Forwarded from دغدغه ایران
نسل چ
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ دو سه سال است شاهد شکلگیری نسلی از جوانان دانشجو، هنرمند، نویسنده و روزنامهنگار هستم که من به آنها #نسل_چ میگویم، آدمهایی که «چرا و چگونه» برایشان اولویت است. من هنوز درباره آنها تحقیق نکردهام اما بهواسطه ارتباط با شماری از ایشان، مشخصات زیر را برای آنها قائلم.
✅ یک. «#نسل_چ» نسخهای از «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا» هستند. یعنی چه؟ یعنی دیگر اینکه کسی خودش را اصلاحطلب یا اصولگرا معرفی کند، شعارهای این دو گروه را سر بدهد و به شخصیتهای مهم این دو گروه ابراز ارادت کند، برایشان کفایت نمیکند. اینها از این حد خیلی فراتر رفتهاند و به مشخصاتی رسیدهاند که در ادامه مینویسم.
✅ دو. اینها اغلب دانشجویان رشتههای مختلف، دغدغهدار، دوستدار ایران و مواجهشده با برخی واقعیتهای مهم هستند که فهمیدهاند حکومتداری در کنار امر سیاسی، امری فنی، علمی، کارشناسی و مواجهه با واقعیت پیچیدهای است که با شعار تسلیم اراده کسی نمیشود.
✅ سه. اعضای نسل چرا و چگونه وقتی به شعارهایی نظیر «ایران برای همه ایرانیان» (شعاری مشهور در اردوی اصلاحطلبان) یا «کار جهادی- انقلابی» (شعاری مشهور در اردوین اصولگرایان) میرسند، میگویند «اینها که میگویی خوب، حالا چگونه عمل کنیم؟ یعنی چگونه میشود که ایران برای همه ایرانیان شود یا معنای عملیاتی کار جهادی-انقلابی چیست؟»
✅ چهار. این نسل محصول همین دانشگاهها هستند که با همه نقصانهایش، این گروه را با علم، دنیای کارشناسی، کشورهای دیگر و روشهای عقلانی آشنا کرده است. آنکه تندتر شعار میدهد – چه اصولگرا چه اصلاحطلب – برای اینها حجیت ندارد، اول میپرسند چرا این حرف را میزنی و بعد میگویند چگونه به آنچه میگویی برسیم؟
✅ پنج. این نسل خودآگاه و ناخودآگاه واقعیت سختی را که پیش رو دارد لمس کرده است. آنها در سنین ازدواج هستند اما نمیتوانند ازدواج کنند، دیدهاند که با این وضع اقتصاد و چشمانداز اقتصادی به حداقلهای زندگی هم نمیرسند و به یک معنا، دشواری و واقعیتهای تلخ زندگی که به مدد فضای مجازی در دسترس همه قرار گرفته، چشمشان را به سوی آینده گشوده است. اینها توخالی بودن بسیاری حرفها، وعدهها، آرمانها، آدمها، شعارها، ایدهها و ... از همه جناحها و اندیشهها را دیدهاند و قادرند علیه آنها استدلال کنند.
✅ شش. زیستن در محیط دانشگاه با همه تکثرها، ضرورت همزیستی مسالمتآمیز، مدارا و تساهل برای کنار هم نگه داشتن یک جامعه هشتاد میلیونی را به ایشان یاد داده است. آنها از همان سر کلاس لیسانس یاد میگیرند که چادری-مانتویی، ریشدار-بیریش، دختر-پسر، اصلاحطلب-اصولگرا و ... باید کنار هم زندگی کنند. سؤالشان این میشود که چرا بزرگترهای قوم قادر نیستند این تنوع را درک و تحمل کنند؟
✅ هفت. اینها خودشان دست به قلم شدهاند، پشت دوربین نشستهاند، کار پژوهشی میکنند و کارشان اسطورهشکنی است. جنسشان جوری است که مرید هیچ کس نمیشوند، زبانشان به نقد گویاست، اغلبشان یک زبان خارجی بلدند و ارتباطات گسترده با رفقای خارج رفتهشان هم دارند. دنبال ایدههای نو برای زیستن و زندگی هستند. مسئولیتی هم در قبال ایران احساس میکنند. بیتفاوت نیستند.
