𝐇𝐮𝐚𝐧𝐠 𝐙𝐢 𝐓𝐚𝐨 黃子韬
ویدیو منتشر شده از کینگمون در کنفرانس مطبوعاتی درام یان شی فن در شانگهای ترجمه ویدیو در ادامه👇 | #News ••━━━━━━━━━•• | #QŹŁ | @CpopKing
🔅ترجمه ویدیو بالا:
-مجری: خب ما میتونیم یه صحبت با بینگ کینگ در مورد نظرش درباره ی کار کردن با زیتاعو داشته باشیم؟
چیزی هست که وقتی راجبش فکر میکنی بخندی؟
-بینگ کینگ: وقتی میبینمش خندم میگیره، نه، تاعو سر صحنه ی فیلمبرداری خیلی شخص خوش برخورد و سرزنده ایه. در واقع من یجورایی شگفت زده شدم که چطور یه نفر میتونه هر روز سر صحنه انقدر پرانرژی باشه بدون اینکه شکست بخوره.
-مجری: انگار که اون یه چیزی زده (😂🤦🏻♀️)
بینگ کینگ: بله
-مجری: زیتاعو پس تو یه همچین شخصی هستی؟
-تاعو: من در این مورد خیلی هم خوب نیستم، که همیشه وقتی تنهام شاد و پرانرژی باشم، این یجورایی بی معنیه.
پس اگه هیجان من واگیردار باشه و بتونه بقیه رو خوشحال کنه این چیز خوبیه.
استرس هر روز خیلی زیاده پس من احساس میکنم اگه با انرژی زیاد و هیجان بتونم یکم از اون استرس کم کنم خوب میشه.
-مجری: پس تو شخص اصلی هستی که این کارو میکنه
-تاعو: من عمدتا این کارو نمیکنم، من فقط هیجان داشتم، خوشحال بودن رو دوست دارم و دلم میخواد بقیه رو خوشحال کنم.
-مجری: این عادت فقط واسه این صحنه ی فیلمبرداری بود یا همیشه شامل کارت میشه؟
-تاعو: این همیشه عادتمه ولی وقتی راجب این صحنه ویژه باشه من خیلی خوشحالم، خوشحالترینم، هیچکدوم از بازیگران دیگه به اندازه ای که من خوشحال میشم خوشحال نمیشن.
-مجری: اوه و این تشویق از طرف کل این بازیگراست.
| #News
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| @CpopKing
-مجری: خب ما میتونیم یه صحبت با بینگ کینگ در مورد نظرش درباره ی کار کردن با زیتاعو داشته باشیم؟
چیزی هست که وقتی راجبش فکر میکنی بخندی؟
-بینگ کینگ: وقتی میبینمش خندم میگیره، نه، تاعو سر صحنه ی فیلمبرداری خیلی شخص خوش برخورد و سرزنده ایه. در واقع من یجورایی شگفت زده شدم که چطور یه نفر میتونه هر روز سر صحنه انقدر پرانرژی باشه بدون اینکه شکست بخوره.
-مجری: انگار که اون یه چیزی زده (😂🤦🏻♀️)
بینگ کینگ: بله
-مجری: زیتاعو پس تو یه همچین شخصی هستی؟
-تاعو: من در این مورد خیلی هم خوب نیستم، که همیشه وقتی تنهام شاد و پرانرژی باشم، این یجورایی بی معنیه.
پس اگه هیجان من واگیردار باشه و بتونه بقیه رو خوشحال کنه این چیز خوبیه.
استرس هر روز خیلی زیاده پس من احساس میکنم اگه با انرژی زیاد و هیجان بتونم یکم از اون استرس کم کنم خوب میشه.
-مجری: پس تو شخص اصلی هستی که این کارو میکنه
-تاعو: من عمدتا این کارو نمیکنم، من فقط هیجان داشتم، خوشحال بودن رو دوست دارم و دلم میخواد بقیه رو خوشحال کنم.
-مجری: این عادت فقط واسه این صحنه ی فیلمبرداری بود یا همیشه شامل کارت میشه؟
-تاعو: این همیشه عادتمه ولی وقتی راجب این صحنه ویژه باشه من خیلی خوشحالم، خوشحالترینم، هیچکدوم از بازیگران دیگه به اندازه ای که من خوشحال میشم خوشحال نمیشن.
-مجری: اوه و این تشویق از طرف کل این بازیگراست.
| #News
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| @CpopKing
🎖[ درمورد کار کردن💷 ]
توی تعطیلات زمستون، من رفتم سرکار!
یه شغل پیدا کردم به اسم "دعوت کننده در سرما" در یه مدرسه ی آموزش زبان. اون شغل چی بود؟ این بود که بروشورهای تبلیغاتی رو بین مشتری ها پخش کنم تا دانش آموز برای مدرسه پیدا کنم، جمله مرسومه "رفتن و سرزدن به غریبه ها".
مرکزهای خرید معمولا مکان های شلوغی هستن، پس من به مرکزخرید رفتم تا بروشورها رو پخش کنم. هروقت که نوجوون ها رو میدیدم، میرفتم پیششون و میگفتم: "به یادگیری زبان علاقه مندی؟ دوست داری که خارج درس بخونی؟ پس به مدرسمون بپیوند!"
ولی خیلی از افراد من رو نادیده میگرفتن، اونا میترسیدن که من یه کلاهبردار باشم پس سریعا میرفتن وقتی که میدیدن من دارم نزدیکشون میشم، اونا حتی با دستاشون به من اشاره میکردن که برم پی کارم! و من فقط میتونستم بایستم و یه لبخند عجیب بهشون بزنم. طرد شدن از دور این احساس رو بهت میداد که به قلبت خنجر زدن.
افرادی بودن که علاقه مند بودن و بروشور رو میگرفتن، ولی بعدش اون رو مینداختن توی سطل آشغال.
هوا خیلی سرد بود ولی من فقط لباسای نخی پوشیده بودم و توی باد ایستاده بودم، دستام قرمز شده بودن ولی من همچنان باید بروشورها رو محکم میگرفتم، میترسیدم پاره بشن.
