🍀 اندیشه ایرانی 🍀
2.36K subscribers
9.52K photos
13.2K videos
543 files
9.49K links
🟩 #اندیشه_ایرانی

🟥 کانالی برای بیان دیدگاه های گوناگون در زمینه مسائل تاریخی ، سیاسی و اجتماعی ( تاسیس ۱۱ آذر ۱۳۹۵ )

🟥 اندیشه حاصل تجمیع تجربیات بشری طی قرون و اعصار متمادی است
👇
🟩 https://t.me/IranianThought48

🟢 @Kankash_Group

🟢 @yazdi48
Download Telegram
🔴 #تاریخ_ایران - ۱۶۲

✳️ #صدایی که شنیده نشد ...!

🔴 آنجا که حقایق تاریخی ناگفته و نانوشته میماند .

روایت تاریخ از #مسعود_بهنود

🔴 کانال #اندیشه_ایرانی
👇👇👇
@IranianThought48

https://t.me/behnouddastan/248
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✳️ صدایی که شنیده نشد
🔴 #محمد_فاضلی
🔶 عضو هیئت علمی دانشگاه #شهید_بهشتی

صدای پای بهمن 1397 به گوش می‌رسد، چهل سال پس از انقلابی که حکومت پهلوی را برانداخت. ایرانیان به چه می‌اندیشیدند و چه احساسی داشتند که انقلاب را پدید آوردند؟ چه اسنادی در دست داریم تا سال‌های منتهی به انقلاب را بازخوانی کنیم؟ یکی از مهم‌ترین اسناد، تحقیقی است که با عنوان «طرح آینده‌نگری» توسط مجید تهرانیان (1391-1316) و علی اسدی (1370-1314) در سال 1353 انجام شد. این تحقیق شامل نظرسنجی از مردم ایران و مصاحبه با گروه‌های مختلف نخبگان است. این تحقیق به دلایل مختلف از دسترس جامعه ایرانی دور بود تا این‌که به همت عباس عبدی و محسن گودرزی، بخش عمده آن در قالب کتاب «صدایی که شنیده نشد: نگرش‌های اجتماعی-فرهنگی و توسعه نامتوازن ایران» در سال 1396 و توسط نشر نی منتشر شد. من در این یادداشت، صرفاً بخش‌هایی از کتاب را معرفی می‌کنم و بیشتر بر مقدمه عباس عبدی و محسن گودرزی برای این معرفی تکیه می‌کنم، و در یکی دو یادداشت دیگر هم به داده‌های مندرج در آن خواهم پرداخت.

پرسش اصلی مجید تهرانیان آن بوده که جامعه ایران دهه 1350 چقدر توان تحمل تغییرات وسیع ناشی از نوسازی اقتصادی و اجتماعی را داشته است؟ و ایرانیان تحت چنان شرایطی چگونه زندگی می‌کرده، جهان خود را چگونه می‌دیده، و شرایط اجتماعی را چگونه تفسیر می‌کرده‌اند؟

جهان ایرانی دهه 1350 از یک سو خوش‌بینانه به تغییرات شتابان، رشد طبقه متوسط، صنعتی‌شدن و ثبات می‌نگریست و از سویی دیگر آبستن حوادث بوده است. علی اسدی در تحقیقاتش نشان داده بود که در بین توده‌ها و نخبگان میل بازگشت به گذشته و به‌ویژه پناه بردن به مذهب، بر اثر شدت تغییرات، در حال رشد بود. «تحقیقات نشان می‌داد ارزش‌های مدنظر حکومت وقت حتی در بین گروه‌هی که پایگاه آن محسوب می‌شد، عمومیت نداشت.» (ص. 15)

نتیجه این تحقیقات در سال 1354 در همایشی با عنوان «طرح آینده‌نگری» با شرکت صاحب‌نظران در شیراز ارائه شده است. هرمز مهرداد به بیگانگی سیاسی دانشجویان اشاره کرده و می‌گوید «از یک طرف اصرار طبقه جوان و تحصیل‌کرده به شرکت در امور سیاسی و از طرف دیگر رویه مسئولین و مدیران سیاسی که معمولاً رضایت و علاقه‌ای به شرکت جوانان تحصیلکرده در فعالیت سیاسی نشان نمی‌دهند باعث شد نوعی بیگانگی سیاسی در طبقه دانشجو ایجاد شود. ... تحقیقاتی که انستیتوی مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران ... نشان می‌دهد 90 درصد دانشجویان سیاستمداران ایرانی را ناصالح تشخیص داده‌اند. ... بیش از 50 درصد این دانشجویان مشکل عمده سیاسی ایران را بی‌توجهی رهبران سیاسی به مشکلات اقتصادی و اجتماعی و وجود نابرابری و بی‌عدالتی ذکر کرده‌اند.» (ص 18)

سیدمحمدباقر نجفی با اشاره به مذاکرات و گفت‌وگو با متفکرین روحانی، می‌گوید «کلیه افراد مصاحبه‌شده از رسانه‌ها ناراضی بودند و نسبت به برنامه‌های مذهبی آن‌ها بدبین بودند و با تأکید بر اهمیت رسانه‌ها آن‌ها را در شرایط فعلی غیرمعنوی و غیراخلاقی می‌دانستند.» (ص. 20) و داریوش همایون می‌گوید «اصل قضیه این است که جوانان تعلق خاطری به وضع موجود ندارند و در ضمن منفعت مستقری هم در حفظ آن نمی‌بینند. ... هیچ انتظاری جز وضعی که با آن روبه‌رو هستیم (یعنی کنار کشیدن اکثریت بزرگ جوانان این مملکت و ناسازگاری با وضع موجود) نمی‌توانیم داشته باشیم.» (ص. 21)

تاریخ نشان داد که حق با مجید تهرانیان، علی اسدی، هرمز مهرداد و داریوش همایون بود. آن‌ها از خودبیگانگی سیاسی، پناه بردن به مذهب، نارضایتی اجتماعی و ظرفیت به‌هم‌ریختگی ساختار قدرت را دریافته بودند، اما کسانی بودند که از سر محافظه‌کاری را تعلق به ساختار سیاسی، به جای نقد علمی، دست به دامان رد کردن علوم اجتماعی زدند. تورج فرازمند در همان همایش می‌گوید «هیچ کدام از تعاریفی که آقای همایون و آقای نیکخواه در مورد نظام سیاسی بیان کردند ... به نظر من با کشور ما جور در نمی‌آید، چون بر اساس یک داوری غلط و روش آماری بی‌پایه و ناصحیح (منظور مثلا متد آماری است که باید در میشیگان پیاده شود اما در یزد استفاده می‌کنند). ... گفتید رژیم سیاسی چیزی است و توسعه سیاسی چیزی دیگر، در این مملکت دو هزار و پانصد سال است که این دو پیوستگی مطلق خود را دارند، و اگر آن‌ها را از هم جدا کنیم، بیان توسعه سیاسی با ضوابط غربی صحیح نخواهد بود.»

نظام سیاسی پهلوی ترجیح داد به عوض مواجهه با واقعیت، محققان و روش‌شان را غربی بخواند؛ گویی حقایقی که علوم اجتماعی بیان می‌کند، جهنمی است که سیاسیون توان مواجهه با آن ندارند. #صدایی_که_شنیده_نشد
(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.)
🔺کانال محمد فاضلی

🇮🇷 @IranianThought48