به جرئت بتوان گفت که «استکبارستیزی» یا به تعبیر مارکسیستها -امپریالیسمستیزی- نقطه محوری و «دال مرکزی» گفتمان ۵۷ بوده است. همین «استکبار»ستیزی موجود در فضای سیاسی امروز ایران که باعث شده بسیاری از ضرب دیدگان جمهوری اسلامی نیز به آغوش آن پناه ببرند، ریشهای بلافصل در گفتمان ۵۷ دارد. اینکه برای بخشی از فعالان فضای سیاسی ایران، آمریکاستیزی ارج بیشتری از آزادیخواهی دارد، تکرار داستان همان سالهاست؛ با این تفاوت که به سختی بتوان از اقبال عمومی به آن سخن گفت.
نیازی به تکرار حجم سخنان ضدآمریکایی آیتالله خمینی به عنوان رهبر بلامنازع انقلاب اسلامی نیست. آمریکاستیزی آیتالله خمینی بسیار برجستهتر از ستیز او با شوروی یا اروپای غربی بود. خمینی حتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در روزهای حساس در پاریس که مذاکره انقلابیون با دولت جیمی کارتر در جریان بود، باز از شعارهای ضدآمریکایی خود عقب نمینشست و در کنار نام بردن از محمدرضاشاه به عنوان مانع اول پیشرفت ایران، آمریکا را «سد دوم» پیشرفت ایران و عامل عقبماندگی میخواند.
چپگرایان آن دوران نیز با آیتالله خمینی در این مسئله همدل و همنوا بودند.
مثلاً به این گفته «ویدا حاجبی»-یکی از شاخصترین فعالان مارکسیست پیش از انقلاب- توجه کنید:
«مگر در دوره انقلاب، آزادی را قبول داشتیم؟ از فعالان چپ ایران کدامشان آزادی را قبول داشتند؟ حالا بماند کدام یک از رژیم حمایت کردند یا نکردند. اصلاً آزادی بد بود. آزادی از دید ما لیبرالی بود و حقوق بشر تحریم بود...در تظاهراتی که در اعتراض به اجباری شدن چادر صورت گرفت، خیلیها از جمله من، شرکت نکردند. چون تصور ما این بود که چادر اهمیت ندارد و فقط به این فکر میکردیم که از شر شاه آزاد شویم….مبارزه ضد امپریالیستی را مهمتر از هر چیز دیگر میدانستیم».
و کیست که نداند مظهر امپریالیسم برای چپ گرایان آن زمان، ایالات متحده آمریکا بود؟
ادامه در قسمت دوم👇
فوریهٔ 9, 2019
توسط علیرضا کیانی
قسمت اول :
«ما انقلاب کردیم
چه اشتباهی کردیم»
از جمله شعارهایی بوده است که در یکی دو سال اخیر در تجمعات اعتراضی در ایران شنیده شده است؛ اعتراضهایی که به صورت مستقیم، مشروعیت انقلاب اسلامی را هدف گرفته است و اصل آن را زیر سؤال میبرد.
درکی شهودی از آنچه در ایران میگذرد، نیز این ادعا را به کرسی خواهد نشاند که انقلاب اسلامی در ایران مرده است.
اما واقعیت این است که هر اندازه با اطمینان بتوان از مرگ انقلاب اسلامی گفت، به همان اندازه میتوان شهادت داد که گفتمان ۵۷ هنوز زنده است. در واقع تلاش این قلم، تفکیک بین انقلاب اسلامی و گفتمان ۵۷ و لزوم مقابله با دومی است؛ که چرا مقابله با مفهومی که دیگر زنده نیست، جز اتلاف وقت سودی ندارد.
انقلاب اسلامی یکی از بروندادهای گفتمان ۵۷ و البته خروجی «غالب» آن بود. این گفتمان، شاخههای دیگری هم داشت که زیر چرخ جمهوری اسلامی له شدند و همین رخداد، آنان را در هالهای سنگین از مظلومیت قرار داد و سنجش کارنامه آنان را با یک رودرواسی تاریخی مواجه کرد و میکند.