پدر و مادرم بهم گفتن که یه بار، میخواستن که ببینن بچشون چجوری کار میکنه، پس اونا اومدن اونجا که من رو تماشا کنن. اون بار، اونا فقط توی ماشین نشستن که خیلی از من دور نبود و تماشام کردن، چطوری هر بروشور رو برمیداشتم که به هر غریبه بدم و درخواست کنم ازشون، چطوری قیافم غمگین میشد وقتی رد میشدم و چطوری خوشحال میشدم وقتی ازم بروشورها رو میگرفتن. قلبشون رو به درد میاورد وقتی بچه ی باارزششون رو اونجوری میدیدن. وقتی که بروشورهام رو تموم کردم، سوار اتوبوس شدم که برم خونه و ماشین پدر و مادرم داشت پشت اتوبوس میومد.
من اولین حقوق زندگیم رو گرفتم، تقریبا ۱۰۰۰ یوآن بود، ولی این پولی بود که به سبب سخت کوشیم به دست آوردم. حقوق گرفتن بعد از اینکه رد می شدی از طرف بقیه و تحقیر می شدی باعث شد متوجه بشم که به دست آوردن پول و بزرگسال شدن چیز آسونی نیست. بعدش من برای پدربزرگ و مادربزگ و پدر و مادرم هدیه خریدم. من باید اولین حقوقم رو با خونواده ی خیلی دوست داشتنیم تقسیم می کردم.
حتی اگه اونا هدیه های گرونی نبودن، اونا سرشار از حقیقت و صداقتم بودن. احساسم مثل یه بچه ای بود که بعد از هر کار خوبی که انجام میده میخواد اونو به همه ی دنیا نشون بده.
میخواستم به خانوادم بگم که پسرشون، نَوَشون بزرگ شده و تواناییش رو داره که احترام فرزندیش رو به اونا نشون بده.
روی زمین پیش مادربزرگ نشستم و بهش راجب این که چطور دونه دونه غریبه ها رو ترغیب کردم که به مدرسه ی انگلیسی ما ملحق شن گفتم، اینکه چند نفر من رو دست انداختن و مسخرم کردن و همچنین چند نفر گفتن من کلاهبردارم.
ولی دیگه هیچی مهم نبود، مثل الان که میتونم با آرامش دربارش صحبت کنم.
اون لحظه ناگهان تونستم متوجه بشم که مسئولیت یه مرد چیه، باعث شد بفهمم که فقط بعد از تحمل کردن و سختی کشیدن برای یه خانواده، یه پسر میتونه مرد بشه و یه روز همه چیز میتونه یه خاطره بشه مثل یه نور مثل یه ابر.
| #Proud_To_Be_VVhl
| #PhotoBook
| #Iteration 2.4
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| #QŹŁ
| @CpopKing
توی تعطیلات زمستون، من رفتم سرکار!
یه شغل پیدا کردم به اسم "دعوت کننده در سرما" در یه مدرسه ی آموزش زبان. اون شغل چی بود؟ این بود که بروشورهای تبلیغاتی رو بین مشتری ها پخش کنم تا دانش آموز برای مدرسه پیدا کنم، جمله مرسومه "رفتن و سرزدن به غریبه ها".
مرکزهای خرید معمولا مکان های شلوغی هستن، پس من به مرکزخرید رفتم تا بروشورها رو پخش کنم. هروقت که نوجوون ها رو میدیدم، میرفتم پیششون و میگفتم: "به یادگیری زبان علاقه مندی؟ دوست داری که خارج درس بخونی؟ پس به مدرسمون بپیوند!"
ولی خیلی از افراد من رو نادیده میگرفتن، اونا میترسیدن که من یه کلاهبردار باشم پس سریعا میرفتن وقتی که میدیدن من دارم نزدیکشون میشم، اونا حتی با دستاشون به من اشاره میکردن که برم پی کارم! و من فقط میتونستم بایستم و یه لبخند عجیب بهشون بزنم. طرد شدن از دور این احساس رو بهت میداد که به قلبت خنجر زدن.
افرادی بودن که علاقه مند بودن و بروشور رو میگرفتن، ولی بعدش اون رو مینداختن توی سطل آشغال.
هوا خیلی سرد بود ولی من فقط لباسای نخی پوشیده بودم و توی باد ایستاده بودم، دستام قرمز شده بودن ولی من همچنان باید بروشورها رو محکم میگرفتم، میترسیدم پاره بشن.
پدر و مادرم بهم گفتن که یه بار، میخواستن که ببینن بچشون چجوری کار میکنه، پس اونا اومدن اونجا که من رو تماشا کنن. اون بار، اونا فقط توی ماشین نشستن که خیلی از من دور نبود و تماشام کردن، چطوری هر بروشور رو برمیداشتم که به هر غریبه بدم و درخواست کنم ازشون، چطوری قیافم غمگین میشد وقتی رد میشدم و چطوری خوشحال میشدم وقتی ازم بروشورها رو میگرفتن. قلبشون رو به درد میاورد وقتی بچه ی باارزششون رو اونجوری میدیدن. وقتی که بروشورهام رو تموم کردم، سوار اتوبوس شدم که برم خونه و ماشین پدر و مادرم داشت پشت اتوبوس میومد.
من اولین حقوق زندگیم رو گرفتم، تقریبا ۱۰۰۰ یوآن بود، ولی این پولی بود که به سبب سخت کوشیم به دست آوردم. حقوق گرفتن بعد از اینکه رد می شدی از طرف بقیه و تحقیر می شدی باعث شد متوجه بشم که به دست آوردن پول و بزرگسال شدن چیز آسونی نیست. بعدش من برای پدربزرگ و مادربزگ و پدر و مادرم هدیه خریدم. من باید اولین حقوقم رو با خونواده ی خیلی دوست داشتنیم تقسیم می کردم.
حتی اگه اونا هدیه های گرونی نبودن، اونا سرشار از حقیقت و صداقتم بودن. احساسم مثل یه بچه ای بود که بعد از هر کار خوبی که انجام میده میخواد اونو به همه ی دنیا نشون بده.
میخواستم به خانوادم بگم که پسرشون، نَوَشون بزرگ شده و تواناییش رو داره که احترام فرزندیش رو به اونا نشون بده.
