Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 روزی روزگاری «اَران و شروان»
زمستان ۳۲ سال پیش، در چنین روزهایی کشور جدیدی متولد شد. منطقه اَران و شروان که در طول تاریخ بخشی از خاک ایران بود در ۴ دی ماه ۱۳۷۰ خورشیدی به شکل رسمی از اتحاد جماهیر شوروی جدا و استقلال آن از سوی جامعهی جهانی به رسمیت شناخته شد.
در ویدئوی فوق داستان جدایی و استقلال جمهوری باکو را به روایتِ روزنامه اینترنتی فراز ببینید.
@IranDel_Channel
💢
زمستان ۳۲ سال پیش، در چنین روزهایی کشور جدیدی متولد شد. منطقه اَران و شروان که در طول تاریخ بخشی از خاک ایران بود در ۴ دی ماه ۱۳۷۰ خورشیدی به شکل رسمی از اتحاد جماهیر شوروی جدا و استقلال آن از سوی جامعهی جهانی به رسمیت شناخته شد.
در ویدئوی فوق داستان جدایی و استقلال جمهوری باکو را به روایتِ روزنامه اینترنتی فراز ببینید.
@IranDel_Channel
💢
ایراندل | IranDel
🎥 رییس صندوق توسعهی ملی ایران: مردم نگراناند که به زودی تبدیل به عملهی کشورهای همسایه شویم. ممکن است کشورهای همسایه نوع جدیدی از استعمار را برای ما را برای ما رقم بزنند. 🔴 پینوشت: سالهاست که عموم کارشناسان و متخصصانِ دغدغهمند و ایراندوست، دربارهی…
🔴 امنیت ملی در خطر است:
مهاجرت، عقبماندگی فناورانه و خطرِ تکرارِ تجربهی تلخ جنگ چالدران
✍️ محمد رهبری
مشهور است که در جنگ چالدران در زمان صفویه، عقبماندگی تکنولوژیک و فناورانهی ایران منجر به شکست سپاه ایران در برابر عثمانی شد. در این جنگ، سربازان صفوی با شمشیر و تیر و کمان میجنگیدند در حالی که ارتش عثمانی از توپ و تفنگ بهره میبرد. هرچند ایرانیان نیز با سلاح گرم بیگانه نبودند، اما بهلحاظ کیفیت و تعداد، توان رقابت با ارتش عثمانی را نداشت.
در طول تاریخ، همواره تحولات فناورانه، تأثیر شگرفی بر قدرت نظامی کشورها داشته است؛ آن دسته از کشورهایی که از فناوری و تکنولوژی برتری بهرهمند بودند، استیلای بیشتری بر سایر کشورها و مناسبات منطقهای و جهانی داشتند. یکی از مهمترین دلایل برتری نظامی انگلستان در قرنهای هجدهم و نوزدهم و آمریکا در قرن بیستم به همین پیشرفت و توسعه در فناوریهای نظامی بازمیگردد. اکنون نیز کشورهایی که در عرصهی فناوریهای نوظهور نظیر هوش مصنوعی پیشتازند، نقش بیشتری بر مناسبات آینده جهان خواهند داشت.
اهمیت توسعه فناوریهای نوظهور، امری بدیهی است. قدرت نرم و سخت کشوری که از منظر فناوری از سایر کشورها عقب بیفتد، آسیب میبیند. اما شرط توسعه فناوری و عقب نیفتادن از سایر کشورها چیست؟ اولین، و چهبسا مهمترین عامل در توسعه فناوری، منابع انسانی است.
نیروی انسانی متخصص، باهوش و خلاق میتواند پیشران توسعه کشور باشد. خلاقیت در یک محیط آزاد شکوفا میشود. آیا بستر لازم برای حفظ منابع انسانی، ایجاد خلاقیت و استفاده از آن در ایران وجود دارد؟ وضعیت منابع انسانی در ایران چگونه است؟
پاسخ به این سؤال روشن است. نیروی انسانی تحصیلکرده، متخصص و باهوشی که میتواند پیشران توسعه کشور باشد، این روزها در حال مهاجرت از کشور است. این امر در حوزهی علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی که آینده فناوریهای جهان را شکل میدهند از همه محسوستر است. بسیاری از متخصصان این حوزه یا تاکنون از ایران مهاجرت کردهاند و یا آنکه قصد آن را دارند.
چه عاملی محرک این موج مهاجرت در میان نیروهای متخصص است؟ شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همه در این وضع مؤثرند. این تصورِ غلطی است که نیروی متخصص فقط بخاطر درآمد بیشتر از ایران میرود؛ بلکه او از ایران میرود تا در محیطی آزادتر زیست کند، آینده پیشبینیپذیر داشته باشد، ثبات اقتصادی داشته باشد، برای وصل شدن به اینترنت و استفاده از آن دچار مشکل نباشد و مدام دولت در زندگیاش مداخله نکند. مجموعه این عوامل در افزایش میل به مهاجرت مؤثر است.
روند مهاجرت، همین حالا بسیاری از جامعهشناسان و اقتصاددانان را نگران کرده است. اما هر آن کس که دغدغه «امنیت» ایران را دارد و وظیفه پاسداری از مرزهای ایران را دارد هم باید چنین نگرانی داشته باشند. این روند مهاجرت که ناشی از شرایط عمومی کشور است، فقط به اقتصاد و صنعت آسیب نمیزند بلکه به توانمندی دفاعی ایران هم آسیب خواهد زد. در فقدان نیروهای متخصص و با انگیزه، اختلاف فناورانه ایران با کشورهای مختلف، حتی همسایگانی که در این حوزه سرمایهگذاری میکنند، روز به روز بیشتر خواهد شد.
روند تحولات فناورانه و توسعهی هوش مصنوعی به سمتی است که ممکن است یک جهش بزرگ ایجاد کند و منجر به افزایش فاصله میان کشورها شود. ایران در حال حاضر در بهترین حالت، مصرفکننده فناوریهای جدیدی است که در دسترس عموم است؛ حال آنکه رقبای منطقهای ایران در این حوزه، سرمایهگذاریهای کلانی کردهاند تا صرفاً نقش مصرفکننده نداشته باشند؛ آنها حتی در تلاشاند تا بسیاری از ایرانیان متخصص را هم جذب کنند و این در حالی است که در ایران، تلاش روشنی برای حفظ این متخصصان دیده نمیشود.
تداوم این وضعیت کشور را در معرض انواع تهدیدات خارجی قرار خواهد داد. این شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که منجر به خروج نیروهای متخصص از ایران شده، یک تهدید ملی برای ایران است و میتواند امنیت ملی ایران را به مخاطره بیندازد. اگر تا پیش از این نیروهای سیاسی و فعالان مدنی نگران این وضعیت بودند، اکنون کسانی که دغدغهی امنیت دارند نیز باید نگران تداوم این وضع باشند و برای تغییر آن بکوشند. آنها نیز برای حفظ امنیت ایران و مرزهای آن، باید خواهانِ آزادی بیشتر، ثباتِ اقتصادی بیشتر، اینترنت در دسترس و ارتباط بهتر با جهان باشند تا فرایند مهاجرت کُند شود.
سرانجام جنگ چالدران برای ایرانیان بسیار تلخ بود و منجر به از دست رفتن بخش وسیعی از خاک ایران شد. عقبماندگی ایران در حوزهی تکنولوژی، باز هم میتواند سرانجام تلخی داشته باشد. این عقبماندگی ریشه در وضعیت فعلی دارد که باعث خالی شدن کشور از منابعش، از جمله نیروی انسانی متخصص میشود؛ هر کسی به تغییر این وضع نیاندیشد، در اصل به حفظ امنیت ایران بیتوجه است حتی اگر در ظاهر شعار امنیت دهد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 امنیت ملی در خطر است:
مهاجرت، عقبماندگی فناورانه و خطرِ تکرارِ تجربهی تلخ جنگ چالدران
✍️ محمد رهبری
مشهور است که در جنگ چالدران در زمان صفویه، عقبماندگی تکنولوژیک و فناورانهی ایران منجر به شکست سپاه ایران در برابر عثمانی شد. در این جنگ، سربازان صفوی با شمشیر و تیر و کمان میجنگیدند در حالی که ارتش عثمانی از توپ و تفنگ بهره میبرد. هرچند ایرانیان نیز با سلاح گرم بیگانه نبودند، اما بهلحاظ کیفیت و تعداد، توان رقابت با ارتش عثمانی را نداشت.
در طول تاریخ، همواره تحولات فناورانه، تأثیر شگرفی بر قدرت نظامی کشورها داشته است؛ آن دسته از کشورهایی که از فناوری و تکنولوژی برتری بهرهمند بودند، استیلای بیشتری بر سایر کشورها و مناسبات منطقهای و جهانی داشتند. یکی از مهمترین دلایل برتری نظامی انگلستان در قرنهای هجدهم و نوزدهم و آمریکا در قرن بیستم به همین پیشرفت و توسعه در فناوریهای نظامی بازمیگردد. اکنون نیز کشورهایی که در عرصهی فناوریهای نوظهور نظیر هوش مصنوعی پیشتازند، نقش بیشتری بر مناسبات آینده جهان خواهند داشت.
اهمیت توسعه فناوریهای نوظهور، امری بدیهی است. قدرت نرم و سخت کشوری که از منظر فناوری از سایر کشورها عقب بیفتد، آسیب میبیند. اما شرط توسعه فناوری و عقب نیفتادن از سایر کشورها چیست؟ اولین، و چهبسا مهمترین عامل در توسعه فناوری، منابع انسانی است.
نیروی انسانی متخصص، باهوش و خلاق میتواند پیشران توسعه کشور باشد. خلاقیت در یک محیط آزاد شکوفا میشود. آیا بستر لازم برای حفظ منابع انسانی، ایجاد خلاقیت و استفاده از آن در ایران وجود دارد؟ وضعیت منابع انسانی در ایران چگونه است؟
پاسخ به این سؤال روشن است. نیروی انسانی تحصیلکرده، متخصص و باهوشی که میتواند پیشران توسعه کشور باشد، این روزها در حال مهاجرت از کشور است. این امر در حوزهی علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی که آینده فناوریهای جهان را شکل میدهند از همه محسوستر است. بسیاری از متخصصان این حوزه یا تاکنون از ایران مهاجرت کردهاند و یا آنکه قصد آن را دارند.
