ایران‌دل | IranDel
3.74K subscribers
1.24K photos
973 videos
41 files
2.02K links
همه عالم تن است و ایران‌ دل ❤️

این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی

[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
Download Telegram
🔴 نام خلیج‌فارس بر نقشه‌ سنگی دو هزار ساله‌ بدست آمده از روم باستان

پاسداشت روز ملی خلیج‌فارس (۱۰ اردیبهشت‌ ماه) نه پافشاری روی یک نام و نه بهانه‌ای برای توهین به اعرابِ خلیج فارس یا عرب‌ستیزی، که در واقع مقابله با جعل تاریخ و تحریف واقعیت و در واقع مراقبت از راستی و حقیقت است.

دولت‌های حاشیه جنوبِ خلیج فارس که میلیون‌ها و چه بسا میلیاردها دلار برای تاریخ‌سازی در مراکز پژوهشی و رسانه‌های دنیا هزینه می‌کنند، می‌دانند که برای ساختن جایگاهی در «آینده» باید معنا و هویتی قدرت‌مند در «گذشته» برای خود جعل کنند. این‌جاست که این کشورهای تازه‌تأسیس جنوبِ خلیج‌فارس (در قیاس با ایران) در جنگ روایت‌ها اقدام به تحریف تاریخ می‌کنند. این مسیر از تغییر نام خلیج فارس آغاز شده و در این سال‌ها به ثبت مالکیت آثار هنری و فرهنگی ایران‌زمین در موزه‌های دنیا به نام خود رسیده است. بر ما ایرانیان است که آگاهانه و به دور از هرگونه پرخاش،‌ دگرستیزی و حتی ماندن در افتخارات این سرزمین، در برابر چنین پروژه‌های مبتنی بر جعل و دست‌کاری تاریخ و جغرافیا و میراث فرهنگی بایستیم.


🔴 منبع: کانال تلگرام هیستوگرافی


@IranDel_Channel

💢
👍15
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 خلیج‌فارس

🔴 ویدئو از وحید مالمیر


@IranDel_Channel

💢
👍7
.
🔴 تشییع پیکر شهیدِ جانی بت اوشانا و یک پرسش بنیادی

✍️ احمد زیدآبادی

همۀ افراد و نهادهایی که از تحمیل حجاب به عموم بانوان دفاع می‌کنند، استدلال‌شان این است که رعایت حجاب "نص قرآنی" است و هیچ مسلمانی حق نقض و یا بی‌تفاوتی در برابر نقض آن را ندارد.

این در حالی است که دو آیه‌ای که در مورد حد و حدود پوشش زنان مؤمنه در قرآن آمده است، به دلیل ابهام مصداقی، مورد اختلاف فقیهان معاصر است به طوری که مرجعی در موقعیت مرحوم سید محمد حسین فضل‌الله اصولاً موی سر زنان را مصداق حجاب قرآنی ندانسته است.

در عین حال، بحث جاری در ایران عموماً بر سرِ جواز نقضِ آیات مربوطه از سوی "زنان مؤمنه" نیست، بلکه نزاع بر سر تحمیل آن بر زنانی است که یا اصلاً مسلمان نیستند و یا به هر دلیلی نمی‌خواهند مؤمنه باشند و یا "مؤمنه" بودن خود را متفاوت از سنت مرسوم تعریف می‌کنند.حال در کنار این بحث و جدل‌ها به خبر زیر توجه کنید:

"پیکر شهید «جانی بِت اوشانا فقی بکلو» سرباز تیپ ۵۵ هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران و از شهدای گرانقدر اقلیت‌های مذهبی پس از نماز جمعه تهران با حضور پرشور مردم و نمازگزاران تشییع شد."

این خبر را عمومِ رسانه‌هایی که با شدت و حدت مدافع تحمیل حجاب بر اساس "نصوص قرآنی" بر همۀ زنان کشورند، با شور و افتخار منتشر کرده‌اند.

اگر بخواهیم این خبر را بر اساس "نصوص قرآنی" مورد بررسی قرار دهیم، تمام اجزاء آن نقض آشکار آیۀ صریح قرآن در بارۀ چگونگی برخورد با "اهل کتاب" است.

در سورۀ توبه تصریح شده است: "قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ"

بر اساس همین آیه در دوران خلافت اسلامی، اهل کتاب یعنی یهود و نصارا و مجوس را وادار به پرداخت جزیه همراه با خفت و خواری می‌کردند.