روی زمین پیش مادربزرگ نشستم و بهش راجب این که چطور دونه دونه غریبه ها رو ترغیب کردم که به مدرسه ی انگلیسی ما ملحق شن گفتم، اینکه چند نفر من رو دست انداختن و مسخرم کردن و همچنین چند نفر گفتن من کلاهبردارم.
ولی دیگه هیچی مهم نبود، مثل الان که میتونم با آرامش دربارش صحبت کنم.
اون لحظه ناگهان تونستم متوجه بشم که مسئولیت یه مرد چیه، باعث شد بفهمم که فقط بعد از تحمل کردن و سختی کشیدن برای یه خانواده، یه پسر میتونه مرد بشه و یه روز همه چیز میتونه یه خاطره بشه مثل یه نور مثل یه ابر.
| #Proud_To_Be_VVhl
| #PhotoBook
| #Iteration 2.4
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| #QŹŁ
| @CpopKing
Telegram
attach 📎
مصاحبه رسانه ها با تاعو در مهمانی LOEWE
👇ترجمه:
🔸به طور قطع اون لباسیه که من در مجسمه ی مومیم پوشیدم. من اون لباس رو بیشتر از همه دوست دارم.
🔹(همین لباسیه که الان پوشیدی؟)
🔸نه، اینی نیست که امروز پوشیدم، اون لباسی که روزی که داشتن مجسمه ی مومی رو میساختن پوشیدم، لباس قرمزی که طرح شطرنجی داره. در ابتدا، ازم خواستن که از گوشیم استفاده کنم تا با مجسمم سلفی بگیرم و من اینطوری بودم که "من چطوری میتونم فوتوشات بگیرم با استایل سلفی؟"
در نهایت، تموم عکس های اینجا توسط من گرفته شدن و حالت سلفی دارن و همراه با عکسایی که توسط عکاسان دیگه گرفته شده، پس اینها رندوم هستن ولی همچنان احساسات و عواطف رو نشون میدن.
🔸به نظرم خوبه چون ۲سال پیش فیلمبرداری شده. من بیخیال گفتن چیزایی شدم که میخواستم ۲سال پیش بگم و اجازه بدین که توسط ژنگ بوکسو بیان بشن. این دراما شامل خیلی چیزا هست که من میخوام بگم. همچنین من آهنگ هایی رو قرار دادم که امیدوارم همه بتونن گوششون بدن داخل دراما. پس به نظرم اگه برگردیم به ۲سال پیش، دراما از قبل بهترین کارش رو کرده. من در اون زمان بهترینم رو انجام دادم تا بهترین کارم رو به بینندگان ارائه کنم.
🔸آهنگ Once Beautiful براساس تصورات منه. عنوان Once Beautiful بعد از اینکه من نوشتن متنش رو تموم کردم انتخاب شد. وقتی متن رو مینوشتم، تصور اینکه یه دختری ناگهانی مرده به ذهنم اومد. پس من از اون متن برای توصیف اون تصور استفاده کردم.
مثل این بود که من یه روح که جلوم ایستاده بود رو دیدم، میخواستم بغلش کنم، بگیرمش اما اون دیگه اینجا نبود.
پس من نمیتونستم با چنین واقعیت ناراحت کننده ای رو به رو شم.
این کل داستان آهنگه.
امیدوارم همه خوششون بیاد.
🔸درباره برنامه های آینده، پروژه های بزرگی خواهند بود ولی اونا به کار من ربطی ندارن. یه روزی مشخص میشن، این هیچ ربطی به این صنعت نداره.
| #Interview
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| #QŹŁ
| @CpopKing
👇ترجمه:
🔸به طور قطع اون لباسیه که من در مجسمه ی مومیم پوشیدم. من اون لباس رو بیشتر از همه دوست دارم.
🔹(همین لباسیه که الان پوشیدی؟)
🔸نه، اینی نیست که امروز پوشیدم، اون لباسی که روزی که داشتن مجسمه ی مومی رو میساختن پوشیدم، لباس قرمزی که طرح شطرنجی داره. در ابتدا، ازم خواستن که از گوشیم استفاده کنم تا با مجسمم سلفی بگیرم و من اینطوری بودم که "من چطوری میتونم فوتوشات بگیرم با استایل سلفی؟"
در نهایت، تموم عکس های اینجا توسط من گرفته شدن و حالت سلفی دارن و همراه با عکسایی که توسط عکاسان دیگه گرفته شده، پس اینها رندوم هستن ولی همچنان احساسات و عواطف رو نشون میدن.
🔸به نظرم خوبه چون ۲سال پیش فیلمبرداری شده. من بیخیال گفتن چیزایی شدم که میخواستم ۲سال پیش بگم و اجازه بدین که توسط ژنگ بوکسو بیان بشن. این دراما شامل خیلی چیزا هست که من میخوام بگم. همچنین من آهنگ هایی رو قرار دادم که امیدوارم همه بتونن گوششون بدن داخل دراما. پس به نظرم اگه برگردیم به ۲سال پیش، دراما از قبل بهترین کارش رو کرده. من در اون زمان بهترینم رو انجام دادم تا بهترین کارم رو به بینندگان ارائه کنم.
🔸آهنگ Once Beautiful براساس تصورات منه. عنوان Once Beautiful بعد از اینکه من نوشتن متنش رو تموم کردم انتخاب شد. وقتی متن رو مینوشتم، تصور اینکه یه دختری ناگهانی مرده به ذهنم اومد. پس من از اون متن برای توصیف اون تصور استفاده کردم.
مثل این بود که من یه روح که جلوم ایستاده بود رو دیدم، میخواستم بغلش کنم، بگیرمش اما اون دیگه اینجا نبود.
پس من نمیتونستم با چنین واقعیت ناراحت کننده ای رو به رو شم.
این کل داستان آهنگه.
امیدوارم همه خوششون بیاد.