چه عاملی محرک این موج مهاجرت در میان نیروهای متخصص است؟ شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همه در این وضع مؤثرند. این تصورِ غلطی است که نیروی متخصص فقط بخاطر درآمد بیشتر از ایران میرود؛ بلکه او از ایران میرود تا در محیطی آزادتر زیست کند، آینده پیشبینیپذیر داشته باشد، ثبات اقتصادی داشته باشد، برای وصل شدن به اینترنت و استفاده از آن دچار مشکل نباشد و مدام دولت در زندگیاش مداخله نکند. مجموعه این عوامل در افزایش میل به مهاجرت مؤثر است.
روند مهاجرت، همین حالا بسیاری از جامعهشناسان و اقتصاددانان را نگران کرده است. اما هر آن کس که دغدغه «امنیت» ایران را دارد و وظیفه پاسداری از مرزهای ایران را دارد هم باید چنین نگرانی داشته باشند. این روند مهاجرت که ناشی از شرایط عمومی کشور است، فقط به اقتصاد و صنعت آسیب نمیزند بلکه به توانمندی دفاعی ایران هم آسیب خواهد زد. در فقدان نیروهای متخصص و با انگیزه، اختلاف فناورانه ایران با کشورهای مختلف، حتی همسایگانی که در این حوزه سرمایهگذاری میکنند، روز به روز بیشتر خواهد شد.
روند تحولات فناورانه و توسعهی هوش مصنوعی به سمتی است که ممکن است یک جهش بزرگ ایجاد کند و منجر به افزایش فاصله میان کشورها شود. ایران در حال حاضر در بهترین حالت، مصرفکننده فناوریهای جدیدی است که در دسترس عموم است؛ حال آنکه رقبای منطقهای ایران در این حوزه، سرمایهگذاریهای کلانی کردهاند تا صرفاً نقش مصرفکننده نداشته باشند؛ آنها حتی در تلاشاند تا بسیاری از ایرانیان متخصص را هم جذب کنند و این در حالی است که در ایران، تلاش روشنی برای حفظ این متخصصان دیده نمیشود.
تداوم این وضعیت کشور را در معرض انواع تهدیدات خارجی قرار خواهد داد. این شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که منجر به خروج نیروهای متخصص از ایران شده، یک تهدید ملی برای ایران است و میتواند امنیت ملی ایران را به مخاطره بیندازد. اگر تا پیش از این نیروهای سیاسی و فعالان مدنی نگران این وضعیت بودند، اکنون کسانی که دغدغهی امنیت دارند نیز باید نگران تداوم این وضع باشند و برای تغییر آن بکوشند. آنها نیز برای حفظ امنیت ایران و مرزهای آن، باید خواهانِ آزادی بیشتر، ثباتِ اقتصادی بیشتر، اینترنت در دسترس و ارتباط بهتر با جهان باشند تا فرایند مهاجرت کُند شود.
سرانجام جنگ چالدران برای ایرانیان بسیار تلخ بود و منجر به از دست رفتن بخش وسیعی از خاک ایران شد. عقبماندگی ایران در حوزهی تکنولوژی، باز هم میتواند سرانجام تلخی داشته باشد. این عقبماندگی ریشه در وضعیت فعلی دارد که باعث خالی شدن کشور از منابعش، از جمله نیروی انسانی متخصص میشود؛ هر کسی به تغییر این وضع نیاندیشد، در اصل به حفظ امنیت ایران بیتوجه است حتی اگر در ظاهر شعار امنیت دهد.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
🎥 رییس صندوق توسعهی ملی ایران:
مردم نگراناند که به زودی تبدیل به عملهی کشورهای همسایه شویم.
ممکن است کشورهای همسایه نوع جدیدی از استعمار را برای ما را برای ما رقم بزنند.
🔴 پینوشت:
سالهاست که عموم کارشناسان و متخصصانِ دغدغهمند و ایراندوست، دربارهی…
مردم نگراناند که به زودی تبدیل به عملهی کشورهای همسایه شویم.
ممکن است کشورهای همسایه نوع جدیدی از استعمار را برای ما را برای ما رقم بزنند.
🔴 پینوشت:
سالهاست که عموم کارشناسان و متخصصانِ دغدغهمند و ایراندوست، دربارهی…
ایراندل | IranDel
🎙 سخنرانی دکتر جواد طباطبایی دربارهی سُنت در ایران سخنرانی در دانشگاه پتسدام آلمان @IranDel_Channel 💢 – سخنرانی دکتر جواد طباطبایی ــ پیرامون سُنت در ایران ـ در دانشگاه…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 برشی از سخنرانی جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران در دانشگاهِ پتسدام آلمان، پیرامونِ سنت در ایران:
"انقلاب اسلامی و توهمات نیروهای سیاسی"
🔴 سخنرانی را بطور کامل از اینجا بشنوید.
🔴 منبع ویدئو:
صفحه یادمان فیلسوف
@IranDel_Channel
💢
"انقلاب اسلامی و توهمات نیروهای سیاسی"
🔴 سخنرانی را بطور کامل از اینجا بشنوید.
🔴 منبع ویدئو:
صفحه یادمان فیلسوف
@IranDel_Channel
💢
🔴 ملت و کشور، فدای ایدئولوژی!
✍️ طوس طهماسبی
تصویر [زیر] از یکی از فروشگاههای عتیقهجات و آثار تاریخی در تهران، سه روز پیش گرفته شده است. اسکناسهایی که تا اوائل دههی نود شمسی، ابزار روزمرهی گذرانِ امور اقتصادی مردم بودند، حالا به آثار تاریخی تبدیل شدهاند که فقط معدودی از کلکسیونرهای تمبر، سکه و اسکناس آنها را جمعآوری میکنند!
تا سال هشتاد و چهار، بزرگترین اسکناس رایج در ایران همان هزار تومانی بود. آن سال، دو هزار تومانی آمد و در سال هشتاد و شش، سر و کلهی پنجهزار تومانی پیدا شد. راند دوم و نهایی فرو رفتن و سقوط آغاز شده بود و اوج خود را در دههی نود نشان داد. راند اول و اصلی [هم] که در سال پنجاه و هفت آغاز شد.
امروز بزرگترین اسکناس رایج دویست هزار تومانی است، دشوار نیست که بفهمیم از سال هشتاد و چهار تا امروز چه اتفاقی افتاده و چه روندی طی شده است.
چهار و نیم دهه، تورم دو رقمی که گاه به آستانهی سه رقمی شدن هم میرسید، هر جامعهای را مستهلک و کلنگی میکند. توقفِ سرمایهگذاریهای حیاتی در انرژی و منابع محیط زیست، ظرف چهار یا پنج دهه، میتواند یک کشور خاورمیانهای را به آستانهی نابودی بکشاند.
ما در جهانِ امروز دو نمونه مشخص داریم که در آنها، حکمرانان تصمیم گرفتند که تا آخرین نفس کشور را فدای ایدئولوژی خود کنند: کرهشمالی و کوبا. حکومت و خط قرمزهایش [در کوبا و کره شمالی] باقی ماندند و کشور و مردم روز به روز آب رفتند و نحیفتر شدند، به طوری که این دو کشور به دو بیغولهی متروک و کاملاً بیاهمیت و حاشیهای در نظام جهانی بدل شدند. شرایط ژئوپلتیکشان هم به گونهای است که کسی کاری با آنها ندارد.
آیا این پروژه در کشوری مانند ایران و منطقهای همچون خاورمیانه قابل اجرا است؟؟
این احتمالاً سرنوشتسازترین پرسش امروز ما است. پاسخ دادن به آن آسان نیست. اما در امکانِ تحقق این پروژه در ایران، تردیدهای بسیاری وجود دارد. کوبا و کرهشمالی از فراغتها و آسودگیهای استراتژیکی برخوردارند که اینجا خبری از آنها نیست. نظمِ سیاسی ایران امروز بیشتر به یک شوروی کوچک در مقیاس خاورمیانه شباهت دارد تا کشورهای پرت افتاده، کوچک و فارغی نظیر کوبا و کرهشمالی.
🔴 پینوشت:
بازنشرِ یک یادداشت، به معنای تأیید کلِ محتوای آن و تأييدِ تمام مواضعِ نویسنده یادداشت نیست.
@IranDel_Channel
💢
🔴 ملت و کشور، فدای ایدئولوژی!
✍️ طوس طهماسبی
تصویر [زیر] از یکی از فروشگاههای عتیقهجات و آثار تاریخی در تهران، سه روز پیش گرفته شده است. اسکناسهایی که تا اوائل دههی نود شمسی، ابزار روزمرهی گذرانِ امور اقتصادی مردم بودند، حالا به آثار تاریخی تبدیل شدهاند که فقط معدودی از کلکسیونرهای تمبر، سکه و اسکناس آنها را جمعآوری میکنند!
تا سال هشتاد و چهار، بزرگترین اسکناس رایج در ایران همان هزار تومانی بود. آن سال، دو هزار تومانی آمد و در سال هشتاد و شش، سر و کلهی پنجهزار تومانی پیدا شد. راند دوم و نهایی فرو رفتن و سقوط آغاز شده بود و اوج خود را در دههی نود نشان داد. راند اول و اصلی [هم] که در سال پنجاه و هفت آغاز شد.
امروز بزرگترین اسکناس رایج دویست هزار تومانی است، دشوار نیست که بفهمیم از سال هشتاد و چهار تا امروز چه اتفاقی افتاده و چه روندی طی شده است.
چهار و نیم دهه، تورم دو رقمی که گاه به آستانهی سه رقمی شدن هم میرسید، هر جامعهای را مستهلک و کلنگی میکند. توقفِ سرمایهگذاریهای حیاتی در انرژی و منابع محیط زیست، ظرف چهار یا پنج دهه، میتواند یک کشور خاورمیانهای را به آستانهی نابودی بکشاند.