اگر قرار باشد نوعی نص‌گرایی خشک‌اندیشانه و همراه با جمود فکری، مبنای عمل مسلمانان در تمام ادوار تاریخ باشد، تشییع کنندگان پیکر شهید جانی بت اوشانا چه دفاعی از عمل خود دارند؟

اینکه اهل کتاب را به سربازی اعزام کردن و در صورت کشته شدن آنها را شهید نامیدن و با افتخار پیکرشان را تشییع کردن و با شور و احساس خبر تشییع را منتشر کردن، چه نسبتی با نص لزوم پرداخت جزیه از سوی آنان دارد؟ در واقع این اقدامات فقط نقض صریح آیۀ قرآن است!

آیا وقتی خود اینان با استناد به نص‌گرایی، منتقدان حجاب اجباری را بعضاً به خروج از دین متهم می‌کنند، یک نص‌گرای ظاهرگراتر و خشک‌اندیش‌تر از قبیل داعشی‌ها از این حق برخوردار نمی‌شود که خودِ آنان را به دلیل نقض صریح آیۀ مربوط به اهل ذمه و ضرورت پرداخت جزیه از سوی آنان، از دایرۀ مسلمانی خارج دانسته و خون و مال‌شان را حلال اعلام کند؟

آخر این چه بازی یک بام و دوهوایی است که بر سر اجرای احکام شریعت به راه افتاده است؟ اگر باید مُرّ احکام را اجرا کرد پس چرا از اهل کتاب، جزیه آن هم همراه با خفت و خواری گرفته نمی‌شود؟ و اما اگر قرار است احکام با شرایط زمان و مکان تطبیق داده شوند، چرا سایر احکامی که به قول آیت‌الله خمینی اجرای آنها در این شرایط "وهن اسلام" است، مورد اجتهاد تازه قرار نمی‌گیرد؟

وقتی بر اساس الزامات ملت – دولت، اجرای قانون جزیه علیه اهل کتاب ناشدنی و وهن اسلام است، پس چرا دیگر الزامات این پدیده در نظر گرفته نمی‌شود و به قیمت از بین بردن انسجام ملی، بر تحمیل برخی احکام به عموم مردم تا این اندازه پافشاری می‌شود؟

پاسخ مدافعان تحمیل حجاب به عموم بانوان به این پرسش‌ها چیست؟ اگر در ادعایشان صداقت دارند، در مقابل این پرسش‌ها سکوت نکنند!


🔴 پی‌نوشت:
بارنشر یک یادداشت به معنی تأييد کل محتوای آن و تأييد تمام مواضع نویسنده یادداشت نمی‌باشد.


@IranDel_Channel

💢
👍9
.
🔴 آشفتگی در سیاست خارجی قفقاز عامل طمع اسرائیل


✍️ گفت‌وگوی #داود_دشتبانی با #احسان_هوشمند درباره طرح تجزیه ایران توسط نمایندگان پارلمان اسرائیل


٣٢ نفر از اعضای پارلمان اسرائیل در نامه‌ای به الی کوهن، وزیر خارجه این رژیم، خواستار حمایت از تشکیل کشور مستقل آذربایجان‌ ج ن و ب ی و تجزیه ایران شدند. آذربایجان‌ِ ج ن و ب ی اصطلاحی است که نخستین بار در دوران استالین و اشغال شمال ایران توسط ارتش سرخ شوروی در جریان جنگ جهانی و برقراری دولت دست‌نشانده به رهبری پیشه‌وری در تبریز ابداع شد و اکنون توسط دولت باکو برای اطلاق به مناطق آذری‌نشین ایران استفاده می‌کند. اسرائیل طی سه دهه گذشته به مهمترین متحد نظامی و امنیتی جمهوری آذربایجان بدل شده، یکی از محرکان الحاق‌گرایی این جمهوری تازه‌تاسیس در مورد آذری‌ها ایران بوده و هست. به منظور بررسی این رویداد با احسان هوشمند تحلیگر مسائل اقوام به گفت‌وگو پرداختیم:

آیا اسرائیل پیش از این هم در رابطه با تجزیه ایران موضع‌گیری و اقدامی داشته یا برای نخستین بار چنین موضوعی از سوی اسرائیلی‌ها مطرح شده است؟

اسرائیل برای بار اول نیست که مسائل قومی در منطقه خاورمیانه و به‌ویژه در مورد ایران را در دستور کار خودش قرار داده است و الان تأکید مجددی روی سیاست‌های پیشین است. در دهه‌های گذشته رسماً دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران خواهان حمایت اسرائیل از فعالیت‌های آنها شده بود و در فعالیت‌های رسانه‌ای اسرائیل و رسانه‌های بین‌المللی دیگر برخی از فعالان اسرائیلی از جمله خانم برندا شافر نقش مهمی در تقویت توان تئوریک جریان‌های تجزیه‌طلب در مورد آذری‌های ایران ایفا کرده‌اند. به عبارت دیگر تلاش برای رودررو قرار دادن اقوام و تیره‌های ایرانی در برابر هم اقدام یا اتفاق تازه‌ای در مناسبات ایران و اسرائیل نیست و اسرائیل از پیش در این مورد برنامه‌هایی داشته و آن را تعقیب کرده است.