🔸درباره برنامه های آینده، پروژه های بزرگی خواهند بود ولی اونا به کار من ربطی ندارن. یه روزی مشخص میشن، این هیچ ربطی به این صنعت نداره.
| #Interview
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| #QŹŁ
| @CpopKing
Telegram
attach 📎
𝐇𝐮𝐚𝐧𝐠 𝐙𝐢 𝐓𝐚𝐨 黃子韬
زیتاعو برای نسخه ی سپتامبر مجله ی Ellemen همراه با مصاحبه: "من خیلی بامزم" ترجمه ی مصاحبه در ادامه👇🏻: | #Interview | #News ••━━━━━━━━━•• | #NightOwl | @CpopKing
ترجمه مصاحبه ی زیتائو برای مجله Ellemen، "من خیلی بامزم"✨
🔹این مشخصه که هوانگ زیتائو هنوز به اون موفقیتی که توی موسیقی میخواد دست نیافته. اون میخواد کسی مثل ارشد جی چو بشه، ”هنوز آدمای زیادی مثل اون وجود دارن، اگه حتی اون آهنگ جدیدی منتشر نکنه بازم مردم به آهنگای قدیمیش گوش میکنن.“ اون تأیید میکنه که الان برنامه کاریش روی بازیگری متمرکز شده، ”من باید موسیقی رو کنار بذارم، اگه نتونم روی انجام یه کار تمرکز کنم مشخصا نمیتونم به خوبی انجامش بدم.”
در واقع هیچ هنرمندی نمیتونه بازیگری و موسیقی رو کاملا جدا کنه، بازیگری ناچارا شغل دیگه ی اون شده. اوایل کار اون دوست نداشت بازی کنه، اون حتی نمیدید بازیگری چقد هیجان انگیزه، از ”ببرهای راه آهن” تا ”گوشه ی معصومیت” و تا ”مذاکره کننده” و بعد اون مفهوم و عمق بازیگر بودن رو متوجه شد. قادر بودن به ”درس خوندن هنگام کار کردن” نوعی شادی بود که تائو پیدا کرد.
در مقایسه با هم درجه هاش، زندگی تحصیلی نقطه ی ناپیدایی در بزرگ شدن هوانگ زیتائو هست. ”بنابراین، خوشحالی در درس خوندن از بازی کردن در یک فیلم بدست میاد، در طول پروسه ی درس خوندن این باعث میشه من کم کم عاشقش بشم” اون عاشق مشاهده کردن در طول فیلمبرداریه ”من میخوام ایده های کارگردان ها رو بدونم، دوربین چطور کار میکنه، اونا چطور نورپردازی میکنن، وقتی سکانس من میشه من راجب ایده ها با کارگردان مشورت میکنم، چطوری نمایشنامه رو بیان کنیم، چطور توی اون صحنه بازی کنیم، این جوریه که من خودمو پیشرفت میدم”
🔸در سریال ”مذاکره کننده” هوانگ زیتائو نقش شی شیاو فی رو بازی میکنه، وارث یک گروه، در این دراما سکانس های غیر منطقی وجود دارن که ذکر شدن: یکی از اونا صحنه ایه که شی شیاو فی وارد یه دعوا با تونگوی شد، اون تمام داروهایی که باید به اون میداد رو استفاده کرد، یک صحنه ی دیگه وقتیه که اون از گرمای بدنش برای گرم کردن شیر استفاده کرد و بعد از اون خواست اونو بنوشه، اون گفت این برای نشون دادن احترام به گرمای بدنشه.
🔹نتیزن ها میگن ”این کاریه که کاملا هوانگ زیتائو انجام میده” اما هوانگ زیتائو فکر میکنه که مردم دچار سؤتفاهم شدن، ”این فقط نمایشنامه است، من چطور میتونم همچین کارایی رو تو زندگی واقعی انجام بدم؟” اون به ندرت برای توضیح چیزی پیش قدمی میکنه، اما بازیگر بودن باعث شد اون جدی بشه. این اولین باری نیست که اون احساس سردرگمی میکنه، وقتی ”اودیسه ی چینی: عشق بی پایان” در حال پخش بود، چیزی بود که اون متوجه نمیشد: ”نمیدونم چرا بیننده ها فکر میکنن این خوب نیست؟ من مشخصا با تمام وجودم بازی کردم”، ”اگه مردم اون رو با احترام ببینن، مهم نیست طرفدار باشن یا رهگذر، تا وقتی اونا تحت تأثیر بعضی صحنه ها قرار بگیرن این کافیه” اون وقتی احساس سردرگمی میکنه فقط دیگه فکر نمیکنه، انگار که این مهارت اونه، اون میتونه درد رو فراموش کنه و فقط خوبی ها رو به یاد بیاره.
با بازیگر بودن هوانگ زیتائو میتونه لحظه های خوبی رو تجربه کنه، برای مثال: فیلم ها میتونن تمام شرایطی که اون داخلشون بوده رو توی چهار چوب قرار بدن. ”سریال چیزیه که میتونه جوونی رو ثبت کنه، من هنوز میتونم حس تازه ی جوونی رو در آینده ببینم”
🔸۲۰ می سال جاری، هوانگ زیتائو آهنگی که در اون با رپر 'گای' همکاری کرده بود منتشر کرد و اسمش ”بدون تلاش چیزی بدست نمیاری” بود، جمله ”بدون تلاش چیزی بدست نمیاری” دفعه های زیادی تکرار شده بود که اون داره رو شعار زندگیش ”تمام داشته هات باید نتیجه ی تلاش هایی که براشون کردی باشه” تأکید میکنه. دفعات زیادی بود که اون ”پایداری” رو در مصاحبه ها ذکر کرد. این لغت کاملا با اون ”ناسازگار” به نظر میاد.
اطلاعات زیادی راجب دوران نوجوانی هوانگ زیتاعو وجود داره، اون به عنوان یک هرس کننده درخت و پیشخدمت کار کرد وقتی که نوجوون بود.
برای آموزش دیدن پدرش کمکی بهش نکرد اما داخل ماشین نشست و از دور مشاهده کرد. در آخر اون مقداری پول به دست آورد و برای مادربزرگش یک لباس سنتی چینی به عنوان هدیه خرید.