ما در جهانِ امروز دو نمونه مشخص داریم که در آنها، حکمرانان تصمیم گرفتند که تا آخرین نفس کشور را فدای ایدئولوژی خود کنند: کرهشمالی و کوبا. حکومت و خط قرمزهایش [در کوبا و کره شمالی] باقی ماندند و کشور و مردم روز به روز آب رفتند و نحیفتر شدند، به طوری که این دو کشور به دو بیغولهی متروک و کاملاً بیاهمیت و حاشیهای در نظام جهانی بدل شدند. شرایط ژئوپلتیکشان هم به گونهای است که کسی کاری با آنها ندارد.
آیا این پروژه در کشوری مانند ایران و منطقهای همچون خاورمیانه قابل اجرا است؟؟
این احتمالاً سرنوشتسازترین پرسش امروز ما است. پاسخ دادن به آن آسان نیست. اما در امکانِ تحقق این پروژه در ایران، تردیدهای بسیاری وجود دارد. کوبا و کرهشمالی از فراغتها و آسودگیهای استراتژیکی برخوردارند که اینجا خبری از آنها نیست. نظمِ سیاسی ایران امروز بیشتر به یک شوروی کوچک در مقیاس خاورمیانه شباهت دارد تا کشورهای پرت افتاده، کوچک و فارغی نظیر کوبا و کرهشمالی.
🔴 پینوشت:
بازنشرِ یک یادداشت، به معنای تأیید کلِ محتوای آن و تأييدِ تمام مواضعِ نویسنده یادداشت نیست.
@IranDel_Channel
💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 بزرگداشتِ یعقوبِ لیثِ صفاری (رادمان پور ماهک)
یعقوبِ لیث، از سردارانِ دلیرِ ایرانی و از دودمانِ صفاری بود که در منطقه سیستان حکومت میکرد؛ بزرگمردی که بخشی از ماندگاریِ زبانِ پارسی را مدیونِ او هستیم. به زایشِ دوباره عظمتِ ایران عشق میورزید و پس از حملهیِ اعراب به ایران، یک بارِ دیگر زبانِ پارسی را در ایران رسمیت بخشید. آرامگاهِ وی در روستایِ اسلامآبادِ دزفول در خوزستان است.
@IranDel_Channel
💢
یعقوبِ لیث، از سردارانِ دلیرِ ایرانی و از دودمانِ صفاری بود که در منطقه سیستان حکومت میکرد؛ بزرگمردی که بخشی از ماندگاریِ زبانِ پارسی را مدیونِ او هستیم. به زایشِ دوباره عظمتِ ایران عشق میورزید و پس از حملهیِ اعراب به ایران، یک بارِ دیگر زبانِ پارسی را در ایران رسمیت بخشید. آرامگاهِ وی در روستایِ اسلامآبادِ دزفول در خوزستان است.
@IranDel_Channel
💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 قول تلفنی لاوروف تضمین است!
تارنمای خبری انتخاب:
اثری از اظهارات لاوروف به امیرعبداللهیان درمورد جزایر سهگانه ایران، در سایت وزارت خارجه روسیه نیست!
@IranDel_Channel
💢
تارنمای خبری انتخاب:
اثری از اظهارات لاوروف به امیرعبداللهیان درمورد جزایر سهگانه ایران، در سایت وزارت خارجه روسیه نیست!
@IranDel_Channel
💢
ریشههای آشوب در خاورمیانه
🎙 ریشههای آشوب در خاورمیانه
گفتگوی فردای اقتصاد با حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
خاورمیانه به عنوان پرکشمکشترین ناحیه جهان امروز، عمدهترین مراکز نفوذ ابرقدرتها هم محسوب میشود. آنطور که برخی پژوهشگران خاورمیانه را «رخنهپذیرترین» منطقه جهان توصیف کردهاند.
ایران از جمله مهمترین بازیگرانِ خاورمیانه است که نفوذ و حضورش در منطقه در یک دهه اخیر همواره مورد توجه رسانهها و محافل سیاسی قدرتهای بزرگ قرار گرفته است.
شناخت قواعد بازی سیاست در منطقه در گروی درک اهمیت توازن قوا در جهان کنونی است. شناختی که میتواند به اخذ سیاستهای واقعگرایانه منتهی شود که منافع ملی را تأمین کند در حالیکه فقدان شناخت کافی میتواند به در پیش گرفتن سیاستهای آرمانگرایانه منتهی شود.
این موارد موضوع گفتگوی فردای اقتصاد با حمید احمدی، استاد علوم سياسی دانشگاه تهران و مؤلف کتاب کشمشهای منطقهای و بینالمللی در خاورمیانه (غرب آسیا) و شمال آفریقا است.
🔴 برای مشاهده ویدئوی کامل این گفتگو به تارنمای فردای اقتصاد مراجعه کنید.
@IranDel_Channel
💢
گفتگوی فردای اقتصاد با حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
خاورمیانه به عنوان پرکشمکشترین ناحیه جهان امروز، عمدهترین مراکز نفوذ ابرقدرتها هم محسوب میشود. آنطور که برخی پژوهشگران خاورمیانه را «رخنهپذیرترین» منطقه جهان توصیف کردهاند.
ایران از جمله مهمترین بازیگرانِ خاورمیانه است که نفوذ و حضورش در منطقه در یک دهه اخیر همواره مورد توجه رسانهها و محافل سیاسی قدرتهای بزرگ قرار گرفته است.
شناخت قواعد بازی سیاست در منطقه در گروی درک اهمیت توازن قوا در جهان کنونی است. شناختی که میتواند به اخذ سیاستهای واقعگرایانه منتهی شود که منافع ملی را تأمین کند در حالیکه فقدان شناخت کافی میتواند به در پیش گرفتن سیاستهای آرمانگرایانه منتهی شود.
این موارد موضوع گفتگوی فردای اقتصاد با حمید احمدی، استاد علوم سياسی دانشگاه تهران و مؤلف کتاب کشمشهای منطقهای و بینالمللی در خاورمیانه (غرب آسیا) و شمال آفریقا است.
🔴 برای مشاهده ویدئوی کامل این گفتگو به تارنمای فردای اقتصاد مراجعه کنید.
@IranDel_Channel
💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ریشههای آشوب در خاورمیانه
گفتگوی فردای اقتصاد با حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
خاورمیانه به عنوان پرکشمکشترین ناحیه جهان امروز، عمدهترین مراکز نفوذ ابرقدرتها هم محسوب میشود. آنطور که برخی پژوهشگران خاورمیانه را «رخنهپذیرترین» منطقه جهان توصیف کردهاند.
ایران از جمله مهمترین بازیگران خاورمیانه است که نفوذ و حضورش در منطقه در یک دهه اخیر همواره مورد توجه رسانهها و محافل سیاسی قدرتهای بزرگ قرار گرفته است.
شناخت قواعد بازی سیاست در منطقه در گروی درک اهمیت توازن قوا در جهان کنونی است. شناختی که میتواند به اخذ سیاستهای واقعگرایانه منتهی شود که منافع ملی را تأمین کند در حالیکه فقدان شناخت کافی میتواند به در پیش گرفتن سیاستهای آرمانگرایانه منتهی شود.
این موارد موضوع گفتگوی فردای اقتصاد با حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و مؤلف کتاب کشمشهای منطقهای و بینالمللی در خاورمیانه (غرب آسیا) و شمال آفریقا است.
🔴 فایل صوتی کامل این گفتگو را از اینجا بشنوید.
@IranDel_Channel
💢
گفتگوی فردای اقتصاد با حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
خاورمیانه به عنوان پرکشمکشترین ناحیه جهان امروز، عمدهترین مراکز نفوذ ابرقدرتها هم محسوب میشود. آنطور که برخی پژوهشگران خاورمیانه را «رخنهپذیرترین» منطقه جهان توصیف کردهاند.
ایران از جمله مهمترین بازیگران خاورمیانه است که نفوذ و حضورش در منطقه در یک دهه اخیر همواره مورد توجه رسانهها و محافل سیاسی قدرتهای بزرگ قرار گرفته است.
شناخت قواعد بازی سیاست در منطقه در گروی درک اهمیت توازن قوا در جهان کنونی است. شناختی که میتواند به اخذ سیاستهای واقعگرایانه منتهی شود که منافع ملی را تأمین کند در حالیکه فقدان شناخت کافی میتواند به در پیش گرفتن سیاستهای آرمانگرایانه منتهی شود.
این موارد موضوع گفتگوی فردای اقتصاد با حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و مؤلف کتاب کشمشهای منطقهای و بینالمللی در خاورمیانه (غرب آسیا) و شمال آفریقا است.
🔴 فایل صوتی کامل این گفتگو را از اینجا بشنوید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 گزارشی از نشستِ بزرگداشتِ رحیم رئیسنیا - مورخ، ادیب، روزنامهنگار، پژوهشگر برجستهی آذربایجان و ایرانشناس نامدار - در بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجانشرقی
🔴 امروز «رئیسنیا» خود یک مکتب است.
✍️ گزارشی به قلم نیما عظیمی
سهشنبه ۵ دی ماه ۱۴۰۲ [خورشیدی] از ساعت ۱۶، در بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجانشرقی، آیینِ تجلیل از خدمات ماندگارِ علمی و پژوهشیِ مورخ، ادیب، روزنامهنگار، پژوهشگر برجستهی آذربایجان و ایرانشناس نامدار، «رحیم رئیسنیا» برگزار گردید. این نشست، با حضور همگانی و همچنین سخنرانی جمعی از استادان صاحبنام فرهنگ و ادب، برپا گردید. بههنگامِ برگزاریِ مراسم بزرگداشت و نکوداشتِ استاد رحیم رئیسنیا، نسخههایی از شمارهی شصتویک - آذر ماه ۱۴٠۲ - ماهنامه سراسریِ «وطنیولی»(راه وطن) که تازه انتشار یافته بود نیز در دسترس همگان و روی میزها و پیشخوان(پیشخان) بود؛ و همآهنگیِ آن با این برنامهی ویژه، تیتر آن بود که اختصاص داشت به گفتوگو با استاد رحیم رئیسنیا در موضوعِ رسیدگی به کتاب ارزشمند ایشان با عنوانِ «آذربایجان جزء لاینفک ایران».