🔴 ادامه‌ی گفت‌وگو را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍9👎1
.
🔴 #توییت_خوانی

✍️ بازتابِ یک نگاه، بازتابِ یک دیدگاه



🔴 پی‌نوشت:
انتشار یک توییت به معنی تأیید تمام مواضع فرد توییت‌کننده نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 طرح کبریت توکلی تبریز برای روز ملی خلیج‌فارس

@IranDel_Channel

💢
👍12
14167
<unknown>
🔴 موسیقی و ادبیات ایرانی

🎙
‍"آذربایجان"
ترانه‌سرا: رهی معیری
آهنگساز: روح الله خالقی
خواننده: غلامحسین بنان

🔴 پی‌نوشت:
آذربایجان قطعه‌ای جدانشدنی از مام میهن است. بحران‌های داخلی، ایرانیان را از تحریکات و تحرکات دشمنان ملت - کشور ایران غافل نمی‌کند، خواب‌هایتان تعبیر نخواهد شد.


@IranDel_Channel

💢
👍8
🎥 ۳۲ نماینده کنست به وزیر خارجه اسرائیل: اگر کشور مستقل آذربایجان ج ن و ب ی ایجاد شود، اسرائیل متحد دیگری خواهد یافت.
این نامه چرا نوشته شد؟


مناظره مئیر جاودانفر، استاد سیاست معاصر ایران و #پیمان_عارف، تحلیلگر روابط بین‌الملل


@IranDel_Channel

💢
👍7
.
🔴 سخنی با معلّمان

✍️ ذکاءالملک، محمدعلی فروغی

اگر دستم به معلّمها و مدیران مدارس ابتدایی، که از من شنوایی و به کار خود عشق داشته باشند، می‌رسید از آنها چند چیز درخواست می‌کردم: 

اوّل اینکه کوشش کنند تا مدرسه برای کودکان، زندان و درس برای آنها عذاب نباشد؛ به این معنی که اوّلاً مدرسه محلّی باشد که از جهت بنا و هوا و صفا و ترتیبات صحّی دلپسند باشد و سبب دلتنگی و آزردگی خاطر نشود و از خانه و مسکن خود شاگردان بهتر باشد که از ورود به آن محل شاد شوند (هرچند در این قسمت روی سخن با وزارت معارف است). ثانیاً رفتار مدیر و ناظم و معلّم چنان باشد که شاگردان از ملاقات ایشان گریزان نباشند، مخصوصاً تنبیه شاگردان به ضرب و شتم و آزار نباشد، البته نمی‌گویم هیچ واهمه نباید داشته باشند؛ ولیکن جنبۀ محبّت باید غلبه داشته باشد، چنانکه نسبت به پدر و مادر این‌چنین است و سابقاً هم گفته‌اند: 

درس ادیب اگر بود زمزمۀ محبّتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را

ثالثاً تعلیم و تعلّم نباید قسمی باشد که مایۀ کدورت و ملال و خستگی کودکان شود. گذشته از اینکه درس را با تفریح و بازی باید آمیخته کرد مطالبی که به کودکان می‌آموزند باید با فهم ایشان متناسب باشد و مخصوصاً طرز بیان و آموزگاری باید برای طفل دلپذیر باشد:

چون سر و کار تو با کودک فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد 

دوم اینکه رفتار و گفتار معلّمین و اولیای مدرسه باید برای شاگردان سرمشق باشد. پاکیزگی و ادب و حسن خلق و راستی و درستی و نیکوکاری و شرافتمندی و صفات حسنۀ دیگر را کودکان اگر از پیشوایان خود ببینند صدچندان بهتر بیاموزند تا در کتاب بخوانند یا از واعظ و معلّم بشنوند.
سوم اینکه در تعلیم و تربیت در مرحلۀ ابتدایی هم مانند مراحل دیگر باید متوجّه پرورش قوّۀ عقلیه و فکریۀ شاگردان بیشتر باشند تا پر کردن حافظۀ آنها؛ چه بسیار دیده‌ایم کودکانی که مطالب را از حفظ دارند، امّا نمی‌دانند؛ مثلاً در جغرافیا عبارت کتاب را حفظ کرده طوطی‌وار می‌گوید: «فرانسه پایتختش پاریس است». بعد چون بپرسی پایتخت فرانسه کجاست نمی‌داند. گذشته از اینکه اصلاً نفهمیده است فرانسه چیست و پایتخت چه معنی دارد.
بعضی معتقدند که طفل باید مسائل را هرچند نمی‌فهمد یاد بگیرد، امروز اگر نمی‌فهمد همین که در خزینۀ خاطر او ذخیره شد بعدها که عقلش رسید به کارش می‌خورد. به نظر من این عقیده اگر به‌کلّی باطل نباشد، اندازۀ زیادی از آن باطل است و مقدار کثیری از مطالبی که کودکان به این طریق یاد می‌گیرند فراموش می‌کنند و هنگام آموختن جز اینکه عذابی کشیده و وقتی تلف کرده‌اند ثمری ندارد و باید کاری کرد که طفل آنچه را می‌آموزد به‌خوبی درک کند.
چهارم اینکه برای کودکان خردسال در تعلیم خواندن و نوشتن شتاب نکنند. من اگر طفلی داشته باشم که بخواهم تعلیم ابتدایی بدهم از آموختن الفبا و خط شروع نخواهم کرد؛ زیرا همچنان‌که در تعلیم علم حساب به کودکان عددنویسی از جمیع مراحل مشکل‌تر است، در تعلیمات ابتدایی هم از همه دشوارتر تعلیم الفبا و خط خواندن است، الّا اینکه در تعلیم علم حساب شاید چاره جز از این نباشد که از عددنویسی شروع کنند (هرچند این فقره هم مسلّم نیست)؛ امّا در تربیت کودکان برای شروع از خط اجباری نیست.

🔴 منبع: نامه‌های محمدعلی فروغی، به کوشش محمد افشین‌وفایی و مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۲۳۵ - ۲۳۷


@IranDel_Channel

💢
👍14
🔴 اقلیت و اکثریت!

✍️ دکتر جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران



🔴 از کتابِ ملت، دولت‌ و حکومت قانون
جُستار در بیانِ نصّ و سنت؛
چاپ دوم، صفحه ۲۵۷


@IranDel_Channel

💢
👍13👎1
🔴 نخستین یادکرد آذربایجان در شاهنامه

✍️ #سجاد_آیدنلو، دانش‌آموخته‌ی دکتری زبان و ادبیات فارسی و شاهنامه‌پژوه

آذربایجان همواره یکی از اقالیم و ایالت‌های مهم سرزمین ایران بوده است. از کهن‌ترین گواهی‌هایِ این تعلّق و زیرمجموعگی کتیبۀ کردیر/ کرتیر، موبد نامدارِ دورۀ ساسانی، در سرمشهد (واقع در جنوب کازرون) است که در حدود سال (۲۹۰م) (اواخرِ پادشاهی بهرام دوم) نوشته شده و در ذکر شهرها و مناطق ایران/ ایرانشهر از آذربایجان نیز در کنار پارس، سپاهان، کرمان، سیستان، گرگان و ... یاد کرده است. در ادب فارسی هم این گونه است و برای نمونه در منظومۀ ویس و رامین (سرودۀ بینِ ۴۳۲ و ۴۴۶ ه.ق) که داستانِ آن اصلِ پارتی دارد «آذربایگان» بخشی از ایران است:

گزیده هرچه در ایران بزرگان
از آذربایگان وز ری و گرگان

به گرد آور سپاه از بوم ایران
از آذربایگان و ری و گیلان

نخستین یادکردِ آذربایجان و شهرهای آن در شاهنامه در دورۀ پادشاهی کاووس و پس از آمدن نوۀ او، کیخسرو، از توران به ایران است. در این هنگام میانِ گودرزیان و نوذریان بر سرِ جانشینی کی‌کاووس نزاع در می‌گیرد. گودرز و خاندانش و بسیاری از ایرانیان کیخسرو را جانشین کاووس و شاهِ جدیدِ ایران می‌دانند ولی طوس به بهانۀ تبارِ تورانیِ مادرِ کیخسرو، فریبرز پسر کاووس را سزاوار تخت و تاج می‌شناسد. با اوج‌گیری اختلاف، دو طرف در برابرِ هم لشکر می‌آرایند و کاووس برای اینکه مانعِ جنگ و خون‌ریزی شود و از سوی دیگر با انتخاب خود، میان فرزند (فریبرز) و نواده (کیخسرو) ترجیح و تبعیضی قایل نشود شرط جانشینی خود را موفقیّت در آزمونی تعیین می‌کند و آن گشودنِ دژِ اهریمنیِ بهمن در «اردبیل» است:

دو فرزند ما را کنون با دو خیل
بباید شدن تا درِ اردویل

به مرزی که آنجا دز بهمن است
همه ساله پرخاش آهرمن است

به رنج است از آهرمن، آتش‌پرست
نیارد بدان مرز موبد نشست

از ایشان یکی کان بگیرد به تیغ
ندارم ازو تخت شاهی دریغ

طبق این ابیات، در منطقۀ اردبیل دژی به نام بهمن وجود دارد که نیروهای اهریمنی در آن هستند و مردمانِ دین‌دارِ آن ناحیه را آزار می‌دهند. فریبرز و طوس و لشکریانشان روانۀ اردبیل می‌شوند ولی در نزدیکی حصنِ بهمن از جادوی اهریمنان زمین گرم و آتشناک می‌شود و چون در یک هفته اقامت در آنجا نمی‌توانند درِ دژ و راهی برای ورود به آن بارۀ بلند بیابند ناکام باز می‌گردند. پس از ایشان گودرز و کیخسرو و همراهانشان به آنجا می‌روند و کیخسرو نامه‌ای می‌نویسد و بر سرِ نیزه می‌بندد و آن را به گیو می‌دهد تا به دیوار دژ بهمن فرو کند. بعد از این کار دیوار حصار شکاف برمی‌دارد و همه جا تیره می‌شود و کیخسرو فرمان می‌دهد که دژ را تیرباران کنند. بر اثرِ تیراندازیِ سپاهیان دیوان بسیاری درون دژ کشته می‌شوند و تاریکی به روشنایی تبدیل می‌شود. کیخسرو و گودرز وارد حصار می‌شوند و داخل آن شهری آبادان می‌یابند و:

بفرمود خسرو بدان جایگاه
یکی گنبدی تا بد ابر سیاه

درازا و پهنای او ده کمند
به گِرد اندرش طاقهای بلند

ز بیرون چو نیم از تگِ تازی اسپ
برآورد و بنهاد آذرگشسپ

نشستند گِرد اندرش موبدان
ستاره‌شناسان و هم بخردان

در آن شارستان کرد چندان درنگ
که آتشکده گشت با بوی و رنگ

پس از ساختن آتشکدۀ آذرگشسپ، کیخسرو از اردبیل به پارس پایتخت ایران بازمی‌گردد و کاووس او را به جانشینی خویش بر تخت شهریاری می‌نشاند.


🔴 منبع: آذربایجان و شاهنامه: تحقیقی درباره جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و پایگاه هزارساله شاهنامه در آذربایجان، تألیف دکتر سجاد آیدنلو، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹، ۳۹ - ۴۱


@IranDel_Channel

💢
👍10
🔴 ایران فروشی نیست!

✍️ اکبر مختاری، دانش‌آموخته علوم‌سیاسی

اخیراً سخنی از مدیرکل بیمه‌های تامین اجتماعی منتشر شد که با وجود اهمیت فراوانش مورد توجه قرار نگرفت.

این آقای مدیرکل گفت با این وضعیت مالی بودجه، ممکن است مجبور شویم قشم و کیش و حتی خوزستان را بفروشیم.

فردی که چنین سخنی را بیان می‌کند نه تنها درک سیاسی و حقوقی ندارد بلکه اساساً فاقد خرد ملی‌ست.

جزیره کیش و قشم و خوزستان تنومند و استوار متعلق به تمام ملت ایران و متعلق به تمام نسل‌هاست و هیچ فردی و گروهی نمی تواند بدلیل ضعف سیاسی و اقتصادی چوب حراج بر آنها زند.

اساساً سرزمین جزئی از ارزش‌های پیشینی هست و ارزشهای پیشینی در روابط بین‌الملل کاملاً استراتژیک و غیرقابل مذاکره است.

حتی اگر کشور در بحرانی‌ترین وضعیت هم قرار گیرد نمی‌توان بخشی از سرزمین را فروخت.

شاید برخی بگویند فرد مذکور منظورش فروش به نهاد یا فردی داخلی باشد این درحالی‌ست که سرزمین متعلق به همه ایرانیان‌ست و اصلاً هیچ کس نه تنها نمی‌تواند آن را بفروشد بلکه اجاره موقت! آنها نیز باید بطور شفاف و از طریق مجلس و با بررسی کارشناسی دقیق صورت گیرد.

هنوز مردم از اجاره برخی از مناطق زیستی ماهیان ایران به چین ناراحت‌اند که حالا سخن بسیار بسیار خطرناک فروش قسمتی از سرزمین مقدس ایران می‌شود.

سخنی که می‌توان به حاکمان فعلی گفت این‌ست که چرا شما حاضر نیستید بدلیل مبارزه ایدئولوژیک در سیاست خارجی از حقوق و مزایای خود بگذرید و برخی کارخانه‌های دولتی ورشکسته و بودجه نهادهای بدون بازده را قطع کنید و حالا سخن از فروش سرزمین می‌زنید.