”اگه من سختی هارو تحمل نمیکردم یک بازنده میشدم.” اون فکر میکنه که آدم ها برای موفق شدن باید سختی بکشن. به ویژه اگه شما یه هنرمند هستید، این سختی ها ممکنه فیزیکی نباشن ولی قطعا ذهن شما رو در بر میگیرن” یک بازیگر جلوی دوربین دیگه تو نیستی، روحت به کاراکترت متعلقه و من فکر میکنم این واقعا آسون نیست که روحتو برای بازیگری به کاراکترت بدی”.
| #Interview
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| @CpopKing
🔹این مشخصه که هوانگ زیتائو هنوز به اون موفقیتی که توی موسیقی میخواد دست نیافته. اون میخواد کسی مثل ارشد جی چو بشه، ”هنوز آدمای زیادی مثل اون وجود دارن، اگه حتی اون آهنگ جدیدی منتشر نکنه بازم مردم به آهنگای قدیمیش گوش میکنن.“ اون تأیید میکنه که الان برنامه کاریش روی بازیگری متمرکز شده، ”من باید موسیقی رو کنار بذارم، اگه نتونم روی انجام یه کار تمرکز کنم مشخصا نمیتونم به خوبی انجامش بدم.”
در واقع هیچ هنرمندی نمیتونه بازیگری و موسیقی رو کاملا جدا کنه، بازیگری ناچارا شغل دیگه ی اون شده. اوایل کار اون دوست نداشت بازی کنه، اون حتی نمیدید بازیگری چقد هیجان انگیزه، از ”ببرهای راه آهن” تا ”گوشه ی معصومیت” و تا ”مذاکره کننده” و بعد اون مفهوم و عمق بازیگر بودن رو متوجه شد. قادر بودن به ”درس خوندن هنگام کار کردن” نوعی شادی بود که تائو پیدا کرد.
در مقایسه با هم درجه هاش، زندگی تحصیلی نقطه ی ناپیدایی در بزرگ شدن هوانگ زیتائو هست. ”بنابراین، خوشحالی در درس خوندن از بازی کردن در یک فیلم بدست میاد، در طول پروسه ی درس خوندن این باعث میشه من کم کم عاشقش بشم” اون عاشق مشاهده کردن در طول فیلمبرداریه ”من میخوام ایده های کارگردان ها رو بدونم، دوربین چطور کار میکنه، اونا چطور نورپردازی میکنن، وقتی سکانس من میشه من راجب ایده ها با کارگردان مشورت میکنم، چطوری نمایشنامه رو بیان کنیم، چطور توی اون صحنه بازی کنیم، این جوریه که من خودمو پیشرفت میدم”
🔸در سریال ”مذاکره کننده” هوانگ زیتائو نقش شی شیاو فی رو بازی میکنه، وارث یک گروه، در این دراما سکانس های غیر منطقی وجود دارن که ذکر شدن: یکی از اونا صحنه ایه که شی شیاو فی وارد یه دعوا با تونگوی شد، اون تمام داروهایی که باید به اون میداد رو استفاده کرد، یک صحنه ی دیگه وقتیه که اون از گرمای بدنش برای گرم کردن شیر استفاده کرد و بعد از اون خواست اونو بنوشه، اون گفت این برای نشون دادن احترام به گرمای بدنشه.
🔹نتیزن ها میگن ”این کاریه که کاملا هوانگ زیتائو انجام میده” اما هوانگ زیتائو فکر میکنه که مردم دچار سؤتفاهم شدن، ”این فقط نمایشنامه است، من چطور میتونم همچین کارایی رو تو زندگی واقعی انجام بدم؟” اون به ندرت برای توضیح چیزی پیش قدمی میکنه، اما بازیگر بودن باعث شد اون جدی بشه. این اولین باری نیست که اون احساس سردرگمی میکنه، وقتی ”اودیسه ی چینی: عشق بی پایان” در حال پخش بود، چیزی بود که اون متوجه نمیشد: ”نمیدونم چرا بیننده ها فکر میکنن این خوب نیست؟ من مشخصا با تمام وجودم بازی کردم”، ”اگه مردم اون رو با احترام ببینن، مهم نیست طرفدار باشن یا رهگذر، تا وقتی اونا تحت تأثیر بعضی صحنه ها قرار بگیرن این کافیه” اون وقتی احساس سردرگمی میکنه فقط دیگه فکر نمیکنه، انگار که این مهارت اونه، اون میتونه درد رو فراموش کنه و فقط خوبی ها رو به یاد بیاره.
با بازیگر بودن هوانگ زیتائو میتونه لحظه های خوبی رو تجربه کنه، برای مثال: فیلم ها میتونن تمام شرایطی که اون داخلشون بوده رو توی چهار چوب قرار بدن. ”سریال چیزیه که میتونه جوونی رو ثبت کنه، من هنوز میتونم حس تازه ی جوونی رو در آینده ببینم”
🔸۲۰ می سال جاری، هوانگ زیتائو آهنگی که در اون با رپر 'گای' همکاری کرده بود منتشر کرد و اسمش ”بدون تلاش چیزی بدست نمیاری” بود، جمله ”بدون تلاش چیزی بدست نمیاری” دفعه های زیادی تکرار شده بود که اون داره رو شعار زندگیش ”تمام داشته هات باید نتیجه ی تلاش هایی که براشون کردی باشه” تأکید میکنه. دفعات زیادی بود که اون ”پایداری” رو در مصاحبه ها ذکر کرد. این لغت کاملا با اون ”ناسازگار” به نظر میاد.
اطلاعات زیادی راجب دوران نوجوانی هوانگ زیتاعو وجود داره، اون به عنوان یک هرس کننده درخت و پیشخدمت کار کرد وقتی که نوجوون بود.
برای آموزش دیدن پدرش کمکی بهش نکرد اما داخل ماشین نشست و از دور مشاهده کرد. در آخر اون مقداری پول به دست آورد و برای مادربزرگش یک لباس سنتی چینی به عنوان هدیه خرید.