🔴 دنبالهی گزارش را از بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 گزارشی از نشستِ بزرگداشتِ رحیم رئیسنیا - مورخ، ادیب، روزنامهنگار، پژوهشگر برجستهی آذربایجان و ایرانشناس نامدار - در بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجانشرقی
🔴 امروز «رئیسنیا» خود یک مکتب است.
✍️ گزارشی به قلم نیما عظیمی
سهشنبه ۵ دی ماه ۱۴۰۲ [خورشیدی] از ساعت ۱۶، در بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجانشرقی، آیینِ تجلیل از خدمات ماندگارِ علمی و پژوهشیِ مورخ، ادیب، روزنامهنگار، پژوهشگر برجستهی آذربایجان و ایرانشناس نامدار، «رحیم رئیسنیا» برگزار گردید. این نشست، با حضور همگانی و همچنین سخنرانی جمعی از استادان صاحبنام فرهنگ و ادب، برپا گردید. بههنگامِ برگزاریِ مراسم بزرگداشت و نکوداشتِ استاد رحیم رئیسنیا، نسخههایی از شمارهی شصتویک - آذر ماه ۱۴٠۲ - ماهنامه سراسریِ «وطنیولی»(راه وطن) که تازه انتشار یافته بود نیز در دسترس همگان و روی میزها و پیشخوان(پیشخان) بود؛ و همآهنگیِ آن با این برنامهی ویژه، تیتر آن بود که اختصاص داشت به گفتوگو با استاد رحیم رئیسنیا در موضوعِ رسیدگی به کتاب ارزشمند ایشان با عنوانِ «آذربایجان جزء لاینفک ایران».
🔴 دنبالهی گزارش را از بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 گزارشی از نشستِ بزرگداشت رحیم رئیسنیا - مورخ، ادیب، روزنامهنگار، پژوهشگر برجستهی آذربایجان و ایرانشناس نامدار - در بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجانشرقی 🔴 امروز «رئیسنیا» خود یک مکتب است. ✍️ گزارشی به قلم نیما عظیمی سهشنبه ۵ دی ماه ۱۴۰۲ [خورشیدی]…
🔴 سالگرد اعدام صدام حسین، دیکتاتور پیشین عراق
✍️ بیژن اشتری
هفده سال پیش، در چنین روزی (سی دسامبر) صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق به دار کشیده شد. ویل باردنوپر، نویسنده کتاب «صدام ؛ زندانی در کاخ خودش»( که ترجمه فارسی آن توسط نشر ثالث چاپ و منتشر شده) لحظهی اعدام صدام را اینطور توصیف کرده است:
صدام، پای چوبه دار میدانست که این آخرین صحنهی جهانیاش خواهد بود و آخرین فرصتش برای ترمیمِ سیمای آسیب دیدهاش و زدودن آن خاطرهی شرمآور بیرون کشیدنش از سوراخی در زیرزمین و تسلیم خفتبارش به سربازان آمریکایی در سه سال قبل.
صدام یگانه فرد در اتاق اعدام بود که نقاب به چهره نداشت و همین به وی وجه تمایز خاصی میداد.... یکی از اعدام کنندگان نقابدار پارچهای را با دقت،یا دقیقتر بگوییم با ملاطفت، دور گردن صدام بست.او با این کارش، انگار میخواست جلو زجر کشیدن بیهودهی صدام را در اندک لحظات باقیمانده به دو نیم شدن گردنش بگیرد.
فریادهای شیعهخواهانهی «مقتدی، مقتدی، مقتدی» (مقتدی صدر، رهبر شیعیان عراق) سکون و سکوت هولناک حاکم بر اتاق اعدام را شکست. فلش دوربینهای عکاسی به صدا درآمد تا حال و هوای شبحمانند و وهمناک آنجا را دو چندان کند. صدام به شعارها و طعنههای فرقهای اعدامکنندگانش نیشخندی زد و گفت: «شما به این میگویید شجاعت؟»
یکی فریاد برآورد: «برو به جهنم»
صدام جواب داد: «جهنم همین عراق فعلی است» و بعد چند بار شعار داد: «مرگ بر ایرانیها، مرگ بر ایرانیها»
جان مگوایر، مأمور سابق سیا میگوید «اگر ویدیوی اعدام صدام را همراهِ عراقیها ببینید همه آنها میگویند اعدامکنندگان ترسیده بودند.... آنها ترسیده بودند، چون صدام پای چوبهی دارش نترسیده بود.»
🔴 پینوشت:
بازنشرِ یادداشتی به معنای تأییدِ کلِّ محتوای آن و تأییدِ تمام مواضعِ نویسندهی یادداشت نیست.
@IranDel_Channel
💢
🔴 سالگرد اعدام صدام حسین، دیکتاتور پیشین عراق
✍️ بیژن اشتری
هفده سال پیش، در چنین روزی (سی دسامبر) صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق به دار کشیده شد. ویل باردنوپر، نویسنده کتاب «صدام ؛ زندانی در کاخ خودش»( که ترجمه فارسی آن توسط نشر ثالث چاپ و منتشر شده) لحظهی اعدام صدام را اینطور توصیف کرده است:
صدام، پای چوبه دار میدانست که این آخرین صحنهی جهانیاش خواهد بود و آخرین فرصتش برای ترمیمِ سیمای آسیب دیدهاش و زدودن آن خاطرهی شرمآور بیرون کشیدنش از سوراخی در زیرزمین و تسلیم خفتبارش به سربازان آمریکایی در سه سال قبل.
صدام یگانه فرد در اتاق اعدام بود که نقاب به چهره نداشت و همین به وی وجه تمایز خاصی میداد.... یکی از اعدام کنندگان نقابدار پارچهای را با دقت،یا دقیقتر بگوییم با ملاطفت، دور گردن صدام بست.او با این کارش، انگار میخواست جلو زجر کشیدن بیهودهی صدام را در اندک لحظات باقیمانده به دو نیم شدن گردنش بگیرد.
فریادهای شیعهخواهانهی «مقتدی، مقتدی، مقتدی» (مقتدی صدر، رهبر شیعیان عراق) سکون و سکوت هولناک حاکم بر اتاق اعدام را شکست. فلش دوربینهای عکاسی به صدا درآمد تا حال و هوای شبحمانند و وهمناک آنجا را دو چندان کند. صدام به شعارها و طعنههای فرقهای اعدامکنندگانش نیشخندی زد و گفت: «شما به این میگویید شجاعت؟»
یکی فریاد برآورد: «برو به جهنم»
صدام جواب داد: «جهنم همین عراق فعلی است» و بعد چند بار شعار داد: «مرگ بر ایرانیها، مرگ بر ایرانیها»
جان مگوایر، مأمور سابق سیا میگوید «اگر ویدیوی اعدام صدام را همراهِ عراقیها ببینید همه آنها میگویند اعدامکنندگان ترسیده بودند.... آنها ترسیده بودند، چون صدام پای چوبهی دارش نترسیده بود.»
🔴 پینوشت:
بازنشرِ یادداشتی به معنای تأییدِ کلِّ محتوای آن و تأییدِ تمام مواضعِ نویسندهی یادداشت نیست.
@IranDel_Channel
💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 حال و هوای کلیسای وانک جلفای اصفهان در شبِ سال نوی میلادی
با آرزوی جهانی سرشار از صلح، امنیت، نوعدوستی و آزادی
@IranDel_Channel
💢
با آرزوی جهانی سرشار از صلح، امنیت، نوعدوستی و آزادی
@IranDel_Channel
💢
🔴 حزب چپ و اصرار بر تطهیر استالین در تأسیس فرقه دموکرات
✍️ احسان هوشمند، پژوهشگر
حزب چپ ایران یا فداییان خلق از بههمپیوستن سازمان چریکهای فدایی خلق با چند جریان دیگرِ چپ، حدود پنج سال پیش در خارج از کشور تأسیس شد. این سازمان در دیدگاهها و ارزشهای خود تأکید کرده که «بخشی از جنبش تاریخی چپ ایران و جهان هستیم و ضمن ارجگذاری بر دستاوردهای این جنبشها و با نقد نظری و تجربی آنها، بهره گیری از اندیشههای کارل مارکس، میراثِ جریانهای سوسیالیستی و اندیشهپردازان چپ و ترقیخواه و با باور به سوسیالیسم، بر این نظریم که سوسیالیسم با دموکراسی درهمتنیده» است.
این تشکل در همان آغاز فعالیت، پذیرش نقد نظری و تجربی گذشته خود را بخشی از دیدگاهها و ارزشهای خود بیان کرده است. نکته جالب در جلسات تأسیس این تشکل آن است که اعضا با تأکید بر رویکرد انترناسیونالیستی سازمان مربوطه جلسه را با پخش «سرود انترناسیونال به نشانه باورمندی به ارزشی که اعضای حزب را در نیمقرن گذشته گرد هم آورده است، در صحنِ کنگره پخش... و هنگام پخش آن، حضار به احترام همبستگی بینالمللی سر پا ایستادند»؛ یعنی سازمانی که برای تغییرِ مناسباتِ سیاسی در ایران تلاش میکند، آغاز کار خود را نه با سرودی ملی و میهنی بلکه با سرودی که حاکی از اصرار دوباره این گروه به باورهای جهانوطنی سوسیالیستی است، آغاز میکند.