✅ هشت. زندگی برای اینها خودش اصالت دارد. دنیا هم اصالت دارد. اینها دیدهاند که تحقیر دنیا آخرش سر به بیکاری، فقر، آسیب اجتماعی و فروپاشی اخلاقی میزند. آنها دائم میپرسند «چرا وضع این گونه است؟» و «چگونه باید بهبود ایجاد کرد؟» آنها همه جا هستند، اندیشکده، دانشگاه، حوزه، سینما، موسیقی، کارآفرینی، تلگرام و ... ؛ و محصول انتقادی و کارشناسی و از جنس چرا و چگونه، مثل فیلم، گزارش، گزارش سیاستی، پادکست و ... درباره مسألههای واقعی از اقتصاد گرفته تا زباله، طلاق تا قیر رایگان، شفافیت آراء نمایندگان، طرحهای دولت و سیاست خارجی تولید میکنند.
✅ نه. #نسل_چ از «باید» بیزار است. اینها «باید بشود» #نسل_ب را ارزش نمینهد. آنها یک عمر شنیدهاند که قیمتها باید کنترل بشود، طلاق باید کم شود، جوانها باید دیندار باشند، اقتصاد باید پررونق بشود؛ و در مقابل همه اینها میپرسند چرا و چگونه این گونه بشود؟ چرا برای زیر سؤال بردن برخی بایدهاست، و چگونه برای یافتن راه تحقق بایدهایی که قبول دارند.
✅ صحنه اجتماعی ایران امروز پذیرای مواجهه #نسل_ب (آنها که فقط باید تعیین میکردند و میکنند) و #نسل_چ است، نسلی که از چرایی و چگونگی میپرسد و اسطوره به رسمیت نمیشناسد و از قالبهای تهی، هر چه باشد، فراتر میرود و ابزارهای پاسخگویی نیز دارد.
✅ آیا شما اعضای #نسل_چ را ملاقات کردهاید؟ آیا شما خودتان یکی از اعضای نسل_چ هستید؟
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ دو سه سال است شاهد شکلگیری نسلی از جوانان دانشجو، هنرمند، نویسنده و روزنامهنگار هستم که من به آنها #نسل_چ میگویم، آدمهایی که «چرا و چگونه» برایشان اولویت است. من هنوز درباره آنها تحقیق نکردهام اما بهواسطه ارتباط با شماری از ایشان، مشخصات زیر را برای آنها قائلم.
✅ یک. «#نسل_چ» نسخهای از «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا» هستند. یعنی چه؟ یعنی دیگر اینکه کسی خودش را اصلاحطلب یا اصولگرا معرفی کند، شعارهای این دو گروه را سر بدهد و به شخصیتهای مهم این دو گروه ابراز ارادت کند، برایشان کفایت نمیکند. اینها از این حد خیلی فراتر رفتهاند و به مشخصاتی رسیدهاند که در ادامه مینویسم.
✅ دو. اینها اغلب دانشجویان رشتههای مختلف، دغدغهدار، دوستدار ایران و مواجهشده با برخی واقعیتهای مهم هستند که فهمیدهاند حکومتداری در کنار امر سیاسی، امری فنی، علمی، کارشناسی و مواجهه با واقعیت پیچیدهای است که با شعار تسلیم اراده کسی نمیشود.