”اگه من سختی هارو تحمل نمیکردم یک بازنده میشدم.” اون فکر میکنه که آدم ها برای موفق شدن باید سختی بکشن. به ویژه اگه شما یه هنرمند هستید، این سختی ها ممکنه فیزیکی نباشن ولی قطعا ذهن شما رو در بر میگیرن” یک بازیگر جلوی دوربین دیگه تو نیستی، روحت به کاراکترت متعلقه و من فکر میکنم این واقعا آسون نیست که روحتو برای بازیگری به کاراکترت بدی”.
| #Interview
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| @CpopKing
𝐇𝐮𝐚𝐧𝐠 𝐙𝐢 𝐓𝐚𝐨 黃子韬
ترجمه مصاحبه ی زیتائو برای مجله Ellemen، "من خیلی بامزم"✨ 🔹این مشخصه که هوانگ زیتائو هنوز به اون موفقیتی که توی موسیقی میخواد دست نیافته. اون میخواد کسی مثل ارشد جی چو بشه، ”هنوز آدمای زیادی مثل اون وجود دارن، اگه حتی اون آهنگ جدیدی منتشر نکنه بازم مردم…
ادامه ی مصاحبه👇🏻:
🔹پروسه ای که همیشه هوانگ زیتائو به اونا باور داره به این ترتیب هست: ایستادگی، سخت کار کردن، پرداخت و دریافت. زیتائو اون روزها رو به این عنوان ها بیان میکنه ”تاریکی ای که اون احتیاج داره تا بشکنه و به روشنایی برسه”، ”من چیزی که الان دارم رو به راحتی به دست نیاوردم. بعضی اوقات تو باید قبول کنی که این یه بازیه، بعضیا ممکنه اینو باور نکنن اما این حقیقته که خدا این رو ساخته. اگه این دوره رو رد نکنی جایزه رو نمیگیری. اون موقع من فکر میکردم اگه تحمل کنم آیندم پایان ناپذیر میشه”
🔸”اگه نمیتونستی اون تاریکی رو بشکنی چیکار میکردی؟”، ” هیچ راهی نداشت، باور داشتم که از پسش برمیام”. با این مشکل هوانگ زیتائو هیچ شکی نداشت ”اگه چیزی رو بخواید و یا جهان بخواد بهتون چیزی رو بده، قطعا برای انجامش به زمان احتیاج هست. مثلا اگه بگی من یه ماشین میخوام، چطور ممکنه یکدفعه یک ماشین جلوتون ظاهر بشه؟ شما باید برای به دست آوردنش تلاش کنید. این ممکنه ده، پنج یا یک سال طول بکشه که ماشین ظاهر بشه، این فقط به زمان بستگی داره”.
به نظر هوانگ زیتائو علت هم کوتاه و هم بلنده ولی در آخر باز هم این قانون طبیعت رو دنبال میکنه.
اخیراً اون خیلی منتظره که بذاره مردم یک هوانگ زیتائوی کاملا جدید ببینن. وقتی که سریالش پخش بشه، یک دراما ”افسانه ی جوانی” (اسم اصلی یان شی فن) هست که اون نقش چونگ لیمینگ رو داره، کسی که برای کشورش هرکاری میکنه و یکی دیگه ”جوانان پرشور” هست که اون نقش وو کیان رو داره، کسی که الهام بخش نیکوکاریه. هر دو دراما تاریخی هستن و کاراکترها کاملا با خود واقعیش متفاوتند. اون تلاش خیلی زیادی برای فیلمبرداری این دو دراما کرده و نمیخواد گفته بشه که دیگه ”شخصیت خودش رو بازی میکنه”
🔹کارگردان لیو ییژی، کسی که برای سه سریال با هوانگ زیتائو همکاری کرده فکر میکنه که هوانگ زیتائو در بازیگری تخصص داره. اون در فیلم، خود واقعیش رو فراموش میکنه که کاملا شرایط کاراکتر رو به وجود بیاره، هوانگ زیتائو بازیگریه که بدون قید و شرط خودش رو نشون میده، اون عاشق اینه که درست با اسم کاراکترش صدا زده بشه، ”من میترسم که با اسم هوانگ زیتائو صدا بشم”
اون همینطور دوست داره آیدی ویبوش رو عوض کنه، وقتی ”درخشانترین ستاره در آسمان” در حال پخش بود، آیدیِ اون ”نه، شاید این ژنگ بوشو ئه” بود. اون همچنین در اینترنت پست های لایو راجب دراما میذاشت. الان آیدی ویبو اون ”حدس بزن بعدی کیه” هست، چون هنوز سریال هاش پخش نشدن، ولی اون نقشش رو پیدا کرده.
اون آیدیش رو به چونگ لیمینگ یا وو کیان، تغییر میده وقتی دراما های مربوط بهشون پخش بشن، به غیر از ترویج و جلو اندازی، تائو براش اهمیتی نداره که توی سرچ های داغ باشه. ”من فکر میکنم سرچ های داغ بعضی اوقات میتونه مردم رو ناراحت کنه” اون امیدواره در آینده محبوبیت جهانی داشته باشه ”بذار مردم راجب کارات بدونن”، “امید من اینه که یه روز فیلمی داشته باشم که مردم تا ۱۰، ۲۰ سال دوباره و دوباره ببیننش، یا از فیلمهام برای مثال فیلم سازان استفاده بشه یا بازسازی بشه” اون میگه دوست نداره ورژن دیگه ی کسی باشه ولی بجاش الگو برای جوونتر ها باشه که ازش یاد بگیرند. داشتن فیلمی که همه جا پخش بشه یه آرزوعه اما خیلی واقع گرایانه نیست که هدف قلبی هوانگ زیتائو رو به انجام برسونه.
مصاحبه گر: پس چیزی که الان بیشتر از هر چیزی میخوای چیه؟ تائو: ”عروسک های اکشن و قهرمانانه” هوانگ زیتائو ناگهان دوباره کیوت میشه!
| #Interview
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| @CpopKing
🔹پروسه ای که همیشه هوانگ زیتائو به اونا باور داره به این ترتیب هست: ایستادگی، سخت کار کردن، پرداخت و دریافت. زیتائو اون روزها رو به این عنوان ها بیان میکنه ”تاریکی ای که اون احتیاج داره تا بشکنه و به روشنایی برسه”، ”من چیزی که الان دارم رو به راحتی به دست نیاوردم. بعضی اوقات تو باید قبول کنی که این یه بازیه، بعضیا ممکنه اینو باور نکنن اما این حقیقته که خدا این رو ساخته. اگه این دوره رو رد نکنی جایزه رو نمیگیری. اون موقع من فکر میکردم اگه تحمل کنم آیندم پایان ناپذیر میشه”
🔸”اگه نمیتونستی اون تاریکی رو بشکنی چیکار میکردی؟”، ” هیچ راهی نداشت، باور داشتم که از پسش برمیام”. با این مشکل هوانگ زیتائو هیچ شکی نداشت ”اگه چیزی رو بخواید و یا جهان بخواد بهتون چیزی رو بده، قطعا برای انجامش به زمان احتیاج هست. مثلا اگه بگی من یه ماشین میخوام، چطور ممکنه یکدفعه یک ماشین جلوتون ظاهر بشه؟ شما باید برای به دست آوردنش تلاش کنید. این ممکنه ده، پنج یا یک سال طول بکشه که ماشین ظاهر بشه، این فقط به زمان بستگی داره”.