ازجمله سوابقی که کل جریانِ وابسته به اردوگاه مارکسیستی - لنینیستی و مائوئیستی در ایران، در قالب سازمانهایی مانند حزب کمونیست ایران، حزب توده و سازمان چریکهای فدایی خلق به آن شناخته شدهاند، وامگیری اصطلاحات و مفاهیمی است که پایهی مارکسیستی این سازمانها را ساختاربندی میکند، بدون آنکه در دورهای بیش از صدساله، این میراث مورد نقادی و ارزیابی قرار گیرد. ازجمله مفاهیمی که تحت تأثیر لنین و استالین وارد ادبیات سیاسی بخشی از نیروهای سیاسی در ایران شد، کاربست مفهومی تحت عنوان «مسئله ملی» است که تناسبی با ساختار اجتماعی و درهمتنیدگی ایرانیان نداشت. تحلیل و ارزیابی کاربستِ چنین مفاهیمی آنهم برای کشوری مانند ایران با سابقهی چندهزارساله درهمتنیدگی عمیقِ اجتماعی و فرهنگی و محوریت شهر و عشایر و نه وابستگیهای زبانی، مذهبی و قومی نیازمند نقد و بررسی جدی و عمیقی است که در جای خود به آن باید پرداخته شود و تنها این نکته یادآوری میشود که اگر روسیه تزاری برآمده از جوامعی است که به زور در ۶۰۰ سال گذشته به این سرزمین ضمیمه شدند، مانند قفقاز و دیگر بخشهای این کشور و تجربه زیستهی تاریخی و اجتماعی این جوامع با یکدیگر بسیار کم یا حتی تا دورهی ضمیمهشدن به روسیه تزاری در حدِّ هیچ بوده، اما ایرانیان در هزاران سال، درهمآمیزی و بدهبستانهای فرهنگی و زبانی و حتی جابهجاییهای جمعیتی تجربه بسیار متفاوتی را پشت سر گذاشتهاند. مشخص نیست چرا باید از مفهومی که استالین برای روسیه با تفاوتهای عمیق فرهنگی و اجتماعی جوامعِ اشغالشده تدوین کرده، همچنان تشکلهای چپ ایرانی همچون حزب چپ با وامگیری از استالین بر کاربستِ چنین مفاهیمی اصرار کنند. برای نمونه در راستاهای عمومی برنامه که به جای مرامنامه مورد توافقِ اعضای این تشکل گرفته پنج بار از "تبعیضِ ملی" سخن گفته شده است و همچنان با ادبیاتِ استالینیستی به ورود در بحث، پرداخته شده است. بر مبنای همین جهتگیری است که این تشکل و سازمان سیاسی در بیانیهای که به مناسبتِ سالروز تأسیس و سقوط جریان شوروی ساخته، یعنی فرقه دموکرات آذربایجان، صادر کرده در تلاشی عجیب و بدون آنکه نیمنگاهی به مستنداتِ روشن و مستحکم تاریخی در دسترس افکنده شود و با هدفِ تطهیر استالین به ستایش فرقه دموکرات آذربایجان پرداخته شده است. در بیانیه چنین ادعا شده که فرقه دموکرات آذربایجان، برآمده از ظلم و ستم زمینداران و آن را جنبشی عدالتخواهانه نامیده است.
🔴 دنبالهی یادداشت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 حزب چپ و اصرار بر تطهیر استالین در تأسیس فرقه دموکرات
✍️ احسان هوشمند، پژوهشگر
حزب چپ ایران یا فداییان خلق از بههمپیوستن سازمان چریکهای فدایی خلق با چند جریان دیگرِ چپ، حدود پنج سال پیش در خارج از کشور تأسیس شد. این سازمان در دیدگاهها و ارزشهای خود تأکید کرده که «بخشی از جنبش تاریخی چپ ایران و جهان هستیم و ضمن ارجگذاری بر دستاوردهای این جنبشها و با نقد نظری و تجربی آنها، بهره گیری از اندیشههای کارل مارکس، میراثِ جریانهای سوسیالیستی و اندیشهپردازان چپ و ترقیخواه و با باور به سوسیالیسم، بر این نظریم که سوسیالیسم با دموکراسی درهمتنیده» است.
این تشکل در همان آغاز فعالیت، پذیرش نقد نظری و تجربی گذشته خود را بخشی از دیدگاهها و ارزشهای خود بیان کرده است. نکته جالب در جلسات تأسیس این تشکل آن است که اعضا با تأکید بر رویکرد انترناسیونالیستی سازمان مربوطه جلسه را با پخش «سرود انترناسیونال به نشانه باورمندی به ارزشی که اعضای حزب را در نیمقرن گذشته گرد هم آورده است، در صحنِ کنگره پخش... و هنگام پخش آن، حضار به احترام همبستگی بینالمللی سر پا ایستادند»؛ یعنی سازمانی که برای تغییرِ مناسباتِ سیاسی در ایران تلاش میکند، آغاز کار خود را نه با سرودی ملی و میهنی بلکه با سرودی که حاکی از اصرار دوباره این گروه به باورهای جهانوطنی سوسیالیستی است، آغاز میکند.
ازجمله سوابقی که کل جریانِ وابسته به اردوگاه مارکسیستی - لنینیستی و مائوئیستی در ایران، در قالب سازمانهایی مانند حزب کمونیست ایران، حزب توده و سازمان چریکهای فدایی خلق به آن شناخته شدهاند، وامگیری اصطلاحات و مفاهیمی است که پایهی مارکسیستی این سازمانها را ساختاربندی میکند، بدون آنکه در دورهای بیش از صدساله، این میراث مورد نقادی و ارزیابی قرار گیرد. ازجمله مفاهیمی که تحت تأثیر لنین و استالین وارد ادبیات سیاسی بخشی از نیروهای سیاسی در ایران شد، کاربست مفهومی تحت عنوان «مسئله ملی» است که تناسبی با ساختار اجتماعی و درهمتنیدگی ایرانیان نداشت. تحلیل و ارزیابی کاربستِ چنین مفاهیمی آنهم برای کشوری مانند ایران با سابقهی چندهزارساله درهمتنیدگی عمیقِ اجتماعی و فرهنگی و محوریت شهر و عشایر و نه وابستگیهای زبانی، مذهبی و قومی نیازمند نقد و بررسی جدی و عمیقی است که در جای خود به آن باید پرداخته شود و تنها این نکته یادآوری میشود که اگر روسیه تزاری برآمده از جوامعی است که به زور در ۶۰۰ سال گذشته به این سرزمین ضمیمه شدند، مانند قفقاز و دیگر بخشهای این کشور و تجربه زیستهی تاریخی و اجتماعی این جوامع با یکدیگر بسیار کم یا حتی تا دورهی ضمیمهشدن به روسیه تزاری در حدِّ هیچ بوده، اما ایرانیان در هزاران سال، درهمآمیزی و بدهبستانهای فرهنگی و زبانی و حتی جابهجاییهای جمعیتی تجربه بسیار متفاوتی را پشت سر گذاشتهاند. مشخص نیست چرا باید از مفهومی که استالین برای روسیه با تفاوتهای عمیق فرهنگی و اجتماعی جوامعِ اشغالشده تدوین کرده، همچنان تشکلهای چپ ایرانی همچون حزب چپ با وامگیری از استالین بر کاربستِ چنین مفاهیمی اصرار کنند. برای نمونه در راستاهای عمومی برنامه که به جای مرامنامه مورد توافقِ اعضای این تشکل گرفته پنج بار از "تبعیضِ ملی" سخن گفته شده است و همچنان با ادبیاتِ استالینیستی به ورود در بحث، پرداخته شده است. بر مبنای همین جهتگیری است که این تشکل و سازمان سیاسی در بیانیهای که به مناسبتِ سالروز تأسیس و سقوط جریان شوروی ساخته، یعنی فرقه دموکرات آذربایجان، صادر کرده در تلاشی عجیب و بدون آنکه نیمنگاهی به مستنداتِ روشن و مستحکم تاریخی در دسترس افکنده شود و با هدفِ تطهیر استالین به ستایش فرقه دموکرات آذربایجان پرداخته شده است. در بیانیه چنین ادعا شده که فرقه دموکرات آذربایجان، برآمده از ظلم و ستم زمینداران و آن را جنبشی عدالتخواهانه نامیده است.
🔴 دنبالهی یادداشت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 حزب چپ و اصرار بر تطهیر استالین در تأسیس فرقه دموکرات ✍️ احسان هوشمند، پژوهشگر حزب چپ ایران یا فداییان خلق از بههمپیوستن سازمان چریکهای فدایی خلق با چند جریان دیگرِ چپ، حدود پنج سال پیش در خارج از کشور تأسیس شد. این سازمان در دیدگاهها و ارزشهای…
🔴 کمونیستهای نقابدار
✍️ بیژن اشتری
امروزه هیچ چپگرایی دوست ندارد که او را کمونیست خطاب کنند بس که کمونیسم بدنام شده است.
کمونیسم از نظر چپگرایان ( کمونیستها) آخرین مرحله، در تکامل تاریخی جامعهی بشری است. در این مرحله، جامعه به چنان پیشرفت و تکاملی میرسد که نه تنها دولت محو میشود بلکه طبقاتِ اجتماعی هم ناپدید میشوند و کار کردن از یک امرِ ضروری به یک امرِ اختیاری یا یک امر ذوقی تبدیل میشود و خلاصه آن مساوات و برابری و بهشتی که حضرت مارکس در کتاب مقدساش (مانیفست کمونیست) وعده داده بود برقرار میشود و جامعه چنان مرّفه و سعادتمند میشود که بیا و ببین.
اما برای رسیدن به جامعه کمونیستی آرمانی (جامعهی بیطبقه توحیدی) باید ابتدا جامعهی سوسیالیستی را برقرار کرد. در این مرحله (یعنی در مرحله سوسیالیستی) هنوز طبقات و دولت وجود دارد ولی به بهرهکشی طبقه بورژوا از کارگران پایان داده شده و دولت، نمایندهی کارگران و زحمتکشان است و ابزار تولید در دست دولت است و به مالکیتِ خصوصی پایان داده شده است.
با این حال، امروزه هیچ چپگرایی دوست ندارد او را کمونیست بنامند، زیرا این کلمه، تداعیکننده نظامهای کمونیستی شکستخورده در یک صد سال گذشته است و مجموعهای از چیزهای بد (اردوگاههای کار اجباری، تبعید ، زندان ،اعدام ، شکنجه و دهها میلیون جنازه ) را به ذهن متبادر میکند. از همین رو هر چپگرایی دوست دارد او را سوسیالیست بنامند و نه کمونیست. حتی در بسیاری موارد، مثلاً در آمریکا و تا حدی هم در کشور خودمان، کمونیستها ترجیح میدهند آن ها را سوسیال دموکرات بنامند نه سوسیالیست.
