Forwarded from سهند ایرانمهر
#نگاه_دیگر
⭕️چرا در زندگی انسان مدرن #تفریح جایگاهی دارد که در زندگی انسان سنّتی ندارد؟
برای این که انسان مدرن نمیتواند با خودش تفریح کند. یعنی هروقت به خودش رجوع میکند از خودش بدش میآید. باغی در درون خودش ندارد که اگر ده سال هم مسافرت نرود هیچ وقت حوصله اش سر نرود.
آدمی که تفكّر معنوی عمیقی دارد، اگر صد سال هم مسافرت نرود یك لحظه نمیگوید حوصلهام سر رفت. چون دائماً مشغول سیر در یك باغ درونی است . وقتی ما باغ درونی نداریم باید برویم باغهای بیرونی را ببینیم. آدمی که خودش را نمیتواند تماشا کند چارهای جز این ندارد که برود و بیرون از خودش را تماشا کند.
اشخاص معنوی آنقدر درون خودشان چیزهای نو کشف میکنند و به ظهور میبینند و چیزهای بسیار شاد کننده، امیدوارکننده و آرامش بخش مییابند که هیچوقت به سیرومسافرت بیرونی احتیاج پیدا نمیکنند. بنابراین یكی از دلایلی که ما این قدر به مسافرت و تفریح نیازمندیم ، این است که ما انسان های معنوی ای نیستیم.
هر چه انسان معنویتر باشد، کمتر احتیاج پیدا میکند به این که منظره و تابلو را عو ض کند، این است که انسان جدید تابلوهای خانه اش را هم باید هر از چند مدّت عوض کند، مبلمان خانه اش را هم و... چون بعد از مدّتی اینها دیگر نمیتوانند او را از خودش به بیرون از خودش عطف توجّه دهند. اگر همه ما شبیه مولوی بودیم مسافرتهایمان هم بسیار کاهش پیدا میکرد.
#مصطفی_ملکیان
قسمتی از درسگفتار سنت گرایی، تجدد گرایی، پسا تجدد گرایی | سال 1378 به نقل از کانال مصطفی ملکیان
@sahandiranmehr
⭕️چرا در زندگی انسان مدرن #تفریح جایگاهی دارد که در زندگی انسان سنّتی ندارد؟
برای این که انسان مدرن نمیتواند با خودش تفریح کند. یعنی هروقت به خودش رجوع میکند از خودش بدش میآید. باغی در درون خودش ندارد که اگر ده سال هم مسافرت نرود هیچ وقت حوصله اش سر نرود.
آدمی که تفكّر معنوی عمیقی دارد، اگر صد سال هم مسافرت نرود یك لحظه نمیگوید حوصلهام سر رفت. چون دائماً مشغول سیر در یك باغ درونی است . وقتی ما باغ درونی نداریم باید برویم باغهای بیرونی را ببینیم. آدمی که خودش را نمیتواند تماشا کند چارهای جز این ندارد که برود و بیرون از خودش را تماشا کند.
اشخاص معنوی آنقدر درون خودشان چیزهای نو کشف میکنند و به ظهور میبینند و چیزهای بسیار شاد کننده، امیدوارکننده و آرامش بخش مییابند که هیچوقت به سیرومسافرت بیرونی احتیاج پیدا نمیکنند. بنابراین یكی از دلایلی که ما این قدر به مسافرت و تفریح نیازمندیم ، این است که ما انسان های معنوی ای نیستیم.
هر چه انسان معنویتر باشد، کمتر احتیاج پیدا میکند به این که منظره و تابلو را عو ض کند، این است که انسان جدید تابلوهای خانه اش را هم باید هر از چند مدّت عوض کند، مبلمان خانه اش را هم و... چون بعد از مدّتی اینها دیگر نمیتوانند او را از خودش به بیرون از خودش عطف توجّه دهند. اگر همه ما شبیه مولوی بودیم مسافرتهایمان هم بسیار کاهش پیدا میکرد.
#مصطفی_ملکیان
قسمتی از درسگفتار سنت گرایی، تجدد گرایی، پسا تجدد گرایی | سال 1378 به نقل از کانال مصطفی ملکیان
@sahandiranmehr