به نظر هوانگ زیتائو علت هم کوتاه و هم بلنده ولی در آخر باز هم این قانون طبیعت رو دنبال میکنه.
اخیراً اون خیلی منتظره که بذاره مردم یک هوانگ زیتائوی کاملا جدید ببینن. وقتی که سریالش پخش بشه، یک دراما ”افسانه ی جوانی” (اسم اصلی یان شی فن) هست که اون نقش چونگ لیمینگ رو داره، کسی که برای کشورش هرکاری میکنه و یکی دیگه ”جوانان پرشور” هست که اون نقش وو کیان رو داره، کسی که الهام بخش نیکوکاریه. هر دو دراما تاریخی هستن و کاراکترها کاملا با خود واقعیش متفاوتند. اون تلاش خیلی زیادی برای فیلمبرداری این دو دراما کرده و نمیخواد گفته بشه که دیگه ”شخصیت خودش رو بازی میکنه”
🔹کارگردان لیو ییژی، کسی که برای سه سریال با هوانگ زیتائو همکاری کرده فکر میکنه که هوانگ زیتائو در بازیگری تخصص داره. اون در فیلم، خود واقعیش رو فراموش میکنه که کاملا شرایط کاراکتر رو به وجود بیاره، هوانگ زیتائو بازیگریه که بدون قید و شرط خودش رو نشون میده، اون عاشق اینه که درست با اسم کاراکترش صدا زده بشه، ”من میترسم که با اسم هوانگ زیتائو صدا بشم”
اون همینطور دوست داره آیدی ویبوش رو عوض کنه، وقتی ”درخشانترین ستاره در آسمان” در حال پخش بود، آیدیِ اون ”نه، شاید این ژنگ بوشو ئه” بود. اون همچنین در اینترنت پست های لایو راجب دراما میذاشت. الان آیدی ویبو اون ”حدس بزن بعدی کیه” هست، چون هنوز سریال هاش پخش نشدن، ولی اون نقشش رو پیدا کرده.
اون آیدیش رو به چونگ لیمینگ یا وو کیان، تغییر میده وقتی دراما های مربوط بهشون پخش بشن، به غیر از ترویج و جلو اندازی، تائو براش اهمیتی نداره که توی سرچ های داغ باشه. ”من فکر میکنم سرچ های داغ بعضی اوقات میتونه مردم رو ناراحت کنه” اون امیدواره در آینده محبوبیت جهانی داشته باشه ”بذار مردم راجب کارات بدونن”، “امید من اینه که یه روز فیلمی داشته باشم که مردم تا ۱۰، ۲۰ سال دوباره و دوباره ببیننش، یا از فیلمهام برای مثال فیلم سازان استفاده بشه یا بازسازی بشه” اون میگه دوست نداره ورژن دیگه ی کسی باشه ولی بجاش الگو برای جوونتر ها باشه که ازش یاد بگیرند. داشتن فیلمی که همه جا پخش بشه یه آرزوعه اما خیلی واقع گرایانه نیست که هدف قلبی هوانگ زیتائو رو به انجام برسونه.
مصاحبه گر: پس چیزی که الان بیشتر از هر چیزی میخوای چیه؟ تائو: ”عروسک های اکشن و قهرمانانه” هوانگ زیتائو ناگهان دوباره کیوت میشه!
| #Interview
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| @CpopKing
زیتاعو برای نسخه سپتامبر سال قبل مجله ی Ellemen همراه با مصاحبه: “من خیلی بامزم”
ترجمه ی مصاحبه در ادامه👇🏻:
| #Interview
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| @CpopKing
ترجمه ی مصاحبه در ادامه👇🏻:
| #Interview
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| @CpopKing
𝐇𝐮𝐚𝐧𝐠 𝐙𝐢 𝐓𝐚𝐨 黃子韬
زیتاعو برای نسخه سپتامبر سال قبل مجله ی Ellemen همراه با مصاحبه: “من خیلی بامزم” ترجمه ی مصاحبه در ادامه👇🏻: | #Interview ••━━━━━━━━━•• | #ISun | @CpopKing
ترجمه مصاحبه ی زیتاعو برای مجله Ellemen، “من خیلی بامزم” ✨
🔹آهنگ های جدید، ورایتی شوها و فیلم ها یکی بعد از دیگری به فن ها هدیه شدند. هوانگ زیتاعو حتی موقع استراحت هم بیخیال فکر کردن نمیشه. به فکر ”کارکردن“ و ”بازی کردن“ بود. ”من یه پرنده ی خونگی ام که عاشق بازی کردن صحنه های اکشن ئه“ و میخنده.
🔸در کنار ورایتی شوها، هوانگ زیتاعو در نیمه ی دوم سال در درامای جدیدی بازی خواهد کرد، همچنین در گفت و گوی فیلمنامه هم مشارکت میکنه.
کلمه ی ”هنرمند“ پرده ای به چهره ی هوانگ زیتاعو کشیده، شکوه، نظم فردی و بصیرت واضحش در بازار رو پوشونده. ”بازار این روزا متفاوت شده، تیم تولید و سازماندهی به خوبی دیده میشن، یه سازماندهی خوب خیلی مهمه“.