اینها مدعیاند سوسیال دموکراسی نظامیست کاملاً متضاد با لیبرال دموکراسی امریکایی. از نظر این رفقای کمونیستِ نقابدار، لیبرالِ دموکراسی مظهر فساد و تباهیست. خلاصه، این کلمهی سوسیال دموکراسی برای خودش آبرویی دارد زیرا « چپهای نو»ی ما دوست دارند چنین جلوه دهند که سوسیالیسم در واقع همان سوسیال دموکراسی است. حالا کاری به این نداریم که نظامهای سوسیال دموکرات اسکاندیناوی در واقع نظامهای سرمایهداریاند با شبکهی تامین اجتماعی قدرتمند و مطلقاً هم هیچ ارتباطی با سوسیالیسم مارکسی و لنینی ندارند.
با این حال عدهای از چپ گرایان دوست ندارند که حتی سوسیال دموکرات نامیده شوند و ترجیح میدهند به آنها "اندیشمندان مترقی" یا "اندیشمندانِ ترقیخواه" یا «لیبرال» (در آمریکا) یا پراگرسیو بگویند. این دسته از چپگرایان با پوششِ ترقیخواهی میتوانند راحتتر در جامعه فعالیت و آرمانهای کمونیستی خود را تبلیغ کنند اما گول نخورید، همه اینها، در اصل، کمونیست هستند و چون نقاب به چهره دارند خطرناکترند.
@IranDel_Channel
💢
🔴 کمونیستهای نقابدار
✍️ بیژن اشتری
امروزه هیچ چپگرایی دوست ندارد که او را کمونیست خطاب کنند بس که کمونیسم بدنام شده است.
کمونیسم از نظر چپگرایان ( کمونیستها) آخرین مرحله، در تکامل تاریخی جامعهی بشری است. در این مرحله، جامعه به چنان پیشرفت و تکاملی میرسد که نه تنها دولت محو میشود بلکه طبقاتِ اجتماعی هم ناپدید میشوند و کار کردن از یک امرِ ضروری به یک امرِ اختیاری یا یک امر ذوقی تبدیل میشود و خلاصه آن مساوات و برابری و بهشتی که حضرت مارکس در کتاب مقدساش (مانیفست کمونیست) وعده داده بود برقرار میشود و جامعه چنان مرّفه و سعادتمند میشود که بیا و ببین.
اما برای رسیدن به جامعه کمونیستی آرمانی (جامعهی بیطبقه توحیدی) باید ابتدا جامعهی سوسیالیستی را برقرار کرد. در این مرحله (یعنی در مرحله سوسیالیستی) هنوز طبقات و دولت وجود دارد ولی به بهرهکشی طبقه بورژوا از کارگران پایان داده شده و دولت، نمایندهی کارگران و زحمتکشان است و ابزار تولید در دست دولت است و به مالکیتِ خصوصی پایان داده شده است.
با این حال، امروزه هیچ چپگرایی دوست ندارد او را کمونیست بنامند، زیرا این کلمه، تداعیکننده نظامهای کمونیستی شکستخورده در یک صد سال گذشته است و مجموعهای از چیزهای بد (اردوگاههای کار اجباری، تبعید ، زندان ،اعدام ، شکنجه و دهها میلیون جنازه ) را به ذهن متبادر میکند. از همین رو هر چپگرایی دوست دارد او را سوسیالیست بنامند و نه کمونیست. حتی در بسیاری موارد، مثلاً در آمریکا و تا حدی هم در کشور خودمان، کمونیستها ترجیح میدهند آن ها را سوسیال دموکرات بنامند نه سوسیالیست.
اینها مدعیاند سوسیال دموکراسی نظامیست کاملاً متضاد با لیبرال دموکراسی امریکایی. از نظر این رفقای کمونیستِ نقابدار، لیبرالِ دموکراسی مظهر فساد و تباهیست. خلاصه، این کلمهی سوسیال دموکراسی برای خودش آبرویی دارد زیرا « چپهای نو»ی ما دوست دارند چنین جلوه دهند که سوسیالیسم در واقع همان سوسیال دموکراسی است. حالا کاری به این نداریم که نظامهای سوسیال دموکرات اسکاندیناوی در واقع نظامهای سرمایهداریاند با شبکهی تامین اجتماعی قدرتمند و مطلقاً هم هیچ ارتباطی با سوسیالیسم مارکسی و لنینی ندارند.
با این حال عدهای از چپ گرایان دوست ندارند که حتی سوسیال دموکرات نامیده شوند و ترجیح میدهند به آنها "اندیشمندان مترقی" یا "اندیشمندانِ ترقیخواه" یا «لیبرال» (در آمریکا) یا پراگرسیو بگویند. این دسته از چپگرایان با پوششِ ترقیخواهی میتوانند راحتتر در جامعه فعالیت و آرمانهای کمونیستی خود را تبلیغ کنند اما گول نخورید، همه اینها، در اصل، کمونیست هستند و چون نقاب به چهره دارند خطرناکترند.
@IranDel_Channel
💢
🔴 از دلایل اختلاف بارش در مرز ترکیه و ایران:
تصویر بالا، میزان برف و یخ در شمالغرب ایران و شرق ترکیه را نشان میدهد. تصویر پایین هم نقشه عوارض طبیعی (توپوگرافی) همان منطقه است که مکانهای قرمز و نارنجی مرتفعتر از مناطق زرد و مناطق زرد مرتفعتر از مناطق قهوهای رنگست. که دقیقاً با مناطق برفگیر تطابق دارد. یعنی برف و یخ در ترازهای ارتفاعی بالا وجود دارد.
مناطقِ شرق ترکیه، در مجموع مرتفعتر و کوهستانیتر از شمالغرب ایران است و سرچشمهی رودهای بزرگ و پرآب است.
مرز ایران و ترکیه (و پیشتر عثمانی) که یک مرز تاریخیست در مجموع با عوارض طبیعی زمین منطبق است.
@IranDel_Channel
💢
تصویر بالا، میزان برف و یخ در شمالغرب ایران و شرق ترکیه را نشان میدهد. تصویر پایین هم نقشه عوارض طبیعی (توپوگرافی) همان منطقه است که مکانهای قرمز و نارنجی مرتفعتر از مناطق زرد و مناطق زرد مرتفعتر از مناطق قهوهای رنگست. که دقیقاً با مناطق برفگیر تطابق دارد. یعنی برف و یخ در ترازهای ارتفاعی بالا وجود دارد.
مناطقِ شرق ترکیه، در مجموع مرتفعتر و کوهستانیتر از شمالغرب ایران است و سرچشمهی رودهای بزرگ و پرآب است.
مرز ایران و ترکیه (و پیشتر عثمانی) که یک مرز تاریخیست در مجموع با عوارض طبیعی زمین منطبق است.
@IranDel_Channel
💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 مادرانه...
🔴 صحنهای از فیلم سینمایی مادر به کارگردانی علی حاتمی با صداگذاری آوازِ محمدعلی کریمخانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 صحنهای از فیلم سینمایی مادر به کارگردانی علی حاتمی با صداگذاری آوازِ محمدعلی کریمخانی
@IranDel_Channel
💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شیادها، احمقها، فتنهگران:
متفکرانِ چپِ نو
کتاب "شیادها، احمقها، فتنهگران: متفکران چپ نو" از راجر اسکروتن موضوع این قسمت از برنامهی کتاب فردا است. این کتاب را میتوان از مهمترین آثار محافظهکاران در قرن بیستم دانست؛ نقدی تمام عیار از متفکران چپ نو از گرامشی تا ژیژک.
"سنت، پرستشِ خاکسترها نیست، بلکه نگاهداشتِ آتش است." این جمله شاید بهترین تفسیر از اندیشه راجر اسکروتن، نویسنده این کتاب باشد. در زمانهای که اوج ایدههای چپ گرایی در دنیای آکادمیک غرب بود این متفکر از سنتهای قدیمی به مانند تمدنِ غرب، لیبرالیسم، میهندوستی، خانواده و آزادی دفاع میکرد.
مجری برنامه، مانی بشرزاد و مهمان این قسمت از برنامهی کتاب فردا، اشکان زارع، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ اندیشه است که مقالات متعددی درباره اسکروتن تألیف و ترجمه کرده است و درحالحاضر در حال ترجمه زندگینامه این محافظهکار بریتانیایی است.
🔴 پینوشت:
این ویدئو را میتوانید از طریق یوتیوب هم تماشا کرد
@IranDel_Channel
💢
متفکرانِ چپِ نو
کتاب "شیادها، احمقها، فتنهگران: متفکران چپ نو" از راجر اسکروتن موضوع این قسمت از برنامهی کتاب فردا است. این کتاب را میتوان از مهمترین آثار محافظهکاران در قرن بیستم دانست؛ نقدی تمام عیار از متفکران چپ نو از گرامشی تا ژیژک.
"سنت، پرستشِ خاکسترها نیست، بلکه نگاهداشتِ آتش است." این جمله شاید بهترین تفسیر از اندیشه راجر اسکروتن، نویسنده این کتاب باشد. در زمانهای که اوج ایدههای چپ گرایی در دنیای آکادمیک غرب بود این متفکر از سنتهای قدیمی به مانند تمدنِ غرب، لیبرالیسم، میهندوستی، خانواده و آزادی دفاع میکرد.
مجری برنامه، مانی بشرزاد و مهمان این قسمت از برنامهی کتاب فردا، اشکان زارع، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ اندیشه است که مقالات متعددی درباره اسکروتن تألیف و ترجمه کرده است و درحالحاضر در حال ترجمه زندگینامه این محافظهکار بریتانیایی است.
🔴 پینوشت:
این ویدئو را میتوانید از طریق یوتیوب هم تماشا کرد
@IranDel_Channel
💢
⚫️ برای جانهایی که هموطن ما بودند؛
سَرت سلامَت ایران؛
سَرت سلامَت، کرمانِ ایران
⚫️ پینوشت:
حکومت مستقر در یک کشور، موظف به صیانت از جان، مال و آزادی (liberty) شهروندانِ آن کشور است. حکومتی که به این کارکردِ اصلیاش، خدشه وارد شود، کمکم فلسفهی وجودیاش را از دست میدهد.
مثلاً عدهای از مردم در اثرِ مصرفِ مشروبات الکلی غیراستاندارد و تقلبی، جان میدهند. آنوقت عدهای دیگر از مردم میگویند، حقشان بود، میخواستند مشروب نخورند!!
