🇮🇷😂 لطیفه‌های ایرانی
203 subscribers
8.98K photos
11.2K videos
2 files
6.54K links
💐😁 جوک،لطیفه،طنز 😁💐

https://t.me/IranJoke_Group

گروه شادی 👆 وابسته به کانال لطیفه های ایرانی
Download Telegram
#شعر_طنز

رفته بودش همسرم با پول من💵
سالن زیبائیِ خیلی خفن!🙄

بود رنگ موی او سبز و بنفش!😕
ارتفاع کله اش همچون درفش!😮

ابروانش رنگِ نارنجیِ مات!😳
گودی چشمان او شکل دونات!😏

پشت پلکش تا حدودی صورتی!☹️
خط چشمانش عجیب و خط خطی!🙁

ناخن دستش چو خون‌آشام بود!😳
صبح رفت و وقتی آمد شام بود!😣

ابتدا با دیدنش رنگم پرید😟
روی من شد مثل موهایم سفید!😨

گفت: « من هستم زنت از من نترس!☺️
مثل آن کودک که می ترسد ز درس!»🙂

گفتمش: « حالا شما باز آمدی☺️
با هزاران عشوه و ناز آمدی😌

شام را آماده کن تا این شکم🙂
اندکی راحت شود از رنج و غم »😀

گفت: « پررو گشته ای عالیجناب!😐
از محل پاشو بخر نان و کباب »😑

گفتم: « عابربانک من دست شماست😕
پس بده آن را که گیرم نان و ماست »🙂

گفت: « عابر بانک تو خالی شده!🙄
صرف این آرایش عالی شده!»😒

گفتمش: « کل حقوق بنده را😑
قسط وام هفته ی آینده را😕

بهر آرایش به سالن داده ای؟🤔
واقعا ای زن که خیلی ساده ای »😠

ناگهان با کفشِ خود زد بر سرم🤕
گشنگی و تشنگی شد برطرف😕😂


🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شعر طنز : قصه ی کرونا 😆🦠👌


شعرش قدیمیه!
آخرش رو باید از نو بگه:😐

کرونا ایران رو نکرده ولش!
خیلی خوشش اومده ازش!
حالا حالا ها دل خوش کرده بهش!😳🤣


🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
شدى زيبا كمى اسپند، لطفا😊👌

بزن بر چهره ات روبند، لطفا👸🏼🙈

براى مطلــعِ شـــــعر جديدم🤔🙄

بزن بـانــو كمى لبخند، لطفا😊☺️

#طنز #شعر_طنز

🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
خندیدی و چالِ گونه ات پیدا شد😍

گفتی که برای بوسه ات آزادم😘

لب های تو را هدف گرفتم دیدم💋

از چاله در آمدم به چاه اُفتادم😜

#طنز #شعر_طنز

🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
کبوتر با کبوتر چیپس با ماست 😋😋
دروغ میگه طرف خوشکل ترازماست😍😍

تو این دنیای مرموز مجازی
که نه پیداست کی دزده کی قاضی🤕🤕
که اقدس توش شده ریتا و مهسا
بتول خانم شده مهناز وطناز😁😁

کامنت و لایک و پست و چسب بینی
تو هر برنامه مجبوری ببینی
طرف داره نخ قالی میریسه😰😰
کامنت داده ی هفته س انگلیسه

طرف بیش از یه سال یار باماست
میگفت سولمازه و شکل پری هاست😍😍
پریشب تازه فهمیدیم عاقاست
کبوتربا کبوتر 🐦باز با باز 😂😂


#شعر_طنز #طنز

🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
شعر طنز خانمهای متأهل

باز شوهر بی بهانه
با ادایی کودکانه
هیکل چون استوانه
میکند غر غر به خانه
یادم آید روز اول
گردنش کج, دست و پا شل
پیش بابا موش می شد
سرخیش تا گوش می شد
دختری افتاده بودم
مهربان و ساده بودم
نرم و نازک
شاد و چابک
چشمهایم همچو آهو
عطر موهایم چو شب بو
می شنیدم از لب او
حرفهایی همچو جادو:
من غلام خانه زادت
جان دهم هر دم به یادت
گر نیایی خانه ی من
می گریزد روحم از تن
بعد از آن گفتار زیبا
خام گشتم من همانجا
شد به پا جشن عروسی
کیک و شام و دیده بوسی
بعد از آن دیگر ندیدم
هرگز آن اوقات بی غم
قسمتم یک مرد جانی
اندکی لوس و روانی
بی اراده همچو یابو!
پرخور و مغرور و پر رو
بشنو از من جان خواهر
هر که کرد این دوره شوهر
خاک بر سر گشت و حیران
شد پشیمان,شد پشیمان, شد پشیمان😂

#طنز #شعر_طنز

🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
ناموسا این شعر رو از دست ندید...😂😂

رفته بودم سرِ کوچه دو عدد نان بخرم
و کمی جنس بفرموده ی مامان بخرم

از قضا چشم من افتاد به یک دوشیزه
قصد کردم قدحی " ناز "از ایشان بخرم

ناز از دلبر طنّاز ،خریدن دارد
بهتر آن است که از دافِ پری سان! بخرم

بس که ابروی"تتو" با مژه اش سِت شده بود
مانده بودم چه از آن سرو خرامان بخرم

لبِ غرق رُژ و گیسوی فَشن را باید..
شده حتّی به شبی رفتنِ زندان، بخرم

بی خیالِ رصد"گشت"شدم یک لحظه
تا اگر هم شده با چنگ و دندان بخرم...