اما لهشدگی در چرخ دندههای ساطورین قضای اسلامی و لزوم رعایت حقوق انسان در مقام انسان، نباید لزوم شناخت آن جریانات و مبارزه رسانهای با آن ها را به محاق تعارف ببرد. آن جریانات که هر کدام تکه پارههای گفتمان ۵۷ بودند، هنوز زنده هستند و به صورت جدی در فضای سیاسی ایران نفس میکشند و نمایندگان آنها در رسانهها گاه در مقام مدعیالعموم ظاهر میشوند.
🔻 #استکبار؛ #دال_اعظم
شاید به جرئت بتوان گفت که «استکبارستیزی» یا به تعبیر مارکسیستها -امپریالیسمستیزی- نقطه محوری و «دال مرکزی» گفتمان ۵۷ بوده است. همین «استکبار»ستیزی موجود در فضای سیاسی امروز ایران که باعث شده بسیاری از ضرب دیدگان جمهوری اسلامی نیز به آغوش آن پناه ببرند، ریشهای بلافصل در گفتمان ۵۷ دارد. اینکه برای بخشی از فعالان فضای سیاسی ایران، آمریکاستیزی ارج بیشتری از آزادیخواهی دارد، تکرار داستان همان سالهاست؛ با این تفاوت که به سختی بتوان از اقبال عمومی به آن سخن گفت.
نیازی به تکرار حجم سخنان ضدآمریکایی آیتالله خمینی به عنوان رهبر بلامنازع انقلاب اسلامی نیست. آمریکاستیزی آیتالله خمینی بسیار برجستهتر از ستیز او با شوروی یا اروپای غربی بود. خمینی حتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در روزهای حساس در پاریس که مذاکره انقلابیون با دولت جیمی کارتر در جریان بود، باز از شعارهای ضدآمریکایی خود عقب نمینشست و در کنار نام بردن از محمدرضاشاه به عنوان مانع اول پیشرفت ایران، آمریکا را «سد دوم» پیشرفت ایران و عامل عقبماندگی میخواند.
چپگرایان آن دوران نیز با آیتالله خمینی در این مسئله همدل و همنوا بودند.
مثلاً به این گفته «ویدا حاجبی»-یکی از شاخصترین فعالان مارکسیست پیش از انقلاب- توجه کنید:
«مگر در دوره انقلاب، آزادی را قبول داشتیم؟ از فعالان چپ ایران کدامشان آزادی را قبول داشتند؟ حالا بماند کدام یک از رژیم حمایت کردند یا نکردند. اصلاً آزادی بد بود. آزادی از دید ما لیبرالی بود و حقوق بشر تحریم بود...در تظاهراتی که در اعتراض به اجباری شدن چادر صورت گرفت، خیلیها از جمله من، شرکت نکردند. چون تصور ما این بود که چادر اهمیت ندارد و فقط به این فکر میکردیم که از شر شاه آزاد شویم….مبارزه ضد امپریالیستی را مهمتر از هر چیز دیگر میدانستیم».
و کیست که نداند مظهر امپریالیسم برای چپ گرایان آن زمان، ایالات متحده آمریکا بود؟
ادامه در قسمت دوم👇
Telegram
attach📎
Forwarded from Attach Master
🔴 دروغ های دیگری از محمدصادق جوادی حصار، #استمرار_طلب #جمهوری_اشغالگر_اسلامی
۲) بخش دوم 👇 👇
دیدیم در داخل کشور که وضعیت خبرنگاری روشن است، و تعطیل کردن فله ای روزنامه ها و #قلع_و_قمع رسانهها حتی با #حکم_حکومتی شخص #رهبر، و #حبس و #شکنجه و #اعدام و #ترور خبرنگاران و سانسور حاکم بر کشور روشن است، و هیچ یک از خبرنگاران مورد تائید رژیم، که در همکاری با این سیستم فعالیت می کنند، خبرنگار تلقی نمی شوند، بلکه صرفا وظیفه #پروپاگاندا ی حکومتی را دارند، و گاها پدیده #بازجوخبرنگار را شاهد هستیم، و امر خبرنگاری آنقدر لوث شده که یک #مصاحبه معمولی خبرنگار #شبکه_طلوع_افغانستان با #محمدجواد_ظریف برای طرفداران رژیم غیرقابل باور و تحمل شده و شروع به #انگ_زنی #جاسوسی و #مزدوری و حتی ادعای #گستاخی به ایشان می کنند و تلاش می کنند افتضاح #ماله_کش_اعظم را #ماله_کشی کنند.