عدهای در گلزار شهدای کرمان (دی ماه ۱۳۹۸ و دی ماه ۱۴۰۲ خورشیدی) کشته میشوند، اینبار گروه مقابلی میگویند، حقشان بود میخواستند به آن آیینِ حکومتی نروند!
خیر؛ حقِّ هیچ دو گروه، مرگ و از دست دادن جانشان نیست.
(این مثالها صرفاً یک مصداق بود و میشد چندین مثال دیگر زد و بحثم روی مصادیق خاص نیست.)
جانِ انسان، جز حقوقِ پایه و طبیعی و اولیهی اوست و از اصلیترین فلسفهی وجودی دولت و حکومتی که در صدرِ آن دولت (state) است، صیانت از جان، و مال و آزادیهای شهروندان است. حکومت، موظف است از جانِ تمامِ شهروندانش، با هر سبک زندگی و علایق و گرایشی و با هر جنسیت و مذهبی صیانت کند.
جانِ انسانِ ایرانی، جانِ شهروندِ ایرانی، باید محترم شمرده شده و باید در قبالِ هر جان از دسترفته، احساس مسئولیت کرد و از حکومت مستقر، پاسخ خواست و اگر کوتاهی و ضعفی بوده، مطالبهگرِ و مدعی آن جان از دست رفته، بود!!
داغدارِ مرگِ هموطنانمان در شهر کرمان هستیم؛
حملاتِ تروریستی را محکوم میکنیم و ننگ ابدی بر هر تروریستی باد.
ولی از دیگرسو، انگشتمان به سمتِ حکومتیست که مسئولِ حفظِ جانِ شهروندان ایرانیست و پلیس و چندین نهادِ امنیتی موازی در اختیار دارد و آنگاه در یک آیین از پیش برنامهریزی (دی ماه ۱۳۹۸ در آیین تشییع و دی ماه ۱۴۰۲ در آیین سالگرد و چنین مثالِ دیگر) چنین فاجعهی انسانی رخ میدهد.!
جانِ هر شهروندِ ایرانی، چه با ما همعقیده و از یک سبکزندگی باشد و چه نباشد، خط قرمز است.
@IranDel_Channel
💢
⚫️ برای جانهایی که هموطن ما بودند؛
سَرت سلامَت ایران؛
سَرت سلامَت، کرمانِ ایران
⚫️ پینوشت:
حکومت مستقر در یک کشور، موظف به صیانت از جان، مال و آزادی (liberty) شهروندانِ آن کشور است. حکومتی که به این کارکردِ اصلیاش، خدشه وارد شود، کمکم فلسفهی وجودیاش را از دست میدهد.
مثلاً عدهای از مردم در اثرِ مصرفِ مشروبات الکلی غیراستاندارد و تقلبی، جان میدهند. آنوقت عدهای دیگر از مردم میگویند، حقشان بود، میخواستند مشروب نخورند!!
عدهای در گلزار شهدای کرمان (دی ماه ۱۳۹۸ و دی ماه ۱۴۰۲ خورشیدی) کشته میشوند، اینبار گروه مقابلی میگویند، حقشان بود میخواستند به آن آیینِ حکومتی نروند!
خیر؛ حقِّ هیچ دو گروه، مرگ و از دست دادن جانشان نیست.
(این مثالها صرفاً یک مصداق بود و میشد چندین مثال دیگر زد و بحثم روی مصادیق خاص نیست.)
جانِ انسان، جز حقوقِ پایه و طبیعی و اولیهی اوست و از اصلیترین فلسفهی وجودی دولت و حکومتی که در صدرِ آن دولت (state) است، صیانت از جان، و مال و آزادیهای شهروندان است. حکومت، موظف است از جانِ تمامِ شهروندانش، با هر سبک زندگی و علایق و گرایشی و با هر جنسیت و مذهبی صیانت کند.
جانِ انسانِ ایرانی، جانِ شهروندِ ایرانی، باید محترم شمرده شده و باید در قبالِ هر جان از دسترفته، احساس مسئولیت کرد و از حکومت مستقر، پاسخ خواست و اگر کوتاهی و ضعفی بوده، مطالبهگرِ و مدعی آن جان از دست رفته، بود!!
داغدارِ مرگِ هموطنانمان در شهر کرمان هستیم؛
حملاتِ تروریستی را محکوم میکنیم و ننگ ابدی بر هر تروریستی باد.
ولی از دیگرسو، انگشتمان به سمتِ حکومتیست که مسئولِ حفظِ جانِ شهروندان ایرانیست و پلیس و چندین نهادِ امنیتی موازی در اختیار دارد و آنگاه در یک آیین از پیش برنامهریزی (دی ماه ۱۳۹۸ در آیین تشییع و دی ماه ۱۴۰۲ در آیین سالگرد و چنین مثالِ دیگر) چنین فاجعهی انسانی رخ میدهد.!
جانِ هر شهروندِ ایرانی، چه با ما همعقیده و از یک سبکزندگی باشد و چه نباشد، خط قرمز است.
@IranDel_Channel
💢
🔴 بیریشهسازی جوانان به خرجِ دولتِ جهانوطنگرا
✍️ بابک مینا
بر طبق برنامهی دولت امانوئل مکرون، جوانان ۱۵ تا ۱۸ سال بُنِ فرهنگی (passe culture) دریافت میکنند که به آنها اجازه دسترسی رایگان به کتاب، کنسرت موسیقی، سینما و غیره را میدهد. تلاشی برای حمایت از «فرهنگ» در میان جوانان و نوجوانان.
اما آنها چگونه این بُن فرهنگی را مصرف می کنند؟
نشریهی «لوبز» آماری از طرزِ مصرفِ بُن فرهنگی در میان جوانان منتشر کرده است. موارد عمده به این شرح است: ۴۵ درصد بُن فرهنگی صرف کتاب، ۱۵ درصد صرفِ موسیقی و ۲۶ درصد سینما میشود. نوجوانان چه کتابهایی با بن فرهنگی میخرند؟ در صدر لیست رمانهای «کالین هوور» یک نویسنده رمانهای پرفروش آمریکایی و پس از او رمانِ «اسیر» از سارا ریفنز نویسنده «دارکرمان» الجزایریالاصل. چه آلبوم موسیقی میخرند؟ آلبوم تیلور سوئیفت، چه کنسرتی میروند؟ کنسرت «گازو» یک رپر فرانسوی، چه فیلمهایی را میبینند؟ امثال «باربی» و «برادران سوپر ماریو».
سوال: چرا بودجه دولت باید صرفِ یارانه دادن به چنین کالاهای فرهنگی نازلی شود؟ اکثر این محصولات فرهنگی خودشان پرفروش هستند، چرا دولت باید به فروششان کمک کند؟
و نکته اصلی: همانطور که میبینید صنعتِ سرگرمیِ جهانوطن، ذهن و سلیقهی نسل جوان را در سراسر جهان در دست گرفته است. کم و بیش میتوان حدس زد نوجوانان ایرانی هم تحت تأثیر همین گرایش جهانی قرار دارند. ذهنها از قبل ساخته شده، محصول نهایی را نخبگانِ بیوطن در عرصهی تجارت و سیاست برداشت خواهند کرد! فوریترین اثر این صنعت سرگرمی، بیریشهسازی نسل جوان و کَندن آنها از حیات فرهنگی ملتی است که از آن آمدهاند.
@IranDel_Channel
💢
🔴 بیریشهسازی جوانان به خرجِ دولتِ جهانوطنگرا
✍️ بابک مینا
بر طبق برنامهی دولت امانوئل مکرون، جوانان ۱۵ تا ۱۸ سال بُنِ فرهنگی (passe culture) دریافت میکنند که به آنها اجازه دسترسی رایگان به کتاب، کنسرت موسیقی، سینما و غیره را میدهد. تلاشی برای حمایت از «فرهنگ» در میان جوانان و نوجوانان.
اما آنها چگونه این بُن فرهنگی را مصرف می کنند؟
نشریهی «لوبز» آماری از طرزِ مصرفِ بُن فرهنگی در میان جوانان منتشر کرده است. موارد عمده به این شرح است: ۴۵ درصد بُن فرهنگی صرف کتاب، ۱۵ درصد صرفِ موسیقی و ۲۶ درصد سینما میشود. نوجوانان چه کتابهایی با بن فرهنگی میخرند؟ در صدر لیست رمانهای «کالین هوور» یک نویسنده رمانهای پرفروش آمریکایی و پس از او رمانِ «اسیر» از سارا ریفنز نویسنده «دارکرمان» الجزایریالاصل. چه آلبوم موسیقی میخرند؟ آلبوم تیلور سوئیفت، چه کنسرتی میروند؟ کنسرت «گازو» یک رپر فرانسوی، چه فیلمهایی را میبینند؟ امثال «باربی» و «برادران سوپر ماریو».
سوال: چرا بودجه دولت باید صرفِ یارانه دادن به چنین کالاهای فرهنگی نازلی شود؟ اکثر این محصولات فرهنگی خودشان پرفروش هستند، چرا دولت باید به فروششان کمک کند؟
و نکته اصلی: همانطور که میبینید صنعتِ سرگرمیِ جهانوطن، ذهن و سلیقهی نسل جوان را در سراسر جهان در دست گرفته است. کم و بیش میتوان حدس زد نوجوانان ایرانی هم تحت تأثیر همین گرایش جهانی قرار دارند. ذهنها از قبل ساخته شده، محصول نهایی را نخبگانِ بیوطن در عرصهی تجارت و سیاست برداشت خواهند کرد! فوریترین اثر این صنعت سرگرمی، بیریشهسازی نسل جوان و کَندن آنها از حیات فرهنگی ملتی است که از آن آمدهاند.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🔴 #توییت_خوانی
✍️ توییتِ وردان وسکانیان، ایرانشناسِ اهل کشور ارمنستان
همه عالم تن است و ایراندل
نیست گوینده زین قیاس خجل
@IranDel_Channel
💢
✍️ توییتِ وردان وسکانیان، ایرانشناسِ اهل کشور ارمنستان
همه عالم تن است و ایراندل
نیست گوینده زین قیاس خجل
@IranDel_Channel
💢
⚫️ نگاهی به جامعهی ایرانی بعد جنایتِ تروریستی در شهر کرمان
✍️ کانال جریان
افزایش روزافزون خشم، نفرت و کینه در میان ایرانیان طی چند سال اخیر، روشن و محسوس است. پدیدهای که در صورتِ عدم چارهاندیشی میتواند بسیار نگرانکننده و ویرانگر باشد. نشانههای این تهدید را چند سالیست که در بزنگاهها میتوان دید.
