🍀 اندیشه ایرانی 🍀
2.24K subscribers
9.24K photos
12.7K videos
532 files
8.95K links
🟩 #اندیشه_ایرانی

🟥 کانالی برای بیان دیدگاه های گوناگون در زمینه مسائل تاریخی ، سیاسی و اجتماعی ( تاسیس ۱۱ آذر ۱۳۹۵ )

🟥 اندیشه حاصل تجمیع تجربیات بشری طی قرون و اعصار متمادی است
👇
🟩 https://t.me/IranianThought48

🟢 @Kankash_Group

🟢 @yazdi48
Download Telegram
🍀 اندیشه ایرانی 🍀
🔴 #عباس_امیر_انتظام معاون نخست وزیر دولت موقت مهندس #بازرگان و قدیمی‌ترین زندانی سیاسی ، 🔴 ۲۱ #تیر در سن ۸۶ سالگی درگذشت . کسری ناجی از عباس امیرانتظام می‌گوید @IranianThought48
🌹🌑🌹🌑🌹

🔴 کانال #نگاه_متفاوت
#احمد_زیدآبادی

🔴 خاطره‌ای به یاد عباس امیرانتظام که جنتلمنی تمام‌عیار بود!

در پاییز سال 79 پس از دو ماه تحمل انفرادی در بند 240 مرا به قرنطینۀ زندان اوین منتقل کردند. قرنطینه به لحاظ سطح بهداشت و تراکم و ازدحام زندانیان و هر نوع امکاناتی بخصوص وضعیت دستشویی واویلا بود! بدتر آنکه زندانیِ قالتاقی که او را به عنوان "وکیل بند" معرفی کرده بودند، با گماردن چند دستیار زورمند و قلدر برای خود، امپراتوری غریبی در آنجا برای خود به راه انداخته بود.
مدت اقامت هر زندانی در قرنطینه بیش از یک هفته طول نمی‌کشید؛ اما پس از گذشت یک هفته مرا به بند منتقل نکردند. دست به قلم شدم و از مسئول بند خواستم که مرا به سالن‌های بند هفت انتقال دهد. در این میان ، با برخی از زندانیان در مورد شرایط سالن‌های شش گانۀ بند هفت به گفتگو نشستم. آنها که سابقه‌دار بودند، نوع تفکیک زندانیان را در سالن‌های مختلف تشریح کردند: سالن یک ، مخصوص جوانان. سالن دو ، کارگری ؛ جایی که #اکبر_گنجی هم نگهداری می‌شد. سالن سه؛ مختص زندانیان سیاسی و امنیتی از جمله محل نگهداری #امیر_انتظام و متهمان حادثۀ کوی دانشگاه نظیر #مهران_میرعبدالباقی ، #احمد_باطبی ، #اکبر_محمدی و برادرش #منوچهر ، #کثرانی و #شفیعی و #شوشتری و #یکتا غیره. سالن چهار، ویژۀ قتلی ها و دیگر زندانیان شرور. سالن پنج؛ مخصوص زندانیان مالی که #مسعود_بهنود در آنجا حبس می کشید و سرانجام سالن شش ؛ آن هم مالی و محل نگهداری #ابراهیم_نبوی .
در عین حال ، زندانیان به من هشدار دادند که به هیچ بهایی تن به انتقال به بند جوانان ندهم چرا که در آنجا عده ای جوان شرور و ماجراجو حضور دارند که کارشان تهدید و باجگیری و رو کم کنی و اذیت و آزار و بخصوص تجاوز به زندانیان تازه وارد است!
دو روز از این ماجرا گذشت تا اینکه نام مرا برای انتقال از بلندگو اعلام کردند. وسایل‌ام را جمع کردم و به زیر هشت بند هفت رفتم. در آنجا یک زندانی به نام #حدادیان که گویا برادر همان مداح معروف تهران بود ؛ به سراغم آمد و ساک‌ام را به کول گرفت تا به یکی از سالن‌ها منتقل کند. از او پرسیدم که مرا به کدام سالن می‌برد ؛ گفت ؛ سالن یک ! گفتم همان جوانان ؟ تأیید کرد. با خشم و سر و صدا از او خواستم که ساک‌ام را سر جایش بگذارد. در این بین، رئیس بند از دفترش بیرون آمد و با عصبانیت پرسید ؛ تو چرا ما را اینقدر اذیت می‌کنی ؟ به او گفتم ؛ روی چه حسابی می خواهی مرا به بند جوانان منتقل کنی؟ سن‌ام به آنها می‌خورد ؟ اتهام‌ام می خورد ؟ او با همان عصبانیت جواب داد؛ قاضی‌ات دستور داده به ما چه مربوط است! #قاضی من در آن پرونده #سعید_مرتضوی بود. از این رو بر سر رئیس بند داد زدم که قاضی‌ام غلط کرده و....
خلاصه مرا بار دیگر به قرنطینه برگرداندند و حدود یک هفته بعد به سالن سه انتقال دادند. ماجرای سالن سه و کسانی که آنجا حبس می‌کشیدند داستانی طولانی و پر ماجراست. آنچه اما برای من در آنجا مغتنم بود؛ حضور #عباس_امیر_انتظام در آنجا بود.

واقعیت این است که از همان ابتدای محاکمۀ مهندس انتظام من در بی گناهی او شکی نداشتم و کلاً به کار دانشجویان تسخیر کنندۀ سفارت آمریکا با تردید و بدبینی می‌نگریستم . با این همه ، درک روشنی هم از شخصیت و سلوک انتظام نداشتم و علاقمند بودم با خلق و خوی و او بی واسطه آشنا شوم. طبعاً زندان بهترین مکان برای شناخت افراد است؛ جایی که واقعیت درونی افراد ظهور و بروز می کند.
در همان ابتدای ورودم به بند، انتظام به سراغ‌ام آمد و مرا برای گفتگو به هواخوری سالن دعوت کرد. او در نگاه نخست، مردی مبادی آداب، مهربان و با محبت و شیک‌پوش و بسیار نظیف در نظرم جلوه کرد ؛ از آن مردان اصیلی که در در فیلم‌های خارجی دیده بودم ؛ همان‌ها که جنتلمن به شمار می‌روند.
او در حین پیاده‌روی در هواخوری که عادت هر روزه‌اش بود؛ شرحی مفصل از ماجرای پرونده و رنج ها و مصائبی که در زندان کشیده بود ؛ برای‌ام نقل کرد و به جز مهندس #بازرگان از دیگر سیاسیونی که عملاً حاضر به دفاع از او نشده بودند ؛ به تلخی گلایه کرد. با نوعی شرمندگی به او گفتم ؛ آقای مهندس ! این دوستان می گویند که انتظام در تشکیلات ما نبوده و از جزئیات کارش بی‌خبر بوده‌ایم . او در پاسخ‌ام گفت ؛ در تشکیلات‌شان نبودم اما یک هموطن شرافتمندشان که بودم !
#انتظام به واقع یک شخصیت شرافتمند بود. همگان با این تصور که او فردی #لیبرال است ؛ انتظار مقاومت و پایداری او در سال‌های طولانی زندان را نداشتند ؛ گویی که جوهر افراد به این الفاظ مربوط می‌شود !

🔴 @IranianThought48