همین امر نشان می دهد که نگرش حکومت به خبرنگاری چیست.
اما در مورد عملکرد نهادهای خارج از کشور، وضع بهتر از داخل نیست. مگر چند سالی نیست که موضوع #فیک_نیوز و نقش #رسانه_های_دروغ_پرداز #جریان_اصلی در #فریب #افکار_عمومی و زیرپا گذاشتن وظیفه اصلی خبرنگاری که همانا #اطلاع_رسانی دقیق و بیان درست و دقیق و انعکاس رخدادها برای #شهروندان هست، را کنار گذاشته، و به #سناریو_نویس های سیاسی تبدیل شده اند؟
آیا واژه #آیت_الله_بی_بی_سی که سالهاست مردم مطرح می کنند، اشاره به همسویی مغرضانه این رسانه با حکومت نیست، که اصالت خبرنگاری را از آن رسانه ساقط می کند؟
یا در همین #انتخابات_آمریکا، مگر نقش مخرب رسانه های #جریان_اصلی را شاهد نبودیم که آشکارا با طرفداری از متهم به #تقلب، طرف مدعی را #سانسور کرده و حتی همین #شبکه_های_اجتماعی هم همسو با جریان اصلی رسانه ای، دست به سانسور گسترده خبری در فضای مجازی زدند؟ درست به شیوه ای که جمهوری اسلامی سالها انجام میدهد.
از لحاظ خبرنگاری، آیا وظیفه رسانه ها بازگویی نظرات هر دو طرف نیست؟
مگر وظیفه رسانه ها تعیین رئیس جمهور آمریکا هست؟ یا وظیفه آنها بیان نتایج اعلام شده، و در عین حال، بیان #اعتراضات انجام شده از طرف مقابل نبود، که جامعه و مردم-که در واقع صاحبان اصلی آرای داده شده هستند-از همه ماجرا مطلع شوند؟
آشکار هست که اکثر نهادهای رسانه ای جهان تحت سلطه #گلوبالیسم قرار گرفته و به #رسانه_فیک تبدیل شده، و جریان سلطه را پشتیبانی می کنند؟
لذا آشکار است بلائی که سر کشور ما در مورد رسانه ها آمده، در دیگر کشورهای جهان هم انجام شده، و خبرنگاران فعلی و #سردبیران و #مدیران و #هیات_تحریریه های فعلی اعتبار حرفه ای سابق را ندارند، و آشکارا زیر هجمه جریان سلطه #جهانگرایی قرار گرفته اند.
شما که بعنوان #نیروهای_انقلابی چهل سال مدعی مخالفت با نظم جهانی و نهادهای بین المللی بودید، و #احمدی_نژاد از #نظم_نوین #آخرالزمانی صحبت میکرد، و #محمد_خاتمی از گفتمان آلترناتیو #گفتگوی_تمدنها حرف میزد، و مدعی #استکبار_ستیزی بودید، چطور یکدفعه همه ادعای انقلابیگری را فراموش کرده، و به #محافظه_کار جامعه جهانی تبدیل شده و از تصمیمات ناروای نهادهای موجود دفاع میکنید؟
آشکار هست که به #تناقض رسیده اید، و مواضع امروزتان مغایر با مدعیات تمام چهل سال گذشته شما هست، و مشخص است حادثه ای رخ داده است که مجبور شده اید از پشت #نقاب استکبارستیزی خارج شده و در کنار پلیدترین بخش استکبار و #سلطه_گران قرار بگیرید.
ما حاضریم در این موارد با شما گفتگو کنیم؛ و باور داریم چنین گفتگوهای صریحی #مغالطات و #سفسطه های شما را آشکار می کند، و نشان میدهد ماهیت چهل ساله شما، و حتی دروغ بودن مدعیات انقلابیگری و استکبارستیزی و همین طور ادعای #اصلاح_طلبی و #اصولگرایی و روایت فریبکار #میانه_رو و #تندرو شما آشکار می شود، و مشخص می شود این طرحی که شما چهل سال اجرا کردید، بر اساس یک #روایت_جعلی و #دروغ_بزرگ بوده، و هدف اصلی آن دقیقا ضد ادعای ظاهری طرح شده، و برای پیشبرد اهداف جریان سلطه و تامین منافع استکبار جهانی بوده، و آن را بنام استکبارستیزی انجام داده اید.
به عبارتی، شما #مزدوران استکبار جهانی بودید که بعنوان استکبارستیزی وارد میدانعمل شدید، تا با فریب اجتماعی، این پتانسیل خطرناک برعلیه استکبار را، به نفع خود او بکار بگیرید و خنثی و بی خطر کنید.
در این میدان سراسر #دروغ، طبیعی است که دروغگویان برای شما خبرنگار محسوب شده، و انتشار دهندگان حقیقت یا بخشی از حقیقت، یا حتی افشا کنندگان بخشی از دروغ شما، و حتی طراحان روایت های دیگری جز روایت شما، از نظر شما خبرنگار تلقی نمی شود و جاسوس و مزدور و #کافر و #ملحد و ... معرفی می شوند.
این قضاوت شما مبنای حرفه ای ندارد؛ بلکه در #جنگ_روایتها تلاش می کنید روایت دروغین خاص خود را پیش ببرید .
۲) بخش دوم 👇 👇
دیدیم در داخل کشور که وضعیت خبرنگاری روشن است، و تعطیل کردن فله ای روزنامه ها و #قلع_و_قمع رسانهها حتی با #حکم_حکومتی شخص #رهبر، و #حبس و #شکنجه و #اعدام و #ترور خبرنگاران و سانسور حاکم بر کشور روشن است، و هیچ یک از خبرنگاران مورد تائید رژیم، که در همکاری با این سیستم فعالیت می کنند، خبرنگار تلقی نمی شوند، بلکه صرفا وظیفه #پروپاگاندا ی حکومتی را دارند، و گاها پدیده #بازجوخبرنگار را شاهد هستیم، و امر خبرنگاری آنقدر لوث شده که یک #مصاحبه معمولی خبرنگار #شبکه_طلوع_افغانستان با #محمدجواد_ظریف برای طرفداران رژیم غیرقابل باور و تحمل شده و شروع به #انگ_زنی #جاسوسی و #مزدوری و حتی ادعای #گستاخی به ایشان می کنند و تلاش می کنند افتضاح #ماله_کش_اعظم را #ماله_کشی کنند.
همین امر نشان می دهد که نگرش حکومت به خبرنگاری چیست.
اما در مورد عملکرد نهادهای خارج از کشور، وضع بهتر از داخل نیست. مگر چند سالی نیست که موضوع #فیک_نیوز و نقش #رسانه_های_دروغ_پرداز #جریان_اصلی در #فریب #افکار_عمومی و زیرپا گذاشتن وظیفه اصلی خبرنگاری که همانا #اطلاع_رسانی دقیق و بیان درست و دقیق و انعکاس رخدادها برای #شهروندان هست، را کنار گذاشته، و به #سناریو_نویس های سیاسی تبدیل شده اند؟
آیا واژه #آیت_الله_بی_بی_سی که سالهاست مردم مطرح می کنند، اشاره به همسویی مغرضانه این رسانه با حکومت نیست، که اصالت خبرنگاری را از آن رسانه ساقط می کند؟
یا در همین #انتخابات_آمریکا، مگر نقش مخرب رسانه های #جریان_اصلی را شاهد نبودیم که آشکارا با طرفداری از متهم به #تقلب، طرف مدعی را #سانسور کرده و حتی همین #شبکه_های_اجتماعی هم همسو با جریان اصلی رسانه ای، دست به سانسور گسترده خبری در فضای مجازی زدند؟ درست به شیوه ای که جمهوری اسلامی سالها انجام میدهد.
از لحاظ خبرنگاری، آیا وظیفه رسانه ها بازگویی نظرات هر دو طرف نیست؟
مگر وظیفه رسانه ها تعیین رئیس جمهور آمریکا هست؟ یا وظیفه آنها بیان نتایج اعلام شده، و در عین حال، بیان #اعتراضات انجام شده از طرف مقابل نبود، که جامعه و مردم-که در واقع صاحبان اصلی آرای داده شده هستند-از همه ماجرا مطلع شوند؟
آشکار هست که اکثر نهادهای رسانه ای جهان تحت سلطه #گلوبالیسم قرار گرفته و به #رسانه_فیک تبدیل شده، و جریان سلطه را پشتیبانی می کنند؟
لذا آشکار است بلائی که سر کشور ما در مورد رسانه ها آمده، در دیگر کشورهای جهان هم انجام شده، و خبرنگاران فعلی و #سردبیران و #مدیران و #هیات_تحریریه های فعلی اعتبار حرفه ای سابق را ندارند، و آشکارا زیر هجمه جریان سلطه #جهانگرایی قرار گرفته اند.
شما که بعنوان #نیروهای_انقلابی چهل سال مدعی مخالفت با نظم جهانی و نهادهای بین المللی بودید، و #احمدی_نژاد از #نظم_نوین #آخرالزمانی صحبت میکرد، و #محمد_خاتمی از گفتمان آلترناتیو #گفتگوی_تمدنها حرف میزد، و مدعی #استکبار_ستیزی بودید، چطور یکدفعه همه ادعای انقلابیگری را فراموش کرده، و به #محافظه_کار جامعه جهانی تبدیل شده و از تصمیمات ناروای نهادهای موجود دفاع میکنید؟
آشکار هست که به #تناقض رسیده اید، و مواضع امروزتان مغایر با مدعیات تمام چهل سال گذشته شما هست، و مشخص است حادثه ای رخ داده است که مجبور شده اید از پشت #نقاب استکبارستیزی خارج شده و در کنار پلیدترین بخش استکبار و #سلطه_گران قرار بگیرید.
ما حاضریم در این موارد با شما گفتگو کنیم؛ و باور داریم چنین گفتگوهای صریحی #مغالطات و #سفسطه های شما را آشکار می کند، و نشان میدهد ماهیت چهل ساله شما، و حتی دروغ بودن مدعیات انقلابیگری و استکبارستیزی و همین طور ادعای #اصلاح_طلبی و #اصولگرایی و روایت فریبکار #میانه_رو و #تندرو شما آشکار می شود، و مشخص می شود این طرحی که شما چهل سال اجرا کردید، بر اساس یک #روایت_جعلی و #دروغ_بزرگ بوده، و هدف اصلی آن دقیقا ضد ادعای ظاهری طرح شده، و برای پیشبرد اهداف جریان سلطه و تامین منافع استکبار جهانی بوده، و آن را بنام استکبارستیزی انجام داده اید.
به عبارتی، شما #مزدوران استکبار جهانی بودید که بعنوان استکبارستیزی وارد میدانعمل شدید، تا با فریب اجتماعی، این پتانسیل خطرناک برعلیه استکبار را، به نفع خود او بکار بگیرید و خنثی و بی خطر کنید.
در این میدان سراسر #دروغ، طبیعی است که دروغگویان برای شما خبرنگار محسوب شده، و انتشار دهندگان حقیقت یا بخشی از حقیقت، یا حتی افشا کنندگان بخشی از دروغ شما، و حتی طراحان روایت های دیگری جز روایت شما، از نظر شما خبرنگار تلقی نمی شود و جاسوس و مزدور و #کافر و #ملحد و ... معرفی می شوند.
این قضاوت شما مبنای حرفه ای ندارد؛ بلکه در #جنگ_روایتها تلاش می کنید روایت دروغین خاص خود را پیش ببرید .
Telegram
📎