این سخنان ریشه از عدم شناخت از مفهوم وطن و وطن‌پرستی و تفاوتش با نگاه امتی و اساساً بی‌توجهی به امر ملی دارد.

وطن‌پرستی در واقع معنایش گرداگرد وطن چرخیدن و به نوعی پرستاری کردن وطن بصورت پیوسته است همانطور که یک انسان بالغ از مادرش تا آخرین زمان مرگش و تا اخرین مرحله توان شخصیش، پرستاری می‌کند در مورد وطن نیز چنین موردی در میان است.

وطن‌دوستی با وطن‌پرستی تفاوتهایی دارد.
دوست داشتن قابل تغییر است اما پرستش کردن فاقد تعطیل شدن است.

فرد یا افرادی که سخن از فروشِ سرزمین برای پرداخت حقوق بازنشستگان میزنند اصلاً درکی از وطن و تعلقات نسلی ندارند.

اینکه شما نمی‌توانید حقوق بازنشستگان را بدهید بدلیل کسری بودجه است و کسری بودجه بخش عمده‌اش ناشی از عدم صادرات نفت و گاز و کالاهای دیگر است. دلیل این کسری چیست؟
پاسخ روشن است ایران در یکی از منزوی‌ترین دوران تاریخیش قرار گرفته است. کافیست سیاست خارجی ایران متحول شود و درک متفاوتی در امر سیاست خارجی حاکم شود و نگاه ایدئولوژیک در امر سیاست خارجی به محاق رود در آنصورت می‌توان گام به گام از تحریم‌ها عبور کرد.

مردم هنوز فراموش نکرده‌اند که حتی توافق نسبتاً نیم‌بندی بنام برجام نه تنها راه فروش نفت و گاز را باز کرد بلکه این جسارت را در میان مقامات روز ایجاد کرد که در خواست خرید حداقل هشتاد بوئینگ نو را به مقامات آمریکایی دهند.

حاکمان فعلی و آینده باید کاملاً دریابند که ایران، فروشی نیست. این سرزمین برای بقایش شهیدها داده است، جانبازها داده است و ملتش برای نگهداشتش خون دلها خورده‌اند.

باری اگر مشکل کسری بودجه برای دادن حقوق کارکنان و بازنشستگان را دارید ابتدا بودجه نهادهای سربار را قطع کنید نهادهایی که بیهوده در ردیف بودجه، رقم‌های میلیاردی دریافت می‌کنند اما بیلان کاری‌شان هرسال دریغ از پارسال است.


🔴 منبع: کانال دیپلماسی

@IranDel_Channel

💢
👍7👎2
مروجان و کاسبان شبه علم .pdf
153.9 KB
🔴 زمانه مروجان و کاسبان شبه‌علم

✍️ #موسی_غنی_نژاد اهری، دانش‌آموخته دکتری اقتصاد

عدم اقبال سیاستمدار به علم اقتصاد به این دلیل است که رعایت اصول این علم قدرت او را محدود می‌کند. اقتصاد حوزه‌ای است که اگر سیاستمدار بخواهد توصیه‌های علمی کارشناسان را اجرا کند، باید برخی محدودیت‌ها را بپذیرد چون اقتصاد دست و پای سیاستمدار را می‌بندد.

مقابله با شبه‌علم کار سختی است به‌ویژه در شرایطی که سطح عمومی دانش اقتصادی در جامعه بالا نیست و رسانه‌های جمعی غالب هم در اختیار دولتی‌ها و کسانی است که از گسترش شبه‌علم نفع می‌برند. یعنی شما با نوشتن مار می‌خواهید با کسی مقابله کنید که عکس مار می‌کشد. در این شرایط باید ابتدا به مردم خواندن و نوشتن یاد بدهید بعد بنویسید مار.


🔴 منبع: هفته‌نامه تجارت فردا ، شماره ۴۹۶، نهم اردیبهشت ۱۴۰۲ خورشیدی


@IranDel_Channel

💢
👍5
🔴 #توییت_خوانی

✍️ #سالار_سیف_الدینی، با انتشار تصاویر فوق در رشته‌توییتی نوشت:

ذهنیتی است که خیال می‌کند فقط با فروش خاک و خوردن از سرمایه، می‌توان ادامه داد.
در مرکز سرمایه نشسته ولی نمی‌داند با آن پول چکار کند، به جز اختلاس.
لازم نیست جایی را بفروشی، این مملکت از راه توریسم کیش و قشم، بوشهر و ترانزیت هوایی و زمینی، اداره می‌شود. فقط کافیست شما وطن‌فروشها کنار بروید.

این ذهنیت با عزل مدیر از بین نمی‌رود. این را بفروشیم، آن تاریخ مملکت را اجاره صد ساله بدهیم تا قلیان‌سرا درست کنند، ماهی‌های دریا را هم واگذار کنیم.
این ذهنیت برای اداره ساخته نشده، برای تاراج طراحی شده و نهایتش به کانادا ختم می‌شود نه توسعه!


@IranDel_Channel

💢
👍13
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بهار به نیمه‌راه رسید..
پانزدهم اردیبهشت، روز ملی شیرازِ جان


آخر ای بادِ صبا بویی اگر می‌آری
سوی شیراز گُذر کن که مَرا یار آن‌جاست


سعدی شیرازی



#مناسبتها

@IranDel_Channel

💢
👍16👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بهار به نیمه‌راه رسید...

پانزدهم اردیبهشت، روز ملی شیرازِ جان



#مناسبتها


@IranDel_Channel

💢
👍8
🔴 ایراد به تاسیس شرکت مس آذربایجان

🔴 دومینوی استقلال‌طلبی صنعتی را در ایران به راه نیاندازید!

✍️ اقتباس از فرازدیلی

رئیس‌جمهوری در سفر روز دوازده خرداد [۱۴۰۱ خورشیدی] به آذربایجان‌شرقی دستور مهمی صادر کرد و آن استقلال معادن مس این استان و تشکیل شرکت مس آذربایجان بود. دولت می.گوید این تصمیم باعث توسعه بیشتر و افزایش رفاه در این منطقه می‌شود. در مقابل اما منتقدان زیادی درباره مثبت بودن سرنوشت این تصمیم و دستور اظهار تردید جدی می‌کنند. اما دلیل این نگرانی‌ها چیست؟

یک) شرکت مس آذربایجان؛ ایده محبوب فدرالیست‌ها

استقلال معادن مس آذربایجان مطالبه‌ای است که اول بار توسط گروه‌ها و چهره‌های معتقد به نگاه قومی مطرح شد. در واقع نگرانی اول اتکاء این ایده به نگاه‌های قومی و ضدملی است که شکلی از فدرالیسم را برای ایران توصیه و تجویز می‌کنند. گسستن ارتباطات ملی مناطق مختلف خصوصاً در حوزه‌های اقتصادی قدم اولی است که می‌تواند راه آن ایده نگران‌کننده را هموار کند. جای سوال از دولت است که چرا در سفر به آذربایجان‌شرقی مهمترین تصمیمی که می‌گیرد بر اساس مهمترین مطالبه‌ای است که گروه‌های قوم‌گرا در سال‌های اخیر مطرح کرده‌اند؟ آن هم در حالی که این ایده و تبعات آتی آن موجب نگرانی چهره‌ها و مجامعی است که بر لزوم داشتن نگاه ملی تاکید دارند.

دو) آب را از کجا می‌آورید؟

یکی از بهانه‌های اصلی استقلال معادن مس آذربایجان این است که پول مس در استان کرمان در حال هزینه شدن است. از جمله وجود چند باشگاه ورزشی به عنوان شاهد این ادعا مطرح می‌شود. ماجرا از این قرار است که کنستانتره مس استخراج شده از معدن سونگون به دلیل نبود کارخانجات فراوری به کرمان منتقل و در کارخانجات مس سرچشمه، ذوب و پالایش می‌شود. هدف اصلی تشکیل شرکت مس آذربایجان ایجاد همین صنایع جنبی و جذب اشتغال آن است. اما این کار یک اشکال اصلی دارد آن هم تامین آب مورد نیاز کارخانه‌های مس است. هم اکنون میزان آب‌بری صنایع مس سرچشمه به تنهایی در سال در حداقلی‌ترین حالت ممکن بیش از بیسن و هفت میلیون مترمکعب است. می‌دانیم که تاسیس انواع و اقسام صنایع آب بر و کم اشتغال‌زا در بخش مرکزی فلات ایران چه بلایی بر سر منابع آب آورده. همچنین می‌دانیم همین الان عدم مدیریت مناسب، وضعیت منابع آب منطقه آذربایجان را به کجا رسانده. حامیان تاسیس یک صنعتِ آب‌بر جدید مانند صنایع مس در آذربایجان باید پاسخ بدهند که قرار است آب مورد نیاز این کارخانجات از کجا تامین شود؟ آیا باز هم قرار است چشم به یک پروژه انتقال آب دیگر در کشور داشته باشیم؟ انتقال اب دریا به آذربایجان با توجه به محیط کوهستانی آن چقدر تمام خواهد شد؟ اگر آبی در منطقه هست چرا اول دریاچه ارومیه احیاء نمی‌شود؟ همین الان به شکل منطقی بخش زیادی از صنایع آب بر کشور به دلیل بحران آب باید به نقاط ساحلی منتقل شوند، در چنین شرایطی ایجاد یک صنعت آب بر جدید در منطقه‌ای که خود درگیر بحران آبی است، چه توجیهی دارد؟ در سال‌هایی که اکثر صاحبنظران فهمیده‌اند بی‌توجهی به آمایش سرزمین در انتخاب محل صنایع چه ضربه‌ی بزرگی به منابع کشور و‌ آیندگان زده، تکرار این کار یک خیانت بزرگ خواهد بود.