در کمتر کشوری، جامعه، ورای تمام اختلافها، در محکومیتِ یکپارچه خشونتِ عریان و کشتار شهروندان، دچار تردید و دودستگی میشود چه برسد که حتی بخشی از شهروندان از کشته شدن شهروندانی که افکار و باورهایی متفاوت با آنان دارند ابراز خوشحالی کنند. همانگونه که در کمتر کشوری بخشی از جامعه از تحریم اقتصادی خود توسط کشوری دیگر حمایت میکند و از شکست تیمهای ملی یا ورزشکاران خود در عرصههای بینالمللی خوشحال میشود.
اما نادیده گرفتن علل و ریشههای این پدیده استثنایی و صرفاً پرداختن به معلول یا محکوم کردن آن، گره از کار فروبسته ما نخواهد گشود.
باید دید طی این سالها چه فرایندها و رخدادهایی وضعیت ما را در میان اغلب کشورهای جهان استثنایی کرده است.
در تمام کشورهای جهان، شکافهای سیاسی و اختلافهای گوناگون اجتماعی و فرهنگی وجود دارد اما در بسیاری از این کشورها، این اختلافها تفاوتی در میزانِ بهرهمندی شهروندان از حقوقِ اساسیشان ایجاد نمیکند و تقریباً در اغلب کشورهای جهان، میزانی از آزادیهای اجتماعی و فرهنگی (مانند حق انتخاب پوشش، دسترسی آزادانه شهروندان به اینترنت، خوانندگی زنان و ...) به رسمیت شناخته میشود.
اما وقتی در یک کشور، تفاوتها و اختلافهای شهروندان و سبکهای گوناگون زندگی به رسمیت شناخته نمیشود و حقوقِ شهروندان ورای باورهایشان، محترم شمرده نمیشود.
وقتی فقط زندگی بخشی از مردم اهمیت دارد و جان، آبرو و خواسته شهروندان معترض و مخالف اهمیتی ندارد و کشته شدن آنان در جریان اعتراضات گوناگون توجیه میشود و چه بسا حتی برای آن هلهله کشیده میشود.
هنگامی که زمان، توان و بودجه مملکت بهجای آبادانی، سازندگی و پیشرفت کشور و به رسمیت شناختن تکثر شهروندان و تأمین حقوق و خواست آنان، صرف مقابله با مطالباتشان و ایجاد محدودیتهای ناموجه در راه آزادی آنان و ایجاد دردسر برایشان میشود، آن هم در بسیاری موارد به نام بخش دیگری از جامعه
وقتی بخش مهمی از نیرو و توان انتظامی و امنیتی کشور بهجای مقابله با گسترش دزدی و زورگیری در شهرها و پیشگیری از عملیات تروریستی در سطح کشور صرف مقابله با منتقدان و مخالفان سیاسی یا شناسایی و جریمه زنان باورمند به حق انتخاب پوشش میشود و حتی در این راه بخشهای گوناگون جامعه در مقابل هم قرار داده میشوند
وقتی گروهی با اِعمال زور و قدرت به دنبال تحمیل سبک زندگی مطلوب خود به بخش گستردهای از شهروندان کشور است
هنگامی که راههای گوناگون مداخله مؤثر مردم در امور سیاسی و در سرنوشتشان و تحققِ خواستشان بسته میشود و به کنشگری شهروندان و تلاشهای تشکلهای مدنی برای بهبود امور نگاه امنیتی و تهدیدآمیز وجود دارد
وقتی رسانههای عمومی، بهویژه صدا و سیمای کشور، صرفاً سخنگو و بازتابدهنده خواست یک گروه از مردم میشود
وقتی همزمان با سوگواری عمومی برای فروریختن متروپل در آبان، مراسم جشن و پایکوبی در ورزشگاه آزادی برگزار میشود
آیا تمامی اینها نتیجهای جز ایجاد دوقطبی در جامعه و افزایش خشم، نفرت و کینه در بخشی از مردم و تکهتکه کردن و شقهشقه شدن جامعه دارد؟
باید عملیات تروریستیای که منجر به کشتار مردم میشود را محکوم کرد؛ بهویژه هنگامی که کودکان هم قربانی آن عملیات شدهاند. اما در عین حال باید در برابر هر برنامه و ارادهای که حرمتِ جان و حریم حقوق تمامی شهروندان این سرزمین را (ورای عقیدهشان) به رسمیت نمیشناسد و به خواستهها و مطالبات بخش گستردهای از مردم دهنکجی میکند و مردم را در برابر مردم قرار میدهد و منجر به ترورِ همبستگی ملی و امنیت روانی تمامی ایرانیان میشود نیز ایستاد که در غیر این صورت آیندهای ترسناک پیش روی این سرزمین است.
@IranDel_Channel
💢
⚫️ نگاهی به جامعهی ایرانی بعد جنایتِ تروریستی در شهر کرمان
✍️ کانال جریان
افزایش روزافزون خشم، نفرت و کینه در میان ایرانیان طی چند سال اخیر، روشن و محسوس است. پدیدهای که در صورتِ عدم چارهاندیشی میتواند بسیار نگرانکننده و ویرانگر باشد. نشانههای این تهدید را چند سالیست که در بزنگاهها میتوان دید.
در کمتر کشوری، جامعه، ورای تمام اختلافها، در محکومیتِ یکپارچه خشونتِ عریان و کشتار شهروندان، دچار تردید و دودستگی میشود چه برسد که حتی بخشی از شهروندان از کشته شدن شهروندانی که افکار و باورهایی متفاوت با آنان دارند ابراز خوشحالی کنند. همانگونه که در کمتر کشوری بخشی از جامعه از تحریم اقتصادی خود توسط کشوری دیگر حمایت میکند و از شکست تیمهای ملی یا ورزشکاران خود در عرصههای بینالمللی خوشحال میشود.
اما نادیده گرفتن علل و ریشههای این پدیده استثنایی و صرفاً پرداختن به معلول یا محکوم کردن آن، گره از کار فروبسته ما نخواهد گشود.
باید دید طی این سالها چه فرایندها و رخدادهایی وضعیت ما را در میان اغلب کشورهای جهان استثنایی کرده است.
در تمام کشورهای جهان، شکافهای سیاسی و اختلافهای گوناگون اجتماعی و فرهنگی وجود دارد اما در بسیاری از این کشورها، این اختلافها تفاوتی در میزانِ بهرهمندی شهروندان از حقوقِ اساسیشان ایجاد نمیکند و تقریباً در اغلب کشورهای جهان، میزانی از آزادیهای اجتماعی و فرهنگی (مانند حق انتخاب پوشش، دسترسی آزادانه شهروندان به اینترنت، خوانندگی زنان و ...) به رسمیت شناخته میشود.
اما وقتی در یک کشور، تفاوتها و اختلافهای شهروندان و سبکهای گوناگون زندگی به رسمیت شناخته نمیشود و حقوقِ شهروندان ورای باورهایشان، محترم شمرده نمیشود.
وقتی فقط زندگی بخشی از مردم اهمیت دارد و جان، آبرو و خواسته شهروندان معترض و مخالف اهمیتی ندارد و کشته شدن آنان در جریان اعتراضات گوناگون توجیه میشود و چه بسا حتی برای آن هلهله کشیده میشود.
هنگامی که زمان، توان و بودجه مملکت بهجای آبادانی، سازندگی و پیشرفت کشور و به رسمیت شناختن تکثر شهروندان و تأمین حقوق و خواست آنان، صرف مقابله با مطالباتشان و ایجاد محدودیتهای ناموجه در راه آزادی آنان و ایجاد دردسر برایشان میشود، آن هم در بسیاری موارد به نام بخش دیگری از جامعه
وقتی بخش مهمی از نیرو و توان انتظامی و امنیتی کشور بهجای مقابله با گسترش دزدی و زورگیری در شهرها و پیشگیری از عملیات تروریستی در سطح کشور صرف مقابله با منتقدان و مخالفان سیاسی یا شناسایی و جریمه زنان باورمند به حق انتخاب پوشش میشود و حتی در این راه بخشهای گوناگون جامعه در مقابل هم قرار داده میشوند
وقتی گروهی با اِعمال زور و قدرت به دنبال تحمیل سبک زندگی مطلوب خود به بخش گستردهای از شهروندان کشور است
هنگامی که راههای گوناگون مداخله مؤثر مردم در امور سیاسی و در سرنوشتشان و تحققِ خواستشان بسته میشود و به کنشگری شهروندان و تلاشهای تشکلهای مدنی برای بهبود امور نگاه امنیتی و تهدیدآمیز وجود دارد
وقتی رسانههای عمومی، بهویژه صدا و سیمای کشور، صرفاً سخنگو و بازتابدهنده خواست یک گروه از مردم میشود
وقتی همزمان با سوگواری عمومی برای فروریختن متروپل در آبان، مراسم جشن و پایکوبی در ورزشگاه آزادی برگزار میشود
آیا تمامی اینها نتیجهای جز ایجاد دوقطبی در جامعه و افزایش خشم، نفرت و کینه در بخشی از مردم و تکهتکه کردن و شقهشقه شدن جامعه دارد؟
باید عملیات تروریستیای که منجر به کشتار مردم میشود را محکوم کرد؛ بهویژه هنگامی که کودکان هم قربانی آن عملیات شدهاند. اما در عین حال باید در برابر هر برنامه و ارادهای که حرمتِ جان و حریم حقوق تمامی شهروندان این سرزمین را (ورای عقیدهشان) به رسمیت نمیشناسد و به خواستهها و مطالبات بخش گستردهای از مردم دهنکجی میکند و مردم را در برابر مردم قرار میدهد و منجر به ترورِ همبستگی ملی و امنیت روانی تمامی ایرانیان میشود نیز ایستاد که در غیر این صورت آیندهای ترسناک پیش روی این سرزمین است.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است