✅ سه. اعضای نسل چرا و چگونه وقتی به شعارهایی نظیر «ایران برای همه ایرانیان» (شعاری مشهور در اردوی اصلاحطلبان) یا «کار جهادی- انقلابی» (شعاری مشهور در اردوین اصولگرایان) میرسند، میگویند «اینها که میگویی خوب، حالا چگونه عمل کنیم؟ یعنی چگونه میشود که ایران برای همه ایرانیان شود یا معنای عملیاتی کار جهادی-انقلابی چیست؟»
✅ چهار. این نسل محصول همین دانشگاهها هستند که با همه نقصانهایش، این گروه را با علم، دنیای کارشناسی، کشورهای دیگر و روشهای عقلانی آشنا کرده است. آنکه تندتر شعار میدهد – چه اصولگرا چه اصلاحطلب – برای اینها حجیت ندارد، اول میپرسند چرا این حرف را میزنی و بعد میگویند چگونه به آنچه میگویی برسیم؟
✅ پنج. این نسل خودآگاه و ناخودآگاه واقعیت سختی را که پیش رو دارد لمس کرده است. آنها در سنین ازدواج هستند اما نمیتوانند ازدواج کنند، دیدهاند که با این وضع اقتصاد و چشمانداز اقتصادی به حداقلهای زندگی هم نمیرسند و به یک معنا، دشواری و واقعیتهای تلخ زندگی که به مدد فضای مجازی در دسترس همه قرار گرفته، چشمشان را به سوی آینده گشوده است. اینها توخالی بودن بسیاری حرفها، وعدهها، آرمانها، آدمها، شعارها، ایدهها و ... از همه جناحها و اندیشهها را دیدهاند و قادرند علیه آنها استدلال کنند.
✅ شش. زیستن در محیط دانشگاه با همه تکثرها، ضرورت همزیستی مسالمتآمیز، مدارا و تساهل برای کنار هم نگه داشتن یک جامعه هشتاد میلیونی را به ایشان یاد داده است. آنها از همان سر کلاس لیسانس یاد میگیرند که چادری-مانتویی، ریشدار-بیریش، دختر-پسر، اصلاحطلب-اصولگرا و ... باید کنار هم زندگی کنند. سؤالشان این میشود که چرا بزرگترهای قوم قادر نیستند این تنوع را درک و تحمل کنند؟
✅ هفت. اینها خودشان دست به قلم شدهاند، پشت دوربین نشستهاند، کار پژوهشی میکنند و کارشان اسطورهشکنی است. جنسشان جوری است که مرید هیچ کس نمیشوند، زبانشان به نقد گویاست، اغلبشان یک زبان خارجی بلدند و ارتباطات گسترده با رفقای خارج رفتهشان هم دارند. دنبال ایدههای نو برای زیستن و زندگی هستند. مسئولیتی هم در قبال ایران احساس میکنند. بیتفاوت نیستند.
✅ هشت. زندگی برای اینها خودش اصالت دارد. دنیا هم اصالت دارد. اینها دیدهاند که تحقیر دنیا آخرش سر به بیکاری، فقر، آسیب اجتماعی و فروپاشی اخلاقی میزند. آنها دائم میپرسند «چرا وضع این گونه است؟» و «چگونه باید بهبود ایجاد کرد؟» آنها همه جا هستند، اندیشکده، دانشگاه، حوزه، سینما، موسیقی، کارآفرینی، تلگرام و ... ؛ و محصول انتقادی و کارشناسی و از جنس چرا و چگونه، مثل فیلم، گزارش، گزارش سیاستی، پادکست و ... درباره مسألههای واقعی از اقتصاد گرفته تا زباله، طلاق تا قیر رایگان، شفافیت آراء نمایندگان، طرحهای دولت و سیاست خارجی تولید میکنند.
✅ نه. #نسل_چ از «باید» بیزار است. اینها «باید بشود» #نسل_ب را ارزش نمینهد. آنها یک عمر شنیدهاند که قیمتها باید کنترل بشود، طلاق باید کم شود، جوانها باید دیندار باشند، اقتصاد باید پررونق بشود؛ و در مقابل همه اینها میپرسند چرا و چگونه این گونه بشود؟ چرا برای زیر سؤال بردن برخی بایدهاست، و چگونه برای یافتن راه تحقق بایدهایی که قبول دارند.
✅ صحنه اجتماعی ایران امروز پذیرای مواجهه #نسل_ب (آنها که فقط باید تعیین میکردند و میکنند) و #نسل_چ است، نسلی که از چرایی و چگونگی میپرسد و اسطوره به رسمیت نمیشناسد و از قالبهای تهی، هر چه باشد، فراتر میرود و ابزارهای پاسخگویی نیز دارد.
✅ آیا شما اعضای #نسل_چ را ملاقات کردهاید؟ آیا شما خودتان یکی از اعضای نسل_چ هستید؟
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad