🔴 به مناسبت ۲۸ مهرماه ۱۲۴۵

✳️ زادروز #ستارخان

🔴 من هیچ وقت گریه نمی کنم چون اگر اشک می ریختم، #آذربایجان شکست می‌خورد و #اگر_آذربایجان_شکست بخورد، #ایران_زمین می‌خورد
🔴 اما در مشروطه دو بار آن هم در یک روز اشک ریختم.

✅ حدود ۹ ماه بود که تحت فشار بودیم . بدون غذا. بدون لباس . از قرارگاه آمدم بیرون . چشمم به یک زن افتاد با یک بچه در بغلش. دیدم که بچه از بغل مادرش آمد پایین و چهار دست و پا رفت به طرف بوته علف . #علف را از #ریشه درآورد و از شدت گرسنگی شروع کرد خاک ریشه ها را خوردن . با خودم گفتم الان مادر بچه به من فحش می دهد و میگوید لعنت به ستارخان که ما را به این روز انداخته… اما مادر کودک آمد طرفش و بچه اش را بغل کرد و گفت:
✅ عیبی ندارد فرزندم… #خاک می خوریم اما #خاک نمی دهیم… آنجا بود که #اشکم درآمد.

🔴 منبع : کتاب
✅ #گلچین_خاطرات_ستارخان


❇️ @hamidrezajalaeipour
❇️ https://t.me/IranianThought48/21211

🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹

🔴 سلام دوستان عزیز

✅ چندی است سعی داریم ساعات پس از ساعت ۲۲ و آخر شب ها از انتشار مطالب سیاسی و اجتماعی پرهیز کنیم وحتی المقدر شما را به چند موسیقی و احتمالا اخبار خیلی مهم دعوت کنیم تا شاید برایتان خواب آرامتری به ارمغان آوریم ، برای روز سخت فردا

✅ ولی امشب مطلبی در کانال استاد بزرگوارمان دکتر #محسن_رنانی دیدم که بسیار #تکاندهنده بود و #اشکم را جاری ساخت ...!!!

✅ براستی اگر #جامعه_ایرانی ، مرزهای حوزه تمدنی خود را بیاموزد ، آنگاه شاهد چنین صحنه های زشتی میان دو قوم برادر از یک تبار و ریشه خواهیم بود .

✅ برادر و خواهر افغانی ام ؛ مرا بخاطر جهلم به اصالت تو و خودم ببخش - #شهرام_یزدی

🔴 با هم ببینیم و بشنویم
👇 👇👇
https://t.me/IranianThought48/22842

🔴 به مناسبت ۲۸ مهرماه ۱۲۴۵

✳️ زادروز #ستارخان

🔴 من هیچ وقت گریه نمی کنم چون اگر اشک می ریختم، #آذربایجان شکست می‌خورد و #اگر_آذربایجان_شکست بخورد، #ایران_زمین می‌خورد
🔴 اما در مشروطه دو بار آن هم در یک روز اشک ریختم.

✅ حدود ۹ ماه بود که تحت فشار بودیم . بدون غذا. بدون لباس . از قرارگاه آمدم بیرون . چشمم به یک زن افتاد با یک بچه در بغلش. دیدم که بچه از بغل مادرش آمد پایین و چهار دست و پا رفت به طرف بوته علف . #علف را از #ریشه درآورد و از شدت گرسنگی شروع کرد خاک ریشه ها را خوردن . با خودم گفتم الان مادر بچه به من فحش می دهد و میگوید لعنت به ستارخان که ما را به این روز انداخته… اما مادر کودک آمد طرفش و بچه اش را بغل کرد و گفت:
✅ عیبی ندارد فرزندم… #خاک می خوریم اما #خاک نمی دهیم… آنجا بود که #اشکم درآمد.

🔴 منبع : کتاب
✅ #گلچین_خاطرات_ستارخان


❇️ @hamidrezajalaeipour
❇️ https://t.me/IranianThought48/21211