که به خود آمده، دیدم به سرش شالی نیست!
به کجا میروم این گونه شتابان! بخرم!

نکند دوره چهل سال عقب برگشته
یا که من آمدم از عهد رضاخان بخرم!

با تعجّب و کمی دلهره گفتم؛ بانو!
بهرتان روسری اندازه ی " روبان"! بخرم؟

گفت؛ با لحن زنانه " برو گم شو عوضی"!
پسر "مش صفرم"!، آمده ام نان بخرم!!😂


#طنز #شعر_طنز
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
" ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﺮ !" ﺷﻌﺮى ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩه از ایرج میرزا

ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺭﻫﯽ ﻣﺮﺍ ﮔﺬﺭ ﺑﻮﺩ
ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﺭﻩ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﺮ ﺑﻮﺩ

ﺍﺯ ﺧﺮ ﺗﻮ ﻧﮕﻮ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﮔﻬﺮ ﺑﻮﺩ
ﭼﻮﻥ ﺻﺎﺣﺐ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﻮﺩ

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ
ﻓﺮﻣﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﺿﻊ ﺑﺎﺷﺪ ﻋﺎﻟﯽ

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺎ ﺧﺮﯼ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ
ﺁﺩﻡ ﺷﻮ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺻﻔﺎﮐﻦ

ﮔﻔﺘﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﻭ ﻣﺮﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ
ﺯﺧﻢ ﺗﻦ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﻭﺍ ﮐﻦ

ﻧﻪ ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﻮﺩﯾﻢ
ﻧﻪ ﺍﻫﻞ ﺭﯾﺎ ﻭ ﻣﮑﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺭﺍﺿﯽ ﭼﻮ ﺑﻪ ﺭﺯﻕ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺍﺯ ﺳﻔﺮﮤ ﮐﺲ ﻧﺎﻥ نَرُﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐُﺸﺪ ﺧﺮﯼ ﺭﺍ؟
ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺑَﺮﺩ ﺯ ﺗﻦ ﺳﺮﯼ ﺭﺍ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻢ ﻓﺮﻭﺷﺪ ؟
ﯾﺎ ﺑﻬﺮ ﻓﺮﯾﺐِ ﺧﻠﻖ ﮐﻮﺷﺪ ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺭﺷﻮﻩ ﺧﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟
ﯾﺎ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﭘﯿﻤﺎﻥ؟
ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺮﺩ ﻧﺎﻥ؟

ﺩﯾﺪﻡ ﺳﺨﻨﺶ ﻫﻤﻪ ﻣﺘﯿﻦ ﺍﺳﺖ
ﻓﺮﻣﺎﯾﺶ ﺍﻭ ﻫﻤﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﺍﺳﺖ

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺯ ﺁﺩﻣﯽ ﺳﺮﯼ ﺗﻮ
ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪ ﻣﺎ ﺧﺮﯼ ﺗﻮ

ﺑﻨﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﺁﺭﺯﻭ ﻧﻤﻮﺩﻡ
ﺑﺮ ﺧﺎﻟﻖ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﻭ ﻧﻤﻮﺩﻡ

ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺧﺮﯾﺖ
ﺟﺎﺭﯼ ﺑﺸﻮﺩ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﯿﺖ!😁


#طنز #شعر_طنز #خر #ایرج_میزا

🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
اتل متل باقالی
مثل خودم باحالی 😃
یه بوس برات میفرستم 💋
با طعم پرتقالی 😘🍊

اتل متل خیارشور
خواهانتیم ما،بدجور 😍
اینم از نوع شوری
برای رفع دوری ☺️🙋

اتل متل سمبوسه
این رفيق من چه لوسه! 😊
نه زنگی نه پیامی ☎️💌
نه حتی یه سلامی 😔

اتل متل عزیزم
نباشی من مریضم 😰
هجر تو آتیشم زد 🔥
مار غمت نیشم زد 🐍😞

اتل متل رفاقت 👭 👬
مرام ما صداقت
باشی همیشه هستم
نباشی دل شکستم 💔😟

اتل متل فسنجون
یه بوس میدی عزیز جون؟ 😚
بوس نمیدی دل بده 💝
یه پیام خوشگل بده 💌 😉

اتل متل گلابى 🍐
دوست دارم حسابى
يه روز با خرج خودت
مي برمت کبابى 🍛 😅😆

اتل متل فسنجون 🍵
بامیه و بادمجون
من که تو رو دوست دارم
مخلصتم جیگرجون 😍☺️❤️💗💖💕

🍉🍉 روزهای خوشت مبارک🍉🍉

#طنز #شعر_طنز
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
ﺷﻌﺮ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺝ ﻣﯿﺮﺯﺍ

" ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﺮ ! "

ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺭﻫﯽ ﻣﺮﺍ ﮔﺬﺭ ﺑﻮﺩ
ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﺭﻩ ﺟﻨﺎﺏ ﺧﺮ ﺑﻮﺩ

ﺍﺯ ﺧﺮ ﺗﻮ ﻧﮕوﻮ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﮔﻬﺮ ﺑﻮﺩ
ﭼﻮﻥ ﺻﺎﺣﺐ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﻮﺩ


ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ
ﻓﺮﻣﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﺿﻊ ﺑﺎﺷﺪ ﻋﺎﻟﯽ

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺎ ﺧﺮﯼ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ
ﺁﺩﻡ ﺷﻮ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺻﻔﺎﮐﻦ


ﮔﻔﺘﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﻭ ﻣﺮﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ
ﺯﺧﻢ ﺗﻦ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﻭﺍ ﮐﻦ

ﺧﺮ ﺻﺎﺣﺐ ﻋﻘﻞ ﻭ ﻫﻮﺵ ﺑﺎﺷﺪ
ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻋﻤﻞ ﻭﺣﻮﺵ ﺑﺎﺷﺪ


ﻧﻪ ﻇﻠﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﻮﺩﯾﻢ
ﻧﻪ ﺍﻫﻞ ﺭﯾﺎ ﻭ ﻣﮑﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺭﺍﺿﯽ ﭼﻮ ﺑﻪ ﺭﺯﻕ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺍﺯ ﺳﻔﺮﮤ ﮐﺲ ﻧﺎﻥ ﻧﻪ ﺭﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﺸﺪ ﺧﺮﯼ ﺭﺍ؟
ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺮﺩ ﺯ ﺗﻦ ﺳﺮﯼ ﺭﺍ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻢ ﻓﺮﻭﺷﺪ ؟
ﯾﺎ ﺑﻬﺮ ﻓﺮﯾﺐ ﺧﻠﻖ ﮐﻮﺷﺪ ؟


ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺭﺷﻮﻩ ﺧﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟
ﯾﺎ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟

ﺩﯾﺪﯼ ﺗﻮ ﺧﺮﯼ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﭘﯿﻤﺎﻥ؟
ﯾﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺮﺩ ﻧﺎﻥ؟


ﺧﺮ ﺩﻭﺭ ﺯ ﻗﯿﻞ ﻭ ﻗﺎﻝ ﺑﺎﺷﺪ
ﻧﺎﺭﻭ ﺯﺩﻧﺶ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﺎﺷﺪ

ﺧﺮ ﻣﻌﺪﻥ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﮐﻤﺎﻝ ﺍﺳﺖ
ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﺮﯾﺖ ﺯ ﺧﺮ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ


ﺗﺰﻭﯾﺮ ﻭ ﺭﯾﺎ ﻭ ﻣﮑﺮ ﻭ ﺣﯿﻠﻪ
ﻣﻨﺴﻮﺥ ﺷﺪﺳﺖ ﺩﺭ ﻃﻮﯾﻠﻪ

ﺩﯾﺪﻡ ﺳﺨﻨﺶ ﻫﻤﻪ ﻣﺘﯿﻦ ﺍﺳﺖ
ﻓﺮﻣﺎﯾﺶ ﺍﻭ ﻫﻤﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﺍﺳﺖ


ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺯ ﺁﺩﻣﯽ ﺳﺮﯼ ﺗﻮ
ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪ ﻣﺎ ﺧﺮﯼ ﺗﻮ

ﺑﻨﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﺁﺭﺯﻭ ﻧﻤﻮﺩﻡ
ﺑﺮ ﺧﺎﻟﻖ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﻭ ﻧﻤﻮﺩﻡ


ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺧﺮﯾﺖ
ﺟﺎﺭﯼ ﺑﺸﻮﺩ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﯿﺖ ...

#طنز #شعر_طنز

🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
شعر طنز خانمهای متأهل

باز شوهر بی بهانه
با ادایی کودکانه

هیکل چون استوانه
میکند غر غر به خانه

یادم آید روز اول
گردنش کج، دست و پا شل

پیش بابا موش می شد
سرخیش تا گوش می شد

دختری افتاده بودم
مهربان و ساده بودم

نرم و نازک
شاد و چابک

چشمهایم همچو آهو
عطر موهایم چو شب بو

می شنیدم از لب او
حرفهایی همچو جادو

من غلام خانه زادت
جان دهم هر دم به یادت

گر نیایی خانه ی من
می گریزد روحم از تن

بعد از آن گفتار زیبا
خام گشتم من همانجا

شد به پا جشن عروسی
کیک و شام و دیده بوسی

بعد از آن دیگر ندیدم
هرگز آن اوقات بی غم

قسمتم یک مرد جانی
اندکی لوس و روانی

بی اراده همچو یابو!
پرخور و مغرور و پر رو

بشنو از من جان خواهر
هر که کرد این دوره شوهر

خاک بر سر گشت و حیران
شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان 😂😂

#طنز #شعر_طنز #شوهر #همسر

🇮🇷😂 @IranJoke_ir