🔹استانداردهای هوانگ زیتاعو برای فیلمنامه خیلی ساده است، ”من به داستانی که مردم میگن گوش میکنم، اگه داستان خوبی باشه، ازش خوشم میاد، به همین سادگی“ این مدل استاندارد به نظر ساده میاد، ولی در عمل کار ساده ای نیست.
”اگه تاریخی و مهیج باشه یا فیلم مدرن و انگیزشی، تا وقتی تمام داستان خوب و منطقی باشه، اون فیلم خوبیه. اگه داستان باعث بشه بخوام ادامشو بشنوم، داستان خوبیه، قانون دیگه ای نیاز نیست“. تیم فیلمبرداری که اون به زودی بهشون ملحق میشه با این اصل تطابق داره. بحث درامای جدید شد، هوانگ زیتاعو با هیجان میگه: ”این درام کاملا مهیج و مردونه وار ئه“.
🔸درام ”جوانان پرشور“ به زودی پخش میشه. در این درام هوانگ زیتاعو نقش وو کیان رو بازی میکنه، کسی که شخص مهمی در شانگهای باند نیست، بعد از پشت سر گذاشتن چیزهای زیادی همراه برادرانش، اون کم کم به یک پسر بچه ی نیکوکار و پرشور تبدیل میشه. ”اون درواقع شخص خاصی نیست، آدم برجسته ای نیست. بیننده ها از طریق روابط بین شخصیت های فیلم متوجه میشن که اونا چه تاثیری دارن، چطوری اونا عوض میشن و دلیل عوض شدنشون چیه.“
🔹ما از هوانگ زیتاعو راجب سختیای بازی کردن نقش این کاراکتر پرسیدیم، ”هیچ سختی وجود نداره، فقط انجامش بده“. سختی که اغلب بازیگرها دارن، خوندن نمایشنامه است، هوانگ زیتاعو هم از این موضوع مستثنی نیست. ”مدت بیشتری طول میکشه که خط های بلند رو بخونم“ و اضافه میکنه: ”قسمت دو صفحه ای که باید همشو خودم به تنهایی بازی کنم قراره خیلی سخت باشه، بقیش مشکلی نداره“.
🔸با موفقیت های حال حاضر، هوانگ زیتاعو بیان میکنه: ”اینا چیزی نیست، موفقیت های بهتر همچنان دارن میان“. اون میگه، بهترین کار همیشه کار بعدیه. تنها شکایتی که هوانگ زیتاعو از این کاراکتر داره: ”من میخوام نقش یه آدم خبیث رو بازی کنم“. اون میخواد نقش یک آدم بد ذات رو بازی کنه.
| #Interview
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| @CpopKing
🔹آهنگ های جدید، ورایتی شوها و فیلم ها یکی بعد از دیگری به فن ها هدیه شدند. هوانگ زیتاعو حتی موقع استراحت هم بیخیال فکر کردن نمیشه. به فکر ”کارکردن“ و ”بازی کردن“ بود. ”من یه پرنده ی خونگی ام که عاشق بازی کردن صحنه های اکشن ئه“ و میخنده.
🔸در کنار ورایتی شوها، هوانگ زیتاعو در نیمه ی دوم سال در درامای جدیدی بازی خواهد کرد، همچنین در گفت و گوی فیلمنامه هم مشارکت میکنه.
کلمه ی ”هنرمند“ پرده ای به چهره ی هوانگ زیتاعو کشیده، شکوه، نظم فردی و بصیرت واضحش در بازار رو پوشونده. ”بازار این روزا متفاوت شده، تیم تولید و سازماندهی به خوبی دیده میشن، یه سازماندهی خوب خیلی مهمه“.
🔹استانداردهای هوانگ زیتاعو برای فیلمنامه خیلی ساده است، ”من به داستانی که مردم میگن گوش میکنم، اگه داستان خوبی باشه، ازش خوشم میاد، به همین سادگی“ این مدل استاندارد به نظر ساده میاد، ولی در عمل کار ساده ای نیست.
”اگه تاریخی و مهیج باشه یا فیلم مدرن و انگیزشی، تا وقتی تمام داستان خوب و منطقی باشه، اون فیلم خوبیه. اگه داستان باعث بشه بخوام ادامشو بشنوم، داستان خوبیه، قانون دیگه ای نیاز نیست“. تیم فیلمبرداری که اون به زودی بهشون ملحق میشه با این اصل تطابق داره. بحث درامای جدید شد، هوانگ زیتاعو با هیجان میگه: ”این درام کاملا مهیج و مردونه وار ئه“.
🔸درام ”جوانان پرشور“ به زودی پخش میشه. در این درام هوانگ زیتاعو نقش وو کیان رو بازی میکنه، کسی که شخص مهمی در شانگهای باند نیست، بعد از پشت سر گذاشتن چیزهای زیادی همراه برادرانش، اون کم کم به یک پسر بچه ی نیکوکار و پرشور تبدیل میشه. ”اون درواقع شخص خاصی نیست، آدم برجسته ای نیست. بیننده ها از طریق روابط بین شخصیت های فیلم متوجه میشن که اونا چه تاثیری دارن، چطوری اونا عوض میشن و دلیل عوض شدنشون چیه.“
🔹ما از هوانگ زیتاعو راجب سختیای بازی کردن نقش این کاراکتر پرسیدیم، ”هیچ سختی وجود نداره، فقط انجامش بده“. سختی که اغلب بازیگرها دارن، خوندن نمایشنامه است، هوانگ زیتاعو هم از این موضوع مستثنی نیست. ”مدت بیشتری طول میکشه که خط های بلند رو بخونم“ و اضافه میکنه: ”قسمت دو صفحه ای که باید همشو خودم به تنهایی بازی کنم قراره خیلی سخت باشه، بقیش مشکلی نداره“.
🔸با موفقیت های حال حاضر، هوانگ زیتاعو بیان میکنه: ”اینا چیزی نیست، موفقیت های بهتر همچنان دارن میان“. اون میگه، بهترین کار همیشه کار بعدیه. تنها شکایتی که هوانگ زیتاعو از این کاراکتر داره: ”من میخوام نقش یه آدم خبیث رو بازی کنم“. اون میخواد نقش یک آدم بد ذات رو بازی کنه.
| #Interview
••━━━━━━━━━••
| #ISun
| @CpopKing