سه) اشتغال با کمترین بازدهی سرمایه‌گذاری

نکته دیگر به بحث اشتغال بر می‌گردد؛ موافقان استقلال مس آذربایجان از صنایع ملی مس ایران می‌گویند این کار باعث اشتغال‌زایی در منطقه خواهد شد. اما نکته ایجاست که اتفاقاً صنایع سنگین کمترین میزان ایجاد اشتغال نسبت به سرمایه‌گذاری را دارند. به طوری که متوسط هزینه ایجاد یک شغل در کل گستره اقتصادی کشور حدود یکصد و پنجاه میلیون تومان است اما متوسط ایجاد شغل در صنایع سنگین چون معادن بیش از سه میلیارد تومان اعلام شده. به عبارتی بیست برابر متوسط تولید شغل در تمام حوزه‌ها. این را هم بگوییم که بیش از هفتاد درصد اشتغال عموماً در بنگاه‌های کوچک اقتصادی و صنایع خُرد ایجاد می‌شود. اگر امکان جذب سرمایه‌ای به بزرگی سرمایه ایجاد صنایع مس در آذربایجان وجود دارد چرا این سرمایه به سمت فعالیت‌هایی با امکان اشتغال‌زایی بیشتر و زود بازده‌تر سوق داده نمی‌شود؟ چرا مثلا ظرفیت گردشگری استان فعال نمی‌شود؟ چرا ظرفیت تولیدات قدیمی و مشهور منطقه و تقویت تجارت آنها مانند فرش یا کفش تقویت نمی‌شود؟

🔴 ادامه‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍13👎2
.
🔴مقدمات آیندۀ روشن

✍️ سید حسن تقی‌زاده تبریزی

به نظر این‌جانب برای استقلال و ترقی و تمدن ایران چهار رکن عمده و شرط ناگزیر لازم است و پس از فراهم ساختن این ارکان اصلیه باید در چهار اساس مهم کار کرد. پیش از شرح و تفسیر این مطلب می‌خواهم یک مسئلۀ مهم را توضیح کنم و هیچ شبهه‌ای در آن نگذارم و آن این است که ما بیش از هر چیز دیگر تمدن و ترقی و تربیت مردم این ملک را طالبیم و ایرانیان تجدددوست و ترقی‌طلب و اصلاحات‌خواه عظمت و قدرت ایران را برای آن نمی‌خواهند که عشایر ایران تا مرکز هند و یا پترسبورگ بچاپند و از بیم صولت شیران عجم مردم قسطنطنیه خواب راحت نکنند یا آنکه دائرۀ نفوذ کلمۀ عناصر قهقرایی ما وسعت گرفته تا ژنو و لاهه هم برسد و ... نه، ما ایران متمدن و آباد و باتربیت می‌خواهیم که در هیئت جامعۀ ملل عالم آبرویی داشته در ترقی و آبادی عالم و افزایش علم و معرفت بشر با آن ملل همدستی نماید ورنه حبّ وطن تنها به معنی لغوی قدیمی آن که اهل زنگبار و حبشه و کنگو نیز دارند با آنکه فی حدّ ذاته صفت ممدوح و دلیل نجابت اخلاقی است، کافی برای مقصود وطن‌خواهان نیست. باید به اندازۀ وطن‌دوستی و حتی بیش از آن اندازه ترقی و تمدن‌دوستی داشته باشیم و نه‌تنها به تصاحب و تملک ابدی قبرستان خراب خود دلخوش باشیم بلکه برای گلستان ساختن آن ویرانه نیز بکوشیم.
چهار رکن عمدۀ این استقلال و تمدن و ترقی به عقیدۀ این‌جانب عبارت است از وحدت ملی، امنیت، اصلاح ادارات دولتی، به‌خصوص مالیه و اصلاح اصول حکومت ملی و نمایندگی ملی.


🔴 منبع:
آینده: سال اوّل (تیر ۱۳۰۴- آبان ۱۳۰۵)، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۱۸ - ۱۹ ( شمارۀ ۱، تیرماه ۱۳۰۴)


@IranDel_Channel

💢
👍10